وقتی که در وزارت آموزش و پرورش مشکلات ریشهدار و اساسی وجود دارند ؛ چگونه میتوان انتظار داشت که مدیریت بر پایه دانش، تجربه و شایستگی باشد؟
ما با این واقعیت و با یک سیستم عجیب مواجهیم؛ سیستمی که چاپلوسی و تملق بهعنوان شاهراه رسیدن به مدیریت در آن حاکم است. هرچه کمتر بفهمی و بیشتر چاپلوسی و تملق مدیران ارشد را بنمایی، دقیقتر فرمان « بله قربان » را اجرا کنی، سریعتر به صندلی ریاست میرسید.
همین فرهنگ اشتباه، پاشنه آشیل پیشرفت و توسعه تعلیم و تربیت شده است. وقتی مدیران بهجای تخصص با روابط و چاپلوسی سر کار میآیند، نتیجه چیزی جز سوءمدیریت نیست. مشکلاتی که باید با دانش و برنامهریزی حل شوند، زیر دست مدیرانی میمانند که حتی نمی فهمند مشکل چیست. از بحران آموزش گرفته تا فروپاشی زیرساختهای تربیت، همه ناشی از همین حلقه معیوب انتصابات است.
در وزارت آموزش و پرورش شایستهسالاری هیچ جایگاهی ندارد.
مسیر ارتقاء از کنار کلاس درس و کتابخانه نمیگذرد، بلکه از راهروی دفتر مدیر و چاپلوسی و تملق آغاز میشود.
کسی که روزی حاضر بود کفش مدیر بالادستی، نمایندگان مجلس و یا هر شخص رابطی را لیس بزند، امروز درباره سیاستگذاریهای کلان تصمیم میگیرد. چگونه میتوان با چنین رویکردی به پیشرفت و تحول در تعلیم و تربیت فکر کرد؟
وقتی مدیرانی بر سر کارند که تخصصشان فقط حفظ منافع بالادستیهاست، مشکلات حل نمیشوند؛ بلکه بیشتر میشوند.
این نسل از مدیران، نه توان حل بحرانها را دارند و نه دغدغهای برای آنها.
باید اعتراف کنیم که چاپلوسی و تملق، نهتنها جایگزین شایستگی شده، بلکه سد بزرگی در مسیر پیشرفت تعلیم و تربیت است.
به سبک خلاقانه مدیریتیمان گریه کنیم ؛ چراکه با این رویکرد، پیشرفت و توسعه نه تنها دور از دسترس است، بلکه هر روز دورتر میشود!
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
گروه استان ها و شهرستان ها/
خبر درگذشت « نرگس معرفاوی » آموزگار دبستان بنت الهدی اروندکنار در خوزستان که 17 دی ماه حین تدریس در کلاس درس دچار سکته قلبی شد واکنش های بسیاری را در میان جامعه معلمان کشور بر انگیخت .
بلافاصله علیرضا کاظمی وزیر آموزش و پرورش در یک گفتوگوی تلفنی از دلسوزیها و ایثارگریهای این معلم فرهیخته در قبال دانشآموزانش قدردانی کرد و این ضایعه اندوهناک را به خانواده وی تسلیت گفت.
اخبار رسیده به « صدای معلم » حکایت از آن دارد که وزیر آموزش و پرورش و هیات همراه در سفری که در سوم بهمن به این استان داشتند ؛ برنامه ای برای دیدار و دل جویی از خانواده این معلم تازه درگذشته نداشته اند .
آیا بهتر نبود وزیر آموزش و پرورش در کنار ادای احترام به مقام شامخ شهدای دشت آزادگان و نیز حسین صادقی رئیس مرکز اطلاع رسانی و روابط عمومی وزارت آموزش و پرورش که حضور خود را در یادمان شهدای شلمچه پر رنگ نمودند ، سری هم به مزار این معلم می زدند ؟
« رضوان حکیم زاده » معاون آموزش ابتدایی وزارت آموزش و پرورش که در محل یادمان سردار شهید علی هاشمی حضور یافت ؛ صحنه گریه و ضجه دانش آموزان آن معلم دلسوز را دیده بود ؟
*دانش آموزان کلاس « نرگس معرفاوی » پس از مرگ ایشان :
پایان پیام/
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
گروه اخبار/
پیش تر گزارش « صدای معلم » در مورد معترضین به آزمون کیفیت بخشی در مقابل ساختمان آموزش و پرورش منتشر گردید . ( این جا )
« علی پورسلیمان ؛ مدیر صدای معلم » که بر حسب اتفاق برای شرکت در جلسه ای در مورد مشکلات صندوق ذخیره فرهنگیان عازم وزارت آموزش و پرورش بود به میان تجمع کنندگان وارد شد و با چند نفر گفت و شنود کرد که حاصل آن در این رسانه منتشر گردید .
آن چه در زیر می آید ؛ مشاهدات یک همکار از رفتار این تجمع کنندگان است .
آن چه مایه تامل و تاسف بود زباله ریزی و آلوده کردن محوطه جلوی وزارت آموزش و پرورش توسط همین افراد معترض بود که قرار است در آینده وارد حرفه مهم و راهبردی « معلمی » شوند .
این صحنه ها بارها و بارها در تجمعات معلمان مشاهده شده است .
وضعیت مدارس نیز گویای و اثبات گر این رفتارهای نادرست و ضد شهروندی می باشد .
جستارگشایی
همزمان با یکی از شاگردان شبانهام بازنشسته شدیم . او با دیپلم من و با یک تریلی رزومه و مدرک و... او با حقوق مثبت 50 من با 22 او با پاداش جیرینگی دو میلیاردی من با 600 میلیون در چند مرحله در چند سال نامعلوم.
او در عشق و حال و جهانگردی ؛ من برای دریافت 60 درصد پاداشم جلو وزارت آموزش و پرورش شب خوابم و هفته گذشته در تجمع همکاران نزدیک بود چشمهایمان با اسپری فلفل کور شود.
او ایران خودرویی است و من معلم.
آجر به آجر با دکتر پزشکیان
گرچه شال کلاه کردن پزشکیان برای ساخت مدرسه و رفتن در دل خشت و ملات، عاری از تظاهر و بری ازریاکاریست ولی چون تداعیگر نمایشهای پوپولیستی حاکمان معزول گذشته میباشد چندان خوشایند جامعه نیست که نیست.
صدای بیصدایان می گوید: چرا پزشکیان در انتخاب وزیر آموزش و پرورش و معاونانش در دل دستگاه تعلیم و تربیت غور نکرد و با انتخاب ناشیانه و تحمیل کاظمی، نگاه ایدئولوژیک و روند قهقرایی مستقر در آموزش و پرورش را تثبیت و تکثیر و دستگاه تعلیم و تربیت را به عهد حجر رهنمون شد.
نقشههای شوم برای صندوق ذخیره
علیرغم خلف وعده دولت در کمک معادل سرمایه معلمان به صندوق ذخیره فرهنگیان، امروز صندوق بیش از 500 هزار میلیارد تومان دارایی منقول و غیرمنقول دارد.
کاظمی وزیر در صدد تغییر مالکیت صندوق از خصوصی به عمومی غیردولتی است و این یعنی پایمال شدن ارزش مالکانه فرهنگیان.
تعدادی از کنشگران فرهنگی درصددند تا با روشنگری،آگاهی بخشی ،تحصن و بیانیه و شکایت سد راه این تصمیم معلم ستیزانه دولت باشند . جا دارد دکتر پزشکیان در کنار ملات مدرسه سازی سرکی به صندوق کشیده و در جریان اجحافات بر معلمان بیصدا باشد.
آموزش و پرورش البرز جولانگه جبهه پایداریست
پس از ماهها کش و قوسهای فراوان بالاخره یک دوجین گزینه برای مدیرکلی آموزش و پرورش استان البرز به وزارتخانه معرفی شدهاند. خدا را شاکریم که گزینههای حجتیه، جبهه پایداری و اصولگریان در اکثریت بوده و در مصاحبه حس غربت نخواهند داشت ؛ اعتراف میکنم که علی حجرگشت مدیرکل فعلی را بر برخی از گزینههای افراطی معرفی شده ترجیح میدهم. نکته جالب اینست که در دور قبل فقط یک نفر حجرگشت به صورت تک گزینه معرفی شده بود. امیدوارم استاندار گزینههای افراطی را پس بگیرد.
از نتایج آزمون تیمز شرمندهایم
رهبر آقا طوماری از زعمای آموزش و پرورش زنجان در گروه خبرنگاران این استان مینویسد: معدل امتحانات خرداد 1403 زنجان پایه دوازدهم رشته ریاضی: 9.2/رشته تجربی:9.5
رشته علوم انسانی: 9.2
بیش از 37 درصد دانش آموزان چهارم ابتدایی در ایران از خواندن یک متن ساده ناتوانند!
از دوره ی دوم ریاست جمهوری روحانی تاکنون در مسابقات تیمز (چهارم و هشتم) همواره رشد منفی علمی را طی می کنیم . در بین 58 کشور جایگاه 53 ایستاده ایم.
سهم تک رقمی آموزش و پرورش از بودجه عمومی
دکتر داود افشار از اساتید دانشگاه فرهنگیان زنجان مینویسد:
« از آنجا که کمبود بودجه یکی از علل اصلی بروز سایر مسائل و مشکلات در نظام آموزش و پرورش است، در سال های گذشته سیاست گذاران و قانون گذاران بارها تلاش کردهاند با تکلیف دولت در اسناد بالادستی سهم آموزش و پرورش را از منابع بودجه عمومی دولت افزایش دهند.
برای مثال در بخش چشم انداز زیر نظام تأمین و تخصیص منابع مالی نظام تعلیم و تربیت رسمی عمومی مصوبه جلسه ۹۵۶ شورای عالی آموزش و پرورش ، سهم بودجه نظام تربیت رسمی عمومی حداقل به میزان ۲۰ درصد از کل بودجه عمومی دولتی تعیین شده است در حالی که بررسی بودجههای سنواتی از ابتدای دهه ۱۳۹۰ تا سال جاری نشان میدهد که به صورت میانگین سهم آموزش و پرورش از بودجه عمومی دولت حدود ۹ درصد بوده است.
فاجعه اینجاست که از همین میزان بودجه هم معمولا ۹۸ بودجه صرف هزینه های پرسنلی می شود و عملا حدود ۲٪ در بخش هزینه های غیرپرسنلی لحاظ می شود.
تا زمانی که سهم آموزش پرورش حداقل به ۲۰٪ بودجه کشور نرسد عملا صحبت از تحول و ... در مدرسه شعاری بیش نخواهد بود » .
گون از نسیم پرسید به کجا چنین...؟!
بیان مشکلات ناتمام آموزش و پرورش به هیچ وجه پمپاژ یأس و ناامیدی به جامعه نیست. بلکه ابراز دغدغهها و بیان تجربیات معلم بازنشستهایست که همچنان دل در گرو شکوفایی و بالندگی دستگاه تعلیم و تربیت دارد.
به نظرم شاه کلید حل مشکلات آموزش و پرورش قبل از هر چیز آموزش تفکر انتقادی و تحمل و میدان دادن به منتقدین است.
به قول دکتر شفیعی کدکنی:
به کجا چنین شتابان؟»
گَوَن از نسیم پرسید
«دلِ من گرفته زینجا
هوس سفر نداری
ز غبار این بیابان؟»
«همه آرزویم، اما
چه کنم که بسته پایم...»
«به کجا چنین شتابان؟»
«به هر آن کجا که باشد به جز این سرا سرایم»
«سفرت به خیر! اما، تو و دوستی، خدا را
چو ازین کویرِ وحشت به سلامتی گذشتی
به شکوفه ها به باران
برسان سلامِ ما را
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
گروه گزارش/
شنبه 6 بهمن تعدادی از معلمان بدون هماهنگی رسمی با مسئول مشخصی و با هدف دیدار با رئیس هیات امنای صندوق ذخیره فرهنگیان ( وزیر آموزش و پرورش ) در محل کار علیرضا کاظمی حضور یافتند.
به جهت تجمع معترضان به آزمون کیفیت بخشی وزارت آموزش و پرورش فضا کمی امنیتی شده و ورود و خروج ها سخت تر شده بود .
این معلمان کنش گر شامل سعید شهسوارزاده ، رامین کریمی نیا ، محمود باقری ، محمد داوری ، فرامرز خداشناس ، فاطمه منصورزاده ، مهوش حسینی و علی پورسلیمان که پی گیر مسائل صندوق ذخیره فرهنگیان از مدت ها پیش هستند در ابتدا به دفتر کار حسین صادقی رئیس مرکز اطلاع رسانی و روابط عمومی وزارت آموزش و پرورش رفته تا ابتدا مساله را با ایشان طرح کنند .
پس از مدتی گفته شد که آقای صادقی جلسه دارد و به ناچار این معلمان روانه دفتر وزارتی شدند .
با وجود برخورد نامناسب افراد مسئول شاغل در این دفتر اما رفتار اسماعیل بحری زاده مدیر کل دفتر وزارتی با معلمان دوستانه و مسئولانه بود .
با درخواست مدیر صدای معلم از آقای بحری زاده و نیز قاسم احمدی لاشکی معاون حقوقی و پارلمانی وزارت آموزش و پرورش که در همان زمان در حال رفتن برای حضور در جلسه وزیر آموزش و پرورش با برخی نمایندگان مجلس بود ؛ نشست این مطالبه گران در محل دفتر وزارتی برگزار گردید .
رئیس مرکز اطلاع رسانی و روابط عمومی وزارت آموزش و پرورش هم پس از مدتی در این نشست شرکت کرد .
مسعود شکوهی که به عنوان مشاور وزیر آموزش و پرورش در امور اقتصادی و رفاهی فرهنگیان از سوی کاظمی منصوب شده هم در این نشست حضور داشت .
موضوع مورد چالش این نشست تاکید بر روی ماهیت خصوصی صندوق ذخیره فرهنگیان از سوی معلمان کنش گر بود که از منابعی شنیده بودند قرار است با کارکرد « عمومی غیردولتی » در هیات دولت مطرح و سپس روانه مجلس شود .
بحری زاده به نقل از وزیر آموزش و پرورش تصریح کرد که هر گونه تصمیمی که عاقلانه و به نفع معلمان عضو باشد باید اتخاذ شود .
مدیر کل دفتر وزارتی عنوان کرد که وزیر آموزش و پرورش تابع نظرات کارشناسی است .
بحری زاده از جمع حاضر درخواست کرد که نظرات خود را برای طرح و بحث به هیات امنای صندوق ذخیره فرهنگیان ارسال کنند .
لاشکی معاون حقوقی و مجلس وزیر آموزش و پرورش گفت که با خصوصی بودن صندوق ذخیره فرهنگیان موافق است به شرط آن که با توجه به حساسیت صندوق موضوع نظارت از سوی سازمان بازرسی کل کشور و دیوان محاسبات در اساسنامه به وضوح گنجانده و تاکید شود .
لاشکی از تشکیل کارگروهی در شورای عالی آموزش و پرورش برای بررسی این موضوع با مسئولیت امانی دبیر کل این شورا خبر داد که در حال بررسی کارشناسی و جامع موضوع صندوق ذخیره فرهنگیان هستند .
علی پورسلیمان مدیر صدای معلم از لاشکی پرسید که آیا از معلمان عضو مطالبه گر هم کسی به این تیم دعوت شده است ؟
پاسخ معاون حقوقی و مجلس وزیر آموزش و پرورش به این پرسش منفی بود اما با طرح و اصرار این موضوع قرار شد تا فردی به انتخاب گروه در آن تیم حضور داشته باشد .
این موضوع در نشست بارها از سوی مدیر صدای معلم مورد تاکید قرار گرفت و لاشکی هم مخالفتی با آن نداشت .
فاطمه منصورزاده به وجود بحران و شکاف بزرگ بی اعتمادی در میان اعضای صندوق ذخیره فرهنگیان اشاره کرد و این که ممکن است به تجمعات بزرگ از سوی آنان بینجامد .
مهوش حسنیی نیز ضمن تایید سخنان ایشان به حضور پر رنگ فرهنگیان عضو در گروه ها و کانال های پر تعداد اشاره کرد و تصریح کرد که مسائل این موسسه اقتصادی با دقت و حساسیت از سوی آنان پی گیری می شود .
شهسوارزاده عضو شورای نویسندگان صدای معلم که از سال ها پیش پی گیر مجدانه مسائل و چالش های صندوق ذخیره فرهنگیان است و البته برای نخستین بار پیشنهاد « بورسی شدن هلدینگ ها و شرکت های زیر مجموعه ی صندوق ذخیره فرهنگیان » از سوی ایشان در « صدای معلم » طرح و بعدها مقدمات اجرایی شدن آن فراهم گردید بر نقطه نظرات خود در این زمینه تاکید کرد و تصریح نمود که شفاف ترین و کم خطاترین نوع نظارت در صندوق ذخیره فرهنگیان ورود کامل این صندوق به بورس و دسترسی همه اعضاء به « اطلاعات کدال داخلی » صندوق ذخیره فرهنگیان است .
محمد داوری با استناد به کارهای علمی و پژوهشی صورت گرفته در زمینه ماهیت خصوصی صندوق ذخیره فرهنگیان آن را مستند به تایید مراکز دانشگاهی معتبر نمود . همچنین به استفتایی از مقام رهبری در این مورد اشاره کرد که بر خصوصی بودن صندوق ذخیره فرهنگیان صحه گذارده است .
این مساله مورد توجه معاون حقوقی و مجلس وزارت آموزش و پرورش قرار گرفت .
باقری از اعضای کانون صنفی معلمان در این نشست پیشنهاد داد تا سهام صندوق ذخیره فرهنگیان به معلمان عضو واگذار گردد تا اختیار فروش و یا تبدیل آن را داشته باشند .
بحری زاده پس از استماع نظرات تفصیلی این اعضای کنش گر عنوان کرد که پیش نویس اساسنامه حتما قبل از ارسال به هیات دولت در اختیار هیات امنای صندوق ذخیره فرهنگیان قرار خواهد گرفت .
صادقی رئیس مرکز اطلاع رسانی و روابط عمومی وزارت آموزش و پرورش که نظرات حاضران را در نشست ثبت می کرد تاکید کرد که این موضوع مهم در مورد ماهیت حقوقی صندوق ذخیره فرهنگیان مورد پی گیری دائم وزیر آموزش و پرورش بوده و در نشست های مالی مطرح شده است .
پورسلیمان مدیر صدای معلم در این نشست به موضوع نظارت اشاره کرده و گفت :
دوستان کنش گر به نظارت از پایین به بالا و با مشارکت خود معلمان عضو باور دارند .
مقامات وزارت آموزش و پرورش در مقابل به نظارت از بالا اعتقاد داشته و آن را موثر می دانند .
اما کسی به نظارت از سوی حوزه عمومی و به ویژه « رسانه های مستقل و منتقد » کم تر توجهی می کند .
نظارت دولتی امتحان خود را پس داده است .
نظارت از سوی ناظران همانند شرکت های خصوصی و تابع قانون تجارت از نظارت دولتی کاراتر است اما وقتی بحث منافع و پول در میان باشد ؛ ناظران را هم می توان خرید .
وقتی پول باشد خواه و ناخواه « مافیا » شکل می گیرد و وقتی نظارت موثر از سوی اعضا در میان نباشد ؛ رانت و فساد شکل می گیرد .
پورسلیمان ضمن اشاره به عمر 30 ساله صندوق ذخیره فرهنگیان این پرسش را مطرح کرد که چرا باید در این مدت طولانی و با این همه عضو و گردش مالی بالا فقط یک نشست خبری برگزار شود و با آن که « صدای معلم » پیشنهاد دهنده بود اما خودش به این نشست دعوت نشود ؟!
آیا این خنده دار و مضحک نیست ؟
مدیر صدای معلم از رئیس مرکز اطلاع رسانی و روابط عمومی وزارت آموزش و پرورش درخواست کرد که موضوع پاسخ گویی و برگزاری نشست های خبری با حضور همه رسانه ها در تقویم کاری و برنامه های صندوق ذخیره فرهنگیان قرار گیرد .
قرار بود در بعد ظهر همین روز نشستی با حضور وزیر آموزش و پرورش ، معاون پشتیبانی ، معاون حقوقی و مجلس و برخی دیگر برگزار شود .
پورسلیمان به جد از آقای لاشکی خواست که حتما در نشست امروز یک نفر به نمایندگی از این جمع در آن نشست حضور پیدا کند .
این پیشنهاد هم مورد موافقت ایشان قرار گرفت و آقای خداشناس ساعت 19در آن نشست حضور پیدا کرد .
مشروح این نشست در « صدای معلم » منتشر خواهد گردید .
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
گروه گزارش/
امروز شنبه ۶ بهمن ۱۴۰۳ ؛ معترضان به آزمون کیفیت بخشی بار دیگر در برابر وزارت آموزش و پرورش تجمع کردند .
« صدای معلم » با حضور در میان این تجمع کنندگان به گفت و شنود با آنان پرداخت .
تعداد نیروهای انتظامی حاضر در این تجمع در مقایسه با تعداد تجمع کنندگان غیرمنطقی و غیر قابل قبول بود .
پیش تر ؛ جمعی از داوطلبان آزمون مشاغل کیفیت بخشی آموزش و پرورش با ارسال پیام های متعدد به « صدای معلم » خواهان توجه جدی مسئولان به مطالبات خود و پاسخ آنان شده بودند . ( این جا )
انعکاس و انتشار این پیام ها هیچ گونه پاسخ و یا واکنشی از سوی مسئولان را در پی نداشت .
گزارش این تجمع را می خوانید .
گروه گزارش/
حمیدرضا حاجی بابایی، رئیس ستاد دهه فجر کشور دوشنبه یکم بهمن ماه در جلسه کمیته فرهنگیان و دانشآموزی ستاد دهه فجر که با حضور وزیر آموزش و پرورش در سالن جلسات این وزارتخانه برگزار شد چنین گفته است : ( این جا )
« هیچ راهی جز جلب رضایت و حفظ اعتماد ملت شریف ایران نداریم.
آیا کسی نبود همین پرسش ساده را مطرح کند . حاجی بابایی به تأثیرگذاری معلمان بر دانشآموزان اشاره کرد و افزود: هر سخنی که با دانشآموزان دارید، از زبان معلمان بگویید و برای اینکه پیامها تاثیرگذارتر باشد، ضرورت دارد معلمان را راضی و همراه نگه داریم » .
از این گونه حرف ها و شعارها در این چند دهه بارها شنیده شده است اما اگر واقعا یک درصد به واقعیت و عمل نزدیک باشد ؛ پرسش آن است که برنامه و نقشه راه آقای حاجی بابایی برای تحقق آن چیست ؟
پرسش « صدای معلم » آن است که ابتدا مشخص کند جایگاه واقعی « معلم » در نظام دریافت حقوق در ساختار اداری و مدیریتی کشور چیست ؟
آیا معلم جزئی از کارکنان دولت است ؟
اگر معلمان به عنوان بزرگ ترین بخش جمعیتی کارکنان دولت تابع « قانون مدیریت خدمات کشوری » هستند چرا کمک های رفاهی مستقیم و غیر مستقیم شامل حال آنان نمی شود ؟ ( این جا )
چرا برخی از مواد قانون مدیریت خدمات کشوری مانند ماده 125 برای معلمان اجرا نمی شود ؟ به عنوان مثال ؛ چرا فوق العاده ویژه ۵۰ درصد برای معلمان پرداخت نمی شود ؟ چیزی که تحت عنوان « رتبه بندی معلمان » تصویب و اجرا شد نه شباهتی به قانون مدیریت خدمات کشوری داشت و نه شبیه اشل حقوقی اساتید دانشگاه بود .
چرا پاداش پایان خدمت معلمان مانند سایر کارکنان دولت پرداخت نمی شود و تا تجمعی نشود و تعدادی از معلمان مورد اهانت و ضرب و شتم قرار نگیرند ؛ مسئولان و نمایندگان مجلس حقوق آنان را نادیده می گیرند ؟
و کسی صدای آنان را نمی شنود .
علی فرهادی، سخنگوی وزارت آموزش و پرورش اول فروردین 1403گفته بود : در بودجه ۱۴۰۳ این مبالغ تحت عنوان «مزایای جانبی» پیشبینی شدهاست و علاوه بر کارمندان آموزش و پرورش به حساب معلمان نیز پرداخت میشود . ( این جا )
زمانی مسئولان وزارت آموزش و پرورش سخن از تدوین « قانون خاص » برای معلمان و آموزش و پرورش می کردند .
این « قانون خاص » به صورت « من درآوردی » تحت عنوان « قانون نظام رتبه بندی معلمان » برای معلمان و بدون نظر و مشارکت سازمانی آنان و نیز تشکیل « سازمان نظام معلمی » طراحی، تدوین و عملیاتی شد .
رتبه بندی معلمان طبق گفته های حاجی بابایی قرار بود مانند آموزش عالی تصویب و اجرایی شود اما در عمل چنین چیزی رخ نداد .
چیزی که تحت عنوان « رتبه بندی معلمان » تصویب و اجرا شد نه شباهتی به قانون مدیریت خدمات کشوری داشت و نه شبیه اشل حقوقی اساتید دانشگاه بود .
در این رابطه ؛ معتبرترین و قابل استنادترین روایت گفت و شنودی است که « صدای معلم » 9 سال قبل و در زمستان 1394 با « حاجی بابایی » انجام داد . ( این جا )
« صدای معلم » از ایشان پرسید :
« شما از منتقدان طرح رتبه بندی جديد هستید و می گویید که در نظام رتبه بندی که شما تهیه کرده بودید معلمان به عنوان عضو هیات علمی دیده می شدند و 80 درصد حقوق هیات علمی را دریافت می کردند اما منتقدان شما می گویند این طرح را در مرداد 92 به کمیسیون مجلس بردید تا برای دولت بعدی تعهد مالی ایجاد کنید. شما که ادعا می فرماييد با برنامه به آموزش و پرورش آمدید چرا این طرح را سال 88 یا 89 اجرا نکردید ؟
منابع و بودجه رتبه بندي را بررسي کنيم .
طرحی که به رتبه بندی موسوم است قرار بود که از سال 1392 یعنی سال ابتدای شروع طرح به مدت سه سال متوالی تا سال 1395 بتواند حقوق فرهنگیان را به سطح حدود 80 درصد هیئت علمی دانشگاه برساند .
به نظر می رسد که در سال 95 میانگین دستمزد اعضای هیئت علمی دانشگاه ها از مربی تا استادی تمام در پایه های متفاوت به میانگین عدد ماهیانه ی هفتاد میلیون ریال یعنی هفت میلیون تومان تمام برسد که محاسبه ی 80 درصدی این مبلغ برای فرهنگیان با درجات گوناگون عدد پنج میلیون ششصد هزار تومان ماهانه است که اگر در تعداد ماه های سال ضرب شود تقریبا دریافتی سالانه ی معلمان در سال 95 میانگین تقریبا شصت و هفت میلیون تومان می شود ،حال اگر این عدد را در تعداد معلمان یعنی حدود یک میلیون معلم ضرب کنیم بودجه ی وزارت آموزش و پرورش در سال 1395 با سایر هزینه ها به عدد 70 هزار میلیارد تومان یعنی سه برابر بودجه وزارت آموزش و پرورش در سال 1394 می رسید، آیا این افزایش 300درصدی برای بودجه ایران با این مبلغ امکان دارد ؟
آیا وزیر سابق آموزش و پرورش منابعی را می شناسد که این مقدار بودجه را پوشش دهد ؟
آیا در زیر زمین وزارت آموزش و پرورش چاپخانه ی اسکناس وجود داشت ؟!
( پاسخ های حاجی بابایی را می توانید در لینک مذکور مطالعه بفرمایید )
و اما پرسش پایانی « صدای معلم » آن است که چگونه می توان از همراه کردن و راضی نگاه داشتن معلمان سخن راند در حالی که اعتماد و سرمایه اجتماعی به کف خود رسیده است . دوران حرف و شعار گذشته و آن چه بیش از پیش اهمیت دارد عملکرد و رویکرد مسئولان و مقامات در برابر تعهدات و حرف های زده شده می باشد .
در کنار پرسش های « صدای معلم » از آقای حاجی بابایی می توان از آن همه جمعیت حاضر در سالن که البته رسانه ها و خبرنگاران هم از صبح زود حضور داشتند ؛ این تلنگر را به آنان وارد کرد و پرسید که :
آیا کسی نبود همین پرسش ساده را مطرح کند .
پایان گزارش/
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید