صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش

گروه گزارش/

آیا مدارس ما به مربی بهداشت نیاز دارند یا کارشناس برنامه‌ریزی امور تربیتی

در حالی که  به گفته مدیرکل امور سلامت وزارت آموزش و پرورش در سال 1397 مدارس کشور با کمبود 50 درصدی مربی بهداشت مواجه هستند و به طور استاندارد در برابر هر 750 دانش آموز باید یک مربی بهداشت فعالیت داشته باشد ؛ معاون پرورشی و فرهنگی وزارت آموزش ‌و پرورش خبر از ایجاد رشته جدید «‌کارشناسی برنامه‌ریزی امور تربیتی» در دانشگاه فرهنگیان می دهد .

پرتال وزارت آموزش و پرورش 3 اسفند 98 نوشت :

"  معاون پرورشی و فرهنگی وزارت آموزش‌ و پرورش گفت: در جلسه اخیر کارگروه برنامه‌ریزی تربیت ‌معلم، ایجاد رشته جدید «‌کارشناسی برنامه‌ریزی امور تربیتی» در دانشگاه فرهنگیان تصویب شد و برنامه درسی این رشته به ‌زودی تدوین می‌شود.

به گزارش مرکز اطلاع‌رسانی و روابط عمومی وزارت آموزش و پرورش، علیرضا کاظمی با اشاره به جلسه اخیر کارگروه برنامه‌ریزی تربیت‌معلم اظهار کرد: ایجاد رشته جدید کارشناسی برنامه‌ریزی امور تربیتی در دانشگاه فرهنگیان مورد تصویب قرارگرفته است و انتظار می‌رود با اقدام آینده نگرانه در زمینه اصلاح برنامه درسیِ دوره کارآموزی مربیان امور تربیتی در دانشگاه فرهنگیان، باهدف کمک به ارتقای کیفیت عملکرد مربیان امور تربیتی و معاونان پرورشی مدارس، بخش قابل‌توجهی از مسائل و مشکلات موجود مرتفع شود هدف دوره جدید (کارشناسی پیوسته برنامه‌ریزی امور تربیتی)، تربیت مربیان امور تربیتی متخصص، به‌روز و کارآمد برای مدارس است.

آیا مدارس ما به مربی بهداشت نیاز دارند یا کارشناس برنامه‌ریزی امور تربیتی

کاظمی خاطرنشان کرد: وظیفه این مربیان علاوه بر تمهید مقدمات کلی فرآیند جذب و تربیت‌پذیری مطلوب متربیان، عبارت است از ارائه طرح‌های اصلاحی و اجرایی خلاقانه برای بهسازی عملکرد تربیتی مدرسه و نیز اجرای فعالیت‌های راهبردی که موجب شکوفایی استعدادهای فطری متربیان در حیطه‌ ساحت‌های شش‌گانه تربیت سند تحول بنیادین می‌شود.

معاون پرورشی و فرهنگی افزود: رشته تحصیلی موجود «راهنمایی و مشاوره (با گرایش فعالیت‌های پرورشی)» به‌جای این‌که به‌تنهایی پاسخگوی نیازهای دو پست سازمانی مجزا بوده باشد، موجب شده بود که فارغ‌التحصیلان این رشته ترکیبی، نوعاً به سردرگمی هویتی دچار شوند و از تعهد سازمانی لازم و کافی نیز برخوردار نباشند.

معاون وزیر آموزش و پرورش سند تحول بنیادین را تربیت محور دانست و خاطرنشان کرد: وجود نیازهای جدید در حوزه‌های فرهنگی و تربیتی به‌گونه‌ای است که والدین قادر به پاسخگویی به این نیازها نیستند و مربی امور تربیتی باید بتواند از عهده این مهم برآید. «هدایت اخلاقی و رفتاری، کمک به تحقق فرآیند تربیت‌پذیری و فرهنگ پذیری مطلوب، شکوفایی استعدادهای فطری دانش آموزان و سلامت نفسانی و کمک به ترویج سبک زندگی اسلامی» ازجمله وظایف سازمانی یک مربی امور تربیتی به‌حساب می‌آید.

وی گفت: لازم است مربی امور تربیتی به‌گونه‌ای پرورش یابد تا بتواند تا حد ممکن در مسیر تحقق اهداف تربیتی سند تحول گام‌ بردارد. مربی امور تربیتی را باید برای رویارویی با مسائل و مشکلات حال و آینده آماده ساخت تا با همکاری معلمان و کادر مدرسه در جهت برطرف کردن خلأهای موجود در برنامۀ درسی رسمی، برنامه‌ریزی نماید و در جهت ایجاد فضای مساعد برای شکوفایی استعدادهای فطری دانش آموزان فعالیت نماید. آیا در یک مدرسه که اخیرا نیز " بحران کرونا " به آن اضافه شده است وجود و حضور فعال یک مربی بهداشت متخصص به کارآمدی سیستم و رضایت عمومی از آن کمک می کند و یا استمرار روند غلطی که حتی صادق زاده به اشتباه بودن آن معترف است ؟

کاظمی با اشاره به تربیت گفت: مقوله تربیت، به‌شدت وابسته به موقعیت و شرایط محیطی (فرهنگی و اجتماعی، فناورانه و رسانه‌ای) است. تربیت در خلأ محقق نمی‌شود، بلکه در محیط فرهنگی و اجتماعی صورت می‌پذیرد. امروزه، در نظر گرفتن حقایق موجود همچون تغییرات سبک زندگی و تحولات گسترده فرهنگی، لزوم شناسایی و اتخاذ شیوه‌های تربیتی نوین، کارآ و اثربخش را مطرح می‌نماید. "

حجت الاسلام علیرضا صادق زاده  ،مسئول کمیته مطالعات نظری سند تحول بنیادین  یکشنبه 27 بهمن نشست پیش همایش « اصلاحات آموزشی و چالش های آن در ایران : تبیین فلسفی دیدگاه ها و تلاش ها » گفت : ( این جا )

" ما در سند تحول و مبانی نظری فکر می کردیم که با یک نگاه بسیار متفاوت از وضع موجود نگاه به معلم و در بحث ایجاد تحول به آن پرداخته شود .

احساس کردیم که معلم با ویژگی که به نام " مربی " و یا وصف " مربی " شناخته می شود می تواند نقش اصلی را درجریان تربیت بر عهده گیرد و ما چیزی به عنوان تفکیک معلم از مربی در سیستم های آموزشی که بعد از انقلاب رایج شده است را نداشته باشیم . "

معنای اصلی این گزاره که  از زبان مسئول کمیته مطالعات نظری سند تحول بنیادین شنیده می شود آن است که تفکیک آموزش از پرورش به آن صورتی که در حال حاضر در نظام آموزشی ما نهادینه شده است اشتباه بوده است .

در واقع این مساله ای که باید در اصلاحات آموزشی به آن و به صورت عمیق پرداخته شود .

آیا مدارس ما به مربی بهداشت نیاز دارند یا کارشناس برنامه‌ریزی امور تربیتی

اما چرا در عمل اراده ای برای تحقق این مهم مشاهده نمی شود ؟

آیا در یک مدرسه که اخیرا نیز " بحران کرونا " به آن اضافه شده است وجود و حضور فعال یک مربی بهداشت متخصص به کارآمدی سیستم و رضایت عمومی از آن کمک می کند و یا استمرار روند غلطی که حتی صادق زاده به اشتباه بودن آن معترف است ؟

واقعا مسئولان و تصمیم گیرندگان وزارت آموزش و پرورش برای مقوله " بهداشت مدارس ( جسمی – روانی ) " چه کرده اند ؟

چرا باید در دانشگاه فرهنگیان رشته ی " مراقب سلامت " نباشد و به ناچار از طریق آزمون استخدامی جذب آموزش و پرورش شوند ؟

آیا اگر موضوع بهداشت در مدارس به درستی تعریف و تببین شود دیگری نیازی به طرح تعطیلی مدارس با بهانه هایی مانند انواع آنفولانزا ، کرونا  و... خواهد بود ؟

چه زمانی قرار است مسئولان این جامعه ، " مسئولانه " با مشکلات و بحران برخورد کرده و مدیریت علمی را جایگزین " روزمرگی و آزمون و خطا " کنند ؟

پایان گزارش/


آیا مدارس ما به مربی بهداشت نیاز دارند یا کارشناس برنامه‌ریزی امور تربیتی

منتشرشده در گفت و شنود

طنزی برای ویروس کرونا

خدمت ویروس کرونای عزیز با سلام و احترام

جناب ویروس  ، ظاهرا تازگی  به کشور ما هم نزول اجلال کرده ای !

جانم به قربانت !  نانت نبود ؟ آبت نبود ؟ به ایران آمدنت برای چه  بود ؟ !

ما خودمان سالهاست ویروس زده ایم. ویروس هایی به جانمان افتاده اند که زیر بار آنها کمر خم کرده ایم . ویروس اختلاس ، ویروس احتکار ، ویروس تحریم ، ویروس شعار ، ویروس آقازادگی و.... ( شهریست پر ظریفان، از هر طرف نگاری ...)  راستش آن قدر ویروس بر سرمان ریخته است که دیگر توانی برای مبارزه با ویروس های چینی را نداریم.  

در ضمن  این  رسم  رفاقت  نیست . سالهاست کشور ما بازار اجناس رده پایین کشور  شماست . از لوازم تحریر و دستمال آشپزخانه گرفته  تا سنجاق و قفل و کلید و تسبیح و اسباب بازی  چینی در کشور ما عرضه می شود.  حالا بعد از عمری تجارت پرسود که با ما داشتید ، ویروس برای ما می فرستید ؟

طنزی برای ویروس کرونا

ویروس جان شما  که غریبه نیستی و شرایط کشور ما را می دانی . ما در شرایط عادی ،  با کمبود تخت بیمارستانی روبه رو هستیم . حال چطور بیمارستان هایی را مجهز و قرنطینه کنیم ؟ ما برای تهیه ماسک وارد فاز بحران می شویم . در حوزه اقتصاد ، سلطان های احتکار داریم که یک زمانی پوشک بچه را احتکار می کنند ، یک زمان شیرخشک را و حالا هم با احتکار ماسک ، به هموطنان خدمات شایانی می کنند .

ویروس عزیز !  

ما  سالهاست در تحریم به سر می بریم و امکان تهیه بسیاری از تجهیزات  بیمارستانی ، دارو  و کالاهای ضروری برایمان میسر نیست . شما هم وقت گیر آوردی ، یک راست آمدی سراغ ما تحریم زده !

گمان کرده ای ما هم مثل کشور شما هستیم که در ده روز یک  بیمارستان مجهز و اختصاصی تاسیس کردید .

 درست است ما زیاد شعار  می دهیم اما شما به شعارهای ما توجه نکنید و خیلی جدی نگیرید .ما به شعار دادن آن هم از نوع خودکفایی در همه چیز ، عادت کرده ایم . ویروس جان از شما چه پنهان ،  ما علاوه بر کمبودها در حوزه دارو و بهداشت و درمان، مشکلات متنوع دیگری در حوزه مدیریت شهری و حتی در مراسم تدفین داریم .

طنزی برای ویروس کرونا

 در بعضی از کلان شهرها  با یک بارندگی معمولی چند روز خیابان ها و معابر با آبگرفتگی مسدود می شوند و   عبور و مرور ،  امکان پذیر نیست .

در مناطق سردسیر با یک  برف ، مسیرها بسته می شود و چند روز طول می کشد تا ستاد بحران ، به بحران زده ها برسد !

حال خودت قضاوت کن وقتی  امکانات و توان مدیریتی ما در حدی است که پیامدهای یک برف و باران را نمی توانیم  به درستی مدیریت کنیم ، حال چگونه می توانیم با ویروس مقاومی چون حضرت عالی مبارزه کنیم ؟!

بد نیست بدانی  هنوز  زلزله زدگان کرمانشاه به طور کامل اسکان نیافته اند و تعدادی  از آنها هنوز در کانتینرها زندگی می کنند !

طنزی برای ویروس کرونا

درست است که ما سالهاست با روغن پالم و میوه های تراریخته و مواد غذایی تقلبی و ریزگردها  داریم زندگی می کنیم اما راستش بدن ما به ویروس های خودمان عادت دارد و با ویروس های چینی ، نمی توانیم سازگار شویم . اصلا جایی برای ویروس های بیگانه نداریم . ما همان ویروس آنفلونزای خودمان را  بتوانیم مدیریت کنیم ، هنر کرده ایم !  

ویروس عزیز  از شما چه پنهان اصلا ستاد مدیریت بحران ما  ، خودش دچار بحران است و دیگر توان مدیریت کرونا را ندارد . اگر باور نداری صف های ماسک را  در کشور ما ببین .

 اگر اخبار کشور ما را دنبال می کنی لابد متوجه شده ای که ما هنوز از  حوادث طبیعی سر بلند نکرده ایم ، حوادث مصنوعی بر سرمان نازل می شوند.  ما در این چند ماه اخیر به دلایل متعدد کشته داده ایم و حتی هنوز آمار کشته شدگان را هم  نمی دانیم و جرات هم  نداریم که بپرسیم . راستش دیگر تحمل قربانی کرونا نداریم .

در پایان از شما می خواهیم به پاس اینکه سالهاست  به رونق اقتصاد کشورت کمک کرده ایم ، شما دیگر دست از  سرِ ما بردار . جان تمام خفاش ها و مورچه خوارها و مارهای چینی  تو را  قسم می دهیم ، دست از  سرِ  ما  بردار .

سر و زر و دل و جانم  فدای آن ویروس

که حقِ صحبتِ  مهر و وفا    نگهدارد


طنزی برای ویروس کرونا

منتشرشده در یادداشت

گروه گزارش/

با توجه به شیوع بیماری " کرونا " و نیز تصمیم وزارت آموزش و پرورش برای تعطیلی مدارس ، « صدای معلم » گفت و گویی را با " دکتر احد نویدی " عضو هیات علمی پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش انجام داده است .

« صدای معلم » از همه فرهنگیان ، کارشناسان آموزش و اساتید دانشگاه دعوت می کند تا دیدگاه های خود را در این مورد برای این رسانه ارسال کنند .

منتشرشده در گفت و شنود

گروه گزارش/

همان گونه که پیش تر  آمد ( این جا ) ؛ نشست پیش همایش « اصلاحات آموزشی و چالش های آن در ایران : تبیین فلسفی دیدگاه ها و تلاش ها » با حضور دکتر علیرضا صادق زاده ، عضو هیئت علمی دانشگاه تربیت مدرس و نایب رئیس انجمن فلسفه تعلیم وتربیت ایران ؛  دکتر سیدنقی موسوی ، عضوهیئت علمی دانشگاه فرهنگیان ؛  دکتر شهین ایروانی عضو هیئت علمی دانشگاه تهران و دبیر علمی همایش اصلاحات آموزشی و چالش های آن در ایران: تبیین فلسفی دیدگاهها و چالش ها در پردیس نسیبه تهران و شرکت برخی از اساتید و دانشجو معلمان دانشگاه فرهنگیان در پردیس نسیبه تهران برگزار گردید .

در این نشست علمی اساتید دیدگاه های خود را مطرح کردند و در پایان پرسش و پاسخ انجام شد .

« صدای معلم » بخش پایانی سخنان « شهین ایروانی » را منتشر می کند .

منتشرشده در گفت و شنود

در سوگ عباس معارفی پدر کانون صنفی معلمان تهران

 دهه هفتاد در زنجان دفترداری داشتیم به نام آقای معارفی، که چون می‌دانست روزنامه‌نگار هستم و علاقه مند به فعالیت‌های صنفی، خیلی با من گرم می‌گرفت.
روزی عموزاده اش را به من معرفی نمود:

استاد عباس معارفی زنجانی از پیشکسوتان آموزش و پرورش ایران و از مؤسسین اولیه کانون صنفی معلمان استان تهران.

از آن زمان ارتباطات تلفنی و مراودات قلمی با استاد معارفی داشتیم تا این که اوایل دهه هشتاد کانون صنفی معلمان استان زنجان تشکیل شد و اینجانب (از پیشنهاد دهنده ی تشکیل کانون در دهه هفتاد) نیز در معیت دوستان اصلاح‌طلبم وارد هیئت مدیره کانون صنفی فرهنگیان استان زنجان شدم.

 در دوره اصلاحات که بهار فعالیت‌های مدنی و به تبع کانون‌های صنفی بود، دوستان زنجان عموماً در برنامه‌های اعتراضی کشوری در قالب کانون‌های صنفی سراسر کشور شرکت فعالی داشتیم.

یادم هست یک روز زمستانی برای شرکت در تحصن کانون‌ها مقابل مجلس یک ماشین دربستی گرفتیم؛ آقایان غنیلو، احمدی، صاحب ناسی، فتعلی بیگی و بنده در حوالی ابهر با کولاک شدید مواجه شدیم و پس از ساعت‌ها تلاش به طرز معجزه‌آسایی از خطر حتمی مرگ جستیم.
به هر حال در این آمد و شدها با بسیاری از فعالان صنفی کشور و پایتخت از نزدیک آشنا شدیم: خاکساری، بهشتی لنگرودی، ذاتی و.... استاد عباس معارفی زنجانی.

 به دعوت بنده سال ۸۲ استاد معارفی سفری به زنجان نمودند و ضمن حضور در کانون صنفی فرهنگیان مصاحبه‌ای مفصل از ایشان در هفته‌نامه مهر زنجان که سردبیر وقتش بودم انجام دادیم.

 با ظهور و بروز فضای مجازی و به ویژه تلگرام، شبی نبود که با استاد مراودات قلمی نداشته باشیم. این اواخر درخواست مصاحبه مجدد از استاد داشتم. ولی نمی‌دانم چرا هر بار که درخواست پاسخگویی به سؤالاتم را داشتم، به نوعی به آینده احاله می‌کرد.

عباس معارفی از پیشکسوتان مبارزه علیه تبعیض و بی‌عدالتی صنف فرهنگیان بود. شاید بی‌راه نباشد که وی را پدر کانون‌ صنفی معلمان تهران نامید.

 در سال 1382 عباس معارفی :
مدیریت افقی (انتخاب مدیر مدرسه توسط معلمان ) را پیشنهاد نمود.
در یکصد و هشتاد و سومین جلسه شورای عالی آموزش و پرورش پیشنهاد وی تصویب شد، ولی اجرای آن تا حال به تعویق افتاده است.

 استاد معارفی در طول نیم قرن روشنگری و  مبارزه بی‌امان علیه ناعدالتی و تبعیض علیه صنف شریف فرهنگیان، چون شمعی فروزان سوخت و ساخت.
وی در پیگیری مطالبات منزلتی و معیشتی هرگز کوتاه نیامده و از مثلث زر و زور و تزویر نهراسید و البته هزینه‌های مادی و معنوی کلانی هم از این بابت پرداخت نمود.
مخاطبان عزیز را به خوانش یکی از دلنوشته های یار سفر کرده دعوت می نمایم.

در سوگ عباس معارفی پدر کانون صنفی معلمان تهران

عباس معارفی زنجانی:

"چرا می‌گوییم صنفی ؟
صنف !؟
مگر ما نقاش یا بقال یا چغال هستیم که می‌گوئیم صنفی ؟
صنف برای حفظ منافع و یا ازدیاد منافع یک صنف است. مثل لبنیات فروش، سبزی فروش و امثالهم !!
ما تیشه رو به خود نیستیم، سنگ به سینه‌ی خودمون نمی‌زنیم ! ما فداکار ملتیم، حالا زندگی‌هامون حداقل، هرچی هست، ما این کلمه صنفی رو اشتباه گذاشتیم روی این حرکت، این تشکل، ما فدایی این ملت هستیم، با کسی تضاد منافع نداریم، که خود را جدا بکنیم از سایر اقشار، صنوف، و دیگران.
ما می‌گوییم عدالت برای همه، عدالت آموزشی، عدالت اقتصادی و عدالت در تمام زمینه‌ها.
ما معلم هستیم، پیغمبر گفته شغل انبیاست، خدا هم می‌گوید من معلم هستم، «خلق الانسان»، «علمه البیان»، خدا هم معلم است. ما حالا شغل خدا و پیغمبری‌مون رو رها کنیم بگیم ما مثلا نقاشیم، ما عطاریم؟
این تخفیف میده، حرمت ما رو. ما با حداقل زندگی مفتخریم به این که فدایی ملت هستیم و آموزش می‌دهیم و آموزش ضد خرافات و ضد تمام نادانی‌هاست و باعث پیشرفت تمام ملت می‌گردد. صنفی کوچک‌تر از آن است که بیانگر هدف و رسالت باشد."
(۲۳ شهریور ۱۳۹۷)


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

در سوگ عباس معارفی پدر کانون صنفی معلمان تهران

 

منتشرشده در یادداشت
جمعه, 01 اسفند 1398 12:19

توسعه فرهنگی چیست؟

معنای اصلی توسعه فرهنگی

توسعه فرهنگی نصیحت کردن، موعظه گفتن، ریش گذاشتن، کراوات زدن، چاپ کتاب و رساله نیست.
توسعه فرهنگی یعنی:
1- در شبانه روز 30 دقیقه ورزش کنیم، 30دقیقه مطالعه نمائیم، 30دقیقه به موسیقی گوش کنیم، ۸-۶ ساعت بخوابیم و حداقل 6 ساعت کار مفید روزانه داشته باشیم.
2- حداقل سالیانه 3 بار به کنسرت موسیقی یا تئاتر و سینما با خانواده برویم.
3- حداقل سالیانه 3 بار در جشن های شادی دسته جمعی مثل جشنواره ها، کارناول های شادی نظیر چهارشنبه سوری، جشنواره موسیقی شرکت کنیم.
4- حداقل سالیانه 2 بار به مسافرت برویم.
5- خود را از محیط های پراسترس، غمناک و اندوهگین دور نمائیم.
6- مصرف نمک، شیرینی و چربی را محدود و مصرف شیر و غذاهای گیاهی را بیشتر کنیم.
7- حتی یک قطره آب به هدر ندهیم، هرگز موادغذایی دور نریزیم، حتی یک چوب کبریت یا پوست تخمه زمین نیندازیم.
8- گفت و گو ، مناظره، تولید استدلال و مشاوره را سرلوحه زندگی خود قرار دهیم.

معنای اصلی توسعه فرهنگی

کانال سواد مدیریتی و توسعه


معنای اصلی توسعه فرهنگی

منتشرشده در یادداشت

گروه گزارش/

همان گونه که پیش تر نیز آمد ( این جا ) ؛ پنج شنبه 17 بهمن نشست فرهنگیان شهر ری با موضوع " تشکیل شورای سازمان معلمان شهر ری " در مرکز آموزشی – فرهنگی شهر ری برگزار گردید .

در ابتدای این نشست ، « علی پورسلیمان » مدیر صدای معلم به ارائه دیدگاه های خویش در حوزه جامعه مدنی و نهادهای موثر آن یعنی " رسانه و تشکل " پرداخت .

در ادامه مدیر صدای معلم در فرآیند پرسش و پاسخ با فرهنگیان شهر ری شرکت کرد و به مدت بیش از 90 دقیقه به گفت و گو با همکاران پرداخت .

در این بخش پرسش و پاسخ با معلمان را می خوانیم .

منتشرشده در گفت و شنود

 تاملی در رونق بازار کتاب های کمک درسی و عملکرد وزارت آموزش و پرورش و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی

آن روزها، هر از گاهی درکلاس، یک کتاب کاهی حل المسائل کتابهای درسی به مثابه شیئی مرموز و رویایی یافت می شد. کتاب مدتی به طور یواشکی بین بچه ها دست به دست می گشت .اما خیلی زود با پیگیری معلم و مدیر مدرسه، از صحنه کلاس محو می شد. فردا آقا ناظم سرصف صبحگاه، با تمسخر به ما طعنه می زد: دانش آموزی که با حل المسائل درس بخواند، مدرسه نیاید بهتر است. برعکس امروز که ناظم در حالی که خودش نماینده توزیع کتابهای کمک آموزشی فلان ناشر است، طی بیاناتی در سرهمان مراسم صبحگاه با نگاهی عاقل اندرسفیه به ما حالی می کند : دانش آموزی که این کتابها را نخرد و نخواند، منتظر نتیجه نماند!

روزگار عجیبی است. بین سند تحول و بخشنامه های وارده، سرود سوال و تحقیق و خلاقیت سرداده می شود  اما در همان حال، مدرسه در محاصره گاج است و کنکور در حصار قلم چی. همین طور، همواره خیابان انقلاب تهران و حتی نمایشگاه بین المللی کتاب تهران، به دست چند ناشر مشهور کمک آموزشی فتح می شود. وزارتخانه فخیمه نیز در ابتدای سال تنها به یکی دو تذکر لسانی در باب مذمت تهیه و توزیع این کتابها بسنده می کند و در نهایت صداو سیمای ملی بنا به میلی که در خودگرانی خویش دارد، چنان عرصه را برای تبلیغ و ترویج این موسسات باز می کند که مجبور می شود به خاطر فشار افکار عمومی، هر از گاهی بین تبلیغات مثلا آموزشی ، یک فیلم یا سریال هم پخش کند.

سازمان تالیف کتابهای درسی را جمعی از همکاران خوب ما تشکیل داده اند که یا نخواسته اند یا نتوانسته اند و یا نگذاشته اند به تدریس و کلاسداری ادامه دهند  و لذا به جای معلم، مولف شده اند.گویا چند سالیست در راستای برنامه توسعه تحقیق و پژوهش میان دانش آموزان  و جلوگیری از پخته خواری آنها، رسم شده است که کتابهایی لاغر و گنگ تالیف و توزیع شوند تا بچه ها با تامل و تعمق بیشتر، بابت درک مطلب بهتر، لذت ببرند و به یادگیری عمیق و ماندگار دست یابند. اما این در حالیست که دانش آموز این زمانه، فقط از تنبلی و بی تحرکی جسمانی رنج نمی برد  که به شدت به نوعی بی تحرکی و کرختی ذهنی و روانی نیز مبتلا شده است.

در واقع با نسلی مواجه ایم که به واسطه وجود یک رفاه نسبی و معمول، همه چیز دارند اما یک چیز ندارند و آن انگیزه و شوق به یادگیری است. آنها چون چرایی در حیات تحصیلی خویش ندارند، بنابراین با هر چگونه ای راحت نمی توانند کنار بیایند. به همین خاطر بود که دانش آموزان طی یک عملیات پیچیده پنهانی و با تحت فشار قرار دادن پدران و مادران دلسوز، توانستند سازوکار کتابهای درسی جدید را دور بزنند.ضمن این که مشتی سودجوی زیرک نیز با مشاهده این وضع ، همراه و حامی دانش آموزان شدند و به این ترتیب بازار تالیف و توزیع گسترده کتابهای کمک درسی رونق پیدا کرد. در ادامه، پدیده کنکور نیز به دست اندرکاران امر را کمک کرد. گویی نوعی هماهنگی قبلی بین مولفان آن کتابها و این کتابها صورت گرفته بود تا از قِبل آموزش درسی آنها، بازار فروش غیردرسی اینها رونق یابد.احتمال نان قرض دادن اینها به همدیگر،وقتی قوت می گیرد که بدانیم برخی از این مولفان در هر دو مراکز کتابهای درسی و غیردرسی مشغول کارند و نیز توجه به زمان توزیع کتابها در اوایل سال تحصیلی و درست زمانی که هنوز مدارس ، کتابهای درسی را دریافت نکرده اند، کتابهای تمرینی و کمکی آنها در در دسترس همگان قرار گرفته اند.

تاملی در رونق بازار کتاب های کمک درسی و عملکرد وزارت آموزش و پرورش و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی

تهیه کنندگان این کتابها در ظاهر کارفرهنگی می کنند و فریضه تعلیم و تعلم را به جا می آورند که خود عبادت است اما در اصل از رهگذر ترس و دلهره دانش آموزان و اولیا، نان در می خورند. فایده حداکثری این کتابها، قبولی در کنکور ، حافظه پروری و ترویج مدرک محوری است. در حالی که بنیان اصلی فرایند آموزش بر غیر از این بنا شده شده است.در نتیجه، شور و اشتیاق  و استعداد دانش آموزان را برای خودسنجی و خود فهمی مطالب از بین می برند. آنها مروج آموزشی بی روح ، از دور و گرانمی شوند که در مقایسه با آموزش چهره به چهره و سینه به سینه معلم و دانش آموز،در نهایت به مرگ و محو فرایند آموزش مدرسه ای منجر خواهد شد. مدرسه در محاصره گاج است و کنکور در حصار قلم چی.

گفته می شود که شایسته تر آن است که قضاوت در باره بودن یا نبودن این کتابها را به خود دانش آموزان سپرد واز آنها نظر خواست.پر بی راه هم نگفته اند چون همان اندازه که بچه ها طعمه  غول کنکورند، خود کنکور نیز طعمه اختاپوس کتابهای کمک آموزشی است.

به بیانی دیگر بچه ها این کتابها را تنها برای ارزیابی محفوظات و نه تشخیص توانایی های خویش می خرند و فردای کنکور آنها را از خود دور می کنند.در این آشفته بازاربی سر و سامان، به یمن فناوری گرافیک و بازی با کلمات، هر سال به شکلی طراران و طراحان مترصد، طرح نو در می اندازند واز کودکان و نوجوانانی دل می برند که به بابا و مامان قول داده اند، امسال قبول شوند. برای همین ، برای بچه های کودکستانی تا کنکور ، کتاب آماده می کنند.حتی خیلی از کتابهای درسی که به کمک درسی نیاز ندارند، هم کتاب کمکی دارند. برخی موسسات نوظهور نیزکه کمی دور به تقسیم غنائم رسیده اند، همان مطالب کتابهای درسی را با ظاهر تازه و تغییر فونت، به عنوان کمک درسی به خلق الله قالب می کنند.پروسه ای که سالهاست توسط بیش از پنجاه ناشر معروف و تیراژ چند صد میلیونی و فروش چند هزار میلیاردی دنبال می شود.به راستی مسئولیت انتشار این حجم بسیار از کتاب با کیست؟ وزارت ارشاد یا آموزش و پرورش؟

جای تعجب است از وزارت ارشادی که برای جابه جا کردن نوع واژه ها در متون شعر و قصه، آن همه حساسیت و هیئت ممیزی دارد ، برای مواظبت از این جریان به ظاهر فرهنگی، سازوکاری ندارد.  وزارت آموزش و پرورش نیز که خود از هزار و یک مشکل مالی و غیرمالی رنج می برد، شاید می بیند زور این مافیای کنکور و کمک درسی، مردافکن است و به ناچار در مواجه با آن اغماض و تغافل می کند که این زمان بگذار تا وقت دگر و... نقطه، سرخط!


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

تاملی در رونق بازار کتاب های کمک درسی و عملکرد وزارت آموزش و پرورش و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی

منتشرشده در یادداشت

نظرسنجی

با کدام گزینه موافق هستید ؟

دیدگــاه

صدای معلم پایگاه خبری تحلیلی معلمان ایران

تلگرام صدای معلم

Sport

تبلیغات در صدای معلم

تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش بوده و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلا مانع است.
طراحی و تولید: رامندسرور