صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش

الف. صفدری /کارشناس ارشد فیزیک هسته‌ای و فعال فرهنگی

مدارس خاص؛ خوابی که وارونه شد! اگر این مدارس نبودند چه اتفاقی می افتاد ؟

مدارس‌خاص؛ شامل نمونه‌دولتی، سمپاد(تیزهوشان) و اخیرا نمونه مردمی -به‌طور جدی- از اواخر دهه شصت پای خود را به سیستم آموزشی ایران بازکرد و طی این سه‌دهه تاثیری "فراتر از اهداف اولیه" بر نظام آموزشی، پرورشی و در نهایت جامعه گذاشت/ مدارس خاص در ایران با هدف تبدیل دانش‌آموزان با قابلیت‌های هوشی و تلاشی بالاتر به مدیران و متخصصان سطح‌بالا، از طریق بسترهای مناسب و متفاوت با مدارس عادی تشکیل‌شد/ برای ورود به هیچ‌یک از این مدارس، تست هوش (به معنای تخصصی‌اش) برگزار نمی‌شود و تعداد زیادی از واردشده‌ها ممکن است افرادی باشند که آموزش‌های بیشتری دیده‌باشند یا فقط در مقطعی پرتلاش بوده‌ باشند/ برای مدرسان نیز فیلتر ورودی مناسبی وجود ندارد و عمدتا بر اساس رابطه و یا حداکثر شهرت وارد این‌ مدارس می‌شوند/ کمتر کسی تجربه تحمل‌کردن یک مدرس سخت گیر (ولو توانمند) را به‌ خاطر دارد / داستان مدیران نیز از یک‌طرف مشابه  مدرسان و از طرف دیگر مشابه اکثر مدیرانی است که در جای جای این کشور بر روی صندلی چرخان مدیریت نشسته‌اند/ عملا شاخص کارآمدی برای سنجش توانائی‌های کادر مدیریت و آموزشی مدرسه وجود ندارد/ از آنجائی که هدف قاطع مدارس خاص در ایران دستیابی به رتبه‌های بالای کنکوری است، لذا امکانات این مدارس نیز -با وجود اعتبارات دولتی و مردمی قابل توجه - از حد سنتی آن (معلم، آزمایشگاه، رایانه و ...) فراتر نمی‌رود/ در فلسفه و سناریوی تشکیل این مدارس یک پایان‌بندی شیرین و رویایی تصور شده‌است، اما پایان واقعی، تراژیک‌تر از حدتصور است/ خلاقیت، مدیریت روانی، کارگروهی و البته تعهد مهارتهائی هستند که غالب فارغ‌التحصیلان مدارس خاص، حتی اسم آنها را نیز نمی‌شنوند/ در این مدارس هر چیزی جز آنچه در نمره کنکور تاثیر دارد، درجه ۲ و پائین‌تر محسوب می‌شود/ اولیای دانش‌آموزان به‌اصطلاح "خاص"، از لحظه ورود فرزندشان به این مدارس، سالها فرجام "خاصی" را انتظار می‌کشند/ از اواخر دوره ابتدائی تا حداقل اواخر دانشگاه، آنها مستمرا میزبان باری از استرس و نگرانی‌اند/ مدارس سمپاد (و به نسبت کمتری مدارس نمونه)، عملا -و باز احتمالا برخلاف پیش‌بینی‌ها- جامعه را به‌سمت واگرائی پیش می‌برند و تعارض‌ها و تنش‌های پیامد آن/ تعداد قابل توجهی از فارغ‌التحصیلان این مدارس بعد از گذراندن بخشی از تحصیلات دانشگاهی خود، راه بیرون از مرزها را در پیش می‌گیرند که معنی‌اش عملا می‌شود نخبه‌پروری برای بیگانگان/ اگر همین امروز دستورالعملی مبنی بر تعطیلی مدارس خاص صادر شود، دو گروه مخالف جدی خواهندبود/  اگر مدارس خاص نبود، ... 

آسیب شناسی مدارس خاص در نظام آموزشی ایران

 سرمایه اصلی بسیاری از کشورهای مترقی، امروزه نه سرمایه‌ طبیعی که سرمایه انسانی است. به‌عنوان مثال ۸۰ درصد کل سرمایه کشورهای آلمان و ژاپن سرمایه انسانی است. این موضوع اهمیت پرورش و حفظ سرمایه‌ انسانی را می‌رساند. 

مدارس‌خاص؛ شامل نمونه‌دولتی، سمپاد(تیزهوشان) و اخیرا نمونه مردمی -به‌طور جدی- از اواخر دهه شصت پای خود را به سیستم آموزشی ایران بازکرد و طی این سه‌دهه تاثیری "فراتر از اهداف اولیه" بر نظام آموزشی، پرورشی و در نهایت جامعه گذاشت!
   در این مقاله، اهداف، دستاوردها و  آسیب‌های این مدارس -به‌عنوان پرورش‌ دهندگان قسمت مهمی از سرمایه انسانی یک کشور- به بوته‌ نقد رفته و درخلال بحث، پیشنهاداتی نیز ارائه شده‌است. مدارس موسوم به شاهد و شبانه‌روزی، دسته‌دومی از مدارس خاص‌اند که در فرصت دیگری به‌آن پرداخته‌ خواهدشد. 

توضیح اینکه نگارنده، خود دانش‌آموخته اولین نسل این مدارس بوده و سابقه سالها تدریس در آنها را داشته‌ است.

آسیب شناسی مدارس خاص در نظام آموزشی ایران

 فلسفه تشکیل :

به‌طور کلی مدارس خاص در ایران با هدف تبدیل دانش‌آموزان با قابلیت‌های هوشی و تلاشی بالاتر به مدیران و متخصصان سطح‌بالا، از طریق بسترهای مناسب و متفاوت با مدارس عادی تشکیل‌شد.

 

 ساختار :

اساسی‌ترین ارکان‌ یک مجموعه‌خاص عبارتند از:

دانش‌آموزان، مدرسان، مدیران و امکانات. 

  الف- دانش‌آموزان
   ورودی‌های مدارس نمونه دولتی، دانش‌آموزان توانمند متوسطه اول روستا و شهرند(با اکثریت روستایی) و روستائیان در مراکز شبانه‌روزی مورد آموزش و پرورش قرارمی‌گیرند. "عدالت‌آموزشی" ای که این مدارس هدف‌ گرفته‌اند، برجسته‌ترین و قابل‌دفاع‌ترین وجه تشکیل و استمرار آنهاست. معایب این مدارس با مدارس سمپاد و نمونه مردمی تقریبا یکی‌است. 

  مدارس سمپاد در دو مقطع متوسطه ۱ و ۲ فعالیت می‌کنند و بالطبع ورودی‌های‌ آنها از یک مقطع قبل‌تر است. نمره نصاب ورود به مدارس سمپاد از نمونه‌ها بالاتر است‌. با این حال ایرادی که طی این سالها عمدتا وجود داشته این‌ بوده که دانش‌آموز سمپاد ۱ بدون آزمون ورودی مستقیما وارد سمپاد ۲ شده‌اند که این موضوع -برخلاف آنچه که شاید ابتدا به ذهن متبادرکند- عملا یک شتاب منفی به آنها می‌دهد.

دانش آموزان غیرسمپادی از فیلتر ورودی می‌گذرند. از این فیلتر معمولا افراد قوی و تثبیت‌شده‌ای وارد سمپاد ۲ می‌شوند؛ با این حال این فیلتر آنقدر تنگ است که شایسته‌های زیادی را بیرون از خود جا می‌گذارد!

ایرادی که در اینجا دیده‌ می‌شود این‌است که برای ورود به هیچ‌یک از این مدارس، تست هوش (به معنای تخصصی‌اش) برگزار نمی‌شود و تعداد زیادی از واردشده‌ها ممکن است افرادی باشند که آموزش‌های بیشتری دیده‌باشند یا فقط در مقطعی پرتلاش بوده‌ باشند!


ب- مدرسان 

هوش، خلاقیت، دانش و تست‌زنی را می‌توان به‌عنوان فاکتورهای حداقلی یک مدرس مدرسه خاص در نظر گرفت. با این حال حداکثر فقط دوتای آخر را می‌توان در آنان یافت. دلیلش این‌است که برای مدرسان نیز فیلتر ورودی مناسبی وجود ندارد و عمدتا بر اساس رابطه و یا حداکثر شهرت وارد این‌ مدارس می‌شوند!

برای خروج مدرسان نیز فیلتر تعریف‌شده‌ای نیست و تداوم کار آنها معمولا مبتنی بر نظرسنجی‌ای است که در اواخر سال از دانش‌آموزان انجام می‌گیرد. کمتر کسی تجربه تحمل‌کردن یک مدرس سخت گیر (ولو توانمند) را به‌ خاطر دارد!  

 

 آسیب شناسی مدارس خاص در نظام آموزشی ایران ج- کادر مدیریت  

داستان مدیران نیز از یک‌طرف مشابه  مدرسان و از طرف دیگر مشابه اکثر مدیرانی است که در جای جای این کشور بر روی صندلی چرخان مدیریت نشسته‌اند!

رابطه به‌جای ضابطه و پیش‌بری به‌جای پیش‌اندازی. البته که بعضی از مدارس خاص هم "مدیرخاص" دارند؛ اما این نه به‌خاطر ضوابط موجود که به‌خاطر جبر موجود در هر مجموعه آماری است که ناگزیر تعدادی شایسته را درآن جای می‌گیرند!  

یک موضوع لازم‌الاشاره در اینجا درصدهای قبولی بالای دانش‌آموان مدارس خاص در آزمونهای رسمی کشور است که معمولا آن‌را به حساب مدرسان و کادر مدرسه می‌گذارند؛ در حالی‌که این دانش‌آموزان در یک مدرسه متوسط هم می‌توانند به این نصاب‌ها نزدیک شوند.
بنابراین ما می‌بینیم که عملا شاخص کارآمدی برای سنجش توانائی‌های کادر مدیریت و آموزشی مدرسه وجود ندارد!  

 

د- امکانات

از آنجائی که هدف قاطع مدارس خاص در ایران دستیابی به رتبه‌های بالای کنکوری است، لذا امکانات این مدارس نیز -با وجود اعتبارات دولتی و مردمی قابل توجه - از حد سنتی آن (معلم، آزمایشگاه، رایانه و ...) فراتر نمی‌رود. کارگاه ها، اتاق‌های فکر و کار گروهی، سمینارها و بازدیدهای سطح بالا، از مواردی‌اند که جای خالی‌شان به‌شدت احساس می‌شود.


 خروجی :

در فلسفه و سناریوی تشکیل این مدارس یک پایان‌بندی شیرین و رویایی تصور شده‌است، اما پایان واقعی، تراژیک‌تر از حدتصور است. در زیر به تعدادی از آنها اشاره می‌شود: 

 آسیب شناسی مدارس خاص در نظام آموزشی ایران  الف- دانش‌آموزان تک‌بعدی و صفربعدی!

   "تست‌زدن" حداکثر مهارتی است که یک دانش‌آموز مدرسه خاص در آغاز طلایی ترین دوران زندگی خود می‌آموزد! خلاقیت، مدیریت روانی، کارگروهی و البته تعهد مهارتهائی هستند که غالب فارغ‌التحصیلان مدارس خاص، حتی اسم آنها را نیز نمی‌شنوند. دلیل مشخصی هم دارد؛ در این مدارس هر چیزی جز آنچه در نمره کنکور تاثیر دارد، درجه ۲ و پائین‌تر محسوب می‌شود و  ساعات درسی‌ای که این قابلیت‌های مهم را پوشش می‌دهد، تقریبا به‌طور کامل برای دروسی مثل ریاضی، فیزیک و ... مصادره می‌شود! 

بااین اوصاف تعجبی ندارد که ببینیم یک پزشک چند مریض را با هم ویزیت‌کند، یک مهندس همزمان پیمانکار چند پروژه سنگین باشد و یک مدیر، ...   در این بین البته کم نیستند کسانی که همان یک مهارت را نیز نمی‌آموزند!

فشار زیاد رقابت، انتظارات و مقایسات بی‌جا و نمره‌محور مدرسه و اولیا، اعتماد به‌نفس تعداد قابل‌توجهی از دانش‌آموزان را به‌حدی می‌رساند که نه تنها کنکور را برای همیشه از دست‌می‌دهد که حتی امکان یک ورود آرام به جامعه را نیز از او می‌گیرد!

بسیار دیده‌شده‌است که دانش‌آموزی بعد از انتقال از یک مدرسه خاص به یک مدرسه پائین‌تر، استعداد نیم‌جانش دوباره طوری زنده‌شده که او را از بسیاری از همکلاسی‌های سابقش پیش انداخته‌است!  

    ب- اولیای همیشه‌نگران  

اولیای دانش‌آموزان به‌اصطلاح "خاص"، از لحظه ورود فرزندشان به این مدارس، سالها فرجام "خاصی" را انتظار می‌کشند و بنابراین اگر نگوئیم از اولین سالهای مدرسه، با اطمینان می‌توانیم بگوئیم از اواخر دوره ابتدائی تا حداقل اواخر دانشگاه، آنها مستمرا میزبان باری از استرس و نگرانی‌اند؛ در حالیکه هیچ‌وقت ارتباط معنی‌داری بین موفقیت و صرف عضویت در یک مدرسه‌خاص تعریف نشده‌است و این یکی از آن ابعاد زیان‌باری است که به‌نظر می‌آید در چشم‌انداز مدارس خاص پیش‌بینی ‌نشده‌‌است.  

ج- عدالت آموزشی  

همانطور که گفته‌شد ایده ایجاد مدارس نمونه دولتی با عدالت سازگار است؛ مدارس نمونه‌مردمی نیز منافاتی چندانی با عدالت ندارند؛ زیرا قبل از امکانات دولتی بر کمک‌های والدین استوارند. مدارس سمپاد اما مطابق آنچه گفته شد دقیقا در لاین مخالف عدالت حرکت می‌کنند. درحالی‌که بهترین امکانات و اعتبارات باید به سمت مناطق محروم و دانش‌آموزان کمترآموزش‌دیده برود، در یک اتفاق شگفت‌انگیز، این امکانات به سمت توانمندان و بیش‌آموخته‌گان سرازیر می‌شود!

این بی‌عدالتی آموزشی در حوزه مدرسان نیز وجوددارد. مدرسان اسمی که درون حلقه‌ بازنشسته می‌شوند و حتی بعضا بعد از بازنشستگی نیز از حلقه خارج نمی‌شوند! و مدرسان جوان و توانمندی که در خارج از حلقه بازنشسته می‌شوند! و "متر" قابل اتکائی که وجود ندارد تا جایگاه واقعی این دو گروه را مشخص‌کند. این مساله هم‌چنین باعث می‌شود تا دانش‌آموزان هر سال معلمانی را ببینند که گرچه اسامی‌ متفاوتی دارند؛ اما هدف، رفتار و حتی تکنیک‌های تست‌زنی‌شان مشابه‌است! معلمانی با یک طعم تکراری به‌جای طعم‌های متنوع و دلربا.  

نتیجه همه اینها حرکت پرشتاب جامعه به سمت "دوقطبی"شدن است.

بنابراین ما می‌بینیم که مدارس سمپاد (و به نسبت کمتری مدارس نمونه)، عملا -و باز احتمالا برخلاف پیش‌بینی‌ها- جامعه را به‌سمت واگرائی پیش می‌برند و تعارض‌ها و تنش‌های پیامد آن.


د- پرتاب مغزها  

دردهای گفته‌شده تا حدودی تسکین می‌یابد اگر همین‌ خروجی هم به دامان جامعه برگردد و دستی از گروه کثیر "عقب‌ نگاه‌داشته‌شده" را بگیرد؛ اما دریغ که تعداد قابل توجهی از فارغ‌التحصیلان این مدارس بعد از گذراندن بخشی از تحصیلات دانشگاهی خود، راه بیرون از مرزها را در پیش می‌گیرند که معنی‌اش عملا می‌شود نخبه‌پروری برای بیگانگان. گرفتن تعهدهای کافی از پذیرفته‌شدگان در بدو ورود می‌تواند پیشنهادی‌است که می‌تواند حداقل این‌دست آسیبها را  را کنترل‌کند.
عده‌ای هم که می‌مانند -چون پرورش‌های درستی نیافته‌اند- خیلی خود را به جامعه‌ای که آنها را متصاعد کرده مدیون نمی‌دانند و قدم در مسیر اهداف شخصی می‌گیرند.  

ه- پزشکانی که درهرحال پزشک می‌شوند  

اگر همین امروز دستورالعملی مبنی بر تعطیلی مدارس خاص صادر شود، دو گروه مخالف جدی خواهندبود.

گروه اول مدرسان و موسساتی‌اند که از قِبل این مدارس انتفاع مالی دارند. اما گروه‌ دوم اولیای دانش‌آموزان‌اند.

اینها براین باورند که تعطیلی این‌مدارس امکان پزشک یا ... شدن فرزندشان را از بین می‌برد!

من به ‌این دسته‌از اولیا عرض می کنم: رقبای اصلی فرزند شما برای صندلی پزشکی همین همکلاسی‌های او در مدارس خاصند و اگر شما مدعی تیزهوشی فرزندتان هستید، او باید همین‌ها را از پیش رو بردارد؛ چه مدارس خاص باشند، چه نباشند. مگر زمانی که مدارس خاص نبود، کسی پزشک نمی‌شد؟!
   بنابراین از این منظر هم می‌بینیم که مدارس خاص سرنوشت کسی را رقم نمی‌زنند بلکه قابلیت‌های هوشی، تلاشی و برنامه‌های مطالعاتی است که یک نفر را از رقبای اصلی‌اش جدا می‌کند.

آسیب شناسی مدارس خاص در نظام آموزشی ایران

 اگر مدارس خاص نبود، ...  

به‌عنوان نتیجه‌گیری نهائی، بحث را با پاسخ‌هایی به این پرسش به پایان می‌برم که اگر مدارس خاص نبود چه اتفاقاتی بر جامعه می‌رفت؟

- انسان هائی با ابعاد بیشتری در جامعه قدم می‌زدند؛ ابعادی بیشتر از "تست‌زدن"!
- بخش مهمی از تنش‌های بخش مهمی از جامعه از بین می‌رفت.
- انسانهای متنوع‌تری می‌دیدیم.
- مدارس شادتر بود و همگی لذت بیشتری از آن می‌بردند.
- افراد جامعه به‌هم نزدیکتر بودند و تنش‌ها کمتر بود.
- و  ... پزشکان نیز باز  پزشک می‌شدند!


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

جمعه, 16 تیر 1396 13:13 خوانده شده: 4482 دفعه چاپ

نظرات بینندگان  

پاسخ + +9 -1 --
ناشناس 1396/04/16 - 14:21
1 یا مدارس خاص تعطیل بشن 2 یا دانش آموزان به طرف پژوهش هدایت بشن چیزایی اختراع کنن به نفع کشور باشه 3 نه فقط درس حفظ کن رتبه خوب کنکور بعدم بورس خارج تحصیل کنن مرحله اخرم فرار مغزها بهترین مخترین برای خارج میشن
پاسخ + 0 0 --
معلم امیدوار 1396/04/16 - 22:00
کاش انواعی از مدارس مختلف با انواعی از سلیقه ها و تفاوتها ...نبود و این در تزاد با عدالت و اموزش برابر و یکسان و...است
کاش رانت و پارتی برا ثبت نام خواص در مدارس خاص نبود و...
پاسخ + 0 0 --
معلم امیدوار 1396/04/16 - 22:02
الان با وجود زوجین فرهنگی بودن در ثبت نام یک مدرسه خوب دولتی مشکل داریم!! و مدرسه محدوده ما 2شیفت و خارج از محدوده که خوب باشه هم فرزند مارو به بهانه محدوده نبودن در کلاس اول دبستان ثبت نام نمیکند
پاسخ + +5 -1 --
مجید غلامی 1396/04/16 - 14:27
بنده همین مطلب را قبلا نوشتم و در صدای معلم منتشر شد، شاید چندماه پیش، بله در آنجا گفتم: امروز نهایت و اوج تلاش آموزش و پرورش ما ساختن نیروهای متخصص و نخبه برای بیگانگان است، با هزینه و زحمت خودمان به صورت رایگان دانش آموزانی پر از معلومات و محفوظات را برای اینکه در خدمت پیشرفت علم و تکنولوژی غرب باشند تربیت کرده و به خدمتشا تقدیم می کنیم، و می گویین مرگ بر شیطان جهان خوار و .... و خودمان لیشترین خدمت را برای جهان خوارگی او می کنیم ، همه فارغ التحصیلان تیزهوش می روند مگر اینکه واقعا تیزهوش نبوده باشند!
پاسخ + +4 -11 --
خانم فرهنگی 1396/04/16 - 14:37
سلام وعرض خسته نباشید به عنوان مادری که فرزندش در علامه حلی 1 تهران منطقه 11 درس خوانده به عنوان یک معلم که چند سال تدریس داشتم و شاگردانی که بدون حق الزحمه با آنها تست کار میکردم و قبولی تیزهوشان و نمونه مردمی میدادم وبه عنوان کارشناس آموزش با حذف این مدارس مخالفم زیرا مدارس و کلاسهای ما مناسب سازی نشده نه بدای تیزهوش و نه برای دانش آمز مرزی ونه برای دانش آموز با نیاز ویژه و نه معلم ما توانمند است که تمام این دانش آموزان را در کلاس با توجه به تفاوتهای فردی با تراکم بالا ساپورت کند
اندکی تفکر
همیشه با شتاب زدگی کار کردیم
دقت کنیم با شیب ملایم اول زیر ساختها ره درست کنیم بعد برنامه ریزی کنیم یکی از مشکلات آموزش و پرورش ما این است که اول بخشنامه می دهیم بدون توجه به درست کردن زیز ساختها
پاسخ + 0 0 --
محمود 1396/04/17 - 10:06
به عنوان یک فرهنگی که با کارسناسی ارشد علوم پایه از بهترین دانشگاه ایران که چندین سال افتخار دبیری در دبیرستانهای نمونه و پیش دانشگاهی و غیرو که هم اکنون شاگردان خودم اساتید دانشگاه هستند بودن مدارس خاص جز ضربه زدن به نظام اموزشی کهر دیگری نکرد،اخه ادم حسابی کدام نمودار کدام تحقیق بیان می کند در یک شهر که 200 دانش اموز در یک مقطع دارد 60 نفر تیز هوش باشند
پاسخ + 0 0 --
مجتهدزاده 1396/04/18 - 23:51
بنده بعنوان کسی که حداقل 18سال در دبیرستان البرز تهران تدریس داشته ودارم -به جرات میتوانم بگویم حذف اینگونه مدارس بهترین خدمت به اموزش کشور ودر اینده به سلامت هست-چون فقط با پول به دکترای هر رشته ای میرسند-خانم عزیز یا اصلا معلم نیستی یا خودت از کسانی هستی که منفعت داره اینگونه مدارس
باید کمپین نه به مدارس خاص رو راه بیاندازیم
پاسخ + +2 -3 --
سلیمی ساعتلو 1396/04/16 - 17:04
در حال حاضر مدرسه نمونه مردمی وجود ندارد. این مدارس تقریبا بعد از اتمام وزارت دکتر نجفی از سیستم آمورشی ایران حذف شده اند. شاید منظور نویسنده مدارس نمونه دولتی یا هیئت امنایی باشد.
پاسخ + +7 -3 --
جلیل 1396/04/16 - 19:00
بین معلمین نمونه دولتی و تیزهوشان با مدارس عادی و نوع آموزششان هیچ تفاوتی نیست که حتی احتمال دارد معلمین مدارس تیزهوشان بسیارضعیف تر از مدارس عادی نیز باشند فقط مدارس تیزهوشان از لحاظ جذب دانش اموز گلچین شده اند و بهترین و درس خوانترین ها را پذیرش می کنند معلمین علوم پایه که دراین مدارس نانشان در روغن است تا می توانند اقدام به کلاس پیشرفته و خصوصی می کنند مدیرانشان هم از این خوان گسترده متنعم میشوند و پور سانت تقویتی و خصوصی خودشان را دریافت می کنند حتی مدیر این مدارس نیز اگر زرنگ باشند از ده ها طرق ممکن می توانند برای خودشان در امد کسب کنند قرار داد با سرویس و اخذ پور سانت قرار داد با خیاط برای رو پوش مدارس و هزاران راه برای در امد مدیران این مدارس درامدی کسب می کنند که حتی مدیر کل نیز عاجز است پست مدیریت مدارس تیز هوشان از پست مدیر کلی سوداورتر است مدیران این مدارس باید پشتشان به افراد با نفوذ باشد تا از طریق انان بتوانند به افتخار مدیریت این مدارس نائل ایند
پاسخ + +5 -9 --
سید محمد حسن حسینی 1396/04/16 - 19:54
البته مدارس خاص اگر دانش آموزان و معلمانشون به معنای واقعی خاص باشند گامی هستند در جهت عملیاتی کردن عدالت اجتماعی. در کشورهای پیشرفته همانطور که دانشگاهاشون درجه بندی میشوند مدارس هم درجه بندی میشوند تا حداکثر بهره وری را با توجه به پتانسیل و هوش فراگیران خاص خودشون داشته باشند.
پاسخ + 0 0 --
سید محمد حسن حسینی 1396/04/17 - 06:10
منظورم عدالت "آموزشی" بود.
پاسخ + 0 0 --
ناشناس 1396/04/17 - 21:17
مدارس خاص فقط خارجه اخوی اینجا فقط بحث پول در میان است اخوی
پاسخ + +11 -2 --
جلیل 1396/04/16 - 20:06
البته علیرغم مخالفت ها که بیشتر شبیه نمایش است من به شما قول میدهم هر گز این مدارس حذف نخواهند شد وجود این مدارس برای دولت سود اور است مدارسی هستند که فقط 500 میلیون تومان کمک به مدرسه دریافت کردند اولیایی در این مدارس هستند بر خلاف مدارس دولتی رقم های کلان به این مدرسه کمک می کنند مسئولین اداره هم سهم و پور سانت خود را از این مدارس دریافت می کنند به ازای تشکیل کلاسهای تقویتی علاوه بر مدیرمدرسه اداره هم سهم خود را میگیرد چرا باید چنین مدارس سود اور با این همه نقدینگی و در امد که برای اموزش و پرورش بی پول و گرسنه دارند حذف شوند ؟ تنها کاری که مسئولین فعلی می کنند انتقاد از دولت قبل است با همان روش همیشگی خود وجود این مدارس را به دولت قبل ربط میدهند سپس از سفره این مدارس متنعم میشوند معلمین هم که فکر می کنند اصلاح طلبان فرشتگان معصوم و پاک و عاری از هر گونه خطا و لغزشند
پاسخ + 0 0 --
میترا 1396/04/17 - 10:09
به خدا دانش اموزانش ضعیفترن اموزش و پرورش تحت عناوین مختلف نمونه شاهد تیز هوشان غیز انتفاهی نمونه مردمی یک منبع درامدی برای خودش ایجاد کرده
پاسخ + 0 0 --
مينا صالحي 1398/02/19 - 12:59
دقيقا همينه حكومت عجب سفره رنگيني براي خودش پهن كرده فقط درامد زايي پولهاي گزاف بي حاصل كه نتيجش ميشن تمام بچه هاي اقوام ما بهترين رشته ها رو در بهترين دانشگاهها خوندن و الان عازم خارجن هيچ فرقي بين اينها و اونايي كه درس نخوندن خرج نكردن سختي نكشيدن نيست چون اون بچه هام از ايران رفتند و الان مشغول زندگي بسيار راحتتري هستند در خارج يادمان باشه خودمونيم كه سيستم هاي غلط را حمايت ميكنيم
پاسخ + +4 -2 --
باقری،همکار فرهنگی 1396/04/16 - 21:18
با سلام و خسته نباشید خدمت همرامان گرانقدر نکات بسیار مهمی را نویسنده محترم در متن مقاله گنجانیده اند اما نکته بسیار نیاز به توجه و عمومی ،پرورش تک بعدی این مدا رس ،آموزش و پرورش آن پرورش انسانهای با ضریب رقابت جویی بالا ،وایجاد حس کهتری بیشتر ،عدم نیاز به دیگران ،عدم آشنایی با مهارتهای رندگی خاصه اسلامی ،احساس نیاز به توجه بیشتر ،تداوم بیش تیماری و تداوم این کارها با عث می شود اگر فردا دانش آموزان به عنوان افراد پزشک ،مهندس و یا مدیر ،یا سیاست مدار هم شوند انسانهای بخیل و حسودو یک بعدی می شوند که خیر انها کمتر به جامعه خواهد رسید در هر صورت اگر این مدارس تداوم داشته باشد با ید سنجهای منظم و دقیقی هم برای مدرسان این گونه مدارس باشد و هم برای برنامه ای آموزشی و پرورشی و هم برای دوران انتقال از متوسطه یک به متوسطه دو در نظر و طرح داشته باشیم خصوا دانش آموزان متو سطه 1ذر مدارس تیز هوشان میراث خوار سنجه اول در برای دوره متوسطه دوم نباشند
پاسخ + +3 0 --
صفدری 1396/04/17 - 01:35
با سلام و تشکر از مقاله ی جامع و مانع نگارنده،
شاید دردآور تر از همه ی مواردی که در اینجا بدانها اشاره شده است،همان عدم برنامه ریزی، یا عدم وجود خواست و اراده ای قوی و یا عدم توانایی دولت ها یا کلیت نظام در حفظ فارغ التحصیلآن چنین مراکزی است که اکثرآ رتبه های برتر کنکور و کرسی های ارزشمند دانشگاهها را به خود اختصاص می دهند. در اینگونه مدارس، دانش آموزان، اولیا،معلمآن و مدیران آن همه استرس و فشار را تحمل می کنند به امید آنکه این سرمایه های انسانی، روزی بتوانند نقشی مهم در چرخه ی این نظام را ایفا کنند، ولی افسوس...
پاسخ + +4 -1 --
چغندربگ 1396/04/17 - 09:30
خانم از این حرفهای دستمالی شده نزن و ادای آدمای فهمیده را درنیار! " التماس تفکر" و اینا! این محصولات مدارس تیزهوشان و نمونه و سلام و انرژی اتمی کجا هستند الآن؟ همه در دانشگاهها و مراکز علمی اونور آب! پس چرا باید اینهمه ظلم بشه به بقیه! چرا ظلم میشه؟ چون دولت و وزیر ناتوان در اداره آموزش و پرورش، برای پوشاندن اشکالات خود این کار را می کنند تا با بردن المپیادهای علمی بگویند که ما آوپ درست و حسابی داریم! و مدارس دیگر به صورت قرنطینه بیماران خطرناک درآمده! همه بی انگیزه روی هوا ، بدون تصویر روشنی از آینده و بی هیچ انگیزه ای برای مطالعه و تحصیل و معلم و مدرسه نقش لله و نگهدارنده بچه ها را برای یک نیمروز بازی می کنند و لاغیر! این تیزهوشان چرا پراید می سازند؟ چرا همه کارخانه های ما خوابیده و ......
پاسخ + +5 -1 --
سیف 222 1396/04/17 - 09:44
چنین دانش آموزانی فقط و فقط به نمره 20 و گزینه صحیح و پزشکی فکر میکنند در صورتیکه آموزش و پرورش کشور ما باید این دانش آموزان را به خلق ایده و اختراع سوق دهد.(این دانش آموزان با پژوهشسرا بیگانه اند!)
پاسخ + +1 0 --
سید حسن موسوی 1396/04/17 - 15:06
آقای صفدری از همکاران خوش فکر و خلاق فرهنگیان هستند. امیدوارم یادداشت بعدی ایشان در حوزه اقتصاد و معیشت فرهنگیان و راه حل های برون رفت از شرایط فعلی باشد.
پاسخ + +1 0 --
احمد 1396/04/17 - 21:36
یادم میاد در مقاله ای یکی ازهمکاران از توجه اولیاء تنها به پزشک بودن فرزندانشان نوشته بود وعده ای ناراحت شده بودند ولی واقعیت پزشک شدن وپولدار شدن است ومدارس تیزهوشان ونمونه تبیعیض آموزشی است دکتر ومهندس باید از مدارس مناطق محروم شهرها علم شوند نه تیزهوشان .
ازطرفی کلاسهای تقویتی وبردن دانش آموزان با اجبار معلم به چنین کلاسهایی تنها باعث شده جیب عده ای همکار خدانشناس پر شود .
پاسخ + 0 0 --
احمد 1396/04/19 - 11:33
روزگاری فقیر وغنی ضعیف متوسط و قوی کنار هم درس می خواندند اما امروز وجود مدارس خاص موجب آپارتاید فرهنگی و طبقاتی در جامعه شده است. بچه غنی در مدارس خاص و غیر دولتی و بچه فقیر در مدارس دولتی از رمق افتاده درس میخواند.
بزودی دودش به چشم همه ما خواهد رفت.
پاسخ + 0 0 --
علی 1396/11/18 - 13:28
بسمه تعالی
حذف مدارس سمپاد بدترین تصمیمی هست که میتونستن بگیرن البته به نظر من این تصمیم چند جنبه داره که در زیر به آن اشاره می کنم:
ا- عدم توجه به نخبه گان و تیز هوشان چون خود آقایان مدیران آموزشو پرورش و در راس آن وزیر محترم نخبه نیستن
2- سوق دادن افکار عمومی به حذف سمپاد و فرار از استیضاح که در این خصوص نمایندگان محترم باید یک بند هم به بندهای استیضاح اضافه نمایند.
3- عدم توجه به فرمایشات مقام معظم رهبری. ایشان چه قدر به این مارس سمپاد تاکید داشته و دارند
4- پر کردن جیب خود و خانوادشون که همشون مدارس غیر انتفاعی دارند

اما مطمئن باشید با این کارها را به جایی نمیبری و مجلس محترم جدی به این بحث وارد می شود. چون این مدارس گامی در جهت توسعه عدالت اجتماعی است. اگه مدیران نالایق آموزش و پرورش فعلی لیاقت برگزاری این مدارس را ندارند چرا صورت مسئله را پاک میکنن. جایشان را به مدیران لایق و متعهد همچون شهید رجایی بدهند. حیف نیست در جایگاه شهید رجایی چنین مدیران بنشینند؟
پاسخ + 0 0 --
ناشناس 1397/10/25 - 08:45
باید از ابتدا شروع کرد

نظر شما

صدای معلم، صدای شما

با ارائه نظرات، فرهنگ گفت‌وگو و تفکر نقادی را نهادینه کنیم.

نظرسنجی

میزان استفاده معلمان از تکنولوژی آموزشی مانند ویدئو پروژکتور ؛ تخته هوشمند و .... در مدرسه شما چقدر است ؟

دیدگــاه

تبلیغات در صدای معلم

درخواست همیاری صدای معلم

راهنمای ارسال مطلب برای صدای معلم

کالای ورزشی معلم

تلگرام صدای معلم

صدای معلم پایگاه خبری تحلیلی معلمان ایران

تلگرام صدای معلم

Sport

تبلیغات در صدای معلم

تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش بوده و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلا مانع است.
طراحی و تولید: رامندسرور