گروه اخبار/
بخش آموزش اتحادیه اروپا به وزارت های آموزش و پرورش کشورهای عضو خود پیشنهاد داده است که در مدارس زنگ گفت و گو را پیش بینی کنند. کودکان و نوجوانان مى بایست زمانی برای گفت و گو داشته باشند.
در عین حال این پیشنهاد داده شده است تا حتی شیوه نشستن دانش آموران به صورت حلقه های دور میز باشد تا بتوانند بهتر همدیگر را ببینند و با هم گفت و گو کنند.
اتحادیه اروپا معتقد است شهروندان اروپا نیاز دارند تا شیوه های گفت و گو برای حضور موثر در یک جامعه را بیاموزند .
کانال دکتر سعید صفایی موحد
پایان پیام/
گروه محیط زیست/
شهرداری کابل اخیرا در اقدامی برای کاستن از میزان آلودگی صوتی، عملیات جمعآوری بلندگوهای دستفروشان، مغازهها و رستورانها را به راه انداخته است.
هفته گذشته حدود صد بلندگو از منطقه کوته سنگی در غرب کابل جمعآوری شد. کاری که بدون دردسر نبود و شماری از دست فروشان در مقابل این عمل شهرداری مقاومت هم کردند.
حسن غلامی، مسئول امور محیط زیست در شهرداری کابل گفت قصد دارند در تمامی محلهای مزاحم شهر علیه آلایندههای صوتی اقدام کنند.
بیمارستان رابعه بلخی در مرکز شهر کابل در چند صد متری ارگ ریاست جمهوری قرار دارد. روزانه صدها بیمار به آن مراجعه میکنند. صدای آزاردهنده بلندگوهای دستفروشان و بوق خودروها در همه قسمتهای این بیمارستان شنیده میشود.
بلندگوهای دستفروشان
در بخشهای مزدحم شهر کابل صدها دست فروش بساط پهن کرده و تلاش میکنند با استفاده از بلندگوهایشان، مشتریان بیشتری را جلب کند.
رحم الدین، یکی از این دست فروشان میگوید هشتاد درصد فروشش بستگی به صدای بلندی دارد که از دستگاه او پخش میشود.
مراکز شهر تنها مناطق پرسروصدا نیستند، در کوچه پس کوچهها نیز دستفروشان دوره گرد، آرامش و سکوت را برهم میزنند.
این دورهگردان با رفتن به هرکوچه با صدای بلند، مشتریان را دعوت به خرید متاع خود میکنند.
آنها یا فروشنده آیسکریم (بستنی) اند یا میوه فروش و یا هم تعمیرکارانی که چرخ خیاطی ترمیم میکنند. بعضیهای شان نیز آهنپاره یا نان و سبوس از خانوادهها میخرند.
اما قیمت یک بلندگو حدود ۶۰۰ افغانی (معادل هفت دلار) است. ارزان بودن آن سبب شده که تهیهاش خیلی مشکل نباشد. حتی شماری از دستفروشان بعد از اینکه شهرداری بلندگوهایشان را برده دوباره یکی جدید خریدهاند.
شکایت از بلندگوهای مساجد
مسئولان در اداره حفاظت از محیط زیست کابل و نیز وزارت اوقاف و ارشاد، میگویند بلندگوهای اغلب مساجد که فراتر از اوقات شرعی به پخش صدا از جریان برگزاری مراسم میپردازند، آلایندگان صوتی دانسته میشوند.
محمد کاظم همایون، رئیس محیط زیست کابل میگوید مشکل آلودگی صوتی افزایش یافته و به یک تهدید جدی برای سلامت ساکنان پایتخت مبدل شده است.
مطالعات نشان داده که آلودگی صوتی تاثیر مستقیمی بر آرامش، کیفیت خواب و روند بهبود بیماریها دارد. چرا که چنین آلودگی میتواند سبب ناآرامی، تشدید درد و تغییر فشار خون شود.
سازمان بهداشت جهانی به این نظر است که آلودگی صوتی باعث ضعف شنوایی، اختلال در خواب، و تحریک هورمونها میشود که میتواند سیستم قلبی عروقی، سیستم ایمنی بدن، و متابولیسم (سوخت و ساز بدن) را تحت تاثیر قرار دهد.
در افغانستان نیز بر اساس "استاندارد ملی آلودگی صوتی" تا فاصله ۱۰۰ متری بیمارستانها، دادگاهها، مراکز آموزشی، باغ وحش و اماکن مقدسه به عنوان "مناطق حساس" یاد شده و در آن ایجاد آلودگی صوتی کاملاً ممنوع اعلام شده است.
ولی در نزدیک مراکز یاد شده هیج گونه علامتی مبنی بر ممنوعیت ایجاد آلودگی صوتی نمیتوان دید. به طور مثال در اطراف بیمارستان رابعه بلخی هزاران دستفروش به دنبال جلب مشتری هستند، بدون اینکه بدانند آلودگی صوتی که ایجاد میکنند، چقدر میتواند پیامدهای ناگواری داشته باشد.
اداره حفاظت از محیط زیست افغانستان میگوید میزان آلودگی صوتی در این کشور رو به افزایش است و تهدیدهای جدی را برای سلامت شهروندان ایجاد میکند.
امام جان، مردی که مجبور بوده شب و روزی در بیرون بیمارستان منتظر به دنیا آمدن نوزادش باشد، میگوید سروصدای اطراف زایشگاه به حدی بوده که او را دچار سردرد کرده است.
زهرا در نزدیکی شهرنو کابل زندگی میکند. او را درست زمانی مقابل خانهاش دیدم که صدای بلندگوی دو دوره گرد دسفروش شنیده میشد. زهرا گفت: "از پنج یا شش صبح که این صداها شروع میشود تا ساعت هفت و یا هشت شب ادامه مییابد. یکی بیمار دارد، یکی در خواب است و یا کودکش در خواب است چنین صداهایی برای همه اذیتکننده است."
رویترز
جایزه نوبل در رشته اقتصاد امسال به سه اقتصاددان از دانشگاههای امآیتی و هاروارد اعطا شد. معرفی روشهای جدید و تجربی برای تشخیص موثرترین سیاستگذاریها برای مبارزه با فقر که از طریق تحقیقات میدانی انجام شد علت اعطای جایزه به این سه تن است. کمیته نوبل اعلام کرد: «رویکرد آنها بهطور کامل ساختار اقتصاد توسعه را دگرگون کرده و نیز بر فقر اثرات روشن داشته است. این روش همچنین این ظرفیت را دارد که وضعیت زندگی فقرا در سراسر جهان را بهبود بخشد.»
مثالی که از سوی این کمیته به آن اشاره شده تحقیقات این سه نفر درباره بحران آموزش است. آنها به این نتیجه رسیدند که فراهم کردن متون آموزشی بدون استفاده از روش آموزشی بهتر به خودی خود به کودکان کمک نمیکند تا مطالب بیشتری در مدرسه بیاموزند.
آقای کریمر نخستین بار در اواسط دهه ۱۹۹۰ تحقیقات میدانی را در کنیا آغاز کرد تا ریشههای مشکلات را درک کند.
آقای بانرجی و خانم دوفلو نیز تحقیقات مشابهی را در دو شهر هند یعنی بمبئی و وادودارا انجام دادند. این تحقیقات میدانی اکنون به روش استاندارد در اقتصاد توسعه تبدیل شده است. رویکرد آنها شبیه رویکردهایی است که در آزمایشهای کلینیکی برای یک داروی جدید مورد استفاده قرار میگیرد اما آنها، هم در این باره که آیا یک سیاستگذاری خاص اثرگذار است یا نه، آزمایش انجام دادند و هم سعی کردند علت اثرگذاری را پیدا کنند.آنها برای این منظور از اقتصاد رفتاری و نظریه قرارداد استفاده کردند.
ورود اقتصاددانها به تحقیقات میدانی، سعی و خطا و یافتن روشهای عملی برای تغییر وضعیت زندگی میلیونها نفر از فقیرترین انسانها، یک تحول مثبت است و توجه آکادمی سلطنتی علوم سوئد به این رویکرد سبب خواهد شد تعداد بیشتری از اقتصاددانها در آینده بر یافتن راههای موثر برای درک و حل مشکلات بشر تمرکز کنند.
آکادمی سلطنتی علوم سوئد اعلام کرد: «کارهای این سه اقتصاددان نشان داد چطور میتوان با فقر از طریق تجزیه آن به سوالات کوچکتر و دقیقتر در حوزههایی نظیر آموزش و خدمات بهداشتی و درمانی مبارزه کرد و این تلاشها حل مسائل را آسان کرده است.»
نتیجه تحقیقات این سه نفر گسترهای وسیع را پوشش میدهد: از کمک به کودک دبستانی در هند از طریق آموزش صحیح و کاربردی تا تشویق دولتها در سراسر جهان به افزایش بودجه برای مبارزه با بیماریها.
خانم دوفلو میگوید: «رویکرد ما این است که تلاش میکنیم مشکلات را به اجزای تشکیلدهنده آن تجزیه کنیم و با روشهای علمی به حل این اجزا بپردازیم.»
یکی از جنبههای مهم تحقیقاتی این سه اقتصاددان این است که اکنون مشخص شده راهحلهای کنونی و به ظاهر موثر، اثر مورد نظر را در بر ندارند. این به آن معناست که در روشهای درک مساله و حل آن باید تغییراتی به وجود آید. برای مثال این باور وجود داشته که ارائه رایگان متون درسی و غذا کمک بزرگی به دانشآموزان برای یادگیری خواهد بود، اما اکنون مشخص شده که تاثیر این اقدامات کم است.
در مقابل، کمک هدفمند به دانشآموزان ضعیف اثرات بزرگی در بالا بردن سطح کلی آموزش دارد. همچنین در تحقیقی دیگر مشخص شد تدابیر اغلب نادیده گرفته شده نظیر تنظیم درجه حرارت محیط آموزش به یادگیری دانشآموزان کمک فراوانی میکند.
تحقیقات میدانی و آزمونهایی که انجام شده به ۶۰ میلیون کودک در هند و کنیا کمک کرده و تواناییهای خواندن و محاسبات ریاضی را در دبستانها بالا برده است.
نکته مهم دیگر این است که تحقیقات این اقتصاددانها نشان میدهد درباره اهمیت دو عامل در رفع فقر یعنی کمکهای خارجی و تجارت آزاد با کشورهای فقیر، اغراق شده است.
سازمان ملل تخمین زده از سال ۲۰۰۰ تا کنون فقر در جهان به کمتر از نصف کاهش یافته اما در کشورهای در حال توسعه از هر ۱۰ نفر یک نفر هنوز هم با کمتر از ۹/ ۱ دلار در روز زندگی میکند. در بخشهایی از آفریقا این نسبت به ۴۲ درصد افزایش مییابد. این آمارها به وضوح نشان میدهد تلاشهایی که تاکنون برای رفع فقر صورت گرفته کافی نبوده اما نکته مهمتر این است که بهنظر میرسد تلاشها در مسیر درست و موثر انجام نشده است.
تحقیقات میدانی و آزمونهای عملی یعنی روش اقتصاددانهایی که امسال جایزه نوبل را در رشته اقتصاد به دست آوردند، راه را برای درک بهتر مشکلات مختلف و حل آنها هموار میکند. این تحقیقات نهتنها ثابت میکند روشهای موثر برای غلبه بر فقر و بیماریها در اقتصادهای فقیر و در حال توسعه وجود دارد؛ بلکه نشان میدهد برخی تصورات درباره روشهای غلبه بر مشکلات یاد شده اشتباه بودهاند و باید کنار گذاشته شوند.
اصلاح دیدگاهها و مطرح شدن احتمال اشتباه بودن باورهای جاافتاده نتیجهای بسیار ارزشمند از تحقیقات میدانی اقتصاددانان یاد شده است.در واقع این پرسش مطرح است که آیا در حوزههای دیگر نیز چنین باورهای اشتباهی وجود دارد؟
شاید دلیل حل نشدن بسیاری از مشکلات کنونی اقتصاد جهان فقدان درک صحیح مشکل است.
یک جنبه مهم روش و رویکرد این سه اقتصاددان، طرح سوالات درست و شفاف کردن محتوای مشکلات است.
ضروری است در حوزههای دیگر دانش بشری بهویژه حوزههایی که راهحلهای کنونی به نتیجه نرسیدهاند از روشهای تجربی و تحقیقات میدانی همراه با نظریههای علمی بهره برده شود. به این ترتیب، معرفی رویکرد جدید به حل مساله یک جنبه مهم دیگر از تحقیقات سه اقتصاددان برنده جایزه نوبل اقتصاد در سال جاری است.البته برای اثرگذار بودن رویکرد ارائه شده از سوی این سه نفر ضروری است دانشمندان دیگر حوزههای علمی از این رویکرد تجربهگرا و تحقیقات میدانی بهره ببرند.
در چند دهه اخیر برندگان جوایز نوبل به دستاوردهای بزرگی دست یافتهاند و آن را در اختیار همگان قرار دادهاند. حوزههایی نظیر اقتصاد رفتاری سالها است مورد توجه است و تحقیقات نظری درباره آن انجام میشود، اما میزان بهرهگیری از نتایج این تحقیقات در رفع مسائل جهان کافی نیست. دستاورد مهم سه اقتصاددانی که امسال جایزه نوبل را در رشته اقتصاد دریافت کردند اثبات اثرگذاری بالای روشهای مسالهمحور است.
دنیای اقتصاد
(برای تبدیل دلار به واحد پول کشورمان ، نرخ دلار به قیمت 21 مهر ماه 1398 برابر با 114.700 ریال محاسبه شده است .)
" معلمان سوئیسی یکی از بالاترین حقوق ها را در جهان دارند. به گزارش شمانیوز به نقل از ایسنا ، سوئیس یکی از بالاترین حقوقهای پرداختی به معلمان را در بین کشورهای جهان دارد و آن ها حتی با در نظر گرفتن مخارج زندگی ، حقوق بالایی دریافت میکنند. در شرایطی که متوسط حقوق سالانه پرداختی به معلمان :
* در کشورهای عضو سازمان توسعه و همکاری اقتصادی ۳۲ هزار و ۸۱۶ دلار ( معادل 3.763.995.200 ریال ) بوده است ،
* این رقم برای معلمان مقطع ابتدایی به طور متوسط ۵۸ هزار و ۱۷ دلار در سال ( معادل 667.209.900 ریال ) ( سومین حقوق بالا در جهان پس از لوکزامبورگ و آلمان)
* و برای مقطع دبیرستان به طور متوسط ۸۲ هزار و ۲۲۲ دلار ( معادل 943.063.400 ریال ) در سال بوده است.
* در این مقطع ، تنها معلمان لوکزامبورگی با حقوق متوسط سالانه ۱۰۵ هزار و ۴۰۰ دلار در سال ( معادل 12.089.380.000 ریال ) ، درآمدی بیشتر از معلمان سوئیسی دارند.
البته با توجه به فدرالی بودن سوئیس ، میزان حقوق در مناطق مختلف این کشور یکسان نیست به طوری که حقوق سالانه یک معلم در مهد کودکی در شهر ژنو از حقوق یک معلم دبیرستانی در " گِراوبُوردن " بیشتر است.
از سوی دیگر اما به دلیل حساسیت زیاد جامعه به مسأله آموزش ، معلمی در سوئیس یکی از مشاغل پر استرس است به گونه ای که طبق اعلام دو انجمن بزرگ معلمان در سوئیس ، حدود ۴۰ درصد کل این افراد در سال ۲۰۱۷ دچار سطوح مختلفی از استرس بوده اند.
با وجود شرایط بسیار خوب معلمان در سوئیس ، این کشور با کمبود معلم روبه رو شده است و با وجود آن که سالانه به طور متوسط ۵۰۰۰ معلم جدید وارد مدارس میشوند، بسیاری از مراکز آموزشی با کمبود نیرو مواجه هستند. در سوئیس حدود ۳۰ درصد معلمان را مردان و ۷۰ درصد را زنان تشکیل می دهند.
لازم است بدانید که استخدام به عنوان معلم ، یکی از پیچیدهترین فرایندهای استخدام را در سوئیس دارد و علاوه بر تسلط کامل بر یکی از زبان های آلمانی ، فرانسوی یا ایتالیایی ، تسلط علمی فرد باید به تأیید وزارت آموزش این کشور برسد. همین مسأله باعث شده است شانس اتباع خارجی برای معلم شدن در سوئیس به حداقل برسد به طوری که تنها ۶ درصد معلمان شاغل در سوئیس دارای تابعیت خارجی هستند و از آن تعداد هم نیمی از معلمان دارای تابعیت آلمانی هستند."
چند نکته :
1 - حقوق من بازنشسته با 25 سال خدمت ، به مبلغ 25.000.000 ریال که در سال می شود معادل 300.000.000 ریال . ( و بازنشستگان وزارت نفت در همین کشور که به طور میانگین 150.000.000 ریال دریافت می کنند سالانه معادل 1.800.000.000 ریال حقوق می گیرند !!)
2 - شاید اگر حکومت کشور ما هم به صورت فدرالی بود ، از تمرکزگرایی شدید در هر حیطه ای بدون در نظر گرفتن پتانسیل های بالقوه و بالفعل رها می شدیم . همچنان که همگی تجربه کردیم ، خصوصی سازی نتوانست مشکلات اداری و سازمانی و ساختاری ابعاد گوناگون جامعه ما را درمان کند.
3 - "به دلیل حساسیت زیاد جامعه به مسأله آموزش ، معلمی در سوئیس یکی از مشاغل پر استرس است "و ما معلمان ایرانی به دلیل عدم اهمیت قائل شدن جامعه نسبت به خودمان بیش از حد انتظار ریلکس و آسوده ایم و تنها دغدغه عمیق و دردناک مان زیر خط فقر قرار گرفتن مان است.
4 - "با وجود شرایط بسیار خوب معلمان در سوئیس ، این کشور با کمبود معلم روبه رو شده است و با وجود آن که سالانه به طور متوسط ۵۰۰۰ معلم جدید وارد مدارس میشوند، بسیاری از مراکز آموزشی با کمبود نیرو مواجه هستند. " پس کمبود معلم آن چنان که ما بزرگنمایی می کنیم موضوع حاد خاص ایران نیست ،ظاهرا وزارتخانه با این بزرگنمایی ها قصد دارد تا اصل فراموش و فرع دغدغه خاطر خاص و عام گردد. اما نکته مهم ، نحوه مدیریت مسأله است که ما از آن غافلیم . آنان سالانه به طور مرتب بر اساس نیاز ، 5000 معلم جدید استخدام می کنند ، اما ما به جای اجرای این سیاست ، دست به اختراع انواع عناوین گوناگون بجای معلم در مدارس می زنیم اعم از حق التدریس و خرید خدمات و.....
5 - "در سوئیس حدود ۳۰ درصد معلمان را مردان و ۷۰ درصد را زنان تشکیل می دهند."در همین سایت بارها توسط برخی از همکاران ، به دلیل زیاد بودن آمار معلمان زن ، به حقارت و رضایت معلمان زن به دریافت حداقل حقوق و..... اشاراتی شده است . شاید چون جهان باور دارد که ظرافت و روحیات زنان برای تعلیم و تربیت کودکان به تبعیت از حس مادری ، نسبت به مردان کارسازتر است و آنان آستانه تحمل بالاتری نسبت به مردان دارند.
6 - " علاوه بر تسلط کامل بر یکی از زبان های آلمانی ، فرانسوی یا ایتالیایی ، تسلط علمی فرد باید به تأیید وزارت آموزش این کشور برسد." شاید اگر کشور ما نیز در جذب معلم ، فاکتور تسلط کامل به یک زبان خارجی را شرط می کرد ، دو اتفاق نیکو می افتاد : هر کس جرأت معلم شدن را نمی داشت و افرادی که می خواستند معلم شوند لزوما مجبور به یادگیری زبان دوم نیز می شدند. هر چند که امروز فاجعه برون سپاری زبان انگلیسی از آموزش دانش آموزان در مدارس ، تلخ نامه عمیقی را دل تاریخ آموزش و پرورش حک خواهد ساخت و آسیب های جدّی در ابعاد مبادلات و مراودات بین المللی برای جامعه ما وارد خواهد ساخت و نابرابری و بی عدالتی آموزشی را به علاوه دیگر فاکتورها بر جامعه ما تحمیل خواهد ساخت.
راستی با استخدام معلم به روالی که در کشور ما حاکم است لزومی به تأیید صلاحیت علمی معلمان وجود دارد ؟ یا کدام مرجع علمی در وزارتخانه قرار است این صلاحیت را تأیید نماید؟!
7 - فراموش نکنیم یک کشور برای این که بتواند سوئیس و لوکزامبورگ و آلمان امروز گردد ، می بایست گذشته بسیار سخت را با آزمون های بیشمار توأم با سربلندی و افتخار و عزت پشت سر بگذارد.آنان پتانسیل های بالقوه را به نیکویی بالفعل در می آورند و صلاحدیدهای عقلانی و منطقی را برای قانونگذاری و اجرا ، تعقیب می نمایند. آنان رفاه را برای کل ملت خود می خواهند و برای همین کشورشان رشد و توسعه می یابد . در این کشورها مخارج زندگی همسطح با درآمد، هر دو به میزان بالا تنظیم می گردد تا رفاه اجتماعی نصیب آحاد ملت گردد.
8 - بالا بودن حقوق یک مربی مهد کودک نسبت به یک معلم دبیرستانی در این کشورها ، اهمیت چند چیز را نشان می دهد : کودکان برای جامعه پذیری به مربیانی تأمین شده جهت تقویت عشق و علاقه و انگیزه برای خدمتِ بیشتر نیازمند. سختی کار کسانی که با کودکان زیر 6 سال کار می کنند غیرقابل انکار است و کودکان سرمایه های کلیدی و زیربنایی هر کشورند.
سخن آخر
و ما معلمان را زیر فشارهای سخت اقتصادی ، بی وجدان و تعهد و تعصب شغلی در جامعه تنها می گذاریم و با له کردن حیثیت او ، تلاش می کنیم توجیهی برای حداقل حقوق آنان داشته باشیم . ما آنان را خوار و ضعیف می سازیم تا زبان اعتراض و یا تصور زندگی در غیر شرایط فعلی را هرگز به مُخیّله خود راه ندهند. قانون بد را با قانون بد دیگر بدتر می سازیم و بجای پیشرفت به پسرفت اسفباری مبتلا می شویم.
تا شما قانونگذاران و مجریان قانون ، قدر و ارزش مرا در برده داری می بینید ، نظام آموزشی هرگز ره بجایی نخواهد سپرد.
باید در این جامعه معلم را از اول تعریف و خلق کرد. این ره که می رویم ما را به ترکستان خواهد رساند ، پس کاسه و کوزه ها را بر سر تنها یک فاکتور و بیشتر سر معلمان نشکنید که ما از نگرش سیستمی فرسنگ ها فاصله داریم.
ساختار فعلی مدیریت ما با استانداردهای جهانی و بین المللی مطابقت ندارد و عدم توسعه آموزشی با ساز و کار فعلی ، امری بدیهی و طبیعی است. این بنای یک قرنی که در تصورمان طی 40 سال به مَرمّت بیمارگونه آن پرداخته ایم عنقریب در حال ریزش است . بازسازی این نظام فقط با اعتماد و جذب افراد و تفکرات جدید ، ممکن می گردد. دقت کنید مَرمّت های جدید ، میزان و شدت تخریب را خواهد افزود.
منبع : سایت شما نیوز . کد خبر : 917807. ۱۳۹۸/۰۷/۱۹ .
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
از تمام معلمان دنیا در طول سال فقط یک بار و آن هم در پنجم اکتبر تقدیر به عمل می آید.اما از معلمان ایرانی ، دو بار در سال یاد می شود.یکی در ابتدا و دیگر در انتهای سال تحصیلی.
شاید ایران تنها کشوری باشد که در آن با این دو روز، بیشترین حجم تجلیل و تکریم زبانی از معلمانش می شود ، در حالی که معلمان به گواهی شکوه و شکایات معمولشان ، کمترین فایده ملموس را از آن می برند.
خوشبختانه ایران یکی از حاضرین در جلسه ی تصویب روز جهانی معلم ( سال 1966) بوده است.جلسه ای که اتفاقا در آن نماینده امریکا حضور نداشت و لذا این روز قاعدتا نباید صبغه و سابقه استکباری داشته باشد. با این همه ف هنوز دست اندرکاران امر، هر ساله در آستانه ی این روز سکوت معنی داری پیشه می کنند.
اگرچه اجازه ثبت و ضبط آن در تقویم رسمی داده شده است اما هر سال از کوچکترین اشاره و نشانه ای در باب گرامی داشت آن خبری نیست.این همه اما در حالیست که همه چیز در دنیا به سرعت برق و باد ، در حال تغییر است و تن دادن به فرایند جهانی شدن، تنها گزینه ی ناگزیر ماست.
باور کنیم که حضور در دردهکده ی جهانی ، به دعوت استکبار جهانی نیست که بشود در باره ی آن توهم توطئه داشت .
روز جهانی معلم، فرصت خوبی برای تمرین مدارا و گفت و گوی تمدنهاست که دست برقضا ، مبدع و منادی آن کشور ایران بوده است.
به هر حال، حتی علی رغم میل باطنی ما، دنیا سخت در کار تربیت شهروند جهانی است و کشورها با وجود انکار و امتناع ایدئولوژی ها و سیاست های بومی خویش، نمی توانند از همسویی و همراهی با این بازی خود را کنار بکشند. پیشگامان این مسیر ناهموار، معلمانی هوشیار و بیدارند که سخنگویان فکری و فرهنگی جوامع خویش محسوب می شوند.معلمانی که جهانی بیندیشند و منطقه ای عمل کنند. معلمانی که نه فقط آزاد، که آزاده باشند.معلمانی که غم نان، امانشان را نگیرد و تکرار اعتراض ها و پیگیری های صنفی، آرامششان را بر هم نزند.معلمانی که زیادی نباشند حتی اگر که خیلی زیاد باشند.معلمانی که به تیر و طعنه ی چپ یا راست، رانده نشوند.معلمانی که از اصول گرایی یا اصلاح طلبی خویش به ستوه نیایند. معلمانی که اجازه ندهند يكي ديگر در درونشان بنشيند و بينديشد. و بالاخره معلمانی که از شوق آموزش ، دردمند باشند اما در بند نباشند.
در دنیا بیش از پنجاه میلیون معلم وجود دارد. برای استفاده ی شایسته و بایسته از این نیروی انسانی عظیم، باید تدابیری اساسی اندیشید.باید مدارس را به محیط های امن و با نشاط برای زندگی تبدیل کرد.باید در استخدام معلمان ، نه فقط به مدرک تحصیلی که به قابلیت ها و انگیزه های آنها توجه کرد. ترفیع معلمان باید نه فقط بر مبنای معیارهای اداری که بر پایه رفتارهای آموزشی و پرورشی آنها صورت گیرد.فرصت ها و مزایای حقوقی معلمان زن و مرد باید باهم برابر باشد.
شواهدی وجود دارد که در بسیاری کشورها، حقوق معلمان از حقوق مشاغل مشابه معلمی، کمتر است.پیامد این وضع، افت کیفی معلمان، فقدان معلمان ماهر به دلیل جذب شدن در سایر مشاغل و بی علاقگی عمومی در خلاقیت ورزی معلمان است.به طوری که چند شغلی بودن و ترویج تدریس خصوصی، عادت معمول معلمان در بسیاری کشورها گردیده است.
پوستر امسال روز جهانی معلم، مثل همیشه تامل برانگیز است.در یک فضای سفید، دایره هایی پراکنده شده اند.در مرکز هر دایره، نمای کره زمین دیده می شود که هفت دایره آن را در برگفته اند که نشان دهند ی هفت موضوع درسی مشترک در تمام مدارس آموزش و پرورش دنیا ( ریاضی، علوم تجربی، نقاشی، ادبیات، موسیقی، ورزش، و جغرافی) می باشند. گرد این دایره ها، دانش آموزان پسر و دختر نشسته اند. پشت سر این دایره ها، معلمان اند که دست در دست هم داده و نگران جمع بچه ها هستند و بالاخره در آخرین حلقه، آدمک های دیگری به عنوان مردم قرار گرفته اند که دست روی شانه های هم نهاده اند تا مراقب احوال معلمان باشند. در حقیقت همین حلقه آخر شعار مطرح در پوستر را فریاد می زنند که: بیائید معلمان را حمایت کنیم !
اما قصه پرغصه معلمان، حرف و حدیث تازه اي نيست. ديريست كه معلمان بر هويت ازدست رفته خويش مي گريند. حال از آخرين باري كه دانش آموزي درانشاء خويش ،معلم را به شمعي پرفروغ تشبيه كرد كه دانش آموزان به سان پروانه هايی بي قرار گرداگرد او طواف مي كنند، سالها گذشته است.ديگر بيداد اين همه بي عدالتي و واهمه ی وام و تنگناي تورم بازار،چندان امان معلمان را بريده است كه گويي از معلم بودن خويش به تنگ آمده اند. معلمان به خاطر کاری که انجام می دهند ،کمتر مورد تقدیر قرار می گیرند ولذا در برابر حمله و هجمه های عمومی آسیب پذیرترند.برای همین ، معلمان معمولا تمایل چندانی به نوآوری و تنوع در آموزش ندارند و یا حداقل آن را نشان نمی دهند. با این همه هستند معلمانی که سعی در دیگر گونه بودن دارند و حتی مورد تقدیر نظام آموزشی قرار می گیرند. این دسته در نگاه سایر معلمان ، قبل از آنکه به مثابه ی سرمشق های آموزشی محسوب شوند، تافته هایی جدابافته تلقی می گردند که پاره ای روابط به جای ضوابط ، در شکل دهی به رفتارشان موثر بوده است.بر اين ها ،عبورتند و نفس گير فناوري اطلاعات را نيز بايد افزود كه مربوط به كارمعلم است و اكنون او به خاطركيفيت تعليم وآموزشي كه پيش از اين ديده است، اصلاً خود را آماده و مهياي نه رقابت كه حتي استفاده از آن نمي بيند.بي اعتنايي وكم اقبالي مردم اين زمانه را به علم و دانش و معنويت هم بايد براين همه رنج افزود.
در نتيجه ی تركيب اين همه هول و بلا،منزلت و جايگاه معلمي و به تبع آن معلمان نيز، ازميان رفته است.این بدبیاری و ناکامی مختص جامعه ای خاص نیست و در اغلب کشورهای دنیا نگران کننده است .برای همین ،شعار امسال روز جهانی معلم نیز با توجه به این موضوع و احساس عمق فاجعه ای که جماعت معلمان را تهدید می کند، تدوین شده است. والا معلمان خود باید به حمایت اجتماع خویش و ریشه کنی علف های هرز جهل و نادانی آن به پاخیزند، نه آنکه دیگران به حمایت و یاریشان برآیند.این دعوت به حمایت از معلمان، چه بسا به مفهوم ترحم ـ و نه احترام ـ نسبت به حال معلمان تلقی شود که البته بسیار شکننده و مخرب است.
حكايت معلمان را از هر زبان و نژاد و در هر کشور و اقلیمی كه مي شنوي ، یک درد مشترک است.معلمان بهتر از همه به این درد آگاهند .بر همه ی دست اندركاران امر و نيز معلمان دردآشنا ، وظيفه است كه هرازگاهي حرفي ازآن هزاران در عبارت آرند . شايدگوشي بشنود و دلي به درد آيد وآستين همتي بالا زده شود.
طرح مسئله و عمق حادثه البته بدون احساسات تند از سوي معلمان هر جامعه و فارغ از شعار و تعارف از طرف مسولان سیاسی کشورها، شايد بتواند گره گشا باشد.در آن صورت ديگر نامزدهاي پارلمانی و رياست جمهوري هر کشور اجازه نخواهند يافت به آساني مشکلات معلمان را نردبان بالانشيني خويش قراردهند و بیهوده به آنها قول گره گشودن ازكارفروبسته شان بدهند.
ديگر معلمان در ميان بخشنامه هاي تازه رسيده ، تنها به جست و جوي حكم كارگزيني و فيش حقوقي نخواهند پرداخت.شبها ديگر تا دير وقت در برابر تلویزيون نخواهند نشست تا آدم بزرگي بيايد و مژده ی بزرگي بدهد.
ديگر غم نان و فكرمعاش برايشان مشكل اصلي نخواهد بود و در كنار آن به نيازهاي سطوح بالاي هرم مزلو هم مي انديشند.درآن هنگام معلمان چنان حضور و ظهوري درجامعه دارند كه همگان تازه به اين نكته پي خواهند بردكه:
معلم بودن كارساده اي نيست و كار همه كس هم نيست.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
گروه اخبار/
بحران معلمان اردنی بار دیگر امروز زمانی که دادگاه عالی اداری اردن حکم داد اعتصابهای معلمان پایان داده شود، وارد برهه سیاسی تاریکی شد. این حکم چند ساعت بعد از مخالفت سندیکای معلمان با پیشنهاد دولت درباره افزایش حقوقشان بود.
دادگاه عالی اداری اردن یکشنبه ( 7 مهر ) توقف اعتصاب نامحدود معلمان را که صبح امروز وارد هفته چهارم خود شد، اعلام کرد.
دادگاه اداری بنا به شکایت برخی شهروندان و والدین دانش آموزان حکم به پایان دادن به اعتصاب معلمان داد. دادگاه عالی اداری حمایت دستگاه قضا از تدابیر قوه مجریه یعنی دولت را تامین میکند و بنا به حکم قضایی دولت خودش را ملزم به اجرای حکمهای قضایی و حقوقی میداند.
صالح العرموطی، وکیل اردنی و عضو فراکسیون پارلمانی الاصلاح اعلام کرد، این حکم نهایی نیست بلکه یک حکم موقت است.
وی افزود: شروطی برای اجرا شدن حکم وجود دارد و باید ضمانتی برای جبران هرگونه ضرر ارائه شود.
دولت اردن پیش تر تصمیم گرفته بود حقوق معلمان را از ۲۴ تا ۳۱ دینار (حدود ۳۴ تا ۴۳ دلار آمریکا) براساس رتبه معلمها افزایش دهد.
این افزایش حقوق بدون توافق با سندیکای معلمان انجام شد که ادامه اعتصابها پس از دور جدید گفت و گو با وزارت آموزش و پرورش را اعلام کرده بود.
عمر الرزاز، نخست وزیر اردن اظهار کرد: این افزایش حقوق حداکثر افزایشهایی است که دولت میتواند اختصاص دهد.
الرزاز در ادامه گفت: از وزیر دارایی درخواست کردم بودجه لازم برای این افزایش حقوقها را تامین کند حتی اگر دولت مجبور به گرفتن وام شود.
نخست وزیر اردن افزود: این افزایش حقوقها هزینهای در حدود ۲۶ میلیون دینار را تحمیل خواهد کرد.
خبرگزاری رسمی اردن (پترا) اعلام کرد، امان در نشست روز شنبه خود افزایش حقوق معلمان بر اساس رتبههای آنها را تصویب کرد.
در مقابل اتحادیه معلمان اردن اینکه امان به صورت یک جانبه افزایش اضافه کارها بر اساس رتبههای کاری معلمان را اعمال کرده، ظلم خوانده و بر ادامه اعتصاب برای چهارمین هفته متوالی تاکید کرد.
ناصر النواصره، رئیس سندیکای معلمان اردن با اشاره به نقض حقوق و بازداشت معلمان در طول اعتراضات پنجم سپتامبر، عذرخواهی نکردن دولت از معلمان را تقبیح کرد.
النواصره افزود: دولت به صورت یکجانبه راهحلی را به ما تحمیل میکند و ما این اقدام را ظلم میدانیم.
رئیس سندیکای معلمان اردن درباره افزایش حقوقهای تایید شده از سوی امان گفت: ما این خرده ریزها را به دولت اردن میبخشیم، مبلغ مطرح شده ۱۰ درصد افزایش حقوق درخواست شده از سوی معلمان نبوده بلکه حتی از آن کمتر است.
او افزود: فعالیتهای ما ادامه دارند و برای هفته چهارم که اعتصاب جدیدی آغاز میشود، نیز برقرار هستند.
الرزاز پیشتر گفته بود که افزایش حقوقها از ابتدای اکتبر آتی در صورت برگزاری جلسات درس وارد مرحله اجرا خواهند شد.
سندیکای معلمان اردن با حدود ۱۴۰ هزار عضو به اعتصاب خود تا افزایش حقوق و محاکمه مسئولان حمله به دو معلم در جریان اعتراضاتشان در پنجم سپتامبر جاری ادامه میدهند.
انتهای پیام/
ایسنا
گرتا تونبرگ نوجوان سوئدی که برای مبارزه با تغییرات اقلیمی فعالیت می کند در سخنانی پرحرارت در برابر رهبران جهان در سازمان ملل، آنها را به ناکامی در این زمینه متهم کرده است.
او در اجلاس تغییرات اقلیمی سازمان ملل در نیویورک گفت: "شما با کلمات توخالی مرا از رویاهایم و کودکی ام محروم کرده اید. تازه من جزو خوش شانس ها هستم."
حدود ۶۰ رهبر جهان در این اجلاس یک روزه که آنتونیو گوترش دبیرکل سازمان ملل متحد ترتیب داده شرکت کرده اند.
گرتا تونبرگ گفت: "هیچ چیز سر جایش نیست. من نباید اینجا باشم. من باید آن طرف اقیانوس الان در مدرسه باشم. در مقابل شما به ما جوان ها چشم امید دوخته اید. چطور رویتان می شود؟"
او که ۱۶ سال دارد و با قایق از اقیانوس عبور کرده تا در این اجلاس شرکت کند رهبران جهان را ترغیب کرد فورا اقدام کنند و گفت: "ما شما را زیر نظر خواهیم داشت."
او اضافه کرد: "مردم دارند جانشان را از دست می دهند. اکوسیستم ها یک جا در حال فروپاشی هستند. انقراض انبوه (گونه های زیستی) شروع شده. و شما فقط می توانید از پول و رشد بی وقفه اقتصادی حرف بزنید. چطور رویتان می شود؟"
"برای بیش از ۳۰ سال حرف علم در این باره هیچ ابهامی نداشته. چطور جرات می کنید به این موضوع پشت کنید، به اینجا بیایید تا بگویید به اندازه کافی تلاش می کنید، در حالی که هنوز هیچ اثری از سیاست ها و راه حل های لازم به چشم نمی خورد."
"شما می گویید صدای ما را می شنوید و از عجالت موضوع خبر دارید. اما صرف نظر از اندوه و خشمی که دچارش هستم نمی خواهم این موضوع را باور کنم، چون اگر واقعا اوضاع را درک می کنید و باز هم در اقدام کردن (برای حل این مشکل) ناکام می مانید، در آن صورت باید آدم های پلیدی باشید و من نمی خواهم این موضوع را باور کنم."
رهبران چه گفتند ؟
آقای گوترش که این اجلاس را ترتیب داده گفت که جهان "به یک حفره عمیق اقلیمی افتاده است" و باید فورا دست به کار شود.
او گفت: "وقت خیلی تنگ است، اما دیر نشده."
آنگلا مرکل صدر اعظم آلمان گفت که کشورش تعهد خود برای مقابله با گرمایش زمین را دو برابر می کند و به ۴ میلیارد یورو می رساند.
امانوئل مکرون رئیس جمهور فرانسه گفت که سازمان های بین المللی قول تخصیص ۵۰۰ میلیون دلار کمک دیگر برای حفاظت از جنگل های گرمسیری مثل آمازون را داده اند.
جاسیندا آردن نخست وزیر نیوزیلند گفت که اوضاع در کشورش "به تدریج درحال ورق خوردن است."
او گفت: "تولید ناخالص تصاعد ما در سال ۲۰۰۶ به اوج رسید، بیش از ۸۰ درصد برق ما از منابع تجدیدپذیر یعنی هیدروالکتریک و بادی می آید و ما یک برنامه بلندپروازانه را شروع کرده ایم."
"ما لایحه به صفر رساندن تولید گازهای کربنی را در پارلمان معرفی کرده ایم که هدف آن اطمینان از آن است که نیوزیلند زیر سقف ۱.۵ درجه سانتیگراد گرمایش که برای پرهیز از آب و هوای فاجعه بار در کشورهای همسایه ما در اقیانوس آرام لازم است می ماند."
گفته شده بود که دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا در این نشست شرکت نخواهد کرد اما او بدون اطلاع قبلی در این همایش حاضر شد.
دونالد ترامپ که برای شرکت در اجلاس سالیانه مجمع عمومی سازمان ملل به نیویورک سفر کرده، قرار بود همزمان با نشست تغییرات اقلیمی در جلسهای دیگر با موضوع آزادیهای مذهبی شرکت کند اما خبرنگاران از حضور ناگهانی او همراه با معاونش مایک پنس در نشست تغییرات اقلیمی خبر دادند.
آقای گوترش گفته تنها کشورهایی اجازه صحبت در این نشست را دارند که با برنامهای برای کاهش انتشار گازهای گلخانهای به این اجلاس بیایند.
برزیل، استرالیا و عربستان از جمله کشورهایی هستند که در این نشست شرکت ندارند.
این نشست تنها چند روز بعد از آن برگزار میشود که میلیونها نفر در سرتاسر جهان برای شرکت در اعتراضها به بیتوجهی رهبران جهان به تغییرات اقلیمی، با رهبری فعالان جوان به خیابانها آمدند.
یک روز پیشتر دانشمندان و پژوهشگران هشدار دادند که نشانهها و پیامدهای گرمایش زمین در حال شدت گرفتن است.
سازمان جهانی هواشناسی (WMO) گفته است که میزان دیاکسید کربنی که در اتمسفر زمین منتشر میشود، در عرض چهار سال گذشته نسبت به چهار سال قبل از آن ۲۰ درصد افزایش یافته است.
دبیر کل سازمان ملل گفته است که انتظار دارد رهبران جهان با "برنامههای جدید و جاهطلبانه" برای کاهش انتشار گازهای گلخانهای در این نشست شرکت کنند.
آقای گوترش میگوید خواستهاش این است که جهان از سوختهای فسیلی (مانند نفت و گاز) فاصله بگیرد و از سال ۲۰۲۰ به بعد از ساختن نیروگاههایی که با این نوع سوخت کار میکند، خودداری کنند.
نشست فوقالعاده سازمان ملل درباره تغییرات اقلیمی و گرمایش زمین در حالی برگزار میشود که سال آینده موعد برگزاری اجلاس جهانی تغییرات اقلیمی است.
رهبران حدود شصت کشور از جمله نخست وزیر بریتانیا و رئیس جمهور فرانسه در این نشست درباره برنامههای خود برای مقابله با پیامدهای تغییرات اقلیمی صحبت میکنند.
اما موضوع حساس سوختهای زغالی باعث شده است که رهبران کشورهایی مانند استرالیا و ژاپن در این اجلاس حضور و وقت سخنرانی نداشته باشند.
با وجود این کشورهای دیگری مانند چین و هند با وجود آن که در زمینه توسعه ظرفیت سوختهای زغالی پیشرو هستند در این نشست وقت اظهار نظر خواهند داشت.
آقای ترامپ در ماههای اول ریاست جمهوریاش در سال ۲۰۱۷ اعلام کرد که قصد دارد آمریکا را از معاهده اقلیمی پاریس که دو سال پیش از آن امضا شده بود خارج کند. او میگفت توافق جهانی برای محدود نگاه داشتن افزایش دمای زمین به دو درجه، به ضرر کارگران آمریکایی در صنایع این کشور است.
با وجود این آمریکا هنوز روند خروج خود را از این معاده بینالمللی کامل نکرده است.
بی بی سی
( کلیپ را مشاهده کنید )
طی روزهای گذشته بسیاری از کشورهای دنیا در اعتراضات تغییرات اقلیمی شرکت کردند. اگر چه این اعتراضات بسیار دیر هنگام شکل گرفته است، اما میتواند منشا اثر بسیاری باشد. در این عرصه دانش آموزان کشورهای مختلف بسیار خوش درخشیدند. در ایران اما تاکنون هیچ تحرکی از سوی دانشآموزان دیده نشده است. این بی تحرکی و بیحالی دارای علل مختلفی است که مهمترین علت آن را میتوان دور بودن متولیان نظام تعلیم و تربیت از موضوعات مهم زیست محیطی، چون گرمایش زمین دانست.
جمعیت دانشآموزی ایران در حدود ۱۴ میلیون نفر است. چرا نباید وزارت آموزش و پرورش از این نیروی عظیم در جهت حفظ و سازندگی محیط زیست استفاده کند؟
همگام شدن دانشآموزان ایران در اعتراضات جهانی با دانشآموزان دنیا حداقل این حس قوی را در آنها ایجاد میکند که تنها نیستند و میتوانند به صورت جمعی به زمین کمک کنند.
آیا تعلیم و تربیت فقط این است که از اول ماهِ مهر تا آخر اردیبهشت ماه ۱۴ میلیون نفر دانش آموز هر روز به پشت میزهای مدرسه بیایند و به آنها تئوریات آموخته شود؟ آیا نمیتوان همزمان با آموزش تئوری، در میدان عمل نیز از این نیروی عظیم سرشار از انرژی بهره گرفت تا هم احساس بهتری نسبت به خود و هم تعلق خاطر بیشتری نسبت به زمین در آنها ایجاد کرد؟
موضوعات مهمی چون گرمایش زمین موضوعات کوچکی نیستند که وزارت آموزش و پرورش بخواهد به راحتی از کنار آنها عبور کند. گرم شدن کره زمین علل مختلفی دارد که مهترین علت آن فعالیتهای انسانی در عرصههای گوناگون است. آتش سوزی جنگلها، قطع درختان، نابودی پوشش گیاهی، دامپرویهای صنعتی، صنایع پتروشیمی، نیروگاه ها، صنایع تسلیحاتی، خودرودسازی و غیره همه از عوامل انسانی گرمایش زمین هستند که نیاز است دانش آموزان از آنها با خبر شوند.
از مدتها پیش گرمایش زمین حتی آیسبرگهای بزرگ قاره جنوبگان را نشانه رفته است و دیری نخواهد پایید که جنوبگان تمام یخهایش را از دست بدهد. این خطر بزرگ تنها یک نشانه از صدها نشانهایست که گرمایش زمین در آن تاثیر گذاشته است.
گزارش مؤسسه منابع جهانی در سال ۲۰۱۳ نشان داد که ۴۵۲۶۱٫۲۵۱۷ مترمکعب Co2 در جو زمین موجود است. بیتردید این مقدار طی ۶ سال گذشته بیشتر شده است. در این گزارش ۱۸ کشور بین ۲۵-۱٪، ۱۴۳ کشور ٪۱/. - ٪۰۱/.و ۲۴ کشور ٪۰۰/. تولید گاز گلخانهای دارند.
کشورهایی مانند چین (٪۲۵/۹۳) (رتبه اول) و آمریکا (٪۱۳/۸۷) (رتبه دوم) ،اتحادیه اروپا (٪۹/۳۳)، هند (٪۶/۴۳) روسیه (٪۴/۸۶) و ایران (٪۱/۵۸)، آلمان (٪۱/۹۸)، کانادا (٪۱/۶۳) از جمله کشورهایی هستند که پیشتاز در تولید گاز گلخانهای هستند.
بنابراین وزارت آموزش و پرورش باید بتواند از این بستری که در دنیا ایجاد شده است با برنامه ریزی درست پای دانشآموزان ایران را هم وسط این ماجرا بکشد و هیچ نهراسد. زیرا همگامی نظام تعلیم و تربیت ایران با جهان در اعتراض به تغییرات اقلیمی میتواند جایگاه ایران را در جهان ارتقاء دهد. هیچ معنای مناسبی متصور نیست که آموزش و پرورش ایران بخواهد خود را تافته جدا بافته از تعلیم و تربیت دنیا بداند. چرا؟ چون تغییرات اقلیمی و گرمایش زمین با کسی یا کشوری شوخی یا تعارف ندارد، به علاوه ایران خود از جمله کشورهایی است که در تولید گازهای گلخانهای نقش موثری دارد
و خود نیز از قربانیان تغییرات آب و هوایی است.
این آسیب به زودی کل کره زمین را تحت تاثیر قرار خواهد داد، همان طور که چند دهه است که دامن ایران را گرفته است.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید