رويكرد سنتي بر محوريت «معلم» و با تمركز بر «محتوا» براي معلم كاركردي انتقالي قايل بوده، به اين معنا كه معلم وظيفه دارد محتواي آموزشي را به دانشآموز منتقل كند در اين رويكرد ذهن دانشآموز ظرفي تصور ميشود كه معلم بايد آن را از محتواي مورد نظر پر كند.
در اين رويكرد والدين بايد به فرزندان تاكيد كنند كه تسليم محض معلم شوند و به هر قيمتي شده تكاليف مورد نظر وي را انجام دهند؛ كسب نمره قبولي و جلب رضايت معلم تنها شرط رضايت اوليا از دانشآموزان است.
رويكرد سنتي، حافظه محور است و معلم و پدران و مادران از دانشآموزان ميخواهند آنچه به آنها آموزش داده ميشود را به ذهن بسپارند و هنگام درخواست بدون كم و كاستي تحويل دهند.
در اين رويكرد معلم محور و متمركز بر محتوا و تاكيد بر حفظ مطالب مشاركت اوليا نيز سختافزاري و در واقع به عنوان عامل محدود و كنترلكننده دانشآموز است، عاملي كه نهتنها نقشي مفيد و تعاليبخش براي آموزش قايل نيست بلكه ضدانگيزه و مخرب رابطه والدين و فرزندان است.
آموزش و پرورش مدرن و حرفهاي تكعاملي نبوده و هيچ عنصري را در محور قرار نميدهد يا به عبارت دقيقتر اين رويكرد «فرآيند محور» است، در اين فرآيند مشاركت اوليا و مربيان جايگاه ويژهاي دارد.
اين مشاركت نيز تكبعدي نيست و برخلاف تصور عدهاي كه فقط نقش اقتصادي براي اوليا و نقش آموزشي براي مربيان قايلند، بايد در تمام فرآيند و در همه ابعاد براي اوليا نقش قايل بوده، چراكه وقتي دانشآموزي در هفت سالگي وارد پروسه آموزش و پرورش رسمي ميشود در واقع هفت سال تحت آموزش و تربيت والدين بوده است.
و از طرفي بيش از ٧٥ درصد اوقات خود را هم پس از آغاز مدرسه در خارج از محيطهاي آموزشي سپري ميكند لذا «مديريت آموزشي والدين» در رويكرد مشاركتمحور بايد مورد توجه جدي قرار گيرد.
البته در ساختار آموزش و پرورش كشور سازماني به نام انجمن اوليا و مربيان وجود دارد و رسالت جلب مشاركت اوليا و برقراري پيوند با مربيان را بر عهده دارد و از طرفي در مدارس نيز انجمن اوليا و مربيان با تصور اينكه بازوي مديريتي مدرسه باشند تشكيل ميشود اما آنچه تاسفبرانگيز است خروجي اين ساختار به اصطلاح مشاركتمحور است؛ خروجي كه كمتر رضايت از اين ساختار به چشم ميخورد.
جلب اعتماد اوليا و قايل شدن نقش واقعي و سهيم كردن آنها در تمام مراحل تصميمسازي، تصميمگيري و اجرا ميتواند نويدبخش آموزش و پرورش مورد اعتماد و پويا و همهجانبه باشد تا تعامل اميدبخش ميان عناصر مختلف به ويژه مثلث معلم- ولي- دانشآموز ايجاد شود.
واقعيتهاي ميداني در مدارس حكايت از اين دارد كه متاسفانه مديران مدارس چندان باور درستي نسبت به جايگاه مشاركت اوليا نداشته و با نگرش تكبعدي و دستورالعملمحور صرفا به رعايت چارچوبهاي صوري توجه دارند و اوليا را چندان به بازي نميگيرند، از طرفي خود اوليا حتي كساني كه به عنوان اعضاي انجمن برگزيده ميشوند نيز مقصرند و خواستار ايفاي نقش همهجانبه نيستند درحالي كه تعداد اندكي از اولياي فعال در برخي مدارس كه چنين نقشي را خواستار بوده به اثبات رساندهاند كه چقدر ميتوانند در ابعاد مختلف در فرآيند مديريت مدارس موثر و مفيد واقع شوند.
٭مسوول گروه مدرسه« اعتماد»
نظرات بینندگان
سرکار خانم مياندشتي استاد بزرگوار، يکي از مو ثرترين نهاد هاي مدني که بتدريج به يک نهاد دولتي نزديک مي شود را به درستي نقد نموده اند . تجربيات اندک بنده که به عنوان نماينده معلمان که در انجمن اوليا و مربيان حضور داشته ام و يا بعنوان عضو و يا رئيس دراين نهاد مدني حضور داشته ام مويد اين نکته ظريف است که ايشان بصراحت بيان مي نمايند : " از طرفي خود اوليا حتي كساني كه به عنوان اعضاي انجمن برگزيده ميشوند نيز مقصرند و خواستار ايفاي نقش همهجانبه نيستند درحالي كه تعداد اندكي از اولياي فعال در برخي مدارس كه چنين نقشي را خواستار بوده به اثبات رساندهاند كه چقدر ميتوانند در ابعاد مختلف در فرآيند مديريت مدارس موثر و مفيد واقع شوند. "
لطفأ ادامه نظر را مطالعه فرماييد .
اميد است ، حداقل اوليا محترم دانش آموزان به حقوق خود آگاه باشند و خردمندانه در اين نهاد مدني نقش آفريني کنند . زيرا عملکرد صحيح اين نهاد به نفع همه است . معلم ، دانش آموز ، اوليا ، سيستم آموزش و پرورش و در يک کلام براي جامعه مفيد است .
اميد است ، مسئولان با اصلاح اساسنامه انجمن اوليا و مربيان راه را هموار تر نمايند .
با تقديم شايسته ترين احترامات ارادتمند شما شهسوارزاده