اکنون نزدیک به یک دهه از عمر این سیستم آموزشی در کشور می گذرد و هنوز مناقشات زیادی بر سر این موضوع هست که آیا این سیستم توانسته نتیجه بدهد یا خیر.....اما این سیستم بر بر پایه چه نظریاتی استوار هست و چه نظریه علمی از این سیستم حمایت می کند و به گونه ای می شود گفت که پشتوانه این سیستم برگرفته از چه نظریات علمی هست و آیا این نظریات در جایی از دنیا هم به کار گرفته شده است یا خیر...
شاید بتوان گفت یکی از نظریات علمی و نظریه علمی که از این سیستم حمایت می کند نظریه ساخت گرایی هست.
نظریه ساخت گرایی:
این اصطلاح ترجمه انگلیسی واژه construtivism،به معنای ساختن و بنا کردن می باشد.نظریه ای که دیدگاه جدیدی را در زمینه آموزش توسط دانشمندانی چون جان دیویی، ژان پیاژه و آزوبل مطرح می کند که جایگزین مناسبی می تواند باشد برای سیستم های سنتی که به گونه ای مقبولیت خود را از دست داده اند.
در مبحث آموزشی ساختار گرایی به این معناست که دانش انسان توسط خودش ساخته می شود و کسب دانش اصولا یک جنبه فردی دارد و هر فرد به طور جداگانه آن را به دست می آورد و دانش مخصوص به خود را در ذهنش می سازد و به طور کلی این نظریه بر این باور دارد که جوهر دانش را نمی توان از کسی به دیگری انتقال داد بلکه باید از طریق جست و جو و اکتشاف به آن رسید.
نظام ارزشیابی توصیفی!
اجرای آزمایشی این طرح در مقطع ابتدایی از سال تحصیلی ۸۳-۸۲ در برخی از مدارس و با توجه به تقاضای برخی استانها شروع شد و پس از اجرای آزمایشی این طرح طی پنج سال از سال تحصیلی ۸۸-۸۷ به صورت قطعی اجرا شد.
سیستم توصیفی و کسانی که مجری این طرح هستند بر این باورند که دوره ابتدایی دوره آموزشی نیست بلکه یک دوره تربیتی است که رفتارها،عادات، و مهارت های اجتماعی بچه ها را بنیان گذاری می کند ؛ بنابراین نمی توان فعالیت های تربیتی را با شاخص های کمی اندازه گیری کرد و همچنین مقطع ابتدایی دوره ای حساس و پیچیده است که ابزار های حساس خود را می طلبد و ارزشیابی کمی دانش آموزان را به حافظه محوری و گرایش با امتحانات پایانی سوق می دهد و به طور کلی می توان گفت یکی از سیاست های کلی این طرح کاهش فشارهای روحی و روانی ارزشیابی تراکمی در مراحل اولیه زندگی دانش آموزان می باشد.
از سال تحصیلی ۸۸-۸۷ این طرح در کشور ما در حال اجرا هست ولی متاسفانه هنوز بحث بر روی این موضوع هست که آیا چنین سیستمی می تواند جواب گو باشد یاخیر.
اشکال کار کجاست و چرا هنوز با گذشت یک دهه از اجرای این سستم عده ای کماکان بر این باورند که باید به همان سیستم آموزشی گذشته برگردیم!
آیا چنین چیزی ممکن هست؟
آیا می شود در قرن بیست و یکم بود و نظام آموزشی داشت که مسیرش جدا از سایر نظام های آموزشی دیگر کشور ها باشد؟
اما در یک سیستم ارزشیابی توصیفی مدرن و کار آمد چه اهدافی دنبال می شود :
1- انگیزه : بدون شک برای انجام هر کاری داشتن انگیزه مهمترین نقش در پیش برد انسان به سوی هدف را دارد و در آموزش هم ایجاد انگیزه نخستین گام برای یادگیری دانش آموز است. وظیفه معلم برانگیختن کنجکاوی و توجه دانش آموز هست.
2 -اکتشاف: در یک کلاسی که از قبل در آن ایجاد انگیزه صورت بگیرد دانش آموز به مشاهده و بررسی موضوع درس می پردازد.در اینجا معلم تلاش می کند توجه محصل را با طرح پرسش های تفکر برانگیزد و به سوی یک چارچوب دقیق و هدفمند فکری سوق دهد اما هرگز نباید پاسخ مستقیمی به پرسش های دانش آموز بدهد.
3- توضیح و تشریح: در این مرحله از دانش آموزان خواسته می شود که مشاهده و آموخته هایشان را در اختیار یکدیگر قرار بدهند و برای آن توضیح منطقی پیدا کنند،که این کار در قالب گروه صورت می گیرد.
4- گسترش: پس از شنیدن نظرات و ایده ها همه گروه ها معلم باید افکار و استدلال های نادرست را مشخص کند و مفاهیم درست علمی را جایگزین کند.
5- ارزشیابی: هدف از این مرحله آن هست که دانش آموزان از میزان پیشرفت سطح علمی خود آگاه شوند.و برخلاف روش های سنتی منسوخ شده ارزشیابی توسط معلم،این کار توسط خود دانش آموز صورت می پذیرد.آیا می توان در قرن بیست و یکم میلادی از این گونه روش های مدرن گذشت و دوباره به گذشته بازگشت؟
قطعا در این گونه کلاس های تدریس هست که یادگیری فعالانه صورت می گیرد.
قطعا در این گونه کلاس ها اعتماد به نفس دانش آموز افزایش پیدا می کند و حل مشکلات زندگی را بهتر می آموزند و قطعا با این گونه روش های مدرن هست که فرد فرصت اظهار آزادانه نظرات متنوع و حتی متناقض را در اجتماع یاد می گیرد.
اگر از اجرای این روش نزدیک به ده سال هست که در کشور ما می گذرد بیش از صد سال هست که در کشور های اروپایی و آمریکایی از این گونه روش های مدرن استفاده می شود و به عنوان مثال در کشوری مانند فرانسه به جز سال اخر دبیرستان در هیچ مقطعی امتحان به صورت رسمی برگزار نمی شود.
اما دلیل نارضایتی از این طرح در کشور ما فراهم نبودن بسترهای مناسب برای اجرای این طرح هست.منظور از فراهم نبودن بسترها این هست که آیا در این ده سال با توجه به سنگین بودن اجرای این طرح در مدرسه توسط معلم و چندبرابر شدن زحمت یک معلم در مقطع ابتدایی با توجه به اهدافی که این سیستم دنبال می کند در تسهیلات معلم هم تغیراتی ایجاد شده است؟
و یا این که ناظرانی که برای بررسی روند اجرای این طرح به مدارس می آیند فقط دنبال چند تکه کاغذ و یا به اصطلاح عامیانه کاغذ بازی موجود در این سیستم هستند و یا آن قدر توجیه هستند که به دنبال اهداف اصلی این طرح باشند؟
و یا این که آیا کلاس های درس ما که الان در بسیاری از مدارس سطح کشور نزدیک به ۴۰ دانش آموز را در خود دارند الان مسوولین مجری این طرح توانستند با در پیش گرفتن سیاست های صحیح عمرانی با افزایش فضای آموزشی در مدارس این تعداد را در هر کلاس یه ۱۵ یا ۲۰ نفر برسانند؟
قطعا برای اجرای چنین سیستم مدرنی نیاز به امکانات زیادی هست و قطعا اگر قبل از اجرای این روش به این نکات و بسیاری از نکات دیگر توجه می شد الان انتقادات از این روش این گونه نبود.
به نظر بنده طرح بسیار خوبی تدوین شده است زیرا از تاکید بر انگیزه های درونی دانش آموزان در سالهای قبل غفلت شده بود و بر انگیزه های بیرونی مانند نمره توجه بیش از حد صورت می گرفت.اگر چه اصل طرح به خاطر داشتن پشتوانه از نظریات مدرن علمی قوی مفید است،ولی شکل گیری بسترهای لازم برای اجرای طرح بسیار مهم است و این همان نکته ای است که از نظر بسیاری از خانواده ها و معلمان از آن غفلت شده است.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
گروه رسانه- نرگس کارگری/
تربیت جنسی و فرزندان ما
نوشته دکتر حامد اختیاری
و فاطمه دهقانی آرانی
این کتاب به این پرسش پاسخ می دهد که چگونه با فرزندانمان در مورد مسائل جنسی صحبت کنیم؟ درباره تربیت جنسی فرزندان چه می دانید؟
می دانستید رشد و سلامت جنسی فرزندتان نیز مستلزم تربیت صحیح است؟
می دانید چگونه تحول جنسی فرزندتان را در راه درست هدایت کنید؟
چقدر از اهمیت تربیت جنسی فرزندان مطلع هستید؟
چگونه می توانید از عهده بُعد جنسی تربیت فرزندتان به خوبی برآیید؟
راه درست تربیت جنسی فرزندان کدام است؟
این کتاب در یافتن پاسخ مناسب این پرسش ها، به شما کمک می کند!
رشد و سلامت جنسی فرزندان ما مستلزم تربیت صحیح است. هم چنین هدایت درست تحولات جنسی فرزندان ما به میزان اطلاعات ما از راه های درست تربیت جنسی بستگی دارد.
خلاصه :
تربیت متعادل ،همگون و هماهنگ ابعاد مختلف شخصیت را تشکیل می دهد. ابعاد جسمی ، شناختی ، عاطفی ، هیجانی و اجتماعی شخصیت با یکدیگر رابطه ای تعاملی دارند ، بر هم تاثیر می گذارند و از یکدیگر نیز تاثیر می پذیرند. به همین دلیل ، تربیت جنسی را نمی توان از ابعاد دیگر شخصیت مجزا دانست. طبیعی است اگر تحول شناختی و عاطفی یک انسان عادی و به هنجار باشد ، سلامت جنسی نیز می تواند همگام با ابعاد دیگر تربیت فرد مطلوب باشد.
در مقابل، در یک نگاه تحولی اگر برای تربیت جنسی مطلوب اقدام کنیم ، شاهد رشد خوب عاطفی - هیجانی نیز خواهیم بود. به عبارت دیگر ، ابعاد عاطفی -هیجانی و بعد جنسی فرد بر یکدیگر تاثیر متقابل دارند. رشد خوب یک جانبه ، رشد جنبه های دیگر را تسهیل می بخشد.به همین دلیل است که می توان تربیت جنسی را در راستای کمک به تربیت مناسب عاطفی -هیجانی فرزندان دانست.
خوشبختانه در کتابی که پیش روی شماست به خوبی این نکته بیان شده که تربیت جنسی را نباید همواره با آموزش کلاسیک و مستقیم جنسی ، یکسان قلمداد کرد. تربیت جنسی ، مسیر پرورش کودک و نوجوان را در جهت شکل گیری شاکله ای منسجم رهنمون می کند و جدا از تربیت روانی و اجتماعی فرد نیست اما آموزش جنسی ناظر به آموزش مستقیم مهارت های جنسی است که مورد نظر این نوشتار نیست. اصولا نیاز چندانی نیز به آموزش مستقیم جنسی در سنین پایین وجود ندارد و گاهی آموزش های نامناسب می تواند مخاطره آمیز باشد.
به عبارت دیگر ، تربیت جنسی مستقیما به بهداشت روان و انسجام شخصیت فرد بستگی دارد و به تدریج در یک بستر طبیعی و البته آگاهانه انجام می شود .اما هدف آموزش مستقیم جنسی تنها فراگیری یک مهارت است که می تواند بی ارتباط با زمینه ی شخصیتی فرد باشد. آنچه که از تربیت جنسی حاصل می شود ، نگرش صحیح فرد نسبت به توانایی های جنسی ، کسب آرامش و به کارگیری روش های ارتباطی است که می تواند در سلامت بهداشت روان وی مفید باشد . اما آموزش جنسی لزوما ارتباطی به ارتقای سلامت روان ندارد.
در نوشته ی حاضر سعی شده است اهمیت تربیت جنسی (نه آموزش جنسی) را مدنظر قرار داده و نکاتی را برای بهسازی روند آن ارائه دهد.
جنسیت و امور جنسی یکی از مهم ترین مسائل مورد توجه روانشناسان ، مربیان ، جرم شناسان و صاحب نظران مسائل انسانی است . تاکنون پیرامون رشد ، تربیت ، تعدیل و حتی سرکوبی مسائل جنسی و مشکلات مربوط به آن ، نظریه ها و مباحث بسیاری مطرح شده است.خوب است بدانیم مسئله ی جنسیت هم چنان که می تواند یکی از عالی ترین عوامل رشد و اعتلای آدمی باشد ، قادر است پلیدترین و زشت ترین زمینه ی سقوط و انحراف افراد را نیز فراهم آورد. مهم ترین عامل دستیابی به حالت اول ( آموزش و تربیت ) افراد است و در این راستا چه چیز ضروری تر از تربیت فرزندانمان ؟! بنابراین نظریه پردازان معتقدند تربیت جنسی باید از همان آغاز در نظام آموزشی و مهم تر از همه در خانواده ها گنجانده شود. البته منظور از (تربیت جنسی) پرورش ، تعدیل و جهت دهی است نه پروردن و اوج دادن به رفتارهای جنسی.
در این کتاب سعی بر آن است تا :
1-تصویر درستی از جنسیت و مسایل مربوط به آن را برای شما که عهده دار مسئولیت تربیت کودکان و پرورش ابعاد شخصیتی آنان هستید ، ارائه دهیم.
2-با معرفی موانع موجود در راه رشد کودکان و ارائه ی راه حل ها و پیشنهادهای سودمند جهت آموزش صحیح مسائل جنسی به فرزندان ، شما والدین و مربیان دلسوز را در مسیر تربیت درست جنسی همراهی کنیم.
بی تردید والدین در امر تربیت فرزندان و هدایت آن ها در راه پیشرفت و تعالی ، به آگاهی های وسیع و پر دامنه ای نیازمندند. به ویژه پیرامون جنسیت که با توجه به فرهنگ و عرف جامعه ، بررسی پیرامون آن و راهنمایی دیگران در این زمینه ، چندان ساده و آسان نبوده و نیست. اما همان طور که گفتیم جنسیت از جمله مسائلی است که به دلیل دو پهلو بودن مفهوم آن و دارا بودن ابعاد مثبت و منفی در آن واحد ، نیازمند آموزش های خاصی است تا در جهت مثبت خود گسترش یابد و سلامت جسمی ، روانی و ارتباطی افراد را تضمین کند. ما این مهم را از فرزندان خود شروع کرده ایم و برآنیم تا با ارائه ی رهنمودهای کاربردی به والدین و مربیان ، ضامن سلامت جنسی فرزندان و روابط حال و آینده ی آنان باشیم.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
وقتی در جامعه ای ارزشها وارونه گردد و تفاوتی بین اخذ مدرک تحصیلی با سیر طبیعی، روش پولی و روش هیجانانگیز تقلب نباشد، طبیعی است که عدهای به جای طی مسیر جانفرسای آموزش دنبال راههای میانبر باشند.
از منظر استخدامی ، شما چه فارغالتحصیل دانشگاه درجه یک دولتی باشید و چه از فلان مرکز علمی کاربردی دوققوز آباد مدرک گرفته باشید، معمولا عمده تفاوت در داشتن بند پ خواهد بود و لا غیر!
کاری که علمی و کاربردی با آموزش عالی و آموزش از راه دور با آموزش و پرورش کرد، لشکریان مغول با ایران نکردند!
سؤالات لو رفته نهایی و کنکور
هر از گاهی اخباری مبنی بر فروش سؤالات کنکور و یا لو رفتن سؤالات نهایی به گوش مردم میرسد و معمولا در کنار اخبار اختلاسهای میلیاردی و هیجانات سیاسی_اجتماعی گم شده و از خاطرهها محو میشوند.
اصطلاحی بین دلالان کنکور وجود دارد: "سؤالات کنکور رو اگه نشه خرید صندلیهای دانشگاه رو که میشه خرید!"
گفته بالا به نوعی مکمل سخن منتسب به برتولت برشت در خصوص سارقان اجتماع است:
تقلب و انواع آن
به باور حقوقدانان تقلب نوعی کلاهبرداری و تدلیس است که نتیجه آن استیلا و برتری غیرمنصفانه شخص بر همقطاران است.
متأسفانه در عرف جامعه، متقلب به آدم زبر و زرنگ اطلاق می شود و متقلب با توجیه این که با تقلب من به کسی آسیب نمیرسد و یا "چون همه تقلب میکنند پس من هم مجاز به تقلبم" ندای وجدانش را سرکوب میکند.
متقلب حرفه ای امتحانات کسی است که با حفظ آرامش و خونسردی تمام و تسلط بر شیوههای رایج و نوین تقلب معمولا مراقبین و عوامل اجرایی را دور زده و یا بعضا با خود همراه میکند.
از انواع شایع تقلب می توان به روشهای شفاهی، رولی، تلفنی، واکمنی، عینکی، ساقه طلایی، کفه صندلی، ساعدی، جیبی، چشم سومی، زوم کردن، یار دوازدهم، ساعت مچی، چرک نویس، بلوتوث، وایبری و... اشاره نمود.
دلایل تقلب
توجه ویژه به ارزشیابی فاینال، فشار روحی و روانی والدین برای کسب نمره و اخذ مدرک، اپیدمی شدن تقلب، فشردگی امتحانات، ترس از مشروطی، فقدان جریمه مناسب، کمک به دوستان، فقدان انگیزه یادگیری، علاقه به هنجارشکنی دسترسی به فناوریهای نوین، چیدمان معیوب جلسات امتحانی و... از دلایل تقلب هستند.
میتوان با آزمونهای اوپن بوک، دادن کار عملی، سمینار، کار گروهی، خرد کردن نمره، سؤالات تحلیلی و آزمونهای متعدد تا حد امکان از شیوع تقلب جلوگیری کرد.
روال امنیتی تهیه، توزیع و تصحیح سؤالات نهایی:
1- طراحان آزمونهای نهایی تا پایان امتحان مربوطه در قرنطینه میمانند و در این مدت تنها وسیله ارتباطیشان با جهان خارج، رابط حوزه میباشد.
2- سؤالات طراحی شده از طریق دیسکهای رمزنگاری شده به حوزه تکثیر سوالات منتقل میشوند.
در حوزه تکثیر رمز دو کارشناس حراست و سنجش در کنار هم قرار گرفته سوالات بازگشایی و تحویل مسئولین مربوطه می شود ؛ تکثیرکنندگان سؤالات نیز تا پایان آزمون در قرنطینه خواهند ماند.
3- سؤالات تکثیر شده معمولا یک ساعت قبل امتحان در بسته های پلمپ شده به رییس حوزه های امتحانی تحویل داده می شود. رییس حوزه نیز نیم ساعت قبل از امتحان بسته های پلمپ سؤالات را در حضور عوامل اجرایی و با نظارت مراقبین حوزه بازگشایی میکند.
4- پس از اتمام امتحان بلافاصله اوراق در بستههای مهر و موم شده به حوزه تصحیح اوراق تحویل داده میشود.
5- اوراق در حضور عوامل اجرایی حوزه تصحیح بازگشایی و سربرگها جدا شده و کد مشخصی روی هر برگه الصاق می گردد، سپس اوراق امتحانی به مصححین واگذار میشود.
6- نمرات اخذ شده اوراق دو امضایی وارد سیستم شده و به دوایر امتحانی اعلام میشود. دایره امتحانات نیز پس از کنترل لیست نمرات را در اختیار مدارس میگذارد. مدارس نیز اعتراضات احتمالی دانش آموزان را جمع آوری و به اداره منتقل میکند.
و دایره امتحانات نیز با جمع آوری تمامی اعتراضات آنها را دوباره برای تصحیح و کنترل مجدد در اختیار حوزه قرار میدهد. پس از اعمال نظر مصحح سوم نتایج بررسیها مجددا به دوایر امتحانی و از آنجا به مدارس اعلام میشود مرحله فاینال نیز معمولا سیکل مذکور برای اعتراض نمرات تکدرس هفت به ده و چهار به هفت جهت تبصره اجرا میشود. سپس حوزه های تصحیح پلمپ میشود.
حلقه مفقود کدام است؟
از طراحی، تکثیر، تحویل و بازگشایی سؤالات نهایی برای لو رفتن سؤالات، همچنین از برگزاری جلسه امتحان، تصحیح، مخصوصا ثبت نمرات، بازبینی و اعلام جواب اعتراضات، امکان تقلب فراهم است.
چه باید کرد؟
به نظر شما راه حل عملی و غیرشعاری برای مقابله با تقلب رو به تزاید در جامعه چیست؟
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
به جهت اهمیت روزافزون نقش روابط عمومی (Public relations) در مناسبات سازمانها و موسسات دولتی و خصوصی روز ۱۷ ماه می (مصادف با ۲۷ اردیبهشت) از طرف مجمع عمومی سازمان ملل به روز جهانی روابط عمومی تخصیص یافته است.قدمت روابط عمومی به بیش از یک قرن رسیده و خاستگاه آن کشور آمریکاست.
در ایران روابط عمومی پیشینه هفتاد ساله داشته و پدر روابط عمومی ایران دکتر حمید نطقی (متولد ۱۲۹۹ تبریز) شاعر و نویسنده دو زبانه (ترکی و فارسی) است. کتاب ارزشمند *مدیریت روابط عمومی* زاییده فکری بنیانگذار روابط عمومی ایران است.
جمله معروف وی در خصوص تعریف روابط عمومی هنوز هم بدیل ندارد:
"روابط عمومی وکیل مدافع سازمان در بیرون و مدعی العموم در درون سازمان است".
بایستههای یک روابط عمومی پویا:
از روابط عمومی به عنوان چشم و گوش مدیریت و آیینه تمام نمای یک مؤسسه یاد میشود.
روابط عمومی ترکیبی از علم، فن و هنر است:
منظور از علم، مهارتهای اکتسابی علمی، احساس مسئولیت، ایمان به حقانیت، آشنایی با شاخه های مختلف علوم انسانی (روانشناسی، مدیریت، علوم اجتماعی، ادبیات، مردم شناسی و...) است.
منظور از فن، آشنایی با فنون روزنامه نگاری، سخنراتی، مصاحبه، تهیه گزارش و رموز و مهارتهای اطلاعرسانی است.
منظور از هنر نیز، آشنایی و به کارگیری هنرهای هفتگانه شعر، موسیقی، نقاشی، مجسمه سازی، نویسندگی و ... برای اقناع مخاطب است.
بهرهمندی از مثلث علم، فن و هنر ضامن کارآمدی یک روابط عمومی بذله گو، شاداب، خلاق و روزآمد میباشد.
آفتهای روابط عمومیها در جهان سوم:
در دول مونوپولی تمام فعالیتهای اقتصادی مستقیم و غیرمستقیم معطوف به دولتهاست. این نظامها معمولا پایبندی خاصی به لوازمات دموکراسی همچون توجه به نظرات مخالف و شنیدن انتقادات و سعی در رفع عیوب از خود نشان نداده و عدم توجه لازم و بایسته به افکار عمومی و خرد جمعی، حلقه مفقوده چنین نظامهای بسته و انعطاف ناپذیر میباشد. در چنین سیستمهایی اغلب روابط عمومیها توجیهگر رفتار و تصمیمات (درست و یا نادرست) مدیران خودرأی بوده و عملاً نقش اطلاعرسانی روابط عمومی ها به نقش توجیهی و تبلیغی سیستم تنزل می یابد و مسئول روابط عمومی بیشتر نقش تشریفاتی داشته و بعضا به درج آگهیها و اعلامیههای مناسبتی پرداخته و خلاصه به خاطر نداشتن استراتژی منسجم و مدون، در حواشی روزمرگی سیر می کند و به دلیل فقدان استقلال و اقتدار لازم، به جای رفتن به سمت حرفهای گری، سمت و سیاق پاچهخواری و تبلیغ عملکرد مدیران پیش میگیرد.
علاوه بر آفتهای مذکور، استیلای نگرش جناحی و باندی در انتخاب مسئول روابط عمومیها، فقدان استراتژی راهبردی و افتادن در ورطه روزمرگی، نبود شناخت دقیق مدیران از کارکرد روابط عمومیها و انتظار تبلیغاتچیِ مدیر بودن از یک روابط عمومی نیز از آسیبهای جدی روابط عمومیهاست.
لوازمات روابط عمومی پویا و کارآمد:
در موسسات غیردولتی کار ویژه روابط عمومیها بیشتر در جهتدهی به افکار عمومی، بازاریابی و پرداخت عالمانه به توسعه و تحول سازمانی است.
در نظامهای مدرن، مستندسازی نظام پاسخگویی به مشتریان به عنوان عنصر اصلی مشتری گرایی تلقی میگردد.
دهکده جهانی به واقع عصر انفجار اطلاعات و فوران ارتباطات میباشد. در هزاره سوم، بهره گیری از سیستم روابط عمومی های سنتی، عامل واپسگرایی سیستم و اغفال مدیران از تحولات و واقعیات پیرامونی بوده و خروجی آن ناکارآمدی تشکیلات و دِمده شدن سیستم خواهد بود.برای ایجاد تفاهم بین سازمان و مخاطب، تبیین اقدامات سازمان متبوع، تولید رضایت حداکثری در ارباب رجوع، پاسخگویی به هنگام و عالمانه به پیشنهادات و انتقادات درون و برون سازمانی نسبت به عملکرد موسسه، بررسی بازخورد اقدامات سازمان و انتقال بی کم و کاست آن به مدیران، آماده کردن اذهان عمومی برای اقدامات جدید و تحولات احتمالی در سازمان و... خلاصه برای #امین مدیر و چشم و گوش سازمان بودن از یک طرف و همچنین جلب رضایت نسبی مخاطبان و متقاعد کردن اکثریت، بدون شک کاری هنرمندانه و خلاقانه میباشد و چنین توانایی مختص کسانی است که علاوه بر مهارتهای اکتسابی، واجد مهارتهای ذاتی و انواع هوشها از هیجانی گرفته تا هوش رسانه ای و ... است و بالانس مثلث علم، فن و هنر لازمه موفقیت یک روابط عمومی کارآمد و تمام عیار در سه حیطه اصلی اطلاعرسانی، پاسخگویی و ایجاد و تداوم تفاهم درون و برون سازمانی میباشد.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
اردیبهشت همواره نامی خاطرهانگیز و پر از یادها و مناسبتها برای گرامی داشت است.
مقدمه
در روزهاي امتحان، زمان براي معلمان، اولياء و دانش آموزان به نحوي خاص سپري مي شود . اين زمان، روزهايي است همراه با تلاش، بيم و اميد و بالاخره مراقبت هاي خاص، در اين ايام همه ي دانش آموزان خود را براي آزموده شدن آماده مي كنند.
معلمان شرايط رابراي آزموني دقيق به اميد توفيق دانش آموزان فراهم مي آورند، پدران و مادران هم ضمن تشويق و ترغيب فرزندان در جهت آمادگي براي امتحان تلاش مي كنند كه به سهم خود، در توفيق فرزند خويش موثر واقع شوند.
شكي نيست كه اگر نكاتي را دراين روزها مورد توجه قراردهيم، مي توانيم تلاش انجام گرفته در روزهاي امتحان را با شادماني موفقيت پس از آن عجين كنيم و خاطره اي خوش بر روح خويش به جاي گذاريم، به همين خاطر نكاتي چند را جهت برگزاري هرچه بهتر آزمون يادآوري مي كنيم.
قبل از هرچيز تعاريف و تفاوت هاي نگراني و استرس و اضطراب را بيان كرده و دانش آموزان را به امتحاني بدون اضطراب راهنمايي مي كنيم، هرچند كه نگراني به ميزان كافي مي تواند موتور محركه تلاش و كوشش در راه رسيدن به موفقيت ها باشد.
نگراني: ديويي و ولز (2006) نگراني را نوعي دلواپسي از آينده و وقايع منفي تعريف كردهاند كه يك فعاليت فكري-كلامي شديد را راه اندازي مي كند(ادريسي و همكاران،1394).
استرس: مجموعه فشارهاي وارد بر انسان كه منجر به برهم خوردن تعادل رواني او مي باشد (ذاكر،1391 :958).
اضطراب (anxiety): نوعي احساس بيمناكي، نگراني و ترس كه بدون محرك آشكار مي باشد و اغلب با علايم جسمي هم چون افزايش تعداد ضربان قلب، تعريق، لرزش دست ها، گر گرفتگي، سردي دست ها و پاها و ... همراه است. هم چنين ممكن است با علائم ذهني مثل گيجي، سردرگمي و احساس دوگانه و يا علائم رفتاري مثل برقراري ، تحريك پذيري يا پرخاشگري همراه باشد (ذاكر،1391 :958).
علل اضطراب امتحان:
نداشتن اعتماد به نفس كافي، عدم آمادگي لازم براي امتحان و يا نوع سؤالات، عدم تسلط بر موضوع مورد امتحان، مؤثر بودن آزمون در سرنوشت فرد، تجربه ي امتحاني مشابه، اضطراب والدين و سطح بالاي انتظارات آن ها ، ترس از مقايسه شدن با هم شاگردي ها، ترس از معلم مربوطه، جو رقابتي ناسالم بين دانش آموزان، داشتن تشخيص ضعيف و منفعل، عدم فرهنگ سازي لازم از سوي معلمان، مشاوران و والدين، از مهم ترين علل اضطراب امتحان در دانش آموزان مي باشد (ذاكر،1391 :962).
نقش و وظيفه اولياء در روزهاي امتحان
-اوليــاء در روزهاي امتحان وظايف و نقش هاي خاص بر عهده دارند . آنان ضمن آماده كردن شرايط رواني ، اجتماعي و فيزيكي مناسب ، نبايد اضطراب و هيجان زدگي فرزندان خود را افزايش دهند . اولياء بايد به گونه اي رفتار كنند كه ضمن اينكه نشان مي دهند روزهاي امتحان بايد با تلاش و كوشش مضاعف همراه باشد ، به هيچ وجه نبايد آن را با اضطراب و نگراني و دستپاچگي همراه كنند. والدين بايد با خونسردي و آرامش ، لكن با عزمي راسخ و مصمم، با مسئله ي امتحانات فرزندان خود مواجه شوند، از پرسش هاي مكرر و تذكرات زياد نيز بايد اجتناب نمايند .
-در روزهاي امتحان بايد برحفظ جوّ ملاطفت آميز خانواده تاكيد بيشتري شود . از طريق ابراز لطف نسبت به يكديگر و به خصوص اظهار محبت پدر و مادر نسبت به هم مي توان جوّ عاطفي خوبي را بر خانه حاكم كرد. برخي از همسران اظهار محبت نسبت به يكديگر را مقابل فرزندان خلاف ادب و تربيت مي دانند ، درحالي كه چنين كاري نه تنها تاثير سوء بر تربيت فرزندان ندارد ، بلكه موجب گرمي عاطفي در خانه و اميدواري فرزندان به استحكام پايه هاي خانواده مي شود .
-رفت و آمدهاي خانوادگي و فاميلي نيز در هنگام امتحانات بايد كنترل شود . حتي المقدور بهتر است از رفتن به مهماني يا مهماني دادن ، اجتناب كنيم. در ضمن نبايد به انگيزه امتحان ،فرزندان خود را تنها بگذاريم .
-در مورد غذا، دما، هوا و نور بايد مراقبت هايي داشته باشيم . اتاق ها بايد به گونه اي باشند كه ضمن داشتن دما و نور مناسب، به حدّ كافي در معرض جريان هوا ي تازه نيز قرار بگيرند. گاه كمبود اكسيژن در اتاق ، موجب خواب آلودگي و يا حداقل موجب افت عملكرد مغز ي دانش آموز مي شود .دانش آموزان بايستي صبحانه اي كامل ، رژيم غذايي حاوي لبنيات، به خصوص شير در صورت امكان كشمش و عسل را درتمام فصول سال مخصوصاًفصل امتحانات تجربه نمايند.
نقش و وظيفه ي دبيران و ستاد اجرايي
اگر دبيران محترم و ستاد اجرايي مدارس توصيه هاي زير را مدنظر داشته باشند،
به آرامش بيشتر دانش آموزان در جلسات امتحاني كمك مي نمايند.
- هدف امتحان بايد ارزيابي دانسته هاي دانش آموزان باشد ، نـه نادانسته هاي آن .
- قبل از امتحان اصلي از امتحانات فرضي و آزمايشي به منظور آشنا سازي دانش آموزان با سئوالات و نحوه ي امتحان استفاده كرد.
- بايد از برگزاري امتحانات بسيار سخت اجتناب كرد و در طراحي سئوالات ، متوسط دانش آموزان را در نظر گرفت .
- از برگزاري امتحان با وقت بسيار اندك اجتناب كنيد .
- سؤالات دشوار را بايد در شماره هاي آخر قرار داد .
- نوع و تعداد سئوالات مي بايست با توان ذهني دانش آموزان و مدت زماني كه در اختيار آن قرار داده مي شود، متناسب باشد .
- بايد ترس از شكست را از دانش آموزان دور ساخت .
- از ايجاد رقابت ناسالم در ميان دانش آموزان بايد اجتناب كرد .
- فضا و جوّ حاكم بر جلسه ي امتحان را بايد خيلي دوستانه ، غير رسمي و طبيعي جلوه داد .
- برخورد معلمان و مراقبان با دانش آموزان در كلاس درس و جلسه ي امتحان بايد درست، اطمينان بخش و اميدوار كننده باشد.
- از آنجايي كه اضطراب امتحان با عزت نفس رابطه ي معكوس دارد ،بايد عزت نفس دانش آموزان را افزايش داد .
-بايد ارزيابي شناختي و تصوير ذهني داشن آموزان از خود و توانمندي هايشان را از طريق ارائه ي بازخوردهاي درست ، واقع گرايانه ساخت.
-بايد به دانش آموزان توصيه كرد كه با آمادگي بيشتري در جلسه ي امتحان حاضر شوند ،كمتر به اهميت امتحان فكر كنند و امتحان را صحنه ي مبارزه و جنگ در نظر نگيرند .
- انتظارات و توقعات والدين و معلمان از دانش آموزان بايد متناسب با توانايي ها و استعداد هاي آنها باشد .
- از مقايسه كردن دانش آموزان با همديگر بايد اجتناب كرده در صورت لزوم هر فرد با خودش مورد مقايسه قرار بگيرد .
- از مدرك گرايي و ارزشهاي بيش از اندازه قائل شدن براي نمره بايد اجتناب كرد .
-ب ايد همواره تفاوت هاي درون فردي و بين فردي دانش آموزان را مد نظر قرارداد.
- سرانجام بايد روشهاي درست مطالعه ي هر درس را به دانش آموزان آموزش داد.
نقش و وظيفه ي دانش آموزان و دانش پژوهان
دانش آموزان عزيز، نكات زير را مورد توجه قرار دهند.
پيش از امتحانات بايستي :
- اميدوار و با روحيه باشيد .
- براي مطالعه جايي آرام و با نور كافي انتخاب كنيد .
- "نـه" گفتن را بياموزيد .(به طورقاطع و با خوشرويي به ميهمانان و تلفن كنندگان بفهمانيد كه گرفتاريد )
- توجه خاصّي به مفاهيم اصلي و جزئيات ،نمودارها ، نقشه ها ، جداول و مطالب مهم داشته باشيد و آنها را مورد ارزشيابي قرار دهيد.
- مطالب به ياد سپردني را به چند بخش تقسيم كنيد .
-در هنگام مطالعه يادداشت برداري كنيد .
- از معلم خود بپرسيد كه چه انتظاري از شما دارد؟ (سؤال هاي چهارجوابي ، پاسخ كوتاه يا تشريحي )
- سؤال هاي امتحاني سال هاي پيش را بررسي كنيد .
- سؤال هاي امتحاني را حدس بزنيد و يادداشتهاي خود را مرور كنيد .
- در بارهي آنچه ياد گرفته ايد بينديشيد.
- شب پيش از امتحان خوب بخوابيد .
وقت امتحان :
1- به خداوند توكل كنيد و اعتماد به نفس داشته باشيد .
2- دستورالعمل ها را به دقت بخوانيد .
3- ابتدا سئوالات ساده تر را پاسخ دهيد.
4- همه سئوالات را بخوانيد و پيش از شروع به نوشتن ، پاسخ را در ذهن خود تنظيم كنيد .
5- ابتدا نكات اصلي و برجسته را بنويسيد .
6- فراموش نكنيد كه درك سئوال نصف جواب است .
« هيچ گنجي بدون تحمل رنج و سختي به دست نمي آيد »
منابع:
ادريسي، فروغ و همكاران(1394). مدل ساختاري نظم بخشي هيجاني و علائم اختلال اضطراب فراگير در دانشجويان، فصلنامه مطالعات روان شناسي باليني، شماره20، سال پنجم، پاييز 94،صص226-203.-
ذاكر، محمدرضا (1391). دايره المعارف مشاوره تحصيلي مشاورين،تهران:پليكان.-
كريمي ، عبدالعظيم ؛ " امتحان بدون اضطراب" ، فصلنامه پیوند؛ انتشارات : انجمن اولیاء و مربیان
*مدرس دانشگاه و مشاور خانواده - رئيس اداره مشاوره تربيتي آموزش و پرورش شهر تهران