شاید صفت مظلوم برای این معلمان، صفتی ناگسستنی شده است و همین یک کلمه در تشریح حال و روز ایشان کفایت می کند. گاهی دوست داریم کلمات، در بسط حال و روز مظلومانه این معلمان کلمات آن چنان در ذهنم آرام حرکت کنند که بتوانیم مظلومیت آنها را تماما به تصویر بکشیم. معلمانی که با اخلاص حاضر شده اند با انواع ناملایماتی که تحمل می کنند، سنگر تعلیم و تربیت را رها نکنند.
گویی این معلمان با واژه هایی مثل حقوق و مزایا و بیمه کامل و... بیگانه شده اند چرا که شاید وزارت نشینان و دولتمردان و گاهی هم نمایندگان ملت ایشان را معلم نمی بینند و به همین دلیل است که اکثرا مورد بی لطفی قرار گرفته و سیل زجرها و مرارت ها و حقارت ها به سوی ایشان گسیل شده است.
معلمانی که این روزها برخی از صاحبان طبقات و مشاغل و اصناف اجتماعی هم به خودشان اجازه داده اند که به حال ایشان دلسوزی و ترحم کرده و برخی هم کار مقدس ایشان را با توجه به حقارت های وارده بر جسم و جان این معلمان، به ریشخند و استهزاء گرفته و با علاف خواندن این قشر فرهیخته ( با توجه به کار و شرایط اسفباری که تحمل می کنند )، ایشان را مورد ملاطفت خویش قرار دهند و تنها با لبخند تلخی از جانب این فرهیختگان مواجه شوند. لبخندی که حکایت ها در باطن خود دارد ولی درد رادردمند می فهمد. اصلا درد واژه مقدسیست و هر کسی که لایق داشتن آن نیست و روی زرد حاصل از آن هم نصیب هر کسی نمی شود.
امید می رود که قانون گذاران و مجریان قانون حال و روز این دردمندان مظلوم را درک کرده و ایشان را از گرداب بلاتکلیفی ها وسرگردانی ها به در آورند.
گروه اخبار/ رئیس آموزش و پرورش دزفول گفت :عدم پرداخت کامل سهم پنج درصدی آموزش و پرورش از عوارض شهرداری برای این اداره مشکل ساز شده است.