« در امر داخلی در کمال استقلال سخن خواهیم راند ، جانبداری نمی کنیم ، از هر قیدی آزادیم ، هیچ بستگی رسمی نداریم و مقصود ما خدمت به مملکت از طریق نشان دادن حوایج آن است . ما حامی ترقی هستیم و با همه قوت از آن تقویت می نماییم . اما هرگز در شمار متملقان فرومایه نخواهیم بود ...
هر چه حق باشد دفاع می کنیم ، و هر کردار زشتی را سرزنش می نماییم . از قدرتی که مظهر قانون باشد پشتیبانی داریم ، و هر کس اعمالش برخلاف قانون باشد ، به تندی انتقاد می کنیم . با زندگی خصوصی اشخاص کاری نداریم ؛ در این باره نه تنها بی طرف هستیم ، کاملا چشم می پوشیم . انتقاد ما متوجه اعمالی است که به منافع عمومی مملکت صدمه بزند . پیکار علیه هر گونه تعدی و هر متعدی ، احترام به شریعت ، احترام به سلطنت ترقی ، عدالت ، حقانیت – شعار ماست و پروگرام ما . »
سرمقاله روزنامه وطن – میرزاحسین خان – ص 401 ( 1 )
پس از انتشار گزارش کوتاه صدای معلم در فردای آن روز و در ساعت 10 صبح سخنان خنیفر که البته به قول برخی ها ارزش خبری نداشته است در خروجی خبرگزاری قرار می گیرد مرتضی نظری - رئیس مرکز اطلاع رسانی و روابط عمومی وزارت آموزش و پرورش :
امروز در برنامه هشتگ - پاسخ گویی 4 خبرنگار آمدند . خیلی پر حرارت بود . خیلی صادقانه بود . خیلی با تحمل بود .این ها ارزش هایی است که واقعا خدا را شاکریم .
شما با سعه صدر پاسخ دادید .
سوالات دوستان کاملا انتقادی بود . عالی بود .واقعا خبرنگاران حوزه آموزش هدف شان کمک است . هدف شان رشد آموزش و پرورش است . اما زبان و بیان ها و لحن ها متفاوت است .
آن ها نماینده افکار عمومی هستند به خصوص جمعی که این جا هستند دلسوزانه ترین های آموزش و پرورش هستند .
خنیفر :
خبرنگاران بیایند . ماهی یک بار خوب است ؟ فصلی خوب است ؟ ما نمی ترسیم .
جملات و دیالوگ بالا در 30 بهمن 1396 در استودیو الفبای وزارت آموزش و پرورش بیان شده اند . ( این جا )
جالب است بدانیم از آن تاریخ تاکنون که بیش از 3 ماه می گذرد هیچ نشست خبری با حضور رسانه ها برگزار نشده است .
تنها نشست " خنیفر " با اصحاب رسانه سه شنبه اول خرداد ماه بود که البته مهمان های این نشست به صورت گزینشی انتخاب شده و صدای معلم دعوت نشده بود .
از یکی از دوستان ستادی شنیدم ؛ « علی محمدی » مدیر کل دفتر ریاست دانشگاه فرهنگیان گفته بود که آیا نمی شود صدای معلم را کنترل کرد و یا مانع حضور او در نشست ها شد ؟ هیچ کس در این نشست از خنیفر ماجرای " اجلاس 4 روزه مدیران دانشگاه فرهنگیان در هتل ۵ ستاره ؟! " را نپرسیده است ؟
موقعی که خنیفر در استودیو الفبا در برابر خبرنگاران نشست فکر نمی کرد که آن همه مورد پرسش قرار گرفته و البته این خبرنگاران ( در اقلیت ) در حوزه آموزش و پرورش این همه مسلط بر موضوعات و مطالب باشند .
غالب مسئولان و مدیران در فضای رسانه ای " رتوش شده " و یا اصطلاحا " فیلتر شده " با مردم و افکار عمومی سخن می گویند .
این نوع ارتباطات معمولا " یک سویه " است و البته آن مدیر و مسئول هم در برابر نقدهای شفاف و بی رحمانه قرار نمی گیرد .
مدیری که به قول معروف " حسابش پاک " باشد چه باکی دارد که صدای معلم و یا هر رسانه مستقل و منتقد دیگر در مقابلش بنشیند و عملکرد او را مورد نقد قرار دهد ؟ چندی پیش « سخنگوی سازمان ثبت احوال » در پاسخ به اعتراض مردم و متقاضیان در مورد عدم کیفیت عکس کارت هوشمند ملی چنین گفته بود :
" عکسهای استفاده شده بر روی کارتهای شناسایی در کشورهای اروپایی نیز به همین گونه است و معتقدند نباید تغییری در وضعیت شکلی فرد ایجاد شود. در حقیقت هرگونه تغییر شکل ظاهری در کارت هوشمند قابل قبول نیست. همچنین ساختار سیستم نرم افزاری به گونهای است که بایستی عکس گرفته شده همان لحظه تأیید شود و امکان اینکه عکسی از بیرون آورده شود نیست. یعنی عکس گرفته شده همان لحظه وارد سامانه می شود و پس از تأیید عکس، ثبت نام وارد مرحله بعدی می شود. "
از نظر جامعه شناسی معنای این وضعیت آن است که عموم جامعه ما در سطوح مختلف عادت دارند با " عکس رتوش شده " و " مطلوب " خود را به دیگران عرضه کنند .
دیدن عکس واقعی هر فرد بدون هر گونه دستکاری برای خیلی ها دردآور و حتی غیرقابل پذیرش می باشد . این که 4 روز در یک هتل 5 ستاره برای مدیران اردو بگذارند و بیش از 400 میلیون تومان هزینه کنند اما به چند خبرنگار حوزه آموزش و پرورش که می رسند دانشگاه فرهنگیان مسئولیتی در مورد تامین هزینه های یک افطاری ساده ندارد و فردی ناشناس هزینه های آن را تقبل می کند
این یک فرهنگ غالب و نرم رایج در جامعه ایرانی است .
مسئولان هم از این قاعده مستثنی نیستند .
اتفاقا هر چه مقام و منصب فرد بالاتر می رود استفاده از تصاویر غیرواقعی و روتوش شده برای ارائه به افکار عمومی بیشتر می شود .
از همین روست که گفته می شود جامعه ما با " نقد و نقادی " میانه ای ندارد .
هر چند بسیاری از مسئولان و مردم در سخنان خود حرف از " نقدپذیری " می زنند و می گویند که آماده پذیرش نقدها و سخنان منتقدین هستند اما می دانیم که همه این ها نوعی " تعارف " است و معمولا در این جامعه کسی از نقد خوشش نمی آید .
آیا حرف هایی که « حسین خنیفر » قبل از صدور حکم ریاست اش توسط شورای عالی انقلاب فرهنگی و در برابر خبرنگاران می زند و حتی می گوید که حاضر به برگزاری نشست با خبرنگاران ماهی یک بار می باشد فقط یک شوخی بوده است ؟ کافی است کسی و یا مقامی را نقد کنی آن موقع است انواع مکانیسم های دفاعی روانی در این روابط ایجاد می شود و ساده ترین و کوتاه ترین آن همان " بایکوت " و با اصطلاحا قهر کردن و قطع ارتباط است .
در حالی که بسیاری از مسئولان وزارت آموزش و پرورش با اصحاب رسانه نشست های خبری و رو در رو می گذارند اما « حسین خنیفر » از جمله مدیرانی است که تاکنون از برگزاری نشست های رسانه ای شانه خالی کرده است .
« صدای معلم » در زمان سرپرستی 4 ساله دکتر محمود مهرمحمدی دو بار با ایشان نشست برگزار کرد .
نخستین آن در بهمن ماه 1393 بود . ( این جا )
قرار بود این نشست در چند نوبت برقرار شود اما نوع و جنس پرسش های صدای معلم موجب شد تا مهرمحمدی دچار این توهم و یا محاسبه غلط شود که پاسخ به این پرسش ها ممکن است به عنوان سندی برای عدم تایید ایشان توسط شورای عالی انقلاب فرهنگی مورد استفاده قرار گیرد هر چند پس از 4 سال و بر اساس پیش بینی هایی که داشتم صلاحیت ایشان را تایید نکردند .
البته مهرمحمدی در اواخر دوران سرپرستی خویش گفت و گوی نسبتا تفصیلی با صدای معلم انجام داد و حرف های مهمی زد اما شورای عالی انقلاب فرهنگی تصمیم خود را گرفته بود .
مهرمحمدی در گفت و گو با صدای معلم در جایی می گوید : ( این جا )
" دلایل شورای عالی انقلاب فرهنگی برای عدم تایید من در این 4 سال غیر واقعی بوده است ؛ اگر دانشگاه فرهنگیان را قبول نداشتم 4 سال برای آن وقت نمی گذاشتم ؛ در این مدت بر اساس برنامه راهبردی دانشگاه فرهنگیان کار کردم "
در نخستین برخوردی که با خنیفر داشتم متوجه شدم که بر خلاف مهرمحمدی سرپرست پیشین دانشگاه فرهنگیان خیلی عادت دارد حاشیه برود و " پرگویی " کند چیزی که البته در میان جامعه فرهنگیان یک فرهنگ غالب است . خیلی به موضوعات اصلی نمی پردازد و دوست دارد خودش متکلم وحده باشد و بقیه فقط گوش کنند .
حرف هایی را هم در مراسم تودیع و معارفه خودش بیان کرد یک جوری کلی گویی و سخنرانی رویاپردازانه بود مانند این که او می خواهد دانشگاه فرهنگیان را در جمع 100 دانشگاه برتر کشور مطرح کند دانشگاهی که به قول وزیر آموزش و پرورش کلاس هایش بعضا در زیر پله تشکیل می شود ، غذای گرمی ندارد که به دانشجو معلمان بدهد ... ( این جا )
به نظر می رسد انتظاری که او از رسانه دارد همان " میرزابنویسی " است .
در مراسم افطاری خنیفر با برخی خبرنگاران گزینش شده ایشان تاکید می کند که آماده شنیدن نقدهای اهل رسانه است . ( این جا )
نماینده خبرگزاری فارس که در این مراسم حضور یافته و همیشه مطابق معمول آنلاین گزارش و اخبار را مخابره می کند اما تا روز بعد از آن سکوت می کند و چیزی منتشر نمی کند .
اما پس از انتشار گزارش کوتاه صدای معلم در فردای آن روز و در ساعت 10 صبح سخنان خنیفر که البته به قول برخی ها ارزش خبری نداشته است در خروجی خبرگزاری قرار می گیرد .
مواضع « مرتضی نظری » هم در این میان خواندنی است .
بر خلاف مهرمحمدی سرپرست پیشین دانشگاه فرهنگیان خیلی عادت دارد حاشیه برود و " پرگویی " کند چیزی که البته در میان جامعه فرهنگیان یک فرهنگ غالب است نظری می گوید چون این نشست خبری نیست میزبان می تواند میهمانانش را انتخاب کند .
این در حالی است که روز قبل از آن رئیس مرکز اطلاع رسانی و روابط عمومی وزارت آموزش و پرورش از مسئولان و مدیران این وزارتخانه خواسته بود تا از برگزاری نشست محدود با برخی خبرنگاران پرهیز کنند و هر گونه نشست رسانه ای باید با هماهنگی این مرکز صورت گیرد .
« فارس » می نویسد ( این جا ) :
" خنیفر در دیدار بااهل رسانه به ویژگیهای خبرنگاران اشاره کرد و گفت: ویژگیهای اربابان رسانه شامل اطلاعرسانی، نقاد حرفهای، تحلیلگر، آینده پژوه، صریح و صادق، راهنما، اعلام خطر به موقع و حافظه جامعه است.... "
همان گونه که در گزارش صدای معلم آمده است ؛ خنیفر در این مراسم عنوان کرده است که بانی این مراسم دانشگاه فرهنگیان نبوده و هزینه های آن را فرد دیگری متقبل شده است . او اشاره ای نیز به نام و یا هویت این فرد نکرده است .
به نظر می رسد ؛ هیچ خبرنگاری در این مورد و چرایی آن سوال نکرده است .
هیچ کس در این نشست از خنیفر ماجرای " اجلاس 4 روزه مدیران دانشگاه فرهنگیان در هتل ۵ ستاره ؟! " را نپرسیده است ؟
این که 4 روز در یک هتل 5 ستاره برای مدیران اردو بگذارند و بیش از 400 میلیون تومان هزینه کنند اما به چند خبرنگار حوزه آموزش و پرورش که می رسند دانشگاه فرهنگیان مسئولیتی در مورد تامین هزینه های یک افطاری ساده ندارد و فردی ناشناس هزینه های آن را تقبل می کند .
آیا حرف هایی که « حسین خنیفر » قبل از صدور حکم ریاست اش توسط شورای عالی انقلاب فرهنگی و در برابر خبرنگاران می زند و حتی می گوید که حاضر به برگزاری نشست با خبرنگاران ماهی یک بار می باشد فقط یک شوخی بوده است ؟
آیا خنیفر و بسیاری از مدیران و تصمیم گیران از رویارویی و گفت و گوی بدون روتوش با رسانه ها هراس دارند ؟
مدیری که به قول معروف " حسابش پاک " باشد چه باکی دارد که صدای معلم و یا هر رسانه مستقل و منتقد دیگر در مقابلش بنشیند و عملکرد او را مورد نقد قرار دهد ؟
( 1 ) دکتر فریدون آدمیت ، اندیشه ترقی و حکومت قانون عصر سپهسالار ، چاپ سوم 1385 ، شرکت سهامی انتشارات خوارزمی
نظرات بینندگان
چه طنز تلخی. بیچاره این شو مسخره تو ۵۰ نفر بازدید کننده هم ندارد. نو را کسی تحویل نمی گیرد. هر جا می ری .....
آقا / خانم بهزادی
تصور می کنم که متن آن قدر تاثیرگذار بوده است که که نتوانسته ای خشم افسار گسیخته خود را کنترل کنی .
انگار هر چه به ذهنت رسیده است بر روی کاغذ تراوش کرده ای .
شاید بهتر باشد قبل از نوشتن کمی فکر کنید .
استدلال بهترین راه برای اقناع مخاطب است .
پایدار باشید .
قبل از هر چیز من و شما یک معلم هستیم و بهتر
است به یکدیگر احترام بگذاریم .تحویل نگرفتن مدیر
یک رسانه می تواند به دلیل جنبه های مثبت کارکردی
او باشد نه تصورات شما. به این بُعد قضیه هم می توانید
فکر کنید. من و شما کنار هم به نتیجه مفید و سازنده
می رسیم نه مخالف هم .
خود شما یک روز بدون مراجعه به این سایت می توانید
صبور باشید ؟ دلیل مراجعه من و شما به این سایت
چیست ؟ همدلی.
انگار گزارش یک مربی پرورشی رو میخوانید.
سرشار از بزرگنمایی، بی مایه، عقب مانده، مملو از خبرهایی با رنگ و بوی مذهبی، به همه چیز می پردازه به غیر از معلمان و مسایل اصلی آموزش و پرورش.
البته با این وزیر مترسک و ....، توقع دیگه ای نمی توان داشت.
به عنوان یک معلم به طور حتم تمام نکات و مقاله و نوشتار صدای معلم موافق نیستم اما راه و مسیر درست هست و نقدهاب خوبی ارائه میشود.
انصاف را همیشه مدنظر داشته باشیم...
به نظر بنده هجمه به همکاران و دست اندکاران این سایت هدفمند هست اگر ما با نوشتار همکاری مخالفت داریم میتوانیم با دلیل به نقد آن بپردازیم...
خسته نباشید عرض میکنم خدمت عوامل صدای معلم
خانم حسینی
از لطف شما سپاسگزارم .
البته بنده به عنوان مدیر این رسانه نیز با برخی مطالب و یا نقطه نظرات موافق نیستم اما قرار است نظرات مخالف را بشنویم .
اما اگر در مورد یادداشت من مواضع و یا نقدهایی دارید دقیق بگویید تا پاسخ گو باشم .
پایدار باشید .
آقای شیخی
شما هر جا که می رسید بدون در نظر گرفتن عنوان و محتوا ؛ مطالب خود را کپی می کنید .
انتظار می رود که به اصول رسانه احترام بگذارید .
در صدای معلم به اندازه مکفی در مورد بازنشستگان مطلب وجود دارد .
در ضمن می توانید در بخش نامه های دریافتی مطالب خود را بنویسید .
امید که مشکلات بازنشستگان حل شود .
پایدار باشید .
علی ای حال امیدوارم آقای رئیس دانشگاه با مطلع شدن از این کوتاهی ها و نامهربانی ها رنگ تازه ای به مدیریت و نگرش کهنه و مستهلک این آموزشگاه بزند. البته اگر زورشان برسد و خودشان در رنگ نبازند!
دوست عزیز
این دلیلی کافی و اقناع کننده برای این مورد نمی باشد .
فرضا بی اطلاع بوده است ؛ الان که مطلع شده است چه کار کرده است ؟
متاسفانه در ادبیان اکثر مسئولان پاسخ گویی و اقناع گری بیش از یک شعار نیست .
پایدار باشید .
به گمانم بدانید که صداقت، در کنار بی طرفی از اصول حرفه ای یک رسانه و خبرنگار باید باشد
پرسش از شما اینجاست، زمان مهر محمدی نزدیک به بیست نشست مدیران در کنار صدها همایش با هزینه های بیش از چهارصد میلیون برگزار شد. در یکی از همایش ها در مشهد نزدیک به شش میلیارد خرج شد. اینکه مطالبه می کنید که در بندرعباس چهارصد میلیون خرج شده است ، اگر گزارش شما صحیح باشد. مسئولان دانشگاه فرهنگیان باید پاسخ بدهند و خروجی آن نشست را منتشر کنند اما سوال از شما اینجاست چرا برای خرج های میلیاردی زمان مهر محمدی حس ژورنالیستی و مستقل شما گل نکرد و مطلبی ننوشتید
مهم تر از مستقل و آگاه بودن یک رسانه به زعم خویش، شرافت و نون به نرخ روز نخوردن مهم است که صدای نا معلم هیچگونه بویی از آن نبرده است
آقا / خانم اصغری
با شما موافقم که صداقت و امانت داری باید از اصول یک خبرنگار باشد .
اما در نظر داشته باشید که رسانه علم غیب ندارد .
میزان اطلاع یک رسانه به گزارش ها و اخباری است که برای آن می رسد .
در مطلب هتل هما هم در مقدمه چنین آمده است :
" مطلب زیر توسط یکی از کارمندان دانشگاه فرهنگیان برای صدای معلم ارسال گردیده است .
« صدای معلم » با « هتل هما » تماس گرفت و مسئولان این هتل برگزاری این نشست را تایید کردند ....."
در واقع صدای معلم پس از اطلاع از درست بودن موضوع اقدام به انتشار آن کرد .
حال پرسش من از شما این است که آیا شما و یا دوستان شما از از این موضوعات اطلاع داشته اند ؟
اگر شما و یا دوستان در جریان این موضوعات و وقایع بوده اید چرا همانند آن کارمند دانشگاه برای ما چیزی ارسال نکردید ؟
اکنون که این گزارش منتشر شده است اقدام به افشاگری کرده اید ؟!
اگر شما مطلب و یا گزارش را برای صدای معلم ارسال می کردید و ما نسبت به آن " بی تفاوت " بودیم و یا بایکوت می کردیم حرف شما کاملا درست و منطقی بود اما می دانستید اما رسانه را در جریان نگذاشتید ....
به نظر می رسد این جا شما باید پاسخ گو باشید که مطلبی را می دانستید اما نگفتید .
بنده بارها اعلام کرده ام که آماده انتشار گزارش ها می باشم .
اگر شما حتی مطلبی مستند علیه بنده دارید ارسال کنید تا منتشر شود .
به قول معروف :
آن را که حساب پاک است ، از محاسبه چه باک ....
پایدار باشید .
همه کار را نباید که رسانه انجام دهد من و شما
هم در هر شهر و استان باید چشم و گوش عدالت
باشیم. همیشه نمی توان گفت: سایه بیا اینجا !!
آقای شیبانی
سپاس از نظر شما .
1-این که شما گفته اید به هر مطلبی ورود پیدا می کند حتی آموزشی و پرورشی .
حوزه کار ما آموزش و پرورش است ؛ پس قرار است در کجا ورود پیدا کنیم ؟
صدای معلم روی مسائل اجتماعی هم کار می کند چون آموزش یک زیر سیستم است .
اما خوشحال می شوم بگوئید ما اکثرا وارد کدام مسائل سیاسی و جناحی شده ایم ؟
مستند بفرمایید .
2- مشکل ما در آموزش و پرورش غالب بودن فرهنگ شفاهی است .
اکثر معلمان خیلی با " نوشتن " مانوس نیستند .
هدف ما این است که معلمان با فرهنگ نوشتاری مانوس شوند و از فرهنگ شفاهی فاصله بگیرند .
3- دوست عزیز
شما این خواسته را از که می خواهید ؟
بنده هم مانند شما معلم هستم .همین طور دوستانی که قلم می زنند .
بقیه دوستان هم همین گونه هستند .
از وقت استراحت ، اوقات فراغت و ... می زنند تا بتوانند گامی در جهت حل مشکلات بردارند .
شما خودتان اوایل دست به کار شدید اما دیگر ننوشتید و به قول مرحوم صمد بهرنگی ؛ جغرافیای شما خلاصه شد در راه خانه و مدرسه و نزاع برای ماندن و بازنشستگی و...
4- هزینه های این رسانه شخصی است .
مثل خیلی از خبرگزاری ها بودجه دولتی و شبه دولتی و... ندارد .
با همه این محدودیت ها و مشکلات ؛ آیا می دانید مطابق رنکینگ روابط عمومی وزارت آموزش و پرورش در رده های نخست تولید محتوا قرار دارد .
( صدای معلم در سال 1393 در میان بیش از 400 خبرگزاری ، روزنامه ، سایت و... پس از خبرگزاری فارس ، رتبه دوم را از لحاط تولید محتوای خبری و انتقادی در حوزه آموزش و پرورش کسب نموده است .)
آموزش و پرورش بیشتر برای موسساتی مانند قلم چی و گاج و... جذابیت دارد چون مردم و معلمان را با کنکور سرگرم کرده و جیب شان را خالی می کنند .
هیچ فکر کرده اید :
چرا یک میلیون معلم و حدود 800 هزار بازنشسته پس از گذشت 40 سال هنوز یک روزنامه ندارند ؟
قبل از انقلاب هم نداشتند !
آیا این موجب تاسف و شرمندگی برای جامعه بزرگ فرهنگیان نیست ؟
باید به دنبال ریشه ها بود و به جای موضع طلبکارانه که متاسفانه رسم مرسوم جامعه ما است به جریان اصلی و سازنده کمک کرد .
از نقد شما ممنونم .
پایدار باشید .
دوم اگر قرار بود رسانه طبق گفته شما باشد که تک بُعدی بوده و خوانندگان تک ساحتی می داشت.
سوم شما بایکوت ماندن این سایت را طبق کدام
معیارها تشخیص دادید؟ شاید از آمار مطالعه بیش
از 20000نفری برخی نوشته ها؟
چهارم نوشتن هر نوشتار در این سایت از نشانه های
مستقل بودن و آزادمنشی این سایت است.
پنجم لابد شما متون علمی این سایت که بارها پیشنهاداتی هم داده است را مطالعه ننموده اید و یا از مدت آشنایی شما با این سایت مدت زمان
زیادی نمی گذرد؟
ادامه دارد
ششم نویسندگان به نظر می رسد براساس
علاقه و نتیجه جویی با هم قشران خود هم
قسم می شوند تا پول و منفعت طلبی ، چون
یک معلم با تدریس خصوصی یا تدریس در آموزشگاهها می تواند بهترین منبع درآمد را داشته باشد، لابد نویسندگان این سایت افرادی منفعت طلب نیستند.
هفتم حسادت یا بُخل مانع درک حقیقت می گردد،
شاید بجای سنگ اندازی اگر شمای مدعی نیز از زیر این جریان حرکت برای مطالبه گری و حق خواهی
بگیرید، کلی کارها روان گردد.
برایتان افقی روشن و شفاف آرزومندم.
گویا ما عادت کرده ایم به اینکه همه چیز آروم و عالی هست...
هر جایی نقدی صورت گیرد خودمان به نقدها و نقاد حمله میکنیم...
گریزانیم از گفتگو و دموکراسی
و
دوستیم با مدیرخودمحور با مدیریتهای استبداد گونه...
مگر نه اینکه این سایت نقدها را در معرض دید همگان قرار میدهد و هر نظری را هم منعکس میکند.
ما به دنبال چه چیزی هستیم بجای ارئه نظر و راهکار داریم جایی که مسئولی نقد شده را دفاع میکنیم و به هر طریق به نوسینده مطلب خرده میگیریم...
دوست عزیز
تاسیس رسانه و یا روزنامه پروسه مشخصی دارد .
شما هم می توانید این کار را انجام دهید .
اتفاقا هر چقدر در حوزه آموزش و پرورش تنوع و تعدد رسانه داشته باشیم فرهنگ سازمانی ارتقا پیدا خواهد کرد و در مجموع به نفع معلمان و ذی نفعان تعلیم و تربیت است .
بنده مدیر صدای معلم هستم .
عاشق هیچ جربانی نبوده و ذوب در هیچ فرد و گروهی هم نیستم .
مبنای ما تفکر انتقادی و گفت و گو است .
سعی کرده ایم که مشی استقلال خود را حفظ کنیم .
اگر فرضا این رسانه از جربانی حمایت کرد و یا انتقاد کرد شما می توانستید مطلبی در نقد آن برای صدای معلم ارسال کنید .
و یا می توانید رسانه ای تاسیس کنید و شبانه روز از دولت و روحانی و اصلاح طلبان و... انتقاد کنید .
پایدار باشید .
دکتر حسین خنیفر انسانی وارسته مسلمان و در حوزه مدیریت و تعلیم و تربیت صاحب نظر است. حال که ایشان بعنوان اولین رییس دانشگاه فرهنگیان منصوب شده اند اجازه دهیم برنامه هایش را عملیاتی کنند. ایشان را وارد حواشی نکنید. دانشگاه فرهنگیان باید رشد کند. باید ظرفیتش بالا برود دانشجو بگیرد استاد استخدام کندشاید معلمانی از نسل من و شما که فارغ التحصیل تربیت معلم هستیم تربیت کند.
برادران زحمتکش رسانه وزین صدای معلم کمی آراکتر بر ایشان بتازید. ماه ماه خداست. ماه مغفرت است ماه رحمت است. برای موفقیت افرادی که می خواهند تغییر ایجاد کنند دعا کنیم. ایران ایران همه است. جناحی عمل نکنیم. روز قیامت هیچ جناحی در امان نیست.
لا الاه الا الله محمد رسول الله.
التماس دعا
با سلام و احترام و عرض قبولی طاعات و عبادات حضرتعالی و کلیه همکیشان گرامی
من یک معلم هستم مثل شما و بقیه همکاران بزرگوار.
نه حاکم قعلی هستم و نه محکوم محتوم قبلی و فعلی. به کسی هم وصل نیستم.
شما کسی را برای من بیابید که به او وصل شوم؟ برادر دنیا اینقدر ارزش ندارد که مسلمان دیگری را در این ایام مبارک با کلام غیر دقیق بیازارید و تهمت بزنید.
از ایه و روایتی هم استقاده ننمودم برادر.
حاج آقا محمدیان را هم نمی شناسم.
نظر من نظر یک معلم ساده است.
اسمم را هم بالا به اختصار نوشته ام.
حد وسط و اعتدال در همه کارها را برای خودم و همه عزیزان آرزومندم.
با تشکر
شما نه در زمان علی علیه السلام معتدل و با انصاف بودید و نه الان که به دیگران تهمت می زنید و پرخاشگری می کنید.
شما نظرتان را محترمانه و با رعایت اداب و اخلاق معلمی مطرح بفرمایید. دیگران هم با احترام به همه اگر صلاح دانستند له یا علیه نظر می دهند. اصرار بر خروج از ادب و نزاکت دور از شان معلمی است آقای معاویه.
انشالله با معاویه محشور شوید.