بسیار خرسندیم که بار دیگر شاهد شکفته شدن یک نهاد مدنی در عرصه سیاسی کشور هستیم ؛ به عنوان یک تشکل صنفی وسیاسی از برگزاری نخستین کنگره حزب تازه تاسیس اتحاد ملت ایران که متشکل از نیروهای صاحب تجربه ونام واعتبار است ابراز خوشحالی وامیدواری می نماییم و ضمن تیریک به منتخبین نخستین شواری مرکزی و دبیرکل این حزب آرزو می کنیم به پشتوانه این تجربه و دانش و انرژی و در سایه حمایت های دولت تدبیر و امید فعالیت این حزب زمینه ساز و گسترش دهنده مدنیت در جامعه باشد.
« سازمان معلمان ایران » که بار حرکت های صنفی جامعه معلمان و سیاسی را توامان بیش از 15سال است که به دوش می کشد و تلخی ها وشیرینی های کار مدنی را با تمام وجود لمس کرده از حضور بانوان در این حزب واقبال اعضا به چهره شاخص سرکار خانم آذرمنصوری خرسند است و امید دارد این حزب نقش موثری را در راستای ارتقای نقش و جایگاه زنان جامعه ما در عرصه سیاسی ایفا نماید ؛ هم چنین به عنوان یک تشکل فرهنگی از حضور دو چهره فعال زنان فرهنگی خانم ها راکعی و آغاجری در جمع شورای مرکزی بسیار خوشحال هستیم و امیدواریم حضور این دو بزرگوار و سایر چهرهای فرهنگی به تعادل ابعاد فعالیت های این حزب و دست یابی جایگاه مناسب آموزش وپرورش در احزاب یاری رساند.
نکته دیگر حضور جوانان در ترکیب این حزب به ویژه شواری مرکزی است که جای تقدیر و امیدواری دارد . جوانان خوش نامی که الگوی کار حزبی و سیاسی برای نسل سوم ما خواهند بود و سرمایه ای خواهند شد برای رسیدن به ایرانی آباد و آزاد و توسعه یافته که کرامت انسانی در پرتوی مدنیت و دموکراسی و قانون پاس داشته شود.
« سازمان معلمان ایران » ضمن آرزوی موفقیت برای حزب اتحاد ملت ایران آمادگی خود را برای تعامل دوجانبه اعلام می دارد و بر اساس مرام نامه و اساس نامه خود که بر مشی و رویکرد اصلاح طلبی در عرصه صنفی و سیاسی تاکید می ورزد ، امیدوار است این تعامل ما را در مسیر اصلاح یاری رساند .
4/ 6 / 1394
گروه اخبار / یک نماینده مجلس شورای اسلامی از جمعآوری ۳۰ امضاء برای استیضاح وزیر آموزش و پرورش خبر داد و گفت: در مهر ماه و بعد از تعطیلات تابستانی مجلس، روند پیگیری و تقدیم استیضاح به هیأت رئیسه را دنبال خواهیم کرد.
هفته دولت مبارک
مدیران محترم خسته نباشید
این نذهبُ واین تذهبُ ؟
" رب قو علی خدمتک جوارحی " شعار مردان خداست برای نوکری و گسترش عدالت و احکام خدا در جامعه.
1) آیا می دانید امام خمینی کبیر ( ره ) صاحبان اصلی و ولی نعمتان نظام و انقلاب را همین مردم می دانست؟ خود را چقدر محبوب ملت می دانید؟ چقدر خود را مورد اعتماد مردم می دانید؟
2) آیا می دانید صندلی هر مدیر روی خون 70 شهید می چرخد؟ آیا هنر مدیریت خود را ادامه راه خون شهدا می دانید؟
3) فکر می کنید اگر نگاه قوم وقبیله ای که آفت نظام اداری و مدیریتی شده در زمان دفاع مقدس بود به پیروزی می رسیدیم؟
4) شما که امانت دار انقلاب و خون شهدائید و الگویی برای مردم و دانش آموزان ما معلمانید فکر می کنید امتیازات و برخورداری تان از بیت المال به اندازه ملت و معلمان هست؟ آیا شکافی با ملت ندارید؟
5) آیا صدای مظلومیت معلمان و اقشار ضعیف و کم در آمد را پشت درهای بسته می شنوید؟
6) آیا شما هم مثل معصومین که با مهربانی و رافت با سائلی که به ایشان بی احترامی می کرد و ناسزا می گفت با مخالف و منتقدتان رفتار می کنید یا زندان و جریمه های قانونی ؟
7) آیا به « اشداء علی الکفار و رحماء بینهم » اعتقاد دارید؟ پس تا کی باید مردم تاوان سختی ها را بکشند؟ آیا زمان آن نرسیده مردم در آرامش و رفاه به سر برند؟ چرا تمام بار سختی ها به دوش مردم و معلمان باشد؟
8) آیا به جز افزایش هزینه های زندگی معلمان و گرانی خدمات دولتی و قضایی برمردم و مالیات های دوسر از معلم و کارمندان اقدامات مناسب دیگری در حق این ملت مظلوم و همیشه در صحنه داشته اید؟
9) آیا همان قدر که به برخی شغل ها ی پرزرق و برق که اختلاس و زیرمیزی نگیرند و سیرتر بخوابند، بها داده شده است به معلمان توجه شده؟ آیا نیاز جامعه به معلم کمتر از پزشک و قاضی و پلیس است؟
آیا می دانید که یک دهم توجه به معلم توجه صد در صدی به آینده فرزند خودتان هست؟ و معلم تنها قشری است که شادی و آرامش را با مردم تقسیم می کند؟
به امید روزی که معلمی هم مثل شغل های پرزرق و برق مهم وکانون توجه قرار گیرد.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
رازی ها، ابو علی سیناها، حسابی ها، ظریف ها، دانشمندان هسته ای و متخصصان موشکی ایران اسلامی در گذشته، حال و آینده در کجا و توسط چه کسانی تربیت شده، می شوند و خواهند شد؟
تردیدی نیست که رازی ها، ابو علی سیناها، حسابی ها، علیمرادی ها، طهرانی مقدم ها و ظریف های حال و آینده کشور پیش از راه یافتن به دانشگاه، قریب به 12 سال از دوران آموزشی و تربیتی خود را در جایی به نام مدرسه، تحت نظارت وزارتی به نام آموزش و پرورش و با هدایت افرادی به نام معلم می گذرانند. این بدان معنی است که بخشی مهمی از دوران سرنوشت ساز و حیاتی زندگی بشر یعنی کودکی و نوجوانی در مدرسه و با تلاش های معلمان سپری می شود. از این رو، مدرسه به عنوان سخت افزار تعلیم و تربیت و معلم به عنوان نرم افزار و عنصر کلیدی در فرآیند پرورش و شکوفایی استعداد های فرزندان ایران اسلامی می بایست در انقلاب فرهنگی مان در این 36 سال بیشتر مورد توجه همگان قرارمی گرفت.
متاسفانه به اعتراف اکثر صاحب نظران، کارشناسان و حتی خود جناب آقای دکتر فانی، وزیر محترم آموزش و پرورش، توجه جدی به امر آموزش و پرورش، مدرسه و به ویژه منزلت، معیشت و مقام والای معلم، به عنوان استاد اول، از دوران تاریک پیش از انقلاب تا کنون مغفول واقع شده است، به طوری که در حال حاضر انتقادات و اعتراضات جدی ای هم از جانب معلمان و هم از جانب نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی نسبت به این بی توجهی ها و بی عدالتی ها در پرداخت حقوق معلمان در مقایسه با سایر کارمندان دولت وجود دارد.
به نظر می رسد در طی این سال ها ، سیاست گذاران و تصمیم گیران امر تعلیم و تربیت در مقام عمل نسبت به جایگاه والا و با اهمیت پرورش رازی ها، حسابی ها و علیمرادی ها آگاهانه و عامدانه غفلت می ورزند، گویی که هنوز به باور و یقین نرسیده و یا اینکه فراموش کرده اند که خود نیز روزی در مدرسه و نزد معلم تلمذ می نمودند. مثال آنان به کودکانی ماند که با اندکی بزرگ تر شدن و بی نیاز شدن از شیر مادر، اهمیت حیاتی شیر مادر را انکار کرده و آن را کم ارزش می شمرند و حا لا که به جای شیر مادر غذا می خورند، گمان برده اند که این دومی از آن اولی اولاتر است.
در نظام تعلیم و تربیت ما نیز همین گونه است. یعنی اساتید دانشگاه که معلمان ثانی محسوب می شوند، ضمن احترام به جایگاه والای آنان، بسیار با ازرش تر از معلمان آموزش و پرورش به حساب آمده و چند برابر آنها حقوق و مزایا دریافت می نمایند.
36 سال از انقلاب فرهنگی می گذرد، اما هنوز موثرترین متولی فرهنگی، یعنی معلم، دغدغه معیشت و نان دارند.
آیا زمان آن نرسیده که چشمان آلوده به سیاست شسته شده و جور دیگری ببینیم ؟
مکتب ما انسان سازی است، پس معلم انسان ساز نباید از فقر و فرق رنج برده و احساس تبعیض کند. شغلی به مهمی شغل انبیا نباید حقوقی در شان فقرا داشته باشد.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
گروه اخبار /
به گزارش خبرنگار پارلمانی خبرگزاری فارس، جمعی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی طرح استیضاح علی اصغر فانی وزیر آموزش و پرورش را مجددا کلید زدند.
این طرح استیضاح تاکنون به امضای 25 نماینده مجلس رسیده و طبق گفته طراحان قرار است امضاهای آن افزایش یابد.
در همین زمینه حجتالاسلام سید مهدی موسوینژاد نماینده مردم دشتستان در مجلس شورای اسلامی در گفتوگو با خبرنگار فارس، گفت: این استیضاح در دفعه گذشته حائزی رای مثبت نمایندگان نشد اما این بار مخالفان استیضاح ابراز پشیمانی کرده و آمادگیشان را برای انجام استیضاح اعلام کردند.
وی علت تغییر نظر برخی نمایندگان را این گونه عنوان کرد که عدم تحقق وعدههای وزیر و ادامه یافتن مشکلات فرهنگیان از جمله دلایل تغییر رویکرد نمایندگان است.
این نماینده مردم در مجلس عدم درست گزینش نیروها، بیشتر شدن مشکلات و دغدغههای فرهنگیان و انتصاب مدیران سیاسی را از دیگر دلایل استیضاح وزیر آموزش و پرورش عنوان کرد.
انتهای پیام/
گروه اخبار / « مرکز بررسی های استراتژیک ریاست جمهوری » طی نامه ای از « گروه صدای معلم ( سخن معلم ) » درخواست نموده است تا در نشست هم اندیشی این نهاد به منظور بررسی « لایحه ی دائمی شدن قانون اصلاح قانون تاسیس و اداره مدارس ، مراکز آموزشی و مراکز پرورشی غیردولتی » حضور یابد .
متن این دعوت به شرح زیر است
"نخستین درد" را « اعتقاد » به « الگوی کامل» می دانم
تفکری که می گوید یک فرد یا باید از همه لحاظ الگو باشد یا اساساً الگو نیست. تفکری که انسان ها را « همه » یا « هیچ » می کند. تفکری که هرگز نمی پذیرد انسان ها، « مجموعه ای از خوبی ها و بدی ها» هستند و اساساً « انسان بودن » یعنی ترکیب این دو که اگر چنین نبود، یا شیطان بودیم و یا فرشته.
این تفکر هزینه های زیادی را به جامعه ما تحمیل کرده است. برای جست و جوی الگو نیازمند باستان شناسی تاریخی هستیم. جست و جوی کسانی چنان دوردست، که بدیهایشان محو شده و تنها فسیلی از خوبیهایشان بر جای مانده باشد.
در اثر همین تفکر است که از انسان های زنده تقدیر و تجلیل نمی کنیم. چه آنکه می ترسیم امروز تحسینش کنیم و فردا حرفی بزند یا کاری بکند که به مذاق ما خوش نیاید. فقط وقتی مرد و مطمئن شدیم دیگر کاری نمی کند و حرفی نمی زند، او را – البته با یک زندگی نامه ی سانسور شده – به الگوی جامعه بدل می کنیم.
نیاموخته ایم که یک نفر می تواند معتاد باشد، اما فلسفه را خوب بفهمد.
یک نفر می تواند الکلی باشد،اما خوب شعر بگوید.
یک نفر می تواند خیانتکار باشد، اما ریاضی را خوب بیاموزد.
یک نفر می تواند نماز نخواند،اما اقتصاد را خوب بفهمد.
دلیل نمی شود « آنچه خوبان همه دارند » را « من و تو » یک جا داشته باشیم.
با تمام وجود بر این باورم که جست و جوی کسی که – به سلیقه ی ما – هیچ ایرادی ندارد و سراپا حسن است، ریشه ی « بت سازی » و « بت پرستی » است.
"دومین درد" را « ظاهربینی و کوته نظری » می نامم.
ایرادهای جزئی کوچک را « بزرگ » می بینیم و ایرادهای بزرگ پنهان را « کوچک » می پنداریم.
فرهنگی که در آن « دود سیگار را به حلق خود دادن » عیب است، اما « دود خودرو را به حلق خلق دادن » عادی تلقی می شود.
فرهنگی که در آن « مستی از شراب » جرم است، ولی « سرمستی از قدرت »، طبیعی است.
فرهنگی که در آن، « حفظ حجاب » اولویت است، اما « پاکدامنی » به فراموشی سپرده می شود.
فرهنگی که در آن، « کثیفی خانه » زشت است، اما بیرون ریختن زباله از خودرو، زشت تلقی نمی شود.
فرهنگی که در آن، برداشتن یک قطعه از یک کارخانه « دزدی » است، اما خریدن غیر قانونی مجوز یک کارخانه، زیرکی است.
فرهنگی که در آن، اگر « نماز » نخوانی، از حوزه ی دین خارج هستی،اما اگر « غیبت » کردی، « تهمت » زدی و یا " مسخره کردی " همچنان مومنی.
فرهنگی که در آن،به روز « قضاوت »، ایمان داریم، اما صبر نداریم تا « قضاوت در مورد دیگران » را به « روز قضاوت » موکول کنیم.
و بدتر از آن اینکه ،
جامعه، « ایرادهای کوچک آشکار » را تنبیه می کند و « سرطان های بزرگ پنهان » را تجلیل!
چنینمی شود که « دختران با تار موی آشکار » دستگیر می شوند و دزدان، با « دم خروس آشکار » در میانه ی شهر آزادانه می گردند و قدرت نمایی می کنند.
چنین می شود که آن کس که یک نفر را کشته است،اعدام می شود و آن که هر روز صدها سال عمر مردم را در پای اینترنت، به دلیل کندی و کنترل محتوا، تلف می کند، آزادانه به زندگی اش ادامه می دهد.
به نظر می رسد این نگرش فرهنگی، ریشه ی تاریخی نیز دارد. چنانکه ظاهراً از زمان سعدی،عادت ما بر آن بوده که « سنگ ها » را می بسته ایم و « سگ ها » را رها می کرده ایم…
و در فرهنگی که مردم «به ظاهر» نگاه می کنند، « اشتباهات کوچک » را بزرگ می شمارند و « گناهان بزرگ » را نادیده می گیرند، فرهنگی که تو را معصوم می خواهد و به تو « حق خطا کردن » نمی دهد،باید هر روز یک «ماسک» بر چهره بزنی.
هیچ کس واقعیت تو را نمی داند.
در خانه به شکلی زندگی می کنی و در بیرون شکل دیگر.
با هر گروه از دوستانت به شکلی حرف می زنی.
در رسانه ها یک حرف می زنی و در زندگی شخصی به شکل دیگری زندگی می کنی.
در ورود به سازمان خود، چادر بر سر می کنی و شب هنگام، در مهمانی ها پرسه می زنی…
گویی که بالماسکه ی بزرگی در کار است.
بالماسکه ای که میلیون ها نفر در آن نقش ایفا می کند.
هر یک نقابی بر چهره،
نه برای یک شب؛
که تا لحظه ی مرگ.
" برگرفته از کتاب فرهنگ سنگ و سگ "
گروه اخبار /
علی اصغر فانی وزیر آموزش و پرورش در همایش قرارگاه مشترک راهیان نور که در سالن شهید فهمیده بسیج مستضعفین برگزار شد اظهار داشت: 650 هزار نفر از دانش آموزان را تا شهریور ماه به اردوهای راهیان نور خواهیم فرستاد و خوشبختانه تا کنون هیج حادثه دلخراشی برای کاروانهای راهیان نور نیفناده است.
وی ادامه داد: امسال دانش آموزان قریب به 5 میلیارد تومان مشارکت در اردوهای راهیان نور داشتند.
وزیر آموزش و پرورش گفت: ترویج روحیه گذشت، انتقال فرهنگ ایثار رزمندگان، ترویج فرهنگ ایثار و شهادت و تقویت زندگی دسته جمعی از پیامهای راهیان نور است.