سید محمد بطحایی در گفت و گویی با روزنامه آرمان در تاریخ 18 تیر 96 با عنوان "سازمان نظام معلمی تشکیل شود" (اینجا) می گوید : " یکی از برنامههایی که میتواند در رفع مشکلات کمک بزرگی به آموزش و پرورش کند تشکیل تشکلی با حضور معلمان است، یعنی معلمان در حوزههای تصمیمگیری تخصصی این وزارتخانه دخالت داشته باشند، مانند سازمان نطام معلمی که مطرح شده بود. این تشکل مانند سازمان نظام مهندسی است که بخشی از وظایف اداره مهندسی کشور را نهاد غیردولتی که از خود مهندسان تشکیل شده اداره میکند و به نوعی تغییر روشی است که در ابتدای بحث به آن اشاره کردم. اکنون تمام آموزشوپرورش از سوی وزارتخانه اداره میشود، اما از فردا میتوان بخشی از آن را به معلمان خبره، متعهد، حرفهای و... سپرد. اکنون سازمان نظام معلمی با این فلسفه و منطقی که دارد مورد تایید همگان است و باید تشکیل شود و مثلا معلمان گواهی صلاحیت علمی خودشان را از این طریق ارزیابی کنند. دولت چرا باید در این مقولات دخالت کند؟"
بطحایی در پاسخ به سوال دیگری می گوید: "اگر بخواهید همین موضوع منطقی و مطلوب را تصویب و ابلاغ کنید، کار بسیار سخت و دشواری است، زیرا بلافاصله گروهی میگویند مبادا این سازمان نظام معلمی پسفردا تظاهراتی را سازماندهی کند که نتوان آن را کنترل کرد یا مبادا این نظام معلمی اختلالی در مدیریت منابع انسانی ایجاد کند که نتوان آن را مدیریت کرد. هزار و یک اما و اگر پشت آن میآورند و در نتیجه این ایده خوب را زمین گیر میکنند. شرایط کشور باید بهتدریج آماده شود و گروههای ذینفع را که نگرانیها را مطرح میکنند، باید دور یک میز بنشانیم و بگوییم میخواهیم این کار را انجام دهیم و حالا شما چه ملاحظاتی را لازم میدانید تا از آن نگرانیها کاسته شود. مخالفان نباید ریشه و اصل تشکیل این سازمان را بزنند، بلکه اجازه دهند کار آغاز شود و طی چهار - پنج سال به آنجا برسیم که از پتانسیل عظیم نیروی انسانی در آموزش و پرورش، در اداره این وزارتخانه هم استفاده کنیم که مطالبه به حق معلمان است."
آقای بطحایی در ادامه می گوید : " معلمان گلایه میکنند چرا نام هر فردی که مدرک لیسانس دریافت کرد «معلم» میشود و سر کلاس میرود. این فرد تقریبا همان اندازه حقوق میگیرد که یک معلم با تجربه متخصص دریافت میکند. نظام پرداختها متناسب با صلاحیت افراد نیست، در حالیکه مثلا نظام پرداخت یک پزشک عمومی با پزشک متخصص متفاوت است." بر اساس جمع بندی نظرات بطحایی ، سازمان نظام معلمی تشکلی است:
1- با حضور معلمان خبره ، متعهد و حرفه ای 2- برای دخالت در حوزه های تصمیم گیری تخصصی 3- برای صدور گواهی صلاحیت علمی معلمان 4- اداره بخشی از کارهای وزارتخانه 5- تغییرنظام پرداختها بر اساس صلاحیت افراد 6- بر اساس مدل سازمان نظام پزشکی و مهندسی و پرستاری .
آقای بطحایی تاکید می کند که " اکنون سازمان نظام معلمی با این فلسفه و منطقی که دارد مورد تایید همگان است و باید تشکیل شود." و اضافه می کند که تشکیل سازمان نظام معلمی "مطالبه به حق معلمان است."
بطحایی بعد از انتخابات ریاست جمهوری 96 و زمانی که از گزینه های مختلفی برای تصدی وزارت نام برده می شد با حضور در یک گروه تلگرامی معلمان روی نکته درستی انگشت گذاشت و گفت: "مجلس با تصمیمات هیجانی یک دفعه تصمیم می گیرد هزاران نفر را بدون شایستگی های لازم وارد آموزش و پرورش کند. گروهی جمع می شوند در جایی و شعاری می دهند و تظاهراتی می کنند ، به یکباره مصوبه ای از یک جایی سر در می اورد و تکلیف می کند آموزش و پرورش مکلف است این چند هزار نفر را با این شرایط جذب کند." او به عنوان سازوکاری برای پیشگیری از ورود افراد فاقد شایستگی حرفه ای بحث سازمان نظام معلمی را مطرح می کند و می گوید : "یکی از راهکارهایی که کشورهای دیگر هم تجربه کرده اند ایجاد نظام سازمان معلمی است. " تشکیلاتی از "معلمان نخبه" که صلاحیت افرادی که به عنوان معلم وارد آموزش و پرورش می شوند را تعیین می کند. به گفته بطحایی هرکس که مدرکی داشته باشد نمی تواند معلم شود مگر اینکه نظام معلمی صلاحیت او را تایید کند.
بطحایی در این گفت و گو برای تقویت استدلال خود به نظام پرستاری و نظام مهندسی و کانون وکلا استناد می کند و می گوید : "اگر کسی در رشته پرستاری تحصیل کند لزوما در بیمارستانها به عنوان پرستار به کار گرفته نمی شود. مگر اینکه نظام پرستاری صلاحیت او را تایید کند. در وکالت هرکس رشته حقوق خواند لزوما وکیل نمی شود مگر اینکه آزمون وکالت بدهد و بعد از آزمون ، آن بخش حرفه ای و تخصصی وکلا صلاحیت او را تایید کند و بعد به عنوان وکیل به او مجوز بدهند."
آقای بطحایی نظام معلمی را تشکیلاتی متشکل از "معلمان نخبه" می داند که مانند نظام پزشکی و نظام مهندسی و نظام پرستاری و کانون وکلا به افراد صنف بعد از تعیین صلاحیت ، پروانه کار می دهد.
در این یادداشت قصد من بررسی جایگاه ناساز نظام معلمی در سیستم استخدام رسمی دولتی آموزش و پرورش نیست. نظراتم را در این خصوص بعدا در یادداشت مستقلی می نویسم. اما این همه تاکید آقای بطحایی روی سازمان نظام معلمی قاعدتا به معنای آن است که این سازمان در نظام فکری ایشان برای اصلاحات در آموزش و پرورش جایگاه ویژه ای دارد.
برنامه پیشنهادی آقای بطحایی به صورت پی دی اف و در 19 صفحه در فضای مجازی موجود است ( این جا ) . ذیل بخش "اهداف و سیاست های اجرایی برنامه"، عنوان بند 4 "برنامه های اجرایی توسعه مشاركت در آموزش و پرورش" است : ارتقاء نقش و افزايش مشاركت خانواده در تعليم و تربيت، با تأکیدبر افزایش اختیارات انجمن اوليا و مربيان / توسعۀ مشاركت دانش آموزان در امور آموزشي، پرورشي و ورزشي مدرسه و تقويت شوراها و تشكلهاي دانش آموزي/ افزایش نقش معلمان در برنامه ریزی و انجام فعالیت های مدارس با تأکید برافزایش کارآمدی شوراهای درون مدرسه/ تقويت تعامل و مشاركت با انجمن هاي علمي- آموزشي و تشکل های صنفي و حرفه ای معلمان، سمن ها و نهادهاي فرهنگي و اجتماعي و دستگاه هاي دولتي و غيردولتيِ ملي و بين المللي؛ خصوصاً حوز ه های علمیه / اجراي کامل قانون مدارس غيردولتي و توسعه کیفی مدارس برمبناي آن / تقويت نقش شوراهاي آموزش و پرورش، در سطح استان ها و شهرستا نها و جلب و توسعۀ مشاركت خيرين و نهادهای محلی و منطق های / توسعه تعاملات و همکار ی های بین المللی آموزش و پرورش؛ به ویژه با جهان اسلام.
در اینجا از مشارکت خانواده ، دانش آموزان ، معلمان ، تشکل های صنفی و حرفه ای معلمان ، دستگاه های دولتی و غیردولتی ، حوزه های علمیه ، نهادهای بین المللی نام برده شده است. اما مشارکت معلمان را در قالب "شوراهای درون مدرسه " و " انجمن هاي علمي- آموزشي و تشکل های صنفي و حرفه ای معلمان" دیده شده است.
در برنامه خبری از سازمان نظام معلمی نیست. هیچ کدام از این نوع مشارکت ها جدید و منطبق بر تعریف بطحایی از سازمان نظام معلمی نیست. چرا آقای بطحایی سازمان نظام معلمی را که این همه روی آن تاکید داشته در برنامه خود از قلم انداخته است؟ "نظام سنجش صلاحیت حرفه ای و رتبه بندی حرفه ای معلمان" که زیرعنوان "ارتقای مدیریت منابع انسانی آمده" در برنامه آمده ، با تعریف ایشان از سازمان نظام معلمی منطبق نیست. به گفته حسن حسینی مدیر کل اموراداری و تشکیلات وزارتخانه ،نظام رتبه بندی از ابتدای مهر سال 94 ، با طبقهبندی فرهنگیان در رتبههای پایه حرفهای، ارشد حرفهای، خبره حرفهای و عالی حرفهای اجراشد.
در اینجا نکته ای را هم در رابطه با کلیات برنامه آقای بطحایی بیان می کنم. آقای بطحایی در پیشگفتار سند نوشته اند : اينجانب برنامه هاي پيشنهادي خود را براي "اجراي متوازن سند تحول بنيادين آموزش و پرورش" و براساس رهنمودهای ....متناسب با شرایط نیازها و امکانات کشور تنظیم کرده ام. اما بلافاصله 5 شرط گُنده و البته دست نیافتنی را به عنوان استلزامات و زیرساختهای اجرای سند مطرح می کندو در واقع اجرای برنامه را مشروط به شرایطی می کند که قبلا تحقق نیافته و در این چهار سال هم بعید است همه آنها تحقق یابد:
1- ارتقاي جايگاه آموزش و پرورش در جامعه به عنوان نهاد مولد.. 2-ايجاد عزم ملي و مشاركت تمام قوا، دستگا هها و نهادها.. 3- ارتقاي منزلت و تأمين معيشت معلمان. 4- جذب و تربيت نيروي انساني باانگيزه و داراي شايستگی های حرفه اي... 5- تأمين منابع مالي و امكانات مورد نياز کیفیت آفرینی. گذاشتن این شروط با این ادعای آقای بطحایی که برنامه را "متناسب با شرایط نیازها و امکانات کشور تنظیم کرده ام." ناسازگار است.
نظرات بینندگان
چطور رئیسی را در 3تا مناظره کوتاه مدت شناختند!!!!!!!!
ولی ما معلمان اجازه نخواهیم داد که آب خوش از گلوی این کوتوله سیاسی پایین برود.
ایشان بداند که نماینده و وزیر ما معلمان نیست، بلکه بنده حقیر نمایندگانی است که با زد و بند به او رای خواهند داد.
نزدیک یک میلیون معلم که از حقوق آموزش و پرورش سیر نخوردند و خودشون و خانواده شون حسرت به دل ماندند!
حداقل این آقا رئیس بشه و به آرزوی دلش برسه و خودش و خونواده اش خوشحال شده و حسرت به دل از دنیا نرن! که چرا بابا یا شوهر ما یا داداش ما یا برادر و پسرخاله ما و غیره و ذلک وزیر نشد تو این 35 سال آزگار تو این آموزش و پرورش..!؟
البته از آرزوی روسای مناطق تهرون، ایضا نمی شه غافل شد! همینا که طومار نوشتن!
در اپ طرح هایی باید اجرا شود که یا بودجه نخواهد یا هزینه ها را کاهش دهد یا هزینه ها از جیب مردم پرداخت شود