گروه استان ها و شهرستان ها/
هنوز چندی از برگزاری اجلاس 4 روزه مدیران دانشگاه فرهنگیان در هتل ۵ ستاره - هتل همای بندرعباس - نگذشته بود ( این جا ) ( 1 ) که خبر می رسد جلسه مشترک شورای معاونان و مدیران کل استان ها در چابهار در حال برگزاری است .
این نشست ها به کرات و دفعات و با هزینه های قابل توجهی برگزار می شود و نتایج و نیز برون دادهای آن برای بدنه آموزش و پرورش و معلمان مشخص نیست .
حتی گزارش و مذاکرات آن به اطلاع افکار عمومی نمی رسد .
زمانی که به بسیاری از مطالبات فرهنگیان و بازنشستگان که حقوق قانونی آن ها است پاسخ قانع کننده ای ارائه نشده است و دائما امروز و فردا می شوند وزیر آموزش و پرورش و مدیران او از برگزاری این گونه جلسات چه اهدافی را دنبال می کنند.
"راهی به سوی عاقبت خیر"
طنز جالب تر این داستان معرفی این اثر سترگ در سخنرانی آقای دکتر خنیفر سرپرست محترم دانشگاه فرهنگیان است که ایشان فرمودند هر چه من می خواستم بگویم درکتاب آقای حداد عادل گفته شده است این عنوان کتابی است از جناب دکتر غلامعلی حداد عادل در ۸۸ صفحه که توسط انتشارات مدرسه وابسته به سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی وابسته به وزارت آموزش و پرورش منتشر شده است.
نویسنده فاضل و طناز و حداد و عادل این کتاب که من ترجیح می دهم آن را "صحیفه حدادیه" بنامم به بیتی از سعدی علیه الرحمه شاعر طنز پرداز شیرازی تمسک جسته که فرموده است :
راهی به سوی عاقبت خیر می رود
راهی به سوء عاقبت، اکنون مخیری
و ایشان راهی را که سوی عاقبت خیر می رود معلوم کرده است یعنی با خواندنکتاب آقای حداد عادل شما در جاده عاقبت بخیری می افتید و در ذیل این عنوان نوشته است :
"در بیان بعضی از مسائل مشکلات آموزش و پرورش "
عنوان این کتاب خودش طنز آلود و خنده دار است.
زیرا مشکلات و مسائل آموزش و پرورش راهی به سوء عاقبت است و نه راهی به سوی عاقبت خیر.
آنچه می تواند راهی به سوی عاقبت خیر باشد نه بیان مشکلات آموزش و پرورش بلکه ارائه راههای برون رفت از مشکلات آموزش و پرورش است.
پس ملاحظه می فرمایید که طنازی آقای حداد از همان عنوان این نوشته پیداست!
نکته طنز آلود دیگر این نوشته قیمت آن است که انتشارات مدرسه صد هزار ریال قیمت بر این کتاب گذاشته و یحتمل که می خواسته کسری بودجه را از اینمحل جبران کند.
امروز صبح که ما وارد جلسه مشترک شورای معاونان و مدیران کل استان ها شدیم تنها کتاب حاضر بر روی میزها همین صحیفه مبارکه حدادیه بود .
نگارنده طناز در بیان حال و روز وزرای آموزش و پرورش فرموده اند حال وزرای این دستگاه مصداق مردانی است که در مجردی به آینده و در روزگار تاهل به گذشته فکر می کنند و شاید همین تلقی یاس آلود باعث شده که ایشان به جای پرداختن به راه حل ها به ساخته و پرداخته کردن مشکلات در حوزه های معلم، اقتصاد آموزش و پرورش، دانشگاه فرهنگیان، آموزش در روستاها، آموزش در مناطق دو زبانه، تعطیلی پنجشنبه ها و مساله تربیت پرداخته است. امروز صبح که ما وارد جلسه مشترک شورای معاونان و مدیران کل استان ها شدیم تنها کتاب حاضر بر روی میزها همین صحیفه مبارکه حدادیه بود
طنز بزرگ این کار سترگ این است که نویسنده عزیز ما مخاطب این نوشته را مدیران این دستگاه اجرایی فرض کرده و گفته چون مسئولیت اجرایی مجالی برای فکر کردن به آنها نمی دهد ایشانخواسته به آنان با این وسیله کمکی بکند یعنی ایشان با بیان چند مشکل خواسته هزاران مشکلی را که مدیرانآموزش و پرورش با آنها دست به گریبان اند به آنان گوشزد کند.
ملاحظه می فرمایید که سطح طنز بسیار بالاتر از نوشتههای دخو وگل آقا و توفیق و امثال ذلک است.
نویسنده محترم در بیانمشکل و نشان دادن راه به عاقبت خیر به مصداق :
آنچهدر جوی می دود آب است
وآنچه در چشم می رود خواب است
چشم بسته غیب گفته است.
اینمیران از غیب گویی خود نشان حدت عدالت اینحداد عادل است!
طنز جالب تر این داستان معرفی این اثر سترگ در سخنرانی آقای دکتر خنیفر سرپرست محترم دانشگاه فرهنگیان است که ایشان فرمودند هر چه من می خواستم بگویم درکتاب آقای حداد عادل گفته شده است!
چنانکه ملاحظه می فرمایید بار طنز این ماجرا بسیار بالاست و این ارکستر سمفونیک زمانی کامل تر می شود که به این دو نکته طنازانه سرپرست محترم دانشگاه هم اشاره شود.
یکنکته این است که ایشان فرمودند در حال تدوین برنامه صد ساله برای دانشگاه فرهنگیان هستند و دیگر اینکه ایشان آمادگی دارد که بین بیست تا بیست وپنج هزار دانشجو علاوه بر ظرفیت سالانه دانشگاه دانشجو بپذیرد .
طنز برنامه صد ساله که عالی بود و نمره اش بیست است طنز دانشجو پذیری سخاوتمندانه ایشان هم زمانی معلوممی شود که بدانیم وضع معیشت و خورد و خوراک و خوابگاه و سایر اوضاع دانشجویان دانشگاه فرهنگیان با حداقل استانداردهای تربیت معلم چه اندازه فاصله دارد.
به هر حال سازمان پژوهش و برنامه ریزی با انتشار صحیفه حدادیه و دانشگاه فرهنگیان با شرح و بسط این صحیفه فخیمه گام های بلندی در ادخال سرور در آموزش و پرورش برداشتهاند!
کانال هفت جوش
آموزش دهنده نهضت سواد آموزی کسی است که سالها با پشتکار و اراده مضاعف لبیک گوی سخن امام خمینی (ره) است .هر کدام حداقل 8 سال در علم آموزی و ریشه کنی بیسوادی از گروه سنی 10 تا 49 سابقه دارند با تلاشی بی نظیر مشغول به سواد آموزی به بزرگسالانی است که هزاران مشغله فکری دارند.
در ازای قبولی سواد آموز حق الزحمه دریافت می کند. فاقد حقوق ثابت، بیمه و مزایا است. برای آموزش باید مکانی نزدیک به محل سکونت سواد آموزان اجاره کند. زمان برگزاری کلاس را باید با وقت آزاد سواد آموز مطابقت دهد.
آموزش دهنده باید خودش به درب منازل همشهریان یا روستاهای صعب العبور مراجعه و مدارک آنها را برای بررسی بی سوادی به اداره سواد آموزی بیاورد و در صورت داشتن شرایط برای سواد آموزی مدارک آنهارا برای ثبت نام به اداره مربوطه تحویل دهد.
پس از 9 ما تلاش بی وقفه ممکن است سواد آموز به هر دلیلی در جلسه امتحان حاضر نشود و زحمت و هزینه و وقت آموزش دهنده بی پاسخ بماند و... پس از سالها زحمت نسبتا فی سبیل الله مجلس قانونی مبنی بر استخدام آموزش دهنده های دارای سابقه قبل از سال 92 و مربیان پیش دبستانی قبل از سال 91 تصویب نمود که 6 سال است در دست بررسی است .
در مورخ 3 / 6 / 95 الحاقیه ای مبنی بر جذب این افراد به صورت حق التدریس در آموزش و پرورش به آن اضافه شد تا زمانی که استخدام آنها از سمت قانونگذار قطعی شود. این لایحه یکسال به وزارت آموزش و پرورش مهلت داد تا این نیروها را حق التدریس کند ولی متاسفانه مجریان و مدیران کل استانها این الحاقیه را بصورت سلیقه ای و رابطه گری اجرا نمودند و تمام مربیان پیش دبستانی مشمول و حتی غیر مشمول تبصره را بصورت حق التدریس جذب نمودند الا مربیان زحمتکش آموزش دهنده را!
سخن ما این است که چرا به نسبت برابر از این دو گروه مشمول جذب نکردند و بین مشمولین تبصره تبعیض و تفرقه ایجاد کرده اند؟ چه دلیلی برای این تبعیض دارند که آموزش دهنده با پشتکار و تلاش مضاعف را نادیده گرفته اند؟ مگر این سخن رهبر نیست که مردم از تبعیض و بی عدالتی مسئولین گله دارند؟ چرا...؟
سخن دوم اینکه چرا پس از سالها سابقه تدریس و آموزش ما را با نیروی آزاد در یک سطح قرار می دهند و سالهای سابقه را برای ما به حساب نمی آورند؟ و برای ما شرط سن و آزمون فرمالیته نابرابر قرار می دهند؟ آزمونی که همه مشمولین از هدف آن آگاهند! و می دانند بهترین روش قانونی برای کنار گذاشتن مشمولین و جذب نورچشمی هاست!
سخن سوم اینکه مشمولان تبصره آزمون خود را در کلاس درس و کنار آمدن با شرایط سخت تدریس و کمترین حقوق و مزایا پس داده اند.اگر بنا بر شرط و آزمون و موانع بود چرا همان روز اول تصویب تبصره نگفتند و سالها ما را امیدوار و منتظر نگه داشته اند؟ چرا پس از گذر از همه استرس ها، نگرانی ها، انتظارها و جنگ های روانی در فضاهای مجازی و فیزیکی، تجمعات و ایاب و ذهاب ها به مجلس و تقدیم شهدای 17 خرداد 96 برای مشمولان آزمون و شرط سن و... تعیین می کنند؟
مسئولین بدانند آموزش دهنده همانطور که پشتکار سواد آموزی به بزرگسال را دارد پشتکار تلاش برای رسیدن به هدف که همان استخدام رسمی است را هم دارد و حتی یک لحظه دست تلاش بر نخواهد داشت.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
اختلاف در اینکه چه کسی بیشتر دیگری را دوست دارد بهترین اختلاف دنیاست.هيچ عقيدهاي برتر از شيعه نيست اما يك شيعه بايد بداند كه هر انسان سري دارد و هر سري مغزي و در هر مغزي عقيدهاي هست و هر عقيدهاي نيز مقدّساتي دارد،هرگز سعي نكنیم سري را سرسري بگيريم يا مغزي را شستشو دهيم يا به مقدّساتي اهانت كنيم.
کافیست که عقيدهي برتر را درست مطرح كنیم ، آنگاه آنهایي را كه شيعه نيستند را در فضاي محكمهي وجدان رها كنیم و برویم،آن هنگام كه در برابر وجدان خويش شرمنده شدند، خواهيد ديد كه چگونه با سر و مغز و دل روشن شده، به مقدّسات خود پشت ميكنند و به دنبال عقيدهي برتر ميدوند و نه تنها به اصل انتخاب و آزادی اکتفا نمی کنند بلکه حتی با اختیار کامل، انتخاب احسن خواهند داشت تا ضرر نکنند.
به وجوه مختلفی که غیر قابل رد هستند شیعه هستیم ،جهت اول اینکه: به طور مستقیم امامان ما از طرف خداوند انتخاب شدند و نه غیر مستقیم و جهت دوم اینکه: معلم آنها خدا بوده است و آنها عالم ترین مردم هستند و جهت سوم: عصمت ، البته برای سه گروه بیان ها لازم است که متفاوت باشد که یک دسته: افرادی هستند زنده دل و پیروان ثقلین و گروه دیگر: لجوجان و معاندان و گروه سوم: عموم مردم از هر کیش و دینی که هستند.
یک سوال و جواب و چندین دلیل برای برتری حضرت زهرا(س)
بهتر طلبی در ذات انسان است ، وجود یک الگو برای انسان ها که بهترین باشد ضروری است و حضرت زهرا بهترین زنان این عالم است.
ممکن است گفته شود که: دلایل شما چیست؟جواب این است: به دلایل مختلف که یک: عقلی است و دوم: نقلی و هر دو با هم وحدت و تناسب دارند و گرچه مکانت او در حد احصاء نیست و این خداست که برخی را بر برخی دیگر برتری داد اما به صورت کوتاه دلایل این است که به دو شکل می توان مطرح کرد، نخست اینکه: به صورت اجمالی و فهرست وار از اسباب و صفات روحی و نسبی بگوییم و از احسان و عدالت و سخاوت ها و زهد و ایمان و علمیت ها و... سخن گفته شود و دوم اینکه: دلایل تفصیلی بیان شود وشایسته همین است اما در اینجا تنها به شکل اول که اجمالی است چند دلیل مطرح می کنیم :
اول: برای حضرت زهرا (س) عصمت ثابت شده است درحالی که دیگر زنان این عالم معصوم نبودند و نیستند و فهم عقلایی می گوید که از هر نظر معصوم بر غیر معصوم برتری دارد.
دوم: خدا در قرآن آیاتی همچون آیه مودت و آیه مباهله و... را برای افضلیت و مدح او بیان فرموده است و درحقیقت مداح حضرت فاطمه(س) بعد از خدا و رسول دیگر ائمه (ع)بودند.
سوم: روایات و نصوص خاص فراوانی درباره برتری ایشان در منابع علمی اسلام موجود است.
چهارم: پیامبر اسلام (ص) پدر بزرگوار ایشان است و حضرت علی (ع) همسر او و حسنین(ع) فرزندان او هستند و ام ابیها لقب دارد و درشوهر داری و خانه داری و بچه داری و...نمونه و اسوه بود و حضرت فاطمه (س) حجت الحجج است.
پنجم: اقوال مطابق فطرت و بیانات از سر اخلاص ویژه ای که داشت و سیره و سبک زندگی او بیانگر شایسته عنوان برتری و عقیله را برای او دارد.
ششم: محور حدیث تعظیم و تکریم شده ی کساء و خود از اهل کساء بود.
هفتم: دشمنی با او دشمنی با خداوند و اطاعت از او اطاعت از خداوند است و به بیانی دیگر هرکس خدا را اطاعت کند و حضرت را عصیان کند اعمال او بی فایده است چون او غیر از آنچه خدا فرموده است هیچ نمی گوید.
هشتم: برای تثبیت امر ولایت از هیچ کاری فروگذارنبودند تا بهانه از بهانه گیران گرفته شود.
و نهم: با مرگ عادی از دنیا نرفت و شهیده است...
فاطمه شناس ترین شخص در این عالم پیامبر (ص) است
از زخم زبان ها و ابتر گفتن های سرزنش آلود که بگذریم می رسیم به حسادت ها که بر پیامبر بسیار بود و ازابتدا تا انتهای رسالت و حتی تا بعد از وفات رسول اکرم (ص) ادامه یافت و می گفتند که چرا او باید عمویش سید الشهدا باشد و پسر عمویش جعفر طیار در جنان و پسر عموی دیگرش بزرگ الاوصياء و نوه هایش سيد جوانان اهل بهشت و خودش سید الانبياء و دخترش فاطمه سيده النساء جهان شود و می گفتند اصلاً چرا باید معیار و میزان فاطمه باشد؟!
فاطمه شناس ترین شخص در این عالم پیامبر (ص) بود که درباره او می فرمود :پاره تن و عزیزترین افراد نزد من و نور چشم ومیوه دل من و قلب من و محبوب ترین و فدایش گردد پدرش و...،کافیست که بیشتر به سخنان گهربار او مراجعه شود تا که جایگاه حضرت فاطمه(س) را بیشتر بشناسیم.
به شخصیت هویت بخش نیازمند هستیم
گرچه کم و قصه ای پرغصه است اما باید گفت که در کتب مربوط به شیعه و سنی درباره هیچ زنی به اندازه ی حضرت زهرا (س) کتاب وسخن و مناظرات نوشته و گفته و برگزار نشده است لذا این جایگاه و مقام وعظمت و جلال و شكوه حضرت زهرا (س) را نشان می دهد که اینگونه مورد تکریم و تعظیم و مورد توجه قرار می گیردواین تاریخ است که به شخصیتی هویت بخش همچون حضرت فاطمه(س)نیازمند است.
او بهانه خلقت است پس اعتصام داشته باشیم و بگذار تا که امید ما به حضرت زهرا (س) باشد که ما را در بین دوستداران خود جای دهد و بگذار تا که اعمال خوب خود را نزد او به امانت بگذاریم و ثواب آنها را به او هدیه دهیم و روشن است که باید از اهل بیت عصمت و طهارت مخصوصاً حضرت زهرا(س)همچون فرزندی که از بیانات مادر خود تبعیت دارد متابعت کنیم و همچون شاگردی که پيروی از استاد خویش دارد تابع آنان و او باشیم و گرچه مودت لازم اما کافی نیست و تنها مودت اهل بيت(ع) نشان از تمسک و پيروی از آنان نيست بلکه باید در زندگی تابع حضرت فاطمه (س) و از او پیروی داشته باشیم.
نکته مهم این است که پاسداشت حرمت آگاهی در اتصال به امامت است و در کتاب دلائل الامامه صفحه 33 اینگونه از حضرت فاطمه (س) می خوانیم که:
« وطاعتنا نظاما للملّة و إمامتنا أماناً من الفرقه »یعنی، خداوند برای سامان یافتن امت و یکپارچگی آن، نخ تسبیحی قرار داد که دانه ها را به هم وصل می کند و آن پیروی از ما است و برای امنیت شما از پراکندگی ، امامت ما را قرار داد .
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
امور تربیتی در گذرگاه تاریخ:
طبق نظریه بلوم از صاحب نظران عرصه تعلیم و تربیت، سه هدف شناختی، مهارتی و ارزشی برای دانش آموزان جهت رسیدن به انسان مطلوب، لازم و ملزوم یکدیگرند.در ایران استارت تعلیم و تربیت با نام ناصرالدین_شاه و امیرکببر گره خورده است. وزارت علوم_ناصری در مشروطه به وزارت معارف و در پهلوی اول به وزارت فرهنگ و نهایتا در ادامه ضمن زایش چند وزارتخانه از آن به وزارت آموزش و پرورش تغییر نام یافت.در دوره پهلوی امور مربوط به پرورشی عمدتاً به پیشاهنگی و کاخ جوانان محول گردید. از ابتدا تفکیک آموزش از پرورش و ترجیح مستمر آموزش بر پرورش، شکاف و پارادوکسی بین این دو حوزه ی مکمل ایجاد کرده است
اموری چون روزنامهنگاری، نمایشنامه، مسابقات ورزشی، فرهنگی_هنری، کاردستی و اردوها از جمله فعالیتهای پیشاهنگی بودند.بعد از پیروزی انقلاب با توجه به دگرگونی ارزشها و تغییر هنجارها با ابتکار شهیدان رجایی و باهنر امور تربیتی جهت حراست از ارزشهای انقلاب پایه ریزی شد.
امور تربیتی و راه طی شده:
فعالیتهای امور تربیتی با فراز و فرودهای بسیاری مواجه بوده و دامنه تغییرات افراط و تفریطها کاملا ملموس و معنادار بوده است. به طوری که اگر در زمان جنگ این فعالیتها به شدت ایدئولوژیک و انقلابی بوده، در مقابل در دوره اصلاحات معاونت پرورشی کلاً منحل شده و وظایف آن بین سازمان دانشآموزی، شوراهای دانشآموزی و مجلس دانشآموزی تقسیم می شود و عملا برای تحقق مردمسالاری دینی، رویکرد انقلابی گری به توجه به حقوق شهروندی و دانش آموز محوری تبدیل گردید.همچنین با روی کار آمدن دولت احمدی نژاد معاونت پرورشی مجدداً احیا شده و با انقباض کامل ظاهر گردید.
در دولت تدبیر و امید نیز با اینکه برآیند سیاستهای اعلامی رویکرد اصلاح طلبانه و اعتدالی دارد، ولی سیاستهای اعمالی عمدتاً معدلی از دولت اصلاحات و دولت احمدی نژاد پیگیری میگردد.
چالشهای امور تربیتی و پرورشی:
از ابتدا تفکیک آموزش از پرورش و ترجیح مستمر آموزش بر پرورش، شکاف و پارادوکسی بین این دو حوزه ی مکمل ایجاد کرده است.
با این تقسیمبندی، منِ دبیرِ ریاضی از منظر شرح وظایف احساس مسئولیت چندانی در خصوص مباحث تربیتی حس نمی کنم و مسئله پرورش را بحثی حاشیهای تلقی کرده و به مربیان پرورشی و تربیتی محول خواهم کرد و عملاً پرورش در خدمت بخش آموزش قرار خواهد گرفت.
بهتر است معاونت پرورشی همچون دوره اصلاحات منحل شده و در وظیفه ذاتی آموزش و پرورش (پرورش فکری و تمشیت اخلاقی) تمامی ارکان و بدنه درگیر گردد در غیر این صورت شایسته است با سایر معاونت ها ادغام گردد چالشهای عمده پیش روی امور تربیتی عبارتند از :
▫️ گستردگی و موازی کاری در امور تربیتی
▫️ افول جایگاه مربیان پرورشی و تربیتی
▫️ سیاست زدگی در آموزش و پرورش
▫️ فقدان منشور منسجم تربیتی
▫️ روشن نبودن شرح وظایف مربیان
▫️ کمبود ساعات پرورشی و بیانگیزگی مربیان
▫️ تحول ناظر بر ساختار به جای تحولات محتوایی و به روز رسانی مسائل
▫️ تضاد هنجاری بین شعار و عمل در جامعه
محتوای تکراری و متولیان متکثر در حوزهای پرورشی عملاً دانشآموزان و دانش پژوهان را گیج و سرگردان کرده است. در این حوزه شش مرکز دولتی و ۱۳۰۰۰ مرکز غیردولتی و نهادهای مذهبی برای امور پرورشی و تربیتی از دولت ارتزاق میکنند.در مدرسه نیز تجمع شوراهای دانشآموزی، سازمان دانشآموزی، بسیج دانشآموزی و... عملاً دانشآموزان و کادر مدرسه را سر چندراهی و نهایتاً بیتفاوتی قرار میدهند.
عمده فعالیت مربیان پرورشی در مدارس منحصر به اجرای صبح گاه، پاسخگویی به بخشنامه های ضد و نقیض و البته حجیم و نامربوط، نصب اوراق و پوستر مسابقات کم محتوای فرهنگی_هنری و نهایتا پاسخگویی سطحی به مسائل دینی و ادای فریضه نماز و قرآن میباشد.
چه باید کرد؟
برای خروج پرورشی از سایه سار آموزش و پشت سر گذاشتن انزوای فعلی، شاید پیشنهادات زیر خالی از لطف نباشد:
* بهتر است معاونت پرورشی همچون دوره اصلاحات منحل شده و در وظیفه ذاتی آموزش و پرورش (پرورش فکری و تمشیت اخلاقی) تمامی ارکان و بدنه درگیر گردد در غیر این صورت شایسته است با سایر معاونت ها ادغام گردد.
▫️ ابتدا باید متولیان بیرونی و درونی آموزش و پرورش تا حد امکان تجمیع شده و با سیاست واحدی اداره شوند.
▫️پاسخگویی به نیازهای واقعی روحی و جسمی دانش آموزان (با اولویت بندی نیازها و انتظارات) باید سرلوحه کار این نهاد باشد، در غیر این صورت دانش آموزان و مربیان بی تفاوت از کنار موضوع رد خواهند شد.
▫️تخصصی کردن کار مربیان تربیتی و پرورشی و خروج از بلاتکلیفی فعلی به خاطر تنوع فعالیتها و تجمع متولیان
▫️و نهایتا این که اگر تمام معلمان با مسایل آموزشی و پرورشی توأمان درگیر نشده و احساس وظیفه نکنند، بحث تربیتی نهایتا به مثابه یک درس تلقی شده و چهار چرخ معاونت پرورشی همچنان پنچر خواهد ماند.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
گروه استان ها و شهرستان ها/
اخیرا در کلیپی که منتشر شده است هدایای مدیرکل آموزش و پروش استان کهگیلویه و بویراحمد به یک مدرسه محروم در پیش چشم تعدادی از دانش آموزان و... نمایش داده می شود .
«صدای معلم » بدون هر گونه توضیحی منتظر پاسخ مسئولان وزارت آموزش و پرورش در این مورد است .
کلیپ را ببینید :
گروه استان ها و شهرستان ها/
» فرهاد داودوندی » خبرنگار و فعال رسانه ای - فرهنگی در شهرستان بروجرد است .
داودوندی در کنار حرفه اصلی خویش که فروشندگی لوازم یدکی اتومبیل است به کار رسانه ای و فرهنگی می پردازد .
چندی پیش داودوندی با نگارش یادداشتی با عنوان « هنوز انسانیت می تپد ... » نسبت به بی تفاوتی فرهنگیان بروجرد نسبت به بزرگداشت مراسم معلم فقید " مرحوم خشخاشی " اعتراض کرده و صدای معلم نیز از این شهروند مسئول تشکر و قدردانی نمود . ( این جا )
« صدای معلم » ضمن حمایت از پیشنهاد این وبلاگ نویس آمادگی خود را برای درج خلاصه کتابی که توسط مدیران و مسئولان وزارت آموزش و پرورش مطالعه شده است اعلام می کند .