متاسفانه جریان اصولگرا در طی سال هایی که سکان دار مدیریت کشور بود در تشخیص مسائل اساسی و واقعی جامعه و حل این مسائل گرفتار خطاهای بسیار اساسی شد/ آنچه که در دوران پس از انتخابات انجام می گیرد بسیار مهم تر از پیروزی در انتخابات است/ آنچه از گفتمان اصلاحات انتظار می رود این است که تامل و بازنگری در ساختارها، عملکرد ها، سیاست ها و برنامه ها را به یک رفتار مستمر و به یک فرهنگ در ساختار قدرت تبدیل کند/ عدم پذیرش تفکرات و جریان های رقیب می تواند از دولت یک سیستم بسته را ایجاد کند که با گذشت زمان دچار ناکارآمدی خواهد شد/ دولت به عنوان یک سیستم باز باید نگاه ها و افکار مختلف را درون خود بپذیرد و فرهنگ نقد و خود-انتقادی را توسعه بخشد تا بدین صورت هم خود از درون اصلاح شود و هم بتواند به اصلاح امور بیرونی بپردازد/ گفتمان اصلاحات و یا هر گفتمان دیگری اگر قرار باشد تکیه بر عقلانیت کند می بایست از بنیان های نظری محکمی برخوردار باشد/ متاسفانه جریان های سیاسی اصولگرا و اصلاح طلب بیش از آنکه توانسته باشند بنیان های نظری خود را تقویت کرده و بر آن اساس به رشد و توسعه ی آگاهی عقلانی در جامعه پرداخته باشند غالباً از فضاهای هیجانی بهره می گیرند/ حضور جریان آگاهی به طور مستمر که لازمه ی توسعه ی فرهنگی و سیاسی می باشد به شدت کمرنگ است/ عیار یک نظام حاکمیتی با میزان دقت و توجهی که به تعلیم و تربیت جامعه و توسعه ی فرهنگی آن دارد وابسته است/ نه تنها مسائل معیشتی معلمان باید برطرف گردد که مشارکت هر چه بیشتر آن ها در تصمیم گیری و سیستم مدیریتی آموزش و پرورش و خصوصاً نقش و شکل گیری انجمن ها و فعالیت های صنفی باید تقویت گردد/ این عادت تاریخی که همواره دولت ها را تنها عاملان و مسئولان اصلاح و تغییر بدانیم نیز باید اصلاح گردد/ رای دادن به یک گفتمان و حمایت از آن تا جایی که با رای اکثریت پیروز میدان سیاست می شود پایان وظیفه و مسئولیت جامعه نیست/ ما چنین انتخابی را انجام می دهیم تا دولت مذکور بستر و فضای فعالیت را برای ما فراهم سازد/ اصلاحگران اصلی و واقعی باز خود مردم هستند. مردم باید کنشگران اصلی در این راستا باشند/ افراد جامعه باید دموکراسی را در فضاهای به وجود آمده تمرین کنند. آن ها باید گفت و گو، مدارا، تسامح، صلح، اخلاق، خیرخواهی، و ... را تمرین کنند/ معلمان باید تلاش کنند تا عاملیت فردی و جمعی را در خود تقویت کنند و برای اصلاح امر آموزش و پرورش و در نتیجه ی آن اصلاح فرهنگ جامعه، مطالبه گری و کنشگری را رشد و توسعه دهند
انتخابات دوازدهمین دوره ریاست جمهوری هم تمام شد، با همه ملایمات و ناملایمات قبل و بعد ار انتخابات و مناظره هایی که شعور یک ملت را خدشه دار کرد .گویی جایی برای لو دادن اسرار یک دیگر و نحوه ی تنعم از بیت المال توسط اقوام و آشنایان بود و چه آهی کشیدند مستضعفان و پابرهنه های این انقلاب وقتی که سخن کاندیداها از رانت ها و دارائی های میلیاردی بود و ازکار و بار پررونق اطرافیان شان سخن می گفتند.
و زیر لب گفتند ما به کدامین تکیه گاه تکیه زده ایم؟ میزها را به چه کسانی سپرده ایم؟
جوانان گلگون کفن شان یادشان آمد که چگونه در راه وطن و حفظ و نگهداری آن شهید شدند، چگونه با دست های بسته و چشمان باز در زیر خروارها خاک زنده به گور شدند تا آرمان هایمان دفن نشوند و ارزش و کرامت اسلامی و انسانی مان از یاد نرود ولی عملا" دیدیم که صالحین انقلاب ( کاندیداها ) در انتخابات اخلاق را فدای رای بیشتر نمودند .
اما گذر از همه این موارد شور و شعور یک ملت قابل تحسین است که با همه نامهربانی های دولت و مسئولین باز هم جهت ادای تکلیف و ساختن آینده ای بهتر به صحنه می آیند و کور سوی امیدی را دراین حضور جست و جو می کنند تا شاید گره از روزگار نامرداشان برداشته شود و در سرزمینی که پر از نعمت و ثروت خداوندی است بتوانند در تنعم و آسایش و رفاه زندگی کنند و غم فردا و فرداهای بعدی را نخورند و در فکر جوان وجوانان بیکار وطن نمانند و کار و رونق و اشتغال را باور کنند و هزاران آرزوی دیگر.
اما رئیس جمهور منتخب مردم :
شما بدانید که این رای ها به شما ،همگی تایید خدمات شما در دوره قبل نیست و تایید شعارهایتان هم نیست بلکه مردم از ترس بازگشت به گذشته و افتادن در چاله های خوف تورم وگرانی و بیکاری به شما رای داده اند .این درصدها فریب تان ندهد که مردم هم دل خوشی از برنامه های شما نداشتند و آن چنان که شایسته بود خدمت نکردید ولی امیدوارانه به شما نگاه کردند تا روزهای روشنی برای آنها رقم بزنید.
با همه این تفاسیر رای مردم را ارزان نفروشید و حضور آنان در سر صندوق ها را قدر بدانید و بدانید این رای حق الناس است و باید در پیشگاه عدل الهی جوابگو باشید.
بدانید این مردم در جهان نظیر ندارند .بدانید ردای فقر شایسته قامت آنان نیست . بدانید صندوق صدقات و خیر یه ها برازنده آنها نیست چون آنان ثروتمندترین مردمان دنیا هستند اگر بخواهیم و بتوانیم حق شان را از بیت المال به خودشان بدهیم نه اینکه یارانه را بر سرشان بکوبیم و صدقه سری دولت بدانیم چرا که چندین برابر پرداختی را از مردم باز ستانده اید و باز هم طلبکارید.
رئیس جمهور محترم :
به راستی قیمت رای مردم چقدر است؟ آیا باز هم تا چهارسال دیگر فراموش می شوند؟ باز هم گرانی و رکود و بیکاری زندگی شان را پر از استرس و رنج خواهد کرد؟
امیدواریم قیمت واقعی رای آنها را بدانید و پرداخت کنید. به برنامه های تولید و اشتغال توجه کنید .از مردم نظر بخواهید و کاربردی کنید.اقشار ضعیف را دریابید ، کارگران و کارمندان دولت را چشم انتظار برقراری نظام هماهنگ پرداخت نگذارید، آنچه قانون تصریح کرده در اجرای آن کوشا باشید و با کابینه ای جوان و پرانرژی ایران را بسازید که ما می توانیم بر اریکه های علم و تولید و ثروت دنیا تکیه بزنیم آنگاه که عزم باکری ها و همت ها و چمران ها و... را داشته باشیم .
رویش مجدد ایران شدنی است به شرطی که جوانان را باور کنید و رای مردم را پشتوانه خود بدانید و خداوند توفیق خادمان واقعی را عطا می کند.
و امیدواریم ما را و رای ما را ارزان نفروشید.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
با سلام
نمی دانم کسی این مطلب را می خواند یا خیر ؟
آیا کسی آن را می خواند و به مظلومیت معلمان می گرید؟
امروز من هم همانند هزاران نفری که فریب بانک سرمایه در تهران را خورده بودیم به بانک سرمایه رجوع نمودیم .
تمام ما فرهنگیانی بودیم با آن که سه سال از حقوقمان به خاطر گرفتن کارت صدرا قسط کم می شد ولیکن با وجود اتمام پولی بیش از آنچه گرفته بودیم باز وقتی برای گرفتن دسته چک یا گرفتن وام به هر بانکی مراجعه نموده بودند با مشکل برخورد کرده بودند ؛ چرا که بانک سرمایه به بانک مرکزی اعلام نموده بود که آنها بدهی معوقه دارند !
من بار اولم بود این بانک را می دیدم چرا که اصلا تا به حال به آنجا نرفته بودیم .
سئوال همه این بود :
ما تمام پول حتی با پول بیشتر پرداخت کرده ایم ولی چرا ما را مقروض بیان نمودند ؟
خانم برو به آدرس آن طرف تعاونی فرهنگیان شکایت کن .
آقا تعاوتی فرهنگیان مسئول است برو آن جا ....همه یک سوال مگه طرف قرار داد ما شما بودید ؟چرا ما را وارد بحث خود کرده اید ؟
تمام افراد ناراحت بودند . هر ماه از پولشان کم شده ولی بانک می گوید پول به حسابش ریخته نشده است ؟ مشکل چه بود؟
من خودم وقتی زمان کم شدن اقساط خود را با برگه قسط داده شده از طرف آموزش و پرورش نگاه کردم تعجب نمودم چرا که 6 ماه بعد از آن که از من حقوق کسر می شده تازه به میزان کمتر از نصف به بانک واریز شده است ؛ یعنی چه ؟ پس پول های ما به کجا ریخته می شده ؟ اگر به تعاونی ریخته می شده پس چرا مسئولان بانک تمام کارمندان را مقروض معرفی نموده است .
چه کسی مسئول است ؟
تعاونی که به خاطر مقروض بودنش بسته است یا مسئولان آموزش و پرورش و یا مسئولان بانک ؟
چرا آن موقع که با واسطه تعاونی بانک وارد شد حالا تعاونی را نمی شناسد ؟
خوب اگر ما با این بانک قرار داد بسته ایم چرا سود 4 میلیون را با بیش از 50 درصد یعنی 6 میلیون حساب کردند ؟
آیا این با قوانین بانک مرکزی مطابقت دارد ؟
آیا بانکی می تواند بیش از 50 درصد سود بگیرد ؟
آیا با این مقدار سود مالیات پرداخت کرده است ؟
چگونه بانک مرکزی بدون تحقیق افراد را مقروض نشان داده است .؟چرا توجه به میران سود نکرده ؛چرا تخلف بانک سرمایه را متوجه نشده ؟
معلمان بازنشسته با نگرانی وارد بانک می شدند...
آخرچرا من حتی نمی توانم یک حساب بانک باز کنم ؟
آقا من نتوانستم خانه ام را تحویل بگیرم چون بانک مسکن وام را نمی دهد . اگر می خواهید رهایی پیدا کنید باید همین الان قرض تان را بدهید .
آخه چرا ما که از حقوقمان کم شده . مسئول بانک سرمایه به ما ربطی ندارد . اگر می خواهید خلاص شوید باید بدهی را بدهید . ...
همه به ناچار دفترچه ای را می گرفتند تا باز پول بیشتری بدهند ؟
آخر چرا کسی به داد فرهنگیان نمی رسد و آیا چه کسی خسارت فرهنگیان را می دهد ؟
دو بار دوبار پول می گیرند ؛ پول های ما کجا رفته است ؟
خواهش می کنم صدای ما را بشنوید !
4 میلیون را 6 میلیون ونیم پرداخت کردیم . حال دوباره باید پول پرداخت کنیم .
آیا این نظام بانک داری اسلامی است سود یا بهره ای بیش از 50 درصد ؟!!
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
معلمانی که در این دانشگاه تربیت می شوند باید حامل و واجد خصوصیات یک " معلم حرفه ای " باشند/ معلمانی که از دانشگاه فرهنگیان وارد آموزش و پرورش می شوند باید بتوانند " تفکر انتقادی " و " گفت و گو " را به عنوان دو عنصر مفقوده در نظام آموزشی ما در آن دانشگاه تمرین کرده و آن را در مدارس پیاده کنند/ معلمی که " فن نقادی " را در دانشگاه فرهنگیان تمرین نکرده است و همواره به " خودسانسوری " مبادرت کرده است چگونه می تواند دانش آموزانی پرسش گر و شهروندانی مطالبه گر تربیت کند/ به نظر می رسد علی رغم تاکید مسئولان وزارت آموزش و پرورش در مورد تبدیل " فرهنگ امنیتی " به " امنیت فرهنگی " و گذشت 4 سال از استقرار دولت تدبیر و امید هنوز نسیم تعییر و تحول در این دانشگاه وزیدن نگرفته است و در بر همان پاشنه قبلی می چرخد/ فضای ترس و وحشتی که توسط برخی عوامل در دانشگاه فرهنگیان رقم زده شده و نهادینه شده است به گونه ای است که کم تر کسی در درون این دانشگاه جرات پیدا می کند مدیریت ها و فرآیندهای جاری و ساری در این مجموعه را مورد پرسش قرار داده و به چالش بکشد از ترس این که مبادا ثبات شغلی وی مورد تهدید قرار بگیرد/ در 4 سال گذشته مطالب و نامه های قابل توجه و فراوانی در انتقاد از عملکرد این دانشگاه و نیز زیرمجوعه های آن در صدای معلم منتشر گردیده است/ « صدای معلم » بر این باور است که متاسفانه دانشگاه فرهنگیان به حیات خلوت آموزش و پرورش تبدیل گردیده است و فضای پرسش گری و نقادی در این مجموعه کم رنگ و یا حتی بی رنگ است/ « صدای معلم » از وزیر آموزش و پرورش مصرانه و مجدانه می خواهد تا به عنوان یک " مطالبه " در اسرع وقت رسیدگی به وضعیت این دانشگاه را در اهم برنامه ها و اقدامات خویش قرار دهد
رای اکثریت مردم به آقای روحانی علی رغم همه ی بی اخلاقی ها ، فریب ها و دروغ هایی که صورت گرفت نشان داد که جامعه ایران قابلیت آن را دارد که حتی فراتر از کشورهای توسعه یافته و با وجود موانع مهم فرهنگی و اجتماعی آینده را رصد کرده و در بزنگاه ها تصمیم بگیرد/ برخی جریانات سیاسی که همواره " نگاه ابزاری " به افراد و اصولا مقوله " انسان " دارند موضوعاتی مانند " صندوق ذخیره فرهنگیان " ، " سند 2030 " و... را دست مایه بازی های سیاسی و فریفتن افکار عمومی جهت حصول مقاصد سیاسی خود قرار دادند/ متاسفانه برخی ها با اهداف کاملا سیاسی مسائل داخلی آموزش و پرورش را حتی تا تربیون های رسمی و نماز جمعه هم کشاندند/ جریانی با همان نگاه ابزاری و با تحریف محتویات و پیام سند 2030 سعی کرد تا این سند را که مورد توافق بیش از 160 کشور جهان و نیز کشورهای اسلامی است در تقابل و تضاد با اعتقادات و باورهای مذهبی و دینی مردم ایران نشان دهد/ اگر واقعا این جریان صادق بود چرا متن کامل این سند را بدون هر گونه پیش داوری منتشر نکرد تا مردم خود قضاوت کنند / انتظار ما این است که موضوعاتی مانند سند 2030 و نیز سایر اسناد بین المللی بیش از پیش مورد توجه و نقد معلمان و کارشناسان حوزه آموزش و پرورش قرار بگیرد/ دوره 4 ساله دولت تدبیر و امید در وزارت آموزش و پرورش نیز باید مورد نقد کارشناسی و همه جانبه فرهنگیان و معلمان قرار بگیرد چرا که معلمان انتقادات اساسی و بنیادین نسبت به برخی عملکردها دارند و این یک واقعیت است که مردم عقد اخوت و دائمی با هیچ فرد و جریانی نبسته و مسئولان آینده آموزش و پرورش و دولت باید این دغدغه ها را مورد توجه جدی قرار دهند/ « صدای معلم » ضمن استقبال از این " تغییر " از همه فرهنگیان و معلمان می خواهد تا مسئولانه مستمر و در این حوزه حضور داشته و مسائل آموزش و پرورش را در قالب " نقد کارشناسی " همراه با ارائه " راهکار " دنبال کنند