صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش

تخت هم قد سازی و عدم توجه به تفاوت های فردی در نظام آموزشی ایران  می گویند در روزگاران قدیم، شهری وجود داشت که حاکمش دستور داده بود، همه افراد آن باید هم‌قد باشند. برای اجرای این قانون، تخت های ویژه ای در مبادی ورودی شهر نصب کرده بودند. هر کس وارد شهر می شد، باید روی آن دراز می کشید. اگر قدش بیشتر از طول تخت بود، مأموران پاهایش را به میزانی که از تخت بیرون زده بود، می بریدند و اگر کوتاه بود، او را از دو طرف می کشیدند تا کش بیاید!

شاید بگویید این یک داستان واقعی نیست و اصلاً مگر می شود تمام مردم یک شهر را هم‌قد کرد و حتی پایشان را برید یا کشیدشان؟!
اما با عرض معذرت، در اشتباه هستید! چنین شهری نه تنها قبلاً وجود داشته، بلکه درست در همین لحظه که شما در حال خواندن این مطلب هستید نیز، وجود دارد. شاید تعجب کنید اما خود شما هم قربانی این شهر شده اید!

آن شهر، نظام آموزشی ایران است و دانش آموزان نیز شهروندانی که همه شان باید هم‌قد شوند. نظام آموزشی ما به ویژه در دوره ابتدایی، کاری به ویژگی های فردی کودکان ندارد. این سیستم فقط یک دستورالعمل دارد: همه باید هم‌قد یکدیگر شوند؛ به همین دلیل است که کاری با استعدادها، علایق، نقاط ضعف و قوت بچه ها ندارد. همه باید در یک فضای آموزشی و در یک سیستم مشابه، درس های کاملاً یکسان بخوانند و در یک پروسه همانند امتحان بدهند و به کلاس بعدی بروند.
نظام آموزشی کاری ندارد که فلان دانش آموز استعداد ریاضی ندارد ولی ادبیات را خوب می فهمد یا به نظام آموزشی ما ربطی ندارد که یک دانش آموز علاقه ای به شعر ندارد ولی می تواند ورزشکار خوبی باشد یا در آینده تاریخ پژوه شود. همه باید در همه درس ها، با یک استاندارد عمومی، نمره قبولی بگیرند. درست مانند تختی که کسی نباید کوتاه تر و بلندتر از آن باشد.در این که باید یک سری آموزش های عمومی به دانش آموزان داده شود تردیدی نیست ولی نه به شکل "تخت هم‌قدی"!
به عنوان مثال در برخی ایالت های کانادا، دانش آموزان مقطع ابتدایی، کتاب درسی به این شکلی که در ایران مرسوم است، ندارند. در آنجا، سرفصل هایی که باید معلمان مطرح کنند مشخص است و در کلاس، درباره شان حرف زده می شود و کودکان به مشارکت در بحث دعوت می شوند. سپس هر کدام از بچه ها درباره آن موضوع از زاویه دید خود از والدین یا اینترنت مطلب جمع می کنند و دوباره در جلسه بعدی، بحث ادامه می یابد.یا کتاب کم حجمی به بچه ها داده می شود و آنها بعد از خواندن کتاب، "از منظر علاقه مندی های خود" در کلاس راجع به آن صحبت می کنند، مثلاً درباره رفتار شخصیت های داستان با همدیگر "گپ" می زنند و معلم نیز بحث ها را در کلاس "هدایت" می کند.

تخت هم قد سازی و عدم توجه به تفاوت های فردی در نظام آموزشی ایران
امتحانی هم به این شکل که در ایران داریم، وجود ندارد و معلمان، درباره هر دانش آموز و هر درس، در طول سال و انتهای آن، گزارش های تفصیلی می نویسند و از این گزارش ها مشخص می شود که هر دانش آموزی در چه حوزه ای مستعد است و در چه عرصه ای باید فعالیت بیشتری داشته باشد. 
خبری هم از نمره یا حتی ارزشیابی های یکی دو کلمه ای که در سال های اخیر در مدارس ابتدایی ما باب شده (و یک گام به جلوست) نیست، همه چیز شرح تفصیلی معلم درباره دانش آموز است که راهنمای او و والدین در ادامه مسیر می شود. بدین سان، کارنامه ها نه به شکل نمره یا ارزشیابی های توصیفی یکی دو کلمه که به شکل صفحات متعددی است که معلمان درباره هر دانش آموز ابراز نظر کرده اند.در چنین پروسه ای، دانش آموزی که اساساً برای ریاضیدان شدن خلق نشده ولی احتمالاً بتواند نویسنده خوبی شود، در مدرسه به خاطر ضعف ریاضی تحقیر نمی شود و اعتماد به نفس خود را از دست نمی دهد. آن یکی هم به خاطر این که نمی تواند در فلان بیت شعر، نهاد و گزاره را تشخیص دهد، احساس ضعف و بی کفایتی نمی کند و این احساس خانمان سوز را از مدرسه به تمام عمر خود منتقل  نمی کند.

وانگهی مگر قرار است همه کودکان در جامعه آینده، نقش، شغل و جایگاه یکسانی داشته باشند که برای همه شان نسخه واحد پیچیده می شود؟ کسانی که قرار است تاجر، فوتبالیست، نقاش، پرورش دهنده گل و گیاه،پزشک، آشپز، کارمند اداره، تعمیرکار و ... شوند چرا باید همگی به طور یکسان، زیر بار محفوظاتی چون نام قله ای در آفریقا، فلان فرمول پیچیده و غیرکاربردی ریاضی و تاریخ تولد فلان شاعر و ... بروند؟!

البته که نه ممکن است و نه منطقی که از همان دوره ابتدایی، بر اساس شغل آینده هر کودکی - که نامشخص هم هست - کلاس های مجزایی تشکیل داد. اما دانش آموزان هر شغلی که در آینده داشته باشند یا حتی بیکار بمانند، در یک چیز مشترک اند و آن، زندگی است.

لذا بار اصلی تربیت باید بر روی توسعه توانمندی های کودکان برای زندگی باشد و بخش های آموزشی نیز که قرار است اطلاعات عمومی شان را از دنیا افزایش دهد، نه با فرمول ها و کتاب  های واحد که بر اساس سرفصل های تعریف شده و مباحثه درباره آنها بر اساس علاقه مندی های بالفعل و بالقوه کودکان صورت بندی شود. تنها در دبیرستان است که رشته بندی تحصیلی و تخصصی شدن درس ها، در صورت اجرای اصولی می تواند قابل قبول باشد.

در واقع، نیاز  بسیار بسیار بسیار جدی نظام آموزشی ما به ویژه در مقطع ابتدایی، انعطاف پذیری است چه آن که آموزش و پرورش کنونی، ثابت کرده است بدون انعطاف پذیری لازم، چیزی نیست جز "تخت هم‌قد سازی"!

عصر ایران

منتشرشده در دیدگاه

سخنان نماینده شهرستان شبستر در مورد آموزش و پرورش و فرهنگیان  گروه اخبار/

آقاپور نماینده مردم شبستر در نشست هم اندیشی بانوان فرهنگی با گرامیداشت قیام خونین ۱۷ شهریورماه گفت: ۱۷شهریور ماه یکی از ایام مهم و نقطه عطفی در تاریخ انقلاب اسلامی ایران است که منجر به پیروزی انقلاب در بهمن ۵۷ شد.

وی جایگاه آموزش و پرورش را در کشور با اهمیت دانست و اظهار کرد: آموزش و پرورش زیر ساخت توسعه پایدار و همه جانبه کشور است و برای دست یابی به توسعه پایدار باید به آموزش و پرورش به‌ویژه آموزش ابتدایی توجه ویژه‌ای شود.

آقاپور افزود: نقش آموزش و پرورش در تربیت نیروی انسانی بسیار موثر است و توجه ویژه به مسائل و مشکلات حوزه آموزش و پرورش، یکی از مهمترین وظایف همه مسئولین است.

نماینده مردم شهرستان شبستر اظهار داشت: کار فرهنگی در جامعه نیازمند پایداری فکری، زمان و هزینه است و اهداف استکبار جهانی بر محور کار فرهنگی و تبلیغاتی برنامه ریزی می شود.

وی تصریح کرد: زنان در فرهنگ سازی و رشد فرهنگ جامعه بیشترین نقش را دارند و عمده ترین و تاثیرگذارترین عناصر مبارزه با ضد فرهنگ ها هستند.

آقاپور اضافه کرد: ۵۰ درصد مخاطبان جامعه خانم ها هستند و حضور فعال آنها در صحنه های اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی و… در توسعه و پیشرفت هر شهر و روستا تاثیر به سزایی خواهد داشت.

نماینده مردم شهرستان شبستر در ادامه با تاکید بر همسان سازی حقوق بازنشستگان، از ارایه پیشنهادی به سازمان مدیریت و برنامه‎ریزی برای حل این مشکل در برنامه ۵ ساله ششم توسعه خبر داد.

وی از بانوان فرهنگی شهرستان خواست تا کمیته و هیئت ۷ نفره را تشکیل داده و برنامهای کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدتی را برای خود تعریف کنند و از این طریق خواسته های بانوان فرهنگی شهرستان را با نماینده مطرح، مطالبه و پیگیری نمایند.   

نماینده مردم شبستر درپایان از تلاش های بی وقفه مجموعه آموزش و پرورش تقدیر و تشکر نموده و توجه ویژه به مسائل و مشکلات حوزه آموزش و پرورش، یکی از مهمترین دغدغه ها و وظایف نمایندگان دهمین دوره مجلس شورای اسلامی دانست.

تاکید بر حضور همه جانبه بانوان فرهنگی در عرصه های مختلف سیاسی، اجتماعی و….،اشتغال زایی دانش آموختگان دانشگاه ها و فرزندان فرهنگی، تکریم و ارتقای جایگاه معلمین در سطح جامعه، صیانت از حقوق بانوان در جامعه، احداث مجتمع رفاهی خدمانی برای فرهنگیان در شهرستان، احداث خانه خیرین در سطح شهرستان و…. از دیگر مباحث مطروحه در این جلسه بود.

شبستر نیوز

منتشرشده در بازنشستگان

هدف تعلیم و تربیت و آموزش و پرورش نوین تربیت دانش آموزانی است که بتوانند شهروند متعهد و مسئولی برای جامعه خود باشند/ آیا دبیران و آموزگاران ما چنین رسالتی برای خود قائل هستند یا خیر / به راستی چرا اوقات فراغت ایرانیان به طوراعم و اوقات تعطیلی یا آزاد دانش آموزان در مدرسه به طور اخص تا این حد خطرخیز و آسیب زا و استرس زا است/ ما باید ریشه اساسی این معضل مزمن و هزینه زا را نخست درخانواده و سپس در دستگاه تعلیم و تربیت و نوع آموزش آنها جست و جو کنیم/ چرا دانش آموزی که از یک تا سه و گاه تا چهار سال با همسالان خود به نوعی زندگی می کند و خانه دوم او هست نه برای بهداشت خود و همکلاسی های خود نه برای آرامش خود و دوستانش و نه برای حرمت و گفت وگوی آرام و بدون فریاد و اهانت و نه برای حق کسب اجازه از همسالان خود برای استفاده از وسایل آنان ارزش واحترام و حقی قایل نیست/ بهترین آزمون برای موفقیت نظام تعلیم وتربیت در تربیت شهروند مسئول در زمان استراحت و وقت آزاد آنان است/ تعلیم و آموزش و از همه مهمتر تمرین مدارا تمرین بردباری و شکیبایی و تمرین دیگرپذیری و دوستی و مهر در عین تمایزات و اختلافات ضرورت تحقق شهروندی و انسان شهروندمدار است

منتشرشده در دانش آموز

طنزانه برای افزایش شهریه دانشگاه پیام نور  آن قدر پیچیدگی در رفتار برخی آقایان مسئول دیده می شود که آدم نمی داند کدام یک از حرفهایشان را باور کند

هفته ی پیش دکتر فیصل حسنی معاون مالی پیام نور در گفت و گو با یکی از نشریات در مورد دانشگاه پیام نور گفتند : "دانشگاه پیام نور دانشگاه مستضعفان است"  ؛ این دانشگاه از بین دانشگاه های دیگر مبلغ کمتری دریافت می کند !

این جمله ی تاریخی مستضعفان، در ذهن ما یادآور آن جملات تاریخی ماندگار بود که آدم را یاد انقلاب های خیرخواهانه و انسان دوستانه می اندازد. ناگهان احساس می کنی عجب دانشگاه خوبی داریم ، عجب کشور خوبی است. چه مسئولین دلسوزی دارد. اینجا عده ای از روی خلوص نیت، حتی به فکر تحصیلات عالی مستضعفان و قشر کم درآمد و ضعیف هم هستند.
 امروز دوستان انتخاب واحد کردند ؛ مجموعا هر یک از مستضعفان برای دریافت 14 واحد در کارشناسی ارشد مبلغ ناقابلی که متوسط آن 2 میلیون و 560 هزار تومان است باید پرداخت کنند تا اجازه ی تحصیل در دانشگاه مستضعفان و کم در آمد آن را داشته باشند !

ما که زبان مان مو درآورد ، هرچه اعتراض کردیم و نوشتیم که ای بابا ! شما 20 روز پیش در رسانه ها گفتید شهریه ی ثابت برای ما ورودی های قبل، ثابت است اما راه به جایی نبردیم.
گفتیم حالا که کسی به فکر مستضعفان نیست باید با خودش صحبت کنم همان آدم خوب ، یاور زجردیدگان و مظلومان تاریخ، همان که جمله ی تاریخی می گوید و در ذهن ما دانشجویان حک می کند. با هر مصیبتی شده شماره او را یافتم تا داد تظلم پیش او ببرم .

همان طور که فکر می کردم خیلی مهربان بود ، ناگهان صدایش شبیه احمدی نژاد شد یعنی خودمانی حرف زد . یادم به فیلم تبلیغات ساده زیستی احمدی نژاد افتاد وقتی نشان می داد که در حیاط خانه اش تربچه می کارد و اصولا تربچه کاشتن هم، چیز خوبی به نظر می آمد. همان طور که این احساس با صدایش تداعی شد با آوای ظریف و مهربان با آرامش کودکانه گفت : 843 هزار تومان شهریه ثابت، که چیزی نیست آخه چیزی هست ؟ نه خودت بگو چیزی هست ؟ چیزی نیست !

آن قدر که یک دفعه منم احساس کردم که، لابد چیزی نیست! و وقتی با شهریه متغیر و خدمات فرهنگی جمع می شود باز هم چیزی نیست.به او گفتم :  ولی همه دانشجوها ناراحتند که چیزی هست ! و همه شما را، مقصر می دانند گفت مقصر بدانند!! با تعجب پرسیدم نظر دانشجوی مستضعف برای شما مهم نیست ؟ گفت نه مهم نیست .خوشم آمد که هم ،جمله ی تاریخی بلد است بگوید. هم صادقانه می گوید !
یک دفعه تن صدایش عوض شد ، این دفعه شبیه مظلومان تاریخ که آدم دلش کباب می شود و گفت من فقط یک مجری هستم همین! هیات امنای پیام نور افزایش را وضع کرده ، من بی تقصیرم .گفتم یکی از هیات امنایی ها که خیلی خیلی در تصمیم گیری افزایش شهریه، دخالت داشته را نام ببر تا بروم سراغش ببینم چرا با ما چنین می کند .دستش درد نکند یکی را معرفی کرد! از این بگذریم که وقتی به سراغش رفتم فهمیدم مرا پی نخودسیاه فرستاده .از آقای تاثیرگذار بر تصمیم پرسیدم. آقا شما تاثیرگذاشتی ؟! دقیقا نمی دانست چه شده است و چند درصد افزایش یافته است ! پرسیدم اصلا در جلسه بودی ؟ گفت بله ، بودم .گفتم چه کار می کردی گفت من گزارش نویس بودم . دوباره گفتم .شنیدم شما تاثیر گذاشتی و شهریه بالا رفته . کلی خندید.گفت کاملا بی ثاثیرم!
بعد از آن مکالمه ، هارمونی صدای دکتر فیصل حسنی و احمدی نژاد از یادم نمی رفت ، مرا کنجکاو کرد بفهمم چرا این قدر این مرا یاد او انداخت .جست و جویی در اینترنت کردم دیدم بعله ! او که جمله تاریخی می گفت یکی از مدیران افراطی دولت احمدی نژاد بود که نمی دانم چرا آقای دکتر روحانی به او اعتماد کرده و شده معاون مالی پیام نور جایی با درآمد نجومی! که ماشین حساب از شمردن درآمدش هنگ می کند و باز هم نمی دانم کجا خرج می کند که همین دریافتی ها ،از جیب مستضعفان هم، کمش است و تقاضای افزایش شهریه داده .

خواندم که زمان پیروزی احمدی نژاد در خراسان جشن و پایکوبی راه انداخته و اواخر دولت احمدی نژاد خودش را به آقای قالیباف نزدیک می کند تا در دولت بعد بماند و الان مدعی است اصلاح طلب است و یاور مستضعفان دانشجو . تقاضای بالا بردن شهریه را می نویسد آقایان امضا می کنند و این چنین است که در این دولت با 700 هزار دانشجوی پیام نور معترض مواجه می شویم که پاسخ عادلانه ای دریافت نمی کنند .
آخرش نفهمیدم این افزایش شهریه مربوط به مستکبران است یا مستضعفان و اصولا ما دانشجویان ارشد پیام نور کدام یک از اینها هستیم که باید 670 هزارتومان بیشتر از پارسال بدهیم تا به دانشگاه مستضعفان برویم !
 یادم است دختر صفدرحسینی درباره ی فیش پدرش که غوغا به پا کرده بود گویا گفته است ما سهم خود را از سفره انقلاب گرفتیم همین.

آقایان سهم  ما دانشجویان را از سفره ی انقلاب بدهید تا رقم شهریه ، مثل شما برای ما چیزی نباشد .

با تشکر

دانشجو ی مستکبر


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

منتشرشده در یادداشت

عملکرد روحانی در مورد آموزش و پرورش و مطالبات فرهنگیان و تیکی تاکای مجلس و دولت  تیکی تاکا چیست؟
تیکی تاکا بازی مبتنی بر پاس‌های مداوم و حفظ مالکیت توپ به هر ترتیب است.
در مجلس گذشته هر زمان که معلمان نسبت به وضع موجود خود اعتراض می کردند مجلسیون دولت را متهم می کردند که برنامه ی خود را برای تحول وضعیت معلمان به مجلس ارائه نمی دهد؛ دولت هم به خاطر بار مالی مدعی بود که این مهم با مجلس وقت آن زمان قابل اقدام نیست.

این کش و قوس آن قدر ادامه داشت تا عمر مجلس پیشین به پایان رسید .

با شروع به کار مجلس همسو با دولت نیز شاهد همین روند با منزلت و معیشت معلمان هستیم. مجلس از خود سلب مسئولیت می کند و وعده پایان سال نود شش را می دهد ، دولت هم با وجود وصول میلیاردها دلار طلب مالی اظهار بی پولی می کند حتی حداقل همانند خیلی از وزارتخانه ها که چندین منبع درآمدی علاوه بر بودجه سالانه خود دارند یک منبع درآمدی مستقیم برای آموزش و پرورش در نظر نمی گیرد.( همانند درصدی حداقلی بر عوارض واردات)
معلمان در این بازی تیکی تاکای حرفه ی دولت و مجلس هیچ عایدی نداشته و از قرار معلوم نخواهند داشت.
متاسفانه در دولت قبل و این دولت گروه های از گذشته تا حال حقوق های آن چنانی می گیرند و حتی گروهایی هم در همین دولت بدون هیچ اعلامی به صورت چراغ خاموش افزایش حقوق پیدا می کند.
راستی چرا؟
چون در یک گروه شاهد سیل مهاجرت این کارمندان به کشورهای کانادا و استرالیا بودیم و این اقدام فقط تلاشی برای جلوگیری از ادامه این روند بود و یا همچون گروهی دیگر خود دستی بر منابع مالی ملت داشتند و متاسفانه امروزهم که شاهد هستیم با اجرای شدن دولت الکترونیک دیگر کار چندان خاصی ندارند .
حتی یک صورت حساب ساده گرفتن را هم برای ارباب رجوع خود به صورت رایگان انجام نمی دهند و مراجعه کننده را به سمت خودپرداز با کارمزد معلوم هدایت می کنند.
این وسط دل فرهنگیان به چه چیز این دولت خوش باشد؟
راستی یک سوال ساده از رئیس جمهور می بایست پرسید :
چرا یک معلم با 20 و حتی 30 سال سابقه به اندازه یک کارمند کم سابقه خیلی از ارگان ها و سازمان ها حقوق و مزایا و حق بازنشستگی دریافت نمی کند؟ (مثلا بانک، بیمه ، نفت، نیرو و ...)
آن همه وعده و شعار کجا رفت آقای روحانی ؟
جناب روحانی !

می دانید معلمان هنوز هم سرویس مدارس خود هستند !
یادتان هست در مورد فصل سوم قانون اساسی گفتید: عدالت اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی باید هر سه مورد توجه قرار گیرد. در عدالت اجتماعی حمایت از محرومین باید در اولویت باشد، کسانی که حقوق ثابت دارند کارمندان، کارگران مورد توجه قرار گیرند و ...
این اولویت شما بود ؟!
شاید هم فکرمی کنید با این وضعیت فرهنگیان پس از سه سال هنوزاز طرف جامعه فرهنگیان مورد حمایت قرار می گیرید؟
کمی به نظر سنجی ها مراجعه کنید !


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

منتشرشده در یادداشت
شنبه, 20 شهریور 1395 20:06

اندر حکایت دانشگاه فرهنگیان !

در ولایات ایران سپردن مدیریت ها به متخصص و اهل فن چیزی مثل سیمرغ یا پری نایاب است/ هیچ چیز جای خودش نیست/ حکایت دانشگاه فرهنگیان از همه جانکاه تر است/ در ترکیب هیئت امنای دانشگاه کسی از مدرسان و  درد آشنایان دانشگاه نیست ؛ پس چه تصمیمی ،کی، برای چه کسی و چرا اتخاذ می شود معلوم نیست/ آن مرد کوتاه قد تاریخی برای اینکه نوآوری کند رئیس هیئت امنا را رئیس جمهور در نظر گرفت/ بسیاری از استاندارها حتی نمی دانند که رئیس هیئت امنای دانشگاه فرهنگیان هستند / این تیم ریاست غریبه شترگاوپلنگی (در زبان فارسی همان زرافه است) درست کرده اند که نه شتر است نه گاو است نه پلنگ/ نه تربیت معلم است با آن استادان موقر و دارای کاریزمای شخصیت ، نه مدرسه است با شیطنت و هیاهوی بچه ها ، نه دانشگاه است با آن اسم و رسم و آن عالم خاص (این قسمت را آهسته می گویم در خفا بسیاری از هیئت رئیسه مخالف تربیت معلم اند)

منتشرشده در یادداشت

این روزها خبری از اعتراض یا درخواست لغو ممنوعیت ادامه ی تحصیل فرهنگیان نیست/ اراده ای محکم برای جلوگیری از رشد علمی معلمان،مانع ادامه تحصیل مان شده است/ برای زحمت شبانه روزی یک معلم، نه؛ بلکه یک شهروند ارزش قایل شوید/ خیلی راحت می گویند : نه / نمی خواهم مدرکم اعمال شود، فقط می خواهم ادامه تحصیل بدهم/ بگذارید با خیالی راحت شروع فصل تحصیل را آغاز کنم و سرکلاس فرزندان تان آرامش داشته باشم 

منتشرشده در یادداشت
دوشنبه, 19 آبان 1393 21:30

مصوبات براي جانبازان

تهران

منتشرشده در نامه های دریافتی

گروه اخبار/

کارنامه و عملکرد حاجی بابایی

حمیدرضا حاجی‌بابایی وزیر سابق آموزش و پرورش در گفت‌وگو با خبرنگار آموزش و پرورش خبرگزاری فارس در پاسخ به این پرسش که «چه کارها و فعالیت‌هایی که در دولت قبل انجام می‌شد، اکنون به نوعی بایکوت شده است؟،» اظهار داشت: موارد متعددی وجود دارد، ضمن اینکه هر کاری که انجام دادیم مطابق با سند تحول بنیادین آموزش و پرورش بود.

وی افزود: در آن زمان حدود 1600 هنرستان اضافه کردیم و در مجموع 5 هزار و 600 هنرستان در کشور داشتیم در حالی که اکنون کاهش پیدا کرده است.

حاجی‌بابایی به طرح‌هایی که معاونت تربیت بدنی اجرا می‌شد و اکنون خبری از آنها نیست اشاره و خاطرنشان کرد: در دوره دبستان 6 طرح ورزشی اجرا کردیم که مهمترین آنها طرح سباح بود اما اکنون خبری از آن نیست.

وی افزود: تضعیف معاونت پرورشی، مدارس قرآنی و دانشگاه فرهنگیان که با آن عظمت تضعیف شد از دیگر مواردی است که توجه کافی به آنها نمی‌شود.

وزیر سابق آموزش و پرورش با بیان اینکه حیات طیبه یکی از موضوعاتی بود که مطابق سند تحول دنبال می‌شد، گفت: مجتمع‌های آموزشی که در سند تحول آموزش و پرورش وجود دارد با اما و اگر مواجه هستند و در بعضی استان ها مجتمع‌های آموزشی روستایی را هم جمع کردند.

وی تصریح کرد: یکی از طرح‌های بنده «پرداخت به روز پاداش پایان خدمت بازنشستگان فرهنگی» بود که اکنون از سال 93 به بعد باقی مانده و پرداخت نشده است.

حاجی‌بابایی گفت: طرح ضیافت و بیمه طلایی هم اکنون در آموزش و پرورش نیست و بحث حقوق فرهنگیان هم که مشخص است.

انتهای پیام/

گروه استان ها و شهرستان ها/ در پاسخ به فراخوان صدای معلم در مورد ارسال گزارش و تصاویر در مورد « مدارس متروکه » ( این جا ) یک معلم از خمینی شهر اصفهان گزارش زیر را برای صدای معلم ارسال کرده است

منتشرشده در گفت و شنود

نظرسنجی

انتصابات علیرضا کاظمی تا چه میزان با تعهدات و قول های مسعود پزشکیان هم خوانی داشته و توانسته رضایت معلمان را جلب کند ؟

خیلی زیاد - 1.9%
زیاد - 0.9%
متوسط - 2.3%
کم - 2.5%
خیلی کم - 92.4%

مجموع آرا: 1986

دیدگــاه

تبلیغات در صدای معلم

درخواست همیاری صدای معلم

راهنمای ارسال مطلب برای صدای معلم

کالای ورزشی معلم

تلگرام صدای معلم

صدای معلم پایگاه خبری تحلیلی معلمان ایران

تلگرام صدای معلم

Sport

تبلیغات در صدای معلم

تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش بوده و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلا مانع است.
طراحی و تولید: رامندسرور