مدت هاست سخن از اختلاس در صندوق ذخیره فرهنگیان بر سر زبان ها افتاده است و حرف و حدیث بسیاری در خصوص مبالغ و تخلفات و افراد دخیل در این کار مطرح است و گویا کمیته ای در مجلس جهت تحقیق و تفحص تشکیل گردیده تا با همکاری آموزش و پرورش نتایجی روشن به دست آید و چشم معلمان را منور سازد و در این مدت معلمان فشار مضاعف روحی کشیدند و نتوانستند دم برآورند و از حقشان دفاع کنندچون تکیه گاهی برای حمایت خود نداشتند.
به راستی ریشه این همه اختلاس و چپاول بیت المال در کشور ما در کجاست؟
چرا همه اختلاس کنندگان دوتابعیتی بوده و گرین کارت دارند؟
چرا خانواده ها و فرزندانشان در خارج از کشور سکونت دارند و در دانشگاه های اروپایی تحصیل می کنند؟
چرا فرزندان هیچ کدام لیاقت مدافع حرم و آتش نشان شدن ندارند؟
چرا خارج از مجموعه آموزش و پرورش و معلم فردی به عنوان مدیر عامل گماشته می شود؟
صندوق جای سیاست بازی نیست ؛ جای اقتصاد و تولید و اشتغال است ( البته نه برای همسردوم و بچه هایش )
چرا در آموزش و پرورشی که معلمش از اول انقلاب در زجر است و مشکلات زندگی او را درگیر خود کرده کسی به فکر آرامش و آسایش معلم نیست؟
چرا زلزله شناسان و اساتید دانشگاه و...، سکاندار این وزارتخانه می شوند و می خواهند نسخه درمان بپیچند؟
چرا از وزارت نفت فردی برای وزارت آموزش و پرورش بر نمی گزینند تا با دیدن فیش حقوقی معلم جان به جان آفرین تسلیم کند؟
بزرگی می گفت یکی از وزرای آموزش وپرورش در اوایل انقلاب اعتقاد داشت: شکمی که با نان و پنیر سیر شود منتی به مرغ بریان ندارد!
و این نگرش ها دودمان و شان و شوکت و عزت معلم را بر باد داد.
آیا فرندان مان بازیچه طرح ها و ایده ها و نظام های آموزشی من درآوردی شما هستند؟
آیا سوغات شما برای کودکان این سرزمین ( مدارس نمونه و تیزهوشان و کنکور و کلاس تقویتی و...) جز افسردگی چیز دیگری بوده است ؟
آیا فرصت شنیدن کلامی از معلم برای اداره نظام آموزشی داشته اید؟
اما با همه تفاسیر توجه وزیر محترم و سکانداران آموزش و پرورش به نکات زیر ضروری است:
1- اگر آقایان در طی چندماه گذشته متوجه وضع نابه سامان صندوق شده اند ما از همان بدو تاسیس می دانستیم که این صندوق راه را بی راهه می رود { چیدمان هیات مدیره، تعیین مدیر عامل ( برادر و خواهرزاده و هم حزبی و...)، تمرکز در تهران} و مکاتبات و اعتراضات ما در قالب نوشته و یا مکاتبه با مدیر عاملان و وزرای آموزش وپرورش نتیجه ای نداشته و ما متهم به منفی بافی و ندانم کاری بوده ایم .
2- چرا در این قضیه هیچ معلمی اعتراض نکرد و هیچ تجمعی برگزار نشد؟
معلمی که بیش از 20 سال پس انداز او به جای سوددهی پول تو جیبی نور چشمان مسئولان شد تا در فرنگ خوش بگذرانند و به ریش معلم بخندند و این ناشی از این بود که اولا" تشکل منسجم صنفی برای معلمان وجود ندارد تا صدای معلم را به گوش عافیت طلبان و سکانداران وزارت و سیاست برساند و ثانیا" به معلم گفته اند که دم بر نیاورد و اعتراض نکند چرا که هر صدقه ای که به معلم داده می شود شکرگزار باشد و چون جامعه را می سازد نباید احقاق حق کند. (حساب کنید اگر این مبلغ طی 20 سال در بیمه های خصوصی یا دولتی سرمایه گذاری می شد الان چقدربود؟ )
3- به راستی اگر ثابت شود اختلاس شده و حقی اربین رفته چه خواهد شد؟ آیا این سرمایه به معلم برخواهد گشت؟ یا آقایان مختلس که نشان تقوا بر چهره دارند و از قیامت و خدا سخن می رانند و حتی نماز اول وقت شان فراموش نمی شود در انگلیس و آمریکا با گرین کارت وتابعیت، خودشان روزگار به خوشی خواهند گذراند ؟
4-دهانهایمان را می دوزیم تا سخن نگوییم ، چون سخن معلم شما را می آزارد و آگاهی را به جامعه تزریق می کند ، حق کلام را از او گرفته اید و دم نمی زنیم که روز روشن زندگی مان راپایمال کرده اید .اما در پیشگاه عدل الهی دهان ها اگر وا شوند رسوایی بزرگ تنها برای شماست نه مایی که با تخته و گچ مو سفید کرده و قامتمان خمید تا پول نان و آب ما رابدهید و بر سرمان منت بگذارید و خودتان تاخرخره بخورید و رنج فرزندانتان را نبینید.
5- به ما گفتید برای نان و ظلم و تبعیض اعتراض نکنید.خودتان را با ادارات دیگر مقایسه نکنید.اما به راحتی نانمان را خوردید و تبعیض را روا دانستید و خودتان به میلیاردها قانع نشدید و حتی نخواستید قانون اساسی ملتی را اجراء کنید و ما را همواره شرمنده اهل و عیال و ایل و تبارمان کردید که همیشه خدا دستمان از مال دنیا خالی بود و چشمان مان شرمنده نگاه فرزندانمان و خدا نیامرزد آنانی را که برما جفا را روا داشتند.
6- از بازنشستگان ، این شناسنامه تا خورده و نگین انگشتر تعلیم و تربیت خجالت نکشیدید؟ فیش های حقوقی آنان شما را متاثر نکرد؟ چشمهایتان از اندوه آنان اشک آلود نشد؟ آیا نفهمیدید که آنان شایسته زندگی بهتر و راحت تری هستند؟ با چه استدلالی به خود حق دادید سرمایه آنان را به باد دهید؟
7- آقایان مظفر و فرشیدی و احمدی و حاجی بابایی و فانی و... را چه کسانی و با چه سابقه ای در معلمی وزیر کردند؟ چه کسانی عزل شان کردند؟ و چه کسانی با چه ادله ای رای به وزارت آقای دانش آشتیانی دادند؟ آیا تسویه حساب حزبی و تغییرات مدیریتی دوای درد آموزش و پرورش بود؟ نمایندگان ملت در محکمه عدل الهی چگونه جوابگو خواهند بود؟
8- کدام مشاوران با چه مدرک و کارکردی در آموزش و پرورش به وزیر محترم مشاوره می دهند که هر روز بدتر از روز قبل هستیم و در تنگنای معیشت و فشار روحی ناشی از محیط کاری رنج می بریم . کاش انبیایی نبودیم که از گرسنگی بمیریم .
9- آیا این سیاست بازی در آموزش و پرورش نبوده که صندوق را به این روز درآورده است؟ کدام شایسته ای بر اساس شایستگی اش پست گرفته است؟ به خاطر حفظ چند روزه صندلی وزارت تان ، به دامن سیاست و نمایندگان مجلس غلطیده اید و عزل و نصب می کنید تا مبادا سونامی عزل به شما برسد. وضعیت آموزش و پرورش اصلا" مساعد نیست .پرورش بیسوادان بی شمار در مدارس بی داد می کند و با این روال شاید در آینده ای نه چندان دور حتی منشی ادارات را از خارج وارد خواهیم کرد که حداقل درست بخوانند و درست بنویسند.
نمی دانم چگونه می شود احوال این معلم نگون بخت که هر چه فریاد می کشد امروزش از دیروزش بدتر می شود و با این وضع امیدی به آموزش وپروش و تعلیم و تربیت نیست و بچه های معصوم به فراموشی سپرده شده اند چون آنان که در این مملکت درس می خوانند فرزندان فقیر فقرا و مستضعفان هستند ( و درگیرودار تغییرات نظام آموزشی ، درصدقبولی کاذب ، کلاس های خصوصی اجباری و....امیدی به آینده ندارند ) و آقازاده ها در اروپا با آخرین دانسته های علمی آموزش و با پول این ملت می بینند و خانواده هایشان نگران تحصیل شان نیستند.
ما دهانمان رامی دوزیم اگر شما با حرف ما می سوزید که بعیداست شما حتی آهی هم بکشید.
خداوندا !
تو خود گواه باش که کلاس درس معلمان این مرزوبوم آمیخته از بوی تو ست و به خاطر تو خیانت به کودکان را بر نمی تابد و مشکلاتش را بیرون کلاس جا می گذارد تا با عشقی همیشگی تدریس نماید ،اما تو منتقم بزرگی هستی که حق مظلوم را از ظالم می ستانی و حق معلم شرمنده از نگاه فرزند را نیزحتما"خواهی ستاند.
ان شالله
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
تَنَت سلامت
نَفَسَت گرم
روزگارت خوش
حرف حق زدي .
تك تك كلمات شما پاسخ محكمي است به امثال آقاي شيرزاد كه قصد دارد معلمان را محكوم كند تا مسئولين را .
موفق باشید
باسلام نظر به اینکه املاک ومستغلات ودارایی سرمایه ای که از محل سرمایه گذاری فرهنگیان عضو صندوق ذخیره خریداری شده و صندوق ذخیره فرهنگیان مالک آنها می باشدبایستی به نسبت سرمایه هر فرهنگی که از حقوق معلمان کسر شده وبخشی نیز توسط دولت به عنوان سرمایه برای هر عضو واریز شده است .
در زمان بازنشستگی معادل ارزش ریالی املاک ودارایی به نسبت سرمایه هرفرهنگی (حق مالکانه )به صورت نقدی به علت تسویه حساب دراختیار فرهنگیان قرار گیرد چرا که میلیاردها ریال سرمایه فرهنگیان صرف خرید ساختمانهای ودارای غیر مصرفی شده برای فرهنگی بازنشسته چه سودی دارد؟!
که در زمان بازنشستگی حتی یک ریال از این سرمایه گذاری (حق مالکانه ) به فرهنگی بازنشسته پرداخت نمی شود؟ !
امیدوارم معاونت محترم توسعه مدیریت و پشتیبانی وزارت متبوع این موضوع را مورد پیگیری جدی قرار داده وباعث احقاق حق فرهنگیان بازنشسته شوند که سعادت دنیا وآخرتصیب مسئولان دلسوز نظام مقدس جمهوری اسلامی خواهد گردید.
ا
علاج کارما محکوم کردن همدیگرنیست ، متحد شدن دربرابر ناعدالتی چاره ساز است . بهتراست درصدهای قبولی درمدارس راواقعی کنیم وبه هربخشنامه دیکته شده ای ازوزارت بله نگوئیم .درعمل هم مردعمل هستیم اگر معلمی معلم دیگر را به اضافه تدریس وتشویق های کاغذی نفروشد
همین که هست وهست
فقط وفقط یکبار اعتراض سراسری فرهنگیان به مسئولین می فهماند که یه من ماست چقدرکره دارد
البته درانتخابات می توان ان راثابت کرد
در روز روشن دزدی کردند و دزد پیش چشمشان بود ولی هیچ دادگاهی گوش این دزد را نگرفت. چون دادگا ه خانه دزدان شده است. هیچ نماینده ای پیگیر ماجرا نشد زیرا ریسشان قافله دار طیاران است . و ...