گروه رسانه/
ایسنا نوشت :
« کیم جونگ اون یکی از وزرای خود را پس از آن اعدام کرد که وزارتخانه این وزیر اقدام به برقراری تماس ویدیویی به میزان کافی نکرده و کارمندانش از میزان کار شکایت کرده بودند.
به گزارش ایسنا، به نوشته روزنامه میرور، حکم اعدام وزیر آموزش کره شمالی از سوی کیم جونگ اون، رهبری این کشور در پی تحقیقات درباره اینکه چرا وزارتخانه مذکور پیشرفت رضایت بخشی نداشته، صادر شده است.
روزنامه رسمی کره شمالی نوشت، گزارش مربوط به یافتههای مرتبط با وزارت آموزش عالی کره شمالی نشان میدهد که این وزارتخانه به قدر کافی و به صورت مناسب قانون آموزش از راه دور را محقق نکرده است.
در گزارش این روزنامه همچنین آمده است، این تحقیق از سوی اداره سازمان و ارشاد به این دلیل انجام شده که این وزارتخانه از پیشرفت در زمینه آموزش از راه دور موفق نبوده و سیاستهای دولت را مورد انتقاد قرار داده است.
اتهامات وارده همچنین شامل موارد میشوند که در آن برخی از اعضای وزارتخانه مذکور در نشستهایشان درباره کار شکایت داشته و برخی دیگر هم فقدان منابع اختصاص یافته از سوی دولت را زیر سوال بردهاند.
در پی اعدام وزیر آموزش عالی، کمیسیون جدید به ریاست "ری گوک چول"، رئیس دانشگاه کیم ایل سونگ در کره شمالی بار دیگر آغاز به کار کرده است.
یکی از منابع تایید کرد، در میان اقدامات جدید، آنها قرار است تماسهای ویدئویی را به صورت منظم انجام دهند.
سال گذشته میلادی نیز کیم جونگ اون یک ژنرال را به خورد ماهیهای گوشت خوار داد و گفته میشود پنج معاون هم پس از نشست کیم جونگ اون در سال ۲۰۱۹ با دونالد ترامپ، رئیس جمهوری وقت آمریکا به دلیل عدم دستیابی به موفقیت به جوخه آتش سپرده شدند.
اخیرا رهبر کره شمالی متهم به ایجاد یک "مدرسه اتمی" که تمرکزش بر ساخت و مسلح کردن موشکهاست، متهم شده است.
انتهای پیام/
گروه رسانه/
طبق حکمی از دادگاه وایمار از ایالت تورینگن آلمان کلیه قوانین اجباری برای داشتن ماسک بر روی صورت دانش آموزان در مدرسه ، کلیه قوانین رعایت فاصله اجتماعی برای دانش آموزان و همچنین کلیه دستورالعملهای نمونه برداری اجباری جهت تست PCR یا کرونا از دانش آموزان یا حتی تست های سریع کرونا از دانشآموزان و همچنین تعطیلی مدارس بلافاصله باید برداشته شده و روال عادی برای دانش آموزان ایجاد گردد.
در دادگاه مربوطه که از کارشناسی سه کارشناس عالی رتبه و متخصص در زمینه ویروس شناسی استفاده شده این نتیجه حاصل گشته که:
۱_ زدن ماسک به هیچ وجه توانایی جلوگیری از ابتلا به ویروس را نداشته و نخواهد داشت.
۲_ تست پی سی آر و تست های سریع کرونا قادر به تشخیص ابتلا به بیماری کرونا را نداشته و ندارند.
۳_ هرگونه تست از دانش آموزان در محیط مدرسه بدون اجازه والدین به عنوان تجاوز به حقوق یک شهروند به حساب آمده و اکیداً ممنوع می باشد.
۴_ رفتن به مدرسه حق قانونی هر دانش آموز بوده و تعطیلی مدارس غیر قانونی است .
شاکی این دادگاه مادر و پدر یک دانشآموز بودهاند که از طرف جامعه وکلای مخالفت با سیاست های گلوبالیستی کرونا حمایت شدهاند.
اهمیت این حکم از این قرار است که با استناد به این حکم درکلیه ایالتهای آلمان نیز امکان تکرار چنین شکایاتی وجود خواهد داشت.
از فردا بسیاری از ایالات آلمان موظف به پذیرش دوباره دانش آموزان خواهد بود.
و چنانچه در مدارس سخت گیری از بابت کرونا صورت گیرد به احتمال خیلی زیاد شکایات بیشماری در این زمینه شاهد خواهیم بود.
موفقیت ۱۸ ایالت آمریکا در برداشتن قانون ماسک اجباری و همچنین برداشتن قوانین رعایت فاصله اجتماعی یا باز شدن کلیه مشاغل و کسبه در شهرهای مختلف این ایالات جمهوری خواه و همچنین باز شدن مسابقات ورزشی طی یکی دو ماه گذشته از نظر آماری ثابت نموده میزان مبتلایان به کرونا به هیچ وجه افزایش نیافته است.
ایالات جمهوری خواه آمریکا و هوادار ترامپ با دهن کجی به دستورات بی پایه و اساس و غیرعلمی جو بایدن کلیه پروتکل های کرونا را زیر پا گذاشته و با این کار به زندگی عادی شهروندان خود حیاتی دوباره بخشیدهاند.
آمار و ارقام حاصله از این ایالات کلیه دستورالعمل های تجویز شده از طرف سازمان بهداشت جهانی را زیر سوال برده است.
گروه رسانه/
در بریتانیا وزیر آموزش هشدار داده تلفن های همراه باید در مدارس ممنوع شوند زیرا محدودیت های دوران خانهنشینی بر نظم و انضباط کودکان تاثیر گذاشته است.
گروه رسانه/
امانوئل ماکرون، رئیس جمهوری فرانسه چهارشنبه شب ضمن اعلام قرنطینه سراسری در این کشور ارتکاب «اشتباهاتی» در جریان مدیریت بحران همه گیری ویروس کرونا را پذیرفت .
گروه رسانه/
شدت گرفتن میزان آلایندههای هوا و پوشش آسمان پایتخت نپال با دودهای غلیظ و خفهکننده مقامات دولتی در این کشور را مجبور کرد تا برای نخستین بار فعالیتهای مراکز آموزشی را به دلیل آلودگی به حال تعطیل درآورند.
گروه رسانه/
وب سایت رادیو فرانسه می نویسد : ( این جا )
( مدرسه ژاندارک )
تاریخ تاسیس آموزشکدهها و مدارس فرنگی در ایران به قرن نوزدهم و عصر قاجاریه بازمیگردد. فرانسویان که از دیدگاه روشنفکران و فرهیختگان آن عصر به دنبال سیاستهای استعماری در ایران نبودند، با بهرهگیری از عرصههای فرهنگی و آموزشی در تلاش بودند تا در ایران به تسلط سیاسی و اقتصادی دست یابند. بهرغم کارشکنیهای دو ابرقدرت رقیب، روسیه و انگلیس، فرانسویان پیشگامان فعالیت فرهنگی در آن دوران در ایران بودند.
آن گونه که از اسناد تاریخی برمیآید، شکستهای پیاپی ایران در دوران قاجار در جنگ با روسیه، روشنفکران و فرهیختگان این عصر را به تفکر در یافتن دلایل عقبماندگی ایران در شکست از روسیه واداشت. سران قاجار به ویژه عباس میرزا که خود شاهدی بر شکست ایران در برابر روسیه بود، تشویق شدند تا برای جبران این عقبماندگی روی به اروپا آورند اما در مرحله نخست استفاده از علوم و فناوری اروپا به رفع عقبماندگیهای نظامی ایران محدود شد.
تاریخ حضور آموزشکدهها و مدارس فرنگی در ایران به قرن نوزدهم بازمیگردد. مدارسی که تکیه آنها بیشتر بر زبان فرانسه بوده است. در این دوران فرانسویان پیشگامان فعالیت فرهنگی در ایران بودند.
حضور فرانسویان در عرصه فعالیتهای فرهنگی در ایران نه فقط به دلیل انگیزه آنان برای یاری رساندن به فرزندان ایران، بلکه به دلیل ناتوانی آنان در برابر دو ابرقدرت و رقیب سیاسی آنان بود.
البته فعالیتهای فرانسویها در ایران به دور از مشکلات نیز نبود و دولتهای رقیب، روس و انگلیس، که هدفشان تسلط سیاسی و اقتصادی در ایران بود، در این مسیر کارشکنیهای فراوانی کردند.
تا انقلاب مشروطه، مدارس فرانسوی عهدهدار تعالیم فرهنگی و حتی آموزش زبان انگلیسی و روسی در ایران بودند. با این وجود، از دوران محمدشاه، مدارس میسیونرهای آمریکایی در آذربایجان به رقیبان جدی فرانسویان تبدیل شدند. مدارس روسی و آلمانی که بیشتر از دوران مشروطه در ایران در حال برپایی بودند، چندان در کار خود موفق نبودند.
برقراری دوستی میان ایران و فرانسه از راههای فرهنگی، از مهمترین انگیزههای فرانسویان برای ایجاد ارتباطات تجاری و بازرگانی و در نتیجه نفوذ سیاسی در ایران بود. هر چند که چندان هم در برآورده ساختن این آرزوی خود موفق نبودند.
سیاستهای آشکارِ غیراستعماری فرانسویان در ایران یکی از دلایل ایجاد انگیزه در میان جوانان ایرانی و گرایش بیشتر آنان به سوی مدارس فرانسوی بود.
افرادی همچون میرزا آقاخان کرمانی، صادق هدایت، محمدعلی جمالزاده، پروین اعتصامی، نیمایوشیج، ... از جمله شاگردانی بودند که در مدارس فرانسوی در ایران رشد یافتند.
تمایل به زبان و ادبیات فرانسه در میان برخی از خانوادههای ایرانی نه تنها به دلیل باز شدن دریچه فکری فرزندانشان به سوی فرهنگ و تمدن غرب از ورای زبان مولیر بود، بلکه کشور فرانسه نیز با عنوان نمادی از عصر روشنگری و انقلاب کبیر در اذهان مطرح شده بود، امری که در پیدایش و گسترش مدارس فرانسویزبان در ایران و در پی آن در برپایی آموزشکدههایی بر اساس الگوهای مدارس فرانسوی در کشور بیتاثیر نبود.
درقرن نوزدهم میلادی مدارس نوینی در ایران پایهگذاری شد که شامل مدارس دولتی، مدارس خصوصی، مدارس فرنگیان و آموزشکدههایی بودند که با کمک هزینه دولت فرانسه حمایت میشدند. در این مدارس که از دوره قاجار شکل گرفتند، تعالیم بر اساس برنامههای آموزشی با همیاری استادان فرنگی، رسمیت یافت.
دارالفنون، نخستین مدرسه دولتی در ایران بود که برنامههای آمورشی آن بر اساس برنامههای کشورهای اروپایی طرحریزی شد و به کارگیری زبان فرانسه در آن با همیاری استادان فرنگی آغاز شد.
( مدرسه دارلفنون )
در دوره قاجاریه سه نهاد آموزشی-فرهنگی فرانسه به تدریج آموزشهای خود را در ایران نیز گسترش دادند. این سه نهاد عبارت بودند از مدارس میسیونرهای لازاریست، مدارس آلیانس فرانسه و مدارس آلیانس یهود. لازاریستها، جامعه مسیحیان ایران و آلیانس یهود، جامعه یهودیان در ایران را مدنظر داشتند اما آلیانس فرانسه نهادی غیرمذهبی به شمار میرفت.
میسیونرهای لازاریست از دوره محمدشاه قاجار (۱۲۵۰-۱۲۶۴) نهادهای آموزشی-فرهنگی خود را در ایران برپا کردند.
حدود نیم قرن پس از آن مدارس آلیانس فرانسه در ایران پایهگذاری شدند. زمان پایهگذاری مدارس آلیانس یهود به یک دهه پس از حضور مدارس آلیانس فرانسه در ایران باز میگردد.
فعالیت این گروه از نهادهای آموزشی و فرهنگی در ایران به دورانی بازمیگردد که جامعه ایران در عهد قاجار، در حال گذار از سنت به مدرنیته با چالشها و واکنشهای فراوانی مواجه بود، امری که بدون شک بر فعالیت این نهادهای آموزشی نوپا و نوگرا در ایران تاثیرگذار بوده است.
خدمات و فعالیتهای فرهنگی و آموزشی لازاریستها در ایران، نهاد وابسته به کلیسای لازاریست فرانسه، در مقایسه با دو نهاد دیگر، آلیانس فرانسه و آلیانس یهود، گستردهتر بود. با این وجود، دو نهاد فرنگی آلیانس فرانسه و آلیانس یهود، نقش پررنگتری در زمینه زبان و ادبیات فرانسه در ایران ایفا نمودند.
مبلغان لازاریست فرانسوی از دوران سلطنت محمدشاه، سپس دوره ناصرالدین شاه و پس از آن تا آستانه جنگ جهانی اول در ایران فعالیت داشتند.
نخستین مدرسه لازاریستها در ایران در دوره محمدشاه با هزینه شخصی «اوژن بوره»، از پیشگامان لازاریستها در تبریز با ۱۴ شاگرد آغاز به کار کرد. پس از آن شعبههایی از همین مدارس در جلفای اصفهان، ارومیه، نقده، و برخی دیگر از شهرها و روستاهای ایران، به ویژه در نقاط غربی کشور تاسیس شدند.
فعالیت فرهنگی لازاریستها در دوران ناصرالدین شاه، همزمان با تاخت و تازهای عثمانی شتاب گرفت و تا سال ۱۸۷۴ میلادی شمار مدارس لازاریستها در روستاهای آذربایجان غربی به ۱۸ مدرسه پسرانه و ۹ مدرسه دخترانه افزایش یافت.
نخستین مدرسه نوین، از جمله یک مدرسه دخترانه و یک مدرسه پسرانه هم در سال ۱۸۷۵ در اصفهان توسط لازاریستها بنیان نهاده شد.
غالب مدارس و مراکز فرهنگی که توسط لازاریستها در دوران ناصرالدین شاه در ایران تاسیس شدند، به آموزش دانشهای نوین غرب روی آوردند. در این دوران دهها باب مدرسه و مجموعه آموزشی و فرهنگی لازاریستها در نقاط مختلفی از ایران مشغول به فعالیت بودند. در دوران انقلاب مشروطه علاوه بر افزایش تلاشهای لازاریستها، ایرانیان نیز، این مدارس را بیش از پیش مورد استقبال قرار دادند.
مدارس لازاریستها در پایتخت از اهمیت ویژهای برخوردار بودند. در این مدارس، علوم جدید، همچنین زبان و ادبیات فرانسه، آموزش داده میشد.
در حوالی دهه ۶۰ قرن نوزدهم، به تشویق سفیر فرانسه در ایران، کشیشان لازاریست در پی بنیانگذاری مدرسهای در پایتخت برآمدند که بیشتر بر آموزش زبان و ادبیات فرانسه تمرکز داشت.
مدرسه پسرانه لازاریستها، با نام «سنلوئی»، در سال ۱۸۶۲ آغاز به کار کرد. این مدرسه در ابتدا تنها ۱۵ دانشآموز داشت که نیمی از آنان مسلمان بودند. شاگردان این مدرسه در پایان دوره ۵ ساله مدرسه سنلوئی، گواهی ابتدایی مدارس فرانسوی را دریافت میکردند. در برنامه درسی این مدرسه علاوه بر زبان و ادبیات فرانسه، دروس تاریخ و جغرافیا، حساب، سیاق، فارسی، خط و نقاشی گنجانده شده بود.
مدرسه سنلوئی در ابتدا با ظرفیت ۵۰ دانشآموز آغاز به فعالیت نمود اما به تدریج، ظرفیت این مدرسه افزایش یافت.
در سال ۱۹۱۳ دبیرستان سنلوئی برای جذب دانشآموز اعلام آمادگی نمود.
در حوالی سالهای ۱۸۸۰ نیز مدارس دخترانه و پسرانه «سنژوزف»، در محله دروازه قزوین تهران، محله ارمنیان افتتاح شدند. برنامه درسی این مدارس تفاوتی با نظام تدریس در مدرسه سنلوئی نداشت. در این مدارس نیز، دانشآموزان مسلمان در کنار دانشآموزان ارمنی امکان تحصیل داشتند.
مدرسه دخترانه ژاندارک در فاصله زمانی اندکی پس از مدرسه سنلوئی توسط کشیشان کاتولیک فرانسوی در تهران تاسیس شد. در برخی از منابع مدرسه ژاندارک همان مدرسه سنژوزف معرفی شده است که بعدها به ژاندارک تغییر نام یافت.
در سال ۱۸۶۵، این مدرسه در ابتدا برای کودکان یتیم تاسیس شد اما سالها بعد این مدرسه به محلی برای آموزش دانشآموزان ارمنی و مسلمان، در مقاطع ابتدایی و دبیرستان تبدیل شد.
در این مدرسه دوزبانه، برنامه درسی فارسی وزارت فرهنگ ایران تدریس میشد اما بعدازظهرها برنامه کامل آموزشی فرانسه، شامل آموزش ریاضی، تاریخ و جغرافیا، دستور زبان و سایر دروس برقرار بود.
مدرسه دخترانه ژاندارک تا سال ۱۹۷۹، اندکی پس از پیروزی انقلاب در ایران، به فعالیت خود ادامه داد.
مدارس آلیانس فرانسه، که با اهداف غیرمذهبی، از حوالی سال ۱۸۸۹ در ایران، تاسیس شدند، برگ تازهای را در گسترش زبان و فرهنگ فرانسه در ایران گشودند.
نهاد «آلیانس فرانسه» در پاریس، موسوم به «کانون ملی برای ترویج زبان فرانسه» است که در کشورهای مختلفی در جهان شعبه دارد. این نهاد که از سال ۱۸۸۳ در فرانسه تاسیس شد، همچنان به فعالیت خود در جهت آموزش زبان و فرهنگ فرانسه ادامه میدهد. سالانه، شمار زیادی از سراسر جهان برای آموختن زبان فرانسه در شعبه پاریس «آلیانس فرانسه» در پایتخت فرانسه اقامت میگزینند.
آلیانس فرانسه، در شعبات خود، دارای تشکیلاتی از جمله یک کتابخانه، یک مدرسه، یک انجمن یا کمیته بود.
برنامه درسی آلیانس فرانسه در ایران هم بر مبنای برنامه درسی در فرانسه، شامل مواد درسی زبان و ادبیات فرانسه، ریاضیات، تاریخ و جغرافیا، انگلیسی، فیزیک و شیمی همچنین فلسفه بود.
نخستین واحدهای آلیانس فرانسه در تهران و شیراز پایهگذاری شدند. علاوه بر این شعبهها، آلیانس فرانسه در شهرهای دیگری همچون بروجرد، رشت، تبریز، بوشهر و کردستان اقدام به تاسیس شعبه نمود.
مدارس آلیانس یهود (اتحاد جهانی یهود) که نخستین بار در پاریس در سال ۱۸۴۰ تشکیل شد به تدریج در ایران نیز شکل گرفته و به ترویج زبان فرانسه پرداخت.
آلیانس یهود که وفادار به دستآوردهای انقلاب کبیر فرانسه بودند، اصل آزادی بیان و حقوق یهودیان را به رسمیت شناخته بود و با هدف حمایت فرهنگی و اقتصادی از یهودیان در سراسر جهان فعالیت میکرد.
در پی نخستین سفر ناصرالدین شاه به پاریس مقدمات تاسیس شعبه آلیانس یهود در ایران فراهم شد اما تاسیس نخستین مدارس پسرانه و دخترانه آلیانس یهود پس از ۲۰ سال انجام شد.
آلیانس یهود در شهرهای همدان، اصفهان، شیراز کرمانشاه و صحنه کردستان اقدام به تاسیس شعبه نمود. همچنین شعبات کوچکتری هم در شهرهای تویسرکان، رشت، کاشان، گلپایگان، نهاوند و یزد توسط آلیانس یهود بر پا شد.
از جمله دلایل مهم استقبال مسلمانان از ثبتنام فرزندان خود در مدارس آلیانس یهود، عدم اجازه تبلیغ دینی در آئین یهود بود.
برنامه درسی آلیانس یهود، همانند دروس آلیانس فرانسه، تنظیم شده بود و آموزشهای مذهبی دانشآموزان مسلمان و یهودی بطور جداگانه برگزار میشد.
دارالفنون، که به ابتکار امیرکبیر در زمان ناصرالدین شاه برای آموزش علوم و فنون جدید در تهران تاسیس شد، نخستین مدرسه دولتی در ایران بود که آموزش دروس را به سبک مدارس اروپایی و به زبان فرانسه آغاز کرد.
از دارالفنون به عنوان نخستین دانشگاه در تاریخ مدرن ایران نام میبرند.
از جمله دیگر مدارس دیگر در ایران که در شمار مدارس فرنگیان محسوب نمیشوند اما پیشگام در آموزش به شیوه نوین بودند، میتوان از مدارس ارفعالدوله و رشدیه در تهران و مدرسه شوکتیه در بیرجند نام برد.
مدرسه فرانکوپرسان هم در سال ۱۹۰۸ میلادی توسط ریشارخان فرانسوی ملقب به مودبالملک برای دختران تاسیس شد، در حوالی سالهای ۱۹۳۱ به «میسیون لاسیک فرانسه» و در سال ۱۹۳۴ به دبیرستان (لیسه) رازی تغییر نام داد.
با تشکیل کودکستان و دبستان پسرانه، و مدارس راهنمایی و دبیرستان در کنار دبستان دخترانه رازی، مجتمع مدارس رازی تشکیل شد که توسط ژنرال دوگل افتتاح شد.
با وجود سیاستهای دو کشور ایران و فرانسه مبنی بر همکاریهای آموزشی و زبانی، در دهههای پس از انقلاب اسلامی، مدرسه فرانسوی تهران، تنها موسسه ای است که زیر نظر آژانس آموزش زبان فرانسه در خارج در حال فعالیت است.
گروه رسانه/
مراسمی به مناسبت آغاز سال جدید آموزشی در افغانستان با حضور رئیس جمهوری، اعضای کابینه و رهبری وزارت آموزش و پرورش/ معارف با شعار "معارف با کیفیت، آینده درخشان" در کابل برگزار شد.
رئیس جمهور در این مراسم بر آموزش و اصلاحات در وزارت معارف و دیجیتالی شدن این وزارت تأکید کرد تا به گفته وی، دانش آموزان متناسب با نیاز بازار آموزش ببینند.
« سامانه شاخص حاکمیت قانون در پروژه عدالت جهانی The World Justice Project (WJP) Rule of law Index، در سراسر جهان به بررسی و رصد «حاکمیت قانون»، در کشورهای مختلف دنیا می پردازد. در این سامانه تمام داده های سایت به صورت فایل پی دی اف قابل بارگیری بوده و در کنار آن به آموزش و توسعه ی مفاهیم مربوط به حاکمیت قانون می پردازد. این شاخص اکنون منبع اصلی جهان برای دادههای اصلی و مستقل بر حاکمیت قانون است. شاخص اکنون با پوشش ۱۲۸ کشور و حوزه قضائی، به نظرسنجی های ملی از بیش از ۱۳۰۰۰ خانواده و ۴۰۰۰ پزشک و متخصص برای سنجش آنکه حاکمیت قانون در سراسر جهان چگونه تجربه و دریافت میشود متکی است.
این سامانه از دو روش (GPP) و (QRQ) برای دریافت اطلاعات و نظرسنجی استفاده می کند و کشورها را بر اساس این داده ها در رتبه بندی قرار می دهد.
نظرسنجی جمعیت عمومی (GPP) توسط شرکت های پیشروی نظرسنجی محلی انجام می شود که از یک نمونه نماینده از هزار پاسخ دهنده در هر کشور یا هر حوزه قضائی استفاده می کند. پرسشنامه پاسخ دهندگان واجد شرایط (QRQ)، متشکل از سوالات بسته که توسط پزشکان قانونی، متخصصان و دانشگاهیان دارای تخصص های حقوق مدنی و حقوق تجارت، حقوق اساسی، آزادی های مدنی و حقوق جزا، قانون کار و بهداشت عمومی تکمیل می شود.
در این سامانه دانمارک، نروژ و فنلاند در رنکینگ ۲۰۲۰ در صدر لیست قرار دارند و کنگو، کامبوج و ونزوئلا پایین ترین امتیاز کلی حاکمیت قانون را دارا هستند که از سال ۲۰۱۹ ثابت است.
مطابق این رتبه بندی جمهوری اسلامی ایران جایگاه ۱۰۹ از ۱۲۸ کشور مورد بررسی را به خود اختصاص داده است. همچنین در منطقه غرب آسیا (خاورمیانه) و شمال آفریقا جایگاه هفتم را در میان هشت کشور داراست.
این پروژه با استفاده از نهادهای مدنی و اشخاص حقیقی و حقوقی بر اساس ۸ معیار اصلی و مجموعاً ۴۴ معیار به سنجش حاکمیت قانون در کشورها می پردازد. این پرونده به شناخت شاخص های مدنظر پروژه عدالت جهانی در این زمینه پرداخته است. » ( این جا )
« ابعاد شاخص حاکمیت قانون
وضعیت ایران در این شاخص (نسخه ۲۰۲۰ – صفحه ۸۹ ) و در هریک از ابعاد و مؤلفهها:
مشروح گزارش اندیشکده شفافیت برای ایران در مورد این سامانه را دانلود کنید: سامانه شاخص حاکمیت قانون در پروژه عدالت جهانی (۱) »
«سیتی روحانی» روزی را به یاد میآورد که دختر ۱۷ سالهاش گریان به خانه آمد و از آزار و اذیتهایی گفت که در مدرسه به دلیل نداشتن حجاب اسلامی دیده بود.
سیتی روحانی یک مسلمان ساکن اندونزی است؛ کشوری با بیشترین جمعیت مسلمان در جهان؛ اما نه خود او و نه دخترانش حجابی بر سر ندارند.
او در گفت و گو با خبرگزاری فرانسه شرح داد که چگونه دخترش در مدرسه به دلیل بیحجابی از سوی همکلاسیهایش و دانش آموزان بزرگتر تحت آزار بوده و به مادرش التماس میکرده تا به مدرسه دیگری برود. دانش آموزان به او میگفتند که اگر بیحجاب باشد والدینش به جهنم میروند.
سازمان غیردولتی دیدهبان حقوق بشر در گزارش جدید خود، به شرح «فشارهای حقوقی و اجتماعی بیسابقهای» پرداخته است که دختران دانش آموز و کارمندان زن دستگاههای دولتی اندونزی برای داشتن حجاب اجباری با آن مواجه هستند.
این فشارها حتی بر زنان و دختران پیرو دیگر ادیان حتی مسیحیان اندونزی نیز وارد میشود و «در سالهای اخیر به طور قابل توجهی افزایش یافته است».
اجبار به داشتن پوشش اسلامی از اولین سال ورود به مدرسه
در گزارش دیدهبان حقوق بشر آمده است که مدارس دولتی این کشور «از تركیب فشار روانی، تحقیر و مجازات عمومی برای ترغیب دختران به داشتن حجاب استفاده میكنند» و «از مسیر فشار همسالان و آزار و اذیتهای معلمان سعی میشود این تفکر در دختران القاء شود که مسلمان خوب از حجاب استفاده میکند».
چنین پدیدهای در اندونزی کاملا جدید است؛ پیش از این در سالهای دهه ۱۹۸۰ میلادی مقررات مدارس دولتی داشتن حجاب را غیرقانونی اعلام کرده بود.
اندونزی برای دورهای طولانی به عنوان یک کشور مسلمان میانهرو شناخته میشد که توانسته بود با وجود داشتن جمعیتی ۹۰ درصد مسلمان، میان آنها و پیروان دیگر مذاهب تعادل برقرار کند. اما در دهههای اخیر جریانهای تندرو در این کشور قدرت زیادی گرفتند و همین مسئله باعث شد که بر اساس مطالعات مرکز تحقیقات «آلوارا» در سال ۲۰۱۹ میلادی حدود ۷۵ درصد از زنان مسلمان در این کشور حجاب داشته باشند.
یکی از موضوعاتی که در سال جاری میلادی در این کشور خبرساز شد، پرونده دانش آموزی به نام «جنی چاهیانی هیا» از شهر سوماترا بود که با وجود آنکه دانش آموزی مسیحی به شمار میآمد، از سوی مسئولان مدرسه مجبور به استفاده از حجاب شد.
این دختر از پوشیدن حجاب امتناع ورزید و والدینش نیز مکالمات جلسهای را به طور مخفیانه ضبط كردند كه در آن یكی از مسئولان مدرسه ادعا میكرد حجاب برای همه دانش آموزان، صرف نظر از مذهب آنها، اجباری است.
این ویدئو به طور گسترده در شبکههای اجتماعی به اشتراک گذاشته شد و در نهایت مسئولان مدرسه مجبور به عذرخواهی شدند.
پس از آن در ماه فوریه مقامات اندونزی نیز به این موضوع واکنش نشان دادند و با صدور فرمانی، مدارس دولتی را از تحمیل حجاب به دانش آموزان منع كردند. با این وجود فشارهای غیررسمی به دانش آموزان برای داشتن پوشش اسلامی همچنان ادامه دارد.
بر اساس گزارش دیدهبان حقوق بشر، هنوز هم بسیاری از معلمان در اندونزی همچنین زنان مشغول به کار در دستگاههای دولتی مجبور به پوشیدن لباس اسلامی هستند و حتی در برخی از ادارات دولتی هشدار میدهند که بازدید کنندگان زن باید برای ورود به آن محل از حجاب استفاده کنند.
این فشارها تا حدی است که برخی زنان مجبور شدهاند کار خود را در مدرسه یا اداره ترک کنند.
خبرگزاری فرانسه برای دریافت توضیح وزارت آموزش اندونزی با این نهاد نیز تماس گرفت اما مقامات این وزارتخانه از اظهارنظر در این باره خودداری کردند.
گروه رسانه/
چندی پیش ، « صدای معلم » در خبری نوشت : ( این جا )
«بر اساس تصمیم دولت فرانسه کتابفروشیهای مستقل و برندهای فرهنگی در صورت اعمال محدویتها به سبب بحران شیوع ویروس کرونا میتوانند همچنان به عنوان کسب و کاهای ضروری برای زندگی مردم به کار خود ادامه دهند.
سندیکای کتابخانههای فرانسه به رسمیت شناختن کتابفروشیها به عنوان کسب و کار ضروری برای زندگی مردم در مواقع بحران را یک موفقیت بزرگ برای کتاب و کتابخوانی و نتیجه هماهنگی و تعامل صنعت کتاب و همچنین کتابخوانها معرفی کرد و این دستاورد را حاصل تلاشهای «روزلین باشلو» وزیر فرهنگ و «برونو لو مار» وزیر اقتصاد فرانسه دانست.
اتحادیه کتابفروشان و اتحادیه ملی ناشران فرانسه با ایجاد کارزاری با عنوان : «آقای رئیس جمهور! بیایید فرهنگ را با بازگشایی کتاب فروشیها انتخاب کنیم» خواهان فعالیت کتابفروشیها در مواقع بحران و اعمال محدویتهای منع رفت و آمد شدند و این کارزار در نهایت با صدها هزار نفر حامی به موفقیت دست یافت.
«آن مارتل» رئیس اتحادیه کتابفروشان در این باره توضیح داد: «با تعطیلی کتابفروشیها در مرحله نخست قرنطینه در کشور، کتابفروشان بی عدالتی بزرگی را حس کردند که عادلانه و توجیهپذیر نبود. تعطیلی کتابفروشیها بر خلاف ارزشهای جمهوریت است و بدون کتابها هیچ انتقال دانشی رخ نخواهد داد.»
پیشتر کشورهای دیگری چون سوئیس و بلژیک نیز کتاب را به عنوان یک کالای ضروری در مواقع بحران به رسمیت شناخته بودند. »
در خبری که به تازگی منتشر شده است نخست وزیر فرانسه اعلام کرد که به دلیل شیوع مجدد ویروس کرونا ۱۶ دپارتمان (شهرستان) این کشور به مدت یک ماه قرنطینه خواهند شد. به این ترتیب پاریس، لیل و نیس از جمله شهرهایی هستند که ساکنان آنها طی یک ماه آینده تنها اجازه رفت و آمد در شعاع ۱۰ کیلومتری محل سکونت خود را خواهند داشت. اما بنابر تصمیمات مقامات فرانسه مدارس در مناطق قرنطینه شده تعطیل نخواهند شد .
در ایران و علی رغم بازگشایی و ادامه اکثریت قریب با اتفاق کسب و کارها اما مدارس و دانشگاه ها بیش از یک سال است که در تعطیلی به سر می برند .
« صدای معلم » در یک سال اخیر از این وضعیت به کرات و با دلایل کارشناسی و تطبیقی انتقاد کرده و ادامه این وضعیت را برای نظام آموزشی ایران زیان بار و دارای عواقب و پیامدهای جبران ناپذیر دانسته است .
مسئولان وزارت آموزش و پرورش علت تعطیلی مدارس را تصمیمات ستاد ملی مقابله با کرونا عنوان می کنند .