صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش

آینده سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی وزارت آموزش و پرورش و نقد مدیریت و عملکرد علی ذوعلم

* با توجه به عملکرد آقای دکتر ذوعلم آینده سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی را چگونه ارزیابی می کنید؟

بنده توفیق داشتم از سال ۷۸در سازمان خدمت کنم .در این مدت البته سه سال معاون در اداره کل شهرستان ها و پنج سال هم مدیر کل متوسطه اول را تحربه کرده ام .تا اینکه ماه گذشته در سازمان بازنشست شدم .لذا حدود بیست سال در جریان کارهای سازمان هستم .اما در پاسخ به پرسش فوق می توانم عرض کنم که عملکرد آقای ذوعلم در دو بخش قابل تحلیل است :

۱_ انتخاب تیم مدیریتی . ایشان با اعلام تغییر ساختار مدیران قبلی را جابه جا  و افراد جدیدی را منصوب کردند . تقریبا همه بخش های سازمان از مدیران دفاتر تالیف تا مدیران مجلات و مدیران حوزه های یادگیری و....در عین حال با انتصاب در پست معاون تالیف و مدیرکلی حوزه ریاست سلسله مراتب در سازمان زیاد شده است .

در حالت فعلی یازده مدیر حوزه مستقیما با خود ایشان کار می کنند و دفاتر انتشارات و تالیف با معاون تالیف .

قابل ذکر است فعلا پژوهشگاه  مطالعات آموزش و پرورش به شکل قبل اداره می شود .با توصیف فوق تحلیل بنده این است که هنوز ثبات مدیریتی در سازمان حاصل نشده است . ساختار جدید تصویب نشده و بلاتکلیفی بین بخش دوره ها و حوزه ها وجود دارد و همکاران سازمان از  این شرایط  رضایت ندارند .

آینده سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی وزارت آموزش و پرورش و نقد مدیریت و عملکرد علی ذوعلم

۲_ تحلیل دوم مربوط به عمکرد در حوزه برنامه ها و فعالیت هاست .من فکر می کنم شاید به همان دلایل فوق هنور چشم انداز روشنی نسبت به اولویت ها و نحوه انجام فعالیت حاکم نشده است.حداقل در این ده ماه باید تکلیف راهنمای حوزه های تربیت مشخص می شد و در شورای عالی تصویب می شد نه تنها نشده است بلکه با ایده ادغام حوزه های یادگیری فتی و حرفه ای با حوزه های نظری و ابتدایی کار خیلی پیچده شده است .

بنابراین آینده سازمان با کمی ابهام روبه روست .

پیشتهاد می کنم مدیران سازمان به جای اجرای مستقیم ایده آن را تبدیل به طرح های پژوهشی یا اجرایی  کنند و پس از بررسی ابعاد آن و تصویب مقررات و الزامات قانونی  زمینه آن را فراهم آورند .


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

آینده سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی وزارت آموزش و پرورش و نقد مدیریت و عملکرد علی ذوعلم

منتشرشده در یادداشت

گروه رسانه/

از راه اندازی برنامه تلویزیونی " پرسشگر " حدود 4 سال است که می گذرد.

سعید نوری آزاد تهیه کننده برنامه تلویزیونی «پرسشگر» 20 مهر ماه 1394 به خبرنگار مهر  گفته بود :  برای اولین بار قرار است یک برنامه به طور کاملا تخصصی و زیرساختی نظام آموزش و پرورش را در سطح کلان مورد نقد و بررسی قرار دهد . ( این جا )

وی با مقایسه این برنامه با دیگر برنامه هایی که به حوزه آموزش و پرورش می پردازد و می گوید :  بسیاری از برنامه ها سطح آموزشی دارد اما برنامه ای نبوده که سیاست های کلان حوزه آموزش را بررسی کند و ما در این برنامه به صورت تخصصی به مسایل می پردازیم و از منظر اجتماعی به مباحث ورود پیدا نمی کنیم. به طور مثال اقتصاد یا سرانه مدارس اگر مورد پرسش قرار گیرد از دیدگاه آموزشی است نه جنبه های دیگر.

این تهیه کننده برنامه های تلویزیونی در ادامه تاکید می کند ما در برنامه «پرسشگر» فقط سوال می کنیم و می خواهیم روحیه پرسشگری را در دانش آموزان جا بیندازیم و بگوییم حتما می شود سوال کرد.

 حوزه آموزش، فیلم سینمایی نیست که تنها نقدی را وارد کرد بلکه روندی است که باید به صورت تخصصی درباره آن پرسشگری کرد. از این رو ما در برنامه مجری هم نداریم و تنها یک استاد دانشگاه به عنوان پرسشگر برنامه را اداره می کند."

« صدای معلم » پیش تر در گزارشی نوشت :

" حال باید این پرسش را نه از مسئولان این برنامه که از سیاست گذاران رسانه ملی پرسید که چرا و علی رغم صرف بودجه و اعتبار ، این برنامه نتوانسته است با بخش ها و ارکان مختلف آموزش و پرورش ارتباط موثر و متقابل برقرار کند ؟

آیا در این برنامه از کارشناسان مستقل و نیز غیردولتی هم استفاده شده است ؟

مسئولان رسمی و دولتی تربیون های مختلفی دارند و البته کما بیش جامعه و فرهنگیان از نظرات آنان مطلع هستند !

نکته جالب توجه آن است که بسیاری از این مسئولان وزارت آموزش و پرورش که خود طراح و مجری سیاست های جاری هستند  برخی اوقات در نقش " منتقد " و حتی " اپوزیسیون " ظاهر می شوند و این در حالی است که آنان باید از عملکرد خود در حوزه مسئولیت شان دفاع کنند و دیگران که همان کارشناسان مستقل و متخصص هستند برنامه های جاری و وضعیت موجود را به چالش بکشند !

« تفکر نقادی » و « روحیه پرسشگری » آن گونه که مورد ادعای طراحان این برنامه است زمانی معنا پیدا می کند که از کلیشه های رسمی ، ظاهری و تشریفاتی خارج شده و اندیشه ها و دیدگاه های مختلف و حتی کاملا متضاد به محاجه و استدلال بپردازند .

تنها از این طریق است که می توان شکاف عظیم میان " صف " و " ستاد " حداقل در آموزش و پرورش و دستگاه های رسمی و حتی در مقیاس بزرگ تر به ترمیم اعتماد در میان جامعه پرداخت وگرنه این گونه برنامه ها نیز سرنوشتی مانند سایر برنامه های این رسانه ملی خواهد داشت !

باید به این واقعیت تلخ اعتراف کرد که بسیاری از مسئولان وزارت آموزش و پرورش و حتی خارج از آن عاشق تریبون های یک طرفه صدا و سیما هستند و البته آن را پنهان هم نمی کنند !

حضور در این رسانه برای آن ها نوعی رانت و حتی حاشیه امن ایجاد می کند !

این گونه تربیون ها که غالبا در یک فضای رودربایستی و با فضای اداری و غیرچالشی انجام می شود بهترین فرصت و البته کم هزینه ترین جا برای تبلیغات است .

مسئولان فعلی وزارت آموزش و پرورش که در برنامه " پرسشگر " حضور می یابند اکثرا از ترس این که مبادا دوباره به این برنامه دعوت نشوند و با تصوری که از خط مشی سیاسی صدا و سیما دارند حاضر نیستند حتی عملکرد مسئولان قبلی وزارت آموزش و پرورش و نیز دولت قبلی را در این حوزه به چالش و پرسش بکشند .

این که فرد ، افراد و یا مسئولان یک برنامه تلویزیونی در مجموعه صدا و سیما فایلی برای آموزش و پرورش ایجاد کرده اند در نوع خود قابل توجه  و نیز محل تامل می باشد اما وقتی صحبت از " نقادی " ، " پرسشگری " و " گفت و گو " می شود باید به الزامات و شرایط آن پای بند بود .

جامعه آگاه ما دیگر تفاوت بین " شعار " و " عمل " را فهمیده است و فرق بین " دلسوزان " ، " فرصت طلبان " و " پوپولیست ها " را تمیز می دهد .... "

« ابراهیم سحرخیز » نقدی بر عملکرد این برنامه نوشته است .

منتشرشده در یادداشت
یکشنبه, 10 آذر 1398 05:53

انتقاد از صدای معلم

آذربایجان شرقی

منتشرشده در نامه های دریافتی

گروه گزارش/

انتقاد صدای معلم از عملکرد مدیر کل آموزش و پرورش گیلان و سازمان برنامه و بودجه در مورد صندوق ذخیره فرهنگیان

« صدای معلم » در گزارش پیشین خود در مورد " صندوق ذخیره فرهنگیان " نوشت : ( این جا )

" پرسش « صدای معلم » از مسئولان سازمان برنامه و بودجه آن است که چرا دولت  تنظيم کننده ي لايحه برنامه پنجم توسعه تبصره 63 قانون برنامه دوم را در اين لايحه ناديده گرفته است ؟

چرا سازمان برنامه و بودجه که به طور منطقی باید پیرو و بسط دهنده سیاست های دولت باشد به رأي ۱۵ دی ۹۷ از دیوان عدالت اداري اعتراض کرده است ؟ مگر نه آن که دیوان عدالت اداری به  نفع معلمان عضو صندوق ذخیره فرهنگیان و اجرای قانون رای داده است ؟

حال پرسش ما این است که صحبت های آقای جهانگیری در مورد صندوق ذخیره فرهنگیان را باید پذیرفت و یا عملکرد سازمان برنامه و بودجه را ؟

رئیس جمهور لایحه "شفافیت" مصوبه هیات وزیران به تاریخ 25 / 2 / 1398  را در تاریخ  1 / 4 / 1398  به مجلس تقدیم کرده است.

در این لایحه واژه شفافیت به صورت زیر تعریف گردیده است:

" وضعیتی که در آن اطلاعات، صلاحیت ها، رفتارها و عملکرد های موسسات مشمول در زمان مناسب و با کیفیت مناسب در معرض دسترسی و استفاده اشخاص ذینفع یا عموم مردم یا مراجع نظارتی قرار می گیرد."

لایحه شفافیت در دو سطح تکالیف عام و اختصاصی مهمترین حوزه‏‌های شفافیت را مورد توجه قرار داده که در سه دسته «شفافیت وظایف، اختیارات، مأموریت‏‌ها و صلاحیت‌‏ها»، «شفافیت فرآیند‌های سازمانی» و «شفافیت اطلاعات سازمانی» تقسیم‌بندی شده است. "

انتظار می رود مسئولان سازمان برنامه و بودجه و نیز وزیر آموزش و پرورش و شورای معاونین اش  به ویژه معاون برنامه ریزی و توسعه منابع در این مورد مواضع شفاف خود را اعلام کنند ."

شنیده ها حاکی است که  شعبه تجدید نظر دیوان عدالت اداری رای بدوی را نقض و حتی به نفع سازمان برنامه و بودجه رای داده است !

پرتال اداره کل آموزش و پرورش استان گیلان امروز 9 آذر نوشت :

"نادر جهان آرای با اشاره به عضویت 85 درصدی فرهنگیان استان در صندوق ذخیره اظهار داشت: 21 هزار و 730 نفر از نیروهای رسمی و قراردادی آموزش و پرورش استان عضو این صندوق هستند.

وی افزود: گیلان همواره از تغییرات مثبت استقبال می کند و میانگین عضویت همکاران در صندوق ذخیره از دیگر استانها بیشتر است. مدیرکل آموزش و پرورش استان گیلان با اشاره به هجمه کج اندیشان به صندوق ذخیره فرهنگیان خاطرنشان کرد: اعتماد فرهنگیان سرمایه گرانبهایی است که دست اندرکاران صندوق شایسته است نسبت به هم افزایی و استفاده از ظرفیت های مختلف در گیلان از جمله منطقه آزاد انزلی و صنعت گردشگری استفاده بهینه کنند.

انتقاد صدای معلم از عملکرد مدیر کل آموزش و پرورش گیلان و سازمان برنامه و بودجه در مورد صندوق ذخیره فرهنگیان

سلیمی نماینده صندوق ذخیره فرهنگیان کشور نیز در جلسه کارگروه صندوق ذخیره فرهنگیان استان  با اشاره به توانمندی های صندوق ذخیره فرهنگیان اظهار داشت: خوشبختانه تاکنون همکاران بازنشسته برابر پرداخت عضویت خود، دولت و سود هر هرکدام آن را در کمتر از دو ماه دریافت کرده اند.

وی با تأکید بر تصریح برنامه ششم توسعه کشور در واریز تا سقف 5 درصد ماهیانه حقوق فرهنگیان به صندوق  گفت: به رغم تأسیس هلدینگ خدمات رفاهی شامل: شرکت لیزینگ و شرکت مسافری زاگرس، واگذاری سود سهام به فرهنگیان و راه اندازی کیف اعتباری برای اعضا از دیگر برنامه های صندوق است.

نماینده صندوق ذخیره فرهنگیان در کشور با اشاره به افزایش 5/2 برابری سود صندوق در سال 97 نسبت به 96 خاطرنشان کرد: با توجه به برآوردها امسال سود صندوق ذخیره به یک هزار و 100 میلیارد تومان خواهد رسید.

معاون توسعه مدیریت و پشتیبانی آموزش و پرورش استان گیلان نیز در این جلسه گفت: سهم الشرکه اعضای صندوق ذخیره فرهنگیان در بیشتر استانها سه درصد حقوق است که باید تلاش کنیم با شیوه های اقناعی این رقم در گیلان به 3 و حتی به 5 درصد برسد. علی حسین زاده در بخش دیگری از سخنانش با اشاره به تفاهمنامه جدید بین وزارت آموزش و پرورش و مسکن و شهرسازی در ساخت 170 هزار واحد مسکونی برای فرهنگیان خاطرنشان کرد: مدیران تعاون تا فردا فرصت دارند نسبت به اطلاع رسانی همکارانی که خانه دار نیستند اقدام کنند و ضروری است از ظرفیت های صندوق ذخیره در اجرای این طرح بزرگ استفاده شود.

انتقاد صدای معلم از عملکرد مدیر کل آموزش و پرورش گیلان و سازمان برنامه و بودجه در مورد صندوق ذخیره فرهنگیان

رضایتی نماینده صندوق ذخیره در استان نیز در این نشست با اشاره به بازنشسته شدن قریب به 5 هزار نفر در 4 سال اخیر اظهار داشت: در این مدت مبلغ 48 میلیارد و 479 میلیون تومان به اعضای صندوق ذخیره پرداخت شده است. وی افزود: 21 هزار و 730 نفر در گیلان عضو صندوق ذخیره فرهنگیان هستند که واریزی اعضا در ماه آبان یک میلیارد و 144 میلیون تومان بوده است. "

نخستین پرسش « صدای معلم » از نماینده صندوق ذخیره فرهنگیان کشور  آن است که آیا قرار است فقط فرهنگیان سهم خویش را به صندوق پرداخت کنند ؟

چرا این مقام مسئول نمی گوید که دولت به تعهدات مغفول مانده در برنامه پنجم که مبلغ آن ۶۳۴ میلیارد تومان است عمل نکرده است ؟

چرا مدیر کل آموزش و پرورش گیلان که مانند بسیاری از مسئولان "منتقدان " را در جایگاه " کج اندیشان " می نشاند از نماینده صندوق ذخیره فرهنگیان نمی پرسد که :  معلم ها سهم خودشان را پرداخت کرده اند اما  چرا دولت در برنامه ششم سهم خودش را نداده است !

چرا به عملکرد سازمان برنامه و بودجه در این مورد انتقادی صورت نمی گیرد ؟

« اعتماد » با بخشنامه و دستور و... حاصل نمی شود .

عملکرد و گفتار مسئولان و مقامات بهترین مسیر برای بازسازی اعتماد است .

پایان گزارش/


انتقاد صدای معلم از عملکرد مدیر کل آموزش و پرورش گیلان و سازمان برنامه و بودجه در مورد صندوق ذخیره فرهنگیان

منتشرشده در گفت و شنود

گروه گزارش/

امروز نشست رسانه ای « محسن حاجی میرزایی » وزیر آموزش و پرورش با خبرنگاران این حوزه برگزار شد .

در ابتدای این نشست ، وزیر آموزش و پرورش به مدت 32 دقیقه سخنرانی کرد .

پس از آن خبرنگاران پرسش های خود را مطرح کردند .

آن چه مهم است این است که حداقل در میان وزرای آموزش و پرورش دولت روحانی چنین فاصله ای بین دو نشست رسانه ای سابقه نداشته است .

نشست رسانه ای پیشین وزیر آموزش و پرورش شنبه 30 شهریور 1398 در دبیرستان دخترانه شهدای هفتم تیر واقع در خیابان غفاری ( 7 تیر تهران )  به مناسبت آغاز سال تحصیلی و بازگشایی مدارس برگزار گردید . ( این جا )

« صدای معلم » از این حرکت « محسن حاجی میرزایی » در جهت پاسخ گویی و شفافیت در برابر رسانه ها استقبال می کند .

منتشرشده در گفت و شنود

نقد مدیر صدای معلم در مورد سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی و برنامه درسی پنهان

 تیغ تیز ممیزی بعد از قربانی‌کردن «آرش کمان‌گیر» در کتاب‌های درسی، حالا گریبان داستان ‏حلاج تذکره‌الاولیا، اشعار «مهتاب‌« و «داروگ» نیما، داستان سیاحت‌نامه ابراهیم‌بیگ، رباعیات خیام و ... را ‏گرفته است. در روزهای گذشته فهرست بلند بالایی از متون ادبی حذف شده از کتاب های درسی منتشر شد. غزل آشنای «در این سرای بی کسی، کسی به در نمی زند...» اثر سایه، غزل «اشکم ولی به پای عزیزان چکیده ام ... »  از رهی معیری، شعر «به کجا چنین شتابان» شفیعی‌کدکنی، شعر «باغ بی‌برگی» اخوان‌ثالث، یک داستان از غلامحسین ساعدی، یک داستان از بزرگ علوی، داستان «موسی و شبان»، رباعیات خیام، داستان «هدیه سال نو» اثر ا. هنری و داستان «سیاحت‌نامه ابراهیم‌بیگ» به صورت کامل حذف شده‌اند. علاوه بر این سه جمله از داستان قاضی بست، نام صادق هدایت از داستان کباب غاز جمالزاده، بخش‌هایی از خاطرات اسلامی‌ندوشن، نام محمود دولت‌آبادی، نام مشفق کاظمی و عباس خلیلی و شعر مادر ایرج‌میرزا نیز از دیگر حذفیات هستند و به‌جای این حذفیات از آثار رضا امیرخانی، علی سهامی، امیری‌اسفندقه، معصومه آباد، کیوان شاهبداغی، فاضل نظری، عیسی سلمانی‌لطف‌آبادی، کامور بخشایش، مجید واعظی، نظام وفا و ضیاءالدین شفیعی اضافه شده‌اند. با این حذفیات نام مفاخر ادبی، به گوش نسل آینده آشنا نخواهد بود. اینها همه نتیجه سیاست‌های برنامه درسی ملی است؛ برنامه‌ای که نقشه کلان ‏برنامه درسی و چارچوب نظام برنامه‌ریزی درسی کشور برای تحقق‌بخشی به اهداف آموزش و پرورش را ‏تعیین و تبیین می‌کند و «مواظب وحدت بخشیدن به تمام اجزای برنامه‌ها و نوسازی و بازسازی برنامه‌های ‏درسی و تربیتی مبتنی بر فلسفه تعلیم و تربیت در نظام جمهوری اسلامی و قانونمند شدن امور برنامه‌ریزی ‏درسی است». اما در میان آثار حذف شده هستند نویسندگانی که همچنان جایگاه‌شان را در کتاب‌های درسی ‏دارند؛ مثل جلال ‌آل ‌احمد، نویسنده، یا حمید سبزواری با «اندوه لبنان...» و نصرالله مردانی و محمود ‏شاهرخی که نویسنده‌اند. در میان بزرگان ادبیات، نام سهراب سپهری همچنان در دایره سبز است؛ یعنی بی‌‏خطر. ‏


حذف تصویر خلیج‌فارس از کتاب فارسی اول دبستان
ماجرای ممیزی سرنوشتی نیست که امسال برای کتاب‌های درسی رقم خورده باشد و تنها به حذف برخی ‏داستان‌ها یا اشعار ختم شود. هربار تغییر محتوا یا اشتباه در کتاب‌های درسی حاشیه‌هایی به همراه دارد؛ یک‌‏بار می‌گویند اشتباه شده، یک‌بار تکذیبش می‌کنند و یک‌بار هم با سکوت از آن می‌گذرند. نمونه‌ها ‏بسیارند؛ یک‌سال تصویر خلیج ‌فارس از کتاب ‌سال اول دبستان حذف شد و گفتند «منظوری‌ نداشته‌اند». ‏یک‌سال هم شعری را به سهراب سپهری نسبت دادند، در حالی‌که شاعر آن «کیوان شاهبداغی» بود.‏
علی پورسلیمان، مدیر صدای معلم است. او می‌گوید تغییراتی که در محتوای کتاب‌های درسی انجام ‏شده، یکی از دلایل اصلی اشتباهاتی است که صورت می‌گیرد. او در توضیح بیشتر به «شهروند» می‌گوید: «‏تصمیماتی که برای حذف آثار ادبی در کتاب‌های درسی گرفته می‌شود، محدود به اتفاقات اخیر ‏نیست، چرا که در دوران وزارت محمود فرشیدی و  علی ذوعلم در سمت مدیرکلی دفتر تألیف و برنامه‌ریزی ‏کتب درسی هم از این اتفاقات می‌افتاد.

یکی از اقداماتی که ذوعلم انجام داد، حذف تصویر خلیج‌ فارس از ‏پشت جلد کتاب فارسی‌ سال اول دبستان و حذف  نام پادشاهان از کتب درسی بود؛ تصمیمی که بعدها از ‏طرف ذوعلم تکذیب شد.» پورسلیمان با اشاره به این مسأله که به‌نظر می‌رسد ذوعلم سند مصوب برنامه درسی ملی را قبول ندارد، ادامه می‌دهد: «ما در ١١ حوزه افرادی را در رأس کار می‌بینیم که تجربه و تخصص ‏مسئولیت برعهده‌گرفته را ندارند، به‌طوری که کارشناسان این حوزه‌ها ابراز بلاتکلیفی می‌کنند. ذوعلم به ‏عنوان رئیس سازمان برنامه‌ریزی و پژوهش آموزش‌ و پرورش ایده تحقق مدارس تراز تمدن نوین اسلامی را دارد ‏و گویا به شکل جهادی در پی اجرایی شدن این ایده است و به‌نظر می‌رسد کارهایی که انجام می‌شود در ‏راستای همین ایده باشد.»‏

نقد مدیر صدای معلم در مورد سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی و برنامه درسی پنهان

مرجعیت کتاب‌های درسی کمرنگ شده است
کتاب‌های درسی سال‌هاست مرجع یادگیری دانش‌آموزان است؛ مرجعی که قرار است به تمام چراها و ‏پرسش‌های دانش‌آموزان جواب قاطع و قانع‌کننده‌ای بدهد، در حالی که حالا منابع دچار تغییرات قابل توجهی ‏شده‌ است. مدیر صدای معلم هم معتقد است این مرجعیت کمرنگ شده و با معیارهای علمی و استاندارد فاصله ‏پیدا کرده است: «آموزش‌ و پرورش ما با تمام چالش‌هایی که با آنها روبه‌روست، وزارتخانه‌ای ایدئولوژیک است و ‏به‌نظر می‌رسد هنوز با معیارهای علمی و استاندارد فاصله دارد. همه این مسائل دست‌به‌دست هم داده ‌است تا ‏امروز با چنین شرایطی مواجه باشیم.

متاسفانه تصمیمات نشان می‌دهد مرجعیت برنامه درسی در ‏نظام آموزشی فراموش شده و تصمیم‌گیران فراموش کرده‌اند که حالا عصر رسانه‌ است. آیا با حذف رباعیات ‏خیام نام خیام حذف می‌شود؟ خیر، چون رسانه‌ها و شبکه‌های ارتباطی این اشخاص را به افکار عمومی ‏یادآوری می‌کنند.»

پورسلیمان می‌گوید سازمان برنامه‌ریزی و پژوهش آموزش‌‌ و پرورش اتاق فکر نظام ‏آموزشی است: «سازمان برنامه‌ریزی و پژوهش آموزش‌ و پرورش باید اتاق فکر نظام آموزشی باشد، این درحالی ‏است که این سازمان شناختی از برنامه درسی پنهان ندارد چون هر نظام آموزشی‌ در کنار برنامه درسی ‏رسمی، برنامه درسی پنهانی دارد و در چنین شرایطی تنها برنامه‌های درسی از مرجعیتی که داشتند فاصله می‌گیرند و این مرجعیت به دوش نهادهای دیگر می‌افتد. به‌نظر می‌رسد این سیاست موفق نخواهد شد.»‏


اندوه شفیعی کدکنی، اخوان ثالث، بزرگ علوی
حذف نام ادبا و متون ادبی از کتاب‌های درسی، رویه تلخی است که از یک دهه گذشته هر بار موجی از ‏انتقاد را به همراه داشته است. شنیده‌ها و گفته‌ها از آغاز این روند از ‌سال ٨٨ حکایت می‌کند، اما انتقادات ‏باعث توقف این رویکرد از سوی آموزش‌ و‌ پرورش نشده است.‏
علی بهشتی‌نیا، معلم و نویسنده، یکی از منتقدان تغییرات و حذفیات محتوایی کتب ادبیات فارسی است که از ‏حسرت حذف نام مفاخر به «شهروند» می‌گوید: «اگر روزگاری دبیران ادبیات حسرت اشعار شاملو و فروغ را در ‏کتاب‌های درسی می‌خوردند، اکنون باید اندوه حذف شفیعی کدکنی، اخوان ثالث، بزرگ علوی و سایر مفاخر ‏کشور را هم به جان بخرند. مگر می‌شود ادبیاتی را خواند که در آن داستان گاو غلامحسین ساعدی، حلاج ‏عطار و موسی و شبان مولانا نباشد؟ افراد کوچکی که درس‌های بزرگ را از کتاب ادبیات فارسی حذف کردند ‏پا را فراتر گذاشته و این‌بار به خود اجازه داده‌اند نام‌هایی چون محمود دولت‌آبادی و صادق هدایت و ... را ‏حذف کنند. به قول بارگاس یوسا «آدمی که نمی‌خواند، یا کم می‌خواند یا فقط پرت‌وپلا می‌خواند، بی‌گمان ‏اختلالی در بیان دارد، این آدم بسیار حرف می‌زند، اما اندک می‌گوید، چون واژگان برای بیان آنچه در دل دارد ‏بسنده نیست.»‏
او این رویه را مسیری منتهی به فقر فرهنگی و فکری جامعه می‌داند:  «ادبیات از آغاز تا به امروز فصل ‏مشترک تمامی انسان‌ها بوده و اثرات سودمندش در سطح زبان و ادبیات مکتوب تحقق می‌یابد. ادبیات خوب، ‏محدودیت فکر و فقر تفکر را از بین می‌برد و سخن گفتن درست و پرمغز را به ما می‌آموزد. در این میان ‏آموزش‌ و‌ خوانش ادبیات از سال‌های نخستین مدرسه تا بلوغ فکری دانش‌آموزان برعهده آموزش‌ و پرورش است. ‏اگر بخواهیم فرآیند تغییر ادبیات را در کتب‌درسی بررسی کنیم، بدون‌شک باید برای ادبیات فاخر و آنچه بر ‏ادبیات گذشته به سوگ بنشینیم. مجلات زرد، کتاب‌های خالی از محتوا، موسیقی و فیلم‌های گیشه‌ای و ‏عامه‌پسند و فضای آشفته مجازی، همه و همه خبر از فاصله کیهانی جامعه ادبیات فاخر می‌دهد که تبعات ‏این دوری و فاصله فقر فرهنگی و فکری جامعه است.»  از نگاه او ادبیات جان‌مایه تمام دروس و کتاب ‏مشترک بین همه رشته‌هاست و نمی‌توان آن را حذف کرد و دو اتفاق است که ادبیات را در کتاب‌های درسی ‏به بیراهه برده است:  یکی کنکور که نگاه تست‌زنی را به ادبیات غالب کرده است و دیگری حجم بالای متون کتاب. بهشتی‌نیا این روند را کامیابی ممیزان می‌داند و می‌گوید: «حال که دانش‌آموزان گرفتار دیو ‏کنکور و کلاس‌های تست‌زنی هستند و محتوای پرمغز و بی‌مغز در کتاب‌های درسی اهمیت چندانی ندارد و ‏در این بین شانتاژ ادبیات فاخر و آثار ارزشمند به نام حذف و به کام ممیزان است، در کنار ممیزی ‏کتاب و فیلم‌ها، سال‌هاست تغییر کتاب‌های درسی در دستور کار قرار گرفته؛ از تغییر واژگان علمی ‏کتاب‌های زیست‌شناسی تا تغییر محتوای کتاب فارسی متوسطه اول و دوم.» ‏در حاشیه‌های مربوط به حذفیات مطالب کتب ادبیات فارسی، علی ذوعلم، رئیس سازمان پژوهش و برنامه‌ریزی ‏آموزشی وزارت آموزش‌وپرورش در واکنش به این موضوع گفته بود تغییرات اعمال‌شده ربطی به مدیریت او ‏ندارد: «این تغییرات مال الان نیست، این‌که با طراحی کتاب‌های جدید بخش ادبیات معاصر کلا جابه‌جا شده، ‏مربوط به دوره ما نیست و مال حداقل سه‌سال قبل است. امسال کتاب‌های ادبیات تغییری نکرده است و ما ‏‌چیزی را حذف نکرده‌ایم.» ‏

 

معاون طراحی و تولید بسته‌های یادگیری سازمان پژوهش و برنامه‌ریزی آموزش: حذف نکردیم، گزینش کردیم
حسن ملکی، معاون طراحی و تولید بسته‌های یادگیری سازمان پژوهش و برنامه‌ریزی آموزش در گفت‌وگو با ‏‏«شهروند» از چرایی ماجرای حذفیات مطالب در کتاب‌های ادبیات فارسی می‌گوید و در توضیح دلایل این ‏تصمیم‌گیری تأکید می‌کند که کتاب‌های درسی جای معرفی اندیشه افراد و سهم‌خواهی فرد نیست.‏
  ‎اخباری مبنی بر حذف بعضی اشعار و شعرای بزرگ ادبیات فارسی از کتب درسی شنیده می‌شود. ‏نحوه تدوین متون درسی به چه شکل است؟‎ " متاسفانه تصمیمات نشان می‌دهد مرجعیت برنامه درسی در ‏نظام آموزشی فراموش شده و تصمیم‌گیران فراموش کرده‌اند که حالا عصر رسانه‌ است. آیا با حذف رباعیات ‏خیام نام خیام حذف می‌شود؟ خیر، چون رسانه‌ها و شبکه‌های ارتباطی این اشخاص را به افکار عمومی ‏یادآوری می‌کنند.» "
در بعضی خبرگزاری‌ها و فضای مجازی اخباری درخصوص کتاب‌های ادبیات دوره دوم متوسطه و حذف بعضی اشعار، مطرح شده و لازم است برای شفاف شدن موضوع نکاتی را متذکر شوم. نکته اول این‌که کتاب‌های درسی ‏به‌عنوان یکی از اجزای مهم بسته آموزشی در فرآیند حساب‌شده و متناسب با منطق اسناد بالادستی خود از ‏جمله سند برنامه‌های درسی ملی، اسناد تحولی آموزش‌وپرورش، راهنمای برنامه درسی حوزه‌های تربیت و ‏یادگیری با تأیید استادان و صاحب‌نظرانی که در شورای برنامه‌ریزی درسی حضور دارند و با اعتباربخشی ‏تعداد زیادی از استادان و دبیران سراسر کشور تهیه و تدوین می‌شود.‏‎  
محتوای کتاب فارسی دوره دوم متوسطه هم در همین راستا تهیه می‌شود، البته باید در نظر گرفت از‌سال ‏‏١٣٩٥ همسو با برنامه درسی ملی، کتاب‌های درسی جدیدالتالیف شدند، هرچند در سه‌سال گذشته متنی ‏حذف نشده است. در تولید کتاب‌های جدید و نونگاشتی که در دوره متوسطه اتفاق افتاده، مهم‌ترین اصل ‏رعایت خواسته‌ها و انتظارات سند برنامه درسی ملی است و همین امر هم باعث می‌شود کتاب‌های ‏جدیدالتالیف ساختار و محتوای متفاوتی با کتاب‌های سال‌های گذشته داشته باشند. آنچه مبنی بر حذف ‏اشعار از کتاب‌های مذکور مطرح است، صحت ندارد. از‌سال ٩٥ که این کتاب‌ها تألیف شده چیزی از این ‏کتاب‌ها حذف نشده است.‏‎
  ‎در واقع شما معتقدید حذفیات مربوط به خارج شدن کتاب‌های سال‌های گذشته از چرخه نظام ‏آموزشی است؟ ‏
کتاب‌های قدیمی از چرخه نظام آموزشی خارج شده‌اند، بنابراین آنچه در موردحذفیات مطرح می‌شود، مربوط ‏به کتاب‌های قبل از‌سال ١٣٩٥ است. شورای برنامه‌ریزی درسی و گروه تألیف سعی کرده است در تهیه و تدوین ‏کتاب‌های درسی جدید تا حد امکان از متون و محتوای کتاب‌های درسی ادبیات ٤٠سال گذشته در صورت ‏تناسب با اهداف و سرفصل‌های کتاب‌های جدید استفاده کند. با نگاهی به تاریخ کتاب‌های درسی به درستی ‏می‌توان متوجه شد در گذر زمان محتوای کتاب‌های درسی با توجه به ضرورت‌های آموزشی، اجتماعی و ‏فرهنگی بازنگری شده و تغییر پیدا کرده‌اند. درواقع این تغییرات سلیقه‌ای نیستند‎.  
   ‎حذف بخشی از ادبیات کشور که سال‌ها در کتاب‌های درسی تدریس می‌شدند آیا لطمه‌ای بر ‏پیکره ادبیات‌مان نمی‌زند؟ ‏
همه این اتفاقات در راستای اهداف و خواسته‌های سند ملی ما است. ساختار کتاب‌ها دیگر مثل گذشته ‏نیست. ما در کتاب‌های ادبیات جدید، فصل‌هایی مانند انقلاب اسلامی، حماسی، غنایی، ادبیات جهان و .... را ‏داریم، این موارد سرفصل‌های ما را تشکیل می‌دهند. در این نگاه هم تمام تلاش بر این بوده است که لطمه‌ای ‏به اصل ادبیات کشور زده نشود. این نکته را متذکر شوم که از اقیانوس بیکران نثر و نظم ادبیات فارسی تنها ‏می‌توانیم به اندازه ظرفیت کتاب‌های درسی بهره بگیریم. اگر چیزی اضافه کنیم این هجمه بر ما وارد است ‏که حجم کتاب‌های درسی زیاد است. ما سعی داریم رسالت کتاب‌های درسی برمبنای اسناد بالا دستی در ‏نظام جمهوری اسلامی به منصه‌ظهور برسد و لطمه‌ای به ادبیات کشور وارد نشود‎.  
   ‎انتخاب اشعار و شعرایی که در کتاب‌های درسی از آنها نام برده می‌شود بر چه مبنایی است و چه ‏اصولی مشخص می‌کند که بعضی از این بزرگان سهمی از کتاب‌های درسی نداشته باشند؟‎
در انتخاب، اصل بر انطباق متون نثر و نظم با موضوع و اهداف برنامه درسی زبان و ادبیات فارسی، رعایت سیر زمانی از ‏گذشته تا به امروز و پرهیز از متون دارای اندیشه‌های جهت‌دار بوده است، بنابراین باید متذکر شد کتاب‌های ‏درسی جای معرفی اندیشه افراد و سهم‌خواهی فرد نیست. متن دروس با تشخیص شورای برنامه‌ریزی درسی، ‏نتایج ارزشیابی پایانی و دریافت مکاتبات دبیران با گروه مولفان تعیین می‌شوند و پس از طی این فرآیند ‏مطالب کتاب‌ها حذف، اصلاح یا حتی اضافه می‌شوند.‏‎  
  ‎اینکه متنی به دلیل اندیشه نویسنده یا شاعر حذف شود، دلیل موجهی است؟‎
دوباره تأکید می‌کنم حذف نشده‌اند، بلکه محتوای کتاب‌های جدید با در نظر گرفتن بازخورد نظرهای دبیران ‏متخصص تعیین شده‌اند. درواقع متونی که محتوای کتاب‌ها را تشکیل می‌دهند گزینش شده‌اند. هر تحولی ‏در حوزه آموزشی به‌ویژه زبان و ادبیات فارسی، مستلزم آشنایی با فلسفه آن و تعدیل عادت‌های قبلی در ‏تدریس است، یعنی ما دو گزینه داریم آشنایی با فلسفه و تعدیل عادات قبلی تدریس‎. از همه صاحب‌نظران، ‏متخصصان و دست‌اندرکاران عرصه تعلیم و تربیت تقاضا داریم آموزه‌های جدید حوزه‌های تربیت و یادگیری ‏را با مراجعه به پیشگفتار کتاب‌ها و راهنمای معلم آنها مطالعه کنند تا بیشتر و بهتر در جریان چرایی تغییرات ‏کتاب‌های درسی قرار بگیرند‎.

روزنامه شهروند


نقد مدیر صدای معلم در مورد سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی و برنامه درسی پنهان

منتشرشده در گفت و شنود

آلودگی هوای تهران و مشکل مدیریت

تهران امروز مانند تونل دود بود. قیمت بنزین سه برابر شد. مصرف بنزین به نظر تغییری نکرد.
راه نجات تهران از این دود گرفتگی بهیود زیرساخت های حمل و نقل عمومی است. چند دهه شهرداران تراکم فروختند و شهر تهران را در تمام جهات افقی و عمودی گسترش دادند، اما زیرساخت های حمل و نقل چندان گشایشی نداشت. جمعیت تهران در روز حدود ۱۴ میلیون نفر و در شب ۹ میلیون نفر است.
مشکل کشور مدیریت است. مدیرانی که چهل سال است حلقه‌ای تشکیل داده‌اند و تنها خودشان را جابه جا می کنند. کسی را داخل حلقه خود راه نمی‌دهند. زنان و جوانان را هم حذف کرده‌اند. این حلقه مدیران دیگر فکرشان برای مدیریت کار نمی‌کند. چون هر چه ابتکار و خلاقیت داشتند همان چند سال اول تمام شد.

ای کاش قدری می‌توانستند از صدارت و وزارت دل می کندند و میزهایشان را تحویل دیگر مردان و زنان می‌دادند. تا شاید این دور تسلسل وارونه اصلاح می‌شد.

آلودگی هوای تهران و مشکل مدیریت

کانال دکتر خدیجه گلین مقدم


آلودگی هوای تهران و مشکل مدیریت

منتشرشده در یادداشت

نظرسنجی

انتصابات علیرضا کاظمی تا چه میزان با تعهدات و قول های مسعود پزشکیان هم خوانی داشته و توانسته رضایت معلمان را جلب کند ؟

خیلی زیاد - 1.9%
زیاد - 0.9%
متوسط - 2.3%
کم - 2.5%
خیلی کم - 92.4%

مجموع آرا: 1986

دیدگــاه

تبلیغات در صدای معلم

درخواست همیاری صدای معلم

راهنمای ارسال مطلب برای صدای معلم

کالای ورزشی معلم

تلگرام صدای معلم

صدای معلم پایگاه خبری تحلیلی معلمان ایران

تلگرام صدای معلم

Sport

تبلیغات در صدای معلم

تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش بوده و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلا مانع است.
طراحی و تولید: رامندسرور