گروه رسانه/
در بریتانیا وزیر آموزش هشدار داده تلفن های همراه باید در مدارس ممنوع شوند زیرا محدودیت های دوران خانهنشینی بر نظم و انضباط کودکان تاثیر گذاشته است.
گروه رسانه/
امانوئل ماکرون، رئیس جمهوری فرانسه چهارشنبه شب ضمن اعلام قرنطینه سراسری در این کشور ارتکاب «اشتباهاتی» در جریان مدیریت بحران همه گیری ویروس کرونا را پذیرفت .
گروه رسانه/
شدت گرفتن میزان آلایندههای هوا و پوشش آسمان پایتخت نپال با دودهای غلیظ و خفهکننده مقامات دولتی در این کشور را مجبور کرد تا برای نخستین بار فعالیتهای مراکز آموزشی را به دلیل آلودگی به حال تعطیل درآورند.
گروه رسانه/
وب سایت رادیو فرانسه می نویسد : ( این جا )
( مدرسه ژاندارک )
تاریخ تاسیس آموزشکدهها و مدارس فرنگی در ایران به قرن نوزدهم و عصر قاجاریه بازمیگردد. فرانسویان که از دیدگاه روشنفکران و فرهیختگان آن عصر به دنبال سیاستهای استعماری در ایران نبودند، با بهرهگیری از عرصههای فرهنگی و آموزشی در تلاش بودند تا در ایران به تسلط سیاسی و اقتصادی دست یابند. بهرغم کارشکنیهای دو ابرقدرت رقیب، روسیه و انگلیس، فرانسویان پیشگامان فعالیت فرهنگی در آن دوران در ایران بودند.
آن گونه که از اسناد تاریخی برمیآید، شکستهای پیاپی ایران در دوران قاجار در جنگ با روسیه، روشنفکران و فرهیختگان این عصر را به تفکر در یافتن دلایل عقبماندگی ایران در شکست از روسیه واداشت. سران قاجار به ویژه عباس میرزا که خود شاهدی بر شکست ایران در برابر روسیه بود، تشویق شدند تا برای جبران این عقبماندگی روی به اروپا آورند اما در مرحله نخست استفاده از علوم و فناوری اروپا به رفع عقبماندگیهای نظامی ایران محدود شد.
تاریخ حضور آموزشکدهها و مدارس فرنگی در ایران به قرن نوزدهم بازمیگردد. مدارسی که تکیه آنها بیشتر بر زبان فرانسه بوده است. در این دوران فرانسویان پیشگامان فعالیت فرهنگی در ایران بودند.
حضور فرانسویان در عرصه فعالیتهای فرهنگی در ایران نه فقط به دلیل انگیزه آنان برای یاری رساندن به فرزندان ایران، بلکه به دلیل ناتوانی آنان در برابر دو ابرقدرت و رقیب سیاسی آنان بود.
البته فعالیتهای فرانسویها در ایران به دور از مشکلات نیز نبود و دولتهای رقیب، روس و انگلیس، که هدفشان تسلط سیاسی و اقتصادی در ایران بود، در این مسیر کارشکنیهای فراوانی کردند.
تا انقلاب مشروطه، مدارس فرانسوی عهدهدار تعالیم فرهنگی و حتی آموزش زبان انگلیسی و روسی در ایران بودند. با این وجود، از دوران محمدشاه، مدارس میسیونرهای آمریکایی در آذربایجان به رقیبان جدی فرانسویان تبدیل شدند. مدارس روسی و آلمانی که بیشتر از دوران مشروطه در ایران در حال برپایی بودند، چندان در کار خود موفق نبودند.
برقراری دوستی میان ایران و فرانسه از راههای فرهنگی، از مهمترین انگیزههای فرانسویان برای ایجاد ارتباطات تجاری و بازرگانی و در نتیجه نفوذ سیاسی در ایران بود. هر چند که چندان هم در برآورده ساختن این آرزوی خود موفق نبودند.
سیاستهای آشکارِ غیراستعماری فرانسویان در ایران یکی از دلایل ایجاد انگیزه در میان جوانان ایرانی و گرایش بیشتر آنان به سوی مدارس فرانسوی بود.
افرادی همچون میرزا آقاخان کرمانی، صادق هدایت، محمدعلی جمالزاده، پروین اعتصامی، نیمایوشیج، ... از جمله شاگردانی بودند که در مدارس فرانسوی در ایران رشد یافتند.
تمایل به زبان و ادبیات فرانسه در میان برخی از خانوادههای ایرانی نه تنها به دلیل باز شدن دریچه فکری فرزندانشان به سوی فرهنگ و تمدن غرب از ورای زبان مولیر بود، بلکه کشور فرانسه نیز با عنوان نمادی از عصر روشنگری و انقلاب کبیر در اذهان مطرح شده بود، امری که در پیدایش و گسترش مدارس فرانسویزبان در ایران و در پی آن در برپایی آموزشکدههایی بر اساس الگوهای مدارس فرانسوی در کشور بیتاثیر نبود.
درقرن نوزدهم میلادی مدارس نوینی در ایران پایهگذاری شد که شامل مدارس دولتی، مدارس خصوصی، مدارس فرنگیان و آموزشکدههایی بودند که با کمک هزینه دولت فرانسه حمایت میشدند. در این مدارس که از دوره قاجار شکل گرفتند، تعالیم بر اساس برنامههای آموزشی با همیاری استادان فرنگی، رسمیت یافت.
دارالفنون، نخستین مدرسه دولتی در ایران بود که برنامههای آمورشی آن بر اساس برنامههای کشورهای اروپایی طرحریزی شد و به کارگیری زبان فرانسه در آن با همیاری استادان فرنگی آغاز شد.
( مدرسه دارلفنون )
در دوره قاجاریه سه نهاد آموزشی-فرهنگی فرانسه به تدریج آموزشهای خود را در ایران نیز گسترش دادند. این سه نهاد عبارت بودند از مدارس میسیونرهای لازاریست، مدارس آلیانس فرانسه و مدارس آلیانس یهود. لازاریستها، جامعه مسیحیان ایران و آلیانس یهود، جامعه یهودیان در ایران را مدنظر داشتند اما آلیانس فرانسه نهادی غیرمذهبی به شمار میرفت.
میسیونرهای لازاریست از دوره محمدشاه قاجار (۱۲۵۰-۱۲۶۴) نهادهای آموزشی-فرهنگی خود را در ایران برپا کردند.
حدود نیم قرن پس از آن مدارس آلیانس فرانسه در ایران پایهگذاری شدند. زمان پایهگذاری مدارس آلیانس یهود به یک دهه پس از حضور مدارس آلیانس فرانسه در ایران باز میگردد.
فعالیت این گروه از نهادهای آموزشی و فرهنگی در ایران به دورانی بازمیگردد که جامعه ایران در عهد قاجار، در حال گذار از سنت به مدرنیته با چالشها و واکنشهای فراوانی مواجه بود، امری که بدون شک بر فعالیت این نهادهای آموزشی نوپا و نوگرا در ایران تاثیرگذار بوده است.
خدمات و فعالیتهای فرهنگی و آموزشی لازاریستها در ایران، نهاد وابسته به کلیسای لازاریست فرانسه، در مقایسه با دو نهاد دیگر، آلیانس فرانسه و آلیانس یهود، گستردهتر بود. با این وجود، دو نهاد فرنگی آلیانس فرانسه و آلیانس یهود، نقش پررنگتری در زمینه زبان و ادبیات فرانسه در ایران ایفا نمودند.
مبلغان لازاریست فرانسوی از دوران سلطنت محمدشاه، سپس دوره ناصرالدین شاه و پس از آن تا آستانه جنگ جهانی اول در ایران فعالیت داشتند.
نخستین مدرسه لازاریستها در ایران در دوره محمدشاه با هزینه شخصی «اوژن بوره»، از پیشگامان لازاریستها در تبریز با ۱۴ شاگرد آغاز به کار کرد. پس از آن شعبههایی از همین مدارس در جلفای اصفهان، ارومیه، نقده، و برخی دیگر از شهرها و روستاهای ایران، به ویژه در نقاط غربی کشور تاسیس شدند.
فعالیت فرهنگی لازاریستها در دوران ناصرالدین شاه، همزمان با تاخت و تازهای عثمانی شتاب گرفت و تا سال ۱۸۷۴ میلادی شمار مدارس لازاریستها در روستاهای آذربایجان غربی به ۱۸ مدرسه پسرانه و ۹ مدرسه دخترانه افزایش یافت.
نخستین مدرسه نوین، از جمله یک مدرسه دخترانه و یک مدرسه پسرانه هم در سال ۱۸۷۵ در اصفهان توسط لازاریستها بنیان نهاده شد.
غالب مدارس و مراکز فرهنگی که توسط لازاریستها در دوران ناصرالدین شاه در ایران تاسیس شدند، به آموزش دانشهای نوین غرب روی آوردند. در این دوران دهها باب مدرسه و مجموعه آموزشی و فرهنگی لازاریستها در نقاط مختلفی از ایران مشغول به فعالیت بودند. در دوران انقلاب مشروطه علاوه بر افزایش تلاشهای لازاریستها، ایرانیان نیز، این مدارس را بیش از پیش مورد استقبال قرار دادند.
مدارس لازاریستها در پایتخت از اهمیت ویژهای برخوردار بودند. در این مدارس، علوم جدید، همچنین زبان و ادبیات فرانسه، آموزش داده میشد.
در حوالی دهه ۶۰ قرن نوزدهم، به تشویق سفیر فرانسه در ایران، کشیشان لازاریست در پی بنیانگذاری مدرسهای در پایتخت برآمدند که بیشتر بر آموزش زبان و ادبیات فرانسه تمرکز داشت.
مدرسه پسرانه لازاریستها، با نام «سنلوئی»، در سال ۱۸۶۲ آغاز به کار کرد. این مدرسه در ابتدا تنها ۱۵ دانشآموز داشت که نیمی از آنان مسلمان بودند. شاگردان این مدرسه در پایان دوره ۵ ساله مدرسه سنلوئی، گواهی ابتدایی مدارس فرانسوی را دریافت میکردند. در برنامه درسی این مدرسه علاوه بر زبان و ادبیات فرانسه، دروس تاریخ و جغرافیا، حساب، سیاق، فارسی، خط و نقاشی گنجانده شده بود.
مدرسه سنلوئی در ابتدا با ظرفیت ۵۰ دانشآموز آغاز به فعالیت نمود اما به تدریج، ظرفیت این مدرسه افزایش یافت.
در سال ۱۹۱۳ دبیرستان سنلوئی برای جذب دانشآموز اعلام آمادگی نمود.
در حوالی سالهای ۱۸۸۰ نیز مدارس دخترانه و پسرانه «سنژوزف»، در محله دروازه قزوین تهران، محله ارمنیان افتتاح شدند. برنامه درسی این مدارس تفاوتی با نظام تدریس در مدرسه سنلوئی نداشت. در این مدارس نیز، دانشآموزان مسلمان در کنار دانشآموزان ارمنی امکان تحصیل داشتند.
مدرسه دخترانه ژاندارک در فاصله زمانی اندکی پس از مدرسه سنلوئی توسط کشیشان کاتولیک فرانسوی در تهران تاسیس شد. در برخی از منابع مدرسه ژاندارک همان مدرسه سنژوزف معرفی شده است که بعدها به ژاندارک تغییر نام یافت.
در سال ۱۸۶۵، این مدرسه در ابتدا برای کودکان یتیم تاسیس شد اما سالها بعد این مدرسه به محلی برای آموزش دانشآموزان ارمنی و مسلمان، در مقاطع ابتدایی و دبیرستان تبدیل شد.
در این مدرسه دوزبانه، برنامه درسی فارسی وزارت فرهنگ ایران تدریس میشد اما بعدازظهرها برنامه کامل آموزشی فرانسه، شامل آموزش ریاضی، تاریخ و جغرافیا، دستور زبان و سایر دروس برقرار بود.
مدرسه دخترانه ژاندارک تا سال ۱۹۷۹، اندکی پس از پیروزی انقلاب در ایران، به فعالیت خود ادامه داد.
مدارس آلیانس فرانسه، که با اهداف غیرمذهبی، از حوالی سال ۱۸۸۹ در ایران، تاسیس شدند، برگ تازهای را در گسترش زبان و فرهنگ فرانسه در ایران گشودند.
نهاد «آلیانس فرانسه» در پاریس، موسوم به «کانون ملی برای ترویج زبان فرانسه» است که در کشورهای مختلفی در جهان شعبه دارد. این نهاد که از سال ۱۸۸۳ در فرانسه تاسیس شد، همچنان به فعالیت خود در جهت آموزش زبان و فرهنگ فرانسه ادامه میدهد. سالانه، شمار زیادی از سراسر جهان برای آموختن زبان فرانسه در شعبه پاریس «آلیانس فرانسه» در پایتخت فرانسه اقامت میگزینند.
آلیانس فرانسه، در شعبات خود، دارای تشکیلاتی از جمله یک کتابخانه، یک مدرسه، یک انجمن یا کمیته بود.
برنامه درسی آلیانس فرانسه در ایران هم بر مبنای برنامه درسی در فرانسه، شامل مواد درسی زبان و ادبیات فرانسه، ریاضیات، تاریخ و جغرافیا، انگلیسی، فیزیک و شیمی همچنین فلسفه بود.
نخستین واحدهای آلیانس فرانسه در تهران و شیراز پایهگذاری شدند. علاوه بر این شعبهها، آلیانس فرانسه در شهرهای دیگری همچون بروجرد، رشت، تبریز، بوشهر و کردستان اقدام به تاسیس شعبه نمود.
مدارس آلیانس یهود (اتحاد جهانی یهود) که نخستین بار در پاریس در سال ۱۸۴۰ تشکیل شد به تدریج در ایران نیز شکل گرفته و به ترویج زبان فرانسه پرداخت.
آلیانس یهود که وفادار به دستآوردهای انقلاب کبیر فرانسه بودند، اصل آزادی بیان و حقوق یهودیان را به رسمیت شناخته بود و با هدف حمایت فرهنگی و اقتصادی از یهودیان در سراسر جهان فعالیت میکرد.
در پی نخستین سفر ناصرالدین شاه به پاریس مقدمات تاسیس شعبه آلیانس یهود در ایران فراهم شد اما تاسیس نخستین مدارس پسرانه و دخترانه آلیانس یهود پس از ۲۰ سال انجام شد.
آلیانس یهود در شهرهای همدان، اصفهان، شیراز کرمانشاه و صحنه کردستان اقدام به تاسیس شعبه نمود. همچنین شعبات کوچکتری هم در شهرهای تویسرکان، رشت، کاشان، گلپایگان، نهاوند و یزد توسط آلیانس یهود بر پا شد.
از جمله دلایل مهم استقبال مسلمانان از ثبتنام فرزندان خود در مدارس آلیانس یهود، عدم اجازه تبلیغ دینی در آئین یهود بود.
برنامه درسی آلیانس یهود، همانند دروس آلیانس فرانسه، تنظیم شده بود و آموزشهای مذهبی دانشآموزان مسلمان و یهودی بطور جداگانه برگزار میشد.
دارالفنون، که به ابتکار امیرکبیر در زمان ناصرالدین شاه برای آموزش علوم و فنون جدید در تهران تاسیس شد، نخستین مدرسه دولتی در ایران بود که آموزش دروس را به سبک مدارس اروپایی و به زبان فرانسه آغاز کرد.
از دارالفنون به عنوان نخستین دانشگاه در تاریخ مدرن ایران نام میبرند.
از جمله دیگر مدارس دیگر در ایران که در شمار مدارس فرنگیان محسوب نمیشوند اما پیشگام در آموزش به شیوه نوین بودند، میتوان از مدارس ارفعالدوله و رشدیه در تهران و مدرسه شوکتیه در بیرجند نام برد.
مدرسه فرانکوپرسان هم در سال ۱۹۰۸ میلادی توسط ریشارخان فرانسوی ملقب به مودبالملک برای دختران تاسیس شد، در حوالی سالهای ۱۹۳۱ به «میسیون لاسیک فرانسه» و در سال ۱۹۳۴ به دبیرستان (لیسه) رازی تغییر نام داد.
با تشکیل کودکستان و دبستان پسرانه، و مدارس راهنمایی و دبیرستان در کنار دبستان دخترانه رازی، مجتمع مدارس رازی تشکیل شد که توسط ژنرال دوگل افتتاح شد.
با وجود سیاستهای دو کشور ایران و فرانسه مبنی بر همکاریهای آموزشی و زبانی، در دهههای پس از انقلاب اسلامی، مدرسه فرانسوی تهران، تنها موسسه ای است که زیر نظر آژانس آموزش زبان فرانسه در خارج در حال فعالیت است.
گروه رسانه/
مراسمی به مناسبت آغاز سال جدید آموزشی در افغانستان با حضور رئیس جمهوری، اعضای کابینه و رهبری وزارت آموزش و پرورش/ معارف با شعار "معارف با کیفیت، آینده درخشان" در کابل برگزار شد.
رئیس جمهور در این مراسم بر آموزش و اصلاحات در وزارت معارف و دیجیتالی شدن این وزارت تأکید کرد تا به گفته وی، دانش آموزان متناسب با نیاز بازار آموزش ببینند.
« سامانه شاخص حاکمیت قانون در پروژه عدالت جهانی The World Justice Project (WJP) Rule of law Index، در سراسر جهان به بررسی و رصد «حاکمیت قانون»، در کشورهای مختلف دنیا می پردازد. در این سامانه تمام داده های سایت به صورت فایل پی دی اف قابل بارگیری بوده و در کنار آن به آموزش و توسعه ی مفاهیم مربوط به حاکمیت قانون می پردازد. این شاخص اکنون منبع اصلی جهان برای دادههای اصلی و مستقل بر حاکمیت قانون است. شاخص اکنون با پوشش ۱۲۸ کشور و حوزه قضائی، به نظرسنجی های ملی از بیش از ۱۳۰۰۰ خانواده و ۴۰۰۰ پزشک و متخصص برای سنجش آنکه حاکمیت قانون در سراسر جهان چگونه تجربه و دریافت میشود متکی است.
این سامانه از دو روش (GPP) و (QRQ) برای دریافت اطلاعات و نظرسنجی استفاده می کند و کشورها را بر اساس این داده ها در رتبه بندی قرار می دهد.
نظرسنجی جمعیت عمومی (GPP) توسط شرکت های پیشروی نظرسنجی محلی انجام می شود که از یک نمونه نماینده از هزار پاسخ دهنده در هر کشور یا هر حوزه قضائی استفاده می کند. پرسشنامه پاسخ دهندگان واجد شرایط (QRQ)، متشکل از سوالات بسته که توسط پزشکان قانونی، متخصصان و دانشگاهیان دارای تخصص های حقوق مدنی و حقوق تجارت، حقوق اساسی، آزادی های مدنی و حقوق جزا، قانون کار و بهداشت عمومی تکمیل می شود.
در این سامانه دانمارک، نروژ و فنلاند در رنکینگ ۲۰۲۰ در صدر لیست قرار دارند و کنگو، کامبوج و ونزوئلا پایین ترین امتیاز کلی حاکمیت قانون را دارا هستند که از سال ۲۰۱۹ ثابت است.
مطابق این رتبه بندی جمهوری اسلامی ایران جایگاه ۱۰۹ از ۱۲۸ کشور مورد بررسی را به خود اختصاص داده است. همچنین در منطقه غرب آسیا (خاورمیانه) و شمال آفریقا جایگاه هفتم را در میان هشت کشور داراست.
این پروژه با استفاده از نهادهای مدنی و اشخاص حقیقی و حقوقی بر اساس ۸ معیار اصلی و مجموعاً ۴۴ معیار به سنجش حاکمیت قانون در کشورها می پردازد. این پرونده به شناخت شاخص های مدنظر پروژه عدالت جهانی در این زمینه پرداخته است. » ( این جا )
« ابعاد شاخص حاکمیت قانون
وضعیت ایران در این شاخص (نسخه ۲۰۲۰ – صفحه ۸۹ ) و در هریک از ابعاد و مؤلفهها:
مشروح گزارش اندیشکده شفافیت برای ایران در مورد این سامانه را دانلود کنید: سامانه شاخص حاکمیت قانون در پروژه عدالت جهانی (۱) »
«سیتی روحانی» روزی را به یاد میآورد که دختر ۱۷ سالهاش گریان به خانه آمد و از آزار و اذیتهایی گفت که در مدرسه به دلیل نداشتن حجاب اسلامی دیده بود.
سیتی روحانی یک مسلمان ساکن اندونزی است؛ کشوری با بیشترین جمعیت مسلمان در جهان؛ اما نه خود او و نه دخترانش حجابی بر سر ندارند.
او در گفت و گو با خبرگزاری فرانسه شرح داد که چگونه دخترش در مدرسه به دلیل بیحجابی از سوی همکلاسیهایش و دانش آموزان بزرگتر تحت آزار بوده و به مادرش التماس میکرده تا به مدرسه دیگری برود. دانش آموزان به او میگفتند که اگر بیحجاب باشد والدینش به جهنم میروند.
سازمان غیردولتی دیدهبان حقوق بشر در گزارش جدید خود، به شرح «فشارهای حقوقی و اجتماعی بیسابقهای» پرداخته است که دختران دانش آموز و کارمندان زن دستگاههای دولتی اندونزی برای داشتن حجاب اجباری با آن مواجه هستند.
این فشارها حتی بر زنان و دختران پیرو دیگر ادیان حتی مسیحیان اندونزی نیز وارد میشود و «در سالهای اخیر به طور قابل توجهی افزایش یافته است».
اجبار به داشتن پوشش اسلامی از اولین سال ورود به مدرسه
در گزارش دیدهبان حقوق بشر آمده است که مدارس دولتی این کشور «از تركیب فشار روانی، تحقیر و مجازات عمومی برای ترغیب دختران به داشتن حجاب استفاده میكنند» و «از مسیر فشار همسالان و آزار و اذیتهای معلمان سعی میشود این تفکر در دختران القاء شود که مسلمان خوب از حجاب استفاده میکند».
چنین پدیدهای در اندونزی کاملا جدید است؛ پیش از این در سالهای دهه ۱۹۸۰ میلادی مقررات مدارس دولتی داشتن حجاب را غیرقانونی اعلام کرده بود.
اندونزی برای دورهای طولانی به عنوان یک کشور مسلمان میانهرو شناخته میشد که توانسته بود با وجود داشتن جمعیتی ۹۰ درصد مسلمان، میان آنها و پیروان دیگر مذاهب تعادل برقرار کند. اما در دهههای اخیر جریانهای تندرو در این کشور قدرت زیادی گرفتند و همین مسئله باعث شد که بر اساس مطالعات مرکز تحقیقات «آلوارا» در سال ۲۰۱۹ میلادی حدود ۷۵ درصد از زنان مسلمان در این کشور حجاب داشته باشند.
یکی از موضوعاتی که در سال جاری میلادی در این کشور خبرساز شد، پرونده دانش آموزی به نام «جنی چاهیانی هیا» از شهر سوماترا بود که با وجود آنکه دانش آموزی مسیحی به شمار میآمد، از سوی مسئولان مدرسه مجبور به استفاده از حجاب شد.
این دختر از پوشیدن حجاب امتناع ورزید و والدینش نیز مکالمات جلسهای را به طور مخفیانه ضبط كردند كه در آن یكی از مسئولان مدرسه ادعا میكرد حجاب برای همه دانش آموزان، صرف نظر از مذهب آنها، اجباری است.
این ویدئو به طور گسترده در شبکههای اجتماعی به اشتراک گذاشته شد و در نهایت مسئولان مدرسه مجبور به عذرخواهی شدند.
پس از آن در ماه فوریه مقامات اندونزی نیز به این موضوع واکنش نشان دادند و با صدور فرمانی، مدارس دولتی را از تحمیل حجاب به دانش آموزان منع كردند. با این وجود فشارهای غیررسمی به دانش آموزان برای داشتن پوشش اسلامی همچنان ادامه دارد.
بر اساس گزارش دیدهبان حقوق بشر، هنوز هم بسیاری از معلمان در اندونزی همچنین زنان مشغول به کار در دستگاههای دولتی مجبور به پوشیدن لباس اسلامی هستند و حتی در برخی از ادارات دولتی هشدار میدهند که بازدید کنندگان زن باید برای ورود به آن محل از حجاب استفاده کنند.
این فشارها تا حدی است که برخی زنان مجبور شدهاند کار خود را در مدرسه یا اداره ترک کنند.
خبرگزاری فرانسه برای دریافت توضیح وزارت آموزش اندونزی با این نهاد نیز تماس گرفت اما مقامات این وزارتخانه از اظهارنظر در این باره خودداری کردند.
گروه رسانه/
چندی پیش ، « صدای معلم » در خبری نوشت : ( این جا )
«بر اساس تصمیم دولت فرانسه کتابفروشیهای مستقل و برندهای فرهنگی در صورت اعمال محدویتها به سبب بحران شیوع ویروس کرونا میتوانند همچنان به عنوان کسب و کاهای ضروری برای زندگی مردم به کار خود ادامه دهند.
سندیکای کتابخانههای فرانسه به رسمیت شناختن کتابفروشیها به عنوان کسب و کار ضروری برای زندگی مردم در مواقع بحران را یک موفقیت بزرگ برای کتاب و کتابخوانی و نتیجه هماهنگی و تعامل صنعت کتاب و همچنین کتابخوانها معرفی کرد و این دستاورد را حاصل تلاشهای «روزلین باشلو» وزیر فرهنگ و «برونو لو مار» وزیر اقتصاد فرانسه دانست.
اتحادیه کتابفروشان و اتحادیه ملی ناشران فرانسه با ایجاد کارزاری با عنوان : «آقای رئیس جمهور! بیایید فرهنگ را با بازگشایی کتاب فروشیها انتخاب کنیم» خواهان فعالیت کتابفروشیها در مواقع بحران و اعمال محدویتهای منع رفت و آمد شدند و این کارزار در نهایت با صدها هزار نفر حامی به موفقیت دست یافت.
«آن مارتل» رئیس اتحادیه کتابفروشان در این باره توضیح داد: «با تعطیلی کتابفروشیها در مرحله نخست قرنطینه در کشور، کتابفروشان بی عدالتی بزرگی را حس کردند که عادلانه و توجیهپذیر نبود. تعطیلی کتابفروشیها بر خلاف ارزشهای جمهوریت است و بدون کتابها هیچ انتقال دانشی رخ نخواهد داد.»
پیشتر کشورهای دیگری چون سوئیس و بلژیک نیز کتاب را به عنوان یک کالای ضروری در مواقع بحران به رسمیت شناخته بودند. »
در خبری که به تازگی منتشر شده است نخست وزیر فرانسه اعلام کرد که به دلیل شیوع مجدد ویروس کرونا ۱۶ دپارتمان (شهرستان) این کشور به مدت یک ماه قرنطینه خواهند شد. به این ترتیب پاریس، لیل و نیس از جمله شهرهایی هستند که ساکنان آنها طی یک ماه آینده تنها اجازه رفت و آمد در شعاع ۱۰ کیلومتری محل سکونت خود را خواهند داشت. اما بنابر تصمیمات مقامات فرانسه مدارس در مناطق قرنطینه شده تعطیل نخواهند شد .
در ایران و علی رغم بازگشایی و ادامه اکثریت قریب با اتفاق کسب و کارها اما مدارس و دانشگاه ها بیش از یک سال است که در تعطیلی به سر می برند .
« صدای معلم » در یک سال اخیر از این وضعیت به کرات و با دلایل کارشناسی و تطبیقی انتقاد کرده و ادامه این وضعیت را برای نظام آموزشی ایران زیان بار و دارای عواقب و پیامدهای جبران ناپذیر دانسته است .
مسئولان وزارت آموزش و پرورش علت تعطیلی مدارس را تصمیمات ستاد ملی مقابله با کرونا عنوان می کنند .
وقتی مدارس برزیل سال گذشته در پی بحران همه گیری کرونا تعطیل شدند، ساختار آموزشی آن کشور آمادگی رویارویی با چالش هایی را نداشت که کووید-۱۹ ایجاد کرده بود. از آن زمان مشکلات بسیاری در پی آن ایجاد شد که سی و پنج میلیون دانش آموز باید در منزل و دور از محیط مدرسه آموزش می دیدند.
در کشوری که به اندازه یک قاره است، نابرابری و تفاوت های منطقه ای از مواردی است که سبب می شود که مشکل آموزش تنها در باز یا تعطیل بودن مدارس خلاصه نشود. در چنین جامعه ای، آموزش از منظری پیچیده و با در نظرگرفتن وجوه گوناگون اثرگذاری آن بر جامعه و مردم آن بررسی می شود.
Lição de Casa که یک طرح گزارشگری تعاملی و تحقیقی در برزیل است، هدف خود را بررسی وجوه و جوانب گوناگون موضوع آموزش در شرایط بحران کرونا در برزیل تعیین کرده است. پانزده خبرنگار از ده منطقه کشور بخشی از کوشش را برای بررسی اثرگذاری کووید-۱۹ بر آموزش در برزیل را به عهده گرفته اند.
Lição de Casa که در سپتامبر سال گذشته فعال شد، می کوشد تا به طبیعت چند بعدی بحران آموزش در برزیل بپردازد.
Lais Martins که خبرنگاری اهل سائو پائولوست که با این نهاد خبری همکاری می کند، می گوید با آن که چالش های دانش آموزان در سنین گوناگون با یکدیگر متفاوت است، نوع پوشش خبری که از آنها می شود، یکسان است و این نهاد خبری می کوشد که این وضع را تغییر دهد.
این طرح خبرنگاری به دست Joana Suarez پایه گذاری شده که به ضرورت گزارشگری اثرگذار و دقیق در عرصه آموزش می پردازد. وی می گوید معتقد است که بحران آموزش به اندازه بحران تندرستی و بهداشت-- در این مورد، همه گیری کرونا-- اهمیت دارد، و در نتیجه ابعاد و جوانب گوناگون آن باید دقیق تر و موشکافانه تر مورد بررسی قرار گیرد.
نخستین گزارش های این وبسایت به تجربه های کودکان دبستانی مدارس دولتی ده استان مختلف برزیل اختصاص داشت.
این مجموعه بر ارزش افزودن به کیفیت آموزشی ساختار آموزش برزیل تاکید داشت و مناطق گوناگون کشور را از این نظر با یکدیگر مقایسه کرد.
موضوع یکی از این گزارش ها دختری پنج ساله به نام لورا بود که در منطقه جنوبی ریوگرانده زندگی می کرد، جایی که در منزل به خوراک کافی دسترسی نداشت. گزارشی دیگر به بررسی کیفیت زندگی دانش آموزان در آمازون پرداخت و به عدم دسترسی دانش آموزان این منطقه به اینترنت.
کوشش نویسندگان این گزارش ها آن بود که در خصوص امکانات دانش آموزان در نقاط گوناگون برزیل آگاهی رسانی کنند و به صدماتی اشاره کنند که به دنبال نبود اینترنت در شرایط تعطیلی مدارس به سبب شیوع کرونا متوجه دانش آموزان می شود.
این طرح در برزیل به شیوه چند رسانه ای و با همراهی پادکست و داستان گویی همراه شده است تا قادر به جلب توجه بیشتر و جذب شمار بیشتری مخاطب باشد.
اما این نوع فعالیت ها به استمرار منابع مالی نیازمندند. طرح های تعاملی به فراخوان مالی و وام بلاعوض نیاز دارند، و این طرح نیز از این قاعده مستثنی نبود. بنیانگذاران این طرح می گویند که مشکل آن است که اغلب مردم حاضر نیستند برای دریافت خبر و گزارش هزینه کنند یا حق آبونمان بپردازند.
اعطای یک وام بلاعوض به این طرح اطمینان خاطری برای بنیانگذاران و فعالان آن بود از این که نوع فعالیتی که انجام می دهند اهمیت دارد و اثرگذار و کارآمد است.
این وام بلاعوض از سوی انجمن خبرنگاران برزیل به این نهاد نوپای خبری داده شد.
سوارز و گروه او از گوگل درایو استفاده می کنند تا فعالیت های خود را با هم به اشتراک بگذارند و از این راه و همچنین از طریق واتس اپ با هم در تماس و تعامل باشند.
آنها به تازگی از ترلو نیز استفاده می کنند تا به سامان دادن به کارها و گزارش هایشان بپردازند و کارشان را در وقت مناسب ارائه دهند.
خانم سوارز که به اهمیت و ضرورت شفافیت و ارتباط مداوم بین خبرنگاران تحریریه اشاره می کند، می گوید وقتی وی و گروهش این کار را شروع کردند، انتظار داشتند که فعالیتشان احتمالا موقتی باشد اما اکنون به این نتیجه رسیده اند که تا زمانی که نابرابری و تبعیض و مشکلات آموزشی در کشور وجود دارد، آنها هم مطالبی برای آگاهی رسانی و انعکاس دارند و به تهیه گزارش ادامه خواهند داد.
نتایج یک نظرسنجی که به تازگی در آمریکا انجام گرفته است نشان میدهد افراد این کشور خواهان ارائه زودتر آموزش جنسی در مدارس هستند، در همان حال که بخش قابل توجهی از آنان همچنان درک دقیق و واضحی از مفهوم رضایت شریک جنسی نداشتهاند.
طبق این نظرسنجی که توسطه موسسه بریتانیایی OnePoll انجام شده است، تنها ۵۵ درصد از شرکتکنندگان رضایت را «توافق صریح، شفاهی و تایید شده بین افراد برای انجام فعالیت جنسی» دانستهاند. این در حالی است که از هر پنج پاسخ دهنده یك نفر تصور میكرده است كه رضایت فقط «تایید کلامی» است و حدود ۱۵ درصد از شرکتکنندگان نیز هر نوع اظهار تمایل فیزیکی از شریک را به معنی رضایت کامل به برقراری رابطه جنسی تفسیر کردهاند.
نتایج مطالعه جدید نشان میدهد که بسیاری از افراد از شکاف آموزش جنسی و عواقب آن آگاه هستند و حدود هفتاد درصد گفتهاند که کلاسهای آموزش جنسی باید در سراسر کشور اجباری شود و به همه دانشآموزان مفاهیم یکسان در این زمینه آموزش داده شود.
از هر دو نفر یک نفر نیز گفتهاند که بنا بر تجربه شخصیشان، اگر آموزش جنسی بهتری در سن پایین فرا میگرفتند تجربه جنسی بهتری میداشتند.
در گزارش نهایی نظرسنجی آمده است که اکثریت بر این اعتقادند که آموزش جنسی باید زودتر از دوره راهنمایی شروع شود و مفهوم رضایت در رابطه باید از دوره پیشدبستانی به کودکان آموزش داده شود. برای مثال خردسالان باید بدانند که مرزهای حریم شخصیشان کجاست و چرا و چگونه باید حریم بدن دیگران را محترم بشمارند.
میزان آگاهی والدین از دیگر محورهای سوالات این نظرسنجی بوده است. طبق نتایج، ۴۴ درصد از والدین اعتراف کردهاند که به دلیل کمبود منابع آموزشی احساس میکنند توانایی کافی برای گفت و گو با فرزندان خود در زمینه رابطه جنسی را ندارند.
۵۷ درصد از پدر و مادران نیز فکر میکنند که محتوای آموزشی در زمینه جنسی باید به نحوی گسترده باشد که کودکان دگرباش جنسی را نیز شامل شود.