پیام های تسلیت چهره ها از گوشه و کنار و رفت و آمدهای پیاپی و دیدار مسئولان با خانواده های آسیب دیده تا بتوان تا حد امکان خود را در افکار و وجدان عمومی تبرئه نمود/ این قبیل واکنش ها در جامعه ما تقریب به یک " فرهنگ و الگوی رفتاری " تبدیل شده است و غالبا در همان مرحله " احساس و تخلیه هیجان " باقی می ماند اما منجر به یک کنش و یا اقدام دائمی و یا اساسی و جدی نمی شود/ قول و وعده هایی که هم برخی مسئولان می دهند خیلی حساب و کتاب نداشته و به محض این که حساسیت و خشم افکار عمومی کاهش پیدا می کند به همان نسبت مشمول مرور زمان می شود/ اساسا " فرهنگ پاسخ گویی " به علت رسوب " تفکرات استبدادی " در جامعه ما نهادینه نشده است و بسیاری از افراد جامعه خیلی از مهارت های ساده زندگی مانند تشکر کردن ، عذرخواهی کردن ، نحوه صف ایستادن ، نحوه احوال پرسی ، نحوه دفع زباله و حتی نحوه ابراز خشم و شادی و... را بلد نیستند و البته کوشش و نیازی هم برای آموختن آن ها در خود نمی بینند/ زمانی که یک فرد در نقش یک " راننده " مرتکب اعمال خلاف قانون متعدد در حین رانندگی آن هم به دفعات مختلف می شود ؛ مسئولان نباید به او " اجازه " مجدد برای رانندگی دهند و حتی باید او را به مراکز و مراجع ذی صلاح جهت " غربالگری روانی " ارجاع دهند/ فردی که دچار اختلال روانی است و صلاحیت رانندگی ندارد نباید به او اجازه رانندگی داده شود تا این چنین با جان شهروندان بازی شود/ وزارت آموزش و پرورش و سازمان دانش آموزی که بودجه و اعتبار مناسبی برای برگزاری آبرومندانه و امن یک سفر برای دانش آموزان ندارد چرا باید این چنین با جان شهروندان و زندگی مردم بازی کنند/ آوردن بندهایی از " سند تحول بنیادین " در ابتدای این گزارش و برخی مغالطات در حالی که مقوله اصلی یعنی " امنیت دانش آموز " تامین نشده است نوعی " رفع تکلیف " و " فرار از مسئولیت پذیری " است/ آموزش و پرورشی که نمی تواند در دوران تحصیل ، " ضرورت بستن کمربندی ایمنی " را به دانش آموزان آموزش دهد و قوانین راهنمایی و رانندگی را به صورت یک " رفتار تثبیت شده " برای دانش آموزان درآورد واقعا به چه دردی می خورد/ آموزش و پرورشی که نمی تواند به معنای واقعی " شهروند " برای جامعه تربیت کند و تنها خروجی اش در آغاز سال تحصیلی افزایش حداقل 30 درصدی ترافیک و آلودگی پایدار هوا است واقعا به چه دردی می خورد/ دو نفر مسئول به نمایندگی از آموزش و پرورش در اتوبوس حریف یک " آهنگر " ( راننده ) در مورد عمل به " قانون " نمی شوند و حرف آن راننده برای دانش آموزان بیشتر از معلمان شان خریدار دارد / آن راننده خاطی ، آن دو مربی دانش آموزان که در مقابل توصیه غیرقانونی و خلاف عقل راننده فقط به " سفارش" بسنده کردند و حتی دانش آموزانی که در این سیستم فقط فرهنگ " تظاهر " را آموزش دیده اند و همه مسئولان و حتی معلمانی که در مقابل این رویه نادرست سکوت کرده اند همه و همه مسئولند...
گروه رسانه/
" پاسخ گویی " و " مسئولیت پذیری " از ارکان مهم یک مدیریت مردمی و پویا است که در " حقوق شهروندی " نیز مورد تاکید قرار گرفته است .
« سعید ربوشه » مدیر آموزش و پرورش منطقه 9 تهران به دو نظر ارائه شده توسط معلمان پاسخ داده است .
« صدای معلم » از پاسخ گویی این مدیر تشکر و قدردانی می کند .
سیستم آموزش و پرورش ما تخصص ها را در هم تنیده است و اصالت آنها را زیر سئوال برده است/ در آن سال ها در ادارات آموزش و پرورش حرمت و احترام به معلم وارد شده به واحدها حتی در اتاق ریاست حاکم بود ،بلند می شدند ، احوالپرسی می کردند، به دقت به خواسته معلم گوش می کردند و تلاش برای پاسخگویی داشتند اما متأسفانه امروز خبری از هیچ یک از این موارد نیست/ من آن روز دریافتم که این اداره نیست که رشته های درسی را قاطی می کند بلکه این خود معلم است که این ناتوانی را قبول می کند/ دیوار رشته علوم انسانی از سایر رشته ها هم کوتاه و هم دراز است/ یک طرف قضیه وزارت آموزش و پرورش مقصر است که برای این مهم ، طرح و برنامه و حساسیتی ندارد و تخمین درستی از تعداد کلاسها یا نیاز به تخصص ها در این کلاسها را ندارد/ آمار فقط برای بَه بَه یا چَه چَه گفتن نیست، آمار کمیتی است که باید به کیفیت تبدیل شود تا کاربردی گردد/ بیکاری پنهان یا عدم جایگزینی تخصص ها در جای جای شهر و روستای همه ما ، مشهود است/ همانند گیاه خشکیده ی گلدان یا درخت تنومند پیر رسد آیا روزی که دوباره آموزش و پرورش هم جوانه زند؟
هنوز هیچ تدبیری در آموزش و پرورش برای مقابله با حوادث وجود ندارد و جایگاه تربیت در نظام آموزش و پرورش نا معلوم می باشد/ متاسفانه آموزش و پرورش اکنون سعی دارد صورت مسئله را پاک کند و طرح"نکاشت" را در آموزش و پرورش نیز اجرا کند/ باید موضوع را ریشه ای بررسی کند و علت را جویا شود و برای حل آن برنامه ریزی نماید در حالی که لغو اردو ها و یا محدود کردن آن ها به هر دلیلی می تواند یک حرکت منفی در راستای امور تربیتی باشد/ متاسفانه مجلس دانش آموزی نیز هم اکنون نقشی انفعالی به خصوص در سطح استان ها به دلیل برخی سیاست های غلط دارد/ مطالبات دانش آموزان مبتنی بر حقوق شهروندی است و نادیده گرفتن آن می تواند تاثیر منفی در جامعه مدنی داشته باشد/ کوته فکری هایی که در سیستم آموزش و پرورش وجود دارد نوعی حرکت معکوس را در تربیت اجتماعی دانش آموزان ایجاد نموده است/ باید با کوته فکری ها مبارزه کرد/ وزارت آموزش و پرورش و سایر مسئولان به مطالبات 13 میلیونی دانش آموزان کشور توجه ویژه داشته باشند
گروه اخبار/ رئیس مرکز برنامه ریزی منابع انسانی وزارت آموزش و پرورش، از افزایش یک میلیون و ۳۰۰ هزار نفری دانشآموزان کشور تا سال ۱۳۹۹ در مقایسه با سال ۱۳۹۵ خبر داد.
شهرستان سردشت واقع شده در استان آذربایجان غربی یکی از مناطق محروم و مرزی است که متأسفانه اکنون هم آثار تخریب زیانبار جنگ(بمباران شیمیایی)،محرومیت و مظلومیت تحمیلی و توسعه نیافتگی در ابعاد مختلف اقتصادی، سیاسی، بهداشتی و... به ویژه در حوزه فرهنگی آن کاملاً مشهود و ملموس است/ شهرستان سردشت با داشتن آمار تقریبی دانش آموزی بالغ بر بیست هزار نفر و حدود 1500نفر پرسنل آموزشی و اداری با کمبود شدید فضای آموزشی مواجه است/ دولت ها، وزرا و مدیران گوناگون آمدند و رفتند، دفتر عملکردشان ورق خورد امّا متأسفانه چالش های مختلف آموزش وپرورش به ویژه در شهرهای کوچک و مرزی مثل سردشت روز به روز نه تنها از حجم شان کاسته نشد بلکه رنج ها انباشته تر شده و درها هم بر روی همان پاشنه شل تر از قبل می چرخد/ با روی کار آمدن دولت دهم اصل طرح به محاق فراموشی سپرده شد و وزیران دولت تدبیر هم علی رغم قول ها و تصمیم ها تا کنون نتواستند یا نخواستند آن را احیا کنند/ تغییر در روند سیاست تمرکزگرایی در دولت تدبیر هم به ویژه در سطوح پایین و شهرهای کوچک چندان قابل لمس و مشاهده نبوده است/ چنین مدیرانی به جای صرف انرژی و وقت خود در راستای خلق طرح ها و پروژ ه های ابتکاری ،ضروری و مؤثر حوزه دخالت خود را به جزئی ترین موارد حتی جابه جای معلمی از مدرسه به مدرسه دیگر و تدریس دروس هم صرف کنند/ ادامه این روند موجب نوعی دلسردی، بی تفاوتی،بی انگیزگی و عدم تمایل به مشارکت و نداشتن همدلی در بین کارکنان اداری و آموزشی شده است به طوری که گاهی پستی ماهها بدون مسؤول می ماند/ ایجاد هرگونه اصلاحات واقعی در آموزش و پرورش،مستلزم تغییر در نگرشها، سبک مدیریت ها و ملاک انتخاب آن هاست. هرگونه اصلاحاتی که فقط به تغییر و جابه جایی افراد توجه کند محکوم به شکست است
نگاه اقتصادی مدیران و مسئولان اردوها با توجه به بودجه اختصاص دادهشده بر هر نگاهی غالب است/ با کشته شدن و وقوع تصادف اتوبوسهای دانش آموزان انگشت اتهام بهسوی آموزش و پرورش بهصورت اعم و مسئولان با سلسله مراتب مسئولیت اعزام کننده بهصورت اخص و نهایتاً دیوار کوتاهتر از معلم مدرسه پیدا نمیکنند/ آیا مدیران و کارشناسان در آموزش و پرورش با این وضعیت سرانه و بنیه مالی مدارس میتوانند بهترین سرویسها را مخصوصاً در مناطق محروم و بیبضاعت که تمکن مالی ندارند تأمین کنند/ نمایندگان مجلس، هیئت دولت، سازمان برنامه و بودجه، مسئولان محترمی که انگشت اتهام را به طرف مدیران و مسولان و سرپرستان اردوها در آموزش و پرورش دراز میکنید کدام بودجه را برای برگزاری اردوها اختصاص دادهاید یا مصوب کردهاید/ آیا خود شما مقصر نیستید که در کنار گود نظارهگرید و دنبال مقصر میگردید؟ چه لایحه یا طرحی برای افزایش بودجه آموزش و پرورش ارائه کردهاید/ کاش لحظهای خود را بهجای والدین دانشآموزی که دست و پایش قطعشده بگذارید تا بفهمید که الآن چه زجری میکشند و مشکل کجاست و چند روز دیگر آلزایمر اپیدمی شده همه ما را میگیرد و دختران معلول میمانند و یک دنیا آرزوی بربادرفته و وعدههای پوچ و توخالی مسئولان که در آینده وقتی آب از آسیاب افتاد به گوش خواهد رسید
بررسیها نشان میدهد علل تصادفات اتوبوس حامل دانش آموزان در سنوات اخیر با توجه به نظر کارشناسان پلیس راه نقص فنی و خوابآلودگی و عدم کنترل وسیله نقلیه توسط راننده گزارششده است. بیاحتیاطی راننده تریلی و سبقت غیرمجاز، در تصادف اتوبوس دانش آموزان زنجانی روستای خیرآباد از توابع شهرستان سلطانیه در مسیر برگشت اردوی قم- جمکران، بیاحتیاطی راننده و تصادف و برخورد با ریل گارد اتوبوس دانش آموزان مدرسه ابتدایی دخترانه اندیشه شهرستان رباطکریم، تخطی از سرعت مجاز، تصادف اتوبوس دانش آموزان شهرستان بروجن هنگام بازگشت از مناطق جنوبی ایران در محور لردگان به دهدز که در این حادثه 21 نفر در دم کشته و 23 نفر مجروح شدند و تصادف اخیر دانش آموزان هرمزگانی که در دست بررسی است اما آنچه که محرز و مسلم است عدم کنترل وسیله نقلیه توسط راننده به هر دلیلی که منجر به کشته شدن 9 نفر و قطع عضو ۲ نفر دانش آموزان دختر هرمزگانی شده است به نظر میرسد علل تمامی حوادث اخیر اتوبوس اردوهای دانشآموزی وضعیت فنی وسیله نقلیه و عدم کنترل وسیله نقلیه و تعداد 40 نفر به بالای دانشآموز در دو فقره از حوادث مرگبار است و اگر موضوع را با دقت بیشتری مورد کنکاش قرار دهیم نوع نگاه درون سازمانی و اقتصادی مسؤولین و سرپرستان اعزام دانش آموزان است که سعی بر کم کردن هزینه ایاب و ذهاب دارند و درخواست کرایه بالای اتوبوسهای وی آی پی"با هزینه کرد بسیار پایین آموزش و پرورش همخوانی ندارد "لذا مجبور به عقد قرارداد با سرویسها کیفیت پایین با هزینه کمتر میشوند و عاقبت همین میشود که هرساله شاهد اتفاقات تأسفبار و کشته شدن دانش آموزان اردویی هستیم و غافل از اینکه اقتصاد و منابع مالی در آموزش و پرورش کافی نیست که قادر به تأمین بهترین وسیله نقلیه با بهترین امکانات باشند و نگاه اقتصادی مدیران و مسئولان اردوها با توجه به بودجه اختصاص دادهشده بر هر نگاهی غالب است.
نمایندگان مجلس، هیئت دولت، سازمان برنامه و بودجه، مسئولان محترمی که انگشت اتهام را به طرف مدیران و مسولان و سرپرستان اردوها در آموزش و پرورش دراز میکنید کدام بودجه را برای برگزاری اردوها اختصاص دادهاید یا مصوب کردهاید لذا میطلبد در وهله اول مسئولان آموزش و پرورش با رایزنی با سیستم ناوبری و پلیس راهنمایی و رانندگی از دادن مجوز به اتوبوسهای فاقد استاندارد و بیکیفیت خودداری نمایند چراکه دانش آموزان کم سن و سال نمیتوانند مانند مسافران بزرگسال حرکات و اعمال خطرآفرین راننده را تشخیص دهند و یک یا دو نفر سرپرست نیز در تمام طول مسیر این نظارت برایشان مقدور نیست .
و اما سخنم با مسئولین خارج از آموزش و پرورش
با کشته شدن و وقوع تصادف اتوبوسهای دانش آموزان انگشت اتهام بهسوی آموزش و پرورش بهصورت اعم و مسئولان با سلسله مراتب مسئولیت اعزام کننده بهصورت اخص و نهایتاً دیوار کوتاهتر از معلم مدرسه پیدا نمیکنند و القصه او را به هیئت بدوی تخلفات و بعد هم برای اقناع افکار عمومی اخراج میکنند اما واقعیت چیز دیگری است که کسی به آن در این مقوله توجه نمیکند؛ و آن مسئولان خارج از دستگاه آموزش و پرورش است.
سؤال: آیا صرفاً عوامل آموزش و پرورش در زمان وقوع چنین حوادثی مقصر هستند؟
زمانی که 98 درصد بودجه آموزش و پرورش صرفاً برای پرداخت حقوق و دستمزد است و سرانهی مدارس کفاف مخارج اولیه را نمیدهد و دست مدیران در جیب خانوادههای دانش آموزان است مدیران برای برگزاری اردوها چارهای جز صرفهجویی و کاستن هزینهها و آنهم با کمک خانوادهها که قسمتی از آن هزینه ایابوذهاب است ندارند.
آیا مدیران و کارشناسان در آموزش و پرورش با این وضعیت سرانه و بنیه مالی مدارس میتوانند بهترین سرویسها را مخصوصاً در مناطق محروم و بیبضاعت که تمکن مالی ندارند تأمین کنند؟
نمایندگان مجلس، هیئت دولت، سازمان برنامه و بودجه، مسئولان محترمی که انگشت اتهام را به طرف مدیران و مسولان و سرپرستان اردوها در آموزش و پرورش دراز میکنید کدام بودجه را برای برگزاری اردوها اختصاص دادهاید یا مصوب کردهاید ؟
چقدر برای افزایش بودجه در آموزش و پرورش تلاش کردهاید که در اینگونه حوادث و مشابه آن انگشت اتهام بهسوی آموزش و پرورش و معلم دراز میکنید؟
آیا خود شما مقصر نیستید که در کنار گود نظارهگرید و دنبال مقصر میگردید؟ چه لایحه یا طرحی برای افزایش بودجه آموزش و پرورش ارائه کردهاید؟
یک سوزن به خود بزنید و یک جوالدوز به دیگران این اتفاق نه اولین اتفاق است نه آخرین اتفاق خواهد بود تا زمانی که دست اعزام کنندگان به اردو ازلحاظ مالی بسته است این تصمیمات شماست که در سرنوشت فرزندان این مرزوبوم تأثیر میگذارد ؛ کمی منصفانه فکر کنید که بودجه وزارت علوم صدها صفحه است و بودجه آموزش و پرورش ده تا بیست صفحه این است که آموزش و پرورش دستبسته است و اینچنین اتفاقات اسفبار و دردناکی پیش میآید .
کاش لحظهای خود را بهجای والدین دانشآموزی که دست و پایش قطعشده بگذارید تا بفهمید که الآن چه زجری میکشند و مشکل کجاست و چند روز دیگر آلزایمر اپیدمی شده همه ما را میگیرد و دختران معلول میمانند و یک دنیا آرزوی بربادرفته و وعدههای پوچ و توخالی مسئولان که در آینده وقتی آب از آسیاب افتاد به گوش خواهد رسید .
وَاتَّقُوا اللَّهَ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ (بقره 231).
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
" تحرّک اجتماعی" به معنای تغییر موقعیت اجتماعی آدم ها ، عموما در همۀ جوامع به شکل تدریجی اتّفاق می افتد. در واقع آدم ها آهسته آهسته پله های به اصطلاح ترقّی را طی می کنند و پیش می روند/ در کشورهایی که قاعده و قانون سرلوحه عملکردهاست و نظارت در آنها به شکل جدی اعمال می شود و اقتصادشان هم دچار شوک یا سکته نمی شود تحرّک اجتماعی آرام آرام رخ می دهد/ کمتر دیده می شود که در این کشورها موقعیت اجتماعی آدم ها به شیوه " تقّی به توقّی خوردن" ارتقاء یابد. در واقع امکان شکل گیری پدیده هایی مانند آقای بابک زنجانی کمتر پیش می آید/ "پرتاب شدن" ویژگی اقتصادهای بیمار و نتیجه هر ابلاغیه دولتی در عرصه اقتصاد است/ وقتی در جامعه امکان پیمودن یک شبه ی راهِ صد ساله وجود داشته باشد عرصه برای مانور " نوکیسه ها " هموار می شود/ این است که جامعه پر می شود از نوکیسه هایی از همه نوعش! از همه رنگش. جامعه "بخر و بپر ". کسانی که می خرند و می پرند. جامعه ای که آدم ها به دنبال راههای میان برند. کسی نمی خواهد در مسیر مستقیم " راه برود". همه می خواهند از مسیر میان بر " راه بدوند"./ این روزها پزشک داریم ولی کمتر "حکیم" می بینیم، خواننده داریم ولی کمتر "هنر مند" می بینیم، عضو هیأت علمی دانشگاه داریم ولی کمتر" استاد" می بینیم. بازیگر داریم ولی کمتر " هنر پیشه" می بینیم، دکتر داریم ولی کمتر " باسواد" می بینیم