"راهی به سوی عاقبت خیر"
طنز جالب تر این داستان معرفی این اثر سترگ در سخنرانی آقای دکتر خنیفر سرپرست محترم دانشگاه فرهنگیان است که ایشان فرمودند هر چه من می خواستم بگویم درکتاب آقای حداد عادل گفته شده است این عنوان کتابی است از جناب دکتر غلامعلی حداد عادل در ۸۸ صفحه که توسط انتشارات مدرسه وابسته به سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی وابسته به وزارت آموزش و پرورش منتشر شده است.
نویسنده فاضل و طناز و حداد و عادل این کتاب که من ترجیح می دهم آن را "صحیفه حدادیه" بنامم به بیتی از سعدی علیه الرحمه شاعر طنز پرداز شیرازی تمسک جسته که فرموده است :
راهی به سوی عاقبت خیر می رود
راهی به سوء عاقبت، اکنون مخیری
و ایشان راهی را که سوی عاقبت خیر می رود معلوم کرده است یعنی با خواندنکتاب آقای حداد عادل شما در جاده عاقبت بخیری می افتید و در ذیل این عنوان نوشته است :
"در بیان بعضی از مسائل مشکلات آموزش و پرورش "
عنوان این کتاب خودش طنز آلود و خنده دار است.
زیرا مشکلات و مسائل آموزش و پرورش راهی به سوء عاقبت است و نه راهی به سوی عاقبت خیر.
آنچه می تواند راهی به سوی عاقبت خیر باشد نه بیان مشکلات آموزش و پرورش بلکه ارائه راههای برون رفت از مشکلات آموزش و پرورش است.
پس ملاحظه می فرمایید که طنازی آقای حداد از همان عنوان این نوشته پیداست!
نکته طنز آلود دیگر این نوشته قیمت آن است که انتشارات مدرسه صد هزار ریال قیمت بر این کتاب گذاشته و یحتمل که می خواسته کسری بودجه را از اینمحل جبران کند.
امروز صبح که ما وارد جلسه مشترک شورای معاونان و مدیران کل استان ها شدیم تنها کتاب حاضر بر روی میزها همین صحیفه مبارکه حدادیه بود .
نگارنده طناز در بیان حال و روز وزرای آموزش و پرورش فرموده اند حال وزرای این دستگاه مصداق مردانی است که در مجردی به آینده و در روزگار تاهل به گذشته فکر می کنند و شاید همین تلقی یاس آلود باعث شده که ایشان به جای پرداختن به راه حل ها به ساخته و پرداخته کردن مشکلات در حوزه های معلم، اقتصاد آموزش و پرورش، دانشگاه فرهنگیان، آموزش در روستاها، آموزش در مناطق دو زبانه، تعطیلی پنجشنبه ها و مساله تربیت پرداخته است. امروز صبح که ما وارد جلسه مشترک شورای معاونان و مدیران کل استان ها شدیم تنها کتاب حاضر بر روی میزها همین صحیفه مبارکه حدادیه بود
طنز بزرگ این کار سترگ این است که نویسنده عزیز ما مخاطب این نوشته را مدیران این دستگاه اجرایی فرض کرده و گفته چون مسئولیت اجرایی مجالی برای فکر کردن به آنها نمی دهد ایشانخواسته به آنان با این وسیله کمکی بکند یعنی ایشان با بیان چند مشکل خواسته هزاران مشکلی را که مدیرانآموزش و پرورش با آنها دست به گریبان اند به آنان گوشزد کند.
ملاحظه می فرمایید که سطح طنز بسیار بالاتر از نوشتههای دخو وگل آقا و توفیق و امثال ذلک است.
نویسنده محترم در بیانمشکل و نشان دادن راه به عاقبت خیر به مصداق :
آنچهدر جوی می دود آب است
وآنچه در چشم می رود خواب است
چشم بسته غیب گفته است.
اینمیران از غیب گویی خود نشان حدت عدالت اینحداد عادل است!
طنز جالب تر این داستان معرفی این اثر سترگ در سخنرانی آقای دکتر خنیفر سرپرست محترم دانشگاه فرهنگیان است که ایشان فرمودند هر چه من می خواستم بگویم درکتاب آقای حداد عادل گفته شده است!
چنانکه ملاحظه می فرمایید بار طنز این ماجرا بسیار بالاست و این ارکستر سمفونیک زمانی کامل تر می شود که به این دو نکته طنازانه سرپرست محترم دانشگاه هم اشاره شود.
یکنکته این است که ایشان فرمودند در حال تدوین برنامه صد ساله برای دانشگاه فرهنگیان هستند و دیگر اینکه ایشان آمادگی دارد که بین بیست تا بیست وپنج هزار دانشجو علاوه بر ظرفیت سالانه دانشگاه دانشجو بپذیرد .
طنز برنامه صد ساله که عالی بود و نمره اش بیست است طنز دانشجو پذیری سخاوتمندانه ایشان هم زمانی معلوممی شود که بدانیم وضع معیشت و خورد و خوراک و خوابگاه و سایر اوضاع دانشجویان دانشگاه فرهنگیان با حداقل استانداردهای تربیت معلم چه اندازه فاصله دارد.
به هر حال سازمان پژوهش و برنامه ریزی با انتشار صحیفه حدادیه و دانشگاه فرهنگیان با شرح و بسط این صحیفه فخیمه گام های بلندی در ادخال سرور در آموزش و پرورش برداشتهاند!
کانال هفت جوش
نظرات بینندگان
۰۹
مطالبات 12ماهه حق التدریس دبیران رسمی بیمه حلبی اتیه معیشت منزلت نامناسب و...
ممنون که این متن را نوشتید.
دکتر حسین خنیفر استاد تمام دانشگاه تهران است. ده ها اثر دارد. صاحب نظر است. اجتهاد کرده حرفی زده است که شاید شما مانند برخی از اعضای محترم شورای معاونین در حال چرت زدن متوجه نشدید.
چرا وفتی دوستان حضرتعالی مثل خانم نخبه نخبه شناس نخبه پرور دی بی ای حرفه ای کسب و کار مربی دانشگاه مهندس مهاجرانی ده ها مصاحبه غیر فنی میکند هیچ حرفی نمی زنید؟ برادر شما خود بخشی از مدیریتی هستید که مسوول ترویج فکر نگارنده کتاب سترگ "صحیفیه حدادیه" هستید.
بدانید که طنزتان طنز نیست. مدیریت شما ودوستانتان طنز است به خدا!.