گروه اخبار/
پرتال اداره کل آموزش و پرورش شهرستان های استان تهران نوشت :

" همایش تجلیل از پژوهشگران برتر آموزش و پرورش اسلامشهر با حضور سرپرست معاونت پژوهش ،برنامه ریزی و نیروی انسانی اداره کل آموزش و پرورش شهرستانهای استان تهران ، معاون فنی و اداری فرماندار ، مدیر آموزش و پرورش اسلامشهر و سایر مسئولین در تالار باغ زندگی منطقه برگزار شد.
در این مراسم مهدی درخشانی سرپرست معاونت پژوهش ،برنامه ریزی و نیروی انسانی اداره کل آموزش و پرورش شهرستانهای استان تهران در سخنانی اظهار کرد: به عنوان شخصی که در مدت بیست سال در مقاطع و مسئولیتهای مختلف خدمت کردم ،اعلام می کنم سخن گفتن برای گروه معلمین که در سخت ترین شرایط با مشکلات دست و پنجه نرم می کنند و مطالبه گر نیز هستند مشکل خواهد بود.
او در باب اهمیت پژوهش افزود: در بخش همکاران آموزش و پرورش ما با دو گروه روبه رو هستیم ،گروه اول پژوهشگرانی که با تمرکز بر روی مسئله دنبال راه حل بوده و در نهایت به خروجی خود که اثر پژوهشی است ، می رسند و گروه دوم همکارانی که رفتار مشکل محور دارند و انتقاد می کنند.
او در ادامه بیان کرد: در مبحث دیگر با بررسی همکاران نظام آموزش و پرورش به این نتیجه رسیدیم که پژوهشگران ما با سواد و اهل مطالعه هستند و کار این گروه نیاز به منابع انگیزشی نداشته و خود انگیزشی هستند و جمعی دیگر با سواد کم ،ناامید و نیاز به انگیزش دارند که گروه اول را 30 درصد و گروه دوم را 70 درصد را شامل می شوند و سنگینی کار ما در نظام تعلیم و تربیت بر عهده همان سی درصد است.
درخشانی اذعان کرد: هم اکنون چالش نظام آموزش و پرورش و نگاه اداری ما عدم توجه به یافته های پژوهشی و سلیقه ای عمل کردن است و هرگاه تصمیم و برنامه ای در سیستم آموزش و پرورش منجر به تغییرات اثر گذار در دانش آموز و محیط آموزشی نشود هدر دادن سرمایه و وقت می باشد و و با توجه به ارسال سیل بخشنامه ها و درخواست گزارش های گوناگون از مدیران کار این عزیزان از جنبه کیفی مناسب برخوردار نیست و تغییر مشهودی را شاهد نیستیم.
سرپرست معاونت پژوهش ،برنامه ریزی و نیروی انسانی اداره کل آموزش و پرورش شهرستانهای استان تهران تصریح کرد: در بخش سند تحول بنیادین و برنامه درسی ملی بی بایست شهروند مسئولیت پذیر تربیت کنیم و بیاییم بررسی کنیم و به این سوال اساسی جواب دهیم که در این محور موفق بودیم یا فقط سرویس خدماتی می دهیم و دانش آموزان ما هم نمره محور و خفظ کننده مطالب هستند.
او در رابطه با توجه به امر پژوهش در بیانیه گام دوم تأکید کرد: در بخش کمی آمار پژوهش در شهرستانهای استان تهران مناسب است ،لیکن در قسمت کیفی جای کار زیاد و امید است تغییر رفتارها در محیط آموزشی را شاهد باشیم.
پایان پیام/
گروه گزارش/
همان گونه که پیش تر نیز آمد ( این جا ) ؛ پنج شنبه 17 بهمن نشست فرهنگیان شهر ری با موضوع " تشکیل شورای سازمان معلمان شهر ری " در مرکز آموزشی – فرهنگی شهر ری برگزار گردید .
در ابتدای این نشست ، « علی پورسلیمان » مدیر صدای معلم به ارائه دیدگاه های خویش در حوزه جامعه مدنی و نهادهای موثر آن یعنی " رسانه و تشکل " پرداخت .
در ادامه مدیر صدای معلم در فرآیند پرسش و پاسخ با فرهنگیان شهر ری شرکت کرد و به مدت بیش از 90 دقیقه به گفت و گو با همکاران پرداخت .
در این بخش پرسش و پاسخ با معلمان را می خوانیم .

یادش به خیر ... یک معلم دینی داشتیم !
بحثهایی مطرح میکرد و به بچه ها اجازه می داد در موردش فکر کنند، بحث کنند ، همدیگر را به چالش بکشند. کلاسش خیلی پرهیاهو و جنب وجوش بود. من اویل از او خوشم نمی آمد .
منی که همیشه پشت اولین میز کلاس می نشستم، زنگ ایشان می رفتم آخر کلاس.
یک روز به من گفت : ساکتی ، چیزی نمی گویی ؟
گفتم : آقا من سوادم در حد سواد شما نیست...خلاصه بگویم من دوست ندارم از نسل میمون باشم! شما از نسل میمون، منم از نسل آدم!
نمی دانم این جمله را با توجه به بحث کلاس چه جوری گفتم.
کل کلاس ازخنده رفت بالا.
معلم سرخ شد.
اما ... اما ایشان به اعصابش مسلط بود. باز لبخند زد. گفت این هم یک نظر است، هر کسی می تواند دیدگاه خودش را داشته باشد.... آزاده ....
در عمرم آدمی به خوبی ایشان ندیدم.
کاش دوباره ببینمش.
کمپین مبارزه با بی شعوری
خبر درگذشت مهندس حیدری، مدیر کل توانمند نوسازی و تجهیز مدارس استان لرستان در روز یکشنبه ۲۶ بهمن بر اثر سانحه تصادف در حین ماموریت، باعث تاثر و تاسف مردم لرستان، به ویژه پلدختر و معمولان شد. این ضایعه اسفناک را خدمت جامعه فرهنگیان و دانش آموزان، پرسنل نوسازی مدارس، مجموعه آموزش و پرورش استان و همچنین خانواده محترم ایشان تسلیت عرض می کنیم.
مهندس حیدری خردادماه ۹۸ و پس از سیل ویرانگر فروردین ماه به لرستان آمد و در حضور کمتر از یک ساله خود در استان لرستان نشان داد هنوز هم مدیران جهادی و انقلابی در کشور عزیزمان ایران وجود دارند و اگر فرصت حضور در میدان را پیدا کنند به خوبی می توانند معضلات و موانع حوزه کاری خود را حل کنند.
مهندس حیدری ویژگی های منحصر به فردی از جمله صداقت و یکرنگی داشت که باعث شد در مدتی کوتاه، مهرش به دل نیروهای نوسازی استان بنشیند و برای ساختن و بهسازی مدارس آسیب دیده از سیل و برخی مدارس مناطق محروم، همه پرسنل نوسازی با دل و جان با ایشان همراه شوند. ایشان برای به نتیجه رساندن کارها شب و روز نمی شناخت، روز تعطیل و غیر تعطیل نمی کرد و در یک کلام، آمده بود کار کند و مدارس را یکی پس از دیگری بسازد و مهرماه تحویل مردم و دانش آموزان نماید....
جهت جذب منابع مالی "خیّرین "، در کنار جناب زینی وند مدیر کل محترم آموزش و پرورش استان لرستان برنامه مدونی داشت و با رایزنی مستمر علاوه بر جذب این کمک ها، اعتبارات دولتی را نیز جذب و در میدان عمل وارد چرخه ساخت مدارس نمود و با این برنامه ریزی شاهد بودیم مدارس با کمترین مشکل ممکن در مهرماه دایر شده و یکی از نگرانی های بزرگ مردم و دانش آموزان مناطق سیل زده مرتفع گردید و باز شاهد هستیم ساخت و ساز مدارس دیگر در حال انجام است و با اتمام ساخت آنها دانش آموزان بیشتری از مدارس ایمن استفاده خواهند نمود.
در شهریور ماه وقتی از کمبودها و نگرانی از نرسیدن مدارس برای مهرماه خدمت ایشان صحبت می شد با لبخند پاسخ می داد: "نگران نباشید؛ به امید خدا مدارس را به موقع تحویل مردم خواهیم داد..." ایشان قوت قلبی بود برای نیروهای سازمان نوسازی، برای مدیر کل محترم آموزش و پرورش استان لرستان و دانش آموزان و مردم نگران ...
خدمات دوران کوتاه مدیریتی مرحوم مهندس حیدری در سایر عرصه ها مثل نصب سیستم استاندارد گرمایشی مدارس، مشهود و در این دیار به یادگار خواهد ماند؛ به طوری که در مدت حضور ایشان ۲۸۸۱ کلاس درس به سیستم گرمایش استاندارد مجهز شد و برنامه ریزی برای تجهیز ۱۳۳۴ کلاس درس به سیستم گرمایش استاندارد در حال انجام است.

مهندس حیدری مرد پرتلاش و خستگی ناپذیر روزهای پس از سیل لرستان و بویژه پلدختر و معمولان، مردی بود که خود در صف اول بازسازی مدارس قرار گرفت و هیچ گاه خود را در حصار دفتر و میز مدیریت قرار نداد و همپای پرسنل نوسازی استان آستین همت بالا زده و مشکلات فضاهای آموزشی را یکی پس از دیگری حل نمود.
بی شک عملکرد مثبت و دلسوزانه مرحوم مهندس حیدری هیچ گاه از ذهن مردمان لرستان پاک نخواهد شد و نام نیک این مرد بزرگوار در حافظه و قلب مردمان لرستان نقشی ماندگار خواهد داشت.
برنامه ریزی، تلاش، حضور شبانه روزی در میدان عمل و کار، منش والا و سیرت مثال زدنی ایشان می تواند الگوی خوبی برای انتخاب مدیران در استان لرستان و کشور باشد؛ چرا که جامعه ما امروز بیش از پیش نیازمند مدیران کاردان، متخصص، جوان و همیشه حاضر در میدان عمل است؛ نه مدیران لابی گر و نگران از دست رفتن میز مدیریت...
*
« صدای معلم » درگذشت آقای حیدری را تسلیت می گوید .
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
آیین (Ritual) ها معمولاً با عواطف و هیجانات مردم عادی کوچه و بازار اجرا و تعمیم می یابد. یعنی آیین-ها هم ریشه در فرهنگ نخبگانی دارند و هم در قلمرو فرهنگ روزمره قرار می گیرند. اما سوال اینجاست که آیین ها چگونه می توانند به صورت زمینه ای برای بروز فرهنگ عامه پسند (Popular Culture) عمل کنند؟
نگاهی به نوشته های پیشین نشان می دهد که اصطلاح آیین در قرن نوزدهم به مثابه «یک مقوله جهانی از تجربه های انسانی» پدید آمد ( بل، ۱۹۹۲: ۱۴) و از این اصطلاح برای «تبیین» دین استفاده شد. سپس ساختارگرایان دریافتند که از آن می توانند برای تحلیل «جامعه» و سرشت «پدیده های اجتماعی» نیز بهره گیرند. چرا که از دیدگاه دورکیمی (۱۹۸۱) آیین ابزاری است که اجتماعات پیوسته «در آن واحد عقاید و آرمان های جمعی را خلق، تجربه و تأیید می کنند».
همین طور در خصوص آیین این نکته مورد توافق اندیشمندان است که آیین موضوعی انحصاراً دینی نیست، چنانکه مری داگلاس (۱۹۶۸: ۴۷۸) می گوید: «بخشی از رفتارهای آیینی ما ریشه در دین دارد». با این حال آیین ها علی رغم تفاوت ویژگی ها، کارکردهای مشترکی هم دارند. میرچا الیاده (۱۹۶۳) معتقد است که آیین ها در هر جامعه «زمان مقدس» را خلق می کنند اما در هر زمانی برگزار نمی شود، لذا به سبب اهمیتی که در جامعه برای آیین قائل اند، زمان برگزاری آن هم از دیگر اوقات، ممتاز می شود (گیویان، ۱۳۸۵: ۱۸۲).
اما منظور از آیینی کردن، اتخاذ راهبردهای ویژه ای برای متمایز کردن و اولویت دادن امر آیینی برای فعالیت ها و ایجاد و ترویج تمایز بین امور عادی و امور برجسته است. به طوری که کریستین بل (۱۹۹۲) آیینی کردن جامعه را عبارت می داند از «تلاشی هماهنگ برای استفاده از قدرت و اعتبار نهفته در آیین برای برجسته ساختن و تصدیق و تجویز فعالیت هایی معین» (گیویان، ۱۳۸۵: ۱۸۶). اما گاهی آیینی کردن توسط گروه های خارج از قدرت رسمی به کار گرفته می شود تا منابع و منافع خود را ترویج و افزون کنند. اشکال خاصی از برگزاری آیین ها که حاکمیت با آنها توافق ندارد از این جمله به حساب می آیند. از این رو در جوامعی که در آن نهضت احیاگر دینی با رقابت پیروان سکولاریسم مواجه است در مواجهه با برخی پدیده ها و مرزبندی بین امر دینی و امر غیر دینی دچار نوعی تقابل و «رویارویی فرهنگی» می شود.
ولنتاین یکی از تازه ترین پدیده های فرهنگی چند ساله اخیر است که بیش از هر چیز تمامیت سنت و فرهنگ ایرانی – مذهبی را زیر سوال برده است. زیرا آشکارا یکی از تابوهای بزرگ سنتی یعنی تعامل آزاد دو جنس مخالف در بستری غیر از خانواده و ازدواج را به چالش کشانده و در فضای عمومی به آن عینیت و برجستگی بخشیده است. از این رو، دولت به مثابه وظیفه ای دینی و سیاسی، از طریق رسانه ها و ابزارهای فرهنگی که در اختیار دارد، تلاش می کند تا به مشروعیت زدایی از این آیین بپردازد و مانع توسعه و گسترش آن شود (نک: فاضلی، ۱۳۹۱).

( تصویر: پلی در رودخانه ماین- فرانکفورت)
روز ولنتاین، چهاردهم فوریه مقارن با بیست و پنجم بهمن ماه است. تقارن ولنتاین با روزهای بزرگداشت انقلاب اسلامی، که به عنوان روزهای رسمی توسط دولت و رسانه ها جشن گرفته می شود، زمینه سیاسی مناسبی فراهم کرده است تا جشن گرفتن این روز با موانع جدی مواجه نشود. اما تعارض این رسم با موازین شرعی و مبانی سنتی، بیش از آن است که دولت نسبت به آن بی تفاوت بماند.
ولنتاین یا روز عشق، از نشانه ها یا نمادهایی است که پیوندهای رمانتیک در روابط بین دو جنس را آشکار می سازد، نشانه هایی که از طریق آن عشاق، دوستان و دوستداران پیوند عاطقی و احساساتی خود را عینیت می بخشند. این روز که به گونه ای تلویحی و ناآشکار دربردارنده رابطه دوستی آزاد یا پیوندهای دوستی بیرون از خانواده است، معمولاً دختران و پسران جوان به یکدیگر تبریک می گویند نه همسران یا مردان و زنان متأهل. این سخن به معنای آن است که ولنتاین یا روز عشق به نحو تلویحی و کنایی رابطه آزاد میان دو جنس را می پذیرد و به آن رسمیت می بخشد. از این رو جامعه ای که گفتمان رسمی سیاسی آن، بنا بر دلایل مذهبی و ایدئولوژیک مایل نیست هیچ گونه رابطه آزاد میان دو جنس جز در چارچوب خانواده شکل گیرد طبیعی است که نشانه ای به نام ولنتاین را برنتابد (همو، ۱۳۹۱: ۳۸۱). «بخشی از رفتارهای آیینی ما ریشه در دین دارد»
اما جان کلام اینجاست که جدای از ممانعت های دینی، فرهنگی، انتظامی و حکومتی که هر ساله در خصوص برگزاری این آیین وارداتی اعمال می شود، ابعاد مختلف و کارکردهای اقتصادی این آیین در چند ساله اخیر نادیده گرفته شده است؛ به این معنی که در روز ولنتاین چون فضای اجتماعی آمادگی دارد؛ هدیه دادن و هدیه گرفتن گسترش می یابد، در نتیجه هدیه مادی نمادی برای برگزاری و عینیت بخشی این روز می شود. در حقیقت خرید و فروش کالاهای هدیه ای، شامل انواع کارت های تبریک، عروسک ها، لباس و دیگر کالاهای نمادین یا مصرفی به عنوان هدیه، موجب شکل گیری نوعی مبادله اقتصادی در جامعه شده است که برای دست اندرکاران آن سودهای مناسبی را به همراه آورده و گردش مالی میلیاردی را سبب شده است. از این رو، این رویداد همانند نوروز و دیگر آیین ها به گونه ای موجب رونق یافتن معادلات و مبادلات اقتصادی شده است.
اینجاست که غلبه اقتصاد بر فرهنگ را می بینیم. چرا که استراتژی آیینی کردن لاجرم به تقویت کارگزاران اقتصادی می انجامد. و در تداوم سالانه این موضوع، وقتی بحث تولیدکنندگان وطنی و واردکنندگان هدایای ولنتاین در میان باشد، به تقویت جایگاه این تاجران و کاسبان می انجامد. در حقیقت آنها افراد آیینی شده را نمایندگی می کنند تا در تداوم این آیین و منافع حاصل از آن سهم و سود مالی خود را ببرند.
از این رو وقتی در دنیایی که مبادله پول و ارزش های اقتصادی بر ارزش های فرهنگی و دینی برتری می-یابد، برخی خصایص بنیادین آیین ها، به ویژه راهبرد «آیینی سازی» (Ritualization) به صورت زمینه و عاملی مساعد برای به کاربردن ابزارها و شیوه های منفعت طلبی اقتصادی عمل می کند. و اینجاست که هویت های شکل گرفته در خلال و تحت تأثیر آیین ولنتاین در طول زمان در جامعه ریشه دوانده و عمیق تر می شود.
منابع:
– فاضلی، نعمت الله (۱۳۹۴). فرهنگ و شهر، تهران: انتشارات تیسا
– گیویان، عبدالله (۱۳۸۵). «آیین، آیینی سازی و فرهنگ عامه پسند دینی»، فصلنامه مطالعات فرهنگی و ارتباطات، سال دوم، شماره ۵، صص ۲۱۱-۱۷۹
– Bell, C. (1992), Ritual Theory, Ritual Practice. New York, Oxford: Oxford University P RESS.
– Douglas, M., (1968), ‘The Component Of Ritual’. In New Black Friars, June, Pp. 475-482

در خبرها آمده بود؛ وزیر محترم آموزش و پرورش در حاشیه مراسم نواختن زنگ انقلاب در مدرسه رفاه در جمع خبرنگاران اظهار کرده اند که؛ "تمام معوقات فرهنگیان با حقوق دی ماه پرداخت شد."
او همچنین با اشاره به پرداخت ماهیانه 3500 میلیارد تومان حقوق به پرسنل وزارت آموزش و پرورش، اظهار داشته که تمام همکاران رسمی، پیمانی و قراردادی حقوق خود را به موقع دریافت میکنند. اما در مورد معلمان حق التدریس و معوقات آنان، طوری سخن گفته که بیشتر به شوخی و طنز شباهت دارد تا واقعیت!
ایشان فرموده اند: "تعدادی از معلمان بخشی از اوقات فراغت خود را به صورت حقالتدریس به کلاس میروند که معوقات آنها باقی مانده است و هنوز نتوانستیم پرداخت کنیم چون بودجه آن در محل دیگری پیش بینی میشود ولی همه تلاش ما این است که بدون بدهی به سال بعد منتقل شویم."
این بذله گویی جناب وزیر از جهات گوناگونی قابل تأمل است؛
اول اینکه ایشان با این لحن، سعی در کمرنگ نشان دادن نقش معلمان حق التدریس در اداره کلاسهای درسی داشته و به ذهن شنونده و خواننده چنین تداعی می کند که تعداد کلاسهای درسی که به صورت حق التدریس اداره می شوند، چندان زیاد و مهم نیستند و در حد گذران اوقات فراغت معلمان هستند! این در حالی است که معاون وزیر آموزش و پرورش در روزهای آغازین همین سال تحصیلی از کسری ۱۰۸ هزار نیرو در وزارت آموزش و پرورش خبر داده بود!

مدیرکل آموزش و پرورش استان اصفهان نیز در دیماه ۹۸ در همین رابطه گفته است: "آموزش و پرورش استان اصفهان پیش از آغاز سال تحصیلی ۱۶ هزار نفر کسر نیرو داشت و بسیاری تصور نمیکردند با ۷ هزار بازنشسته و به کارگیری نیروهای موجود بیشتر از ساعت موظف، بتوانیم معلم تمامی کلاسها را تأمین کنیم." وی که در ۱۱ دی ۹۸ در جلسه شورای آموزش و پرورش شهرستان لنجان سخن می گفته، در بخشی از سخنان خود تصریح کرده است: "در همین شهرستان لنجان جوانانی با تحصیلات عالی زندگی میکنند که ساختار، اجازه جذب آنان را نمیدهد و مجبور میشویم از معلمی با ۸۰ سال سن که با عصا راه میرود، در ناحیه ۴ آموزش و پروش اصفهان استفاده کنیم."
پر پیداست است که فقط آموزش و پرورش استان اصفهان نیست که این وضعیت را داشته و دارد بلکه همه استانهای کشور، از تکانه های کسر نیروی ۱۰۸ هزار نفری خانواده بزرگ آموزش و پرورش در سال تحصیلی ۹۹-۹۸ سهمی داشته اند و جای خالی این همه کسر نیرو را با معلمان بازنشسته و اشتغال بیش از موظف شاغلین پر کرده اند.
جناب آقای وزیر تصور بفرمایند که اگر ۱۰۰ هزار معلمی که جای خالی این همه کسر نیرو را پر کرده اند برای گذراندن اوقات فراغت مد نظر ایشان به جای مدرسه های کهنه و فرسوده و بی روح و کلاسهای پر سر و صدا، پارک ها و فضاهای سبز و کوه و دشت و جنگل و کنار رودخانه ها و ساحل دریاها را انتخاب میکردند، چه فاجعه ای می توانست در انتظار مدارس باشد!
لازم به یادآوری است که این همکاران نجیب از فروردین ۹۸ تاکنون حق الزحمه خود بابت تدریس در کلاسهای بدون معلم را هنوز هم دریافت نکرده اند!
دوم اینکه معلمان شاغلی که علاوه بر وظایف موظف، به صورت حق التدریس مشغول به کار می شوند و یا معلمین بازنشسته ای که چند روز در هفته و یا تمام روزهای هفته را صرف این خدمت کم مزد و بی مزایا میکنند، نیازمند درآمد حاصل از این کار پرفشار هستند و کلاسهای تنگ و پرازدحام پر از دانش آموز گستاخ و مسئولیت ناپذیر را برای گذران اوقات فراغت انتخاب نکرده اند.
حتی برخی از معلمان عزیز برای حفظ شأن جامعه فرهنگی، برای تأمین نیازهای زندگی خود به کار دیگری تن نمیدهند و درآمد ناچیز محیط تعلیم و تربیت را بر درآمد بالای مشاغل دیگر ترجیح میدهند. حتی برخی از آنها تمام عمر گرانمایه خود را در محیط تعلیم و تربیت سر کرده اند و سررشته ای در مشاغل دیگر ندارند و مجبورند برای تأمین بخشی نیازهای زندگی، رنج تدریس در کلاسهای پر ازدحام و فشار زا را به جان بخرند.
سخن آخر اینکه تعبیر مقام عالی وزارت از مجاهدت های معلمان حق التدریس در خط مقدم تعلیم و تربیت به گذران اوقات، حرف درستی نبوده و دور از واقعیت است و موجب ایجاد دلسردی است. و جناب وزیر خوب می دانند که معلمان حق التدریس نسبت به همتایان موظف خود، نیروی کار ارزان اند. ساعتی کار می کنند و از هیچ یک از مزایای یک نیروی موظف برخوردار نیستند.
فلذا بلوکه کردن دسترنج این عزیزان و عدم پرداخت به موقع آن، ظلم مضاعف در حق آنان و خانواده های عزیزشان است.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
گروه گزارش/

امروز یکشنبه 27 بهمن نشست پیش همایش « اصلاحات آموزشی و چالش های آن در ایران : تبیین فلسفی دیدگاه ها و تلاش ها » با حضور دکتر علیرضا صادق زاده ، عضو هیئت علمی دانشگاه تربیت مدرس و نایب رئیس انجمن فلسفه تعلیم وتربیت ایران ؛ دکتر سیدنقی موسوی ، عضوهیئت علمی دانشگاه فرهنگیان ؛ دکتر شهین ایروانی عضو هیئت علمی دانشگاه تهران و دبیر علمی همایش اصلاحات آموزشی و چالش های آن در ایران: تبیین فلسفی دیدگاهها و چالش ها در پردیس نسیبه تهران و شرکت برخی از اساتید و دانشجو معلمان دانشگاه فرهنگیان در پردیس نسیبه تهران برگزار گردید .
به گزارش « صدای معلم » ؛ این نشست با 15 دقیقه تاخیر آغاز گردید و به نظر می رسد در این زمینه فرهنگ سازمانی در حوزه وقت شناسی و مدیریت زمان در برگزاری نشست های رسانه ای مسئولان وزارت آموزش و پرورش از محیط های علمی و آکادمیک جلوتر باشد .
در ابتدا صادق زاده ضمن اشاره به مسئولیت پیشین خود در تدوین مبانی نظری " سند تحول بنیادین " گفت :
ما در سند تحول و مبانی نظری فکر می کنیم که با یک نگاه بسیار متفاوت از وضع موجود نگاه به معلم را در بحث ایجاد تحول به آن پرداختیم.
احساس کردیم که معلم با ویژگی که به نام " مربی " و یا وصف " مربی " شناخته می شود می تواند نقش اصلی را درجریان تربیت بر عهده گیرد و ما چیزی به عنوان تفکیک معلم از مربی در سیستم های آموزشی که بعد از انقلاب رایج شده است را نداشته باشیم .
نایب رئیس انجمن فلسفه تعلیم وتربیت ایران ضمن اشاره به سیستم های تعلیم و تربیت و تاثیر آن بر نظام آموزشی ایران ادامه داد : ما احساس کردیم که بسیاری از مباحث مربوط به ایجاد تحول در نظام یاددهی و یادگیری به خود معلم برمی گردد و این که ویژگی های خاصی داشته باشد .
سپس سیدنقی موسوی عضوهیئت علمی دانشگاه فرهنگیان نکاتی را در باب " اصلاح گری " و تنقیح مفهوم و دقت های فلسفی در باب مفهوم اصلاح گری و اصلاحات آموزشی بیان کرد .
ایشان توصیف و گزارشی از جایگاه مفهوم اصلاح گری و اصلاحات آموزشی در برنامه درسی تربیت معلم دانشگاه فرهنگیان ، وضع موجود و سپس بررسی وضع مطلوب ارائه کرد .
در ادامه شهین ایروانی عضو هیات علمی دانشکده روان شناسی و علوم تربیتی دانشگاه تهران به طرح پرسش در مورد " نو معلمان " پرداخت و این که آنان منادی اصلاح گری در مدرسه باشند با چه چالش هایی مواجه می شوند .
چقدر می توان در مقابل این چالش ها مقاومت کرد نه مقاومت آنی بلکه بشود از آن عبور کرد و چقدر می توان کامیاب بود .
ایروانی به زمان دوران دانشجویی خویش پرداخت و اقدام برای رفع خرابی و آسیب های روانی را از علاقه مندی خود ذکر کرد .
وی ورود به حوزه اصلاحات را از این منظر دانسته و تاکید کرد که باید از مرحله توصیف اوضاع خوب و این که آدم ها باید چگونه باشند عبور کرد و باید به این فکر کرد که اگر مشکلی وجود دارد چطور باید به آن اشکالات بپردازیم و برای آن راه حل پیدا کنیم .
ایروانی از منظر خویش بزرگ ترین مساله را اصلاحات آموزشی دانست و خواهان تلاش حداکثری برای پرداختن به آن شد .
دبیر علمی همایش اصلاحات آموزشی و چالش های آن در ایران در ادامه با ذکر تاریخچه اصلاحات آموزشی در جامعه تعلیم و تربیت ایرانبه آسیب شناسی سند تحول بنیادین پرداخت و تاکید کرد که رویکرد غالب در این سند از " بالا به پایین " بوده است .
وی در تبیین مفهوم اصلاح و اصلاح گری تاکید کرد که ای کاش واژه " اگر " از ادبیات اصلاح گری حذف می شد .
در پایان « مدیر صدای معلم » و سایر حاضران پرسش هایی را مطرح کردند و گفت و گویی با اساتید مدعو صورت گرفت .
مشروح این نشست تخصصی مطابق روال این رسانه در صدای معلم منتشر خواهد گردید .
پایان گزارش/