« مجتبی قریشیان » :
اعتقاد راسخ همه مدیران این مجموعه آن است که تا همکاران و اعضای محترم در تشکل های مرتبط با خودشان پا نگذارند و مشارکت نداشته باشند چیزی به نفع ما تغییر نخواهد کرد و روز به روز شرایط ما نه بهتر که بدتر خواهد شد .
اگر ما تاکنون موفقیتی داشته ایم مرهون همین نشست های هم اندیشی بوده است که دوستان انتقاد کرده و پیشنهاداتی را ارائه داده اند .
این پیشنهادات در تصمیم گیری های مجموعه به کار گرفته می شوند .
شرکت تعاونی مصرف فرهنگیان استان تهران از قدیمی ترین شرکت های تاسیس شده در ایران است و قدمت آن به 60 سال می رسد . ( سال تاسیس 1338 بوده است . )
این شرکت از بزرگ ترین شرکت ها و با بیش از 200 هزار عضو است .
متاسفانه به خاطر سوء مدیریت این شرکت به جای آن که محلی برای خدمت رسانی به فرهنگیان باشد به یک شرکت ورشکسته و بدهکار تبدیل شده است .
در این شرکت میلیارد ها تومان سرمایه معلمان به تاراج رفته است و حیف و میل شده است .
امروز شرکت تعاونی بدهکاری های سنگینی دارد .
ما یک خرابه ای را تحویل گرفتیم و البته یکی از عوامل اصلی آن را باید بی تفاوتی و بی انگیزگی خود فرهنگیان در مشارکت و دخالت در مجموعه خودشان دانست .
سالیان سال افراد و گروه هایی در این شرکت در قالب " مجمع های کاملا مدیریت شده و مهندسی شده " آمده و این جا را به دست گرفته اند . یا سوء مدیریت آن ها به این شرکت آسیب های جدی زده و یا سوء استفاده از مدیریت این بی انگیزگی نه این جا که در همه بنگاه های اقتصادی که متعلق به ما است و با سرمایه ما تشکیل شده است وجود دارد .
در صندوق ذخیره فرهنگیان با بیش از 800 هزار عضو از حساب فرهنگیان ماهانه کسر می شود و بدون هر گونه زحمتی پول ها به صورت سیستماتیک به حساب آن ها واریز می شود و دولت هم متعهد شده است معادل واریزی عضو سهم خود را پرداخت کند .
کجای دنیا چنین راحت پول ها گرفته می شوند ؟
این سرمایه های انباشته قاعدتا باید ارزش افزوده های فراوانی باید به آن اضافه می شد ، ساختمان ها ؛ املاک ، شرکت های زیاد ، هتل های قابل توجه، برج های زیادی و... را به نام " معلمان " خریداری کردند اما وقتی با مدیران صحبت می کنیم می گویند :
" یک مجموعه ورشکسته " !
آیا ما در این وضعیت سهمی نداریم ؟
وقتی هم که اخباری را می شنویم به صورت " جوک " درآورده و در میان همکاران می گوییم و می خندیم .
سهم ما از این خسارت ها چیست جز " بی تفاوتی " ؟
انگیزه ای برای مشارکت نداریم . جایگاه ما کجاست ؟
چه بلایی سر تعاونی مسکن فرهنگیان آمده است ...
صندوق تعاون و امداد ادارات را نگاه کنید .
همه همکاران عضو هستند ولی کم ترین بهره را می برند .
اگر منابع بنگاه اقتصادی درست مدیریت و هدایت می شد و هزینه ها درست و شفاف انجام می شد و به جیب صاحبان اصلی آن ها برگشت معلم شاید نیازی به حقوقش هم نداشت .
اگر از این ها بهره نمی بریم به بی تفاوتی خودمان برمی گردد .
انگیزه ای نداریم و به روزمرگی عادت داریم .
16800 فرهنگی از " کارت صدرا " در همین تعاونی مصرف ثبت نام کردند و چه کلاه بزرگی به سر آن ها رفت !
حدود 40 تا 50 همکار روزانه به این جا می آمدند و می نالیدند و ناراحت بودند.
وقتی به آن ها می گفتم که برای شما وکیل گرفتم و هزینه آن را خودم داده ام . فقط شما بیایید و پیش وکیل بروید و شکایت خود را طرح کنید .
نیازی به رفتن به دادگاه هم نیست و نیازی نیست که از جیب خودتان هزینه کنید .
حالش را نداشتند !
می گفتند آقای قریشیان ول کن بابا !
کی حوصله دارد ؟
سالیان سال افراد و گروه هایی در این شرکت در قالب " مجمع های کاملا مدیریت شده و مهندسی شده " آمده و این جا را به دست گرفته اند . یا سوء مدیریت آن ها به این شرکت آسیب های جدی زده و یا سوء استفاده از مدیریت .
هر خیانتی که من می کنم کسی مرا بازخواست نمی کند .
در حالی که همه شرکت های تعاونی و موسساتی که به این صورت عضو دارند هر گونه تصمیم باید با اجازه اعضا باشد .
تمام تصمیمات کلان باید با اجازه اعضا باشد .
باید مجمع سالانه برگزار شود .
اعضا فراخوانده شوند و بیلان کاری را ملاحظه و بررسی کنند .
اما ما هیچ گاه از این حقوق استفاده نمی کنیم و از این حق برخوردار نیستیم .
شرکت تعاونی مصرف فرهنگیان تهران 32 شعبه داشته و الان به 9 تا 10 شعبه رسیده است .
این شرکت یک بدهی 3 تا 4 میلیاردی دارد .
بدهی معوقات پرسنل بی 3 تا 4 میلیارد تومان می شود .
28 میلیارد تومان بدهی به بانک ملی داریم . وقتی هم که اخباری را می شنویم به صورت " جوک " درآورده و در میان همکاران می گوییم و می خندیم
این ها فقط چند قلم است .
معنای این است که هر عضوی در این بدهکاری ها سهیم است .
اگر روزی این شرکت منحل شود از جیب تک تک شماها رفته است .
از معلمی که 30 سال عضو است می پرسم تاکنون چند مجمع شرکت کرده اید ؛ در پاسخ می گوید بیایم شرکت کنم که چه شود ؟
تو هم حوصله داری !
باید ببینیم قریشیان و دیگران چه کار می کنند .
اگر می بینیم مدیریت بلد نیستند آن ها را عزل کنیم .
اگر این ها خیانت کرده اند پیگیرد قضایی برای آن ها صادر شود .
یکی از قوانین پیشرفته ما این است که اگر هیات مدیره ای به خاطر سوء مدیریت و یا بلد نبودن کار نه عمدا بلکه سهوا ضرر و یا زیانی را به مجموعه وارد کند اگر اعضا شکایت کنند باید جبران زیان و خسارت شود .
ما نیامدیم که این جا را خراب تر کنیم .
آمده ایم که آباد و درست کنیم .
این همه سازو کارهای نظارتی و کنترلی به کما رفته است و برخی از مدیران فرصت طلب و نالایق از این عدم مشارکت و احساس مسئولیت معلمان سوء استفاده می کنند .
مثلا شرکت تعاونی مصرف فرهنگیان منطقه 14 تهران از سال 1367 تاکنون به ثبت نرفته است .
معنای آن تصرف عدوانی و غیرقانونی است .
من به شرکت تعاون می گویم مگر می شود یک شرکتی زیرمجموعه شما این گونه اداره شود ؟
چرا حقوق معلمان را نادیده می گیرید ؟
این شرکت منطقه ای 2000 عضو دارد . آیا یکی از آن ها سوال می کند آیا شما این جا مجوز دارید ؟
شرکت تعاونی که ما تحویل گرفتیم بسیار اوضاع نا به سامانی داشت .دفتر مرکزی ما در خیابان 30 تیر را از ما به صورت غیرقانونی گرفتند .
پرسنل این مجموعه 30 ماه حقوق نگرفته بودند . بازنشسته های ما پاداش نگرفته بودند .
هر روز طلبکارها این جا می آمدند و یک گوشه ای را برای خودشان تصرف می کردند . ارتباط نظام مند و مستمر با رسانه ها می تواند یکی از راهبردهای این شرکت تعاونی برای ارتباط گیری با افکار عمومی باشد
همین موجودی هم داشت از بین می رفت .
به لطف خدا و در 7 تا 8 گذشته که من ورود پیدا کردم شرکت تا حدود زیادی نظم و انضباط خودش را پیدا کرده است .
درآمد ایجاد شده است .
امروز ما حقوق پرسنل به طور کامل می دهیم و بیمه ها رد می شوند .
معوقات را هم به تدریج تسویه می کنیم .
بزرگ ترین معضل ما موضوع " مالیات " است و اداره دارایی حساب شرکت را به خاطر بدهی مسدود کرده است .
با فشاری که به مسببین این وضعیت وارد می کنیم این معضل هم در حال حل شدن است .
به هیات مدیره و مدیر عامل قبل گفته ایم که خودشان خسارت را جبران کنند .
دورنمای خوبی را برای این جا در آینده پیش بینی می کنیم .
هر چند اعتماد معلمان از این مجموعه برگشته است اما این قابل بازیابی است .
در پایان مدعوین به ارائه دیدگاه ها و پیشنهادات خود پرداختند .
علی پورسلیمان مدیر صدای معلم گفت :
این که در این مجموعه مشارکت و یا انگیزه وجود ندارد و یا خیلی کم رنگ است فقط مختص به این جا نیست .
نه فقط بلکه جامعه در همه زمینه ها به این مرحله رسیده است . البته وارد دلایل و چرایی آن ها نمی شوم .
مثلا الان مسئولان وزارت آموزش و پرورش می خواهند طرح معلم تمام وقت را به معلمان " تحمیل " کنند .
علی رغم این که در این مدت سعی کرده ایم این طرح را نقد کارشناسی کنیم اما تا جایی که اطلاع دارم خیلی از معلمان اصلا نمی دانند این طرح چیست .
شما نگاه کنید طرحی که مستقیم با خودشان ارتباط دارد و تاثیر مستقیم به زندگی آن ها دارد خیلی از معلمان نسبت به آن " بی تفاوت " هستند چه برسد به شرکت تعاونی مصرف که عضویت در آن اختیاری است .
طرح های بی پشتوانه ای مانند "کارت صدرا " و.. که شما به برخی از آن ها اشاره کردید نوعی " بی اعتمادی " شدید را در بین معلمان نسبت به تصمیم گیران و سیاست گذاران ایجاد کرده است .
این واقعیت است و البته حق هم دارند نسبت به هر گونه طرح و برنامه جدیدی که مطرح می شود بدبین باشند .
اما برای اعتمادسازی باید کارهای عملی صورت گیرد .
اعتماد باعث اعتبار می شود .
به شما اعتماد ندارند و در نتیجه اعتبار که مهم ترین عامل در سرمایه و بازار است را ندارید .
بحث دیگر ، رقابت پذیری است .
یک زمانی مرکز تهیه مایحتاج اکثر مردم بقالی سرکوچه بود اما الان شرکت های بزرگ با سرمایه و پشتوانه قدم به عرصه گذاشته اند .
در حال رقابت و کسب مشتری های پایدار هستند . اگر این تعاونی هم می خواهد سرپا بماند باید رقابت کند و حرف برای گفتن باید داشته باشد .
معلمان و جامعه در مباحث اقتصادی دست به مقایسه و محاسبه می زنند .
با شعار نمی شود آن ها را جذب کرد .
باید طرح ها و برنامه ها کارشناسی شوند و در معرض انتخاب مشتریان گذاشته شوند .
اگر معلمان ببینند تغییر و تحولی در مجموعه به وجود آمده است جذب می شوند و خیلی هم نیازی به تبلیغات در این زمینه نیست .
آقای قریشیان !
با این که بنده سالیان قابل توجهی در حوزه رسانه و آموزش و پرورش فعال بوده ام اما تاکنون ندیده ام حتی یک بار مسئولان این تعاونی با خبرنگاران نشست رسانه ای بگذارند .
شما برای ارتباط دو سویه و تغییر نگرش های قبلی می توانید از این ابزار کارآمد و موثر و فراگیر برای تغییر نگرش ها و تصحیح ذهنیت های قبلی معلمان استفاده کنید .
شما می توانید با تعامل با بخش روابط عمومی وزارت آموزش و پرورش این مهم را انجام دهید .
این که در یک اتاق دربسته بنشینیم و با خودمان درد دل کنیم معلمان چیزی از وضعیت نخواهند دانست و گشایشی در وضعیت ایجاد نخواهد شد .
ارتباط نظام مند و مستمر با رسانه ها می تواند یکی از راهبردهای این شرکت تعاونی برای ارتباط گیری با افکار عمومی باشد .
چاره ای نداریم جز آن که بین موسسات اقتصادی آموزش و پرورش و رسانه ها یک تعامل موثر برقرار شود .
ممکن است فرضا مسئولان صندوق ذخیره فرهنگیان در برابر رسانه ها حرفی برای گفتن نداشته باشند و یا از آن ها فرار کنند چون احتمالا حرفی برای گفتن ندارند .
شما که مثل آن ها نیستید و سابقه شما روشن است پس نباید از رسانه هراسی داشته باشید .
از رسانه ها کمک بگیرید .
پیاده سازی و ویرایش : زهرا قاسم پور دیزجی
پایان گزارش/
نظرات بینندگان
جناب اقای قریشیان
صداقت وشجاعت وپشتکار حضرت عالی ستودنی است
این جملات را من در حضور مدیر عامل گفتم .از تمامی همکاران عذر خواهی می کنم.
(((((خر خودتانید گه معلما را ... فرض کردید.))))
البته در زمانی که آقای انصاری مدیر عامل بود خدمات رسانی عالی شد ولی افسوس که عمر مدیرتی ایشان خیلی کوتاه بود کارت صدرا یکی از پروژهایی بود که می توانست کمک بزرگی به ما معلمان داشته باشد ولی با کارشکنی بعضی ها باعث شد که در نطفه از بین برود و جامه کلاهبرداری به خود بگیرد امیدوارم دوباره مدیری دلسوز سکان دار این تعاونی گردد و شرایط خدمت رسانی به فرهنگیان را مهیا سازد