در كشور ضعف های جدی در زمینه اجرا و نظارت وجود دارد/ قضاوت نهایی در مورد صلاحیت های حرفه ای معلمان اكثرا توسط هسته های گزینش صورت می گیرد/ در حال حاضر الگوی آموزش و پرورش ایران از یك الگوی حرفه ای تبعیت نمی كند/ در سازمان نظام معلمی حرف اول را باید مهارت های معلمی و تخصص بزند/ سازمان نظام معلمی یك تشكیلات معلمی است و معلمان خود باید در شكل گیری آن نقش ایفا كنند/ مهم ترین وجه و ویژگی سازمان نظام معلمی استقلال آن است/ از دیگر چالش و تهدیدهای بزرگ برای طراحی سازمان نظام معلمی وجود جریانات پوپولیسم میان بدنه آموزش و پرورش و معلمان است/بزرگ ترین دغدغه و نگرانی مسئولان به ویژه مسئولان امنیتی آن است كه ممكن است سازمان نظام معلمی به یك مركز رسمی و قانونی برای تجمع معلمان معترض و اتخاذ تصمیم های هزینه بر تبدیل شود
در روزهاي پاياني سال ٩٤ مسوولان آموزش و پرورش گفته بودند تمام مطالبات به ويژه حقالتدريس معلمان پرداخت خواهد شد. بسياري از معلمان كه تعداد زيادي از آنها براي مدت شش ماه يعني از اول سال تحصيلي مبلغي دريافت نكرده بودند اميدوارانه منتظر بودند تا مطالبات آنها پرداخت شود و شب عيد و ايام تعطيلات نوروزي را در كنار خانواده و در سفر به خوبي و خوشي سپري كنند.
اسفند ٩٤ به پايان رسيد و خبري از پرداخت حقالتدريس معلمان نشد و باز هم سال نو با شرمساري مقابل فرزندان آغاز شد و اين معلمان بر سر سفره نوروزي و در كنار همسر و فرزندان خود در حالي براي تحويل سال لحظهشماري ميكردند كه وعدههاي مسوولان تحقق نيافته و روياي سفر براي خانواده هم فروريخته بود.
عدم پرداخت حقالتدريس معلمان با توجه به اينكه قطعيترين بخش بودجه آموزش و پرورش، بودجه پرسنلي است بسيار تعجبانگيز است، ترديدي وجود ندارد كه پرداخت حقوق و مزاياي معلماني كه به هر شكل سر كلاس درس حاضر ميشوند متناسب با سرانه دانشآموزي به تصويب دولت و مجلس ميرسد يعني اگر كمبودهايي در بخشهاي غيرپرسنلي بودجه وجود داشته باشد تا حد زيادي پذيرفتني است اما حقوق پرسنل كه در واقع تامينكننده هزينههاي روزمره آنها است منطقي نيست كه به تاخير بيفتد آن هم نه يك يا دو روز بلكه چند ماه.
در نخستين روزهاي پس از تعطيلات نوروزي اولين واكنش معلمان به عدم پرداخت حقالتدريسها بود. درددلهاي زنگهاي تفريح در اتاق دبيران در آغاز سال نو پس از احوال پرسي و تبريك سال نو از مشكلات و مسائل معيشتي و گرفتاريهاي اقتصادي است.
عدم پرداخت حقالتدريس معلمان نخستين تبعاتش متوجه دانشآموزان خواهد شد معلمي كه شش ماه از سال تحصيلي گذشته است و حقوقي دريافت نكرده است با چه اميد و انگيزهاي سر كلاس درس حاضر شود، او چگونه ميتواند در سه ماه سوم سال تحصيلي دانشآموزان را براي امتحانات خردادماه آماده كند و يك سال خوب و موفقيتآميز را رقم بزند.
اگر نخستين انتظار از يك معلم حضور در كلاس درس و تلاش با علاقه و انگيزه براي كمك به دانشآموزان است طبيعي است كه نخستين انتظار او نيز از مسوولان پرداخت حقالتدريسي است كه زندگي خود را براساس آن اداره ميكند و معيشت خانواده او وابسته به اين درآمد ناچيز است.در اين شرايط، دودي كه از آتش بيتوجهي و بيتدبيري مسوولان برخاسته است به چشم دانشآموزان ميرود و آنها هستند كه هزينه بيانگيزه شدن معلمان را بايد پرداخت كنند اگر حقوق يك معلم پرداخت نشود ديگر چه چيزي براي او انگيزهبخش خواهد بود؟
هفتههاي مهم و سرنوشتسازي براي دانشآموزان است چند هفته باقي مانده تا خردادماه. معلمان بيشترين فشار كاري را تحمل خواهند كرد بايد درسهاي خود را به پايان برسانند و در اين هفتههاي پاياني اشكالات دانشآموزان را رفع و با تلاش و برنامهريزي سعي كنند پايانبخش يك سال تحصيلي خوب باشند. اينگونه مسايل و مشكلات دانشآموزان و خانوادهها را نگران و بياعتماد ميكند و باعث ميشود نظام آموزشي ما روز به روز اعتبار خود را بيشتر از گذشته از دست دهد؛ نظامي كه انتظار ميرود روزنه اميد و نقطه اتكاي خانوادهها براي تربيت فرزندان باشد با چالشهاي روزمره ناكارآمدتر از گذشته ميشود.
باور اينكه دولت توان پرداخت حقالتدريس معلمان را ندارد براي معلمان و افكار عمومي سخت است. كافي است پاي سخن مردم كوچه و بازار بنشيني و ببيني مردم در مقابل اين مساله چه واكنشي نشان ميدهند.( روزنامه اعتماد )
حمیدرضا گنگوزهی معلم دبستان شهید رحیمی روستای نوکجوی در شهر خاش استان سیستان و بلوچستان در حالی که میخواسته مانع فروریختن دیوار کنار مدرسه روی دانشآموزان شود، زیر آوار مانده و کشته شده است. یک معلم دیگر هم در جریان این حادثه زخمی شده است. مدیرکل آموزش و پرورش استان سیستان و بلوچستان گفته است: «اقدامی که توسط این عزیزان انجام شده یک فداکاری بزرگ است که باعث افتخار جامعه ما و فرهنگیان خواهد بود.»
عکس دیگری در فضای مجازی منتشر شده که خانم آموزگاری را نشان میدهد که در گوشه کلاس روی تخت خوابیده و در شرح عکس نوشته شده: «معلم فداکار دبستان فردوسی نیشابور 3 ماه است دچار دیسک کمر شده و در بستر بیماری است اما با همان حال در کلاس درس حاضر میشود.» اخباری از این دست نشان میدهد هنوز عدهای از معلمان به شغل خود نگاهی عاشقانه دارند. اینکه چه تعداد از معلمان چنین اعتقادی دارند نیاز به تحقیق میدانی و آمار و اطلاعات مستند دارد، اما تردیدی نیست که تعبیر کلاسیک سوختن شمع برای تولید روشنایی در مورد بخشی از معلمان صادق است. یعنی معلم میسوزد(فداکاری) و میسازد (تربیت).
نسل چنین معلمان فداکاری بر خلاف تصور منقرض نشده است و البته جامعه باید قدر چنین معلمانی را بداند و از آنها تجلیل کند. درس هشتم کتاب سوم ابتدایی با عنوان «فداکاران» درباره ایثارگرانی مانند حسن امیدزاده است.
در متن درس آمده است: «حسن امیدزاده معلم فداکاری است که در یک واقعه آتشسوزی جان دانشآموزان را نجات داد. وقتی بخاری کلاس آتش گرفت و دانشآموزان در شعلههای آتش گرفتار شدند، این معلم شجاع و فداکار گیلانی، جان خود را به خطر انداخت. تعدادی از دانشآموزان را نجات داد و خود در آتش سوخت، گرچه زنده ماند اما نشان سوختگی که نشانه افتخار اوست، برای همیشه بر بدنش باقی مانده است»
اما آیا چنین معلمانی را میتوان مشت نمونه خروار دانست ؟
آیا همه معلمان ما زنان و مردان فداکاری هستند که با عشق و علاقه سرکار خود حاضر میشوند و در شرایط خاص جان خود را فدای دانش آموزان میکنند؟
اصلاً از فداکاری میگذریم.
آیا همه معلمان ما وظایف خود را در مدرسه و کلاس انجام میدهند؟
همین جا به یک نمونه اشاره کنم.
در جریان آتش گرفتن بخاری کلاس سوم مدرسه شینآباد پیرانشهر، معلم کلاس، دانش آموزان را در میان شعلههای آتش تنها گذاشت. آتش سوزی باعث به دام افتادن دانش آموزان در کلاس مشتعل شد. دو دانش آموز مردند و تعداد زیادی از دانش آموزان کلاس دچار سوختگی شدید و خفیف شدند.
در اخبار رسمی تجلیل از معلمان فداکار هرگز گفته نمیشود چرا در کلاس درس آتش سوزی رخ داد؟ چرا باید معلم مجبور شود جان خود را به خطر بیندازد؟
چرا در مدرسه شهید رحیمی روستای نوکوجوی شهرخاش، دانش آموزان هنگام وزش طوفان و باد شدید پای دیوار خیس خورده همسایه ایستاده بودند؟ چرا دور کردن دانش آموزان از پای دیوار که با یک فریاد میتواند انجام شود منجر به مرگ یک معلم و جراحت معلم دیگر شده است؟
جزئیات این گونه حوادث بیان نمیشود اما حادثه در پیلهای از حماسه قرار میگیرد تا کسی از جزئیات سؤال نکند.
در این مواقع با برجسته کردن فداکاری معلم، معمولاً نقایص و کمبودها پنهان میشوند و همه چیز به مسیر حماسه منتقل میشود. تصویر معلم قهرمان و فداکار، تصویری واقعی نیست. معلمی که به کلاس درس میرود دلیلی ندارد که فداکار و ایثارگر باشد. البته اگر باشد ایرادی ندارد اما معلم مدرسه باید در درجه اول بتواند وظایف حرفهای خود را مطابق شرح وظایف انجام دهد. یعنی بدون عصبانیت و پرخاشگری درسش را بدهد. از کار خود کم نگذارد. تلافی مشکلات معیشتی و اداری خود را سر دانشآموزان در نیاورد و در کلاس رفتار معقولی داشته باشد.
حداقل از سه منظر میتوان به موضوع برجسته کردن فداکاری معلمان نگاه کرد. از دید مسئولان آموزش و پرورش، نگاه رمانتیک و حماسی به موضوع، راهی برای پوشاندن نواقص و کمبودها است. در این حوادث جزئیات مکتوم میماند و چنان فضاسازی حماسی میشود که کسی جرأت سؤال کردن را نداشته باشد.
در سمت معلمان، برخی این اتفاق را سپری میکنند تا کم کاریها و رفتارهای غیر حرفهای خود را توجیه کنند.
معلمانی هستند که علناً میگویند که حقوق ما بهاندازه هزینه رفت و برگشت مان از مدرسه است و با این بهانه، بیسوادی، کم کاری و بدکاری و بد اخلاقی و تنبیه بدنی دانشآموزان در کلاس را موجه نشان میدهند. آنها در واقع تلافی کمی حقوق و دستمزد خود را بر سر دانش آموزان خالی میکنند، اما در شرایطی برای آرایش چهره خود پای معلمان فداکار را به میان میکشند.
در این میان اما زیان اصلی متوجه دانش آموزان و اولیای آنهاست. در برخی مدارس، سال به سال، کیفیت ارائه خدمات تربیتی و آموزشی پایین تر میآید و معلمان بیانگیزه تر میشوند. در مثلث مسئولان – معلمان – اولیا، همواره اولیا بازندهاند. جامعه امروزبه معلم فداکار نیاز ندارد. نیاز امروز ما معلم حرفهای است که وظایف خود را مطابق پروتکلهای تعلیم و تربیت انجام دهد.
روزنامه ایران
گروه اخبار/
سخنگوی دولت در نشست خبری خود به سئوالات خبرنگاران در حوزه های مختلف از جمله ابهامات حقوقی و بیمه بازنشستگان و کارمندان دولت پاسخ داد.
محمدباقر نوبخت در نخستین نشست خبری خود در سال ۹۵ افزود: در سال ۹۴ براساس طرح آمارگیری نیروی کار کشور با افزایش نرخ مشارکت مواجه شد به طوری که نرخ مشارکت نیروی کار از ۳۷.۲ درصد در سال ۹۳ به ۳۸.۲ درصد در سال ۹۴ افزایش یافت.
افزایش یک درصدی نرخ مشارکت باعث شد جمعیت فعال کشور از ۲۳ میلیون و ۸۱۸ هزار نفر به ۲۴ میلیون و ۷۰۱ هزار نفر افزایش یابد یعنی ۸۸۲ هزار نفر نیروی جدید وارد بازار کشور شدند.
از این ۸۸۲ هزار نفر نیروی جدید وارد بازار کار ۲۱۴ هزار نفر موفق به پیدا کردن کار نشدند و با توجه به این که از ۶۶۷ هزار نفر جذب شدگان بازار کار، ۱۴۹ هزار نفر در بخش کشاورزی، ۵۶۲ هزار نفر در بخش خدمات و در بخش صنعت ۴۴ هزار نفر رشد منفی اشتغال را داشته ایم.
نوبخت گفت: در مجموع با توجه به شرایط سال ۹۴ و با وجود کاهش شدید قیمت نفت، عملکرد ۹۲ درصدی بودجه در حد ۲۰۱ هزار میلیارد تومان تحقق یافت و ۸۲۷ هزار نفر نیروی جدید وارد بازار شد که ۶۶۷ هزار نفر موفق به پیدا کردن کار شدند.
مشکلات صندوق بازنشستگی در پرداخت حقوق بازنشستگان
وی در مورد حقوق بازنشستگان نیز توضیح داد: صندوق بازنشستگی در پرداخت حقوق اسفند بازنشسته ها تا ۲۷ اسفند مشکل داشت. حقوق اسفند بازنشستگان ۲۲ هزار و ۴۰۰ میلیارد تومان بود که دولت ۱۵ هزار و ۵۰۰ میلیارد تومان بعنوان کمک به صندوق داد اما باز صندوق قادر به پرداخت حقوق نبود.
سخنگوی دولت افزود: دولت ۱۰ درصد به کمک خود به صندوق اضافه کرد؛ با این حال صندوق بازنشستگی هزار میلیارد تومان کم داشت که با دستور رییس جمهوری هزار میلیارد تومان دیگر را در اختیار صندوق قرار دادیم تا بتوانند حقوق بازنشستگان را پرداخت کنند.
سرنوشت افزایش حقوق کارکنان دولت در سال 95
نوبخت در خصوص عدم اجرای قانون همسان سازی حقوق بازنشستگان تامین اجتماعی گفت: مبانی محاسباتی برای کسانی که تحت پوشش صندوقهای لشکری و کشوری هستند با مبانی تامین اجتماعی متفاوت است. ما ۱۲ درصد به حقوق کارکنان دولت اضافه کردیم اما آنها ۱۴ درصد اضافه کردند. فوق العاده های شاغلان دولت با فوق العاده های کسانی که از صندوق بازنشستگی سازمان تامین اجتماعی حقوق می گیرند نیز متفاوت است.
افزایش حقوق کارکنان دولت با مصوبه هیات وزیران است. لذا به تعویق افتادن افزایش حقوق ها تا خردادماه، صحت ندارد. ما منتظر قانون بودجه هستیم، هر زمان این قانون به ما ابلاغ شد، افزایش حقوق را از اول فروردین ۹۵ اعمال می کنیم. این دغدغه برای کارمندان ایجاد نشود که از نیمه خرداد حقوق ها افزایش می یابد.
سخنگوی دولت افزود: این گونه نیست که دولت نخواهد در مسایل مالی تامین اجتماعی وارد شود اما هر کدام از بازنشستگان لشکری، کشوری و بازنشستگان تامین اجتماعی از مبانی قانونی متفاوتی برای افزایش حقوق خود برخوردارند که این افزایش نیز در تامین اجتماعی اعمال می شود.
ایرنا
گروه اخبار/ معاون توسعه مديريت و پشتيباني وزيرآموزش و پرورش از پرداخت پاداش بازنشستگان بلافاصله بعداز تصويب بودجه 95 در مجلس خبر داد
گروه اخبار/
برخي معلمان شاغل و بازنشسته ترجيح ميدهند نياز مالي خود را از طريق كار مرتبط با معلمي تامين كنند و براي حفظ جايگاه و كرامت حرفه معلمي به كارهاي ديگر نپردازند و از طرفي آنها بر اين باورند كه دانش و تجربه خود را در مسير شغل خود بهكار گيرند.
اما متاسفانه تاخير در پرداخت حقالتدريس آنها موجب شده تا از اين تصميم خود پشيمان شوند چرا كه اين تاخيرها بي سابقه شده است. يكي از اين معلمان ميگويد: الان كه فروردين هم از نيمه گذشته است متاسفانه اضافهكاري شش ماه سال تحصيلي جاري و ٢٠درصد از بهار ٩٤ يعني سال تحصيلي گذشته پرداخت نشده. اين معلم ميافزايد: « اول سال براي اضافهكاري ابتدايي ابلاغ رايانهاي زدن ٢٢ ساعت، حالا ابلاغ جديد دادن دستمون ١٨ ساعت. يعني يك روز در هفته مفت كار كرديم. تازه همين ١٨ ساعت هم رو پرداخت نميكنن.»
گلايههاي يك فرهنگي از پرداخت نشدن اضافهكار
گلايه من از وزير آموزش وپرورش است كه چرا بعد از شش ماه كه به صورت حقالتدريس براي آموزش و پرورش كار كردهايم اماهيچ گونه حقالزحمهاي دريافت نكردهايم. اين حقيرغير از آنكه فرهنگي هستم سرپرست خانوار نيز هستم و هفتهاي ١٠ ساعت اضافهكار گرفتم كه كمكي به حقوقم شود و تا حدي جبران كسري حقوق شود اما تا به حال حقوقي بابت اين اضافهكار دريافت نكردهام.
ناهيد جواهري فرهنگي شاغل در اصفهان در نامهاي به « سايت صداي معلم » نوشته است: نه تنها من بلكه بقيه فرهنگيان هم گلايه از عدم واريز حقالتدريسهايشان دارند. هر بار كه به بخش مالي زنگ زدهام قول اين ماه و آن ماه را دادهاند. وقتي به خصوص ايام نوروز فرا ميرسد و بيشتر مردم را ميبيني كه به فكر سفر ميافتند اما تو كه يك معلم هستي نميتواني فرزندانت را به سفر ببري ناراحت و پيش بچههايت شرمنده ميشوي! مدت ١٢سال است پايمان را از اصفهان بيرون نگذاشتهايم زيرا اندك حقوق معلمي تنها براي بخورنميرمان است و بس.
معلمان حقالتدريس و سليقههاي مديران
ناهيد اسدي از معلمان مشهدي به يك رسانه گفته بود كه در دو ناحيه متفاوت در مقطع دبيرستان تدريس ميكنم. در يك ناحيه براي هر يك و نيم ساعت تدريس شش هزار تومان و در ناحيهاي ديگر براي تدريس در همان پايه و همان درس ۱۰هزار تومان حق الزحمه دريافت ميكنم. البته اين دريافتي به خاطر سابقه كار و قبولي بالاي من در امتحانات دانشآموزان و به خاطر حسن شهرتم است، ولي در همين مدرسه غيردولتي اگر معلمي رسمي تدريس كند، مدير تا جلسهاي ۵۰ هزار تومان هم به او حقالزحمه ميدهد. اسدي كه داراي فوقليسانس ادبيات فارسي است هر ساله فرم گزينش پر ميكند و در مصاحبه هم شركت كرده، ولي تاكنون نتيجهاي از اين گزينشها و مصاحبهها به صورت كتبي به وي ابلاغ نشده است. اين معلم حقالتدريسي ميگويد: حقوق ما معلمان حقالتدريس به هيچوجه مشخص نيست و مدير مدرسه هر طور كه دلش بخواهد حقوق ما را پرداخت ميكند و ما هم ناچاريم به هر شكلي كه آنها قرارداد را تنظيم ميكنند آن را امضا كنيم و حق اعتراض و چانهزني هم نداريم.
تامين اعتبار، پاسخي تكراري و توجيهناپذير
مدير كل آموزش و پرورش شهر تهران به رسانهها گفته بود: براي پرداخت حقالتدريس و پاداش پايان خدمت معوق فرهنگيان در انتظار تامين اعتبار هستيم.
اسفندريار چهاربند مدير كل آموزش و پرورش شهر تهران در پاسخ به اين پرسش كه «حقالتدريس معوق معلمان و همچنين پاداش پايان خدمت فرهنگيان چه زماني پرداخت ميشود»، چنين اظهار كرده بود كه در صورتي كه تامين اعتبار شود، پرداخت خواهد شد. چهاربند گفته بود: اين موضوع در اختيار اداره كل آموزش و پرورش تهران نيست و هر زماني كه تامين اعتبارات انجام شود اين معوقات پرداخت ميشود. اعتبارات سلسله مراتبي دارند و از سوي سازمان مديريت و برنامهريزي بايد اين اعتبارات اختصاص داده شود و وزارت آموزش و پرورش آن را توزيع كند.
اين پاسخ مقام مسوول در آموزش وپرورش در حالي صورت ميگيرد كه مسوولان سازمان مديريت و برنامهريزي هم واكنشي نشان ندادهاند و نگفتهاند اگر بر اساس قاعده سلسله مراتب آنها بايد تامين كننده اعتبار لازم باشند چرا اين كار صورت نگرفته است.
اميدي كه تحقق نيافت
سيدمحمد بطحايي، معاون توسعه مديريت و پشتيباني وزارت آموزش و پرورش در پاسخ به اين پرسش كه «آيا حقالتدريس معوق فرهنگيان تا پايان سال پرداخت ميشود»، پيش از نوروز گفته بود: اميدواريم كه در اسفندماه اعتباري به آموزش و پرورش در اين خصوص اختصاص يابد.
معاون توسعه مديريت و پشتيباني وزارت آموزش و پرورش گفته بود: اين مطالبات مربوط به مهر ٩٤ تاكنون است كه در صورت تامين اعتبارات پرداخت خواهد شد.
حال اينكه چرا تامين اعتبار نشده است و اينكه اگر اعتباري وجود نداشته چرا قرارداد حقالتدريس با معلمان بسته شده، پرسشهايي است كه كسي حاضر به پاسخ دادن آن نيست.
كاهش اعتبارات حقالتدريس معلمان در لايحه بودجه ۹۵
معاون توسعه مديريت و پشتيباني گفته بود: با وجود افزايش خوب اعتبارات آموزش و پرورش با يك چالش جدي در سال ۹۵ روبهرو هستيم و آن كاهش ۶ درصدي اعتبارات در بخش هزينههاي ساير كه شامل حقالتدريس معلمان، حقالزحمه امتحانات نهايي و هزينههاي جاري آموزش وپرورش ميشود، است.
سيدمحمد بطحايي همچنين گفته بود: در لايحه بودجه ۹۵ در رديف بودجه آموزش و پرورش استان فقط ۴۷۰ ميليارد تومان اعتبار «ساير» درنظرگرفته شده است درحالي كه در سال ۹۴ اين اعتبار بيش از ۱۷۰۰ ميليارد تومان بود و اين به معني كاهش يا قطع برخي فعاليتهاي اصلي در آموزش وپرورش از جمله خدمات بيمه تكميلي، حقالتدريس، حقالزحمه امتحانات نهايي خواهد بود.
معاون توسعه مديريت و پشتيباني با اشاره به اين مطالب در مورد اينكه حال با اين شرايط چه بايد كرد؟ گفته بود: براي رفع اين مشكل مكاتباتي انجام داديم و جلساتي را با سازمان مديريت داشتهايم كه تاكنون به نتيجه نرسيدهايم، البته اميدواريم حين بررسي لايحه بودجه ۹۵ در مجلس شوراي اسلامي و يا با تمهيداتي كه سازمان مديريت اعمال ميكند اين مشكلات كاهش يابد. ( روزنامه اعتماد )
گروه اخبار/
علی لاریجانی رئیس مجلس شورای اسلامی در پیامی درگذشت معلم فداکار در استان سیستان و بلوچستان را تسلیت گفت.
متن این پیام به شرح زیر است:
بسیاری از داوطلبان کنکور وقتی در آزمون های آزمایشی شرکت می کنند و کارنامۀ خود را دریافت می کنند با بانمرۀ تراز درج شده در آن مواجه می شوند. راهنمایان و مشاوران به آنها می گویند که در کنکور تراز هر درس و تراز کل اهمیت دارد و درصدهایی که دانش آموز به دست می آورند، تاثیری ندارد، بلکه مهم نمرۀ تراز آن درس است.
بنابراین، هر کسی که در کنکور در یک درس درصد ( نمره خام ) بالاتری کسب کرد، ممکن است نتواند در رتبه بالاتری نیز قرار بگیرد.
به طور مثال یک دانش آموز ممکن است در یک آزمون نمره ۱۶بگیرد و این نمره، بالاترین نمره کسب شده در آن درس و در آن کلاس باشد. اما فردای همان روز در یک آزمون دیگر و در یک درس دیگر باز هم ۱۶بگیرد اما این بار نمره اش در جایگاه آخر کلاس باشد. چرا؟ چون دیروز در آن درس سؤالات سختی طراحی شده، ولی دانش آموز مذکور در آن درس توانایی بالاتری نسبت به هم کلاسی های خود داشته و بالاترین نمرۀ کلاس را نیز کسب نموده است ولی فردای آن روز سؤالات آسان بوده و آن دانش آموزدر آن درس توانایی کمتری نسبت به سایر دانش آموزان داشته و پایین ترین نمره کلاس را به دست آورده است.
پس در محاسبۀ نمره تراز، اینکه دانش آموز چه نمره ای گرفته اهمیت چندانی ندارد، بلکه مهم رتبه ای است که در بین سایر دانش آموزان به خود اختصاص داده است و اگر از روی نمرات خام بخواهند قبولی های دانشگاه ها را مشخص نمایند، در این صورت ممکن است کسی که نمرۀ 18 گرفته قبول شناخته شود ولی ممکن است تعداد زیادی باشند که بیشتر از او یعنی 19 و 20 گرفته باشند و او نسبت به آنها در رتبۀ پایین تری باشد.
اینکه برخی مواقع داوطلبان کنکور می گویند که امسال مثلا یک درس خیلی سخت بود و درس دیگر آسان، باید گفت اگر آن درس سخت بوده، برای همۀ داوطلبان سخت بوده و اگر درس دیگر آسان بوده برای کلیۀ شرکت کنندگان آسان بوده و نمرۀ تراز هم برای محاسبه و تأثیر همین سختی ها و آسانی ها است و کسب نمره بالاتر در درسی که دارای سؤالات با ضریب دشواری بیشتری می باشد، برای داوطلب کسب رتبه بالاتر را به دنبال دارد.
منظور از ضریب دشواری سؤال به میزان پاسخ دهندگان به آن سؤال از بین کل افراد شرکت کننده است. در واقع درصد کل آزمون شوندگانی که به یک سؤال جواب درست میدهند، ضریب دشواری آن سؤال است.
حال ممکن است سؤال شود چرا در آزمون های مدرسه ای کسب نمره بالاتر مهم است؟ در پاسخ باید گفت که آزمون های معلم ساخته، بیشتر ملاک مرجع می باشند، یعنی برای قبولی، یک دانش آموز ( ملاک خاصی) نظیرکسب نمرۀ (10 یا 12) مقرر شده است و دانش آموز باید آن ملاک را احراز کند تا قبول شناخته شود و اگر نمرۀ کمتری اخذ نماید قبول شناخته نخواهد شد، بنابراین، عملکرد فرد با دیگران مقایسه نمی شود.
اما آزمون کنکور از نوع آزمون های هنجار مرجع می باشد و هنجار میزان عملکرد افراد شرکت کننده در آزمون است و نمره ای که یک داوطلب کنکور کسب می کند با نمرۀ سایر افراد شرکت کننده در آزمون مقایسه می شود و پذیرش در دانشگاه و رشته خاصی بستگی به کسب رتبۀ بالاتر نسبت به سایر شرکت کنندگان دارد. کسب رتبۀ بالاتر نیز بستگی به نمرۀ تراز فرد دارد، اما نمرۀ تراز کل برای یک درس چگونه محاسبه می شود؟
تراز نمره نهایی + تراز نمره کنکور = تراز کل برای آن درس
برای مثال یک فرد در آزمون کنکور در درس ادبیات نمرۀ خام 45 درصد و نمرۀ تراز 4700 کسب کرده است و در درس عربی با نمره خام 45 درصد، نمرۀ تراز 4700 کسب نموده است. نمرۀ نهایی درس ادبیات آن فرد 17 بوده و تراز نمرۀ نهایی اش 1400 می باشد. ولی در درس عربی نمرۀ نهایی او با اخذ نمرۀ 15 نمرۀ تراز 2300 را کسب نموده است. بنابراین، مجموع نمرات تراز درس ادبیات او 6100 و مجموع نمرات تراز عربی او 7000 خواهد بود.
می توان به این نتیجه رسید که درس عربی در آزمون نهایی از بقیه درس ها سخت تر بوده و دانش آموز، تراز بهتری داشته است.
بنابراین، برای محاسبه نمره تراز کل دروس عمومی، نمرۀ تراز هر یک از درس ها در ضرایب هر درس ضرب می شود و حاصل جمع آنها بر مجموع ضرایب دروس تقسیم می شود:
(11/ (تراز دین و زندگی (۳) + تراز زبان (۲) + تراز عربی (۲) + تراز ادبیات (۴) ) = تراز دروس عمومی
اگر درسی که در امتحانات نهایی سخت تر از بقیه باشد، نمره تراز بالاتری دارد و اگر داوطلب نمره خوبی در آن به دست بیاورد می تواند امیدوار به تاثیر بالای آن، در رتبه کنکورش باشد.
برای محاسبه نمره کل داوطلب برای یک درس در کنکور از جمع تراز نمره امتحان نهایی (۲۵%) و نمره کنکور (۷۵%) استفاده می شود.
همچنبن برای محاسبه رتبه داوطلب در کنکور، نمره تراز هر درس را در ضریب آن درس در کنکور ضرب کرده و نمرۀ تراز کلیۀ دروس با هم جمع شده، بر تعداد دروس همراه با ضرایب آنها تقسیم می شود و تراز نهایی حاصل می شود و رتبه فرد مشخص می گردد البته علاوه بر ضرایب اختصاصی دروس، میزان تأثیر دروس اختصاصی در نمرۀ تراز کل، سه برابر دروس عمومی است.
بنابراین، هرچه تراز شما بالاتر باشد، رتبه شما هم بهتر خواهد شد و خواهید توانست از رشته های بهتر در دانشگاه های برتر قبول شوید.
پس در اعمال نمرات تراز، آزمون سازان دنبال «یکسانسازی ارزش نمره» و « نرمال سازی » (Normalization) هستند. یعنی نمره ترازی که شما در هر سؤال کسب می کنید،بستگی به این دارد که سایر آزمون شوندگان در آن سؤال چه عملکردی داشته اند و عملکرد دیگران بستگی به این دارد که عملکرد شما و سایر شرکت کنندگان در آن سؤال چگونه بوده است.
بیشتر مواقع داوطلبانی را میبینیم که کارنامه کنکور خود را اشتباه بررسی میکنند.آنها وقتی متوجه میشوند که مثلاً در درس ادبیات نمره خام 75 درصد به دست آورده اند و در درس ریاضیات نمره خام 35 درصد کسب کرده اند، تصور مینمایند که به درس ادبیات بهتر از ریاضی پاسخ داده اند. در صورتی که ممکن است نتیجه کاملاً برعکس باشد و باید به نمره تراز توجه نمایند.
رتبه کل فرد هم در کنکور سراسری و آزاد بر اساس نمره تراز او به دست میآید، نه بر مبنای نمره خام، همان طور که قبلاً اشاره شد هر چه نمره تراز شما از ۵۰۰۰ بزرگ تر باشد فرد در آن درس وضعیت بهتری دارد. اما حتی اگر کسی در یک درس نمرۀ خام منفی کسب کرده باشد، نمرۀ ترازش منفی نمی شود چون مبنای محاسبۀ متفاوتی دارد.
نمرات تراز برای دروس تخصصی هم به شکل مذکور محاسبه می شود اما هر یک از گروه های آزمایش دارای زیر گروه های متعددی است و هر داوطلب با توجه به نمرات ترازکسب نموده در هر یک از دروس، نمرات تراز متفاوتی در هر یک از زیر گروه ها کسب می کند. عامل این تفاوت نیز تفاوت ضرایب دروس اختصاصی در هر یک از زیر گروه ها می باشد.
به طور مثال در زیر گروه 1 گروه آزمایشی ریاضی و فیزیک، دروس رياضي (با ضريب 4)، فيزيک (با ضريب 3) و شيمي (با ضريب 2) است که شامل رشته هایی نظری مهندسی برق، عمران، کامپیوتر و .. است و زیر گروه 2 این گروه، دروسرياضي (با ضريب 4)، فيزيک (با ضريب 3) و شيمي (با ضريب 3) که شامل رشته هایی نظیر مهندسی شیمی، پلیمر، نفت و ... می باشد.
اما نحوۀ محاسبه نمرۀ تراز چگونه است؟
برای به دست آوردن نمرۀ تراز، ابتدا باید نحوۀ محاسبۀ نمرۀ خام را بدانیم. نمره خام شما به صورت درصد بیان میشود. میدانید که در کنکور برای جواب های اشتباه نمره منفی منظور میگردد. بنابراین، نمره خام ممکن است منفی هم باشد. بالاترین نمره خام 100 و کمترین نمره خام ۳۳/۳۳- درصد است و این مربوط به داوطلبی است که به تمام سؤالات پاسخ اشتباه داده است.اما فرمول محاسبۀ نمرۀ خام به شکل زیر است:
همچنین نحوۀ محاسبه نمرۀ تراز به شکل زیر است:
در این فرمول ها نمرۀ T یا همان نمرۀ تراز از ضرب نمرۀ استاندارد Z با عدد 1000 و جمع آن با 5000 به دست می آید که برای سهولت مقایسه نمرات آزمون دهندگان با همدیگر مورد استفاده قرار می گیرد. اما نمره Z چیست؟ نمره Z زمانی استفاده می شود که آزمون ما هنجاری باشد، هنجارهای مربوط به نمرات معیار موقعیت نسبی یک دانش آموز در یک گروه را با نشان دادن فاصلۀ نمرۀ او از میانگین نمرات، معلوم میکند. نمرات معیار، عملکرد هر دانش آموز را در یک آزمون، بنابر اختلاف عملکرد او از میانگین گروه، بر حسب واحد انحراف معیار نشان میدهد.
نمرۀ Z آن دسته از نمرات معیار است که دارای توزیعی با میانگین صفر و انحراف معیار (1) هستند. اما برای محاسبۀ نمرات Z، باید نمرۀ S یا انحراف معیار را به دست آوریم. واریانس و انحراف معیار، بهترین شاخص ها جهت بررسی پراکندگی داده های کمی هستند.ریشه دوم واریانس انحراف معیار نامیده میشود. واریانس در حقیقت برای بررسی میزان پراکندگی نمرات و یا انحراف آنها از میانگین است.
مبنای محاسبه نمرۀ تراز بستگی به تعداد شرکت کنندگان نیز دارد و در سال های اخیر گاهی آن را بر روی عدد 15000 تنظیم می کنند که 11250 نمرۀ آن بر اساس نمرات تراز کنکور و 3750 نمرۀ آن از نمرات تراز دروس نهایی است و نفرات برتر کنکور معمولاً نمرۀ تراز بالای 12500 کسب می کنند. پس برای کسب رتبۀ خوب و قبولی از دانشگاه مناسب در رشتۀ مورد علاقۀ مان باید نمرۀ تراز بالاتری کسب نماییم.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نوکجو نام روستایی قدیمی درنزدیکی شهر خاش در استان سیستان و بلوچستان است .اهالی روستا می گویند، نوکجو آثار باستانی زیادی دارد .می گویند قبرستان نوکجو تا حدی قدیمی است که سال هاست هیچ کدام از اهالی روستا نتوانسته از قدمت آن با بچه ها حرفی بزنند .
امروز نوکجو میهمانان زیادی داشت ، خیلی از میهمانان نوکجو برای اولین بار به این روستای قدیمی آمده بودند ، درست مانند خیلی از کسانی که برای اولین بار نام نوکجو را از رادیو هایی شنیدند که خبر می داد ،حمید رضا گنگوزهی معلم روستایی به قیمت از دست دادن جان خودش، جان سه دانش آموز رانجات داده و اجازه نداده تا رویاهای سه دانش اموز غرق در شیطنت های کودکانه، زیر خروارها آوار دفن شود .
راستش این روزها احساس می کنم در دنیای پر از خشونت و خودخواهی ، شنیدن چنین خبری علی رغم اندوه عمیقی که بر روح آدمی روانه می کند و بغض سنگینی که در گلو می افکند لبخندی از رضایت برلبان جاری می سازد ، احساس سبکی به آدم می دهد و کیف آدم را کوک می کند که هنوز هم آدم های مهربان ، آدم های دوست داشتنی، آدم های خوب قصه های پدر بزرگ ها و مادر بزرگ ها دور و برمان هستند و هنوز هم پبدا می شوند آدم هایی که می شود اسم نوزادی ، تابلوی مدرسه ای و روایت یک فداکاری را با نامشان گره زد.
این آدم خوب ها کسانی اند که با علم و آگاهی به وجود خطرات احتمالی به خاطر هدفی مقدس و انسانی یا به تعبیرقرآن ''فی سبیل الله'' ازخطر استقبال می کنند و موجب می شوند آدم ها ، فارغ از هر رنگ و دین و عقیده ای زبان به تحسین شان بگشایند و ملتی به بودن چنین آدم هایی در بینشان به خود افتخار کنند.
مگر نه این است که شهادت دورکن دارد ، اول در راه خدا باشد و دوم هدف ،هدفی مقدس باشد و هرکس در مرگش این دو ملاک باشد در نزد پروردگارش شهید است .
درست است که حکومت اسلامی ممکن است برای نظم دادن به این موضوع و رسیدگی به خانواده افرادی که به شهادت رسیده اند بنیادهایی تشکیل دهد و آنها هم قوانینی برای اثبات شهادت در نزدخودشان وضع کنند اما این مجوزها در عالم واقع ، تنها مجوز و ملاک شهادت محسوب نمی شود و شاید به این دلیل است که آدم وقتی شکوه کار معلم هایی مانند حمیدرضا را می شنود، بی اختیار به یاد ایثار و فداکاری شهدا می افتد و شاید به این علت است که آدم ها با حسرت می گویند ای کاش آنان که دستی در کار دارند ،گامی برای پاسداشت این شجاعت ها و معرفی آنان به عنوان شهید به نسل نوجوان و جوان بردارند.
آدم های خوبی مثل محمد رضا ، شهید نامیده شوند یا نشوند ،آن قدر پیش خدایشان عزیز می شوند که نوکجو را در آنی به نامی آشنا تبدیل نمایند و قبرستان قدیمی اش را زیارت گاه کسانی کند که دلشان برای آدم خوب ها لک زده است .
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
امروز همه باید تکریم به معلمان را، در فضاى فرهنگى جامعه و در ذهن مردم بیش از پیش تشدید کنند( مقام معظم رهبری )
همان طور که می دانیم شعار همیشگی مسئولین آموزش و پرورش این است که باید راهکارهایی اندیشیده و عملی گردد تا بشود منزلت و پایگاه اجتماعی معلمان در جامعه ارتقاء یابد .
لذا در این راستا یکی از برنامه هایی که تدارک دیده شده و می تواند در حد خود بدین شعار جامعه عمل بپوشاند طرح اسکان فرهنگیان هنگام تعطیلات تابستانی یا ایام نوروز در مدارس سطح کشور است .
بنابراین قبل از تعطیلات، تعدادی از مدارس را آماده سازی کرده و آن هارا طبق امکانات موجود به چند دسته تقسیم می کنند که مبلغ اقامت هر شب در هر کدام از آن ها نیز مشخص می شود . هرچند که در بسیاری مواقع مدارس درجه اول با دوم وسوم از نظر امکانات زیاد فرقی نمی کند .اما چیزی که به محض ورود مسافران به هر شهری جلب توجه می نماید بنرهای رنگی بزرگی است که از طرف ادارات اموزش و پرورش ، فرهنگیان را به سوی ستاد اسکان هدایت می کند .
در قدم اول فقط این معلمان نیستند که با مشاهده این وضعیت احساس غرور کرده و به خود می بالند بلکه هر مسافر و گردش گری اعم از مهمان های داخلی و خارجی که این همه خوش آمد گویی را می بیند آرزو می کند که ای کاش من هم یک معلم می بودم.
تا این جا همه چیز تحسین برانگیز و بر وفق مراد است ولی وقتی به ستاد اسکان قدم می گذاری ، مشاهده می شود که این جا آموزش و پرورش یک فراخوان عمومی داده است و اگر دیر رسیده باشی جایی برایت باقی نمی ماند !
بنابراین یا باید شب را در پارک ها سپری کنی یا در حیاط مدارس ! فرقی نمی کند فرهنگی باشی یا غیر فرهنگی . چون دراین جا عدالت جاری و ساری است ولی اشکال کار این جاست که مدرسه خانه ماست. مگر می شود کسی را به علت دیر آمدن به خانه خود راه ندهند ؟
ولی می بینیم که راه ندادند !
به هرحال دراین جا می بینیم که بیشترین سهم فرهنگیان از این طرح، تابلوها و بنرهای رنگارنگ نصب شده در خیابان هاست که دل هر رهگذری را می رباید. ما درهمین ایام تعطیلات نوروز به اتفاق همکاران خود بارها شب را در پارک ها زیر چادر سپری کردیم و روز بعد در مدارسی درجه دو اسکان می یافتیم که حتی آبی برای دوش گرفتن هم نداشت !
بارها با مسئولین منطقه و حتی استانی تماس گرفتیم که در این مورد رسیدگی نمایند . در یکی از همین موارد مسئول مالی آموزش و پرورش یکی از شهرها از ما عذر خواهی کرد که ما می بایست قبلا امکانات را فراهم می کردیم ولی نشد بنابراین عذر ما را بپذیرید یا مورد دیگر این که هنگام مراجعه به یک خانه معلم شاهد مراسم عروسی در آن جا بودیم و چیزی که برای آن ها زیاد مهم نبود اسکان فرهنگی بود.
بنابراین ما مجبور بودیم شب سردی را در پارک نزدیک همان خانه معلم زیر چادر سپری کنیم .چون مبلغ یک شب اقامت دراین خانه معلم 50000هزار تومان بود آن هم بعد از پایان مراسم عروسی .یا شبی بارانی دیگر به علت این که ساعت 6 عصر خسته و ناتوان به ستاد اسکان شهری بزرگ رسیدیم دیدیم که با خط درشت نوشته اند هیچ کلاسی موجود نیست اما به علت باران شدید باید ساعت ها در صف انتظار بمانی که شاید مسجدی از مدارس یا ورزشگاهی سرپوشیده نصیب تان گردد که سرانجام آخرهای شب هم چنین شد .
البته شاید در بعضی از شهرها این طرح خوب تر اجرا شود ولی در کل فرهنگیان راضی نیستند . اما به هرحال فرهنگیان دوست دارند که هم وطنان عزیزشان همراه با خانواده از هر شغلی که باشند در یک شهر غریب شب را با کمال آرامش در مدارس سپری کنند ولی آیا از خود نمی پرسیم که چرا تعداد کثیری از خانوادهای فرهنگیان ، که این طرح به اسم آنها نام گذاری شده ، شب های سرد را در پارک ها سپری کنند ؟
اگر می خواهید مدارس را در اختیار عموم مردم قراردهید پس این همه تبلیغات و خیر مقدم گفتن به فرهنگیان چه معنایی دارد ؟
مثلابهتر نیست بنویسید ستاد اسکان عموم مردم در مدارس ؟!
دراین راستا باید عرض کنم هرچند به ظاهر هدف این طرح ارتقاء جایگاه و منزلت اجتماعی فرهنگیان است ولی در حقیقت مسئله مهمی که این وزارت خانه گسترده را با چالش جدی روبرو ساخته بحث کمبود اعتبار ومنبع در آمدی مناسب است لذا واقعیت این است که طرح مذکور می تواند پاره ای از دغدغه های مالی آموزش و پرورش را هر چند اندک کاهش دهد البته اگر این پول ها درست مدیریت شود.
به هر حال ما باید با خودمان صادق بوده و از نام معلمان استفاده ابزاری نکنیم .
نکته دیگری که در طول سفر ما را رنج می داد استفاده نکردن از کارت شناسایی معلمان جهت بازدید از مراکز تفریحی و گردش گری بود چون هیچ گونه ارزشی نداشت به خصوص کارت منزلت فرهنگیان بازنشسته !
من نمی دانم در چه جایی و چگونه این کارت به ظاهر زیبا می تواند شان و اعتبار بازنشستگان را بالا ببرد ؟
من به چشم خود دیدم که فرهنگیان بازنشسته زیادی هنگامی که کارت منزلت خود را به مسئول باجه بلیت فروشی ارائه می دادند آن ها با بی میلی و عدم استقبال کارت را عودت می دادند و می گفتند کارت شما فاقد اعتبار است دراین موقع بود که آثار شرم و تحقیر شدن در چهره معلمان پیش خانواده هایشان نمایان می گشت ؛ آخر آن ها در مورد مزایای این کارت به خانواده خود چیزی گفته بودند که با وضع موجود هم خوانی نداشت .
به هرحال خوب نیست که ما فرهنگیان تا این حد احساس حقارت کنیم .سی سال کم نبود که حالا بقیه عمر خود را هم باید این وضعیت را تحمل نماییم ؟ درخاتمه از مسئولین و خدمتگزاران صدیق نظام مقدس جمهوری اسلامی انتظار می رورد که با ارائه راهکارهای مناسب به فکر رفع یا کاهش مشکلات کنونی فرهنگیان باشند .
خدایا چنان کن سرانجام کار که تو خشنود باشی و ما رستگار
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید