گروه استان ها و شهرستان ها/
صدور احکام موسوم به « رتبه بندی معلمان » در روزهای پایانی سال 1401 موجی از خشم و ناامیدی را در میان معلمان بسیاری پدید آورده است .
بسیاری از معلمان از نتایج بررسی هایی که در هیات های به اصطلاح « ارزیاب » در سطوح مختلف آموزش و پرورش به عمل آمده و رتبه آنان را مشخص کرده شگفت زده هستند . هر چند از ابتدای کار با استناد به همان مثل معروف « سالی که نکوست از بهارش پیداست » می شد پایان بازی رتبه بندی را تا حد زیادی حدس زد .
البته از این دولت و مدیران و مقامات آن بیش از این هم نباید انتظار داشت .
تاکنون پیام های اعتراضی فراوانی از سوی معلمان در سراسر کشور به رسانه « صدای معلم » ارسال گردیده است .
گروه اخبار/
امروز چهارشنبه شانزدهم اسفند فرهنگیان در برابر ادارات آموزش و پرورش تجمع اعتراضی برگزار کردند .
برخی محورهای مطرح شده در این تجمعات به شرح زیر هستند :
- مسمومیت دانش آموزان
- وضعیت اجرای رتبه بندی معلمان و احکام صادر شده که اعتراض بسیاری از برانگیخته است
- فروش مدارس به بهانه مصوبه مولد سازی دارایی های دولت
- پرونده سازی برای فعالان صنفی توسط هیات های تخلفات اداری وزارت آموزش و پرورش
- وضعیت غیر قابل قبول تورم و کاهش شدید قدرت خرید معلمان
عدم اجرای همسان سازی برای معلمان بازنشسته
در برخی از این تجمعات ، اولیای دانش آموزان نیز حضور داشتند که به عملکرد ضعیف و غیر قابل دفاع وزارت آموزش و پرورش در ماجرای مسمومیت های فراگیر دانش آموزان معترض بودند .
یکی از اولیای دانش آموزان در این ارتباط به « صدای معلم » گفت : « خیلی ها از فرستادن دختران خود به مدارس به دلیل این وضعیت خودداری کرده اند اما من این کار را نمی کنم .
آموزش و تحصیل در یک وضعیت امن حق فرزند من است و من به عملکرد مسئولان و مقامات در این موارد انتقاد دارم » .
در تهران نیز تجمعات پراکنده ای در برابر مجلس شورای اسلامی صورت گرفت .
این تجمعات به دعوت « شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان ایران » صورت گرفت .
پایان پیام/
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
مظلومیت دانشآموزان در جریان مسموم شدن آنها زمانی تاسفبارتر میشود که بالاترین مقام و متولی اصلی مدارس منفعلتر از سایر مسوولان بوده و به یک سفر به قم و چند ابراز نظر کلی و مبهم و حتی انحرافی اکتفا کرده است و در آخرین ابراز نظر هم توپ را در زمین وزیر کشور انداخته و خیال خودش و همکارانش در وزارت آموزش و پرورش را راحت کرده است.
یوسف نوری که در مدت وزارتش ثابت کرده است که جسارت لازم برای پاسخ گویی در حوزههای مختلف را ندارد، در جریانهای مختلف از تجمعات اعتراضی معلمان بازنشسته و شاغل گرفته تا معترضان به گزینشهای استخدامی تا اعتراضات دانشآموزان در ماههای اخیر و سایر موضوعات مرتبط یا فرافکنی کرده یا از زیر بار پاسخ گویی شانه خالی کرده است. در حالی که موضوع مسمومیت دانشآموزان کاملا به ایشان مرتبط است و نخستین کسی که باید پاسخگوی والدین و دانشآموزان باشد شخص وزیر است اما متاسفانه در این راستا کوتاهی نابخشودنی داشته است و عملکرد او در این زمینه به شدت مورد انتقاد فرهنگیان و دانشآموزان و والدین است.
هر چند به دلیل گستردگی و پیچیده شدن این مساله خانوادهها خواهان پاسخ گویی دولت و نهادهای قضایی و امنیتی هستند اما آنچه بیش از همه انتظار میرود پاسخ گو بودن شخص وزیر است که در همین راستا نقد جدی به عملکرد روابط عمومی وزارتخانه نیز وارد است که نتوانسته تعامل اعتمادسازی را با رسانهها داشته باشد درحالی که منبع اصلی و دست اول و معتبر اخبار مربوط به این موضوع باید روابط عمومیهای آموزش و پرورش در استانهای درگیر این مساله باشند.
انفعال وزیر و دستگاه آموزش و پرورش یکی از مهمترین دلایل افزایش ابهامات جریان مسمومسازی مدارس است و هر قدر این ابهامات بیشتر شود به موازات گستردگی موارد ابتلا به مسمومیت، بر پیچیدگی مساله نیز افزوده میشود و این ابهام و پیچیدگی موجب گسترش ناامنی در مدارس خواهد شد و کانون مدرسه که زخمهای فراوانی بر تن دارد بیش از گذشته آسیبپذیرتر میشود.
آقای نوری نباید فراموش کند که او هم از منظر قانونی و حقوقی و هم از منظر اخلاقی باید پاسخ گو باشد، چرا که در طرح شکایت والدین یکی از مقاماتی که در جایگاه متهم باید قرار گیرد شخص ایشان است، لذا وظیفه دارد که ورود کند و آنهم نه به نمایندگی از حاکمیت و دولت بلکه به نمایندگی از مردم و به نمایندگی از دانشآموزان و والدین آنها از حق دانشآموزان دفاع کند و از امنیت و حیثیت مدرسه که به او امانت سپرده شده است نیز باید دفاع کند .
نوری در قبال مدرسهای که تحویل وزیر بعدی میدهد کاملا مسوول است و باید مدرسه را که از آن کودکان و نوجوانان است از انواع تعدیها و تهدیدها حفظ کند و اجازه ندهد کانون مدرسه مورد تعارض و تهاجم متحجران و دشمنان مدرسه قرار گیرد، چراکه در غیر این صورت نام او نیز در لیست دشمنان مدرسه ثبت خواهد شد.
روزنامه اعتماد
گروه رسانه/
آن چه در زیر می آید ؛ گزیده ای از کتاب « آمیزش افق ها : منتخباتی از آثار داریوش شایگان » می باشد که توسط « محمد منصور هاشمی » گزینش و تدوین گردیده است .
این کتاب در سال 1388 توسط نشر فروزان روز منتشر شده است .
گروه استان ها و شهرستان ها/
پرده اول:
یکشنبه ۳۰ بهمن به دعوت مدیر خلاق دبیرستان « فاطمه پزشکی مهرشهر کرج » برای تهیه گزارش از مدرسه و هدایایی که برای زلزلهزدگان خوی تهیه کردهاند عازم این مدرسه خیرساز میشویم.
از درب ورودی مدرسه تا دفتر مدیریت آکنده از نظم و انضباط سازمانی و البته شادابی و سرزندگی است.
دبیرستانی در چهارطبقه شامل ۲۴ کلاس،۷ دفتر اداری، کافه کتاب، کافه لباس و اتاق پزشک با مثبت ۶۰۰ دانش آموز منطقه محروم حسین آباد مهرشهر که دارای سالن چند منظوره ورزشی و سالن اجتماعات دویست نفره استاندارد است. به خاطر همین امکانات خاص برخی از جلسات اداری ناحیه ۴ در این مدرسه برگزار می شود.
با سرکار خانم رباب موسوی مدیر پرتلاش مجموعه و همکاران شان گپ و گفتی میزنیم.
به ابتکار همکاران مجموعه برای کمک ریالی به زلزلهزدگان خوی آش پختهاند تا مبالغ جمعآوری شده از قِبل فروش آش را نیز به سایر هدایای مدرسه سنجاق و به هموطنان زلزلهزده تقدیم کنند.
پرده دوم:
مهندس « واحد رهنمایان تبریزی » متولد ۱۳۳۰،خیری است که تاکنون شش مدرسه در تهران و البرز ساخته است.جالب تر آنکه با توجه به اهمیت زنان در تربیت جامعه، تمامی مدارس خیرساز توسط ایشان دخترانه میباشد.
- اولین مدرسه که در حال حاضر در دو شیفت دبستان و متوسطه اول فعال است به نام رهنمایان در مشکین دشت میباشد.
- دومین مدرسه خیرساز رهنمایان، دبیرستان دخترانه رحیم رهنمایان به نام پدر مهندس واقع در فردیس بوده که مجهز به سالن ورزشی و اجتماعات است.
- سومین مدرسه، دبیرستان فاطمه پزشکی در شهریار به نام همسر مرحوم مهندس رهنمایان است.
- چهارمین مدرسه ،دبیرستان فاطمه پزشکی واقع در حسین آباد مهرشهر نیز به نام همسر ایشان میباشد که همزمان با اتمام ساخت این دبیرستان همسر ایشان در ۵ اسفند مرحوم شدند و این دبیرستان به نام ایشان شروع به فعالیت آموزشی نمود.
- پنجمین مدرسه، دبیرستان نمونه دولتی عزیزاله پزشکی واقع در شهریار یکی دیگر از دبیرستانهای مهندس رهنمایان میباشد که به نام پدر همسر ایشان میباشد ؛ این دبیرستان مجهز به خوابگاه، سالن اجتماعات و غذاخوری است.
- ششمین مدرسه ساخته شده توسط این خیر تبریزی، دبستان عزیزالهپزشکی واقع در شهریار نیز به نام پدر همسر ایشان میباشد. مشوق اصلی ساخت مدارس خیرساز توسط مهندس رهنمایان همسرشان بودهاند. با توجه به اهمیتی که ایشان در زمینه ورزش برای بانوان دارند تمام تلاششان این بوده که مدارس مجهز به سالنهای ورزشی چند منظوره باشد. از نظر ایشان ، پرورش بسیار مهمتر از آموزش است.
رهنمایان با ساخت مدرسه به تربیت دختران و همچنین با جذب آقایان در کارخانجات خود و اشتغال زایی سعی در استحکام بنیاد خانواده را دارند.
نکته مهم اینکه وی علاوه بر ساخت مدارس استاندارد، در نگهداری مدارس نیز تمام تلاش خود را به کار میگیرد و عقیده دارد که فقط به ساخت مدرسه نباید اکتفا کرد بلکه در نگهداری مدارس نیز باید مساعدت نمود.
پرده سوم:
مزبان حبیبی از فعالان صنفی فرهنگیان در خصوص فروش مدارس عمدتا خیرساز در قالب طرح مولدسازی می نویسد:
« در سایت مولدسازی داراییهای دولت، فهرست 1617 مدرسهٔ شامل 9713 کلاس درس هست که برای فروش گذاشته شدهاند. در اجرای پروژههای ساخت این مدارس، میزان سرمایهگذاری خیرین مدرسهساز حداقل 50 درصد است که تعهد تکمیل این پروژهها با سازمان نوسازی مدارس است.
تعداد بسیار زیادی از پروژههای در معرض مولدسازی، پروژههای مشارکتی هستند که بیش از 50 درصد پیشرفت فیزیکی داشته و تا پایان سال 1401 به بهره برداری خواهند رسید .
نکته اول:
فارغ از استانداردهای جهانی و بر اساس استانداردهای ملی که تراکم دانشآموز در کلاس درس را حداکثر ۲۶ نفر میداند و تراکم فعلی ۳۱.۴ دانشآموز است کشور هم اکنون ۱۱۶,۱۵۰ کلاس درس در ۱۵,۴۸۶ آموزشگاه با متوسط ۷.۵ کلاس درس کمبود دارد تا به کف استاندارهای ملی برسیم ؛ بنابراین، وزارت آموزش و پرورش نه تنها هیچ ملک مازاد آموزشی ندارد بلکه در همین لحظه برای اجرای استاندارد ملی در مورد تراکم جمعیت دانشآموزی در کلاسهای درس، به ۱۵,۴۸۶ آموزشگاه نیاز ضروری دارد.
نکته دوم:
بر اساس اعلام سازمان نوسازی، توسعه و تجهیز مدارس، ۳۰ درصد از از فضاهای آموزشی موجود در وزارت آموزش و پرورش فرسوده هستند که ۱۸ درصد از آنها نیاز به به مقاوم سازی و ۱۲ درصد نیز باید بهطور کامل تخریب و نوسازی شوند.
با این آمار ناامید کننده، از تعداد ۱۰۷,۱۷۱ مدرسه موجود در کشور، ۱۲,۸۶۰ مدرسه نیاز فوری به تخریب و نوسازی دارد و لذا ۱۶۱۷ پروژه اعلام شده برای مولدسازی ، در صورتی که سازمان نوسازی مدارس به تعهدات خود عمل کرده و آنها را تا پایان ۱۴۰۱ تکمیل و تحویل دهد، وزارت آموزشوپرورش در پایان سال ۱۴۰۱ حداقل۱۱,۲۴۳ مدرسه کمبود فوری و اضطراری دارد » .
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
گروه رسانه/
« علی زینلی » مسئول روابط عمومی اداره آموزش و پرورش بندرخمیر از شنبه سر کلاس درس می رود .
« زینلی » تاکنون گزارش و یادداشت هایی را در « صدای معلم » منتشر کرده است .
آخرین مطلب مسئول سابق اداره آموزش و پرورش بندرخمیر به نگارش مطلبی با عنوان « چگونه یک روابط عمومی بد در آموزش و پرورش باشیم؟ » در این رسانه ی منتقد و مستقل در حوزه عمومی آموزش ایران باز می گردد که در آن به انتقاد از عملکرد روابط عمومی وزارت آموزش و پرورش پرداخته بود . ( این جا )
زینلی می نویسد :
« آموزش و پرورش در همه سخنرانیها و همایشها بهعنوان زیربنای توسعه اجتماع یاد میشود و به اندازه موهای سرتان مطالب کپی و تکراری در این باره میتوانید پیدا کنید که هر مسئولی در هر جایی داد از اهمیت این نهاد سرنوشتساز زده است!
اما اگر وضعیت در کیفیت مدارس و میزان رضایت معلمان را هم مورد بررسی قرار دهیم نتیجه را رو به رشد که نمیبینیم بلکه متأسفانه اوضاع را رو به عقبگرد مشاهده میکنیم.
با وجود ده ها برنامه حوزه پرورشی با عنوانهایی که معلوم نیست چه کسی انتخاب کرده است همچون «نماز نور چشم»، «هیس طوری»، «حجاب» و... اوضاع تربیتی برای نسل جدید چنان دشوار است که پای نیروهای امنیتی و بازداشت و زندان به میان میآید و یا در تقابل با سرودهای خودی که پنداشته میشود تربیتکننده است ترانههایی همخوانی میشود که از اخراج معلم تا تهدید و فراهم نمودن خوراک رسانهای نتیجه آن است.
وظیفه ذاتی روابط عمومی شفافسازی، اطلاعرسانی و پاسخ گویی است و با ابزارهایی که در اختیار دارد می باید که دیدگاه جامعه را دریافت کند و برای بهتر شدن شرایط آن را در اختیار مدیران قرار دهد.
Medu.ir سایت وزارت آموزش و پرورش است جایی که برای اخبار، دیدگاه و نقد واقعی عملکرد این دستگاه بزرگ تربیتی و علمی در نظر گرفته شده است اما آخرین خبر این سایت در امروز« بیانیه تشکلهای دانشآموزی در محکومیت اقدام اخیر اتحادیه اروپا در تحریم وزیر آموزش و پرورش»است که حتی نام تشکلها هم ذکر نشده است!
گفتیم : تحمل نقد ندارند ! آیا این بیانیه را واقعاً تشکلهای دانشآموزی نوشتهاند؟ یا آنچه روابط عمومی وزارت خانه دوست دارد تنظیم شده است!
برای یک روابط عمومی بد بودن کافی است به رئیس خود گزارشهای غلط و ساختگی بدهیم. این اتفاق به جای کمک به دستگاه که وظیفه روابط عمومی است در واقع اعتماد مردم را از آن مجموعه دور میکند ....
مصطفی بابایی رئیس مرکز اطلاع رسانی و روابط عمومی وزارت آموزش و پرورش در سفری که به بندرعباس داشت و قرار بود با روابط عمومیهای آموزش و پرورش این استان گفت و گو کند با تأخیری ۶ ساعته در نشستی کوتاه گفت: «در حوزه روابط عمومي یک لحظه غفلت باعث سوءاستفاده دشمن خواهد بود، لذا قبل از آنکه فرصتها به افسوس تبدیل شوند باید هوشمندانه و باذکاوت با طراحی رسانهای وارد عمل شویم.
مدیر ضعیف روابط عمومی ضعیف میخواهد و اکنون حس میکنم در آموزش و پرورش بهدرستی به جایگاه روابط عمومی بد دست پیدا کردهایم چنانچه با شفافیت کم رنگ و ضعفهای بسیار در زمینه اطلاع رسانی درست اگر از افکار عمومی نظرسنجی صورت بگیرد روابط عمومیهای آموزش و پرورش در جایگاه اعتماد و مقبولیت پایینی خواهند بود.»
زینلی به صدای معلم می گوید : « بیش از سه ماه است که سایت اطلاع رسانی 22 منطقه آموزش و پرورش هرمزگان قطع است و روابط عمومی اداره کل این استان به جای پاسخ گویی در این رابطه و انتقاد از شیوه نادرست خبرنویسی خاموش کردن صدای انتقادی را ترجیح می دهند » .
پیش تر ؛ « نرگس کارگری » خبرنگار صدای معلم در اصفهان نیز توسط اداره آموزش و پرورش متبوع لغو ابلاغ شد .
« صدای معلم » در گزارشی نوشت : ( این جا )
« وقتی اجازه سؤال به دانشآموز ندهیم، این سؤال تبدیل به انتقاد و اگر به انتقاد جواب ندهیم، تبدیل به اعتراض و اگر اعتراض را پاسخ ندهیم، تبدیل به اغتشاش میشود و اگر امروز اغتشاش داریم نتیجه عدم پاسخ گویی به دانش آموزان بوده است»
این رسانه پیش از به قدرت رسیدن دولت سیزدهم و استقرار آن در گزارش ها و یادداشت های متعدد نسبت به بروز فرهنگ امنیتی هشدار داده بود . این ها جملاتی هستند که یوسف نوری وزیر آموزش و پرورش در همایش سراسری جهاد تبیین و آگاهسازی ویژه افسران سپاه پیشرفت کشور و پایه ریزان تمدن نوین اسلامی بیان کرد . ( این جا )
قرار بود « بخشنامه ارتباط با رسانه » صادر شود .
وزیر آموزش و پرورش چهارشنبه 20 بهمن در « باشگاه فرهنگیان تهران » و در نشست با خبرنگاران حوزه آموزش که آن را « صمیمانه » خواندند چنین گفت :
شما هنوز آن کودک درون تان خاموش نشده است . حتا آن هایی هم که خیلی مسن باشند .
رسانه این خوبی را دارد که کودک درون آدم را روشن نگه می دارد . فعال نگاه می دارد ..... »
در روزهای اخیر و در میانه ی سال تحصیلی ؛ « نرگس کارگری » خبرنگار صدای معلم و معلم شاغل در « هنرستان نرگس » زیر مجموعه ی اداره آموزش و پرورش ناحیه 4 اصفهان لغو ابلاغ شده و از او خواسته شده سریعا خود را به مقطع ابتدایی معرفی کند .
کارگری دارای کارشناسی ارشد در رشته مهندسی فن آوری اطلاعات می باشد .
در نامه ی مدیر آموزش و پرورش ناحیه ی 4 اصفهان خطاب به مدیر هنرستان چنین آمده است :
« احتراما با توجه به منع قانونی صدور ابلاغ سرپرست بخش برای نیروهای غیرهنر آموز ، ابلاغ خانم نرگس کارگری که اشتباها به عنوان سرپرست بخش صادر شده بود ، حذف می شود .... »
پرسش « صدای معلم » از مدیر اداره آموزش و پرورش اصفهان و به وِیژه مدیر کل آموزش و پرورش اصفهان که به نظر می رسد هنوز شناختی از « رسانه های فعال در حوزه آموزش و پرورش » ندارد این است که چگونه می شود ابلاغ این معلم و پس از نگارش یادداشت انتقادی با عنوان « « سال ها پیش هم ... معلمان تابوت آموزش و پرورش را روی شانه هایشان چرخاندند ! » آقای ابراهیمی ؛ مدیر کل آموزش و پرورش اصفهان ! آیا جز " تابوت گردانی در مدارس " حرف دیگری هم در عرصه مدیریت و برنامه ریزی دارید ؟! ( این جا ) و پس از گذشت حدود 5 ماه از آغاز سال تحصیلی لغو می گردد ؟
چرا در این مدت نفهمیدند که « اشتباه » کرده اند اگر صادقانه ادعا کنیم این « تخلفی » آشکار از سوی مدیران دخیل در این مساله بوده است ؟
اگر این اشتباه از سوی مدیران ناکارآمد ، بی سواد و فاقد اراده ی آموزش و پرورش که تحمل نقد عملکرد خویش را ندارند صورت گرفته گناه معلمان درست کردار و راست گفتار - بر خلاف اکثریت معلمان محافظه کار و خاموش که فقط به حال و خود می اندیشند و بس – اما به معیارهای حرفه ای پای بند هستند و دغدغه ی غالب ارتقای آموزش و تربیت است ؛ چیست ؟
آیا ایشان باید تاوان « استقلال » خویش را بپردازد ؟ در برابر نامدیرانی که با مفهوم « استقلال حرفه ای آموزش » بیگانه اند ؟ »
پیش تر ؛ « رضا قاسم پور » خبرنگار صدای معلم در استان آموزش و پرورش البرز لغو ابلاغ شد و از مدیریت هنرستان شهیدستان کرج به مدیریت مدرسه ای در دوره اول متوسطه در یک منطقه محروم تنزل یافت .
« صدای معلم » در گزارشی به تاریخ سه شنبه 25 مرداد 1401 با عنوان « گفتیم : تحمل نقد ندارند ! تیغ سانسور بر گردن رسانه مستقل " صدای معلم " در دولت سیزدهم ؟! » نوشت : ( این جا )
« امروز سه شنبه بیست و پنجم مرداد نام « صدای معلم » از گروه پوشش خبری خبرنگاران حوزه آموزش و پرورش حذف شد .
این رسانه پیش از به قدرت رسیدن دولت سیزدهم و استقرار آن در گزارش ها و یادداشت های متعدد نسبت به بروز فرهنگ امنیتی هشدار داده بود .
این رسانه بارها بر این موضوع تاکید کرده بود که مسئولان منصوب در وزارت آموزش و پرورش تحمل شنیدن « صدای منتقد » و نقدهای رسانه های مستقل را ندارند و متاسفانه همان گونه که انتظار می رفت این پیش بینی به واقعیت پیوست .
با این حال « صدای معلم » و با وجود این گونه حرکات ناپخته و غیرمدنی به مطالبه گری مدنی و کارشناسی در حوزه عمومی آموزش و پرورش با قدرت و پیوسته ادامه خواهد داد و این قبیل رفتارها تاثیری در مشی این رسانه مستقل و منتقد در زمینه حق خواهی و انعکاس مطالبات قانونی و به حق معلمان و سایر ارکان تعلیم و تربیت نخواهد داشت .»
پایان گزارش/
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
سیاه نمایی یعنی چه؟ این واژه را نخستین بار چه کسی ساخته است؟ ساخته و برآمده کدام فرهنگستان است؟ گویی این واژه برساخته، دهان بندی است بر چشم های بینا و واقع بین!
سیاه نمایی نخستین بار از خودنویس چه کسی قطره قطره بر دفتر و کاغذ چکید تا بینایی را جرم انگاری کند؟
آیا کسی می تواند سفید را سیاه نشان بدهد؟
آیا می توان به پیاله ای شیر سفید نگاه کرد و آن را سیاه دید؟ یا با گفتن اینکه شیر سیاه است، سفیدی شیر از دست می رود؟
آیا اگر به کبوتران سفید بگوییم کلاغان سیاه، کبوتران کلاغ می شوند؟
با گفتن از سیاهی، سفید، سیاه نخواهد شد. مگر آنکه واقعاً سفید، سیاه شده باشد.
بین سیاهی و سفیدی فاصله بسیار است، هیچ کس نمی تواند سفید را سیاه جلوه دهد. مگر آنکه آن سفیدی رفته رفته آلوده شده باشد. سفیدی که هر روز چرک تر شود کم کم به سیاهی می زند. وگرنه هیچ کس نمی تواند سفیدِ پاکِ نیالوده را سیاه نمایی کند. سیاهیِ نبوده، نموده نخواهد شد.
سفید نمایی هم ممکن نیست. نمی توان کنار قیر سیاهی که بر سطح خیابان ها و بر پشت بام ها می غلتد، کنار مایعی غلیظ و تیره و داغ و مذاب ایستاد و گفت: این ماده ای سرد و سفید است، شفاف و خوردنی.
نمی توان چادری سیاه بر سر کشید و گفت که این ملحفه ای سفید است.
نمی شود…
هیچ قیری با بخشنامه سفید نمی شود و هیچ شبی به امضا و دستور، روز نخواهد شد.
بینایی جرم نیست. واقع بینی گناه نیست. فهمیدن حقیقت، عناد نیست.
اما تماشای زندگی با چشم های مصنوعی و دیدن های فرمایشی و کوری سفید، ترسناک و بیمارگونه و خسارت بار است.
کانال عکس نگار