با خانواده و بستگان این همکار گرامی همدردی کنیم/ نوشته همکار بروجردی از سر درد است اما حاوی اطلاعات و تحلیل غلط است/ همشهری گری نباید ما را از بیان واقعیت منحرف کند/ افراد زیر 18 سال کودک محسوب می شوند/ طبق قانون مجازات اسلامی قاتل زیر 18 سال را نمی توان اعدام یا زندانی کرد/ خانواده نوجوان قاتل مرحوم خشخاشی حتی توان مالی گرفتن وکیل نداشته اند / پرچم کردن نام خشخاشی، قاتل او را در چشم برخی دانش آموزان تبدیل به نمادمقاومت علیه معلمان می کند/ مجازات سبک قاتل مرحوم خشخاشی توطئه ای علیه معلمان نیست/ دفاع برخی همکاران از مجازات اعدام کودکان مجرم ( زیر 18 سال ) شگفت انگیز است/ طبق کنوانسیون حقوق کودک اجرای مجازات اعدام و حبسهای طولانی مدت برای کودکان زیر ۱۸ سال ممنوع است/ در ایران از سال 92 به بعد اعدام کودکان زیر 18 سال متوقف شده است/ مسئولیت و تکالیف معلم و دانش آموز همسنگ نیست/ اگر دانش آموز دوره دبستان فرد بزرگسالی را بکشد، اصلا مجازات نمی شود/ اگر دانش اموز دوره اول متوسطه فردی را بکشد به اقدامات تامینی و تربیتی در حد نصیحت و تعهد و نگهداري در كانون اصلاح و تربيت از سه ماه تا يك سال محکوم می شود/ پیشنهاد اعلام روز مبارزه با خشونت در مدارس پروژه سیاسی است و به خشونت دامن می زند / مجرمان 15 تا 18 سال به زندان محکوم نمی شوند اما برای تربیت به مراکز تربیتی همچون کانون اصلاح و تربیت منتقل می شوند/ در تعرض دانش آموز به معلم چون یک طرف ماجرا کودک است، باز هم معلم در معرض انتقاد قرار می گیرد/ سیاسی یا صنفی قلمداد کردن قتل مرحوم خشخاشی باعث تحریک بیشتر دانش آموزان به خشونت می شود/ در اندوه خانواده خشخاشی شریکیم،اما پرچم کردن نام خشخاشی توسط معلمان خطرناک است/ معلمی مانند هر حرفه ای نیاز به مهارت دارد/ معلم باید روش مدیریت کلاس، رفتار در شرایط بحرانی ، روان شناسی کودک و نوجوان و شیوه رفتار با دانش آموزان گستاخ را بیاموزد/ در کلاس های پر چمعیت حاشیه شهر ها نقش معلم حرفه ای و آموزش دیده آشکار می شود/ جایگاه معلم و دانش آموز در مدرسه برابر و یکسان نیست و تقابل بین این دو مصنوعی و فاقد پایه در علوم تربیتی است
گروه گزارش/
یادداشت زیر توسط یکی از دبیران آموزش و پرورش برای صدای معلم ارسال گردیده است .
موضوع " نظافت و پاکیزگی در مدارس " یکی از بحث های مهم و البته در حاشیه نظام آموزشی ما است که کم تر به آن پرداخته شده است .
آموزش هایی که در مدارس و نیز خانواده ها ارائه می شود شاکله رفتاری آنان را در سنین بزرگ سالی تشکیل می دهد .
بیش از 50000 نیرو در وزارت آموزش و پرورش در پست خدمتگزار و سرایدار مشغول به کارند و این در حالی است که بر اساس شواهد و نیز گزارش ها وضعیت بسیاری از مدارس از این نظر مطلوب نیست .
زنگ آشوجی یا نظافت در مدارس ژاپن :
در زنگ نظافت همه دانش آموزان ، محیط کلاس و مدرسه را تمیز می کنند . دانش آموزان پس از پایان کلاس های درس ، مدرسه را کاملا تمیز می کنند. آشوجی یا همان تمیزکردن مدرسه ، شامل جارو کردن کلاس ها و راهروها، تمیز کردن سطل های زباله ، تمیز کردن تخته ها و دیگر قسمت های مدرسه است.
در مدارس ژاپن ، پست خدمتگزار وجود ندارد.
در قانون اساسی به صراحت دولت موظف به ارائه ی آموزش و پرورش رایگان به تمام اقشار جامعه می باشد ؛ مگر می شود این صراحت را نادیده گرفت ؟
نتیجه ی بانک داری خصوصی گسترده را می بینیم .آن زمان همه در مقابل این تصمیم نظام ساکت ماندند و یا تایید کردند .الان با انبوهی از بانک های خصوصی و صندوق های شبه بانک که به جز اختلال در سیستم پولی کشور عملا تاثیر دیگری در اقتصاد نداشته اند مواجه ایم .
مزه ی دانشگاه های خصوصی را هم چشیده ایم .در دهه های قبل دانشگاه آزاد ایجاد شد و در دهه ی گذشته نیز دانشگا ه های علمی کاربردی و غیر انتفاعی ایجاد و گسترش یافت .
آیا نتیجه ای جز تولید مدرک و میلیون ها فارغ التحصیل بیکار داشته اند ؟
آیا به رشد علم و عالم کمک کرده اند ؟ جز اینکه پولی گرفته اند و مثلا فارغ التحصیلانی را روانه ی جامعه کرده اند کاری کرده اند ؟ هرچند دانشگاه آزاد می توانست به صورت محدود و با کیفیت به رشد علم کمک و پرورش متخصص کمک کند ولی وقتی گسترش یافت و به یک بنگاه اقتصادی تبدیل شد و از اهداف علمی خود دور ماند .دانشگاه های پولی جدید هم که در رقابت با دانشگاه آزاد به وجود آمدند کار را بدتر کردند !
حال برگردیم به آموزش و پرورش...
با وجود حدود یک ملیون معلم و کارمند رسمی و بیش از صد هزار مدرسه دولتی آیا می شود به آسانی بحث خصوصی سازی را مطرح کرد ؟ آیا کیفیت آموزشی و پرورشی همین مدارس محدود خصوصی از مدارس دولتی خیلی بالاتر است که بخواهیم دولتی ها را نیز به نوعی خصوصی کنیم؟
الان در هر شهری تعدادی مدرسه ی غیر دولتی وجود دارد (بیش از ده درصد از جمعیت دانش آموزی ) .باید به همین ها بسنده شود و اگر قرار است مدرسه ی جدیدی مجوز بگیرد با وسواس و سخت گیری زیاد آن هم بسیار محدود و حساب شده باشد. باید با نظارت سخت گیرانه ی آموزش و پرورش بر مدارس دولتی و غیر دولتی مواظب بود تا از اهداف آموزشی و پرورشی٬دور نشوند .
اگر کسی می خواهد پولش را در راه توسعه علم و دانش مملکت سرمایه گذاری کند محدودیتی وجود ندارد و باید استقبال کرد ولی زیر نظر دولت و با نظارت دقیق و آن هم محدود .
دولت موظف است که امکانات برای مدارس دولتی را به نحو احسنت تامین کند ، اگر دولت این کار را نمی کند راه حل آن خصوصی سازی آموزش و پرورش نیست . یک میلیون کارمند استخدام آموزش و پرورش هستند .به گفته ی وزیر قبلی بیش از صد هزار نفر نیروی مازاد وجود دارد .
سوال اینجاست با گسترش خصوصی سازی تکلیف این همه معلم چه می شود ؟ به هر حال مدرسه ی خصوصی معلمش را به سلیقه ی خودش انتخاب و تامین می کند .برخی بر این نظرند که دولت مدارس را به بخش خصوصی اجاره دهد و سرانه دانش آموزان که در مدرسه ی دولتی صرف می شود را به آن مدارس بدهند ، در عوض آن ها شهریه ی کمتری از دانش اموزانشان بگیرند و خودشان اداره مدرسه را به دست گیرند .
حال اگر دولت بیاید به برخی مدارس خصوصی و اجاره داده شده سرانه ی دانش آموزان را بپردازد و آن مدارس موظف شوند دانش آموزان را با شهریه ی پایین بپذیرند جمعیت دانش اموزی مدارس دولتی پایین می آید و معلمان مازاد بیشتر نیز خواهند شد .(با توجه به روند جذب و بازنشستگی نیروها درآموزش و پرورش سالانه حدود پانزده هزار نیروی آموزش و پرورش کمتر می شود یعنی حدود دو دهه طول می کشد تا تعدیل نیرو صورت گیرد) از طرفی دولت باید حقوق معلمان رسمی را بدهد ، از طرف دیگر به مدارس خصوصی هزینه های جدا بپردازد .این روش ها راه گسترش فساد مالی را نیز بیشتر می کند.
در هر حال خصوصی شدن آموزش و پرورش از این مقدار که هست بیشتر نباید بشود.دولت به جای گسترش برخی روش ها مثل خرید خدمات آموزشی و اجاره دادن و یا فروختن مدارس و امثال این ها ( البته این موارد به صورت محدود و بسیارحساب شده می تواند مفید باشد) به فکر اختصاص بودجه ی کافی برای مدارس و نظارت هرچه بیشتر بر کیفیت آموزش و ارزشیابی باشد و نیز بهره وری در نظام آموزشی (در یک مقاله به این مقوله پرداخته ام ) را افزایش دهد تا نظام آموزشی ما ارتقا یابد .
امیدورام با خصوصی سازی گسترده روزی نیاید که مدارس رسما به مراکز فروش مدرک دیپلم و آموزشگاه های اجباری کنکور تبدیل شوند.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
گروه اخبار/
علیرضا سلیمی در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاری خانه ملت ضمن انتقاد از وجود ابهام در اجرای طرح رتبهبندی معلمان، گفت: این طرح به صورت ناقص توسط وزارت آموزش و پرورش اجرا شده است.
نماینده مردم محلات در مجلس شورای اسلامی با اشاره به اینکه در اجرای این طرح برای تعدادی از فرهنگیان احکام صادر شد و برخی دیگر هیچ حکمی دریافت نکردند، اظهار کرد: باید اذعان کرد سازوکار و شاخصهای رتبهبندی معلمان هنوز به طور دقیقی مشخص نیست.
وی با بیان اینکه در اجرای طرح رتبهبندی معلمان برخی از مدیران استانی در اعطای امتیاز میتوانند اعمال سلیقه کنند، تصریح کرد: بر این اساس امکان اعمال تبعیض وجود دارد لذا باید سازوکار اجرای طرح شفافیت بیشتری داشته باشد.
سلیمی ضمن تاکید بر اینکه اجرای طرح رتبهبندی معلمان با چالشهای متعددی مواجه است، ادامه داد: امیدوارم وزیر جدید آموزش و پرورش در اجرای کامل و صحیح این طرح اهتمام جدی به خرج دهد.
این نماینده مردم در مجلس دهم با اشاره به اینکه در گذشته مسئولان وزارت آموزش و پرورش اعلام کردند این طرح را اجرا کرده اند، افزود: مسئولان باید نسبت به اقدامات انجام شده پاسخ مناسبی ارائه کنند.
هیات رییسه کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس شورای اسلامی با بیان اینکه اجرای طرح رتبهبندی معلمان قانون است و باید هرچه سریع تر به نتیجه نهایی برسد، خاطرنشان کرد: اگرچه برخی عنوان میکنند افزایش حقوق اعمال شده برای فرهنگیان در راستای اجرای طرح رتبهبندی معلمان است ولی باید اذعان کرد این افزایش حقوق بر اساس طرح رتبهبندی نبوده است.
پایان پیام
در مهدکودک پرخاشگری کلامی و بدنی در پسرها بیشتر از دختران است و معمولا پسرها بیشتر در صدد تلافی برمی آیند و این تفاوت در پرخاشگری پسران و دخترها در همه فرهنگ ها و طبقات اجتماعی دیده می شود/ دختران به طور ذاتی نسبت به پسران از پرخاشگری کمتری برخوردارند/ دختران پرخاشگری کلامی از خود نمایش می دهند/ دختران در مواجهه با مشکلات بیشتر به صورت درونی یعنی افسردگی و اظطراب پاسخ می دهند/ پسران در صورتی که مورد تهاجم و حمله قرار بگیرند سریع تر دست به تلافی می زنند و با شدت بیشتری پاسخ می دهند/ دختران نسبت به پسران گرایش کمتری به تقلید رفتارهای پرخاشگرانه دارند/ معمولا هرچه کودکان بزرگ تر می شوند کم تر دست به رفتارهای پرخاشگرانه می زنند، زیرا می توانند با بیان کلامی به خواسته های خود دست یابند/ هرچه افراد در کودکی خشونت بیشتری را در تلویزیون تماشا کنند بعدها در دوره نوجوانی و بزرگسالی خشونت و پرخاشگری بیشتری از خود نشان خواهند داد/ خشونت های مکرر تلویزیونی ممکن است حساسیت بیننده را نسبت به خشونت از بین ببرند و رفتارهای پرخاشگرانه را طبیعی و قابل قبول جلوه دهند/ بررسی مفاهیم پرخاشگرانه در این گونه بازی ها حاوی نوعی از عادی سازی پدیده خشونت و پرخاشگری در جریان بازی هاست/ مهمترین تبعات بازی های رایانه ای عبارتند از: وجود تخیلات پرخاشگرانه، عادی شدن پرخاشگری، الگوبرداری از قهرمانان پرخاشگر، پرخاشگری به عنوان راه حل مسائل و مشکلات افراد، افزایش پرخاشگری عملی در کودکان و نوجوانان و افزایش قتل و بزهکاری در نوجوانان، حساسیت زدایی نسبت به خشونت و پرخاشگری و در نتیجه یافتن شخصیتی خشن و ستیزه جو .../ بسیارى از دانش آموزان رفتارهاي سالم و غيرپرخاشگرانه را از فرهنگ حاکم بر مدرسه مى آموزند/ غنى کردن روابط انسانى در مدرسه از مدیر شروع مى شود/ بسیاری از این خشونتهای جسمی، روانی-کلامی و جنسی در دانشآموزان بر آمده از تغییرات دوران بلوغ، عوامل خانوادگی و عوامل آموزشی است/ در شرایط فعلی و با توجه به مشکلات جامعه افراد خانواده کمتر فرصت دارند درکنار هم باشند و باهم گفت و گو و یا درد و دل کنند و این امر خود به خود تهدیدی برای سلامت نهاد خانواده خواهد بود/ مدرسه برای برخی دانشآموزان که از نظر اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی در شرایط دشواری قرار دارند گاهی تنها پناهگاه و قابلاعتمادترین مکان است برای این کودکان، معلمان و کارکنان مدرسه تنها کسانی هستند که میتوانند مسائل خصوصی خود را با آنان در میان بگذارند و تقاضای کمک کنند/ از مهمترین برنامههای مقابله با شکلهای مختلف خشونت و ایجاد فضایی سالم در مدرسه، آموزش معلمها و دیگر کارکنان مدرسه است. معلمها باید از ریشهها و علل رفتارهای ناسازگار دانشآموزان و چگونگی برخورد سازنده با آنها و شیوههای نوین تربیت اخلاقی و اجتماعی دانشآموزان آگاه باشند/ چگونگی تهیه و تدوین این نوع برنامهها در حیطه مسئولیت مراکز آمادهسازی معلمان و برنامههای آموزش ضمن خدمت مدیران مدارس است/ نخستین قدم در مهار خشونت در جامعه ارائه برنامهها و فعالیتهای مستمر برای آگاهسازی عموم بهخصوص اولیای دانشآموزان است ...
پیاده روی شیعیان در روز اربعین عظیم ترین تجمع جهانی و رکوردار بزرگترین ماراتن بین المللی است که محدودیت سنی، پیر و جوان ،کوچک و بزرگ ندارد ، در این همایش هر کس پای در این طریق نهد و با سیل جماعت همراه شود به مقصد رسیده برنده است و به او مدال اربعیون می دهند که بالاترین افتخار دنیا و عقبی است.
سیل عظیم انسانی در اربعین به سوی اقیانوس امام حسین (ع) در جریان است تا در پرتو مصباح الهدی در کشتی نجات او سوار شوند خود را به ساحل امن و امان رسانند.
یک پرچم از دست عباس افتاد و اینک علم های برافراشته در اربعین را بنگر که ان شاءالله به زودی با ظهور حجت (عج) سراسر عالم تبدیل به درفش عباس خواهد شد .
گر چه پیاده روی به احترام شهیدان کربلا از بدو شهادت فرزند پیغمبر (صٌ) شروع شده و همیشه شیعیان با تحمل جور ستم ظالمان این سنت حسنه را با تقدیم دست و نثار جان حفظ کرده اند ولی بعد از سقوط صدام که در 20 فروردین 1382 مصادف با ششم صفر 1424 رخ داد، شیعیان ابا عبدالله از ماه صفر همان سال، این سنت دیرینه ی پياده روي را احیاء کرده و ایام اربعين و نیمه ی شعبان از مسیرهای متعدد و از نقاط دور دست عراق با پای پياده عازم کربلا می شوند.
طول برخی از این مسیرها به 500 کیلومتر نیز می رسد که 15 روز یا بیشتر این مسیر را طی می کنند و از سراسر جهان از هر نژاد و زبان و مذهب هر که رشادت و شجاعت و مظلومیت حسین و اصحاب با وفایش را می پسندد شرکت می کنند .
از اربعیون سوال کردم؟ چرا با این همه خطر !آمده اید جواب دادند ! حب الحسین ( ع )
حب الحسین کلید درب جنت الماواست . رضایت خداست و تسکین دل رسول خداست ، این دوازدگانه را پاسخ دادند :
1- جلب رضایت خداوند و پیامبر و اهل بیت ( ع )
اربعین حرکتی الهی است با عشق و علاقه از همه هستی ات می گذری برای رضای خدای وخشنودی رسول خدا
2- انتظار شفاعت در آخرت
در دنیا هر چه احتیاط کنی و تقوا پیشه کنی قائم اللیل و صائم النهار باشی باز در برابر لطف وفضل الهی بدهکاری و نیاز به شفاعت داری و امام حسین و شهدای کربلا بهترین شفیعان درگاه الهی در روز جزایند .
3- حمایت از امامت و ولایت
خدای جهان به اهل بیت عصمت ،طهارت ،حرمت ،عزت و کرامت داده و آنان گل سرسبد هستی اند و در بین تمام مخلو قات هستی برگزیده اند،خدای کریم و ملائکه همواره بر اینان درود فرستاده در حالی که جانشینان پیغمبر ،بر حق و برترینند و لکن مظلومان جهانند که درصحرای کربلا به تاراج رفت. واجب است با صدای رسا و حرکت عظیم در اربعین ،آنان را به جهانیان معرفی و عشق و محبت خود را به ایشان ابراز کرد .
4- فدا کردن جان و مال در راه خداوند متعال
زائر حسین از همه هستی خود در راه خدا می گذرد و راهی سرزمین کرب بلا می شود خطرات را به جان می خرد و عشق می ورزند با این بلا ، ،چرا که در بیابان کعبه حسین، بدون خارمغیلان جان را صفایی نیست .
5- داشتن روحیه شها د ت طلبی
در این زمان که قطعه ای از سرزمین عراق مجروح دشنه دژخیم یزیدیان و صدامیان و فریب خوردگان اغیارند و تکفیریان اصرار دارند همانند اسلاف خویش با جهالت و کینه دیرینه عملیات انتحاری انجام دهند تا مانع این حرکت جهانی شوند و راهیان طریق کربلا بر این خطر آگاهند ،ممکن است در این راه پر خطر کشته شوند پا در این طریق نهاده اند و از کشته شدن در راه خدا نمی هراسند و موجب مباهات است که خون شان را در استمرار نهضت مظلوم کربلا نثار و مطهر کنند .
6- ایثار موکب داران، نمونه ای و شمه ای از حکومت امام زمان ( عج )
مردان و زنان عرب سخاوت ، ایثار ، بخشش و مهمانداری را آبرو داده اند ؛ نمایشی که در هیچ جا ی جهان نمونه ای ندارد . با التماس تو را به سفره اخلاص دعوت می کند در این مضیف چند صد کیلومتری هرکس هر چه در توانش بوده آورده است بوی معطر انواع غذای فضا را پر کرده است و نمونه ای از دولت موعود را به تصویر کشیده است .
7- همراهی و لمس بخشی از مصایب اسرایی کربلا و حضرت زینب (س)
تنها توشه اش قلب عاشق اوست که آورده است تا سنگینی بار زینب را با او تقسیم کند.
او آمده تا زینب را در اربعین برادر، همراهی کند. پیاده آمده تا با رنج ،غم و داغ زینب شریک شود ،پیر و جوان زن ،مرد همه آمده اند تا پایشان ابله زند حتی کسی که پا ندارد با دستانش کشان کشان خود را به کربلای حسین رسانده است ،مادری نوزادش را در جعبه گذاشته روی زمین می کشد پیرمردی و پیرزن لنگ لنگان با عصا آمده است و چه انسان ها که قلبشان را عمل کرده اند و می گویند این همه نیرو از عشق حسین حاصل است ؛ اینجا راهیان را ضیافت می کنند ، خستگی را از تن شان بیرون می کنند اما کاروان سجاد و زینب کودکانش زخم زبان شنیده ،کتک خورده اند .
8- ایجاد وحدت و امیدواری جامعه شیعیان
شیعه در این اجتماع جان می گیرد ؛ خود را باور، در این همایش عشق ،یار می گیرد این اربعین گردهمایی شورانگیز جهانی است ، شیعه قوت می گیرد.
9- زمینه ساز ظهور
در این اربعین شیعیان مشق دلدادگی می کنند ، خود را برای ظهورمهدی فاطمه آماده می کنند .
10- موجب ناامیدی دشمنان اسلام و تشیع
شیعه دوتیغ برنده در کف دارد ، یکی خون سرخ حسین و دیگری پرچم سبز انتظار و دشمن ،خود را باخته است کم آورده است. روزگار، روزگار شیعه است ، دشمن کم کم دامن خود را از زمین جمع کرده است. جهان به سوی تشکیل دهکده جهانی موعود است.
11- تعظیم شعائر الهی
یدالله مع الجماعه ،احیا دین خداست و زینب بر یزید نهیب زد: «به خدا که نمیتوانی یاد و خاطره ما را محو و نابود کنی.
12- معرفی شهدای کربلا به جهانیان:
. روزی که امیر ما به کعبه تکیه زند خود را به نام حسین فاطمه عرضه کند . این حسین کیست که عالم همه دیوانه اوست ، این چه شمع ایست که عالم همه پروانه اوست وعده الهی ،نام بلند حسین بر تارک زمان .
بله! پياده روی پر شور و حماسی اربعين حسینی برای جهانیان دارای پیام فراوانی است : پیام اصلی شکوه، اقتدار و عزت دین خداست.شور ،عشق و ارادت مسلمانان و شیعیان وآزادگان به ائمه اطهاراست که با حماسه مردمی به شعور در پياده روي اربعين حسینی مبدل شده است و اربعین یاد آور روزی است که امیر کاروان عشق ،یزید را به اسارت گرفت و کاخش را ویران کرد خوار رفتن و عزیز برگشتن و هدهد خوش خبر شهیدان کربلا شدند.
به راستی که اربعین میعادگاه است. پیاده روی اربعین کاری زینبی است. باید حداقل یکبار در این میعادگاه بزرگ حضور یابی تا معنای ایمان را درک کنی و با شکوه این نهضت زینبی آشنا شوی و از سرچشمه زلال و گوارای حب الحسین جام عشق بازی را سرکشی.
به چهره غبار گرفته و پاهای تاول زده اش نگاه نکن به عاشقی اش بنگر!
چرا که خستگان عشق را ایام درمان خواهد آمد.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید