" خیلی صحبت ها دارم اما جایش نیست و از معلمانی که واقعا احساس مسئولیت دارند و همه چیز را گردن دانش آموزان نمی اندازند ممنونم و دستشان را می بوسم"
گروه اخبار/

علی الهیار ترکمن رئیس امور آموزش و پرورش عمومی و فنی و حرفهای سازمان برنامه و بودجه در گفتوگو با خبرنگار حوزه آموزش و پرورش گروه علمی پزشکی باشگاه خبرنگاران جوان؛ در مورد وضعیت پرداخت مابقی معوقات معلمان اظهار کرد: از بین معوقات فرهنگیان فقط دو بخش آن یعنی حقالزحمه امتحانات و ۵۰ درصد از حق التدریس شاغلان باقی مانده است.
وی ادامه داد: حقالزحمه امتحانات و حق التدریس شاغلان به ترتیب حدود ۹۷ میلیارد و ۲۵۰ میلیارد تومان برآورد میشود که به دنبال تامین اعتبار برای این مبالغ هستیم.
رئیس امور آموزش و پرورش عمومی و فنی و حرفهای سازمان برنامه و بودجه تصریح کرد: فعالیت سازمان برنامه و بودجه به خزانه ارتباط دارد و با توجه به اینکه دولت ۲ هفته پیش ۳ هزار و ۴۰۰ میلیارد برای پاداش پایان خدمت بازنشستگان ۹۵ اختصاص داده بود بنابراین باید اعتبار لازم برای پرداخت مابقی معوقات را کسب کند.
الهیار ترکمن در مورد پرداخت حقوق حقالتدریسیها بیان کرد: پیگیریهای لازم برای پرداخت همزمان حقوق حقالتدریسیها با سایر گروهها مانند رسمی و پیمانی انجام شد و از روز گذشته حقوق اردیبهشت این گروه بر اساس شرایط جدید واریز شده و این روند از خرداد ماه به طور کامل عملیاتی میشود.
وی یادآور شد: به طور کلی معوقات باقیمانده معلمان کمتر از ۳۵۰ میلیارد تومان بوده که به محض تخصیص اعتبار لازم مبالغ به حساب معلمان واریز خواهد شد.
پایان پیام/
ناکامی در رسیدن به این آرزوها و خواسته ها، در برخی از آدم ها فراموش می شود، در برخی توجیه و در برخی دیگر تبدیل به عقده های زندگی می شود/ برخی از پدر و مادرها سعی می کنند تا این احساس محرومیت را به گونه ای برطرف کنند و مرهمی بر زخم خود بپاشند. از این رو تلاش می کنند تا فرزندشان را تبدیل به "پروژۀ ادامه خودشان" نمایند/ مشکل آن جایی است که این نیازها در واقع نیازهای سرکوب شدۀ خود والدین باشند و نه نیازهای واقعی فرزندان/ شکّی نیست که والدین همیشه خیر و صلاح فرزندانشان را می خواهند ولی متأسفانه برخی از آنها روش مناسبی برای تحقق این خیر و صلاح انتخاب نمی کنند

شاید صفت مظلوم برای این معلمان، صفتی ناگسستنی شده است و همین یک کلمه در تشریح حال و روز ایشان کفایت می کند. گاهی دوست داریم کلمات، در بسط حال و روز مظلومانه این معلمان کلمات آن چنان در ذهنم آرام حرکت کنند که بتوانیم مظلومیت آنها را تماما به تصویر بکشیم. معلمانی که با اخلاص حاضر شده اند با انواع ناملایماتی که تحمل می کنند، سنگر تعلیم و تربیت را رها نکنند.
گویی این معلمان با واژه هایی مثل حقوق و مزایا و بیمه کامل و... بیگانه شده اند چرا که شاید وزارت نشینان و دولتمردان و گاهی هم نمایندگان ملت ایشان را معلم نمی بینند و به همین دلیل است که اکثرا مورد بی لطفی قرار گرفته و سیل زجرها و مرارت ها و حقارت ها به سوی ایشان گسیل شده است.
معلمانی که این روزها برخی از صاحبان طبقات و مشاغل و اصناف اجتماعی هم به خودشان اجازه داده اند که به حال ایشان دلسوزی و ترحم کرده و برخی هم کار مقدس ایشان را با توجه به حقارت های وارده بر جسم و جان این معلمان، به ریشخند و استهزاء گرفته و با علاف خواندن این قشر فرهیخته ( با توجه به کار و شرایط اسفباری که تحمل می کنند )، ایشان را مورد ملاطفت خویش قرار دهند و تنها با لبخند تلخی از جانب این فرهیختگان مواجه شوند. لبخندی که حکایت ها در باطن خود دارد ولی درد رادردمند می فهمد. اصلا درد واژه مقدسیست و هر کسی که لایق داشتن آن نیست و روی زرد حاصل از آن هم نصیب هر کسی نمی شود.
امید می رود که قانون گذاران و مجریان قانون حال و روز این دردمندان مظلوم را درک کرده و ایشان را از گرداب بلاتکلیفی ها وسرگردانی ها به در آورند.