مدارسخاص؛ شامل نمونهدولتی، سمپاد(تیزهوشان) و اخیرا نمونه مردمی -بهطور جدی- از اواخر دهه شصت پای خود را به سیستم آموزشی ایران بازکرد و طی این سهدهه تاثیری "فراتر از اهداف اولیه" بر نظام آموزشی، پرورشی و در نهایت جامعه گذاشت/ مدارس خاص در ایران با هدف تبدیل دانشآموزان با قابلیتهای هوشی و تلاشی بالاتر به مدیران و متخصصان سطحبالا، از طریق بسترهای مناسب و متفاوت با مدارس عادی تشکیلشد/ برای ورود به هیچیک از این مدارس، تست هوش (به معنای تخصصیاش) برگزار نمیشود و تعداد زیادی از واردشدهها ممکن است افرادی باشند که آموزشهای بیشتری دیدهباشند یا فقط در مقطعی پرتلاش بوده باشند/ برای مدرسان نیز فیلتر ورودی مناسبی وجود ندارد و عمدتا بر اساس رابطه و یا حداکثر شهرت وارد این مدارس میشوند/ کمتر کسی تجربه تحملکردن یک مدرس سخت گیر (ولو توانمند) را به خاطر دارد / داستان مدیران نیز از یکطرف مشابه مدرسان و از طرف دیگر مشابه اکثر مدیرانی است که در جای جای این کشور بر روی صندلی چرخان مدیریت نشستهاند/ عملا شاخص کارآمدی برای سنجش توانائیهای کادر مدیریت و آموزشی مدرسه وجود ندارد/ از آنجائی که هدف قاطع مدارس خاص در ایران دستیابی به رتبههای بالای کنکوری است، لذا امکانات این مدارس نیز -با وجود اعتبارات دولتی و مردمی قابل توجه - از حد سنتی آن (معلم، آزمایشگاه، رایانه و ...) فراتر نمیرود/ در فلسفه و سناریوی تشکیل این مدارس یک پایانبندی شیرین و رویایی تصور شدهاست، اما پایان واقعی، تراژیکتر از حدتصور است/ خلاقیت، مدیریت روانی، کارگروهی و البته تعهد مهارتهائی هستند که غالب فارغالتحصیلان مدارس خاص، حتی اسم آنها را نیز نمیشنوند/ در این مدارس هر چیزی جز آنچه در نمره کنکور تاثیر دارد، درجه ۲ و پائینتر محسوب میشود/ اولیای دانشآموزان بهاصطلاح "خاص"، از لحظه ورود فرزندشان به این مدارس، سالها فرجام "خاصی" را انتظار میکشند/ از اواخر دوره ابتدائی تا حداقل اواخر دانشگاه، آنها مستمرا میزبان باری از استرس و نگرانیاند/ مدارس سمپاد (و به نسبت کمتری مدارس نمونه)، عملا -و باز احتمالا برخلاف پیشبینیها- جامعه را بهسمت واگرائی پیش میبرند و تعارضها و تنشهای پیامد آن/ تعداد قابل توجهی از فارغالتحصیلان این مدارس بعد از گذراندن بخشی از تحصیلات دانشگاهی خود، راه بیرون از مرزها را در پیش میگیرند که معنیاش عملا میشود نخبهپروری برای بیگانگان/ اگر همین امروز دستورالعملی مبنی بر تعطیلی مدارس خاص صادر شود، دو گروه مخالف جدی خواهندبود/ اگر مدارس خاص نبود، ...
چرا حقوق ما معلمان غیر دولتی و رسمی یکسان نیست ؟ چرا حقوق ما 300 هزار تومان ولی حقوق معلمان رسمی 2300000 تومان / چرا همه مسئولان چشم و گوششان را به روی مشکلاتی که در مدارس خرید خدمات آموزشی است ، بسته اند/ بغضم شکسته ...خسته ام / ضمانت و امنیت شغلی نداریم و بلافاصله نیروهای جایگزین پشت در مدرسه ایستاده اند/ چرا این همه فاصله بین معلم رسمی و غیر دولتی خریدخدمات آموزشی وجود دارد / حتی از داشتن کارت پرسنلی هم محروميم / من یک معلمم اما...
چند روزی به مراسم تنفیذ و تحلیف ریاست جمهوری مانده و در این بین مهمترین خبری که در رسانه ها دست به دست می شود وزارء احتمالی دور بعد ریاست جمهوری است وزرایی که برخی با توجه به عملکرد مثبت شان ، محبوب زیر مجموعه خود هستند و حتی با عدم تمایل شخص وزیر بر ابقاء در مقام خود ،همه و همه خواهان ماندن وی هستند.
به راستی چه تفاوتی بین عملکرد این وزراء با سایرین هست که این چنین در مجموعه خود خواهان دارند؟ از لحاظ ساختار عملکردی چه تفاوتی بین عملکرد وزرای محبوب و غیرمحبوب وجود دارد؟
در این چند سطر برای نمونه به بررسی مقایسه گفتار دو وزیر در نشست های خبری می پردازیم شاید گوشه های از زوایای پنهان و آشکار موضوع بر ما روشن شود.
وزراء انتخاب شده عبارتند از آقای هاشمی وزیر بهداشت در مقابل دو وزیر 4 ساله اخیر آموزش و پرورش.
علت این قیاس مانند هر قیاس سالمی برابری زمانی ، مکانی و جایگاه افراد مورد موضوع است.
سر خطی از نحوه گفتمان های آقای سید حسن هاشمی وزیر بهداشت با رسانه در اغلب مواقع:
وزیر بهداشت با ابراز امیدواری نسبت به واقعی شدن تعرفههای درمانی و با بیان اینکه ما هم به تعرفههای 96 نقد داشتیم، گفت: " امیدواریم تعرفهها در سال 97 بازنگری شود، البته مصوبه مربوط به تعرفههای امسال وحی منزل نیست و همان طور که مجلس میتواند در مصوبههای خود تجدید نظر کند، دولت هم میتواند مصوبههای هیات وزیران را تغییر دهد.منبع(سلامت نیوز)
هاشمی:
-افزایش ۹۰ درصدی بودجه بیمه سلامت
- تاکید مقام معظم رهبری درباره "تحول سلامت"
- منابعمان به مالیات وصل شود
- از صحبت درباره بیمهها خسته شدم
- تامین اجتماعی به تعهداتش عمل کند
- با انکار نمیتوان بدهی را پرداخت کرد.( البته منظور ایشان از بدهی پرداخت کارانه ها می باشد.)
- پرداخت حقوق و مزایا در وزارت بهداشت رقمی مشخص است که میزان آن نیز پایین است.
- پزشکانی که با فعالیت خود برای دولت درآمدزایی دارند، طبق قانون سهم کارانه خود از این درآمد که بسیار کمتر از درآمدی است که ایجاد می کنند را دریافت می کنند و مبلغی بیش از آن دریافت نمی کنند.
-درخواست و انتظار ما از دستگاه قضا این است که با افراد و رسانه هایی که به صورت ادامه دار و بدون ارائه مدرک به وزارت بهداشت تهمت می زنند برخورد کند تا این موضوع تکرار نشود.
- برخی پزشکان زیرمیزی بگیر نصیحت پذیر نیستند، در عین حال ما آنها را ارشاد و تشویق می کنیم و الان که قدم بزرگی در مسیر اجرای طرح تحول سلامت برداشته شده از آنان خواهش می کنیم که ما را همراهی کنند.
- یک دوره چهار ساله ای من را مامور یک کاری کرده اند. هر ساعت آن هم به عقب برنمی گردد. من هم قرار نیست ادامه بدهم چون می خواهم به سر کار اصلی خودم و طبابت برگردم. دیگر تصمیم دارم همه زمانم را برای آنچه که دوست دارم بگذارم. حالا این چهار سالی که در اختیار من قرار داده شده را فرصتی می دانم که برای مردم کم نگذارم.
حال سر خط نحوه گفتمان های آقایان روسای آموزش و پرورش با رسانه در 4 سال اخیر :
فانی: میانگین دریافتی فرهنگیان دراین دولت67 درصد رشد داشته که این میزان برای برخی افراد متفاوت است.
فانی: مشکل معیشتی فرهنگیان مشکلی نیست که در 2-3 سال اخیر ایجاد شده باشد. حتی قبل از پیروزی انقلاب بیش از 60 سال پیش این مشکلات وجود داشته و هر سال انباشته شده. همکاران عزیز فرهنگی انتظار ندارند دولت در مدت 2.5 اخیر همه مشکلات را حل کند.
فانی: برخی همکاران عزیز فرهنگی نیروهای پاره وقت هستند که حق التدریس کار می کنند و به نسبت کاری که می کنند دریافتی دارند. عزیزانی که می گویید تماس می گیرند و دریافتی 400 هزار تومانی دارند کارمند رسمی آموزش و پرورش نیستند.
فانی: من همه چیز را در جریان هستم. این طور نیست این دستگاه عریض و طویل در مخیله من نباشد. از صبح تا شب همین کار را دارم .
فانی: ما روی 2 درصد بودجه مدیریت می کنیم که ناچیز است و اتفاقا خوب مدیریت می شود. آموزش و پرورش بر منابع خود مدیریت می کند ولی پرداخت های اجتناب ناپذیر را نمی شود نپرداخت .
فانی: یکی از مطالبات مقام معظم رهبری تدوین نقشه راه این سند بود. این نقشه راه آماده شده. نقشه، یک برنامه زمانی بندی برای اجرای مرحله ای سند است. این نقشه آماده و رونمایی شده. برنامه های سال 95 بر اساس این نقشه راه با ظرفیت 150 برنامه آماده شده و به تدریج اجرا می شود. سند تحول نظام آموزش و پرورش مبنای برنامه ششم توسعه در بخش آموزش و پرورش است که شورای راهبری سند و کمیسیون مربوطه تشکیل شده و در حال برنامه ریزی هستند و به تدریج اجرا می شود(به ندریج!).
فانی: کلاس یک مدرسه دولتی 40 دانش آموز دارد. ما 10 نفر از دانش آموزان را به مدرسه غیردولتی دادیم و هزینه ها را دولت پرداخت کرد(!)
فانی: در کشور بیش از 12 هزار مدرسه غیردولتی داریم. ممکن است 30 تا تخلف کنند که برخورد می شود. جامعه خبر دارند خیلی ها برای ثبت نام فرزندانشان در مدارس غیردولتی تلاش های جدی می کنند.(!)
فانی: این وظیفه آموزش و پرورش است که در ارتقای مدارس دولتی کار کند از ابتدای مسئولیتم سیاستمان این بوده مدارس دولتی تقویت و از تنوع آنها کم شود. عملا ورود پیدا کردیم. ولی مسایل مدارس و آموزش و پرورش، اجتماعی است و به زمان نیاز دارد.(!)
فانی: این که می گویند باید 70 درصد حقوق استادان را به معلمان بدهند در سند تحول نیامده. هیچ وقت این بحث در سند نبوده. اصل رتبه بندی آمده و ما هم قبول داریم.(!)
فانی: روند پیگیری پرونده فساد 8000 هزار میلیاردی صندق ذخیره فرهنگیان در قوه قضاییه در حال رسیدگی است و گزارش قوه قضاییه به زودی مشخص می کند چه اتفاقی افتاده است، ما همواره مدافع حقوق فرهنگیان عزیز بوده و هستیم(شما که خودتان رئیس صندوق بودید؟)
فانی: سال 94 نسبت به 93 وضعیت بیمه تکمیلی بهتر است. این بیمه تقویت شده. در سال 95 نیز حتما بهتر خواهد شد.(!)
فانی: به خاش برای دیدار معلم بلوچستانی رفته بودم. روز پنجشنبه بود که دیدم در شبکه های اجتماعی دیدم نوشتند وزیر استعفاء !امیدواریم داده است. امیدوارم توفیق داشته باشیم در خدمت نظام تعلیم و تربیت باشیم.
حال نوبت آقای آشتیانی است:
- وزیر آموزش و پروش از برخورد با معلمانی که برای دانش آموزان تنبیه بدنی اعمال کنند، خبر داد.
- دریافت هرگونه هزینه جایز نیست اما امکان دارد برای کیفیتبخشی به مدارس هزینههایی به صورت اختیاری و داوطلبانه توسط اولیاء پرداخت شود که این ایرادی ندارد اما تحت هر عنوانی به صورت الزام، مجاز نیست.(پس دولت چکاره است؟)
- برخورد معلم با نگرش منفی با دانش آموزان باعث می شود تا انگیزه های آنان از بین برود، این چنین دانش آموزانی در جامعه، تنها نواقص را می ببینند.
- معیشت و منزلت معلم باید در کانون سیاستگذاریها و برنامهریزیهای رسمی و اجرایی قرار گیرد.
- استانداردها وجود 25 تا 20 نفر در کلاس درس است اما به دلیل کمبود مدرسه این استاندارد را شاهد نیستیم. در برخی مدارس تعداد دانش آموزان در کلاس 40 نفر است.
- اعتبارات آموزش و پرورش بیشتر صرف پرداخت حقوق پرسنل می شود و اعتبار کمی به سرانه مدارس تخصیص می یابد.
-امسال رقم اختصاص یافته به سرانه مدارس تقریبا صفر بود و مدیران مدارس با همکاری خانواده ها هزینه های جاری را تامین کردند.
- دانشآشتیانی : دعوت دولت برای حضور در کابینه دوازدهم را میپذیرم!
تحلیل گفتارهای وزراء دولت در رسانه ها و مقایسه آنها به خود خوانندگان واگذار می شود اما سوالاتی در اینجا خیلی لازم است که پرسیده شود به شرح زیر است:
آیا هر فردی خارج از مجموعه این گفتمان ها را بشنود حق ندارد معلمان را زیاده خواه بداند؟
چرا باید تخصیص بودجه آموزش و پرورش این چنین باشد که پرداختی حقوق خالی را کفایت نکند ؛ مگر وزارتخانه خاص و غیر خاص داریم ؟
چرا وزراء آموزش پرورش صدای فریاد دانش آموزان و فرهنگیان نمی شوند؟
چرا آقایان وزیر در آموزش و پرورش با این همه مشکلات همچنان تمایل بر تکیه بر مسند وزارت دارند؟
زمان اجراء این همه وعده های در حال بررسی چه وقت است؟
تا چه زمانی مشکلات مجموعه آموزش و پرورش فقط و فقط عنوان می شود؟
آیا این مشکلات کم عنوان شده از زمان وزراء قبل از آشتیانی ، فانی و حاجی و...؟
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
گویا تنها سرمایه و آورده او، حکم و ابلاغ و اراده وزیر یا مدیر بالادست است/ در کشورهای توسعه یافته، شرط ارتقا و پیشرفت و نیل به مدیریت و وزارت در هر مجموعه ای، سپری کردن تدریجی و گام به گامِ خدمت افراد در بستر و ریل سازمانی- اداری و طی طریق پلکانی از جزء به کل و کسب آموزش و تجربه متناسب و حصولِ آمادگی و کفایتِ لازم برای تحقق اهداف و مأموریت های سازمان متبوع می باشد/ بین کفایت وزارت و مدیریت با حصول آموزش و تجربه عملیِ مرتبط با آن، ربط معنادار و وثیقی وجود ندارد و این دو مسیر، نه در طول یکدیگر و منطبق با هم ،که در عرض یکدیگر و متباین با هم واقع شده اند/ یا قاطبه مدیران و کادر اجرایی و اداری و ستادی، از میان کسانی گلچین شده اند که چون فاقد توان، کفایت، مهارت و حوصله کلاس داری بوده اند، به این مناصب گمارده شده و به تدریج سر از حیطۀ تصمیم گیری و سیاست گزاری در آورده اند/ اصولا آیا شرایط کنونی محصولِ تقدیر ماست یا مولودِ تقصیر ماست / آیا جهل و جمود و سکون و سکوت و انفعالِ فرهنگیان نقش و سهمی در پیدایش و گسترش و قوام و دوامِ این آفات و چرخه های باطل و مخرب نداشته است/ آن ها تاب تحمل افراد صادق و صریح و رشید و مُنتقد و سرکش و آزاده و فرزانه و بزرگتر از خویش را ندارند/ آن ها به مریدان منفعل و مطیع و مُنقاد نیاز دارند نه به مدیران فعال، مَنیع و منتقد که با دیده حقارت در ایشان نظر می کنند / حلقه های منفی پس از به هم پیوستن، اتوماتیک وار در فرآیندِ "همجویی، همسویی، همجوشی، همپوشی و هم افزایی" قرار می گیرند و در پرتو استقرار "فساد سیستماتیک"، مانع از ورود و توفیق و اثربخشی عناصر نامتجانس و بیگانه با خود (غیر خودی و نامحرم) به چرخه سیستم می شوند و به تدریج، خواسته و ناخواسته، دانسته و نادانسته، معیار ورود و پیشرفت و دوام در چنین ساختارهایی، "نه فضیلت که رذیلت" خواهد بود/ در چنین سپهر و سامانه ای افراد سالم و صادق، مادامی که به اصول اخلاقی خویش وفادار باشند، مجال رشد و بالندگی نخواهند داشت و شرط اول در نیل به موفقیت، وداع آن ها با چنین ارزش های دست و پا گیر و باز دارنده است/ ببینید در میدان فرماندهی و مدیریت خود با افراد آزاده و مستقل و احیانا مُنتقد چه کرده اند و در قلمرو تحت امر ایشان افراد سالم و صادق و صریح از چه جایگاه و شأن و منزلتی برخوردارند و چقدر امکان رشد و پیشرفت و عرض اندام داشته اند/ آیا تاب تحمل افراد بزرگتر از خویش را دارند یا نه؟ سطح و سقفِ دماسنج رواداری و تحمل و انتقاد پذیری و نقطۀ جوش شان روی چه درجه و دمایی تنظیم شده است ؟آیا رفتار و منش ایشان در خلوت و جلوت و در محافل خصوصی و مجالس عمومی یکسان است/ همه مدیران اجرایی را در یک سطح و صف قرار ندهیم و با یک چوب نرانیم/ شاید در پرتو گفت و گوی انتقادی و سازنده بین اصحاب صف و ستاد، برای برون رفت از این سیاه چاله مخوف و ویرانگر، و کژ کارکردی و ناکارآمدیِ حاکم بر فضای اجرایی کشور، راهکاری استخراج و اعمال گردد