صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش

همایون شهابی - کردستان، سنندج

دو صد کرده چون نیم گفتار نیست !

butterflysp  نمی­ دانم چرا به ما هر چه می­ گویند از نصایح و پندهای شعرا، ادبا و اندیشمندان گذشته، بی کم و کاست همه را باور می ­کنیم و سال ها و قرن ها باید بگذرد تا بفهمیم که پندارشان نادرست، گفتارشان ناروا و کردارشان ناصواب بوده است!

واقعاً که ما هم انسان های ساده ­لوح و زودباوری هستیم. بدون اینکه در گفتار و توصیه­ های پیشینیان تأملی بکنیم، همه را عین صواب دانسته و خود را مقید به انجام آنها می­ دانیم. حتماً الآن حس کنجکاوی تان گل کرده و می­ پرسید: منظورت چیست و کدام پند، نصیحت و اندرز گذشتگان ناصواب بوده ­است؟ چرا حالا که آنان دست شان از دنیا کوتاه است و قادر به پاسخگویی به اهانت هایت نیستند، جرأت و جسارت پیدا کرده و تمامی درس ها، وصایا و اندرزهای شان را به یک باره زیر سؤال می ­بری؟ اصلاً؛ آیا می ­توانی ادعای خودت را ثابت کنی؟ و من در جواب تان می­ گویم صد البته که می ­توانم. سپس شما می­ گویید خوب این گوی و این میدان، و من این گونه آغاز می­کنم:

ازبزرگان شعر و ادب فارسی سخنانی به شرح ذیل نقل شده است:

فردوسی:     بزرگی سراسر به گفتار نیست

                    دو صد گفته چون نیم کردار نیست

سعدی:           طاعت آن نیست که بر خاک نهی پیشانی

                      صدق پیش آر که اخلاص به پیشانی نیست

مولوی:                بر سر هر لقمه، بنوشته عیان

                         کز فلان بن فلان بن فلان

صائب تبریزی:     سرمای قوس، تک­ تک دندان ندیده­ای

                         پر عیال و سفره، بی­نان ندیده­ای

سعدی:            سعدیا گر چه سخن­دان و مصالح­ گویی

                        به عمل کار برآید به سخندانی نیست

یازده قرن پیش، حماسه­ سرای نامی ایران، فردوسی؛ ادعا کرده است که:

             بزرگی سراسر به گفتار نیست

            دو صد گفته چون نیم کردار نیست

متأسفانه این اندرز ناصواب صدها سال دیگر دوام آورده و در قرن هفتم به سعدی نیز رسیده و همان مضمون را که شاید بهتر است امروزه « مضموم» بخوانیم در انتهای قصیده ­ی « موعظه و نصیحت» خود این گونه آورده است:

      سعدیا گر چه سخندان و مصالح­ گویی 

                                                    به عمل کار برآید به سخندانی نیست

غافل از این حقیقت که، فردوسی حماسه­ سرا بوده و شاید این ادعا را به عنوان یک حماسه، افسانه و یا داستان خیالی و رؤیا آورده است که مردمان عهد او و قرن ها بعد از او و شعرا، ادبا و اندیشمندان گذشته و معاصر با سوءبرداشت، آنها را سخنان نغز و موعظه و نصیحت پنداشته ­اند. که ما هم باید پند آنها را در گوش کنیم چون گوشوار و شما هم ممکن است از حقیر بپرسی که دلیل این همه بدبینی و اصرار بر برداشت صحیح خود و اشتباه ما چیست؟ و من  به سؤال زیرکانه و به جای شما چنین پاسخ دهم:

مگر نه اینست که ما باید آنچه را که از بزرگان و اسلاف ادیب، با اخلاق و دانشمند خودآموخته­ ایم و بلاشک حاصل قرنها مطالعه، سیر و سلوک، تحقیق و تفحص آن بزرگواران بوده است و اکنون جزو آئین اجتماعی و فرهنگ ما شده است، احترام نموده و به عنوان یک ارزش مسلم و معیار و محک رفتار انسانی بدانیم؟

آنچه را که بدون تردید بسیاری از آموخته­ های آن در مراکز معتبر علمی و دانشگاهی آسیا و اروپا و آمریکا و ... سال ها تدریس شده و می ­شود، چگونه است که خود اجرا نمی ­کنیم؟

هر گاه بخواهیم، موقعیتی برای خود کسب کنیم، به مقام و منصبی چشم دوخته ­ایم و یا از فرد و افرادی حمایت کنیم به این امید ـ طمع ـ که آنها نیز پس از گذشتن خرشان از پل مراد، نیم نگاهی هم به ما داشته باشند و ... ، ساعت ها و روزها در متون ارزشمند ادبی و اخلاقی غور نموده و سخنانی نغز، لطیف، ارزشمند و برانگیزاننده را انتخاب کرده و با بیانی غرا ایراد می ­کنیم، نظر مردم ساده و بی ­آلایش را به سوی خود یا فرد مورد نظر خویش جلب می­ کنیم. از توان فوق­العاده و اراده ­ی اثرگذار آنها استفاده ـ و به بیانی دیگر ، سوء استفاده ـ می ­کنیم، موقعیت خود یا فرد مورد حمایت مان را تضمین می­ کنیم و پس از اینکه بر مسند مورد نظر تکیه زدیم، آنچنان در ناز و نعمت غوطه می­ خوریم و حلاوت طعام شاهانه، برق خیره کننده­ ی زیورآلات، زیبایی چشم ­نواز ویلاها و پنت­هاوس ها و راحتی و خرامش اتومبیل های میلیاردی زیر پای خود و اعوان و انصارمان، چشم واقعیت­ بین مان را بسته، وعده­ هایی را که با بیانی زیبا و فریبنده به مردم داده ­ایم و در سایه­ ی همت و پشتیبانی آنان به این موقعیت نائل شده­ ایم؛ فراموش می­ کنیم و تقریباً هیچ کاری برایشان انجام نمی­ دهیم، تا وقتی که دوباره به یاری و پشتیبانی شان نیاز داشته باشیم، مجدداً بساط مداهنه را می­ گسترانیم و با بیانی زیبا و فریبنده عذر تقصیر می­ آوریم و دروغ و دونگ سر هم می­ کنیم و خلاصه؛ سرشان شیره می ­مالیم که این بار دیگر چنان نخواهد شد و برای تأیید گفتار و پذیرش عذرهایمان؛ گاهی بدون اجازه و اطلاع فرد یا افرادی شناخته شده؛ صاحب کمال و مورد وثوق عامه، از آبروی شان هزینه می­ کنیم تا نظر مردم را به خود جلب نماییم.

اگر روزشمارمان را ورقی بزنیم مناسبت های فراوانی را خواهیم یافت که در آن مناسبت ها جایگاه افرادی را مورد تکریم و بزرگداشت قرار می­ دهیم هزینه ­های هنگفتی را برای تمهید مقدمات و اجرای مراسم صرف می ­کنیم. آن را پوشش خبری کشوری و جهانی و وعده ­هایی برای ارتقاء منزلت دنیوی و معنوی آنان می ­دهیم، در مدح آنان چه سروده­ها و چه آهنگها که نواخته نمی­شود، همینکه آن روز یا هفته گذشت همه­ی وعده وعیدها به فراموشی سپرده می­شوند، گویا توصیه­ی ارزشمند « الکریم اذا وعد وفی» جای خود را به « الکریم اذا وعد تنسی» داده است!

بعضی ­ها می­ گویند: ساعت ها و روزها سخن گفتن و وعده­ های آرمانی دادن که هزینه ­ای ندارد، کنتور هم نمی­ اندازد، کسی هم بعدها پیگیر موضوع نمی­ شود که چرا چنین و چنان گفتی، وعده وعید دادی اما وفای به عهد نکردی؟...؛ نهایتش اینه که گلایه­ ای شفاهی بکنند، یا شکایتی مکتوب به ارگانی ارائه دهند و یا در نشریه ­ای به چاپ برسانند؛ تا به حال چه کسی برای عدم وفای به عهد محاکمه و مجازات شده است؟ اینه که واعظان غیر متعظ فراوانند و متأسفانه روزبه روز هم تعدادشان فزونی می ­یابد.

شاید این سخن را شنیده ­اید که: « گفت :عالم بی عمل را به چه ماند؟ گفت: به زنبور بی­ عسل» این سخن نغز و بسیار زیبا بیانگر این مطلب است که: زنبور عسل اگر چه نیش دارد، نوش هم دارد. حلاوت و شیرینی عسل اش، آلام حاصل از نیش اش را کاسته و یا از بین می ­برد؛ لیکن کسی که علم و آگاهی دارد، حسن و قبح چیزی را می ­داند، به دیگران هم توصیه­ ی اکید می­ کند، اما خود بدان حسن عمل نمی­ کند و یا آن قبیح و منکر را انجام می­ دهد و در جامعه آشوب به پا می­کند؛ مثال زنبوری است که فقط مردم باید خود را از نیشش بدور نگه دارند و گرنه انتظار نوشی از وی نمی­رود. لذا باید خطابش قرار دهند که: « ما را به خیر تو امیدی نیست ، شر مرسان.»

در جامعه­  ای که این شیوه­ ی رفتار رواج یافته و بسیاری از افراد، از پاکی طینت و اعتماد مردم سوءاستفاده کرده، در قبال استفاده از حمایت آنها برای تکیه بر اریکه­ ی منصب و قدرت، وعده ­هایی داده و زیر بار تعهداتی می ­روند که بعدها اجرایی نمودن شان پر زحمت است و یا بعضاً ممکن است مقام و منصب شان را دچار مخاطره نماید، بنابراین به قول معروف پشت گوش انداخته و در واقع حامیان خود را فراموش می ­کنند ؛ مردم آن جامعه چگونه رفتاری خواهند داشت؟ آیا جز این است که به اغلب صاحب منصبان بدبین می ­شوند؟ جز این است که حس اعتماد از بین می­ رود؟ احساس یاری، همکاری و معاضدت دچار خلل می­ شود؟ و صداقت، دوستی و ی یک رنگی رنگ می­ بازد؟

ما را چه می­ شود که این گونه بی­ ملاحظه، بی­ احساس، خویشتن­ خواه، تمامیت­ طلب، بی­ رحم و ...، شده­ ایم؟

مگر ما همان نیستیم که در کتاب فارسی دوره­ ی ابتدائی مان به آنچه از کوروش و اردشیر و دارا به ما به ارث رسیده است، افتخار می­ کردیم؟ مگر ما پیرو مکتب آسمانی و آئین گران­ سنگ محمدی(ص) نیستیم؟ آیا دستورات دینی ما این چنین توصیه می­ کند؟ و یا بزرگان دین ما نیز این گونه رفتار و عملکردی داشتند که ما داریم؟ آیا لحظه ­ای فکر نمی ­کنیم که مردم جامعه ممکن است عملکرد ما را به حساب دین و آئین مان بنویسند نه به پای ضعف و سستی ایمان مان؟ و بر این اساس موجبات دوری و دلزدگی آنان را از دین و آموزه­ های ارزش مند و رهایی ­بخش آن فراهم نمی ­سازیم؟ دست کم می ­توانیم در گفتارمان مصادیقی از بزرگان دین را نیاوریم و از آنها هزینه نکنیم و یا خود را منتسب به اشخاص موجه و مورد وثوق عامه­ ی مردم نکنیم که چنان چه آن گونه که وعده داده ­ایم عمل نکردیم، فقط آبروی خود را خدشه ­دار کنیم نه اینکه به وجهه و موقعیت دیگران هم آسیب وارد نمائیم.

امروزه بسیاری از ما که ادعای صداقت، راستی، عدالت و احقاق حقوق آحاد جامعه را داریم، کمترین زحمت را به خود نمی ­دهیم تا در خصوص مسئله و موضوع مهمی که بر سرنوشت افراد تأثیر چشم گیری دارد و رأی و نظر ما در این مورد خواسته شده است؛ اندکی تأمل و تفکر کنیم و بر اساس آنچه خود از آن مسئله برداشت داریم، مسئولانه و بر اساس رسالت انسانی و دینی خود اظهار نظر نمائیم.

در واقع ، ما از نعمت بسیار ارزشمند قوه ­ی تفکر و تعقل که خداوند به انسان ارزانی داشته و بر اساس آن، وی را اشرف مخلوقات و خلیفه­ ی خود بر روی زمین قرار داده است، هیچ گونه استفاده ­­ای نمی ­کنیم و دنباله ­رو نظر دیگران هستیم ؛ در حقیقت ما به جای آزاد اندیشیدن، اندیشه ­ی دیگران را اندیشه می­ کنیم و همان چیزی را که دیگران و یا اکثریت قابل توجهی به آن معتقدند و حتی گاهی اوقات آنچه را که عده ­ای معدود اما صاحب­ نفوذ در جامعه اظهار می­ دارند، بدون واکاوی و تدقیق به تکرار همان اظهارات می­ پردازیم و بسیاری اوقات برای دفاع از نظر خود ـ در واقع همان نظری را که دیگران داده­ اند و حقیقتاً در درستی آن تردید داریم، لیکن بنا به ملاحظاتی، جرأت نداریم خلاف آن را بگوییم ـ مصادیقی را قیاس می ­گیریم و به آنها استناد می­ کنیم که در واقع قیاس مع الفارق است و کوچک ترین ارزشی ندارند. آیا لحظه ­ای اندیشیده ­ایم که با رفتار خود جامعه را به سوی بی­ اعتمادی، رخوت و افسردگی، رکود اقتصادی، سیاسی و اجتماعی و ... و در نتیجه عقب­ ماندگی گسترده در تمامی عرصه­ ها سوق می ­دهیم؟ گفته ­اند:« کار زشت از هر که سر زند زشت است؛ اما از علما ناخوب تر.» پس چرا ما این بدیهیات را قبول نداریم؟ البته بعضی اوقات همین ­ها را به دیگران توصیه می­ کنیم و به عنوان فرازهایی از سخنان بزرگان در سخنرانی ها مطرح می­ کنیم لیکن خود بدان عمل نمی ­کنیم.

چنانچه بخواهیم در این ارتباط سخن گفته و قلم ­فرسایی کنیم، نیازمند ساعت ها و روزها صرف وقت است و خسته ­کننده و ملال­آور خواهد بود. پس از بیان این اندک شواهد از مصادیق بسیار، آیا باز هم در ادعایی که در ابتدای بحث کرده­ ام شک دارید؟

آیا نباید در صحت نصایح و پندهای پیشینیان شک کنیم؟ آن بزرگواران که اکنون دست شان از دنیا کوتاه است و امکان تجدیدنظر در توصیه­ های خود را ندارند، پس یا ما باید به عنوان فردی مسئول  و صاحب اندیشه و رأی، آزادانه و بر اساس موازین دینی، انسانی و اخلاقی ـ در هر جایگاه و موقعیتی که هستیم ـ اظهار نظر و عمل کنیم یا دست­ کم قلم برداشته، وصایا و اندرزهای فردوسی و مولانا و سعدی و حافظ و دیگر بزرگان علم و ادب و اخلاق را که قرن ها به اشتباه ثبت و ضبط شده است، آن گونه که خود می ­پسندیم اصلاح کنیم!

به نظر شما کدام راه بهتر است؟


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

 دو صد کرده چون نیم گفتار نیست

چهارشنبه, 06 اسفند 1393 15:25 خوانده شده: 189561 دفعه چاپ

نظرات بینندگان  

پاسخ + +48 -12 --
بی نام 1393/12/06 - 16:48
سلام

شما چرا یک مثال عینی نزدی و جان کلامت را نگفتی؟؟ این همه از شعرای بزرگ خرج کردی که یک مطلب را بگویی پس چرا نگفتی ؟
پاسخ + 0 0 --
سیاوش 1398/03/16 - 12:30
کلی حرافی کردی که سخن فردوسی را نقض کنی یا خودت را ضایع کنی
پاسخ + 0 0 --
Hossein rostami 1398/12/28 - 03:06
درمثل مفهوم این شعر درمورد اون خواننده هائی که با کلی کلاس و افتخار رپ میخونن، اونم تندتند
بدون خطا خیلیاشون با محتواست و بیشتر اشاره دارن به درد دلاشون ، مشکلات ، عشقهای امروزی و واقعیت جامعه و در واقع زندگی پیرامونشون
باهمه هنری که به خرج میدن تو بیان سروده هاشون جالبه به دل خیلی‌هام میشینه و دائم موقع گوش دادن به موسیقی با خواننده تکرار میکنند
از این منظر من هم میگم حیف و ای کاش
چون طبق گفته فردوسی :
بزرگی سراسر به گفتار نیست
        دو صد گفته چون نیم کردار نیست
پاسخ + 0 0 --
ناشناس 1399/04/24 - 10:24
این بابا خواسته خودشو مطرح کنه بدتر آبروی خودشو برده زیاد جدی نگیریدش
پاسخ + 0 0 --
ناشناس 1399/08/16 - 10:59
حسین رستمی! رپ با محتواست؟ :))))))
حال بهم زن ترین نوع موسیقی رپه. شعراشونم همه دوی وری و بی قافیه و بی وزن :)))
پاسخ + 0 0 --
هادی 1399/09/05 - 21:19
آهای نادان ها که از نویسنده این متن ایراد میگیرید ،این منظورش ایراد از شعرای ناب ایرانزمین نیست،منظورش دروغگویان مسئولین است که شعر میخوانند ووعده میدهند وعمل نمیکنند وبار خود رامیبندندند و کلام های نغز واشعار زیبا وعده میدهند واقعا شما مردم عادی مشتی نادان واحمقید
پاسخ + 0 0 --
بی نام 1399/09/20 - 14:04
ارزش هرقومی به گذشتها واستوره هاشه اینقد حرافی فرمودی خدای سرت میدونه ....
پاسخ + 0 0 --
ناشناس 1399/10/06 - 10:00
خودت رو هلاک کردی با این تفسیرهات.
پاسخ + 0 0 --
آدیش 1400/02/29 - 17:34
هر گفتار و کلامی در بعد مفهوم حد و حصر دارد اگر ما از گفتار و کلام انتظار بی حد و حصر داشته باشیم دیگری را چه گنه این اشکال از ماست .
پاسخ + 0 0 --
مجتبی 1400/05/08 - 10:59
خذعبلات محض، مهمل پشت مهمل، اراجیف پشت اراجیف، آسمان به ریسمان بافتن تا این حد واقعا دور از عقلانیت. دیگه نمی دونم به نگارنده مطلب چی باید گفت که آنچنان گودرز رو به شقایق ربط داده که نگو... خدا شفات بده با این عقل ناقصت.
هرکسی از ظن خود شد یار من از درون من نجست اسرار من
پاسخ + 0 0 --
وفا 1400/05/25 - 13:07
باید ابراز تاسف کرد برای فردی که بدون آگاهی عمقی و درک صحیح از مطالب و تنها با یک سری دانش سطحی و توهم دانایی شروع به نگارش میکنه و اینچنین بر طبل نادانی خودش میکوبه .....
دوستان رو یکبار دیگه دعوت میکنم که هر چند پر مشقت و دردآور باشه اما جملات نارسای دوستمان رو مطالعه بفرمایند تا بدانند آفتاب آمد دلیل آفتاب
.......نه محقق بود نه دانشمند چارپایی برو کتابی چند...
پاسخ + 0 0 --
Zibaomidi 1401/02/11 - 10:00
سلام وقت بخیر ممنون کاملا منطقی ادبی و سنجیده معنای شعر رو به عمل نکردن گفته ها و وعده های همه ی اقشار جامعه رسوندند ومصداق کامنت جناب هادی دقیقا ایشون کلام سخن بزرگان رو ارج نهادن وگفتن با متوصل شدن به گفته ها وسرودهای بزرگان کم کاری و دراصل ریاکاری نکنید
پاسخ + 0 0 --
randazadi 1401/09/13 - 13:41
بقول بزرگی؛یک نادان بادانش،خیلی نادانتراز یک ادم بی دانش است...
ایشان نیز میخواست ذهنیتِ بدوی خودش وبا ی رنگ لعاب خوشگلتری بپوشونه ولی ؛اون گودالِ فکری پراز نگبتش ازدور معلومه...
پاسخ + 0 0 --
ایرانی 1402/02/29 - 23:13
دوست عزیز شما اول کلامت کفتی تفکر و اندیشه پیشینیان اشتباه بوده ونباید چشم بسته آنها را پذیرفت و در ادامه خواستی با استدلالهایی ادعای خودتو اثبات کنی و چند بیت شعر هم از بزرگان و ادیبان بعنوان مثال ذکر کردی که انتظار می رفت با ذکر آتها به اثبات ادعایت بپردازی ولی اصلا اینطور نشد و به مسائل دیکری پرداختی و ضد ونقیض گویی کردی و در نهایت خودتن از اشعار گذشتگات بعنوان تایید استفاده کردی
لطفا صریح و مستدل بفرمایید اون ابیات که بیان کردی اشکالشون چی بود ؟
پاسخ + 0 0 --
یک نفر نمیتواند تا ا 1403/02/04 - 02:01
یک نفر نمیتواند تا این اندازه احمق باشد. به حتم پیرو مکتب و ایدئولوژی شناخته شده ای هستی. و هدفی را از این اراجیف دنبال میکنی
پاسخ + +39 -7 --
حيدر خورشيدوند 1393/12/06 - 21:41
....عرض خود مي بري و زحمت ما مي داري!
پاسخ + +20 -4 --
ناشناس 1394/01/25 - 10:47
آقای صاحب نور،به نظر می رسد بهت برخورده، به هرحال ... را اشارتی کافی است.
پاسخ + +33 -4 --
Architect 1395/05/24 - 22:14
باسلام
اين بيت فردوسي كاملاً صحيحه ! خب داره ميگه عمل كردن مهمه نه فقط فقط حرف زدن!!!! اين كجاش اشتباهه؟!!!
پاسخ + +22 -5 --
ناشناس 1395/09/15 - 22:33
من ميخواهم باقى اين شعر رابدانم دوصدگفته چون نيم كردار نيست. دو ده وصد نيم پندار نيست واز كيست
پاسخ + 0 0 --
علی 1396/07/27 - 17:53
بزرگی سراسر به گفتار نیست. دو صد گفته چون نیم کردار نیست

از فردوسی است
پاسخ + +13 -4 --
ناشناس 1395/09/15 - 22:33
من ميخواهم باقى اين شعر رابدانم دوصدگفته چون نيم كردار نيست. دو ده وصد نيم پندار نيست واز كيست
پاسخ + 0 0 --
هادی وفادار 1399/09/07 - 22:36
بزرگی سراسر به گفتار نیست
دوصد گفته چون نیم کردارنیست از سعدیه
پاسخ + +22 -2 --
مهدي 1395/09/29 - 13:44
به نظر من صد ها هزار گفتار چون نيم كردار نيست. احسنت به فردوسي اين شعر تو مملكت ما خيلي به درد ميخوره
پاسخ + +17 -3 --
میلاد 1395/11/18 - 21:49
خب بعدش ؟
پاسخ + +15 -8 --
مینا 1395/11/19 - 14:30
شما ....انقدر که به بزرگترین ادبای جهان خرده میگیری. شاهنامه تاریخ یک ملت است. رستم فرخزاد پهلوان نامی ایران زمین. حقیقت محض است..... شما نمیتوانی تاریخ یک ملت را افسانه بپنداری. شما نمونه ی بارز احمدی نژادی که هولوکاست را انکار کرد. تاریخ ملت ایران رانمیتوانی نادیده بگیری ....
پاسخ + 0 0 --
فرزاد 1396/02/11 - 15:04
خانم شما کلا از مرحله پرتی
پاسخ + 0 0 --
ببب 1401/01/11 - 09:53
هولوکاست کجاش راسته؟ ببین کلیپ های یهودی اسراییلی چه بلایی سر آلمان قبل از هیتلر داده و به کمک رسانه چطوری با هلوکاست مردم رو فریب دادند. در مورد هلوکاست فلسطین یمن و افغانستان و میانمار و بوسنی ها و کشتار داعشی ها لال شدین که همه این کشتعرها دقیقا و مانند روز روشن زیر سر یهود نژاد پرست اسراییلی ضد پیامبر هست و هر کاری میکنه اسم اسلام رو تخریب کنه و جمعیت دنیا رو با جنگ و ویروس ها کمتر کنه؟؟؟؟
پاسخ + +27 -10 --
مینا 1395/11/19 - 14:40
شما یک ادم بسیار بیسوادی هستی چرا که تاریخ مکتوب یک ملت رو زیر سوال میبری. شاهنامه افسانه نیست ابله، رستم فرخزاد پهلوان ملی ایرانیان است و سرگذشت شاهان بزرگ در شاهنامه نقل شده. ... شعرای ایران از بزرگترین ادبای جهان اند که توسط بزرگ ترین های ادبیات دنیا ستایش شده اند
پاسخ + 0 0 --
ناشناس 1399/02/29 - 12:39
افرین ای گفتی
پاسخ + 0 0 --
randazadi 1401/09/13 - 13:52
مینا درودبه تو
پاسخ + +18 -5 --
سیدهادی 1396/03/15 - 15:22
مندرجات مقاله چه ارتباطی با نصایح بزرگان دارد
پاسخ + 0 0 --
مژده 1399/01/31 - 08:32
چه ایرادی داره که در گفتارمان برای تفهیم بهتر عرض و مطلب از سخن بزرگان استفاده کنیم .
اگر کسانی قصد سو استفاده دارند ، به بزرگان چه ؟!!!
پاسخ + +17 -5 --
سمن 1396/04/30 - 09:59
واقعا جای بسی تاسف و نگرانی دارد که امثال شما در زیر بیرق این وطن زندگی میکنید وبه جای درک وفهم تاریخ کهن این سرزمین به خواندن تنها چند بیت از دفاتر کهن پارسی قناعت کرده اید که آنهم متاسفانه نتوانسته اید جان کلام گوینده را دریابید.. و بفهمید بله تنها حرف زدن و عربده کشی بی ارزش است و انکه عمل به فعل دارد قابل تقدیر است.
توکه مفاخر بزرگ سرزمینت را به باد سخره گرفته ای و به خود زحمت نداده ای که حدالقل از یک ادم با سواد معانی این اشعار را بپرسی و شروع به نوشتن خزعبلات و اراجیف کرده ای تنها میتوانم بگویم اگر به چنین راه ادامه دهی و مطاله و درک خود را بالا نبری برایت متاسفم .که جوان هرز رفته این سرزمینی
ترسم نرسی به کعبه ای اعرابی
راهی که تو می روی به ترکستان است

تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل
پاسخ + 0 0 --
شما همایونی ، اینقدر 1402/04/16 - 14:48
شما همایونی
بابا خسته شدیم
همون یکی یه حرف راست زد
بگم نخندی
نه تو دار و دسته تو تمام عالم امکان و یعنی زیر ردیفش اینستا و وات و شبکه های اجتماعی جفنگ اظهار نظر و نوعی خود ارضایی فکری که مبدل و سارس ( سرابت بافته )
پت

تو و ش... به ای بابا تقوایما و خودم رو به قول متدیوسان متحجر و متجد دان خود فروخته حتی ب۰۰۰۰. بله کلام انوری ها و دری وری ها
بابا به قول اصفهونیا وخی حداقل برو دستشوی
همه با هم در نذاعید برای چه
پاسخ + +22 -1 --
Simin 1396/04/30 - 10:06
واقعا جای بسی تاسف و نگرانی دارد که امثال شما در زیر بیرق این وطن زندگی میکنید وبه جای درک وفهم تاریخ کهن این سرزمین به خواندن تنها چند بیت از دفاتر کهن پارسی قناعت کرده اید که آنهم متاسفانه نتوانسته اید جان کلام گوینده را دریابید.. و بفهمید بله تنها حرف زدن و عربده کشی بی ارزش است و انکه عمل به فعل دارد قابل تقدیر است.
توکه مفاخر بزرگ سرزمینت را به باد سخره گرفته ای و به خود زحمت نداده ای که حدالقل از یک ادم با سواد معانی این اشعار را بپرسی و شروع به نوشتن خزعبلات و اراجیف کرده ای تنها میتوانم بگویم اگر به چنین راه ادامه دهی و مطاله و درک خود را بالا نبری برایت متاسفم .که جوان هرز رفته این سرزمینی
ترسم نرسی به کعبه ای اعرابی
راهی که تو می روی به ترکستان است

تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل
پاسخ + 0 0 --
محسن 1398/05/23 - 19:49
من این متن رو کامل نخوندم چون حوصلم نمی گرفت. فقط متوجه نشدم این شخصی که این مطلب به این بلندی رو نوشته فازش چی بوده ....
پاسخ + 0 0 --
سید 1400/02/24 - 15:59
خانم سیمین کاملا درست می فرمایند محسن جان شما اگر متوجه نشدی با عرض معذرت ...منظوری ندارم ...بهتره سواد ادبیاتیتون بالا ببرید و مطالعاتتون بیشتر کنید.
پاسخ + +16 -1 --
روزبه دريانورد 1396/07/10 - 14:31
چهار تا كتاب بخوني اينطور بلغور نميكردي شك ندارم
تو نه تنها از عهد اون چيزي كه هستي بر نمياي بلكه تو وچيزاي كه گفتي...
آخه من نفهميدم پيامت از اين همه .. چي بود همينطور فورس ماژور بي مقدم دست به تايپ شدي
.... حتما داشتي يكم مطالعه كن راه دور نميره
پاسخ + +21 -1 --
امید 1396/09/02 - 02:08
هر چقدر هم انسان بیشعور باشه باز میفهمه که این بیت شعر از فردوسی {بزرگی سراسر به گفتار نیست / دو صد گفته چون نیم کردار نیست} کاملا منطقی هست مخصوصا در عصر امروز که همه لبو دهنن... موقعی مثالی رو ما از گذشته به زبان میاریم که تجربه اون موضوع اون مثال رو به ما ثابت کرده باشه پس نیازی نیست ...بیاد به شعور جمعی درس اخلاق بده...
پاسخ + +11 -3 --
مهرداد کوچولو 1396/09/07 - 19:37
سلام این بیت شعر:
سعدیا گر چه سخن­دان و مصالح­ گویی

به عمل کار برآید به سخندانی نیست
از کدام شاعر است؟
پاسخ + 0 0 --
مسافر1175 1400/04/29 - 03:05
از عبوسعید جالینوس
پاسخ + +15 -1 --
ناشناس 1396/09/15 - 00:10
خیلی معذرت میخوام این ...س شعرا چیه که در مورد فردوسی امسال این بزرگان میگی،آیا فکر کردین این چرند هایی که میگین مردم باور میکنن
پاسخ + 0 0 --
محسن 1397/01/23 - 12:03
با سلام فکر کنم از مولانا جلال الدین نظامی گنجی بوده..چون میگه. سعدیا. یعنی (ای خاجه حافظ شیرازی)
پاسخ + 0 0 --
بهار افشار 1397/06/22 - 10:02
از استاد سخن سعدب
پاسخ + 0 0 --
سید 1400/02/24 - 16:02
داش محسن هم که فازه طنز برداشته همه رو به سخره گرفته.محسن شما عبید زاکانی بخون و اشعار طنز
پاسخ + 0 0 --
randazadi 1401/09/13 - 14:05
سیمین.احسنت
پاسخ + +13 -2 --
فرزاد 1396/12/15 - 10:08
ببینید کیا به بچه های ما درس میدن
برادر یه دوره ادبیات از اول راهنمایی تا دبیرستان رو دوباره بخون
واقعا سواد خوب چیزیه ...
پاسخ + 0 0 --
randazadi 1401/09/13 - 14:25
این شعر:ازحضرت رقیه است که درظهراشوراسروده است وایشانهم ازجدبزرگوارش مولاعلی شنیده بود...مصداق این شعر؛به کرار درایات کلام اله مجیدامده که یک نمونه اش همین شعرمبارکه است که :
قالَ یابنی آدم اعضای یکدیگرند
پاسخ + +15 -1 --
آرش 1396/12/29 - 15:51
خداییش چرت و پرت نوشتی و مثل این .... که میخوان خلاف جهت حرکت کنن تا به چشم بیان...
درود بر فردوسی دانا و سعدی استاد سخن
پاسخ + +11 -2 --
وحید 1397/01/08 - 01:44
خرد در تو نیکوترین رهبر است .خواستی ابروش رو درست کنی زدی چشمشم دراوردی که دلاور
پاسخ + +7 -2 --
وحید 1397/01/08 - 01:46
خرد در تو نیکوترین رهبر است. خواستی ابروش رو درست کنی زدی چشمشم دراوردی که دلاور
پاسخ + 0 0 --
randazadi 1401/09/13 - 14:28
احمق؛کتاب دیدو گمان کرد عالِم است...
خودبین؛به کَشتی امدو پنداشت ناخداست...
وحید درودبه تو
پاسخ + +7 -5 --
ensan 1397/01/23 - 10:57
سلام بر دوستان
هر کسی از ظن خود شد یار من
اول بایستی از نویسنده مطلب سپاسگزار باشم که ادراکاتش را روی صفحه اورده و زحمت نوشتن این مطالب رو کشیده.دوم اینکه ما که نظر میدیم و به انتقاد میپردازیم ایا هیچوقت جرات نوشتن دیدگاهمان را در مورد موضوعی بر خلاف عموم داشتیم. درست یا غلط بودن مطالب مذکور دیدگاه ماست با توجه به اگاهیمان به ریشه و منابع مربوطه پس میتوانیم با نوشتن دیدگاه علمی و تفسیر گونه خود نویسنده رو از نظر و اعتقادمون از زاویه دیگر مطلع کنیم که تا حدودی دوستان نیز اینکارو کردن.
با سپاس از نویسنده ،خوانندگان و نظر دهندگان عزیز
پاسخ + +11 -6 --
ناشناس 1397/03/13 - 00:08
بنده ابتدا فکر کردم نویسنده مطلب مهمی را در منظور دارد. پراکنده‌گویی و نبود انسجام در متن و نتیجه‌گیری غیر منطقی در همان اوایل متن هم دیده می‌شد تا اینکه رسیدم به بخش تعبیر «زنبور بی‌عسل». پس دانستم که نویسنده اصولا زبان مادری خود را هم نمی‌داند! شما حتی نمی‌دانی منظور از عالم بی‌عمل چیست.
پاسخ + 0 0 --
ا 1398/04/28 - 17:31
احسسنت به ادب
پاسخ + +10 -2 --
سید 1397/04/18 - 16:51
تو چی !! تو که خودت داری مخ میزنی ! لا مخ میزن لازم نیست بزرگان این مرزوبوم رو زیر سوال ببری
پاسخ + +7 -1 --
محسن 1397/04/27 - 08:11
قسمت اول؛شايد بتوان گفت تنها مورد چالش برانگيز در اين مقاله پاراگراف آخر ان باشد و با كمال احترام بايد عرض كنم كه حضرتعالى بجاى حل مسئله ميخواهيد صورت مسئله را عوض نماييد،
متأسفانه علتى كه شايد باعث شود به همچنين ذهنيتى در مورد سخن بزرگان ادب برسيد اين باشد كه بجاى مقابله با ناهنجاريهاى اخلاقى و نهادينه كردن فضايل اخلاقى در وجود و افكار و اعمالمان، مى بينيم با تفسير به رأى و جهت (مصالح و منافع) شخصى از اين اندرزها سوء استفاده ميشود
پاسخ + +3 -2 --
محسن 1397/04/27 - 08:12
قسمت دوم؛انگاه شايد تلاقى اين مسائل در ذهنمان ضرب المثل ( مرگ خوبست اما براى همسايه) را تداعى كند وقتى اين تناقض قول و عمل در گوينده مشاهده ميشود، بجاى نقدعمل نادرست فاعل ، به نقد قول ميپردازيم ؛ گاهى شايدفكر ميكنيم با عوض شدن شكل يك كلمه معنى ان نيز عوض شده و اين ذهنيت ها را باعث شود مثلا دزدى در هر فرهنگى مخصوصا نزد ما ايرانيان (فرقى ندارد چه قبل از اسلام و چه بعد ان )امرى نكوهيده و ناپسند بوده حال اگر با تغيير لغوى ان با نامهاى اختلاس و كلاهبردارى و شايد به تعبير بعضيها زرنگى و با توجيه ابزارى (همه همين كار را ميكنند) بخواهيم ان را موجه و عادى جلوه دهيم اين مشكل ما و درك و فهم و نگرش ماست ،،،
پاسخ + +2 -2 --
محسن 1397/04/27 - 08:13
قسمت سوم؛اداى حق مطلب در توضيح اين مسئله شايد مثنوى هفتاد من كاغذ را بطلبد اما تو خود حديث مفصل بخوان از اين مجمل ،،،
و مخلص كلام شايد اين مطلب كه ( ... هر عيب كه هست در مسلمانى ماست ) در اين موارد اخلاقى نيز صدق كند
پاسخ + +5 -3 --
بهار افشار 1397/06/22 - 10:04
متاسفم برای درک و شعور سافلتان...
عقده ی حقارت هم پست خصلتی دور انداختنی است...
واقعا شرم دارد
پاسخ + 0 0 --
randazadi 1401/09/13 - 14:45
اقا محسن عزیز:ممنونم از نقد منصفانه شما..انتقادمن هم به بخش سوم شما"عیب ازمسلمانی ماست! نه"عیب از ریشه ی این ائینِ خَشنِ بیابانی و ضدخلاقی وانسانیست...بهترمیبود تمثیل برحقی مکتوب مینمودید...درودبرشما
پاسخ + +10 -2 --
مسعود 1397/07/06 - 00:41
ای مگس عرصه سیمرغ نه جولنگه توست
عرض خود میبری و زحمت ما میبری
پاسخ + +11 -2 --
ستمگر 1397/07/21 - 20:55
بنده هم بسیار زیرکانه پاسخ چرندیاتتان را چنین میدهم:
خود که که پنداری خوب نیست و این حجم که که خوری برای سلامتی مضر میباشد
با تشکر
پاسخ + +7 -2 --
ناشناس 1397/08/21 - 03:45
اگر مولوی و یا فردوسی ویا حافظ و سعدی بما نصیحتی کردند. و ددروغ و دزدی و حرام خواری و مال یتیم را خوردن را بد دانستند. و ما و ملت به آن نصایح عمل نکردیم. دال ودلیل اشتباه بودن آن نصایح نیست. شما مثال را اشتباه بیان کردی. من بشما کمک میکنم تا منظورتان را بهتر بیان کنید. مثلن در فرهنگ ما صرب المثلی هست که استاد یک فن را به شاگردش نمیگوید تا مبادا شاگردش روزی اورا شکست دهد. و در فارسی به فوت کوزه گری معروف است. استاد وقتی میخواست کوزه ها را در کوره بگدارد به انها فوت میکرده تا گرد وغبار از روی انها برطرف شود و شاگردش متوجه نمی شده که این گردوغبار باعث کدرشدن و ترک خوردن کوزه ها میشود. و داستان طولانی و وقت ما کوتاه.... قصد این داستان این است که جلوجلو مواظب شاگردت باش تا روزی کارت را از دستت در نیآورد.‌یک نصیحت منفی و غیرانسانی و بدبینانه
پاسخ + +3 -12 --
ختاد 1397/09/20 - 15:49
خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خوب
پاسخ + 0 0 --
محدثه 1398/02/27 - 09:44
توهم خیلی بیشعوری اگه بزرگان عیبی داشتن که اینجوری مشهور نمیشدن
پاسخ + 0 0 --
ناشناس 1401/09/07 - 17:16
احتمالا معنی خوب و بد رو نمی‌دونی
پاسخ + +9 -3 --
ناشناس 1398/01/23 - 13:09
معلوم نشد منظور نویسنده این متن چیه!!!!
پاسخ + +7 -3 --
مهتاب 1398/02/07 - 10:25
با درود. من در جستجوی متن کامل شعر بودم که به متن شما برخوردم. اول اینکه شما موضوعی رو مطرح کردید، بعد با عرض پوزش، شروع کردید به بافتن پرت و پلاهایی که بی نتیجه هم بود. نه ربطی به مطلبی که در شروع ادعاهاتون گفتید داشت و نه مطلب معناداری بود که به نتیجه گیری درستی ختم شود. من با این حرف موافقم که هر حرفی را بی فکر و اندیشه نباید پذیرفت، حتی اگر از جانب بزرگی باشد. به ویژه در پذیرش ضرب المثل ها که اشکالات زیادی در آنها دیده می شود و باید بررسی شود. اما بیتی که شما به آن اشاره کردید، کاملا مفهوم درست و کاملی دارد و حتی مفهوم آن نیاز به ابیات قبل و بعد ندارد تا کامل شود. من نمی دانم قصد شما از نوشتن این مطالب درهم و برهم و بی معنا چه بوده ولی با اینگونه صحبت‌ها نمی توان ارزش آثار بزرگ ادبی و هنری را زیر سوال برد.
پاسخ + +8 -2 --
محدثه 1398/02/27 - 09:34
ما از شما یه چیز میخواییم بعد شما از بزرگان انتقاد میکنید در حالی که همه اشعار فردوسی افسانهٔ نیست بلکه واقعيت با مبالغه ترکیب شده
پاسخ + 0 0 --
randazadi 1401/09/13 - 14:49
مهتاب...
عالی نوشتی
پاسخ + +4 -1 --
محدثه 1398/02/27 - 09:34
ما از شما یه چیز میخواییم بعد شما از بزرگان انتقاد میکنید در حالی که همه اشعار فردوسی افسانهٔ نیست بلکه واقعيت با مبالغه ترکیب شده
پاسخ + 0 0 --
سید 1400/02/24 - 16:08
خب همش که واقعی نیست مثلا اژدها...البته عده ای عقیده دارند که چندین هزار سال پیش فرازمینی ها وارد زنین شدند و بسیاری از افسانه ها بر اساس حظور آن هاست.
پاسخ + +5 -2 --
ناشناس 1398/03/14 - 12:37
تو در جایگاهی نیستی که مقام بزرگان سرزمین اریایی رو زیر سوال ببری
شاید شبهات غیر حرفه ای تو ذهن یه بچه 15ساله رو برای مدتی کوتاه مسموم کنه
ولی بدون همون بچه روزی اگاه میشه
ننگ بر تو باد!
پاسخ + +7 -2 --
هلیل بختیاری 1398/05/22 - 06:30
شاهنامه علاوه بر تاریخ بودن شناسنامه و هویت یک‌ملت است فردوسی بزرگ‌ می فرماید بسی رنج کشیدم در این سال سی
پاسخ + +8 -2 --
بهرام 1398/06/22 - 08:42
چى ميگفت اين زبون بسته؟ اگر كسى فهميد، براى بقيه هم توضيح بده. اين يارو يعنى الان معلمه و به بچه هاى مردم درس ميده؟ حتما از اين اراجيفى كه نوشته، امتحان هم ميگيره! اون تيتر چى بود؟ دو صد كرده چون نيم گفتار نيست!!!؟ چى زده بودى كه اينا رو نوشتى؟ قشنگ معلومه فضا بودى
پاسخ + +5 -1 --
بابک 1398/06/22 - 16:21
به نظر من نویسندهاین مطلب خواسته طعنه بزنه به اونهایی که به وعده ووعید رای مردم را به خود جلب میکنندبعد که خرشان از پل گذشت زیر حرف خودشان میزنند خواسته به چنین افرادی بگه شما که قدرت دارین بیایید سخن بزرگان را تغییر دهید تا مردم این سخنان را علیه شما بکار نبرند تا به این طریق بیشتر ابروی خود را ببرند وگرنه خود نویسنده میداند که تک تک این سخنان مورد تایید قران است
پاسخ + 0 0 --
randazadi 1401/09/13 - 14:55
بهرام:نگارنده ی این مقاله:دقیقا"یک شریعتیِ بی هویت است که باید درسوریه؛هم خودش و هم افکارش"تاابد مدفون شود...تمام....
پاسخ + +4 -2 --
شیرین 1398/07/18 - 08:02
وقتی از درسها و کتابهای ما نام و آوازه ه بزرگان ایران زمین حذف میشه یا جز مختصر اثری از اونها وجود نداره و بجاش شخصیت و سرگذشت ابوذر غفاری و بلال حبشی و ووو جایگزین میشه انتظار بیشتری از افراد جامعه ک این مطالب را به اجبار اموزش میدهند نیستبه اجبار باید
پاسخ + +3 -2 --
علی 1398/08/12 - 18:40
سلام بنظر من اشعار این شعرای بزرگ تفسیر آیه های ۱و۲ سوره صف میباشد.
پاسخ + +2 -2 --
مهدی 1398/09/03 - 11:02
چرا حکیم فردوسی رو دوست ندارند کجای شاهنامه تو دهنشون میکوبه نمیدونم واقعا فقط میدونم شاهنامه برای حفظ زبان فارسی منتشر شد و انها از این موضوع ناراحت هستند و دوست داشتن زبان شام و عراق و مصر توایران می آمد دلیل دیگه ای هم داره با شاهنامه مخالفند؟
پاسخ + +1 -1 --
شهاب 1398/09/03 - 22:51
اینکه دیگران از بزرگان ما نقل قول می کنند تا سو استفاده کنند و به مقصد خودشان برسند از پستی ذات ان شخصه نه بزرگان ما. تعصب به شخص درست نیست بله سعدی حافظ مولانا و فرودسی بی عیب نبودند و اشتباه داشتند ولی حرف های منطقی که گفته اند هزارن برابر اشتباهاتشان هست امیدوارم تجدید نظر کنید
پاسخ + +1 -1 --
بی نشان 1398/12/28 - 14:41
درود من خودم کرد هستم
تمام متن از یک چیز سرچشمه میگیره
تعصب ایشون و ضدیت با ادبیات پارسی
ایشون احساس میکنه زبان کردی به خاطر فارسی در معرض خطر گرفته و از زبان فارسی دلخور شده و تصمیم به تاختن به زبان فارسی کرده اما باید بدونه که یک حمله انتحاری همیشه باطله چون اساسا فکری پشت اون نیست و اولین کسی که ضرر میکنه خود شخص عامل انتحاری هست
پاسخ + +3 -1 --
...... 1399/01/11 - 15:52
بی سواد
پاسخ + 0 -2 --
مهیار 1399/01/25 - 13:04
مطلب شما در خصوص مصرع معروف فردوسی را خواندم، مقاله منسجم و بسیار منطقی است اما بنده از آن هیچ ارتباطی با مدعای فردوسی حکیم نیافتم.
پاسخ + 0 -1 --
محمد سبزواری - رهجو 1399/01/25 - 17:03
ووووووو ..................... قصد من اینست که بدانم‌ جمعاً چند کاراکتر یا حرف میتوانم تایپ و ارسال کنم‌ ؟ لطفاً مشخص کنید . مشخص کنید . متشکرم . مشخص ........
پاسخ + 0 -1 --
محمد سبزواری - رهجو 1399/01/25 - 17:04
منتظر جوابم‌
پاسخ + +1 -2 --
حسن بهرامی 1399/02/07 - 23:13
سلام،
پسته بی مغز چون لب وا کند رسوا شود
پاسخ + 0 -5 --
علی 1399/02/22 - 01:33
سخن کزدل برآیدبردل نشیند.به تفکرتان حسودیم میشه....
پاسخ + 0 0 --
هادی 1399/04/11 - 00:07
از بس بی سوادی
پاسخ + +1 -1 --
امیر 1399/03/18 - 07:40
خودتو کشتی و آخر خلافش رو که ثابت نکردی هیچ تاییدش هم کردی! خودت داری میگی اینا همش حرف میزنن و هیچ کاری انجام نمیدن که میشه همون شعر فردوسی
پاسخ + +1 -1 --
arman 1399/08/02 - 10:15
از فردوسی و سعدی اربابان شعر و سخن ایراد میگیری چرت و پرت میگی
پاسخ + 0 0 --
جواد 1399/09/24 - 13:29
دوستان توجه نکردن. همه شما بدون هیچ اطلاعی فقط حرف زدین و قضاوت کردین. ایکاش ما ایرانیان با سابقه تاریخی طولانی و بسیار بی فرهنگ، مقداری خودسازی بکنیم. ما از اصل خود دور ماندیم.
پاسخ + +2 0 --
عبدالعلی 1399/09/27 - 07:04
این گفته فردوسی هیچ عیبی ذرش وجود ندارد
پاسخ + 0 0 --
دکترنیما 1399/10/15 - 11:07
وای خدا کمکتون کنه.
شماها دارین درباره اشعار فیلسوفف فردوسی حرف میزنین و تفسیرش میکنین.
بشر الان داره همواره براساس اشعار فردوسی زندگی میکنه.
پس خواهشای حرف مفت نزنین
پاسخ + +1 -1 --
حمید 1399/10/17 - 23:51
به نظرم ایشان به نو شدن اندیشه و توقف نداشتن در گذشته تاکید داشتند ،نیاز انسان به آگاهی در هر لحظه متولد میگردد و هر لحظه
اندیشه ای نو میطلبد.
آنچه در این جهان گمشده حقیقیست( احترام) است .
هر آموزه ای که به بی احترامی سوق دهد زمینه ساز مشکل است
پاسخ + +1 0 --
علی 1399/11/24 - 10:20
درود. گرچه این مقاله کمی قدیمی ست، اما نه خواندن ان بلکه نظر خوانندگان ان مرا در خود فرو برد!. با خود می اندیشم که ما واقعا چنین بودیم یا چنین شدیم؟ حتم دارم بسیاری از کسانی که نظر خود را در زیر این مطلب گذاشته اند، یا کامل متن را نخوانده اند یا درک درستی از گفته ایشان نداشته اند. از نظر بنده نام بردن از بزرگان و پندهایشان فقط تلنگری برای رساندن اصل مطلب بود، که در پایان بدان اشاره شده، نه نفی گفته های آنان. ایشان به زبان ساده گفته اگر این گفته ها و پندها درست هستند و قبول داریم پس چرا بدان عمل نمی کنیم؟ اگر با معنی طنز تلخ آشنا باشیم درک این موضوع کمی ساده تر خواهد بود. گرچه بنده هم با نوع نوشته سرمقاله مشکل دارم که نویسنده در شروع هیچ جای طنزی در ذهن خواننده باز نمی کند و مقاله را با جدیت پیش می برد که این خود خواننده (بخصوص متعصبین) را به بیراهه می برد.
پاسخ + +3 0 --
س 1399/12/21 - 18:32
ای کاش به شما نگارنده های حراف یکم رک گویی و کوتاه گویی و از همه مهمتر استدلال و منطق آموزش میدادن!!!!!!!
پاسخ + 0 0 --
ناشناس 1400/01/09 - 08:54
هر دو مهم است عمل و سخن هردو زیبا و با ارزش است. گاهی یک مهتر و گاهی دیگری.... آرنولد امریکایی میگه مثل خر کار کن و تبلیغات هم بکن... سخن جامع انست که هردو مدنظر باشد... حرف مطابق به عمل و عمل مطابق به سخن..
پاسخ + 0 -1 --
ت 1400/01/25 - 13:54
ببین اگه میخای با این بزرگان مخالفت کنی حقش اینه که تو هم ی بیت در حد شعر سعدی بگی که قانع کننده باشه اگه نباشه خودت دو دستی داری به سعدی کمک میکنی که شعرش بهتر دیده شه پس اگه نمیتونی درشو بزار
پاسخ + 0 0 --
Sara 1400/03/23 - 19:27
بله دوست عزیز،
در ژاپن، اروپا و بقیه نقاط دنیا نیز از شعر و سخنوری به اینجا رسیده اند.
پاسخ + 0 0 --
محمد مقتدر 1400/03/15 - 19:09
برای وفای به عهد شاید نشده باشه ولی برای دزدی و قتل چرا
پاسخ + 0 0 --
Sara 1400/03/23 - 19:24
همونطور که دکتر هلاکویی میفرمایند،
ما در تاریخمون به علت تمام محدودیت ها به این کلام و شعر پناه آوردیم و بیشتر از آن هیچ کردیم، بنابراین در قدم اول ساختن یک فرهنگ درست (هماند آنچه در بقیه نقاط عادی دنیا ملاحظه می کنیم) این است که این کتی ارجمند را بودسیده، در قفسه کتابخانه گذاشته، و در کتابخانه را حداقل پشت سر خود خودمان قفل نماییم؛ سپس برویم بیلی بزنیم یا اندکی سواد کاربردی بیاموزیم. حداقل طوری شویم که حسرت گذشته را نخوریم...
پاسخ + 0 0 --
امین 1400/04/03 - 10:23
فک کنم بزرگواران بد برداشت کردین و متوجه مطلب شدین (به دلیل تعصب و سوگیری کور). ایشان در واقع به نحوی معکوس مطالب رو نگاشتن با این هدف که قدرتمندان با سواستفاده از شاعران و بزرگان در گفتارشان، و عمل برخلاف آن، به تخریب و نقض گفتار بزرگان تلاش می کنند. در واقع این افراد دارای نفوذ هستند که به بزرگان ادبیات لطمه وارد می کنند....
پاسخ + +1 0 --
چواد 1400/04/05 - 00:13
دوست ظاهرا دانا
من شک کردم اما نه به سخنان این بزرگواران
اگر این شکل است ما حرف های زیادی در خیلی پیشتر داریم که قبول داریم با اینکه با مغز فندقمان نمی گنجد ایا باید انان را اینگونه تفسیر کنیم.
پاسخ + +1 0 --
رامین 1400/04/17 - 02:48
پس از خوندن کامل مطلبت با عرض پوزش باید بگم تو عمرم مطلب از این چرت تر و بی محتواتر ندیدم.مرد حسابی حداقل یک جمله مفید که ارتباطی با نقدت داشته باشه میگفتی که حداقل دلمون رو به این جمله ات خوش میکردیم.یا نهایت از کسی کمک میگرفتی برا حرف زدنت.آخه مجبور که نبودی سراغ شعرای گردن کلفت این مملکت بری.حداقل از نیما یا سهراب یا بقیه ایراد میگرفتی.دقیقا رفتی یه لقمه بزرگی که به سایز دهنت نمیخوره انتخاب کردی.والا نمیخواستم وقت بذارم و برات پیام بذارم چون ارزش جواب دادن خداوکیلی نداری.فقط چون حرصم گرفت که اینهمه وقت گذاشتم که اراجیفت رو بخونم برا همین گفتم پیام بذارم و بگم ....که حداقل داغ دلم کمتر بشه.تو اصلا حق نداری از این بزرگا ایراد بگیری.تو در حد یک بیت مولوی یا فردوسی یا سعدی و بقیه نیستی.....
پاسخ + +1 0 --
ناشناس 1400/04/17 - 08:50
اشعار این بزرگان چون صحیح بوده سالها باقی مانده وحقیقتا هم در همه قرون جاری بوده، معنی آن هم اینست که شعار ندهید عمل کنید
پاسخ + +1 0 --
مسعود 1400/05/30 - 12:52
این همه صغری کبری چیدی آخرش هم معلوم نشد چی گفتی ،کمی مطالعه کن و بیشتر در سخنان بزرگان تامل.
پاسخ + +1 0 --
ناشناس 1400/06/21 - 15:44
سلام
روح حضرت فردوسی شاد و جادوانه تاریخ باد
شما که اعتقادی به پندها و نصایح و اندرزهای بزرگان و پیشینیان نداری چرا در مطلب خود این همه مصداق از گفته های آن بزرگواران آورده ای؟؟؟
لطفا ژاژ خوایی نکن و بی مغزی خودتو به رخ همه نکش.
پاسخ + 0 -1 --
آریا 1400/07/08 - 15:12
شما از اون قماش آدمایی هستی که با نقد و اهانت به بزرگان ، میخوای خودتو مطرح کنی..
هرچی سعی کردم که مطلبتو تا آخر بخونم ، نتونستم ، ازبس چرندبافته بودی
پاسخ + 0 0 --
کاریزی 1400/07/08 - 23:10
گمونم هرپدیده اجتماعی ازجمله ادبیات همین شعر دوصد گفته چون نیم کردارنیست دربستر تاریخی خاصی بوجود آمده گمانم اندکی شناخت از سعدی آشکارا این مطلب رو تایید میکنه که ایشون فقط بیانگر آرای گاها حتی متضاد زمان خودش هست واین تمثیل هم درحقیقت به یک بستری تعلق داره وداستانی داره..وودرضمن جناب فردوسی هم گفته هاشون رو اگر فقط میگفتند ورنج 30ساله کردارشون نبود الانثبت تاریخ نبود
پاسخ + 0 0 --
ناشناس 1400/08/26 - 06:24
کِی نسل امثال شما که ادعای سواد و فهم دارن تموم میشه واقعا؟؟؟ ببین کی از کی اومده خورده بگیره !!!!! قبح هم حدی داره
پاسخ + 0 0 --
امین 1400/09/06 - 21:16
واسه طرز تفکر نویسنده متاسفم.
پاسخ + 0 0 --
محمد حسینی 1400/09/13 - 03:21
با سلام خدمت دوستان متعصب و روشن فکر
دوستان درسته که متن طولانی ولی اگه با یک بار خواندن این مطلب مفهوم و معنای اون رو متوجه نشدید نشون میده ادبیاتمون خیلی ضعیفه، نگارنده بهتر از ما می‌دونه که سخنان فردوسی و سعدی و... بخصوص همین چند بیت و مثل که در متن بکار برده هیچ گونه ایرادی ندارن و بسیار پرمفهوم و کاربردی هستند، فقط می‌خواسته بگه اگه این مسئولین از سخنان این بزرگان و مشاهیر و ائمه در سخنرانی هاشون استفاده میکنند ولی بهش عمل نمی‌کنند باعث نشه که به اون بزرگان خرده بگیریم، مفهوم کلی این متن ب نظرم توو این بیت عنوان شده «اسلام به ذات خود ندارد عیبی، هر عیب که هست ز مسلمانی ماست»
پاسخ + +2 -1 --
حسن 1400/09/16 - 12:03
انتقاد از بزرگان و نگاه شک‌آلود به برخی داشته‌های گذشته بد نیست، اما بیشتر از نویسنده‌ی مطلب، باید برای این پایگاه خبری-تحلیلی متأسف بود که چنین مطلب بی‌پایه و غیرعلمی را با نام «صدای معلم» منتشر کرده است.
پاسخ + +2 0 --
مصطفی 1400/11/11 - 10:43
واقعا چرت ترین مطلبب که خوانده بودم سراسر نقض و یاوه بود
پاسخ + 0 0 --
Rezo 1401/01/04 - 00:03
......زنده باد مفاخر پارسی ایرانی که بعله اونهام ممکنه بعضی سخن هاشون کاملا در تمامی جوانب درست نباشه اما کلیت حرف درسته
پاسخ + 0 0 --
مصطفی 1401/03/10 - 03:04
نظری ندارم
پاسخ + +1 0 --
ناشناس 1401/05/30 - 03:45
این نمیدونم چی زده
یا احتمالا یکی از سیمهای .... قطع است
پاسخ + 0 0 --
احمد 1401/06/05 - 12:56
)

از گفته‌ی ناکرده و بیهوده چه حاصل *** کردار نکو کن، که نه سودی ست ز گفتار
پاسخ + +2 0 --
سامان 1401/08/08 - 23:15
مذموم است برادر نه مضموم شما در املا مانده ای ایراد از فردوسی بزرگ می گیری؟
پاسخ + +2 0 --
ناشناس 1401/09/06 - 21:00
نویسنده‌ی محترم! ایراد شما به هیچ روی پذیرفته نیست. مضمون این ابیات که برای مثال آوردید کاملا دریت و بجا است. مجبور نیستی مطلب بنویسی
پاسخ + +2 0 --
ناشناس 1401/09/06 - 21:03
جناب منتقد محترم! نوشتید "مضموم" که نادرست است و صورت درست آن "مذموم" است.
پاسخ + +2 0 --
ایمان 1401/09/11 - 12:24
اینکه فردوسی،سعدی و... شعر میگفتند و الان مردم این دوره زمونه عمل نمیکنند مقصر شاعرامون هستند خود شما هم‌ توی نوشته ات به این نتیجه رسیدی که مشکل از خودمونه نه از شعر و نوشته......از طرف شما حتما حتما به فردوسی تذکر داده میشه.
دوتا کتاب خوندی چی فکر کردی پیش خودت
بزرگترین دشمن انسان ناآگاهی و جهل نیست، بلکه توهم دانستن است.
پاسخ + +4 0 --
محسن 1401/10/03 - 13:46
عجبا
ظاهرا که نویسنده این مقاله مفهوم اشعار رو به درستی متوجه نشده که این متن نامربوط رو تحریر فرمودن
چرا که این اشعار و امثال مصداق دقیق همون رفتاری هست که این نویسنده نسبتا محترم ازش گله مند هست
پاسخ + +1 0 --
ناشناس 1402/02/26 - 05:07
جای بسی تاسف است که در جستجو به دنبال قبل و بعد این مصرع تاریخی (دو صد گفته چون نیم کردار نیست) به چنین مقاله بی سر و تهی که متأسفانه غلط های املائی هم دارد (از جمله مذموم که به غلط مضموم نوشته شده) برخوردم ...
جالب است که این همه نظرات هم پی نوشت آن آمده است!!
پاسخ + +2 0 --
ناشناس 1402/04/28 - 23:33
بزرگوار معنای شعر را درک نکردی و قلمفرسایی مطّولی نمودی،
دوصد گفته چون نیم کردار نیست. یعنی دو صد سخن بدون عمل ارزش بسیار کمتری از نیم همان عمل دارد.
با زیر سوال بردن فردوسی کسی بزرگ نمیشود
پاسخ + +1 0 --
ناشناس 1402/09/13 - 23:43
برای نویسنده متاسفم. مطلب پیدا نکردید رفتید سراغ بزرگان علم وادب کشورمون.
خجالت بکشید،به اندازه کافی بزرگان عزیز کشورمان نادیده گرفته شده اند.
پاسخ + 0 0 --
ناشناس 1403/01/21 - 05:07
مقاله خوبی بود علی رغم اینکه، متاسفانه اظهار نظر کنندگان آنرا خوب مطالعه نکرده و به آخرین جمله آن بی توجهی کردند، نویسنده نتیجه گرفته که ادبا و شاعران درست گفته اند، اما ماها عمل نمی کنیم،
پاسخ + 0 0 --
رئیسعلی 1403/03/16 - 23:29
چرا برای اینکه جلب توجه کنیم سریع بزرگان و شعرایی چون فردوسی،سعدی و... رو زیر سوال می‌بریم خوب اگه دوست نداری نخون کسی مجبورت نکرده سال‌های سال دنبال شعرای بزرگمون نمیریم تا کشورای خارجی اونارو تصاحب میکنن و میگند فال شاعر متعلق به ایران نبوده و....
پاسخ + 0 0 --
پیروز پارسا 1403/04/01 - 15:43
شما حتی نامتان هم در ادیبان این مرز پرگهر آشنا نیست، منظور محافل کوچک ادبی‌ست. چگونه است با این سواد کم دست به قلم شده‌اید و این اراجیف را در وصف بزرگان ادب پارسی می‌نویسید؟
نکند نون قلمتان را می‌خورید؟
خدایتان پناه

نظر شما

صدای معلم، صدای شما

با ارائه نظرات، فرهنگ گفت‌وگو و تفکر نقادی را نهادینه کنیم.

نظرسنجی

آیا کنکور معیار مناسب و قابل اتکایی برای ارزیایی در مورد اثربخشی و کارایی نظام آموزشی ایران می باشد ؟

دیدگــاه

تبلیغات در صدای معلم

درخواست همیاری صدای معلم

راهنمای ارسال مطلب برای صدای معلم

کالای ورزشی معلم

تلگرام صدای معلم

صدای معلم پایگاه خبری تحلیلی معلمان ایران

تلگرام صدای معلم

Sport

تبلیغات در صدای معلم

تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش بوده و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلا مانع است.
طراحی و تولید: رامندسرور