گروه اخبار / یک نماینده مجلس شورای اسلامی از جمعآوری ۳۰ امضاء برای استیضاح وزیر آموزش و پرورش خبر داد و گفت: در مهر ماه و بعد از تعطیلات تابستانی مجلس، روند پیگیری و تقدیم استیضاح به هیأت رئیسه را دنبال خواهیم کرد.
هفته دولت مبارک
مدیران محترم خسته نباشید
این نذهبُ واین تذهبُ ؟
" رب قو علی خدمتک جوارحی " شعار مردان خداست برای نوکری و گسترش عدالت و احکام خدا در جامعه.
1) آیا می دانید امام خمینی کبیر ( ره ) صاحبان اصلی و ولی نعمتان نظام و انقلاب را همین مردم می دانست؟ خود را چقدر محبوب ملت می دانید؟ چقدر خود را مورد اعتماد مردم می دانید؟
2) آیا می دانید صندلی هر مدیر روی خون 70 شهید می چرخد؟ آیا هنر مدیریت خود را ادامه راه خون شهدا می دانید؟
3) فکر می کنید اگر نگاه قوم وقبیله ای که آفت نظام اداری و مدیریتی شده در زمان دفاع مقدس بود به پیروزی می رسیدیم؟
4) شما که امانت دار انقلاب و خون شهدائید و الگویی برای مردم و دانش آموزان ما معلمانید فکر می کنید امتیازات و برخورداری تان از بیت المال به اندازه ملت و معلمان هست؟ آیا شکافی با ملت ندارید؟
5) آیا صدای مظلومیت معلمان و اقشار ضعیف و کم در آمد را پشت درهای بسته می شنوید؟
6) آیا شما هم مثل معصومین که با مهربانی و رافت با سائلی که به ایشان بی احترامی می کرد و ناسزا می گفت با مخالف و منتقدتان رفتار می کنید یا زندان و جریمه های قانونی ؟
7) آیا به « اشداء علی الکفار و رحماء بینهم » اعتقاد دارید؟ پس تا کی باید مردم تاوان سختی ها را بکشند؟ آیا زمان آن نرسیده مردم در آرامش و رفاه به سر برند؟ چرا تمام بار سختی ها به دوش مردم و معلمان باشد؟
8) آیا به جز افزایش هزینه های زندگی معلمان و گرانی خدمات دولتی و قضایی برمردم و مالیات های دوسر از معلم و کارمندان اقدامات مناسب دیگری در حق این ملت مظلوم و همیشه در صحنه داشته اید؟
9) آیا همان قدر که به برخی شغل ها ی پرزرق و برق که اختلاس و زیرمیزی نگیرند و سیرتر بخوابند، بها داده شده است به معلمان توجه شده؟ آیا نیاز جامعه به معلم کمتر از پزشک و قاضی و پلیس است؟
آیا می دانید که یک دهم توجه به معلم توجه صد در صدی به آینده فرزند خودتان هست؟ و معلم تنها قشری است که شادی و آرامش را با مردم تقسیم می کند؟
به امید روزی که معلمی هم مثل شغل های پرزرق و برق مهم وکانون توجه قرار گیرد.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
رازی ها، ابو علی سیناها، حسابی ها، ظریف ها، دانشمندان هسته ای و متخصصان موشکی ایران اسلامی در گذشته، حال و آینده در کجا و توسط چه کسانی تربیت شده، می شوند و خواهند شد؟
تردیدی نیست که رازی ها، ابو علی سیناها، حسابی ها، علیمرادی ها، طهرانی مقدم ها و ظریف های حال و آینده کشور پیش از راه یافتن به دانشگاه، قریب به 12 سال از دوران آموزشی و تربیتی خود را در جایی به نام مدرسه، تحت نظارت وزارتی به نام آموزش و پرورش و با هدایت افرادی به نام معلم می گذرانند. این بدان معنی است که بخشی مهمی از دوران سرنوشت ساز و حیاتی زندگی بشر یعنی کودکی و نوجوانی در مدرسه و با تلاش های معلمان سپری می شود. از این رو، مدرسه به عنوان سخت افزار تعلیم و تربیت و معلم به عنوان نرم افزار و عنصر کلیدی در فرآیند پرورش و شکوفایی استعداد های فرزندان ایران اسلامی می بایست در انقلاب فرهنگی مان در این 36 سال بیشتر مورد توجه همگان قرارمی گرفت.
متاسفانه به اعتراف اکثر صاحب نظران، کارشناسان و حتی خود جناب آقای دکتر فانی، وزیر محترم آموزش و پرورش، توجه جدی به امر آموزش و پرورش، مدرسه و به ویژه منزلت، معیشت و مقام والای معلم، به عنوان استاد اول، از دوران تاریک پیش از انقلاب تا کنون مغفول واقع شده است، به طوری که در حال حاضر انتقادات و اعتراضات جدی ای هم از جانب معلمان و هم از جانب نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی نسبت به این بی توجهی ها و بی عدالتی ها در پرداخت حقوق معلمان در مقایسه با سایر کارمندان دولت وجود دارد.
به نظر می رسد در طی این سال ها ، سیاست گذاران و تصمیم گیران امر تعلیم و تربیت در مقام عمل نسبت به جایگاه والا و با اهمیت پرورش رازی ها، حسابی ها و علیمرادی ها آگاهانه و عامدانه غفلت می ورزند، گویی که هنوز به باور و یقین نرسیده و یا اینکه فراموش کرده اند که خود نیز روزی در مدرسه و نزد معلم تلمذ می نمودند. مثال آنان به کودکانی ماند که با اندکی بزرگ تر شدن و بی نیاز شدن از شیر مادر، اهمیت حیاتی شیر مادر را انکار کرده و آن را کم ارزش می شمرند و حا لا که به جای شیر مادر غذا می خورند، گمان برده اند که این دومی از آن اولی اولاتر است.
در نظام تعلیم و تربیت ما نیز همین گونه است. یعنی اساتید دانشگاه که معلمان ثانی محسوب می شوند، ضمن احترام به جایگاه والای آنان، بسیار با ازرش تر از معلمان آموزش و پرورش به حساب آمده و چند برابر آنها حقوق و مزایا دریافت می نمایند.
36 سال از انقلاب فرهنگی می گذرد، اما هنوز موثرترین متولی فرهنگی، یعنی معلم، دغدغه معیشت و نان دارند.
آیا زمان آن نرسیده که چشمان آلوده به سیاست شسته شده و جور دیگری ببینیم ؟
مکتب ما انسان سازی است، پس معلم انسان ساز نباید از فقر و فرق رنج برده و احساس تبعیض کند. شغلی به مهمی شغل انبیا نباید حقوقی در شان فقرا داشته باشد.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
گروه اخبار /
به گزارش خبرنگار پارلمانی خبرگزاری فارس، جمعی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی طرح استیضاح علی اصغر فانی وزیر آموزش و پرورش را مجددا کلید زدند.
این طرح استیضاح تاکنون به امضای 25 نماینده مجلس رسیده و طبق گفته طراحان قرار است امضاهای آن افزایش یابد.
در همین زمینه حجتالاسلام سید مهدی موسوینژاد نماینده مردم دشتستان در مجلس شورای اسلامی در گفتوگو با خبرنگار فارس، گفت: این استیضاح در دفعه گذشته حائزی رای مثبت نمایندگان نشد اما این بار مخالفان استیضاح ابراز پشیمانی کرده و آمادگیشان را برای انجام استیضاح اعلام کردند.
وی علت تغییر نظر برخی نمایندگان را این گونه عنوان کرد که عدم تحقق وعدههای وزیر و ادامه یافتن مشکلات فرهنگیان از جمله دلایل تغییر رویکرد نمایندگان است.
این نماینده مردم در مجلس عدم درست گزینش نیروها، بیشتر شدن مشکلات و دغدغههای فرهنگیان و انتصاب مدیران سیاسی را از دیگر دلایل استیضاح وزیر آموزش و پرورش عنوان کرد.
انتهای پیام/
گروه اخبار / « مرکز بررسی های استراتژیک ریاست جمهوری » طی نامه ای از « گروه صدای معلم ( سخن معلم ) » درخواست نموده است تا در نشست هم اندیشی این نهاد به منظور بررسی « لایحه ی دائمی شدن قانون اصلاح قانون تاسیس و اداره مدارس ، مراکز آموزشی و مراکز پرورشی غیردولتی » حضور یابد .
متن این دعوت به شرح زیر است
"نخستین درد" را « اعتقاد » به « الگوی کامل» می دانم
تفکری که می گوید یک فرد یا باید از همه لحاظ الگو باشد یا اساساً الگو نیست. تفکری که انسان ها را « همه » یا « هیچ » می کند. تفکری که هرگز نمی پذیرد انسان ها، « مجموعه ای از خوبی ها و بدی ها» هستند و اساساً « انسان بودن » یعنی ترکیب این دو که اگر چنین نبود، یا شیطان بودیم و یا فرشته.
این تفکر هزینه های زیادی را به جامعه ما تحمیل کرده است. برای جست و جوی الگو نیازمند باستان شناسی تاریخی هستیم. جست و جوی کسانی چنان دوردست، که بدیهایشان محو شده و تنها فسیلی از خوبیهایشان بر جای مانده باشد.
در اثر همین تفکر است که از انسان های زنده تقدیر و تجلیل نمی کنیم. چه آنکه می ترسیم امروز تحسینش کنیم و فردا حرفی بزند یا کاری بکند که به مذاق ما خوش نیاید. فقط وقتی مرد و مطمئن شدیم دیگر کاری نمی کند و حرفی نمی زند، او را – البته با یک زندگی نامه ی سانسور شده – به الگوی جامعه بدل می کنیم.
نیاموخته ایم که یک نفر می تواند معتاد باشد، اما فلسفه را خوب بفهمد.
یک نفر می تواند الکلی باشد،اما خوب شعر بگوید.
یک نفر می تواند خیانتکار باشد، اما ریاضی را خوب بیاموزد.
یک نفر می تواند نماز نخواند،اما اقتصاد را خوب بفهمد.
دلیل نمی شود « آنچه خوبان همه دارند » را « من و تو » یک جا داشته باشیم.
با تمام وجود بر این باورم که جست و جوی کسی که – به سلیقه ی ما – هیچ ایرادی ندارد و سراپا حسن است، ریشه ی « بت سازی » و « بت پرستی » است.
"دومین درد" را « ظاهربینی و کوته نظری » می نامم.
ایرادهای جزئی کوچک را « بزرگ » می بینیم و ایرادهای بزرگ پنهان را « کوچک » می پنداریم.
فرهنگی که در آن « دود سیگار را به حلق خود دادن » عیب است، اما « دود خودرو را به حلق خلق دادن » عادی تلقی می شود.
فرهنگی که در آن « مستی از شراب » جرم است، ولی « سرمستی از قدرت »، طبیعی است.
فرهنگی که در آن، « حفظ حجاب » اولویت است، اما « پاکدامنی » به فراموشی سپرده می شود.
فرهنگی که در آن، « کثیفی خانه » زشت است، اما بیرون ریختن زباله از خودرو، زشت تلقی نمی شود.
فرهنگی که در آن، برداشتن یک قطعه از یک کارخانه « دزدی » است، اما خریدن غیر قانونی مجوز یک کارخانه، زیرکی است.
فرهنگی که در آن، اگر « نماز » نخوانی، از حوزه ی دین خارج هستی،اما اگر « غیبت » کردی، « تهمت » زدی و یا " مسخره کردی " همچنان مومنی.
فرهنگی که در آن،به روز « قضاوت »، ایمان داریم، اما صبر نداریم تا « قضاوت در مورد دیگران » را به « روز قضاوت » موکول کنیم.
و بدتر از آن اینکه ،
جامعه، « ایرادهای کوچک آشکار » را تنبیه می کند و « سرطان های بزرگ پنهان » را تجلیل!
چنینمی شود که « دختران با تار موی آشکار » دستگیر می شوند و دزدان، با « دم خروس آشکار » در میانه ی شهر آزادانه می گردند و قدرت نمایی می کنند.
چنین می شود که آن کس که یک نفر را کشته است،اعدام می شود و آن که هر روز صدها سال عمر مردم را در پای اینترنت، به دلیل کندی و کنترل محتوا، تلف می کند، آزادانه به زندگی اش ادامه می دهد.
به نظر می رسد این نگرش فرهنگی، ریشه ی تاریخی نیز دارد. چنانکه ظاهراً از زمان سعدی،عادت ما بر آن بوده که « سنگ ها » را می بسته ایم و « سگ ها » را رها می کرده ایم…
و در فرهنگی که مردم «به ظاهر» نگاه می کنند، « اشتباهات کوچک » را بزرگ می شمارند و « گناهان بزرگ » را نادیده می گیرند، فرهنگی که تو را معصوم می خواهد و به تو « حق خطا کردن » نمی دهد،باید هر روز یک «ماسک» بر چهره بزنی.
هیچ کس واقعیت تو را نمی داند.
در خانه به شکلی زندگی می کنی و در بیرون شکل دیگر.
با هر گروه از دوستانت به شکلی حرف می زنی.
در رسانه ها یک حرف می زنی و در زندگی شخصی به شکل دیگری زندگی می کنی.
در ورود به سازمان خود، چادر بر سر می کنی و شب هنگام، در مهمانی ها پرسه می زنی…
گویی که بالماسکه ی بزرگی در کار است.
بالماسکه ای که میلیون ها نفر در آن نقش ایفا می کند.
هر یک نقابی بر چهره،
نه برای یک شب؛
که تا لحظه ی مرگ.
" برگرفته از کتاب فرهنگ سنگ و سگ "
گروه اخبار /
علی اصغر فانی وزیر آموزش و پرورش در همایش قرارگاه مشترک راهیان نور که در سالن شهید فهمیده بسیج مستضعفین برگزار شد اظهار داشت: 650 هزار نفر از دانش آموزان را تا شهریور ماه به اردوهای راهیان نور خواهیم فرستاد و خوشبختانه تا کنون هیج حادثه دلخراشی برای کاروانهای راهیان نور نیفناده است.
وی ادامه داد: امسال دانش آموزان قریب به 5 میلیارد تومان مشارکت در اردوهای راهیان نور داشتند.
وزیر آموزش و پرورش گفت: ترویج روحیه گذشت، انتقال فرهنگ ایثار رزمندگان، ترویج فرهنگ ایثار و شهادت و تقویت زندگی دسته جمعی از پیامهای راهیان نور است.
روز یکشنبه ۲۵ مرداد بار دیگر گروهی از مربیان پیش دبستانی و معلمان شرکتی در مقابل مجلس تجمع کردند؛ گروه هایی از مربیان پیش دبستانی که تقریبا ۹۰ درصد آنها را زنان تشکیل می دهند و از فروردین ۹۴ تا کنون چندین بار در برابر مجلس تجمع کرده اند. تجمع کنندگان که از حمایت برخی از نمایندگان مجلس برخوردارند، به برگزاری آزمون استخدامی آموزش و پرورش که حدود ۱۸۰ هزار داوطلب در آن ثبت نام کرده اند معترضند.
آنها خواهان استخدام بدون آزمون و یا برگزاری آزمون ویژه مربیان پیش دبستانی و نیروهای شرکتی، برداشته شدن شرط سنی برای شرکت در آزمون و افزایش سهمیه جذب نیروی زن در برخی شهرها مانند تهران هستند. بر اساس برخی برآوردها تعداد مربیان پیش دبستانی متقاضی استخدام حدود ۴۰ هزار نفر است.
مشکلات مربیان پیش دبستانی از سال ۱۳۸۶ آغاز شد. در این سال آموزش و پرورش تصمیم گرفت که کلاس های پیش دبستانی در مدارس دولتی را برچیند. مديران مدارس ابتدايي معمولا با كسب مجوز از اداره، يكي از اتاقهاي دبستان را به كلاس آمادگي اختصاص ميدادند و با اخذ شهريه منصفانه اي کلاسی در یکی از اتاق های مدرسه تشکیل می دادند و یک مربی را به صورت غیر رسمی سرکلاس می فرستادند. قسمتی از درآمد این کلاس را هم صرف هزینه های مدرسه می کردند.
شش ساله شدن دوره ابتدایی در سال ۹۱ ديگر فضايي براي تشكيل كلاسهاي پيشدبستاني ضميمه، باقي نگذاشت. مقامات آموزش و پرورش هم اعلام كردند كه پيشدبستاني يك دوره رسمی و غيرالزامی است و وظيفه آموزش و پرورش فقط تهيه محتواي آموزشي و صدور مجوز براي مراكز پيشدبستاني غيرانتفاعي است.به این ترتیب پیش دبستانی به مدارس غیر انتفاعی واگذار شد.
هفته گذشته عبدالوحید فیاضی سخنگوی کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس از سوی اعضای این کمیسیون، پنج ایراد به آزمون جذب نیرو در آموزش و پرورش وارد کرد. نماینده نور درمجلس گفت: "در جلسه با معاونان آموزش و پرورش درباره استخدام ۵ هزارنفر معلم که قرار است اجرایی شود صحبت و ۵ ایراد به قوانین این استخدام و جذب نیرو وارد شد." مهم ترین ایرادهای کمیسیون به آموزش و پرورش، عدم رعایت اولویت استخدام مربیان پیش دبستانی و اعمال شرط سنی و جذب نیرو بدون توجه به نیاز مناطق بود.
بین مجلس و وزارت آموزش و پرورش بر سر تعریف اولویت استخدام مربیان پیش دبستانی اختلاف نظر وجود دارد و هرکدام از دو نهاد تفسیر متفاوتی از مصوبه مهرماه ۹۱ مجلس با موضوع تعیین تکلیف مربیان پیش دبستانی دارند. خود مصوبه هم دارای تناقض درونی است و مثل مصوبه های مشابه با عجله و بدون نگاه کارشناسی تهیه شده است.
در مصوبه مجلس، وزارت آموزش و پرورش موظف است در اجرای تبصره دو ماده ۵۱ قانون برنامه پنج ساله پنجم و بند ج ماده 24 قانون مدیریت خدمات کشوری، حداکثر ظرف دو سال تمامی مربیان پیشدبستانی و نیروهای خرید خدمت آموزشی که با آموزش و پرورش همکاری داشتند را از طریق برگزاری آزمون و با در نظر گفتن شرایط مندرج در مواد دو و سه قانون تعیین تکلیف استخدامی معلمان حقالتدریس و... مدرک، رشته تحصیلی، جنسیت، نیاز منطقهای و سنوات همکاری با آموزش و پرورش در اولویت استخدام قرار دهد.
جلسه مشترک معاونان وزیر آموزش و پرورش با کمیسیون آموزش بار دیگر روز یکشنبه ۲۵ مرداد برگزار شد. که باز هم به نتیجه مشخصی نرسید. علی اصغر فانی وزیر آموزشوپرورش در پاسخ به انتقادهای مربیان پیش دبستانی و نمایندگان مجلس در باره شرایط برگزاری آزمون استخدامی گفت: "متناسب با سنواتی که مربیان پیشدبستانی با آموزش و پرورش همکاری داشتهاند، تا سقف ۲۰ درصد به نمره آنها اضافه میشود... مصوبه مجلس نیز همین است که در هر آزمون استخدامی که آموزش و پرورش برگزار میکند، مربیان پیشدبستانی در اولویت باشند و به وسیله درصد افزایش نمره در آزمون این اولویت را قائل شدیم."
سید محمد بطحایی معاون توسعه مدیریت و پشتیبانی وزارت آموزش و پرورش می گوید: "مربیان پیشدبستانی و نیروهای شرکتی که در آموزش و پرورش کار کردهاند و شرایط قانون مجلس را دارند، سنوات خدمت به شرط سنی آنها اضافه میشود. بهعنوان مثال اگر فردی ۵ سال سابقه کار دارد و شرط سنی برای دارندگان مدرک لیسانس حداکثر ۳۰ سال است، سقف سنی برای این فرد ۳۵ سال لحاظ میشود و حداکثر سقف سن در این گونه موارد هم ۴۰ سال تعیین شده است".
محمدحسین سلیمی جهرمی رئیس مرکز برنامه ریزی و منابع انسانی وزارت آموزش و پرورش هم گفته است: "افرادی همچون مربیان پیشدبستانی هرچقدر سنوات داشته باشند از سن فعلی آنها کم میشود."
مطابق قانون شرط سنی شرکت در آزمون برای فوقدیپلم ۲۵ سال، لیسانس ۳۰ سال و فوقلیسانس ۳۵ سال است و مدت خدمت نظام وظیفه افراد به آن اضافه میشود.
در قانون مدیریت خدمات کشوری، امور کشور به سه دسته تقسیم شده است : ۱- امور حاکمیتی. ۲- امور اجتماعی، فرهنگی و خدماتی. ۳- امور زیربنایی. در این قانون، آموزش و پرورش عمومی و فنی و حرفه ای، جزء امور اجتماعی، فرهنگی و خدماتی طبقه بندی شده اند. مطابق ماده ۲۴ قانون مدیریت خدمات کشوری که در مصوبه مجلس به آن اشاره شده است، تعداد مجوزهای استخدامی...به نحوی تعیین گردد که تعداد کارمندان دستگاههای اجرائی که به هر نحو حقوق و مزایا دریافت می کنند و یا طرف قراداد میباشند هر سال یه میزان دو درصد در امور غیر حاکمیتی نسبت به سال قبل کاهش یابد.
به زبان ساده، اگر آموزش و پرورش را یک دستگاه غیر حاکمیتی بدانیم که در ماده ۹ قانون مدیریت خدمات کشوری صراحتا به آن اشاره شده است، سالانه باید ۲ درصد معادل ۲۰ هزار نفر از کارکنان آن کاسته شود. هرسال حدود ۳۰ هزار نفر از کارکنان آموزش و پرورش به طور طبیعی بازنشسته می شوند. طبق قانون مدیریت خدمات کشوری برای کاهش سالانه ۲ درصد، باید در مقابل خروج هر ۳ نفر، یک تن استخدام شود. اما برخی نمایندگان مجلس این فرمول را قبول ندارند. یک نماینده مجلس دوشنبه ۱۹ مرداد خطاب به وزیر آموزش و پرورش گفت: "اعلام کسری شما به صورت رسمی حدود ۷۷۰ هزار ساعت است و این یعنی ۶۵ هزار معلم کم داریم."
کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس اکنون در حال تهیه طرح الزام آموزش و پرورش به استفاده از مربیان پیش دبستانی به عنوان معلم حق التدریس است. این طرح که یک فوریت آن تصویب شده قرار است تا قبل از آغاز سال تحصیلی جدید در صحن علنی مجلس مطرح شود. در حال حاضر آموزش و پرورش با استفاده از نیروهای بازنشسته و اضافه کار معلمان شاغل کمبود های خود را جبران می کند. مطابق این طرح که به گفته نمایندگان بارمالی برای آموزش و پرورش ندارد و خلاف ماده 75 قانون اساسی نیست، آموزش و پرورش ملزم می شود که از نیروهای پیش دبستانی به عنوان نیروی حق التدریس به جای بازنشستگان آموزش و پرورش استفاده کند.
اشتغال حق مربیان پیش دبستانی، معلمان شرکتی و همه شهروندان جویای کار است. میزان بیکاری در بین فارغ التحصیلان دانشگاه ها بر اساس برخی آمارها ده برابر افراد با تحصیلات پایین تر است. نمایندگان مجلس باید به فکر اشتغال شهروندان باشند، اما سیاستی که مجلس در ۱۱ سال گذشته در قبال آموزش و پرورش داشته و هنوز هم ادامه می دهد سیاست "درهای باز" است. به نظر می رسد تعدادی از نمایندگان، آموزش و پرورش را بنگاه کاریابی تصور کرده اند.
پرسش این است که چرا حل معضل بزرگ و پیچیده بیکاری را از ضعیف ترین و پر مساله ترین و عیالوار ترین وزارتخانه دولت انتظار دارند؟
آموزش و پرورش از عدم توازن نیرو رنج می برد. در برخی مناطق با کمبود شدید نیرو مواجه است اما در مناطق دیگر صدها نیروی مازاد دارد. دخالت های ریز مجلس در استخدام نیرو که از زاویه کمک به اشتغال فارغ التحصیلان بیکار صورت می گیرد، اشتباه است. مصوبه های استخدامی پی در پی و غیر کارشناسی مجلس از سال ۸۳ تاکنون، مشکلات نیروی انسانی وزارت آموزش و پرورش را پیچیده تر کرده است. نیروهایی که در این ۱۰ سال از مجاری مختلف جذب شده اند اغلب فاقد توان حرفه ای و تخصصی بوده و در برخی موارد افراد دارای مدرک تحصیلی غیر مرتبط و حتی کارکنان خدماتی و آشپز و راننده به عنوان آموزگار استخدام رسمی شده اند. استخدام های جدید عدم توازن نیرو را بیشتر می کند.
روز
گروه اخبار / در نوزدهم تیرماه سال جاری ، کلیپی از حجت الاسلام والمسلمین رفیعی در سخن معلم با عنوان « شبکه 5 صدا و سیما و حقوق معلمان » منتشر گردید . ( این جا ) متعاقب آن یادداشت های مختلفی در این رسانه و در نقد سخنان ایشان منتشر شد .
به تازگی حجه الاسلام و المسلمین ناصر رفیعی درجمع دانشجو معلمان دانشگاه فرهنگیان کرمان به این اعتراضات پاسخ گفته و از معلمان عذرخواهی نموده است .
« گروه سخن معلم » از پاسخگویی و نیز عذرخواهی ایشان تشکر و قدردانی می کند .