صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش

 برنامه ریزی برای اوقات فراغت دانش آموزان و امکانات آموزش و پرورش و مدرسه

با فرا رسیدن تابستان و تعطیلی مدارس، یکی از دغدغه های اصلی والدین، چگونگی گذراندن اوقات فراغت فرزندان است. بعد از هفته ها و ماه ها، سر کلاس درس و مدرسه رفتن، درس خواندن و امتحان دادن، اکنون روزهایی بدون درس و معلم انتظار دانش آموزان را می­ کِشد. انتظاری که والدین نیز یک طرف آن محسوب می­شوند. چراکه پیش از شروع تابستان، دانش آموزان به دلیل حضور در مدرسه حداقل 6 ساعت در خانه نبودند و این عدم حضور خود مبتنی بر نظم و قاعده ای بود که فرصت ها و محدودیت هایی خاص برای والدین و اعضای خانواده ایجاد می­ کرد. اما حالا با تعطیلی مدارس، دانش آموزان امکان حضور تمام وقت در خانه دارند و این واقعه چالش های خاص خودش را هم برای دانش آموزان و هم برای اعضای خانواده، والدین، گروه دوستان و کلیۀ شبکه های ارتباطی بچه ها خواهد داشت. بر همین اساس هدف نوشتار حاضر این است که سازو کارهایی برای گذران هدفمند اوقات فراغت دانش آموزان در تابستان پیشنهاد دهد.

1- درس و مدرسه را به خانه و فراغت دانش آموزان نبریم. اغلب والدین از این موضوع دچار هراس و بیم هستند که با تعطیلی مدارس، ظرفیت های یادگیری فرزندانشان رو به افول خواهد گذاشت و آموخته هایشان به فراموشی سپرده خواهد شد و این امر در سال آینده افت تحصیلی را برای آنها به همراه خواهد داشت. برای همین، این طیف از والدین خانه و تابستان را نیز به مدرسه تبدیل می­ کنند و فرزندانشان را در مراکز آموزشی ثبت نام می­ کنند یا به مدرسان خصوصی می­ سپرند، به این امید که ضعف تحصیلی آنها مرتفع گردد و با آمادگی  بتوانند به مقطع تحصیلی بالاتر بروند. اما والدین باید این نکته را مدنظر داشته باشند که یادگیری اصیل با ظرفیت های وجودی و بالقوۀ بچه ها پیوند دارد، و هر مفهوم و موضوعی که پس از چند روز از ذهن و ضمیر دانش آموزان فراموش گردد، دیگر یادگیری نیست، بلکه تجربیاتی سطحی است که با حفظ و تکرار کسب شده است و جنبۀ اطلاعاتی دارد. برای همین اول باید دید دغدغۀ آموزشی والدین چقدر موثق و معتبر است. یعنی آیا فرزندشان واقعاً در درس مورد نظر ضعف دارد، یا این که این امر صرفاً بر ارزیابی و قضاوت ساده انگارانۀ والدین مبتنی بوده است؟ در ثانی، استعداد و توانایی بچه ها نیز باید بررسی گردد. چرا که مثلاً دانش آموزی که علاقه، استعداد و قابلیت های پایینی در یادگیری مهارت های ریاضی دارد، تبعاً نمی­ شود و نمی­ توان ریاضی را از طریق کلاس های جبرانی یا مانند آمپول در وجودشان تزریق نمود. بلکه در وهلۀ اول باید نگاه و نگرش این دسته از دانش آموزان نسبت به این درس تغییر کند و انتظار واقع بینانه نیز از آنها داشت.

نتیجه این که در تابستان، آوردن مدرسه به درون خانه، نگاه منفی دانش آموزان نسبت به درس و مدرسه را تقویت می نماید و لذت بازی و بهره مندی از فرصت های شادی را از ایشان می­ گیرد. با این وجود، والدین می­ توانند با توجه به میل درونی و انگیزه های فرزندانشان، در اواخر تابستان و شهریور برای دروسی که ایشان در آنها ضعف دارند برنامه ریزی نمایند.

برنامه ریزی برای اوقات فراغت دانش آموزان و امکانات آموزش و پرورش و مدرسه

2- ورزش با روح دانش آموزان پیوند دارد. در بسیاری از مدارس امکانات و بسترهای ورزشی در حدی نیست که استعدادهای ورزشی دانش­ آموزان شناسایی و شکفته گردد. یعنی از یک سو، در مدارس برنامۀدرسی تربیت بدنی بسیار محدود و در حد چند زنگ یا مسابقه در هفته است و از سوی دیگر، بسیاری از مدارس یا مربی تخصصی ورزش ندارند و یا این که در آنجا امکانات مقتضی و استاندارد برای ورزش های مرتبط و مورد علاقۀ دانش آموزان بسیار کم است یا موجود نمی ­باشد. از این رو فصل تابستان فرصت مناسبی است تا به این مهم پرداخته شود. بنابراین والدین می ­توانند با توجه به علایق و استعدادهای فرزندانشان، به مراکز تخصصی تربیت بدنی مراجعه و از خدمات آنها بهره گیرند. با این وجود، آنها باید در نظر داشته باشند که سرمایه گذاری در ورزش هایی که بسترهای آن در مدارس نیز وجود دارد، بیشتر می ­تواند در خدمت توسعۀ برخی از ظرفیت های دانش آموزان باشد. برای مثال بستر ورزش هایی مثل فوتبال، والیبال و بسکتبال در اغلب مدارس وجود دارد، اما امکانات مرتبط با ورزش هایی چون شنا، ژیمناستیک و تیراندازی در هر مدرسه ای وجود ندارد. بنابراین، هر چند در تابستان ممکن است دانش آموزان محدودیت­های خاصی در پرداختن به ورزش های مورد علاقۀ خویش نداشته باشند، اما این مسئله را باید در نظر داشت که انتخاب یک رشتۀ ورزشی که بستر آن نیز در مدرسه وجود دارد، بیشتر می­ تواند باعث شناخته شدن و بارور شدن ظرفیت­های دانش آموزان گردد. البته نکتۀ دیگر این است که رشته های ورزشی متداول در مدرسه نیز قرار نیست برای بچه ها حد و مرز تعیین کند و حق انتخاب آنها از دیگر ورزش ها را محدود کند یا از بین ببرد. بچه ها از همان کودکی می­ بایست با قواعد زندگی آشنا شوند

3- استعدادهای هنری دانش آموزان پایان ندارد. هنر به مثابه سفری زیبایی شناختی برای شناخت و فهم جهان است. سفری که در آن دانش آموزان می توانند با یکدیگر ارتباط برقرار کنند، خودشان و احساساتشان را ابراز کنند و از پَس آن تسکین و آرامش پیدا کنند، همچنین کنجکاوی و خلاقیت خویش را تقویت کنند، بتوانند واقعیت و تخیل را به یکدیگر پیوند دهند و فضایی فرح­بخش و نشاط آور شکل دهند تا بین دست، قلب و فکرشان هماهنگی شکل بگیرد تا در نهایت بینشی معنوی تر و انسانی تر نسبت به جهان و قوانین هستی به دست آورند. بنابراین هنر یکی از مهمترین حوزه های مورد علاقۀ دانش آموزان است. با این وجود در بسیاری از مدارس بسترهای پرورش استعدادهای هنری ناکافی است. از همین رو تابستان فرصت مناسبی برای تمرکز بر توانایی ها و قابلیت های هنری دانش­ آموزان است. در این مسیر نیز والدین می­ توانند از طیف وسیع فعالیت های هنری مانند: نقاشی، کاردستی، خوش­نویسی، فیلم، سرود، قصه گویی، بازی های نمایشی، حرکات تقلیدی، سازها و ابزارهای موسیقی، کلاژ، سفالگری، طراحی، ساخت و ساز و هنرهای تجسمی، قصه­گویی، عروسک بازی، نمایشنامه نویسی و نقش بازی کردن، ساختن آهنگ، آواز خواندن و ایروبیک دست به انتخاب بزنند. بنابراین این طیف وسیع از فعالیت­های هنری، فرصت مناسبی برای والدین فراهم می­کند تا در تابستان به استعدادهای هنری دانش آموزان توجه ویژه داشته باشند.

4- تابستان می­ تواند در خدمت یادگیری زبان خارجی باشد. یادگیری یک زبان دیگر، به معنای آشنایی یا یک جهان دیگر است. جهانی دارای زبان، مفاهیم و فرهنگی متفاوت از زبان، مفاهیم و فرهنگ زبان مادری. افزون براین، الزامات و اقتضائات زندگی امروز ایجاب می­ کند که دانش آموزان از همان سنین پایین به فکر یادگیری یک زبان دیگر باشند. در این امر انتخاب زبان می­ تواند مبتنی بر اهدافی باشد که خانواده ها و دانش­ آموزان برای خویش در نظر می­ گیرند. برای مثال، با توجه به اهداف علمی، اقتصادی و اجتماعی، می­ توان زبان­های متداول و مرسوم مانند: انگلیسی، فرانسوی، و آلمانی یا یادگیری زبان های غیرمتداول­تر مانند: چینی، ژاپنی و عربی را در تابستان مدنظر داشت.

5- اوقات فراغت می ­تواند در خدمت مهارت ورزی اجتماعی_شغلی باشد. مدارس با همۀ امکانات و اهدافی که دارند، نمایندۀ واقعی جامعه نیستند. به عبارت دیگر، اتفاقاتی که در دل جامعه و کوچه و خیابان می ­افتد، اغلب در مدارس تعریف و تبیین نمی­ شوند و کتاب های درسی را به آنها راهی نیست. یعنی جامعۀ خارج از مدرسه حول قوانین و رفتارهایی است که دانش آموزان فقط با برخی از مفاهیم انتزاعی آن آشنا می­ شوند. این در حالی است که بچه ها از همان کودکی می­ بایست با قواعد زندگی آشنا شوند. مثلاً این که عرضه و تقاضا چگونه شکل می ­گیرد و ما چه نقشی می­ توانیم در آن داشته باشیم؟ اقتصاد چه نقشی در زندگی انسان ها دارد؟ ما در عمل چه کمکی می توانیم برای دیگران یا برای جامعه انجام دهیم؟ ما چگونه می توانیم در ارتقاء وضعیت خانوادۀ خویش تاثیرگذار باشیم؟ پرسش هایی از این دست، می­ تواند دانش آموزان را به مهارت­های اجتماعی و شغلی وصل کند. بنابراین والدین در تابستان می ­توانند از مسیرهای گوناگون از این امکان بهره بگیرند. برای مثال در صورت مناسب بودن شغل والدین، پدر و مادر می ­توانند امکان همراهی پاره وقت در محل کار را برای فرزند خویش فراهم آورند. یا این که بر اساس استعدادها و علایق، بچه ها را به برخی از مراکز تولیدی و فروش وصل کنند. البته این پیشنهاد به هیچ وجه به معنای بهره گرفتن از کودکان به عنوان نیروی کار نیست. بلکه ایجاد بسترهایی است تا کودکان سنین 10 سال به بالا بتوانند دقایق و لحظاتی کوتاه از اوقات خویش را در عرصۀ جامعه بگذرانند و بتوانند خود را از محیط ایزوله شدۀ مدرسه و کتاب های درسی جدا کرده و به شکلی عملی با رفتارها و قوانین زیست جمعی آشنا شوند. 

در پایان باید گفت اوقات فراغت به مثابه فضایی خالی برای اندیشه های عمیق تر و دل دادن به علایق درونی است. زمان هایی که دانش آموزان می توانند با تمناهای درونی و به دور از هر گونه اجبار و ارادۀ بیرونی یاد بگیرند و از شادی های کودکانه لذت ببرند. در عین حال والدین باید توجه داشته باشند که اوقات فراغت بچه ها را به محلی برای برآوردن آرزوهای خویش تبدیل نکنند، چراکه بسیاری از والدین زندگی های نزیسته و آرزوهای فروخورده و برآوردۀ نشدۀ خویش را به شکل آشکار و پنهان از فرزندانشان طلب می ­کنند. مثلاً چون روزگاری خودشان دوست داشتند بازیگر، نوازنده یا فوتبالیست شوند، فرزندانشان را به شکلی در این مسیرها هدایت می ­کنند و آنها به ابزارهایی برای آرام گرفتن و تحقق رویاهای والدین تبدیل می­ شوند. در تایید این نکته جبران خلیل جبران می گوید:

 فرزندان شما فرزندان شما نیستند. آنها پسران و دختران خواهشی هستند که زندگی به خویش دارد. آنها به واسطۀ شما می آیند، اما نه از شما، و با آن که با شما هستند، از آنِ شما نیستند. شما می­ توانید مِهر خود را به آنها بدهید، اما نه اندیشه های خود را. زیرا که آنها اندیشه های خود را دارند. شما می­ توانید بکوشید تا مانند آنها باشید، اما مکوشید تا آنها را مانند خود سازید. زیرا که زندگی واپَس نمی­ رود و دربَند دیروز نمی ­ماند[1].  

برنامه ریزی برای اوقات فراغت دانش آموزان و امکانات آموزش و پرورش و مدرسه

علاوه براین والدین باید احتیاط کنند که در مقولۀ تربیت، فرزندانشان را اسیر مُدهای زمانه و چشم و هم­چشمی­ ها نکنند. چنان که ثبت نام در کلاس های آموزشی یا حضور در دوره های خاص را مهر تاییدی برای ارتقاء و کسب منزلت خویش تلقی کنند. از این رو برای اجتناب از افتادن در این دام­ها والدین باید از خود بپرسند آیا این دوره واقعاً مورد علاقۀ بچۀ من است یا این که خودم بر اساس صلاحدیدم آن را انتخاب کرده ام؟ آیا از معلم­ها نیز در مورد توانائی‌ها و استعدادهای فرزندم مشورت گرفته‌ام؟ شرکت در این دوره و کلاس کدام یک از نیازهای اجتماعی، روان­شناختی، معنوی یا جسمانی فرزندم را پاسخ خواهد داد؟ این کلاس ها در خدمت پرورش و شکوفاندن کدام یک از استعدادهای فرزندم است؟ بنابراین تامل بر این پرسش ها میتواند اوقات فراغت دانش آموزان را کارآمد و هدفمند نماید


[1] . جبران خلیل جبران (1395). پیامبر و دیوانه. ترجمۀ نجف دریابندری. نشر کارنامه.ص45


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

برنامه ریزی برای اوقات فراغت دانش آموزان و امکانات آموزش و پرورش و مدرسه

منتشرشده در دانش آموز
گروه اخبار/
 
حمید رضا رخشانی در دیدار با مدیرکل و معاونین صدا و سیمای استان گفت : مجموعه فعالیت‌ها ، اقدامات و برنامه‌های آموزش و پرورش اگر انعکاس خوبی داشته باشد تنویر افکار عمومی را به دنبال خواهد داشت.
 
اظهارات مدیر کل آموزش و پرورش سیستان و بلوچستان در مورد جایگاه صدا و سیما

رخشانی  ضمن تبریک حلول ماه ذی الحجه  ارتباط و تعامل دو طرفه بین دو دستگاه  آموزش و پرورش و صدا و سیما را مطلوب ارزیابی و اظهار کرد :  بهره‌گیری از ظرفیت خوب و اثرگذار  مجموعه صدا و سیما برای تبیین اهداف و برنامه‌های آموزش و پرورش به خوبی صورت گرفته است .

وی افزود : آموزش و پرورش خود را یار و یاور صدا و سیما می‌داند و نیازمند همراهی و تعامل هرچه بیشتر می باشد.

 رخشانی ادامه داد: صدا و سیما به عنوان یک پرده نمایش برای ترسیم مشکلات ، معضلات و مطالبات جامعه و مردم محسوب می شود .

مدیر کل آموزش و پرورش استان خاطر نشان کرد : مجموعه فعالیت‌ها ، اقدامات و برنامه‌های آموزش و پرورش اگر انعکاس خوبی داشته باشد تنویر افکار عمومی را به دنبال خواهد داشت.

وی  فرهنگ سازی و ایجاد زمینه مشارکت آحاد جامعه و خیرین مدرسه ساز در راستای همراهی و همکاری با آموزش و پرورش و برطرف کردن نیازهای اساسی آموزشی و عمرانی را مهم و ضروری بیان کرد .

مدیر کل صدا و سیمای مرکز سیستان و بلوچستان هم در این دیدار گفت: صدا و سیما با تمام تمام در خدمت آموزش و پرورش و معرفی چهره واقعی و حقیقی دستگاه تعلیم و تربیت است .

کردستانی با اشاره به بیانیه گام دوم انقلاب گفت : اهمیت دادن به جوانان و ظرفیت پیدا و پنهان و حضور موثر آنان در عرصه‌های مختلف را جدی بگیریم .

وی بر برنامه‌سازی با هدف جلب توجه خانواده‌ها ،اولیا و جامعه به فضا و محیط مدرسه مثل سیمای مدرسه و صدای مدرسه تاکید کرد .

مدیر کل صدا و سیمای استان با  تاکید بر راه‌اندازی هر چه سریعتر هنرستان صدا و سیمای استان که از نیازهای اساسی جوانان و نوجوانان علاقه مند در این منطقه  می باشد خاطرنشان کرد : همه برنامه های صدا و سیما ریشه در خانواده  آموزش و پرورش دارد و به نوعی مرتبط با این حوزه است .

اداره اطلاع رسانی و روابط عمومی آموزش و پرورش سیستان و بلوچستان

اظهارات مدیر کل آموزش و پرورش سیستان و بلوچستان در مورد جایگاه صدا و سیما

گروه رسانه/

چندی پیش گزارشی در صدای معلم با عنوان  : " آموزش و پرورش منطقه 9 تهران در روزمرگی کامل ! استعفای تعدادی از مدیران مدارس متوسطه پسرانه در منطقه 9 تهران " ( این جا ) منتشر گردید .

« علی اکبر محسنی نسب » طی یادداشتی به این گزارش پاسخ داده است .

این رسانه ضمن تشکر از پاسخ گوئی این مدیر آموزش و پرورش عین جوابیه را مننشر می کند .

منتشرشده در یادداشت

گروه گزارش/

دیروز 13 مرداد 1398 تعدادی از معلمان حق التدریس ار سراسر کشور در برابر وزارت آموزش و پرورش تجمع کردند . ( این جا )

این معلمان خواهان تعیین تکلیف وضعیت استخدامی خویش و اجرای مصوبه مجلس در مورد تدوین آیین نامه استخدام معلمان حق التدریس شدند .

امروز 14 مرداد نیز جمعی از معلمان حق التدریس از ساعت 8 صبح با تجمع در برابر وزارت آموزش و پرورش خواهان پاسخ گویی مسئولان وزارت آموزش و پرورش در مورد مطالبات قانونی خود شدند .

« صدای معلم » با چند تن از معلمان حق التدریس  در این زمینه گفت و گویی انجام داده است .

منتشرشده در گفت و شنود
دوشنبه, 13 مرداد 1398 04:58

اضافه کاری 97 معلمان چه شد ؟

گلستان

منتشرشده در نامه های دریافتی

خودکشی شغلی معلمان و چالش های حرفه معلمی

شغل معلمی ، به واسطه ماهیت فکری خاصی که دارد از جمله مشاغل استرس زاست اما این دلیل نمی شود که معلمان به آسانی خود را از شر این شغل خلاص کنند و یا خدای نکرده به خاطر آن خودکشی کنند! با این حال ، ماندن  در این شغل همواره به این معنی نمی باشد که همه چیز آرام است و مشکلی در میان نیست. در واقع اغلب معلمان خاصه در مناطق در حال توسعه ای مثل مملکت ما می دانند که نه پی حشمت و جاه که از سر حادثه و کسب معاش به این وزارتخانه پناه آورده اند. بیشتر آنها ، پیشتر دانش آموزان متوسطی بوده اند و اگر امکانش را داشتند حتما به جای معلمی، پزشکی و مهندسی و امثال آن را انتخاب می کردند. اکنون اما آنها به طرز عجیبی خود را با کم و کیف شرایط آن وفق می دهند و به اصطلاح با آن می سوزند و می سازند. به طوری که « نجیبی و صبوری و ساکتی» سه صفت بارز و مشترک معلمان شده است. البته جانب حرمت برخی از معلمان دلبسته به شغل خویش را باید نگاه داشت؛ چرا که بخشی از قدرت تحمل موجود معلمان به واسطه لذتی است که بعضی معلمان از کار خویش می برند و به همراهی و همزیستی در کنار بچه ها افتخار می کنند.این عده ، بنا به احساسات پاک و لطیفی که دارند ، نه تصادفا که تاملا معلم شده اند و با این که امکان رفتن به مشاغل دیگر را داشته اند، تنها به خاطر دل خویش و بچه های محروم مناطق خویش، معلم شده اند.

اما بیشتر معلمان، معلم هستند و نیستند. گویی فقط یک کد پرسنلی اند ؛ مرتب به مدرسه می روند و می آیند و آخر ماه فیش حقوقی دریافت می کنند. بسیاری نیز در ضمن معلمی، به شغل دوم و سوم روی آورده اند و اغلب کمی مانده به آغاز کلاس درس، بین جاده یا مزرعه یا مغازه مشغول کار دیگری هستند که مدیر مدرسه زنگ می زند و آنها را به کلاس فرا می خواند . این ها و نظائر این حالات، خبر از اتفاق تلخ و مرسومی در میان این حرفه دارد که از آن در این جا به «خود کشی شغلی معلمان» یاد می شود. خودکشی شغلی، چیزی شبیه به طلاق روانی است. وضعیتی که در آن حس و حال کار معلمی به طور خود خواسته یا ناخواسته از میان می رود. این وضعیت در صورت های مختلفی نظیر؛ کم کار کردن ، بدکار کردن، دیر آمدن، غیبت کردن ، دفتر نشینی، تغییر سمت دادن، تقاضای بازنشستگی پیش از موعد، تمسخر معلمان جوان و پرجنب و جوش، ابراز نارضایتی کردن ، معلمی را با مهندسی و پزشکی و اوضاع معلمان ایران را با کشورهای پیشرفته مقایسه کردن و امثال آن خود را نشان می دهد.

خودکشی شغلی معلمان و چالش های حرفه معلمی

معلمان خودکشی شغلی می کنند، وقتی می بینند امنیت شغلی ندارند. معلمی را به عنوان یک حرفه تاثیرگذار رها می کنند ، وقتی می بینند دانش آموزان به حرف های اخلاقی شان می خندند. برای کار خویش ارزش زیادی قائل نمی شوند، وقتی می بینند کمی دستمزد و تبعیض در پرداخت ها آزارشان می دهد، پشت نقاب معلمی مخفی می شوند وقتی می بینند دیگر نمی شود این نسل عاصی را به قناعت و کسب معرفت توصیه کرد. وقتی به ندرت سری به اداره متبوع می زنند، تنها به واحد های حسابداری و تعاون و کارگزینی مراجعه می کنند چون به تجربه ، خیری از دیگر واحدها ندیده اند. بیشتر معلمان، معلم هستند و نیستند. گویی فقط یک کد پرسنلی اند

اگر چه ایران امروز در میان بحران های گوناگون گرفتار امده است اما سرآمد تمام آنها، بحران فرهنگی و آموزشی است که هیچ هم به چشم نمی آید. نگاه احساسی و سیاسی و مقطعی به آموزش و پرورش موجب شده است که مدارس، استعداد و امکان نگهداری و آماده سازی بچه ها به به عنوان یک شهروند مطلوب نداشته باشند. گفته می شود که فقر و بی پولی و بیکاری، عمده ترین مسائل امروز است ؛ در حالی که اسباب برون رفت از میان این دردسرها، برخورداری از هوش مالی است که قاعدتا از مدارس و معلمان انتظار می رفت آن را به بچه ها آموزش دهند. در حالی که متاسفانه اغلب معلمان تنگدست و کم بضاعت، خود از هوش مالی و سرمایه مادی سرشاری برخوردار نبوده و لذا نتوانسته اند آن را به بچه ها آموزش دهند . تجمیع این دست معلمان در هر واحد آموزشی موجب شده است تا مدارس هم قادر نباشند بچه ها را برای زندگی در دنیای فردا آماده کنند. به خاطر همین اوضاع اسفبار اقتصادی واجتماعی است که اگر بازگویی خاطرات دیروز روزهای مدرسه برای بزرگسالان امروز شیرین است اما احتمالا بچه های امروز خاطراتی برای بازگو کردن در فردا ندارند.

گفتن ندارد اما دیگر به عملکرد مدارس نمی توان چندان امید بست. اغلب بچه ها از خانواده هایی می ایند که والدینشان توقع زیادی ندارند و این برای درهم کوبیدن اساس نظام آموزشی کافی است.آنها تنها در حد یک درآمد معمولی کار می کنند که به آن روزی حلال می گویند. مدرسه و معلمان نیز خود را به همین روحیه قناعت و متانت عادت می دهند. فرایندی که در این شرایط ایجاد می شود، هر چه می تواند باشد الا تحول و تغییر که اصل و اساس کار مدارس است.بچه ها در مدارس آموزش می بینند اما چیز چندانی تحصیل نمی کنند. آنها مهارتی حاصل نمی کنند که فردا به کارشان بیاید و در عوض مثل سایر دانش آموزان و به ناچار چون سیلی معترض  پشت سد کنکور می مانند. در آینه همین مدارس بیمار است که می بینیم در میان برآمدگان از آنها، برخی که سرسوزن ذوقی دارند، خود را به نجات یافتگان از زیر دندانه های چرخ های بی رحم مدرسه تصور کرده و در شعر و قصه های خویش آنها را محاکمه می کنند. سیاست مدارن و کاربدستان مترصد کمترین بهانه نیز با مطالعه آنها ، به کلی از عمکرد مدارس ناامید شده و در برابر اعتراضات معلمان، سیاست سکوت و بی تفاوتی ( جز در بزنگاه های انتخاباتی ) پیشه می کنند.

خودکشی شغلی معلمان و چالش های حرفه معلمی

حاصل کار معلمان ناامید و محتاج به شنیدن یک جواب قانع کننده، خیلی نمی تواند دلگرم کننده باشد. با در نظر گرفتن «هرم مازلو» آنها در سطح دوم هرم یعنی تامین امنیت باقی می مانند چون می بینند تحصیلاتشان را برای دریافت یک فیش حقوقی ناچیز ماهانه تمام کرده اند و از آنجایی که از قبل نان خور دولت بودنشان طرفی نسبته اند، ناچارند برای بقا دست به هر کاری بزنند. چون از همین الان و هنوز بازنشسته نشده احتمال می دهند بعید نیست حتی حق بازنشستگی به آنها اعطا نشود. یک معلم در اوج این شرایط که از زمین و زمان سنک های طعنه و فتنه و حقه بر سر هویت حرفه ای اش باریدن گرفته است، با تمام تمایلات قلبی و قبلی ،خود را تنها عضوی ساده از یک سیستم سازمانی ناسالم تصور کرده و به حضور فیزیکی خود در مدرسه بسنده می کند و از چالش و درگیری با دانش آموزان (خاصه در مقاطع بالاتر ) طفره می رود و خواسته یا ناخواسته موجب خودکشی شغلی خویش می شود.

درنتیجه ناخوشایند این وضع ، معلم نگون بخت به راه خودش می رود و دانش آموزان موذی و حرفه ای در فضای رسانه ای، کار خودشان را می کنند. دیگر فرایند های دهان پرکن تربیتی مثل تغییر و تحول و تامل و تفکر ،رنگ می بازند. معلم در حد یک حقوق بگیر معمولی باقی می ماند و به طنز می نالد که معلمی همه چیزش خوب است الا همین کلاس رفتنش! وقتی هم برای هزارمین بار در یک تحصن بی تاثیر کنار باقی معلمان جمع می شود، خسته و در مانده همان حرف همیشگی روح جمعی معلمان و تمام درماندگان جامعه را برای بقیه بازگو می کند که ؛آن چه البته به جایی نرسد، فریاد است و ... نقطه، سرخط!


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

خودکشی شغلی معلمان و چالش های حرفه معلمی

منتشرشده در یادداشت

گروه گزارش/

گزارش صدای معلم از تجمع معلمان حق التدریس در برابر وزارت آموزش و پرورش

امروز یکشنبه 13 مرداد جمعی از معلمان حق التدریس از استان های مختلف کشور در برابر وزارت آموزش و پرورش تجمع کردند .

این دومین بار در سال جاری است که این معلمان در برابر وزارت آموزش و پرورش دست به تجمع اعتراضی می زنند .

این تجمع از ساعت 8 صبح آغاز و تا لحظه تنظیم این گزارش ادامه داشته است .

پیش از این نیز معلمان حق التدریسی در برابر مجلس شورای اسلامی تجمع و خواهان اجرای قانون مصوب مجلس توسط دولت شده اند .

یکی از معلمان حق التدریس که از تبریز آمده است در مورد علت تجمع به صدای معلم گفت :

" 13 شهریور 1397 پس از تصویب مجلس قرار بود آیین نامه استخدام معلمان حق التدریس پس از 2 ماه به هیات دولت برود و تصویب شود ( آبان ماه ) اما متاسفانه این آیین نامه پس از 11 ماه هنوز تصویب نشده است .

ما می خواهیم بدانیم دلیل این تعلل مسئولان چیست ؟

وی در ادامه از اختصاص بودجه مستقل مجلس برای 32 هزار معلم حق التدریسی خبر داد و گفت که مسئولان وزارت آموزش و پرورش گفته اند ما 12000 هزار نفر از کل مشمولین یعنی 60000 نفر برمی داریم و این مشمولین شامل نهضتی ها ، نیروهای حق التدریس ، معلمان خرید خدمات و مربیان پیش دبستانی می شود .

این معلم حق التدریس تصریح کرد که مطابق مصوبه مجلس و بودجه ای که برای آن اختصاص داده شده است وزارت آموزش و پرورش موظف به استخدام 30000 معلم حق التدریسی است .

این تعداد همه کد پرسنلی دارند .

معلم حق التدریس دیگری از تهران به صدای معلم گفت :

" مجلس بودجه ای معادل 450 میلیارد تومان برای این کار یعنی معلمان حق التدریس مصوب کرده است .

اما الان سرپرست وزارت آموزش آقای حسینی و پرورش و معاون برنامه ریزی و توسعه منابع آقای اللهیار ترکمن به ما می گویند که ما فقط 10000 تا 12000 بر می داریم .

تکلیف بقیه چه می شود ؟

مسئولان وزارت آموزش و پرورش تقاضای اختصاص 50000 هزار از سازمان امور اداری و استخدامی کرد ه اند . 25 هزار نفر را به دانشگاه فرهنگیان و برای بقیه 13000 نفر برای معلمان حق التدریس و 12000 نفر برای ماده 28 در نظر گرفته اند .

حر ف ما این است که چرا حق و بودجه ما باید به ماده 28 تعلق پیدا کند ؟

این معلم حق التدریسی در پاسخ به پرسش صدای معلم که خواسته دقیق شما چیست تصریح کرد :

اجرای قانون استخدامی معلمان حق التدریس که در مجلس تصویب شده است .

ایشان تاکید کرد که چرا باید حدود یک سال تصویب و اجرای آیین نامه را به تاخیر بیندازند ؟

چرا قانون اجرا نمی شود ؟

و چرا بودجه ما باید جای دیگر خرج شود ؟

پس از چند ساعت تجمع به درخواست حراست وزارت آموزش و پرورش تجمع کنندگان راضی شدند تا در نمازخانه ساختمان علاقه مندان حضور پیدا کنند .

معاون برنامه ریزی و توسعه منابع وزارت آموزش و پرورش در میان تجمع کنندگان حضور پیدا کرده و گفت :

" سازمان امور اداری و استخدامی هر چه به ما اعلام کند وظیفه من است که پولش را بگیرم . شما باید تبدیل وضعیت شوید .

شما کاری به پولش نداشته باشید .

حرف ها باید کارشناسی باشند و کتبا باید به من ابلاغ شود .

مهم این است که من باید تا سال 1400 این قانون را باید اجرا کنم .

این قانون به ما ابلاغ شده است و شورای نگهبان هم تصویب کرده است و ما موظف به اجرای آن هستیم .

نیروهای پیش دبستانی با تفسیری که در این قانون هستند ، چه آن هایی که آموزش دهندگان سوادآموزی هستند با تفسیری که در این قانون آمده است .

ما نه می توانیم قانون را تصویب کنیم و نه می توانیم آن را کم و یا زیاد کنیم .

یک نقل قول اشتباهی از سوی یک نماینده صورت گرفته است و این یک قانون 3 ساله است .

از سال 98 باید اجرا بشود تا سال 1400 .

ما باید آیین نامه ای را تصویب کنیم . این آیین نامه تدوین شده است اشاره شده است یک گروه از نمایندگان مجلس ، وزارت آموزش و پرورش ، سازمان برنامه و بودجه و سازمان امور اداری و استخدامی .

باید بنشینند و روی آیین نامه کار کنند .

این آیین نامه را که کار کردند بدهند دولت تصویب کند و ما براساس آن عمل کنیم .

ما این کار را الان کرده ایم .

کارگروه تشکیل شده است . حدود 4 ماه روی آیین نامه کار کرده ایم .

هدف اصلی ما هم این بوده است که ابهامات قانون را برطرف کنیم .

نگوییم که یکی جامانده است ، یکی مشمول نشد و...

با وجود ابهامی که در آیین نامه هست آن را صریح بنویسیم .

در همه استان ها و همه مناطق آموزش و پرورش یک رویه واحد اجرا بشود و تکلیف همه در این قانون مشخص خواهد شد .

پس از تصویب این آئین نامه آن را به سازمان امور اداری و استخدامی می بریم و مجوز صادر می شود .

آن هایی هم که مجوز نگیرند به صورت حق التدریس با آن ها ادامه خواهیم داد و کسی بیرون نخواهد رفت .

تا سال 1399 مجوزهای دوم را می گیریم و تا سال سوم که سال 1400 خواهد بود بقیه مجوزها صادر خواهند شد .

شما حر ف پول را نزنید !

من مسئول بودجه آموزش و پرورش هستم .

کاری به آن 30000 نفر هم نداشته باشید .

هر تعدادی که مشمول این قانون باشند تا سال 1400 تبدیل وضعیت خواهند شد .

در این تجمع معلمان حق التدریس شعارهایی سر  دادند که برخی از آن به شرح زیر است :

" 30 هزار حق التدریس ، استخدام ، استخدام

*بودجه تصویب شده چرا اجرا نمیشه ؟

*شما جاتون عالیه ، سفره ما خالیه

*منزلت ، معیشت حق مسلم ماست

*تا حکممونگیرم ، از این جا نمی رم

*نیروی انتظامی ، تشکر تشکر

*ماده 28 باید توقف بشه "

در طول مدت زمان تجمع برخورد حراست و نیروی انتظامی با معلمان حق التدریس مدبرانه و با متانت بود .

گزارش های تکمیلی منتشر خواهد شد .

گزارش صدای معلم از تجمع معلمان حق التدریس در برابر وزارت آموزش و پرورش

گزارش صدای معلم از تجمع معلمان حق التدریس در برابر وزارت آموزش و پرورش

گزارش صدای معلم از تجمع معلمان حق التدریس در برابر وزارت آموزش و پرورش

گزارش صدای معلم از تجمع معلمان حق التدریس در برابر وزارت آموزش و پرورش

گزارش صدای معلم از تجمع معلمان حق التدریس در برابر وزارت آموزش و پرورش

گزارش صدای معلم از تجمع معلمان حق التدریس در برابر وزارت آموزش و پرورش

گزارش صدای معلم از تجمع معلمان حق التدریس در برابر وزارت آموزش و پرورش

پایان گزارش/

گزارش صدای معلم از تجمع معلمان حق التدریس در برابر وزارت آموزش و پرورش

منتشرشده در گفت و شنود

نظرسنجی

با کدام گزینه موافق هستید ؟

دیدگــاه

صدای معلم پایگاه خبری تحلیلی معلمان ایران

تلگرام صدای معلم

Sport

تبلیغات در صدای معلم

تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش بوده و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلا مانع است.
طراحی و تولید: رامندسرور