صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش

شیرزاد عبداللهی / همکار گروه سخن معلم

وقتی توالت رو تی می زدم، حالم در حد سکته بود !

روان شناسی نق زدن و اعتراض در جامعه ایران و فرهنگیان

کاظم عقلمند آبدارچی یک شرکت است. این آبدارچی جوان در فضای مجازی فعال است و چندی پیش هشتمین سالگرد ورود او به این شغل شریف بود. او در صفحه اش نوشت :
 
"روزهای اولی که اومدم شرکت برام غیر قابل تحمل بود که با سن حدود 23  یا 24 سالگی نظافت کنم . به هر حال جوون بودم و پر از غرور  ؛ قشنگ توی خاطرم هست که وقتی مثلا توالت رو تی می زدم حالم در حد سکته بود ، در دستشویی رو می بستم و گریه می کردم .

یه روز به این فکر کردم که من 3 راه دارم :


اول اینکه بی خیال کار بشم و دنبال یه کار جدید باشم که با سوادی که من داشتم کار بهتری نمی تونستم پیدا کنم.

دوم اینکه با نفرت کار کنم و از زمین و زمان شاکی باشم.

سوم اینکه قبول کنم کارم خیلی مناسب نیست ولی باهاش بسازم و با عشق کار کنم.

 

من راه سوم رو انتخاب کردم  . هنوز همون آدمم ، هنوزم یکی از کارام اینکه توالت رو تی بزنم ولی یه فرق بزرگ با اون موقع دارم و اون اینکه با عشق کار می کنم و از درآمدم لذت می برم .
 این روزها دارم با قطره قطره زندگی ام لذت می برم و هیچ وقت حسرت نداشته هام رو نمی خورم ."

فضای مجازی برای خیلی ها جای لاف و گزاف های سیاسی و شخصی و پرخاشگری به این و آن و تندروی و قهرمان بازی است. اما این آبدارچی هر روز برگی از زندگی واقعی خود را به تماشا می گذارد. آقای عقلمند دیپلم ندارد و تازگی بعد از 17 سال دوری از مدرسه ، دبیرستان شبانه می رود تا دیپلم بگیرد.

آقای عقلمند دلش می خواهد کار بهتر و درآمد بیشتری داشته باشد، اما به جای نق زدن و  به جای اینکه زندگی را برخودش و اطرافیانش تلخ کند .دنبال راه عملی برای پیشرفت است. او مثبت اندیش است و به همین خاطر از زندگی لذت می برد. این آبدارچی خوشبخت از کارخودش لذت می برد . آدم وقتی کاری را با علاقه انجام می دهد ، هر قدر کار سنگین باشد ، احساس رضایت می کند .  اگر به کار خود علاقه نداریم یا باید کار را عوض کنیم یا ذهن خود را اصلاح کرده و خودمان  را با همین کار تطبیق بدهیم از انجام ان لذت ببریم.

تعارض بین احساس ما و نوع کاری که انجام می دهیم باعث می شود کارمان بازده نداشته باشد ( زیان به دیگران ) و از نظر روحی و روانی هم عذاب بکشیم (زیان به خود). آقای عقلمند به زندگی عشق می ورزد. دنبال معنای عجیبی برای زندگی نیست.

زندگی واقعی هر یک از ما مجموعه ای از اتفاقات معمولی است. این نگاه من و شما است که به این اتفاقات معنا می دهد. خوردن آش رشته در خانه مادر همسر ، دیدن یک فیلم خوب ، دیدار اتفاقی یک دوست، دود اسپند  خانه مادر، یک فنجان چای با یک لبخند، مهمانی خانوادگی ، قدم زدن در خیابان ، لبخند یک رهگذر  و هزاران اتفاق دیگر خود زندگی است.
 
آبدارچی خودش را با دیگران مقایسه نمی کند. مقایسه با دیگران زندگی را به کام انسان تلخ می کند. مهم نیست خانه شما چقدر می ارزد و در کدام محله شهر زندگی می کنی. اگر قلب من مملو از حسادت است ، همیشه خانه ای بزرگ تر و محله ای گران تر برای مقایسه هست. مهم نیست فیش حقوقی شما یک میلیون است یا چند میلیون . همیشه یک فیش برای مقایسه و غصه خوردن وجود دارد. مقایسه خود با دیگران  انسان را حسود و تنگ نظر می کند.

آقای عقلمند با نفرت کار نمی کند. نفرت به دیگران در درجه اول قلب خود آدم را تیره می کند و توان تفکر منطقی را از بین می برد. فرقی نمی کند نفرت طبقاتی یا نفرت اعتقادی یا نفرت نژادی یا نفرت جنسیتی باشد. تراکم نفرت منجر به خشونت می شود.

پس اگر با خشونت مخالفیم اول نفرت را از قلب خود پاک کنیم.  آقای عقلمند از درآمد اندکش لذت می برد. هیچ کس از درآمد بیشتر بدش نمی آید. احتمالا راه های معقولی برای افزایش درآمد وجود دارد. یک راه این است که دنبال شغل دیگری برویم. اما اگر چاره ای نداریم، با شغل خود کنار بیاییم و زندگی را با نق زدن برخود و اطرافیان تلخ نکنیم.
 
* اگر فکر می کنیم فلان بند قانون در مورد ما اجرا نشده، برای اجرای آن اعتراض کنیم.

* اگر تبعیضی وجود دارد با سند و استدلال بیان کنیم و به دولت فشار بیاوریم .

نق زدن چه فایده دارد؟

*اگر فکر می کنیم راه افزایش حقوق حضور در تشکل ها است عضو تشکل ها بشویم.
* اگر به نظرمان مشکل ریشه سیاسی دارد ، از طریق سیاسی دنبال حقوق خود برویم.
* اگر فکر می کنیم مخالفت با دولت ضروری است به دنبال تغییر دولت برویم.
* اگر فکر می کنیم اعتراض مفید است اعتراض کنیم .
* اگر رفتن راه حل، رفتن دنبال شغل دوم است دنبال شغل دوم برویم .
اگر...

اما اینکه اعصاب خودمان را خرد کنیم و در مدرسه و خانه و تاکسی و مهمانی خودمان را ذلیل و فقیر نشان دهیم، فقط « نوعی خودزنی » است.
اینکه در خیابان پلاکارد بلند کنیم که ما گرسنه ایم ، توهین به خودمان است.
اینکه در نوشته ها خود را مزدبگیر و فرودست و بدبخت و علیل و ذلیل نشان دهیم نشانه « مازوخیسم » است.


آقای عقل مند، روزی که به خاطر شغلش گریه کرد یک راه دیگر هم پیش رو داشت که آن را رد کرد . اینکه کارش را ادامه دهد اما از زمین و زمان شاکی باشد.
 
« نارضایتی » در جامعه ما نوعی « مُد روز » است. آن هم نارضایتی کور . من به کمبود حقوقم اعتراض دارم ،یقه کارمندهای دیگر ، مهندس و پزشک و سوپری محل و فامیل دور و نزدیک را می گیرم . انگار آنها حق مرا خورده اند.


من به جای پرخاش به دیگران باید حق خودم را طلب کنم.
 
همه در جامعه ما شاکی اند. حتی مسئولان هم یاد گرفته اند که شاکی باشند آنها هم در سخنرانی ها انتقاد و گله می کنند. در حالی که وظیفه مسئول انتقاد نیست. رفع مشکلات است.

اغلب این نارضایتی ها و شکایت ها، عامیانه ، بی سروته و  عقیم است. نه منجر به نتیجه ای می شود و نه کسی آن را جدی می گیرد.
 
ظاهرا هیچ کس از کار و شغل و موقعیت خود راضی نیست یا حداقل در ظاهر چنین وانمود می کند. تاجر بازار ، وزیر ، کارخانه دار ، معلم ، کارگر ، همه می نالند. اما شکایت ها فقط به درد تخلیه احساسات می خورد. خیلی ها به زندگی و تفکر این آبدارچی غبطه می خورند.

همه شکایت های ما  یک آدرس دارد : "دولت!" .
همه راه حل ها هم یک آدرس دارد : دولت !
جالب است که ما دولت را هم درد و هم درمان می دانیم.  


هم دولت را ریشه و عامل مشکلات می دانیم و هم از دولت انتظار داریم مثل جادوگران افسانه ای مشکلات ما را حل کند.

ما به عنوان شهروند هیچ مسئولیتی در قبال وضعیت خود نداریم. هیچ کاری از ما بر نمی آید. ما فقط این جمله را تکرار می کنیم : "دولت باید ... " جای این سه نقطه هر چیزی می توانیم بگذاریم.

اگر نق زدن و جمله "دولت باید... " را از ما بگیرند ،حرفهایمان ته می کشد.

 پای حرف و روشنفکر بازی که به میان می آید ژاپن را مثال می زنیم ،اما برای ما مهم نیست که مردم ژاپن برای برخاستن از خاکستر جنگ جهانی چه سختی هایی را تحمل کردند.

از جامعه ژاپن فقط رفاهش را می بینیم اما عمدا چشممان را بر سایر جنبه های زندگی آنها می پوشانیم.

عاشق پیشرفت ها و رفاه کره جنوبی هستیم. اما شعارمان مانند رفقای کره شمالی است و فریاد می زنیم : "فقر را به مساوات تقسیم کنید."

اهل مطالعه هم نیستیم که تاریخ 60 سال اخیر شبه جزیره کره را مطالعه کنیم تا دریابیم که شعار شمالی ها این بود : " ما با فقر مخالف نیستیم با فرق مخالفیم ." و شعار جنوبی ها اقتصاد آزاد و رقابتی و مبارزه با فقر و پذیرش فرق بود.


آخرین اخبار و تحلیل ها در حوزه آموزش و پرورش ایران و جهان در سایت سخن معلم
با گروه سخن معلم باشید .

https://telegram.me/sokhanmoallem


ارسال مطلب برای سخن معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

جمعه, 04 دی 1394 20:10 خوانده شده: 2783 دفعه چاپ

نظرات بینندگان  

پاسخ + +21 -4 --
معلم کلاس اول 1394/10/04 - 20:52
نفس شما از جای گرن بلند میشه . پول فراوان و سفر خارجی و ...... باعث شده خود را روشنفکر بدانید و حتی اجازه به قول شما نق زدن را از ما بگیرید. خوب شد شما مسؤول یا رییس نشدید . اقای شیرزاد بهتره بری مقالات چند سال قبل خود را بخوانید .
پاسخ + 0 0 --
شیرزاد عبداللهی 1394/10/04 - 21:57
درود بر معلم کلاس اول . عرض بتده این است که نق زدن فایده ای ندارد در متن آمده :
*اگر فکر می کنیم راه افزایش حقوق حضور در تشکل ها است عضو تشکل ها بشویم.
* اگر به نظرمان مشکل ریشه سیاسی دارد ، از طریق سیاسی دنبال حقوق خود برویم.
* اگر فکر می کنیم مخالفت با دولت ضروری است به دنبال تغییر دولت برویم.
* اگر فکر می کنیم اعتراض مفید است اعتراض کنیم .
* اگر رفتن راه حل، رفتن دنبال شغل دوم است دنبال شغل دوم برویم .
اگر... اینکه اعصاب خودمان را خرد کنیم و در مدرسه و خانه و تاکسی و مهمانی خودمان را ذلیل و فقیر نشان دهیم، فقط « نوعی خودزنی » است.
ضمنا من همیشه با نق زدن و غُر زدن مخالف بوده ام . اگر نوشته ای از من در تایید نق زدن سراغ داری لینکش را بگذار .
پاسخ + 0 0 --
حسین 1394/10/05 - 08:42
شغل دوم معلم را درست است که پولدار تر میکند ولی متاسفانه شوق و علاقه خود را به کلاس از دست میدهد(خوشبینانه ترین حالت) و مانع از مطالعه و تحقیق و حتی تدریس خوب می شود.
پاسخ + 0 0 --
شیرزاد عبداللهی 1394/10/05 - 10:16
انتخاب شغل دوم فقط یک گزینه از بین چندین گزینه است. در مورد مضرات شغل دوم ، فرمایش جناب حسین علی الاصول درست است اما تا جایی که من دیده ام معلمانی که مرتبا در دفتر دبیران و در منزل و مهمانی و تاکسی و... نق می زنند اهل مطالعه و تحقیق نیستند و اعتقادی به تدریس خوب ندارند. اصولا نق زدن هم روحیه فرد نق زن و هم روحیه کاری دیگران را خراب می کند.
پاسخ + 0 0 --
معلم كلاس اول 1394/10/05 - 12:45
درود و سلام بر اقاي شيرزاد عزيز
پاسخ + +21 -2 --
الهام 1394/10/04 - 21:04
جناب آقای عبداللهی چه کسایی رو دارین به قناعت داشتن توصیه می کنید…ما معلما خودمون این چیزارو به بچه ها درس میدیم…اعتراض معلما به این نیست که شغلشونو دوست ندارن و یا بخیل زندگی مرفه دیگرانن…اعتراض ما به فسادیه که زیر پوست این به اصطلاح قناعت پیشگی به تار و پود زندگی مردم چنگ زده و روزی نیست که خبری یا حادثه ای که ناشی از این لجن مال شدن اخلاق حکایت داره به وقوع نپیونده…
بعید میدونم شما این مسایلو درک نکنین فقط تعجب میکنم که چرا خودتونو به راهی می زنین که انگار از هیچی خبر ندارین؟!
پاسخ + 0 0 --
شیرزاد عبداللهی 1394/10/04 - 22:18
همکار گرامی بنده در این یادداشت به "مناعت" طبع دعوت کرده ام و نه "قناعت" . همه از جمله معلمان حق دارند برای داشتن زندگی بهتر تلاش کنند اما از راه معقول و موثر . "نق زدن" کار آدم های شکست خورده و مایوس است.... فساد یکی از مهم ترین مشکلات جکومت و جامعه است. شما را به خاطر اعتراض به فساد تحسین می کنم. اما اصولا نق زدن را نوعی اعتراض نمی دانم. نق زدن یک برخورد انفعالی با مشکلات است. اعتراض و مبارزه و تلاش خوب است . بارها دیده ایم که بعضی همکاران در دفتر دبیران به زمین و زمان فحش می دهند اما همین ها وقتی پیش مدیر مدرسه می روند یا جلو میز فلان مسئول اداره می ایتند لحنشان 180 درجه فرق می کند.مخاطب این یادداشت این دسته از همکاران هستند.
پاسخ + +14 -3 --
ناشناس 1394/10/04 - 21:12
اگه سکوت کنی و این مطالب کاملا توهین به فرهنگیان را ننویسی نمی گویند ............
پاسخ + 0 0 --
شیرزاد عبداللهی 1394/10/05 - 10:22
انتقاد از معلمانی که فقط نق می زنند اما چون به اتاق مدیر و یا اتاق فلان مسئول اداری می روند آن کار دیگر می کنند ، توهین به معلمان نیست. ده ها هزار معلم شرافتمند و وظیفه شناس در مدارس حضور دارند و کار خود را درست انجام می دهند و هرجا لازم بدانند با دلیل و منطق انتقاد و اعتراض می کنند. این اکثریت بزرگ موضوع این نوشته نیستند. در این نوشته نق زدن به عنوان یک روش مورد انتقاد قرار گرفته است. نق زدن و نفرین کردن کار آدمهای نومید و ضعیف است.
پاسخ + +17 -5 --
جلیل 1394/10/04 - 21:16
همه شکایت های ما یک آدرس دارد : "دولت!" .
همه راه حل ها هم یک آدرس دارد : دولت !
جالب است که ما دولت را هم درد و هم درمان می دانیم.
جنابعالی که رسما شدی نماینده دولت اما به این سوال من پاسخ بده مگر در تمام کشورهای دنیا دولت حقوق معلمین را پرداخت نمی کند ؟ شما انتظار دارید حقوق ما را شهرداری یا بازاریها پرداخت کنند ؟ دولت از درامد نفت و مالیات و صادارات و واردات و ....... باید حقوق معلمین را پرداخت کند شما زیاد نگران منابع دولت نباشید تا دلتان بخواهد در این کشور درامد و پول هست منتهی جیب اقازاده ها و اختلاس گران خیلی گشاده خوشبختانه با وجود نویسندگان بی منطق چون شما و شهسوارزاده دولت کارش راحت است
پاسخ + 0 0 --
ناشناس 1394/10/05 - 10:43
آقا شیرزاد اینقدر مخالف داری بس شما نیست؟ دست بردار فانی کوچک
پاسخ + 0 0 --
شیرزاد عبداللهی 1394/10/05 - 10:47
اگر کسی همه مطالبات را به آدرس دولت پست کند قاعدتا همه اختیارات را هم باید برای دولت قایل شود و دیگر انتقاد نکندکه چرا دولت پایش را از گلیمش درازتر کرده است. نمی شود هم با دخالت دولت در تعیین محتوای آموزش و تعیین جایگاه معلم مخالف باشیم و هم توقع حل همه مشکلات را از دولت داشته باشیم.من در اینجا وارد بحث اقتصادی و حقوق معلمان و...نمی شوم . قبلا در این باره نوشته ام. فقط عرض می کنم که حتی اگر گروهی از معلمان صرفا مطالبه اقتصادی داشته باشند با نق زدن تامین نمی شود. شما هم بهتر است به جای صدور چندین حکم در چند جمله، دیدگاه های خود از جمله دفاع از سیاستهای محمود احمدی نژاد را در قالب یادداشت و مقاله با اطلاعات و داده های کافی و استدلال منطقی بنویسید. اگر هم ننوشتید ایرادی ندارد. میزان سواد و اطلاعات اقتصادی شما از همین جمله : "تا دلتان بخواهد در این کشور درامد و پول هست." معلوم می شود. شما اگر تولید ناخالص داخلی ایران با 80 میلیون جمعیت را با کشور 4 میلیونی سنگاپور مقایسه کنید حرف خود را پس می گیرید.
پاسخ + 0 0 --
شیرزاد عبداللهی 1394/10/05 - 10:48
آقای جلیل عزیز ، اگر نگاهی به لیست اختلاس گران زندانی و محکوم و در حال محاکمه بیاندازید احتمالا دفاع خود از دولت پاکدست احمدی نژاد را پس خواهی گرفت .
پاسخ + 0 0 --
جلیل 1394/10/05 - 21:14
ما که در این لیست بیشتر اسم کسانی را میبینیم که با دولت محبوب شما و اصلاح طلبان در ارتباط است وگرنه منزل احمدی نژاد و سوابق و میزان دارائیش کاملا مشخص است و هیچ کس تا کنون نتوانسته ذره ای ابهام مالی در ایشان بیابد اما چگونه است که کشورهای اروپایی که فاقد منابع نفتی و گازی اند اینگونه پیشرفته اما کشور ما که دارای عظیم ترین منابع نفتی و گازی است به این زوز افتاده ؟
پاسخ + +13 -2 --
معلم نا امید 1394/10/04 - 21:19
چرا جواب من رو ندادید؟؟؟جناب عقل کلمن در مدرسه یک مشکل دارم در مقطع دبیرستان تدریس می کنم تاکنون هم دانش آموزی را تنبیه نکرده ام .اما در چند کلاس درسم اینچنین مواردی دارم :1- دانش آموزانی که هم کلاسی خود را آزار جنسی می دهند و بدلیل جو عشایری منطقه قادر به بیان مسائل اخلاقی به اولیاء یا ارجاع آنها به مشاوره نیستم.2- دانش آموزانی دارم که در موبایل خود که بصورت مخفایانه به کلاس درس می آورند فیلم های مستهجن دارند و آنها را به سایر بچه ها نشان می دهند.3- دانش آموزانی که در جیب خود شی تیز مثل چاقو دارند.این سری دانش آموزان را به مشاوره ها ارجاع دادم که با تهدید خودم و خانواده ام مواجه شدم و از کار خودم پشیمان شدم.تاکید می کنم من تاکنون دانش آموزی را تنبیه نکرده ام اما از این وضعیت که هیچ راهکاری ندارد خسته شده ام.
پیشنهاد شما عالم فرزانه عالی قدر برای برخورد با این دانش آموزان چیست؟در آموزش و پرورش امروز ما چه راه عملی برای این 3 مورد وجود دارد؟فقط لطفا نگویید این موارد وجود ندارد که هست و ما فقط مخفی کننده و تحمل گر تمام مشکلات شده ایم.شما که خودتون رو عقل کل میدونید
پاسخ + 0 0 --
شیرزاد عبداللهی 1394/10/05 - 11:17
نا امید عزیز !من عقل کل نیستم یک معلم هستم مانند شما بزرگوار اما مایوس نیستم. ادعای عقل کل بودن نکرده ام. امادر مورد پاسخ به سوالات شما : 1- در مدرسه ای که مشاور و ناظم و مربی پرورشی و مدیر دارد ، چرا فقط شما از این مساله خبردار شده ای ؟ وظیفه معلمی شما این است که مدیر و مشاور و مربی را بدون اطلاع دانش آموز متخلف در جریان قرار دهید. 2- اگر ادعای شما درست باشد شما باید به مدیر و معاون و مربی پرورشی و مشاور بگویید که بچه ها مخفیانه موبایل به کلاس می آورند . 3- به نظر می رسد شما مهارتهای لازم برای کلاسداری و نحوه تعامل با دانش آموزان را نیاموخته ای . حدس من این است که رابطه شما با دانش آموزان غلط است و شما خودتان را تا سطح رقابت و کل کل با دانش آموز پایین آورده ای . 4- به زودی یادداشت مستندی در مورد دانش آموزان امریکایی و آزار و اذیت معلمان توسط دانش آموزان می نویسم و شما خواهی دید که دانش آموزان ایرانی بسیار نجیب و سربه زیر و معلمان ایرانی از این بابت بسیار خوشبختند.
پاسخ + 0 0 --
شیرزاد عبداللهی 1394/10/05 - 11:19
5- بنده قبلا عرض کردم هیچ روش و قانون سر راست و قطعی برای برخورد با تخلفات دانش آموزان در هیچ جای دنیا وجود ندارد. اصل این است که باید مهارت معلم و مدیر و مربی را بالا برد . 6- شما چون شغل معلمی را انتخاب کرده ای باید تحملگر و صبور باشی . ویژگی معلم واقعی صبر و تحمل و مدیریت احساسات شخصی و کنترل شرایط بحرانی است. تازه اینها هم نتیجه قطعی ندارد. 7- حالا فرض کنیم این راه حل های تربیتی جواب ندهد . پرسش اساسی این است که آیا کتک زدن دانش آموزی که تیزی در جیب دارد جواب می دهد؟ 8- ممکن است پیشنهاد شما این باشد که دانش آموزان متخلف را اخراج و زندانی کنند. در مورد اخراج در هیچ سیستم مدرن آموزش و پرورش دنیا دانش آموز را اخراج نمی کنند. در مورد زندان هم مجازات متهم منوط است به اثبات جرم در دادگاه و تازه بعد از اقدامات تامینی اگر کودک در سن مدرسه باشد باید دوباره در مدرسه پذیرفته شود.
پاسخ + 0 0 --
معلم نا امید 1394/10/05 - 15:35
عجب
شما نپرسیده ندیده به من تهمت میزنی؟
نخیر عقل کل من معلمی هستم که چندین تشویقی استانی دارم بعد هم من تنبیه نکردم. مدیر و معاون و مشاورر کاملا از مشکلات جنسی مطلع هستند اما بی تفاوتند چون از عواقب ارجاع میترسند.
الان این کجاش جواب من بود؟؟
من میگم امکان مطرح کردن از سمت هیچکسی نیست جو عشایریست معلوم است شما اصلا معلم خوبی نبوده اید و درکی در مورد مناطق عشایری ندارید
شما پیر و فرتوت و از کار افتاده ید درک میکنم فقط اهل شعار
نمونه شما در سیستم کم نداریم در عمل هیچ چیزی نیستند
متاسفم من دیگر با شما حرفی ندارم به اندازه عقل تون باید باهاتون صحبت بشه
پاسخ + 0 0 --
شیرزاد عبداللهی 1394/10/05 - 20:27
من واقعا تحت تاثیر ادب و متانت و اخلاق معلمی شما قرار گرفتم . نوشته ای : "شما اصلا معلم خوبی نبوده اید ...شما پیر و فرتوت و از کار افتاده ید ... فقط اهل شعار ... در عمل هیچ چیزی نیستند...به اندازه عقل تون باید باهاتون صحبت بشه" .... ناامید گرامی ، شما وقتی با همکار خودت با این زبان حرف می زنی و چنین قضاوت می کنی ،میزان درستی قضاوت شما در مورد دانش آموزان و مدیریت احساسات شما را در کلاس می توان حدس زد. امیدوارم نور امید به قلب شما بتابد و از دنیای تاریک نومیدی به سرای رنگین امید و شادمانی کوچ کنی
پاسخ + 0 0 --
معلم نا امید 1394/10/06 - 07:09
آقا عبددالهی یک کلام بگو من جواب سوالها رو نمیدونم چرا طفره میری

ضمنا خود شما ندیده و نشناخته به من تاختی این خود حرف شماست:::: به نظر می رسد شما مهارتهای لازم برای کلاسداری و نحوه تعامل با دانش آموزان را نیاموخته ای . حدس من این است که رابطه شما با دانش آموزان غلط است و شما خودتان را تا سطح رقابت و کل کل با دانش آموز پایین آورده ای

من هم امیدوارم شما از قضاوت عجولانه دست بردارید و از خشم خود نسبت به معلمان بکاهیسد
در آخر بگم وقتی راهکاری ندارید با شهامت بگویید راهکار ندارم از تکنیک محمود که فقط حریف رو تخریب میکرد استفاده نکنید
پاسخ + +7 -6 --
سراوانی 1394/10/04 - 21:23
ضمن تشکر از سایت وزین سخن معلم در ارتباط با ابتکار هوشمندانه در استانه انتخابات درخواست دیگری نیز دارم.
لطفاً دوستان هیئت تحریریه یک بررسی میدانی انجام دهند ببینند موانع قانونی بر سر راه تشکیل اتحادیه فرهنگیان کشور چیست ؟
قبلاً چه افرادی برای این منظور پیشقدم شده اند؟ نتیجه اقدامات چه بوده؟ علل ناکامی چه بوده؟ آیا قوانین حال حاضر چنین اجازه ای می دهد؟ آیا قانون نیاز به اصلاح دارد؟ یا قانون روش جایگزین پیش بینی نموده است.
به نظرم روشن شدن اذهان در این رابطه بسیار می تواند در طرز تفکر دوستان مرثر باشد و این که در صورت امکان مراحل قانونی پی گیری مطالبات در کشورهای جهان و همچنین در کشور عزیزمان را یک مقایسه تطبیقی نمایید . بی نهایت از زحمات مسئولین سایت سپاسگذارم .
پاسخ + 0 0 --
سخن معلم 1394/10/04 - 23:13
سلام
دوست عزیز
قبلا مطالبی در این زمینه نگارش شده است .
سعی می کنیم مطالب تکمیلی به منظور تامین نظر شما ارائه شود .
پایدار باشید .
پاسخ + +10 -2 --
الهام 1394/10/04 - 21:24
ضمنا مردم ما و از جمله معلما هم موافق اقتصاد آزاد و رقابتی هستن…
به شرطی که این رقابت از صدر تا ذیل جامعه باشه تا بعدش ببینیم رانت و امتیاز نداشته معلما قطع میشه یا همونایی که مارو زیاده طلب و آویزون دولت میدونن!

مطمأن باشین از این شرایط غیررقابتی خیلی بیشتر از معلما کسایی سود میبرن که فعلا مقابل معلما قرار گرفتن!
پاسخ + 0 0 --
شیرزاد عبداللهی 1394/10/05 - 11:37
به نظرم اظهار نظرها در زیر هر پستی باید مربوط به موضوع همان پست باشد. موضوع این پست دفاع از اقتصاد آزاد و رقابتی یا اقتصاد دولتی نیست . موضوع پست نگاه امیدوارانه به زندگی و شغل و مناعت طبع معلم است. اینکه معلم خودش را خوار و ذلیل نکند. دائم نق نزند. همه اش خود را با این و آن مقایسه نکند.به احترام شما همکار محترم چند جمله ای در باره این کامنت حضرتعالی عرض می کنم: 1- خواهش می کنم هریک از ما فقط از جانب خودش سخن بگوید مگر اینکه دلیلی برای وکالت یا نمایندگی معلمان داشته باشیم. اینکه معلمان چه می گویند را هیچکس نمی داند. اما معلوم است که خانم الهام یا بنده چه می گوییم. 2- رانت و امتیاز و فساد اداری بیشتر زاییده سیستم های اقتصادی بسته و دولتی است. هر چه سیستم اقتصادی بازتر باشد فساد و رانتخواری کمتر است.3- باز شدن و رقابتی شدن اقتصاد باید از موسسات بزرگ دولتی و شبه دولتی و شرکتهای وابسته به نهادها شروع شود. 4- معلم زیاده طلب و آویزان دولت نیست. اینها توهین به معلم و خودزنی است. حرف بنده این بود که اصالت را به خودمان بدهیم و با مسایل فعال برخورد کنیم. نه اینکه همه اش از دولت بخواهیم.
پاسخ + +15 -2 --
معلم 1394/10/04 - 21:27
کمی هم به نوشته هاتون توجه کنید
پر از خشم نسبت به معلمان است راستی چرا؟؟؟؟؟

این رو من تنها نمیگم همه خوانندگان میگن

در ضمن شما سخت در اشتباه هستید
اگر طبق حرف شما باشه هر کسی که حقش ضایع شده هم باید تحمل کنه و بپذیره و دم بر نیاره
و یا اینکه از حقش بگذره

این منطق سراسر غلط رو از کجا آوردید؟؟؟؟؟؟؟؟
پاسخ + 0 0 --
شیرزاد عبداللهی 1394/10/05 - 11:49
ببیند دوست عزیز نظری که حاوی اطلاعات درست و تحلیل و استدلال نباشد مصداق کامل نق زدن است. نق زدن ممکن است شفاهی یا کتبی باشد در هر حال هیچ فایده ای ندارد. من تقریبا مطمئنم که شما و دوستان متحد و نا امید و خشمگین تان اصلا نوشته های مرا نمی خوانیدو صرفا بر اساس تصورات خود جواب می دهید . در مورد شما دلیل آن را می نویسم . شما نوشته ای : "اگر طبق حرف شما باشه هر کسی که حقش ضایع شده هم باید تحمل کنه و بپذیره و دم بر نیاره و یا اینکه از حقش بگذره .این منطق سراسر غلط رو از کجا آوردید؟؟؟؟؟؟؟؟" من از شما می پرسم کجا من چنین حرفی زده ام ؟ در کامنت بعدی مستندا به شما نشان می دهم که برعکس برداشت شما نوشته ام !
پاسخ + 0 0 --
شیرزاد عبداللهی 1394/10/05 - 11:52
آنچه من نوشته ام این است:
* اگر فکر می کنیم فلان بند قانون در مورد ما اجرا نشده، برای اجرای آن اعتراض کنیم.
* اگر تبعیضی وجود دارد با سند و استدلال بیان کنیم و به دولت فشار بیاوریم .
نق زدن چه فایده دارد؟
*اگر فکر می کنیم راه افزایش حقوق حضور در تشکل ها است عضو تشکل ها بشویم.
* اگر به نظرمان مشکل ریشه سیاسی دارد ، از طریق سیاسی دنبال حقوق خود برویم.
* اگر فکر می کنیم مخالفت با دولت ضروری است به دنبال تغییر دولت برویم.
* اگر فکر می کنیم اعتراض مفید است اعتراض کنیم .
* اگر رفتن راه حل، رفتن دنبال شغل دوم است دنبال شغل دوم برویم .
اگر...
می بینی دوست عزیز من نگفته ام : "هر کسی که حقش ضایع شده هم باید تحمل کنه و بپذیره و دم بر نیاره و یا اینکه از حقش بگذره"
پاسخ + +12 -5 --
بی نام 1394/10/04 - 21:31
چقدر می گیری این حرفها رو می زنی اقا ,,
کسی که مشکلی نداشته باشد مثل شما نفسش از جای گرم وحرف قشنگ می زتد ,
پدر ملت رو در اوردن تو چی می گی ,
قرار بود اب ,برق وغیرهمجانی باشه ,فقر نباشه ,کار باشه
وحرف وحدیث دیگر ,,,هر چه خاطرات خوبه مال ان دورانه ,راستی ,درستی ,کار فراوان وخوشی ,محیط عالی بود
تو این اختلاس گران چه چیزی به مردم رسید که معلم وملت بهش افتخار کنند ,,
خواهشا دیگه شما حرف نزن ,,هیچ وقت از منطق بدورید کاملا !
پاسخ + 0 0 --
شیرزاد عبداللهی 1394/10/05 - 11:58
"هر چه خاطرات خوبه مال آن دورانه " کدام دوران ؟ دوران شاه ؟ ضمنا شما از جانب خودت سخن بگو نه از جانب معلم و ملت ! بنده هم فقط حرف خودم را می زنم. لااقل یک اسم مستعار مثل کورش و خشایار انتخاب کن. بی نام نوعی برنج پر محصول است، حیف است معلم عزیزی مثل شما اسمش "بی نام" باشد.
پاسخ + 0 0 --
محسن 1394/10/05 - 20:50
جناب عبدالهی کمی آهسته
؛من نمی خواهم نسبت به حرفای شما موضع بگیرم ولی برادر بزرگوار لطفا فارغ از تعصب یکبار مطالب یا جواب هایتان را در پاسخ به معلمان مطالعه کنید شما نیز از قبل قضاوت می کنید ببیند شما گاهی به سیاست احمدی نزاد می تازید گر چه من نیز دوست دار چنین اشخاصی که کار کردند که امروز باید گره را با دندان باز کنیم نیستم اما شما نیز در جای هستید و نه اجازه دارید به همکارانتان بتازید گاهی همه را بیسواد می پندارید و این دید شما اشکال دارد اگر برادری از مشکلات دانش آموزان (ناهنجاری اخلاقی- رفتاری و خشونت) گفت نباید او را به دروغگویی محکوم کنید
پاسخ + +19 -2 --
ناشناس 1394/10/04 - 22:02
آقای شیرزاد این چه استدلال مسخره ای که شما می کنید؟ حالا چون ی بیسواد ابدارچی که کارش تی کشیدن، از کار و درآمدش راضیه پس معلم هم باید از کار و حقوقش راضی باشه ، بی عدالتی را ببینه و از زندگیش لذت ببره!!؟
به جای اینکه شغل معلمی را با مشاغل ممتازی مثل پزشکی ، قضاوت ، مهندسی ، وکالت و ... مقایسه کنید اونا با ی توالت شور بیسواد همتراز می کنید؟
همین امثال شما با قلمتون منزلت معلمی را..... کشیده اید.....
پاسخ + 0 0 --
شیرزاد عبداللهی 1394/10/05 - 12:13
نا شناس عزیز آبدارچی هم بنده خدا است. هر شاغل ناراضی مثل آقای عقلمند سه گزینه پیش رو دارد : اول اینکه دنبال یه کار جدید برود .دوم اینکه با نفرت کار کند و از زمین و زمان شاکی باشد. سوم اینکه قبول کند کارش خیلی مناسب نیست ولی باهاش بسازد و با عشق کار کند.... برخی همکاران معلم گزینه دوم را انتخاب کرده اند. به نظر من کسی که از شغل خود ناراضی است اگر امکانش را دارد باید برود دنبال شغل مورد علاقه اش و اگر امکانش نیست با بد و خوب شعل خود بسازد و در عین حال برای بهبود شرایط کاری خود تلاش کند. مثلا آقای عقلمند شبانه درس می خواند تا دیپلم بگیرد و حقوقش اضافه شود. حالت سوم اصلا به معنای تسلیم و رضا نیست و در متن توضیح داده ام.. اما بدترین گزینه ، ماندن و با نفرت کارکردن و از زمین و زمان شکی بودن و شبانه روز نق زدن و ناله کردن است. به نظرم با عشق و علاقه کارکردن ، منزلت معلم را بالا می برد و نق زدن و نفرت و به دیگران گیردادن و خودزنی عده ای از همکاران، به منزلت معلم آسیب می زند
پاسخ + 0 0 --
ناشناس 1394/10/06 - 10:57
آقای شیرزاد با این سرخوردگی و ناامیدی که در بین معلمان است و این اجحاف و بی عدالتی که می بینند نمی توانند از شغل خود کاملا راضی باشند. ما در جامعه ایی زندگی می کنیم که متاسفانه خواسته یا ناخواسته مادیات در آن حرف اول را می زند و هر کسی را می بینیم از تاجر و کاسب گرفته تا کارمند و... در پی حداکثر منفعت اقتصادی هستند.معلمان اغلب در پی یک زندگی آبرومندانه و حداقل رفاه برای خود و خانواده شان هستند. وقتی با درآمد معلمی نمی توانند آنرا تامین کنند ناچارند به مشاغل دوم و سوم که دون شان منزلت معلمی است روی آورند و جسم و روح خود را فرسوده سازند با این شرایط چگونه می توانند راضی باشند؟
معلمان اغلب قشر فرهیخته و تحصیلکرده این جامعه هستند و مقایسه آنها با یک توالت شور بیسواد قطعا به منزلت معلم آسیب می زند.
متاسفانه این نوشته شما لجن مال کردن کرامت و منزلت معلم است.
پاسخ + +14 -2 --
خانم بازنشسته 93 1394/10/04 - 23:01
آقای عبدالهی شما بفرمایید بعد از 15ماه بازنشستگی، چگونه پاداش پایان خدمتم

را از دولتمردان بگیرم صدایم به کجا میرسد شما برادر بزرگوار راهی را پیش پا ما بگذارید.
پاسخ + 0 0 --
شیرزادمجل عبداللهی 1394/10/05 - 12:22
قطعا شما تنها نیستی ، افرادی را که وضعی مشابه شما دارند را پیدا کن ، نه وزیر و رییس سازمان مدیریت نامه سربسته و سرگشاده بنویسید با امضاها ی مشخص، به دیوان عدالت شکایت کنید ، به کمیسیون آموزش مجلس مراجعه کنید ، با رسانه ها و خبرگزاری های معتبر مصاحبه کنید. در روزنامه ها یادداشت بنویسید. از تمام امکانات قانونی استفاده کنید. تقاضای ملاقات با وزیر و رییس سازمان مدیریت بکنید. حتی می توانید از وزارت کشور برای برپایی تجمع و راهپیمایی تقاضای مجوز کنید. البته مکاتبات شما باید با اسم و مشخصات رسمی باشد. شما بازنشسته اید و هیچکس نمی تواند دیناری از حقوق شما را کم کند بنابراین نترسید با هم باشید و قطعا به نتیجه می رسید.
پاسخ + +12 -2 --
معلم 1394/10/04 - 23:40
اقای نویسنده محترم شما چطور با این همه معلومات از واقعیات جامعه خود بی خبرید مطمعا باشید اگر مجاری قانونی برای پی
گیری مطالبات وجود داشت کسی بقول شما نق نمی زد اگر نمیدانید بهتراست بدانید که همین امروز اقای کمیجانی را دستگیر نمودند پیشنهاد میکنم در مورد جامعه شناسی فرهنگ نق زدن با یک متخصص جامعه شناسی صحبت کنید مطمعنا به جواب خواهید رسید
پاسخ + 0 0 --
شیرزاد عبداللهی 1394/10/05 - 12:30
دوست عزیز من بی خبر ، شما که از واقعیات جامعه خبر دارید و دارای معلومات هستید ، لطفا بنده و دیگران را با خبر و آگاه کنید. فرض کنیم مجاری قانونی بسته است ، نق زدن فایده ای دارد؟ 35 سال است بخش هایی از مردم در تاکسی و اتوبوس ومحافل خانوادگی نق می زنند و فحش می دهند . فایده اش چه بوده ؟ اتفاقا نق زدن کاملا آزاد و بدون هزینه است. آقای کمیجانی را به خاطر نق زدن نگرفته اند. ایشان عضو شورای سیاستگذاری اصلاح طلبان و مسئول سه منطقه کشور در انتخابات پیش رو بودند . تا جایی که بنده آقای کمیجانی را می شناسم انسان بسیار امیدواری است . ابدا اهل نق زدن و فحش دادن و ناله کردن نیست. در رابطه با جمله آخرتان به نظر می رسد شما در مورد فواید نق زدن با یک جامعه شناس صحت کرده ای، اگر چنین است، لطفا ما را در جریان بگذار.
پاسخ + +11 -1 --
ناشناس 1394/10/04 - 23:58
شیرزاد بدون ماه پشت ابر نمیمونه و بالاخره دستت رو میشه که چرا این حرفها را میزنی یا ترسوندنت یا وعده پستی بهت دادند و یا.....................
پاسخ + 0 0 --
شیرزاد عبداللهی 1394/10/05 - 12:42
شعار من در فعالیتهای اجتماعی این است : "حرفی بزن که بتوانی زیر آن را امضا کنی و در هر موقعیت و محلی از گفته و نوشته خودت با گردن افراشته دفاع کنی. "شما که شجاعی چرا اسمت را نمی نویسی؟ سال 76 که فعالیت مطبوعاتی خود را در حوزه آموزش شروع کردم معمولا بریده مقالات خود را توی تابلو دفتر دبیران می زدم. یک روز همکاری سر بحث را باز کرد و گفت : بابت نوشتن این مقالات چقدر از روزنامه پول می گیری ؟ گفتم هیچ ! گفت: خوب چقدر پول میدی که مقالاتت را چاپ کنند ؟ گفتم : هیچ پولی نمیدم. جور عجیبی به من نگاه کرد و گفت : پس برای چی می نویسی؟
پاسخ + +11 -1 --
روح الله 1394/10/05 - 00:02
من نمیدونم این جناب شیرزاد که یه بار با اون مقاله معلم کت شلوار قهوه ای و حالا هم با این مقاله نابشون هدفشون چیه از توهین و تخریب معلما. واقعا شورشو درآوردین. بیزحمت به من جوان سی ساله که ده سالشو‌پای آپ هدر داده بفرمایید با توجه به اینکه مدام دارن افراد سرشناس فرهنگی رو دستگیر میکنن و بدون هیچ محاکمه ای انداختن زندان کدوم مجاری قانونی هست که من دردمو بهش بگم و اعتراضمو اونجا ببرم!! جناب عقل کل لطفا راهنماییم کنید ممنون میشم.ببین عزیزم شما نفستون از جای گرم داره بلند میشه هرچی فکر میکنم شما مهره همون فانی عقل کل هستید که فقط‌ با دروغ میخواین معلمارو تحقیر کنید.
پاسخ + 0 0 --
شیرزاد عبداللهی 1394/10/05 - 12:50
روح الله عزیز ، بازداشت معلمان ارتباطی با تنبیه بدنی دانش آموزان نداشته و ندارد. معلم الیگودرزی بازداشت نشده. ضمنا آقای کمیجانی ، عضو شورای سیاستگذاری اصلاح طلبان و مسئول تشکیلاتی سه منطقه کشور بوده است. حدس من این است که ایشان در ارتباط با فعالیتهای انتخاباتی بازداشت شده اند. در مورد بقیه دستگیری ها هم هریک حتما دلیلی دارد و باید بر اساس محتویات پرونده قضاوت کرد. معلما چگونه تخریب می شوند؟ تنبیه بدنی دانش آموزان ، کم کاری ، بیسوادی ، نق زدن و ناله کردن در خانه و مدرسه و تاکسی و اتوبوس و کارهایی از این قبیل که از سوی برخی همکاران صورت می گیرد باعث تخریب و تضعیف چایگاه معلم در جامعه می شود.
پاسخ + +13 -1 --
رحمان222 1394/10/05 - 00:36
یا ما اکثریت اشتباه میکنیم یا شما آقای شیرزاد. اینها چه نوشته هایی است که این روزها مینویسی؟ آقای عقل کل چرا فرهنگیان را با نظافتچی مقایسه میکنی؟ البته اگر به قول شما بخواهیم نق نزنیم یکی از راههای آن داشتن شغل دوم است که به نظام آموزشی ضربه بدی زده است.
پاسخ + 0 0 --
شیرزاد عبداللهی 1394/10/05 - 13:00
رحمان 222 عزیز ما یک میلیون فرهنگی داریم. شما از جانب چند درصد آنهاسخن می گویی که خود را نماینده اکثریت می دانی ؟ ضمنا فرض کنیم که شما اکثریت باشید ، اکثریت بودن دلیل بر حقانیت و درستی نظرفرد یا گروه نیست. آقای عقلمند انسان شریفی است و بسیار منطقی و عاقلانه می نویسد. پیشنهاد می کنم سری به صفحه فیس بوک ایشان بزنید .چند هزار فالور دارد. من دیده ام که برخی همکاران در فیس بوک ، درآمد معلم را با رفتگر و نان خشکی و لوله کش و کارگر ساختمانی مقایسه می کنند. در هر شغلی آدم خوب و بد داریم.
پاسخ + +11 -1 --
قاسم 1394/10/05 - 00:40
این متن از سر عصبانیت شیرزاد از کامنت های مقاله های قبلی است. شیرزاد به سیم آخر زده.
پاسخ + 0 0 --
شیرزاد عبداللهی 1394/10/05 - 13:05
قاسم گرامی ، من اتفاقا با خونسردی تمام پاسخ کامنتها را می نویسم. آدم عصبانی ناراحتیش به صورت حرفهای تند و بی منطق در نوشته اش ظاهر می شود.گفتگو وقتی اهمیت دارد و جدی است که با افراد دارای نظر مخالف حرف بزنیم. اینکه چند نفر آدم همفکر به همدیگر درود بفرستند و تعارف کنند که گفتگو نیست.
پاسخ + +5 -1 --
فرهنگی 1394/10/05 - 00:59
عجب !جناب عبداللهی :حرف خوب وقتی در قالب یازمان بدی گفته بشه اثر تخریلیش بیشتره ؟!نمیدونم طبق نقشه وبا هدف چنین مینویسید؟ !یا در آرزوی آرمانشهری پشت د ریاها اینچنین "یوتوپیایی"قلم فرسایی مینمایید !!!؟؟؟
پاسخ + 0 0 --
شیرزاد عبداللهی 1394/10/05 - 13:11
فرهنگی گرامی ، حرفهای من آرمانی نیست. کاملا متصل به واقعیت است. مثلا اینکه دانش آموزان را نباید مطلقا کتک زد آرمانی است ؟ یا اینکه با نفرت کار نکنیم و مرتبا نق نزنیم و به زمین و زمان فحش ندهیم آرمانی است؟ اینکه اگر معلمی را دوست نداریم دنبال شغل دیگری برویم آرمانگرایانه است؟ اینکه حالا به هر دلیل معلم شده ایم و معلم مانده ایم سعی کنیم از شغل خود لذت ببریم آرمانی است؟ اینها ابتدایی ترین و واقعی ترین حرفها در مورد شغل معلمی است.
پاسخ + 0 0 --
فرهنگی 2 1394/10/05 - 16:36
بله با توجه به شرایط موجود آرمانی است !این سخنانتان مثل آن است که من از شما بخواهم تو حلبی آبا بنز برانید اونم با سوخت آب ؟؟؟
پاسخ + +6 -1 --
مجید علیپور 1394/10/05 - 01:08
عرض سلام و احترام خدمت جناب عبداللهی
ضمن اینکه از مطالب قبلیتان بی نهایت متشکرم اما به گمانم در این مورد چندان محق نباشید. شعار "ما با فرق مخالفیم" را برای کودک و نوجوان نساخته اند. برای دولت مردان و فرهیخته گان و فهمیدگان جامعه سر داده اند. به عبارتی ایمان داریم که بر سر اصول و بنیان هایی اشتراک نظر داریم و نیازی به اطناب و ... وجود ندارد.
انتظار معلمی که به دانش آموزان مقطع راهنمایی یا متوسطه تدریس می کند این است که دانش آموزش در درک مسایل و مفاهیم مشکل بنیانی و ریشه ای نداشته باشد، به همین قیاس انتظار از دولتمردان و نویسندگان و ... هم این است که ایجاز این شعار را به آسانی درک کنند. معلم با فرق مخالف نیست. با فرق و تبعیض توجیه ناپذیر مخالف است.
به چه علت معقولی حقوق یک دانشگاهی با مدرک و سابقه مشابه (بلکه بسیار پایین تر) باید به مقدار قابل توجهی بیش از فرهنگی باشد؟
پاسخ + 0 0 --
شیرزاد عبداللهی 1394/10/05 - 13:23
جناب علیپور عزیز با سلام و احترام متقابل خدمت شما ، ترکیب شعار " ما از فقر نمی نالیم ، با فرق مخالفیم " غلط انداز است. با توضیح و تفسیر شما موافقم. اما این شعار بسیار کلی است. حالا فرض کنیم منظور دوستان همان بوده که شما فرموده اید ، چرا اول می گویند "از فقر نمی نالیم." این شعار ضد توسعه و پیشرفت است و از جای دیگری تزریق شده است. بحث در مورد تفاوت و شباهت کار معلم و استاد دانشگاه خودش بحث جدا و مفصلی است. اما اینکه بین کارکنان دولت نباید تبعیض باشد حرف درستی است و قطعا شما بهتر از من می دانی که "فرق" و تبعیض یکی نیستند. فرق یا تفاوت در جامعه باید باشد و محرک پیشرفت است. اما تبعیض فرقی است همراه با بی عدالتی و باید برداشته شود.
پاسخ + +7 -2 --
مجید علیپور 1394/10/05 - 01:15
با کدام استدلال اخلاق و شرع پسندی حقوق و مزایای یک دربان و باغبان یک نهاد دولتی دیگر باید به مراتب بیش از همکاران تحصیل کرده و پرسابقه ما باشد؟
نیروی انسانی در نهادهای فرهنگی و آموزشی نیازمند توجه اند تا رضایت شغلی آنها افزایش یابد. دولت برای عدم توانایی خود می بایست توجیهات عقل پسند ارایه کند نه آنکه همه را به رها کردن آن شغل (با ذکر مثالی از یک خدماتی پارک) دعوت کنیم که یا بمان و بسوز، یا رها کن و برو.
پاسخ + 0 0 --
شیرزاد عبداللهی 1394/10/05 - 13:38
بیشتر بودن حقوق و مزایای یک دربان و باغبان یک نهاد دولتی دیگر، از یک همکار باسابقه و تحصیلکرده تبعیض است ، اما به شرط اینکه این بحث مستند به تحقیق و مدرک باشد. ظاهرا حقوق کارکنان دولت ، بجز کارکنان شرکتها و کارکنان نهادهایی که از شمول دولت خارجند بر اساس قانون مدیریت خدمات کشوری پرداخت می شود. باید ببینیم کدام بند قانون برای معلمان اجرا نشده ؟ یا کدام ارفاق غیر قانونی برای کارکنان یک وزارتخانه دیگر اعمال شده است؟ نمی گویم تبعیض نیست. بلکه می گویم ما به عنوان مدعی باید دلیل و مدرک رو کنیم. منظور از ما مجموعه بزرگ آموزش و پرورش است به هزاران معلم باسواد و صدها کارشناس مالی و اداری . ضمنا پیشنهاد من فقط رها کردن کار نبود ، گرچه به نظرم کسی که بانفرت به شغل خود می نگرد بهتر است دنبال شغل دیگری برود. در میان پیشنهادهای من علاوه بر انتخاب شغل دیگر ، عضویت در تشکل ها ،کارسیاسی ، مخالفت با دولت و تغییر دولت و اعتراض هم بود. به نظرم نق زدن اصلا فایده ندارد و فقط به درد تخلیه احساسات می خورد.
پاسخ + +8 -2 --
معلم 1394/10/05 - 01:26
واقعا راست گفنید نق زدن اصلا کار درسنی نیست !واقعا چه کسی دوست دارد با اینکار اعصاب خود وخانوتده اش را خراب کند وخود را ادم فقیر وبیچاره وگرسنه قلمداد کند ؟واقعا چه کسی؟ اما وقتی همه راهها ومجاری قا نونی را بسته اند وبا هر صدا ونظر مخالفی به شدت برخورد می کنند چه باید کرد؟
پاسخ + 0 0 --
شیرزاد عبداللهی 1394/10/05 - 13:43
چرا فکر می کنی همه راه ها بسته است؟ گروهی از معلمان چند ماهی است که هفته ای یکبار با معاون رییس جمهور جلسه دارند. در دوسال گذشته بارها نمایندگان تشکل های مختلف با وزیر ملاقات و گفتگو کرده اند. راه شکایت به دیوان عدالت باز است. مطالبات معلمان در مجلس بازتاب داشته و یکبار هم وزیر را استیضاح کرده اند.... حالا فرض کن راه ها بسته است. باید راهی باز گرد. چاره کار نق زدن و افسردگی و نومیدی نیست.
پاسخ + +6 -1 --
معلم 1394/10/05 - 09:27
شما که همه رو به کم طاقت بودن در مقاله قبل توصیف کردی خودت که از همه کم طاقت تری


خدا میدونه چطور معلمی بودی با این همه خشونت
پاسخ + 0 0 --
شیرزاد عبداللهی 1394/10/05 - 13:47
همکار عزیز اگر می خواهی به من کمک کنی دقیقا به من بگو کدام جمله یا عبارت من نشان میدهد کم طاقتم؟ ما داریم با هم حرف می زنیم مسابقه ای در کار نیست. قرار نیست کسی غالب یا مغلوب شود. حرفهایی هم که در مورد تنبیه بدنی گفتم اختراع و اکتشاف من نیست. حرفهایی است که در ترم اول دانشکده های علوم تربیتی به همه دانشجویان یاد می دهند.
پاسخ + +1 -7 --
جعفری 1394/10/05 - 10:25
سلام
آقای عبداللهی
من یکی از همکاران شما در منطقه 9 تهران هستم .
حقیقتا از یادداشت های شما لذت می برم و آن را به سایر همکاران معرفی می کنم .
از سخن معلم هم که در این مورد فرهنگ سازی می کند بسیار سپاسگزارم .
منتظر سایر مقالات وزین شما هستم .
با تشکر .
پاسخ + 0 0 --
شیرزاد عبداللهی 1394/10/05 - 20:38
با عرض سلام ، ممنونم جناب جعفری عزیز . سلام مرا به همکاران برسانید.
پاسخ + +4 0 --
معلم 1394/10/05 - 10:34
بهترین وکم هزینه ترین راه حل پیشنهادی جناب عبداللهی برای جلوگیری از نق زدن فرهنگیان همانا تغییر شغل ویا شغل دوم است والا بقیه راه کترهای ایشان را اگر به کار ببندیم که باید برویم انجا که عرب نی انداخت!
پاسخ + 0 0 --
شیرزاد عبداللهی 1394/10/05 - 20:47
بله واقعا تعجب می کنم اگر کسی از شغل خود تا این حد ناراضی است ، چرا در شغل معلمی مانده است؟ اگر نمی توانیم تغییر شغل بدهیم ، راه درست کنار آمدن با شغل معلمی و تلاش فردی و جمعی برای بهبود شرایط کار و حقوق و مزایا است. ضمنا شغل معلمی هنوز هم بسیار با جاذبه است. به عنوان مثال در شهریور امسال برای استخدام 3700 معلم حدود 180 هزار داوطلب لیسانس و فوق لیسانس و دکتری شرکت کردند. البته بخشی از این استقبال به فضای کسب و کار بر می گردد. یکی از بستگان ما کارمند بانک بود بعد 30 سال بازنشسته شد و اعتراف کرد که هیچ علاقه ای به شغل خود نداشته و همیشه افسوس می خورد که چرا در سالهای اول شغل خود را تغییر نداده و معلم نشده است!
پاسخ + +4 0 --
ناشناس 1394/10/05 - 10:49
مقایسه شما اصلا درست نیست ..البته انچه شما می گویید غلط نیست اما درست هم نیست فقط یک منطق عقلی و روانشناسی است که یاس و بدبینی انسان را به جایی نمی رساند ...اما تعمیم دادن ان به معلمانی که حق و حقوقشان کا ملا ضایع شده و حالت ادامه دار پیدا کرده دور از جوانمردی است ..اگر حق و حقوق قانونی معلمان پرداخت شد انها باز نق زدند و اگر حقوقشان معادل بانک و شرکت نفت شد ویا به 5 الی 6 میلیون تومان در ماه رسید و باز نق زدند و اگر حقوقشان دیگر زیر خط فقر نبود باز هم نق زدند حرف شما درست است .....اگر نان شما را بربایند ..........
پاسخ + 0 0 --
شیرزاد عبداللهی 1394/10/05 - 20:54
عرض بنده این است که به جای نق زدن که یک نوع واکنش انفعالی و از روی نا امیدی است ، برای گرفتن حق و حقوق ضایع شده ، واکنش فعال نشان بدهیم. مثلا با نوشته هایمان در جامعه به نفع معلمان گفتمان سازی کنیم و یا از روش های فعال دیگری برای اعتراض استفاده کنیم. نق زدن تاثیری روی حکومت نمی گذارد و فایده ای برای ما ندارد. من از بابت بی نتیجه بودن و تاثیر مخرب آن بر روی معلمان با نق زدن مخالفم. اگر عده ای از دوستان فکر می کنند نق زدن آنها را به حقشان می رساند خوب، نق بزنند !
پاسخ + +2 0 --
معلم 1394/10/05 - 12:55
اقای عبداللهی!وقتی اقای نوبخت سخخنگوی محترم دولت بجای انکه راهکار عملی برای بهبود شرایط اقتصادی مردم ارایه کنند پشت تلویزیون برای من وشما گریه می کنند ودل می سوزانند دیگر از معلم بینوا که دستش به جایی بند نیست انتظار دارید نق هم نزند!
پاسخ + 0 0 --
شیرزاد عبداللهی 1394/10/05 - 20:58
من ندیده ام . اما اگر نوبخت توی تلویزیون برای معلمان گریه کرده کارش از قماش عوامفریبی است. وظیفه مدیران ارشد نظام نه سخنرانی است و نه انتقاد و نه گریه کردن. آنها باید برای حل مشکلات اقدام عملی بکنند. ضمنا اگر به نظر شما نق زدن مفید است و ما را به حقوقمان می رساند . این راه ساده ای است. از این به بعد همه با هم نق بزنیم !
پاسخ + +4 0 --
فرهنگی 1394/10/05 - 14:28
هر چی فکر میکنم نمیتونم چنین عنوانی رو برای یک مقاله بپذیرم!
پاسخ + 0 0 --
شیرزاد عبداللهی 1394/10/05 - 21:01
راست میگی ! الان که فکر می کنم خودم هم از عنوان یادداشت خوشم نمیاد ای کاش عنوان بهتری انتخاب کرده بودم. ممنون از انتقاد شما دوست فرهنگی .
پاسخ + +3 0 --
فرهنگی 1394/10/05 - 14:33
باز هرچی مقالات شما رو میخونم , بیشتر له این نتیجه میرسم که جنابعالی مثل دفتر دار مدرسه ما, حتی یکساعت هم سر کلاس تشریف نداشتید, و کلاس واقعی رو تجربه نکردید!
پاسخ + 0 0 --
شیرزادمجل عبداللهی 1394/10/05 - 21:04
من 27 سال به عنوان دبیر زیست سر کلاس بوده ام. یکساعت هم کار اداری یا مدیریتی نداشته ام. البته این را امتیاز نمی دانم در بین مدیران و کادر اداری هم افراد دلسوز و باسواد فراوانند. ما همه فرهنگی هستیم.
پاسخ + +1 0 --
محمدی 1394/10/05 - 15:47
آقای عبداللهی عزیز، با این فرمایش شما که نق زدن دردی رو دوا نمی کنه
و مخرب هم هست کاملا موافقم، اما دوست عزیز چند ایراد هم به
فرمایشاتون هم وارده، مثلا
1. شما ظاهرا به نقش حداکثری برای دولت در فرهنگ سازی
قائل نیستید همین فرهنگ نق زدن هم میتونه یه جوری به سیاست های
اشتباه دولت در فرهنگ سازی برگرده
2. شما ظاهر فراموش کردید که در کجا زندگی می کنید وقتی که
بزرگانی چون هاشمی، خاتمی،موسوی و غیره نمی تونند قانونی
حق خود رو بگیرن انتظار دارید یک معلم به تنهایی بتونه حق خودش رو بگ ره
یا انتظار دارید یه جهش چند ساله داشته باشیم بتونیم از طریق کمپین
و اعتراض‌های سازمان یافته طلب حق کنیم حتما قبول دارید با چنین وضعیتی
فاصله زیاد داریم
3. پیشنهاد شغل دوم از جانب بزرگواری مثل شما که دیگه آخره ش
اولا معایبش بر همه ی ما کاملا آشکار ثانیا در این وضعیت اقتصادی
واقعا معتقدی فرصت های شغلی زیادی وجود داره تا کسی برا و شغل دوم
انتخاب کنه
پاسخ + 0 0 --
شیرزاد عبداللهی 1394/10/05 - 21:16
ممنون جناب محمدی عزیز
1- فرض کنیم دولت مروج فرهنگ نق زدن است و می خواهد ما را گول بزند. همین یک دلیل کافی است که ما به جای نق زدن ، واکنش فعال نشان دهیم و تلاش آنها برای جا انداختن فرهنگ نق زدن را خنثی کنیم.
2- من روشی موثر بجز اعتراض فردی و جمعی در چارچوب قانون نمی شناسم. این روش نتیجه می دهد هر چند ممکن است طبق فرمایش شما طول بکشد. ضمنا پیگیری مطالبات صنفی کمتر از مطالبات سیاسی حساسیت برانگیز است.
3- الان خیلی از معلمان مرد در شهرهای کوچک و روستا و حتی شهرهای بزرگ شغل دوم دارند. برای خانم ها هم شغل معلمی جذابیت زیادی دارد چون می توانند در کنار کار بیرون از خانه به امور خانه داری و تربیت فرزندان هم برسند.
پاسخ + +1 0 --
ناشناس 1394/10/05 - 15:56
جناب شيرزاد كمتر نصيحت كن عزيزم همين سال ٢٠١٥ بود كه به خاطر تغيير كتب تاريخ كشور كره جنوبى اعتراضات شديد خيابانى توسط معلمان و مردم اتفاق افتاد اعتصابات و اعتراضات به خاطر حقوق كه جاى خود دارد يا به جند سال قبل به خاطر اختلاس فرزند رييس جمهور كره جنوبى جه اشوب هاى خيابانى كه اتفاق نيفتاد تجمع و اعتراض حق قانونى مردم ايران طبق قانون اساسى است شما هم سعى دارى كه طبق نظر اقليت زوركو تجمعات و اعتراضات را ممنوع اعلام كنى اتفاقا اعتراضات مدنى و اعتصاب از مشخصه هاى جوانع ازاد مثل كره جنوبى فرانسه و ... است و كرنه مردم بدبخت كره شمالى كمترين اعتراضى به وضع موجود ندارند و از معلم تا ابدارجى همه خندان و خوشحال هستند همان نسخه اى كه شما براى معلمان ميبيجيد . لطفا بيشتر نادانى و بى سوادى خود را با صداى بلند فرياد نزنيد .
پاسخ + 0 0 --
شیرزادمجل عبداللهی 1394/10/05 - 21:25
ناشناس عزیز خودت بهتر می دانی که نق زدن که در این نوشته مورد انتقاد قرار گرفته است با اعتصاب و تظاهرات فرق می کند . نق زدن یک واکنش منفعلانه و از روی نا امیدی است در حالی که اعتراض و اعتصاب واکنش فعال و نشانه امید به تغییر و داشتن روحیه است. من در جایگاهی نیستم که اعتراض و اعتصاب را ممنوع یا تشویق کنم. اما معتقدم که فعالان صنفی برای پیگیری مطالبات خود و کاهش هزینه اعتراضات، بهتر است اعتراضات خود را در چارچوب قانون مطرح و پیگیری کنند. پیشنهاد می کنم شما هم خودت را آفتابی کن و در باره اعتراضات معلمان کره جنوبی یک کار تحقیقی انجام بده و منتشر کن.
پاسخ + 0 0 --
سلیمی ساعتلو 1394/10/05 - 20:03
بنده نوشته آقای عبدالهی و نظرات را خواندم. تقریبا تمام نظرات مخالف نوشته هستند. اما اگر بدون حب و بغض، مطلب خوانده شود، می توان از آن موارد خوبی را یاد گرفت.
1. به هر حال ما معلمیم، سعی کنیم محیط کاری خود را آنگونه بسازیم که در آنجا اگر لذت نمی بریم لااقل زجر نکشیم.
2. اگر دانش آموزمان را واقعا دوست داشته باشیم از تدریس خود لذت می بریم.
3. همه دانش آموزان نمی توانند ایده آل باشند، اگر این نظریه را بپذیریم خودمان راحت تر می شویم.
4. نق نزنیم و نگوییم گرسنه ایم!
5. معلمی را افتخار بدانیم و تک تک ما سعی کنیم معلم خوبی باشیم.
6. مهربان باشیم و کسی را کتک نزنیم که دون شان معلم است.
خواهشا اگر می خواهید به نویسنده این نظر فحش می دهید رانصاف و ادب فراموش نشود.
پاسخ + +1 0 --
سراوانی 1394/10/05 - 20:59
دوستان عزیز فرهنگیان زحمت کش
متأسفانه در کشور ما با قشر معلم با دو رویی رفتار می شود برای روشن شدن موضوع سوالاتی مطرح می کنم .
1 - اگر از شما در ارتباط با تناسب ساعت درس با محتوی درسی بپرسند به احتمال قریب به یقین پاسخ شما منفی است به این معنی که زمان کافی نیست اکثر همکاران دلسوز ما که رفع مشکلات یادگیری را هدف خود قرار داده اند چنین نظری دارند .دوستان از یک طرف ساعت کار ما را محدود کرده اند از طرف دیگر حق ما را درست پرداخت نمی کنند . از سوی دیگر معلمان را زیاده خواه و تن پرور می نامند و این درحالی است که فرهنگی جزو زحمتکش ترین اقشار است.
پاسخ + +1 0 --
سراوانی 1394/10/05 - 21:01
2 - اگر از شما بپرسند که ما قصد داریم به شما 18 ساعت تدریس بدهیم در کنارش شما 18 ساعت در مدرسه حاضر شوید به عنوان هیئت علمی از طریق درس پژوهی ، اقدام پژوهی و مربیگری همتا به رفع مشکلات یادگیری بپردازید آخرین یافته ها ی فرهنگیان جهان در زمینه پداگوژی محتوی را استخراج کنید اما " حقوق هیئت علمی به شما پرداخت می شود " شما چه خواهید گفت ؟ قطعاً پاسخ شما مثبت است . حتی قرار باشد تابستان هم در مدرسه حاضر می شوید .
پاسخ + 0 0 --
سراوانی 1394/10/05 - 21:03
دوستان باید هشیار باشیم مشخص است وقتی معلم نیمی از ساعات را در کارش حضور یابد خروجی سیستم مطلوب نیست و دست آخر همه تقصیرها را گردن معلم می اندازند .ما باید به سمت و سویی برویم که راهکار ارائه دهیم و روش هایی را برای تحت فشار قرار دادن دولت پیدا کنیم شاید این تلاش ها در زمان سنوات خدمت من و شما به سراجام نرسد اما قطعاً نتیجه خواهد داد بحث اتحادیه که مطرح نمودم بسیار مهم است چنانچه راهکار قانونی برای آن باشد خودش یک اهرم فشار است همین الان یک سری از نمایندگان برای این که وارد جبهه متحد فرهنگیان بشوند التماس می کنند . دوستان ما قدرتی داریم که از آن بی خبریم . آقای شیر زاد درست می گوید فقط با گلایه کردن راه بجایی نمی بریم . به نظر من تحریم انتخابات اشتباه است حمایت از معلمین نامزد انتخابات یک گزینه است اگر موفقیت آمیز نباشد ائتلاف با نمایندگانی که دلسوزی شان نسبت به فرهنگیان اثبات شده گزینه دیگری است دوستان استدعا دارم راهکار بدهید سایت سخن معلم هم می تواند نقش واسط و هماهنگ کننده داشته باشد.
پاسخ + 0 0 --
سخن معلم 1394/10/05 - 21:16
دوست عزیز
جناب سراوانی
سلام
استراتژی گروه سخن معلم در مورد انتخابات مجلس قبلا اعلام شده است .
لطفا با دقت آن را مطالعه بفرمائید .
پایدار باشید .
پاسخ + +1 0 --
معلم 1394/10/07 - 13:10
بندگان خدا 36 سال گذشت وضع واوضاع همین است که میبینید وبا پوست گوشت لمس می کنید افای سراوانی خودتان می فرمایید عده ای از نمایندگان برای استفاده از رای فرهنگیان برای ورود به مجلس التماس مس کنند به نظر شما چنین فردی که با انواع حیل میخواهد وارد مجلس شود عشق خدمت به من وشما را دارد یا میخواهد از این پارچه قیایی برای خود بدوزد .بهتر از بعد از این همه سال تجربه دندان طمع خود را بکنیم و بیشنر از این خودمان را گول نزنیم.
پاسخ + 0 0 --
سراوانی 1394/10/07 - 16:01
سلام
همکار فرهیخته
100 درصد همین است که شما می گویید
نمونه بارزش این که تا کنون بارها جناب فانی را به کمیسیون اورده اند و ناگهان همه چیز حل و فصل شده !!!!!!
وچیزی که فراموش شده معلم است . دوست عزیز من هم 25 را تمام کرده ام به خاطر 20 ساعت ضمن خدمت عالی را به من نمی دهند اما باور کنید راه دیگری نیست در کشوری که معلم اجازه راه اندازی وبلاگ صنفی ندارد صحبت از اتحادیه شهامت می خواهد که مطمئناً اجازه نخواهند داد پس یک راه می ماند و آن این است که فعلاً از مسیر قوانین موجود جلو برویم دوست عزیز با تشکیل فراکسیون فرهنگیان در مجلس خیلی از طرح ها و مباحث را می شود به صحن علنی برد و یا در کمیسیون با وزیر حل و فصل کرد بدون این که نیاز باشد فرهنگی به خیابان برود و ببخشید اینطور می گویم بی حیثیت شود هنوز همکاران ما در بند هستند بیاد داریم چه رفتارهای زننده ای که با آن ها شد حالا که همه سیاسی شده اند معلم هم چاره ای ندارد خواهی نشوی رسوا همرنگ جماعت شو ....
پاسخ + +1 0 --
حمید جعفری 1394/10/07 - 17:42
همکاران گرامی خواهشا نظرات خودتون رو بااسم بفرستید .اخه از چی می ترسین.وقتی پای گلایه واعتراض ونارضایتی باشههمه مدعی هستند اما اگر قرارباشه تجمع اعتراضی داشته باشیم معلوم نیس این بهظاهر اشخاص معترض کجاتشریف دارند خب شجاعت داشته باش بیا مثل بقیه توهم تجمع کن اعتراض کن حقت رو مطالبه کن اگر همه باهم باشیم میتونیم به جاهای خوبی برسیم .اکثرامعتقدند که سیستم قانونی وایین نامه ی اجرایی وانظباطی در مدارس اشکال وایرادات فراوانی دارد تشریف بیارید صاحبان نظر .نقدش کنید راهکار بدید تاانشاالله دراینده ای نزدیک وضعیت بهتر بشه .
پاسخ + 0 0 --
سراوانی 1394/10/07 - 19:59
فقط به یک طریق می تونیم قدتمون رو به رخ همه بکشیم
حمایت قاطع از جبهه متحد فرهنگیان در انتخابات مجلس اینجوری همون دانش آموز ها هم به خودشون میان دوست عزیز.
پاسخ + 0 0 --
حمید جعفری 1394/10/07 - 17:50
نشینین توی کلاس وشرایط بد روتحمل کنین. مدرسه وکلاس محلی هست که بایددانش اموزان دراونجا مهارتها رویادبگیرند برای ورود به جامعه .بیایین بااتحاد همگی این وضعیت نابسامان راریشه کن کنیم .البته من بیشترینسهم تقصیر رابه گردن قانون می گذارم .قانونها درست وبروز نیستند موارد اجرایی ندارن .دانش اموزان می دانند که قانون وچارچوب قانونی محکمی برای موارد بیانظباطی در کلاس نیست یاوجود نداره یااگر هست اخر سر به نتیجه نمیرسه.وتره هم برایش خرد نمی کنند لذااقتدار معلم ومدرسه زیر سوال میره .این در سطح مدرسه .در سطح کلی وجامعه هم که بوفور مواردش روشاهد هستید .در ضمن من موافق یامخالف هیچ شخصی نیستم .من تعدادی از موانع و کمبودهارو یاداوری کردم
پاسخ + 0 0 --
حبیب از شیراز 1394/10/08 - 01:26
احسنت بر آقای عبدالهی به مطالب زیبایتان و هزاران آفرین بر شما که چقدر به افرادی که معترض بودند مؤدبانه باحوصله و با منطق جواب دادید هر چند من خودم نسبت به وضعیت معیشتی ام اصلاً راضی نیستم ولی تمام حرف های شما را صد در صد تأیید میکنم و فکر میکنم در مباحث و مناظره های بین دو طرف پیروز واقعی کسی است که احساساتی حرف نمیزنه ادب را رعایت میکنه با منطق حرف میزنه صبوره و در رابطه با موضوع حرف میزنه و مسائل غیر مرتبط با موضوع را قاطی صحبت یا مطالبش نمیکنه.

نظر شما

صدای معلم، صدای شما

با ارائه نظرات، فرهنگ گفت‌وگو و تفکر نقادی را نهادینه کنیم.

نظرسنجی

میزان استفاده معلمان از تکنولوژی آموزشی مانند ویدئو پروژکتور ؛ تخته هوشمند و .... در مدرسه شما چقدر است ؟

دیدگــاه

تبلیغات در صدای معلم

درخواست همیاری صدای معلم

راهنمای ارسال مطلب برای صدای معلم

کالای ورزشی معلم

تلگرام صدای معلم

صدای معلم پایگاه خبری تحلیلی معلمان ایران

تلگرام صدای معلم

Sport

تبلیغات در صدای معلم

تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش بوده و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلا مانع است.
طراحی و تولید: رامندسرور