گروه استان ها و شهرستان ها/
جمعی از معلمان حق التدریس آزاد در نامه ای به « صدای معلم » خواهان توجه نمایندگان مجلس و مسئولان به مطالبات خود به ویژه روشن شدن وضعیت استخدامی خود شده اند .
میان کوهی که قافی خود نمایان
تجلی جلوه ای آیینه ای جان
شعوری فهم لازم رهنمایی
ادب حکمی کند اینجا نمانی
که هر خَلقی به علم ادراک هایی
به ظرف علمش رسد جایی نهایی
ز وادی بگذرد وادی به وادی
به آن جایی رسد بیند نمادی
خودش سیمرغ همچون مرغ سی تا
ریاضت نفس را بیند هویدا
که جان را جلوه آرایی نمایان
چو خورشیدی طلوعی کرده پنهان
به خود بنگر شناسی جان خود را
ز حس بیرون کنی ادراک بی ما
جهان را هست سیمرغی نمادین
عدالت گستری هر جا که آیین
تمدن یک شود آن روز جانا
چه فرهنگی نما در بین او ما
کنی یاد از سلیمان منطق الطیر
به قدرت باد هر جایی کند سیر
مرا با او چو موری فرض جانا
گدا با خسروان عادل به یک جا
به ایمان عشق ورزی هر زمانی
تو را پاداش باشد از خدایی
به عشقی زنده گردی جاودانی
طلوعی همچو مهری آرمانی
دلت بینا کنی بینی هم او را
از اویی سوی اویی سیر جانا
به هر جایی روان آن جا خداوند
تجلی هر کجا حرمت تو را پند
ز لقمان یاد آمد گفت فرزند
خدا را هر زمانی حمد کن پند
خدا ناظر که حاضر هر مکانی
چنان رفتار کن چون پاک جانی
چنان اندیشه کن اندیشه زیبا
فدا پیکر کنی جانت هویدا
رها از پیله خود پرواز جایی
تو را شد بارگاهی بارگاهی
در انتظار پُر رهرو بودن کاروان صداقت با همکاران
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
سعدی آموزگار سازگاری است. او در هر چیز کمالی مییابد و از هر چیز لذتی میجوید و با هر وجودی صنمی دارد؛ جز فقر که در «جدال با مدعی» در دیباچۀ گلستان با آن درمیآویزد. گشته است و در متون دینی، آنچه به کار زندگی خوش و پیراسته میآید، به نثر دلکش و نظم دلاویز درآورده است. از فرهنگ عامه، خردمندیهای آن را در قاب توجه نشانده و میراث گذشتگان را رنگ و روی انسانی داده است. به جهان خرم از آن است که جهان خرم از اوست، و همه را جویای یار میبیند و مشتاق دوست. از نظامیه به شیراز که بازمیگشت، نوید داد که «مفتی ملت اصحاب نظر بازآمد» نه دانشآموختهای از آن جماعت «که نظر حرام بکردند و خون خلق حلال.»
سازگاری سعدی، نه از روی بیمزاجی است؛ از سر خردمندی و دانایی است. میداند که همۀ رودهای عالم را آبهای نرم و زلال در زمین سخت و در دل صخرههای بدقواره شکافتهاند. میداند که زندگی کوتاهتر از آن است که از درخت ستیز، برگ و بار گیرد.
سعدی سوهان ذوق بر نوک تیزیهای حیات میکشد، نه بر کنارههای آن که برندهتر شود. دیدۀ پاک و خطاپوشش، در هر خاری گلی میبیند و در حافظۀ چوب، بيشۀ شور ابدی.
سازگاری سعدی، رندی حافظ و تیزبینیهای مولانا، بر فارسیزبانان جهان گوارا باد.
کانال یادداشت ها
گروه بازنشستگان - گنجه ای/
با وجود اینکه ماده (90) قانون مدیریت خدمات کشوری تاکید دارد بر اینکه : " کارمندان دستگاههای اجرایی موظف می باشند با گشاده رویی و انصاف پاسخگوی عموم مراجعین باشند " , روز چهارشنبه 29/ 1/ 97 گروهی از بازنشستگان آموزش و پرورش برای پرسش و یادآوری تأخیر در پرداخت حقوق فروردین ماه به سازمان برنامه و بودجه مراجعه کردند (70% مبلغ کسری بودجه صندوق را برای پرداخت حقوق بازنشستگان باید سازمان برنامه واریز کند تا حقوق پرداخت شود ) که با گشاده رویی شایان و قابل تقدیر مواجه گردیدند !
لازم به ذکر است این قشر ستم کشیده با توجه به مشکلات بیشمار اقتصادی خود بارها و بارها و مدتهای مدید از مسؤولین ذیربط درخواست کرده اندکه لا اقل همین حقوق ناجیز و ناعادلانه را نهایتا" تا بیست و هشتم هر ماه پرداخت نمایند و نیز تذکر داده اند که در صورت تآخیر فردای آن روز ( 29 هر ماه ) برای پی گیری به آنان مراجعه خواهند کرد .
متاسفانه این بار به جای برقراری ملاقات با مسؤولان ، ابتدا به امر حراست نرده های در ورودی را بسته و قفل شیک و جانانه ای هم بر آن زدند که در تصویر ملاحظه می فرمایید !
البته پس از مدتی ملاقات و مذاکراتی با یکی از مسؤولین انجام گرفت و خوشبختانه تا شب دوستان محترمی که کم لطفی شان در عدم همراهی منجر به چفت و بست و قفل در شد !با کمال مسرت حقوقشان را دریافت کردند .
نوش جان و گوارای وجود شان و به امید همراهی بیشتر.
پایان گزارش/
در جامعه همه از اولویت آموزش و پرورش سخن گفته و استدلال می نمایند . مبرهن است که در این معنا هیچ چالش و تزاحمی وجود ندارد .
روشنفکران و دانشگاهیان رسالت خود را در این راستا به معنی واقعی انجام نداده اند و نوع تعاملات و اقدامات آنان درپاره ای از مواقع نه تنها به نفع آموزش و پرورش نبوده اند بلکه تقابل نیز ایجاد کرده است در مباحث تئوریک و نظری توجه و امعان نظر به آموزش و پرورش یک حقیقت پذیرفته شده می باشد که همگان به آن اذعان داشته و معتقدند برای تحقق و نیل به آن و اهدافش باید اقدام نمود . اما در مرحله ی دینامیک و عمل چالش و ضعف جدی هم در بخش تصمیم سازان و سیاست ورزان وجود دارد و هم در آحاد و متن جامعه خود را نشان می دهد .
عوامل و علل عدیده ای از جمله ، محیط ، آموزش ژنتیک ، رفتار ، تصمیم سازی و سیاست ورزی ، استمعار و استکبار و ... سبب شکل گیری و نضج چنین نگرش و رفتار در دید و عمل شده است و جامعه ی ایران از این جهت رنج مضاعفی را همواره تحمل و تجربه می کند .
در تصمیم سازان و رقم زنندگان امور در مجلس و دولت و حتی در قوه ی قضائیه به صورت عام و در میان کارشناسان سازمان مدیریت و برنامه ریزی به طور خاص ضعف جدی در نگاه و پیگیری در حل معضلات و مشکلات آموزش و پرورش دیده می شود ؛ در طبقه و در میان روشنفکران و دانشگاهیان جامعه ی ما در ایده و در عمل ، در میان روحانیون و حتی مراجع محترم عظام تقلید فقدان نگاه ملی و اثر بخش و تاثیر گذار که به صورت حرکتی نهادی و تربیتی باورها را تغییر داده و نوع دید و عمل را در پرداختن به آموزش و پرورش در جامعه دچار و دستخوش تحول و تغییر اساسی نماید متأسفانه وجود نداشته و دیده نمی شود .
در وزارت آموزش و پرورش ، در برنامه ریزی آموزشی و درسی و محتوای کتب درسی ضعف جدی در پرداختن به آموزش و پرورش به عنوان مسئله اصلی کشور و حلقه ی مفقوده ی توسعه و پیشرفت پایدار در عرصه های فرهنگی ،اقتصادی، اجتماعی ، سیاسی ، رفتاری ، فکری ، و رویکردی و نهادینه نمودن آنها در اندیشه و رفتار و گفتار مشاهده می شود . نوع نگرش جزیره ی و نه سیستمی در این راستا قابل مشاهده می باشد
رقم زنندگان و محتوا بخشان به درس ملی و به صورت مشخص چرخانندگان سازمان پژوهش در وزارت آموزش و پرورش نتوانسته اند در تنظیم و تبیین مطالب کتب درسی توجه و حمیت لازم را به فرهنگ سازی و ایجاد باورمندی به عنایت به مصالح و منافع ملی در دانش آموزان به وجود آورده و به این سیاق و معنا آنان راتربیت و توجیه نمایند .
صدا و سیما به عنوان یک دانشگاه عمومی که نقش به سزایی در آشتی ملی و پرداختن و نگاه مثبت به آموزش و پرورش باید داشته باشد نیز متاسفانه به بلند گویی برای تقابل ونه تفاهم با آموزش و پرورش و نیز وزارت آموزش و پرورش تبدیل شده است که هم پرورش هم آموزش را و هم وزارت مربوط رادر موضع چالش و تقابل با جامعه و مردم قرار داده و راه ناصوابی را می رود که نقض غرض بوده و با فلسفه ی وجودی صدا وسیما در تعارض می باشد .
نوع برنامه ها و بعضاً محتوای پاره ای از سریال ها به گونه ای است که نقش تخریبی برای آموزش و پرورش و معلمان طراحی می نماید ؛ به عنوان مثال در سریال پایتخت 5 با اشاره به سیلی خوردن به هنر پیشه توسط معلمش که یک اتفاق بسیار نادر در مدارس است کام بیننده را تلخ و نوعی گستاخی را به جامعه معلمان و آموزش .و پرورش پدید می آورد که کنش ناشیانه و نادرستی است که به ایجاد اتفاق و حمیت لازم برای پرداختن مثبت به آموزش و پرورش آسیب و لطمه جدی و اساسی وارد می نماید.
قوه ی قضائیه به راحتی حکم تخلیه مدارس را صادر و با آمدن مدعیان از خارج و یا در داخل به نفع آنان رای می دهد که این انتقاد بزرگ هم به آنان وهم به نمایندگان در خانه ی ملت وارد است چنان چه عواملی که در فوق به آنها اشاره شد به عنوان عوامل فرادستی که نقش و جایگاه تصمیم سازی و فرهنگ سازی در ایده و عمل جامعه را دارا بوده و اثر بخشی نموده و جنبه ی راهبردی داشته ، فرض کنیم که به نظر حقیر فرض درستی است نمی توان از عوامل فرو دستی که نقش در تصمیم سازی و سیاست ورزی نداشته که آنان آحاد جامعه را تشکیل می دهند ، انتظار تغییرات و تحولات اساسی در ایده و عمل را نسبت آموزش و پرورش در کشور داشت .
در ادامه به صورت مصداقی و میدانی به نقش اثر بخش و راهبردی بخشی از عوامل فرادستی تصمیم ساز و سیاست ورز در جامعه ی ایرانی که در فوق به آنها اشاره نمودم ورود نموده و مثال می زنم . البته در مثال مناقشه نیست مبرهن است که بحث دینامیک و عمل گرایانه در اینجا و در مقطع فعلی در جامعه ی ما خیلی صورت ضروری به خود می گیرد و ما باید بر اساس فرمایش رهبرفرزانه ی و انقلاب شکوهمند اسلامی به اقدام و عمل پرداخته و بر اساس فرمایش ریاست محترم جمهورآموزش و پرورش پایه های اولیه رشد و توسعه ی جامعه ما است عنایت ویژه نمود و به آن پرداخت که در رویکرد و اقدام و عمل مشکل داریم و باید به گونه ای عملیاتی به مواجهه ی با مسائل برویم که متاسفانه به نظر می رسد در شعار و مباحث تئوریک مانده و به انها غره و غافل شده ایم .
اما بحث و موضوع مصادیق و مثال ها :
الف : در موضوع صدا و سیما و نقش مخرب و منفی آن نسبت به آموزش و پرورش در بالا اشاره یه موجزو مختصری ارائه نمودم .
ب : مجلس ، دولت و قوه قضائیه دید اولویت بخشیدن در تامین و اختصاص منابع و مدیریت و هدایت هزینه ها در کلان کشور به گونه ای که آموزش و پرورش در ابتدا دیده و تامین گردد نیاز به شکل گیری به معنی واقعی دارد که به نظر می رسد با مداقه و تامل در رویکرد و کارکرد قوای موجود کشور به ویژه مجلس شورای اسلامی در جایگاه خود قرار نگرفته و دید و نگاه لازم و راهبردی در تامین نیازها و رفعمشکلات آموزش و پرورش وجود ندارد .
نوع نگرش جزیره ی و نه سیستمی در این راستا قابل مشاهده می باشد ؛ وزراء تشویق به صرفه جویی می شوند ولی مبالغ و اعتبارات پدیده آمده از صرفه جویی صرف خود آن وزارت خانه می گردد و در این میان وزیر یا وزارت خانه ی را نمی یابیم که این فرهنگ و حمیت را داشته باشد که صرفه جویی انجام شده در حوزه ی کاری خود را به آموزش و پرورش تقدیم نموده و برای آن کار سازی نماید و یا قوه ی قضائیه به راحتی حکم تخلیه مدارس را صادر و با آمدن مدعیان از خارج و یا در داخل به نفع آنان رای می دهد که این انتقاد بزرگ هم به آنان وهم به نمایندگان در خانه ی ملت وارد است که با رویکردی انقلابی و اقتضائی قادر به ایجاد راهکارهای لازم و قانونی برای تقابل با آنان نبوده اند . و این بیانگر عدم تربیت و شکل گیری دیدگاه و نظر گاهی است که باید به وجود می آمده و نضج می گرفته است تا با ان دید و نظر آموزش و پرورش همواره به عنوان یک موضوع و مسئله با اولویت اول در کشور دیده شود و در تمامی کنش ها و واگنش ها در همه ابعاد ابتدا مصلحت آموزش و پرورش دیده شود و سپس با امور دیگر نگریسته و پرداخته گردد .
ج : طبقه ی روشنفکران و روحانیون بر جسته ی کشور نیز نتواسته اند یا اینگونه نمی اندیشند و عمل نمی کنند که آموزش و پرورش را به عنوان محوری ترین موضوع کشور مطرح نمایند ؛ به عنوان مثال روحانیون عظام که تاثیر فراوانی بر انکار و اعمال مردم دارند پرداختن به آموزش و پرورش را از منظر عمل خیر و پرداختن به یک امر شرعی دنبال ننموده اند یابه طوری جدی و اساسی برای جامعه به عنوان یک موضوع قابل پی گیری مطرح ننموده اند.
گروهی افتخار می کند که بارها به مکه معظمه رفته و یا به زیارت عتبات شریفه توفیق یافته اند اما مرجع و روحانی عظامی را نمی یابیم که تشویق کنند که زیارات را به حداقل آن رسانده و هزینه های موارد بعدی را به آموزش و پرورش اختصاص دهند .
روشنفکران و دانشگاهیان رسالت خود را در این راستا به معنی واقعی انجام نداده اند و نوع تعاملات و اقدامات آنان درپاره ای از مواقع نه تنها به نفع آموزش و پرورش نبوده اند بلکه تقابل نیز ایجاد کرده است .
به نظر می رسد با عنایت به مطالب بسیار کلی و موجز که در فوق به تحریر در آمده فقدان تربیت درست و اثر بخش در نگاه به مصالح و منافع ملی به ویژه آموزش و پرورش به شدت خود نمایی می کند و باید همگان در شکل کیری و ایجاد دید منطبق بر منافع و مصالح ملی و تقویت آن به خصوص در مورد آموزش و پرورش در افکار و دیدگاه افراد در جامعه بسیار تلاش و وافری را بوجود آورند تا این دید و نظربه باور ، رفتار و حمیت در آحاد جامعه تبدیل نگردد .
مشکل و معضلی حل نمی شود و دغدغه ها هم چنان به عنوان چالشی مزمن در جامعه ایران باقی خواهد ماند .
* مدیر اداره آموزش و پرورش منطقه 18 تهران