گروه گزارش/
هنوز سازمان مدارس غیردولتی و توسعه مشارکت های مردمی به گزارش های صدای معلم که در 3 ماه گذشته منتشر شده اند پاسخی نداده است . ( این جا ) و ( این جا ) و ( این جا ).
به گزارش روابط عمومی سازمان مدارس و مراکز غیردولتی، مجتبی زینیوند در نشست روسای ادارات مشارکتهای مردمی سراسر کشور گفته است : " «منتقدان این مدارس به این موضوع توجه کنند که اگر یک کلاس مدرسه غیردولتی تعطیل شود، کلاس ۳۰ نفره مدرسه دولتی ۴۲ نفره خواهد شد. آیا این کمک به عدالت آموزشی نیست؟»
ئیس سازمان مدارس و مراکز غیردولتی به روسای ادارات مشارکتهای مردمی استانها تاکید کرد نظارت بر مدارس غیردولتی باید نظارتی قوی، قدرتمند و حمایتگرانه باشد و در برابر مدارسی که از قوانین عدول میکنند نیز نباید کوتاه بیایند.
مجتبی زینیوند در بخش دوم سخنان خود درباره اهمیت شوراهای آموزش و پرورش گفت: «این شوراها ظرفیت بسیار خوبی برای کمک به آموزش و پرورش هستند و لازم است که با تعامل و ارتباط مناسب با استانداریها، فرمانداریها، شهرداریها و سایر اعضای همراه با برنامهریزی مطلوب، تشکیل جلسات شوراها و اجرای مصوبات آن جدی پیگیری شود.»
او ادامه داد: «اولویتها در شوراهای آموزش و پرورش به زودی اعلام میشود و بیش از 60 درصد ارزیابیها براساس این اولویتها خواهد بود. لذا برای ساماندهی بهتر انتظار میرود هر ماه حداقل یک اولویت اصلی و چند برنامه فرعی در جلسات شورا مطرح شود.»
نخستین پرسش صدای معلم از رئیس سازمان مدارس و مراکز غیردولتی آن است که چگونه و با چه فرمولی به وضعیت افزایش تراکم دانش آموزی در مدارس دولتی رسیده است ؟ با توجه به آن که میزان مدارس غیرانتفاعی در کل کشور زیر 15 درصد می باشد .
پرسش دیگر آن که مخاطب این " باید " ها که دائما در ادبیات مسئولان در سطوج مختلف و دائما مورد استفاده قرار می گیرند چه کسی و یا افرادی هستند ؟ در این گونه موارد بهتر است رئیس سازمان مدارس و مراکز غیرانتقاعی به جای " کلی گویی " استان های تحت نظارت خویش را بر اساس مستندات و گزارش های دقیق و میزان عملکرد رتبه بندی و مورد ارزیابی قرار دهد .
« مجتبی زینی وند » در در نشست هم اندیشی با شهردار تهران که با حضور وزیر آموزش و پرورش و سایر اعضای شورای معاونین در 25 آبان 1398 برگزار گردید ( این جا ) ؛ چنین می گوید :
"براساس ماده ده قانون شوراها لازم است تا شهرداری دستور پرداخت عوارض به آموزش و پرورش را صادر و این آئین نامه را در همه مناطق کشور عملی کند.
ضروری است شهردار تهران، گزارش میزان عملکرد شهرداری ها در اجرای مواد 13 و 17 قانون شوراها را بررسی و به آموزش و پرورش ارائه دهد. "
پرسش این است در حالی که رئیس این سازمان اولویت ها را به شهردار معرفی می کند ؛ پس مدیران زیرمجموعه خویش را به کجا حواله می دهد ؟!
بهتر بود آقای زینی وند به عنوان " مسئول و پاسخ گو " گزارشی از عملکرد خود را در این نشست به اطلاع افکار عمومی می رساند .
« صدای معلم » در گزارش مورخ 10 آبان 1398 می نویسد :
" مجلس شورای اسلامی در 26 دی ماه سال 1372 یکی از ارزشمندترین و البته کاربردی ترین قوانین در خصوص آموزش و پرورش با عنوان ( قانون تشکیل شوراهای آموزش و پرورش ) را به تصویب رساند .
با این حال تاکنون گزارشی مستند و شفاف از وضعیت اجرای این قانون در استان ها و شهرستان ها به افکار عمومی ارائه نشده است .
اخباری که به صورت جسته و گریخته از تشکیل این شوراها در پرتال ادارات آموزش و پرورش منتشر می شوند اکثرا تکراری و بی اثر بوده و نشان نمی دهند که چقدر از مفاد این قانون مورد پی گیری , و مطالبه گری اعضای آن قرار گرفته است .
یکی از مسائل مهم و فراگیر آن است که رسانه ها و خبرنگاران به نشست شوراهای آموزش و پرورش دعوت نمی شوند و در آن حضور ندارند .
در نشست خبری « مجتبی زینی وند » معاون وزیر و رئیس سازمان مدارس غیردولتی و توسعه مشارکت های مردمی که با موضوع " هفته شوراهای آموزش و پرورش " در سالن شهید حججی ساختمان علاقه مندان وزارت آموزش و پرورش در 23 دی ماه 1396 برگزار گردید ؛ « صدای معلم » خطاب به این مقام مسئول پرسش هایی را مطرح کرد . ( این جا )
این رسانه پیشنهاد داد :
پیشنهاد ما این است از آن جایی که شوراهای آموزش و پرورش استان ها خود را موظف به پاسخ گویی به رسانه ها و افکار عمومی نمی دانند شما بخشنامه و آیین نامه اجرایی از وزارت آموزش و پرورش به همه استان ها ابلاغ کنید که این شوراها موظف باشند از رسانه ها و خبرنگاران در جلسات دعوت کنند . پرسش دیگر آن که مخاطب این " باید " ها که دائما در ادبیات مسئولان در سطوج مختلف و دائما مورد استفاده قرار می گیرند چه کسی و یا افرادی هستند ؟ در این گونه موارد بهتر است رئیس سازمان مدارس و مراکز غیرانتقاعی به جای " کلی گویی " استان های تحت نظارت خویش را بر اساس مستندات و گزارش های دقیق و میزان عملکرد رتبه بندی و مورد ارزیابی قرار دهد .
پاسخ » معاون وزیر و رئیس سازمان مدارس غیردولتی و توسعه مشارکت های مردمی به این رسانه چنین بود :
" چشم . انجام می دهیم . "
اکنون و پس از گذشت 2 سال از این مقام مسئول می پرسیم :
آیا به گفته و وعده خود عمل کرده اید ؟ "
جالب است که در نشست روسای ادارات مشارکتهای مردمی سراسر کشور اعلان عمومی برای دعوت از رسانه ها صورت نگرفته است .
با توجه به سخنان وزیر آموزش و پرورش در نشست رسانه ای با خبرنگاران در مورد پرسش صدای معلم مبنی بر معرفی واحدی پی گیر ، مسئول ، دلسوز و کارآمد برای رسیدگی به انحرافات سیستم انتظار می رود تا رصد رسانه ای محسن حاجی میرزایی فقط در حد شعار و یا حرف نبوده و جامه عمل بپوشد "
پایان گزارش/
گروه گزارش/
امروز جمعه 22 آذر فرهنگیان زمانی که مطابق معمول هر هفته به استخر و سونای باشگاه فرهنگیان تهران مراجعه کردند متوجه شدند که زمان استفاده از استخر و امکانات آن بر خلاف سابق برای آن ها محدود شده است .
در گزارش پیشین به اعتراض فرهنگیان به افزایش 100 درصدی بلیت این مجموعه از ابتدای سال جاری اشاره شد . ( این جا )
این مجموعه اخیرا " برون سپاری " و مطابق گزارش ها وزارت آموزش و پرورش مبلغ بیش از یک میلیارد تومان به باشگاه فرهنگیان تهران بدهکار است .
این در حالی است که وزارت آموزش و پرورش هیچ گونه سوبسیدی برای این مجموعه پرداخت نمی کند و قرار است به صورت " خودگردان " اداره شوند .
پیمانکار مجموعه در برابر اعتراض معلمان به محدودیت های ایجاد شده از سوی وزارت آموزش و پرورش گفت که برابر دستورالعمل صادره از سوی اداره کل رفاه و تعاون وزارت آموزش و پرورش این وضعیت ایجاد شده است .
آقای " رسولی " در برابر پرسش « صدای معلم » برای ارائه این " دستور العمل " گفت که این دستور شفاهی بوده است و چیزی مکتوب نشده است .
پس از اعتراض معلمان به افزایش ناگهانی 100 درصدی بهای بلیت برخی تصمیم گرفتند تا دیگر به این مجموعه نیایند .
برخی نیز که نمایندگی آنان را آقای شاملو بر عهده دارد دست به کار شده و از طریق نوشتن نامه و جمع آوری امضا تصمیم گرفتند تا وضعیت به حالت پیشین بازگردد .
پس از پیگیری های فراوان نرخ بلیت به همان 7500 تومان بازگشت اما برای زمان استتفاده از استخر محدودیت ایجاد شد .
برخی از معلمان به صدای معلم گفتند که این کار وزارت آموزش و پرورش به نوعی " تحقیر " معلمان است .
« رحیمی » به صدای معلم گفت که این کار به نوعی تنبیه معلمان برای اعتراض قانونی است تا دیگر انتقاد نکنند .
شاملو که بازنشسته فرهنگی است و مکاتبات اداری در این مورد را بر عهده دارد به صدای معلم گفت که آقای گودرز کریمی فر مدیر کل تعاون و پشتیبانی وزارت آموزش و پرورش در مورد این محدودیت ها نه چیزی به او گفته و نه صحبت از دستورالعملی صادر کرده است .
رحیمی بر این باور است که وزارت آموزش و پرورش با معلمان بازی می کند و به کسی هم پاسخ گو نیست .
وی در ادامه ضمن اشاره به وضعیت حقوقی این فرهنگیان که اکثریت آنان را بازنشستگان تشکیل می دهند رقم دریافتی بیشتر آن ها را زیر 2 میلیون تومان ذکر می کند .
وی از مسئولان وزارت آموزش و پرورش می خواهد تا با معلمان صادق و شفاف بوده و هزینه مراسم و تشریفات وزارتخانه را از جیب معلمان پرداخت نکنند .
نکته قابل توجه آن که با پایان رسیدن سانس اول در ساعت 30 / 9 معلمان از مجموعه خارج نشدند و گفتند که صحبت های مسئولان وزارت آموزش و پرورش را نمی پذیرند .
این امر موجب شد تا مسئولان استخر چراغ ها را خاموش کنند .
این وضعیت موجب اعتراض آنان شد .
معلمان علی رغم دخالت فردی که خود را از حراست معرفی کرد در مجموعه ماندند و به دستور العمل های وزارت آموزش و پرور وقعی نگذاشتند . حتی از معلمان مستقر در استخر توسط فردی فیلم برداری شد .
یکی از مسئولان این مجموعه جدولی را به صدای معلم نشان داد که در زیر مشاهده می کنید .
وی گفت که حتی مبلغ 10 هزار تومان هم پایین تر از این ارقام است و تحمیل این هزینه ها به افرادی که وضعیت مالی شان تعریفی ندارد خارج از انصاف و عدالت است .
با توجه به سخنان وزیر آموزش و پرورش در مورد پرسش صدای معلم مبنی بر معرفی واحدی پی گیر ، مسئول ، دلسوز و کارآمد برای رسیدگی به انحرافات سیستم انتظار می رود تا رصد رسانه ای محسن حاجی میرزایی جامه عمل بپوشد .
پایان گزارش/
با نزدیک شدن به فصل امتحانات و شروع این فرآیند روز به روز شاهد بیشتر شدن استرس و فشار های روحی روانی در میان دانش آموزان عزیزمان هستیم که مسبب اصلی آن نیز متاسفانه سیستم آموزشی معیوب نمره گرا و کمی ماست که خواسته یا ناخواسته، سیستماتیک یا غیر سیستماتیک سال به سال مولد استرس بیشتر برای دانش آموزان عزیز ماست خصوصا کسایی که درگیر کنکور و امتحانات و ... هستند. مضافا بنگاه های اقتصادی و موسسات آموزشی که کاری جز پر کردن جیب خود و تولید استرس و باز تولید آن ندارند و به طور مداوم در رسانه ملی و شبکه های اجتماعی بر حجم این فشارها و استرس ها افزوده اند.
همین امر و عوامل دیگری که در ادامه اشاره خواهد شد سبب شده اند که با پدیده جدیدی تحت عنوان " قرص های تقویت حافظه" رو به رو شویم. که متاسفانه در میان دانش آموزان تا حدودی رایج شده است.لذا می طلبد اولیا، دبیران و مدیران گرامی به اهمیت موضوع پی برده و نسبت به آگاه سازی دانش آموزان و فرزندان عزیزشان اقدام نمایند. خصوصا والدینی که فرزندان کنکوری دارند.
نکته حائز توجه بیشتر این است که مصرف این قرص ها در میان دانش آموزان زرنگ که دغدغه بیشتری نسبت به درس ها، تراز آزمون های آزمایشی و کنکور دارند. یا دانشجویان و دانش آموزانی که در طول سال تحصیلی مطالعه نداشته اند و همه چیز را به شب های آخر امتحانات موکول کرده اند، شایع تر است.
ریتالین یا متیل فندایت جز دسته داروها و مشتقات آمفتامینها است، اصلی ترین دلایل تجویز آن توسط متخصصان برای کودکان بیش فعال و دارای نقص توجه است و آن هم زمانی استفاده میشود که بیش فعالی به نوعی به خود و دیگران و نقص توجه به رشد کودک آسیب وارد کند.
سخنگوی وزارت بهداشت گفت : مصرف ریتالین در دوره امتحانات میان دانش آموزان برای افزایش توجه و بیداریهای شبانه برای درس خواندن 4.5 درصد است که این آمار تقریبا فاجعه است .( تسنیم، ۵ خرداد ، ۹۷ ) دانشآموزان باید بدانند که آمفتامینها به شدت وابستگی ایجاد میکنند. بخشی از عوارض خطرناک این دارو عبارتند از: اعتیاد ، حتی بعد از مصرف کوتاه مدت، بیخوابی، بی قراری، پرخاشگری زیاد و خشم، سرگیجه، تهوع، بی اشتهایی، درد معده و مشکلات گوارشی، حالات روان پریشی و جنون، ضربان قلب و فشار خون و وابستگی به دارو.(طالبی. محمد حسین، ۱۳۹۷)
نکته قابل ذکر این است طبق نظر متخصصان دارویی مدتی پس از مصرف این دارو سیگنالهای مغز در یک طیفی شروع به یادگیری و توجه میکند و بر اثر کاهش این سیگنالها ( زمانی که دوز دارو در خون پایین میآید ) یادگیری نیز کاهش مییابد و به نوعی تبدیل به فراموشی میشود و حتی مطالبی که قبلا هم مطالعه کرده و در حافظه موجود هستند نیز امکان بازیابی و یادآوری ندارند و به نوعی فرد به فراموشی موقت و پاکشدن اطلاعات حافظه کوتاه مدت دچار خواهد شد.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
در بسط و تبیین مطالب مرتبط با یادداشت قبلی مبنی بر «مدرسه کلا و نگاه آموزش و پرورش»، لازم دیدم یادداشت دیگری را در راستای مدرسه تراز سند تحول، به رشته تحریر درآورم . چرا که این روزها به شدت شاهد حاکمیت و تسلط نگاه خطی، سلسله مراتبی و مکانیکال در اجرای سند تحول هستیم.
آنچه اکنون مستند و مشهود می باشد، برنامه های متعددی است که ذیل اهداف عملیاتی سند و راهکارهای آن در قالب شش زیر نظام، (حسب حوزه های ستادی، استانی و مدرسه ای) تدوین شده و مدرسه باید برنامه های پراکندۀ سهم خویش را که در شش زیر نظام آورده شده است به اجرا درآورد. حال آنکه، برآیند برنامه های سهم مدرسه در شش زیر نظام، شمولیت و اثربخشی لازم به مثابه برنامه تحول مدرسه در تراز سند تحول را نداشته و تنها بار سنگینی است که گُرده مدرسه را خواهد شکست.
حال سوال این است که :
«آیا چنین نگاه سلسله مراتبی و ابلاغ برنامه ها و سرازیر کردن آن از بالا به پایین در هاضمه نحیف مدرسه، معقول و وافی به مقصود است و می تواند گامی کارآمد و موثر در اجرایی شدن اهداف و آرمان های سند تحول در مدرسه باشد»؟ مدارس باید از حداقل ها برخوردار بوده و مدیران آن از آموزش و توانمندی های لازم برخوردار گردند تا بتوانند همه نیروهای (forces) مدرسه را در عینیت بخشیدن به تصویر کلان، که همان راه نشان و مانیفیست می باشد، برانگیزانند.
به نظر می رسد با چنین نگاه خطی و سلسله مراتبی، به چند دلیل نمی شود سند را در مدرسه اجرایی کرد. اول این که مدارس قادر به درک و پذیرش انبوه برنامه ها نبوده و دوم آنکه قرار نیست مدارس چشم بسته و بدون توجه به مقتضیات داخل و پیرامون خویش مجری محض باشند! چرا که اصولاً دنیای امروز مدارس کشور، با این ادبیات ناآشنا و غیر مأنوس بوده و آن را پس می زند.
به دیگر سخن، این نگاه مغایر با روح سند تحول بنیادین است. در سند تحول بنیادین و مطالعات نظری آن، مدرسه اختیار دارد، خود ارزیاب و مشارکت جو، کانون عرضه خدمات و فرصت های تعلیم و تربیتی، یادگیرنده، کمال جو، نقش آفرین و..... است. سومین دلیل نیز حاکی از بینش پایین و گسستگی سازمانی بالا و غیر راهبردی برخی مدیران و کارشناسان ارشد آموزش و پرورش و نگاه خطی و سلسله مراتبی آنان می باشد.
بنابراین لازم است، با ابتنای بر اهداف دوره های تحصیلی مصوب شورای عالی آموزش وپرورش، که بر اساس ساحت های شش گانه (تعلیم و تربیت اعتقادی، عبادی و اخلاقی – تعلیم و تربیت اجتماعی و سیاسی – تعلیم و تربیت زیستی و بدنی – تعلیم و تربیت زبان شناختی و هنری – تعلیم و تربیت اقتصادی و حرفه ای و تعلیم و تربیت علمی و فنآوری) تدوین شده است؛ راه نما و راه نشان و به اصطلاح امروزی مانیفیست مدرسه را تولید و جانمایی کرده و آنگاه به مدارس اختیار داده شود تا به اقتضای منابع و امکانات مادی و معنوی، و بلوغ سازمانی و نیز مقتضیات بومی و محلی، برنامه عمل مدرسه خویش را بر اساس راه نشان (مانیفست)، با رویکرد رهبری تحولی، مشارکت جویانه و اثربخش تدوین کنند. البته در این راستا برنامه های سهم مدرسه در شش زیر نظام نیز مد نظر خواهد بود.
ناگفته نماند :
1. مدارس باید از حداقل ها برخوردار بوده و مدیران آن از آموزش و توانمندی های لازم برخوردار گردند تا بتوانند همه نیروهای (forces) مدرسه را در عینیت بخشیدن به تصویر کلان، که همان راه نشان و مانیفیست می باشد، برانگیزانند. که البته لازمه آن دادن اختیار لازم به مدرسه جهت جلب مشارکت کلیه ذی نفعان می باشد. احتمالا در این راستا نیازمند اصلاح برخی قوانین و مقررات نیز باشیم. به عنوان مثال مدیر و رهبر مدرسه می تواند علاوه بر مجری سیاست، یک سیاستگذار نیز در استفاده از منابع محلی قلمداد شود.
2. ملاک ها و نشانگرهای کلان مدارس تراز سند تحول نیز نکته مهمی است که باید به راه نما و راه نشان (مانیفست) پیوست گردد تا به مثابه فانوس دریایی و قبله نما عمل کند. این ملاک ها و نشانگرها به مثابه گزاره ها و مضامینی است که مدارس با تکیه بر داشته های شان با آن همسو می شوند.
نکته کلیدی آخر این که:
« ستاد آموزش و پرورش دیده بانی در حسن اجرای سند را به دیده بان هایی قوی که صاحب نگاه بلند و راهبردی هستند بسپارد. آنان که گردن زرافه و دید عقاب دارند نه گردن کرگدن و دید مورچه »!
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
گروه اخبار/
حجتالاسلام محسن قرائتی در همایش 2 هزار نفری دانشجو معلمان استان گلستان با موضوع « نماز؛ سلامت جسم، نشاط روح» که در حسینیه عاشقان ثارالله (ع) سپاه نینوای استان برگزار شد، اظهارداشت: برخیها میگویند 70 درصد مطالبی که در سخنرانیها مطرح میکنم در کتابها وجود ندارد ، برای همین تصمیم گرفتم بین دانشجویان و فرهنگیان سخنرانی کنم که شما مغز نسل نو هستید.
وی خطاب به دانشجویان گفت: آینده شغلی شما مشخص است و به عنوان فرهنگی قرار است به جامعه خدمت کنید. شما باید بدانید در چه جایگاه اثرگذاری قرار دارید.
رئیس ستاد اقامه نماز کشور با تشبیه هنر معلمی به کار یک نجات غریق افزود: معلمی یک شغل نیست؛ در شرایطی که نسل جدید ما در حال غرق شدن است، معلمان باید مانند نجات غریق، آنان را نجات دهند.
وی خاطرنشان کرد: معلمان باید استعدادها و توانمندیهای دانشآموزان را به خوبی تشخیص دهند و در مسیر شکوفایی آن قدم بردارند.
حجتالاسلام قرائتی گفت: معلمی، فن، مهارت، سلیقه و سیاست است و همه چیز را در خود جمع دارد. حاضر نیستم معلمی را با ریاست جمهوری عوض کنم.
وی با بیان اینکه اثرگذاری معلمان، همیشگی و دائمی است، به انتقاد از آموزش و پرورش پرداخت و اظهارداشت: آموزش و پرورش ما فلج و فشل است و دیپلمههای ما مهارت ندارند. آنان حتی بیل گرفتن در دست را بلد نیستند.
رئیس ستاد اقامه نماز کشور گفت: طبق آمار سه میلیون لیسانسه بیکار داریم در عین حال سه میلیون افغانستانی در کشور کار میکنند این نشان میدهد که مهارت نیست. کسی که مهارت ندارد شغل، پول، همسر، فرزند و مسکن هم ندارد.
وی خاطرنشان کرد: باید خاک آموزش و پرورش را همانند حوزههای علمیه تغییر داد تا شاهد تحول در این نهادهای اثرگذار باشیم.
حجتالاسلام قرائتی ادامه داد: سند تحول بنیادین آموزش و پرورش شبیه یک شوخی است در حالیکه برای این تغییرات نیازمند مرد تحول هستیم.
انتهای پیام/
پیشاپیش به خاطر استفاده از الفاظ نامناسب عذرخواهی می کنم.
- بیشعور ، ساکت شو ، تو خفه، برو بمیر، آشغال ، ..... ،.....،
گویندگان و مخاطبان این لغات ،غریبه و دشمن نیستند، دوستان چندین و چندسال اند، گاه برای ابراز محبت،گاه برای تایید و تکذیب حرف های یکدیگر، این گونه یکدیگر را مخاطب قرار می دهند.
دور باشد آن روز که با یکدیگر بحث کنند و دعوا و بعد قهر و کینه .
آنگاه لغاتی نثار هم می کنند ،که گویا دشمن خونی یک دیگرند.
- و حال تصور کنید فردی که از لحاظ جسمانی ،طبقه اقتصادی و اجتماعی خانواده اش ،هوش اجتماعی خود ،چهره اش و گاه تنها به دلیل اختلالی در گفتارش از دیگران متمایز باشد ،در واقع همه ی گزینه ها برای آنکه فردی از جمع جابماند مهیاست .
اما این جاماندگی از جمع ، نه به دلایل گفته شده که به دلیل ناآگاهی و آموزش ندیدن های آن جمع اتفاق افتاده است ناآگاهی از اصول اخلاقی و دلایل اهمیت حفظ آن .
نااگاهی از حقوق شهروندی افراد.
ناآگاهی از تاثیرات مخرب این جاماندگی ؛ اما این جاماندگی از چه زمانی شروع می شود؟
درست از زمانی که گروه تصمیم می گیرد فرد را به دلایلی که گفته شد (جسمانی ،طبقه اقتصادی و اجتماعی، هوش اجتماعی ، چهره و اختلال گفتاری) از جمع خود طرد کند ، آن گاه با انتخاب القاب و به کار بردن ناسزاهای از پیش تعیین شده و ایجاد فضایی برای مسخره کردن و خندیدن به آن فرد وگاه بی توجهی کردن ها ..... در زمان های مختلف زمینه را برای جدایی آن فرد از جمع فراهم می آورد.
در هر دو نمونه ( نمونه اول ناسزا گفتن دوستان به هم / نمونه دوم ،جامانده از جمع) وقتی این پرسش مطرح می شود که چرا ؟
هر دو گروه یک جواب را می دهند. شوخی بود ، فقط می خواستیم بخندیم حالمون خوب بشه.( گویا آزار دیگری تنها راه درمان حال بد است) و درست این آغاز خرده جنایت های دانش آموزی ست در مدارس ما ؛چرا خرد؟ چون نمای بیرونی یک جنایت را ندارد، چون با خون همراه نیست.
پس چرا جنایت؟ چون همچون یک جنایت واقعی فجیع است.
درست شبیه یک قتل ، مرگ ، مرگ رخ می دهد اما مرگ روح ، استعداد ، مرگ اعتماد به نفس ، مرگ انسانیت.
این یکی از آن رفتارهای اجتماعی ست که ما در مدرسه آموخته ایم.
در تمام این سالها یا مقتول بوده ایم یا خود یکی از قاتلین.
چه باحرف هایم چه با خندیدن هایمان و چه با سکوتمان .
اگر امروز از دیدن تصاویر رها کردن کودکی زباله گرد در سطل زباله و شنیدن خنده های اطرافیانش عصبانی شدیم ، نشان خوبیست .
گویا می خواهیم در برابر سیستم آموزشی که به ما نیاموخته برای شاد بودن ، برای رفع حال بد، برای حفظ اخلاق و برای حفظ انسانیت چه باید کرد ؟ بایستیم.
ایستادنی به معنای کنار هم بودن و نه در مقابل هم بودن.
این ایستادن ها بیش باد.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید