يكي از مولفههايي كه بايد در آموزش و پرورش دولت يازدهم به جد مورد بررسي قرار گيرد، سازوكار انتخاب و انتصاب مديران آموزش و پرورش و مقايسه آن با مديران دولتهاي گذشته است. صاحب نظران حوزه تعليم و تربيت، بالاتفاق مديريت در آموزش و پرورش به استثناي دوران سازندگي را قابل دفاع نميدانند. با اين وجود مديريت سطوح پاييني و مياني در آموزش و پرورش تا پايان دولت هشتم به سمت كيفي شدن تمايل داشت.
با روي كار آمدن دولت نهم و با گماردن يكي از مديران خرد به مقام عالي وزارت؛ به يكباره، كيفيت در مديريت آموزش و پرورش افت پيدا كرد و با وجود تغييرات مكرر در سطح وزارت؛ اين افت كيفي در سطوح مياني و پاييني تا دولت يازدهم همچنان مشهود بود.
رييس دولت دهم به اين نتيجه رسيد كه سكان وزارت آموزش و پرورش را به دكتر حاجيبابايي بسپارد. حاجي بابايي با داشتن چندين دوره سابقه نمايندگي مجلس و همچنين پست مديريتي در آموزش و پرورش توانست منشا تغييراتي در آموزش و پرورش بشود. شايد بتوان دوران حاجيبابايي را يكي از چالش برانگيزترين دوران وزارت وزراي آموزش و پرورش تا قبل از سال ٩٢ دانست. وزارت حاجيبابايي با كمبود بودجه دولت به دليل تحريمها مواجه بود. او با طرحها و ايدههاي بلندپروازانه بر كرسي وزارت تكيه زد و سعي داشت در كوتاهمدت؛ طرحها و ايدههاي بلندپروازانه خود را عملي كند. طرحهايي كه به كار كارشناسي طولانيمدت نياز داشتند. منتقدان وي، فضاي بسته و غيرانتقادي در آموزش و پرورش را با عملكرد عجولانه وي در انجام طرحها با هم گره زدند. بهطوريكه عملكرد وزارتخانه آموزش و پرورش، تقريبا سوژه هميشگي روزنامههاي منتقد دولت دهم بود.
بدون شك اجراي طرحهاي عجولانه و هزينهبردار هوشمندسازي مدارس، تغيير سيستم نظام آموزشي و ايدههايي از اين دست هرگز قابل دفاع نيست. هزينههاي ميلياردي هوشمندسازي مدارس در سيستمي كه معلمانش، با ابتداييترين ترفندهاي يادگيري الكترونيكي ناآشنا هستند، هرگز توجيهپذير و حاصل يك خرد جمعي نيست. تغيير سيستم نظام آموزشي از نظام ٥-٣-٣ به ٦-٣-٣، يك الگوبرداري عجولانه از سيستمهاي آموزشي دنيا است. هوشمندسازي مدارس، ترجمهاي ناكارآمد از دستورالعمل هوشمندسازي مالزي بود.
حاجيبابايي از اختيارات خود براي تعيين كادر مديريتي در وزارتخانه بهخوبي استفاده كرد. معاونت مالي وي توانست در دو سه مرحله، قوانين و بخشنامههاي معطل مانده حقوقي را وارد حكم كارگزيني كند. شجاعت وي در اجراي بخشنامههاي اجرانشده، ستودني است. ارايه بيمه طلايي يكي از بزرگترين دستاوردهاي رفاهي وي بود. الزام مديران مياني به پذيرايي از فرهنگيان در تعطيلات سال نو و ماه مبارك رمضان، باعث رضايت خاطر و احساس تشخص فرهنگيان شد. او توانست با استفاده از لابي قدرتمند، توجه مجلسيان را بهخود جلب كند. وزير دولت دهم با وجود تغييرات قابل قبولي كه در سطح مديريت كلان ايجاد كرد ولي نتوانست در سطح مديران مياني و پاييني، تغييرات محسوسي را ايجاد كند. شايد يكي از دلايل عدم موفقيت وي در پيشبرد برنامههايش، ناكارآمدي مديرانش بود.
دكتر فاني در حالي وزارت آموزش و پرورش دولت يازدهم را برعهده گرفت كه آموزش و پرورش از دستمزد پايين پرسنل، عدم توزيع مناسب نيروي انساني، كمبود فضاي آموزشي، نداشتن اعتبار كافي براي پرداخت سرانه دانشآموزي، تحولات غيركارشناسي هوشمندسازي و تغيير نظام آموزشي، نبود امنيت شغلي براي فعالان صنفي و... رنج ميبرد.
فاني با وجود حضور در جبهه اصلاحطلبان، بهراحتي توانست از مجلس راي اعتماد بگيرد. اين راي اعتماد هزينههاي بسياري را بر وي مترتب كرد. فاني قبل از اخذ راي اعتماد مدعي بود كه با برنامهاي ويژه و مطالعاتي براي اصلاح امور آموزشي و مالي؛ پيشنهاد وزارت را پذيرفته است. حتي برنامه ارايه شدهاش به مجلس نيز داراي اهداف رفتاري قابل قبولي بود. با اين وجود وي عملا نتوانست در زمينه مسائل مالي تغييراتي ايجاد كند. درب صندوق ذخيره فرهنگيان همچنان بر همان پاشنه ميچرخد. قوانين و بخشنامههاي مربوط به اصلاح دستمزد مطابق با قانون مديريت خدمات كشوري، همچنان بر زمين مانده است. خدمات درماني و رفاهي، كمرنگ يا بهطور كلي بيرنگ شده است. فاني با وجود تعامل فراوان با مجلسيان و كسب دوباره راي اعتماد در جلسه استيضاح؛ هرگز از لابي مناسبي براي اختصاص بودجه به آموزش و پرورش برخوردار نبوده است.
فعالان صنفي، وي را مردي از جنس آموزش و پرورش ميشمردند، با اين وجود وي نتوانست رضايت خاطر اين منتقدان ديروز و حاميان امروز وزارتخانه را كسب كند. سطوح مديريتي مياني در آموزش و پرورش دولت يازدهم از نظر كيفي، رشد قابل قبولي داشته است ولي متاسفانه در سطح كلان قابل قبول نبوده است.
با وجود برخورداري از تيمي كارشناس در روابط عمومي، نتوانسته از ظرفيتهاي لازم استفاده كافي را ببرد.
عملكرد نامحسوس روابط عمومي باعث آزردگي فرهنگيان نسبت به وزارتخانه شده است. توهين به فرهنگيان توسط رسانه ملي از اين جمله است. امروزه دستگاههاي مختلف به كمك رسانهها سعي در ارتقاي جايگاه و منزلت خويش را دارند. ضعف روابط عمومي آموزش و پرورش در اين زمينه قابل پذيرش نيست.
كارنامه فاني در زمينه حفظ حرمت و شأن معلم درخشان است. در جريان اعتراضات سال تحصيلي گذشته، سيستم بازرسي و حراست نهايت همكاري را داشتند. در ابتداي سال جاري، مقام معظم رهبري و رياستجمهوري، در زمينه شأن و جايگاه معلمان سخنان ارزشمندي داشتند. پيشبيني ميشد وزير با استفاده از نظرات رهبر و رييسجمهور، اقدامات مثبتي در جهت تحقق خواستههاي فرهنگيان انجام دهد. فرمايشات مقام معظم رهبري و رياستجمهوري فرصت مناسبي براي ارتقاي جايگاه آموزش و پرورش بود. وزارت آموزش و پرورش از اين نظرات بهرهاي نجست و تبليغات وزارتخانه فاني تنها شامل پخش تكراري پيام بازرگاني در زمينه رتبهبندي معلمان شد.
مديريت مالي و رفاهي وزارت آموزش و پرورش در دولت يازدهم، نهتنها درخشان نيست بلكه نسبت به تيم مالي و رفاهي دولت دهم، عقبگرد نيز داشته است. در بعد تامين نيروي انساني؛ وزارت آموزش و پرورش توانسته است تاحدودي از نظر كمي، كمبود نيروي انساني ناشي از تغيير سيستم نظام آموزشي را تامين كند.
مواد درسي و محتواي دروس، جوابگوي فرهنگ و نياز امروز جامعه ما نيست. هيچ تغيير خاصي در متون و مواد درسي مشاهده و اعلام نشده است. آموزش و پرورش همانند جامعهمان در يك دوره گذار قرار دارد. نيازهاي جامعه امروزي با ابزار دهههاي قبل تامين ميشود. آموزش و پرورش نياز جدي و ضروري به شكستن بعضي از ساختارها دارد. هنجارها و ناهنجارها تعديل شدهاند.
آموزش و پرورش به وزيري نياز دارد كه جسارت لازم براي شكستن ساختارهاي كهنه و غيرضرور را داشته باشد. شجاعت، توانمندي، جذابيت و جايگاه علمي وزير آموزش و پرورش بايد بهحدي باشد كه بتواند قدرت مقابله با منتقدان و معترضان را داشته باشد. فاني از اين ويژگيها بيبهره است.
روزنامه اعتماد
نظرات بینندگان
امیدواریم این شیوه بدن تعصب ردامه یابد.