پایان شهریور 93 است و مهلت مسکن اجاره ای تمام شده است و دو ماه صبح تا شب به دنبال خانه ی اجاره ای 40 متری هستم .اجاره ها با حقوق من معلم همخوانی ندارد. برای گرفتن وام به اداره مراجعه کردم پاسخ این است :
« باید مبلغی را سپرده گذاری کنید بعد از چند ماه به شما وام داده می شود ! »
" آقا من موقعیت مناسبی ندارم؟ "
در پاسخ ، حتی بدون آن که به من نگاهی کند شانه هایش را بالا می اندازد و با بی تفاوتی می گوید : " افراد بسیاری وضعیتی مشابه شما دارند ! "
در نهایت تصمیم می گیرم اسباب و اثاثیه مختصری که دارم را جمع و جور کرده تا جایی پیدا می کنم، « خانه معلم »بمانم .جواب آنها هم منفی است . چرا که بومی تهران هستم !
روز اول مهر را با چشمانی پر از اشک و استرس و اضطراب تمام شروع می کنم .
در این شرایط با آن همه بغض فرو خورده من اگر دانش آموزی خطایی می کرد من چطور باید رفتار می کردم ؟!
من نیاز به غربالگری دارم ؟!
اعتماد به نفس من و عزت نفس من در جامعه ، نزد اولیا ،پیش املاکی، و...چه می شود ؟!
در این شرایط می توانم 33 پسر بچه پر جنب و جوش پایه ششم را مدیریت کنم ؟!
آیا من باید غربالگری شوم؟!
منی که با مدرک فوق لیسانس با 25 سال سابقه کار حقوق یک میلیون تومان خود را باید برای خانه ای 40 متری تقدیم صاحب خانه کنم ! مخارج دیگر زندگی را چگونه باید تامین کرد ؟!
من باید غربالگری شوم؟!
تا محل کار روزانه 10 هزار تومان باید پول تاکسی داد. منی که درآمد روزانه ام 35 هزار تومان است ، چطور باید این این مبلغ را پرداخت کنم؟! مجبورم هر روز سوار اتوبوس های شلوغ صبح شوم و سه بار خط عوض کنم و وقتی به کلاس درس می رسم ،انرژی برایم نمانده است.
آیا من باید غربالگری شوم؟!
هر بار با خود کلنجار می روم اینها بچه ابتدایی هستند ، نیاز به تنوع در پوشش معلم دارند ؛ لااقل هر سه ماه پوشش دیگری باید داشت . اما آیا توان خرید دارم؟!
خانم ! کلاس خصوصی درس می دهید ؟بله . چاره ای ندارم و وقتی شب به خانه بر می گردی جنازه ای بیش نیستی .تازه یادت می افتد که برنامه فردای بچه ها را آماده نکرده ام اما دیگر توانی هست ؟!
و...
من باید غربالگری شوم ؛ چون دیگر نه عزت نفسی ،نه اعتماد به نفسی ،نه روح و روانی و نه جسمی سالم برایم باقی مانده است !
اما نه به دلیلی که شما به دنبال آن هستید !
به دلیل مشکلات ناشی از بی عدالتی که با تمام تلاش خود حتی از حداقل های زندگی هم برخوردار نیستی !
من باید غربالگری شوم ...
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
همدان
تابستان كه فرا ميرسد پس از پايان يك سال تحصيلي با كليد خوردن فرآيند ثبت نام دانشآموزان در مدارس در واقع سال تحصيلي جديد به نوعي آغاز ميشود، مدارس موظف هستند تا پايان تيرماه ثبت نامها را انجام دهند و آمار خود را به مناطق ارسال كنند.
با آغاز ثبتنام، خانوادههايي كه دانشآموز كلاس اولي دارند، يا كساني كه فرزندانشان يك دوره تحصيلي را به پايان رسانده يا اوليايي كه محل سكونتشان تغيير كرده، در پي ثبت نام فرزندانشان هستند، چرا كه بقيه دانشآموزان يعني كساني كه از يك پايه به پايه ديگر ارتقا پيدا كردند و قصد تغيير مدرسه خود را هم ندارند به طور خودكار در همان مدرسه انتقال و يا ارتقاي آنها به پايه بالاتر صورت ميگيرد.
اين گروه از والدين كه بايد براي ثبت نام فرزندان خود اقدام كنند، آمار بزرگي را تشكيل ميدهند، به عبارتي بيش از يك سوم دانشآموزان را شامل ميشوند و به طور تقريبي با احتساب ١٢ ميليون دانشآموز ميتوان گفت نزديك به ٥ ميليون بايد نسبت به ثبت نام اقدام كنند.
اين عدد كه حجم وسيعي از كار ثبت نام را دربر خواهد گرفت همه ساله با مسايل و مشكلاتي مواجه است. آمار مراجعان و معترضان به ثبت نام نشاندهنده گستردگي اين مشكلات و تكرار همه ساله آن است. هر چند موضوع ثبت نام داراي ابعاد مختلف است كه بيشتر بر تخلفات مدارس متمركز ميشود اما در اين نوشته بنده بر آنم تا از يك منظر تربيتي و در ذيل نگرش مبتني بر مديريت آموزشي به اين مقوله بنگرم؛ زاويهاي كه به نظر ميرسد كمتر به آن پرداخته شده است.
ترديدي وجود ندارد كه در نظام رسمي آموزش و پرورش موفقيت آموزشي منوط به ارتباط مستمر و تعامل مفيد و موثر خانه و مدرسه است و در پيوند پويا و سازنده اين دو نهاد ارتقاي كمي و كيفي محيط آموزشي ميسر خواهد شد، امكاني كه پيشرفت تحصيلي دانشآموزان و ارتقاي كيفي آموزشي و تربيتي را تضمين خواهد كرد.
اين فرض بديهي ما را به اين نتيجه ميرساند كه هر پديدهاي در فرآيند آموزشي بايد تقويتكننده اين رابطه باشد؛ به مقوله ثبت نام نيز بايد از اين زاويه نگريسته شود. اگر انجام ثبت نام كه گام نخست ارتباط خانه و مدرسه و اوليا و مربيان است، غيرقانوني،تلخ و نامطلوب صورت گيرد، همان خشت اولي است كه كج گذاشته ميشود. اين يك وظيفه دوجانبه اوليا و مربيان است كه بايد تلاش كنند تا در شرايط مناسب و در شفافيت قوانين و مقررات و انتظارات و توقعات ثبت نام صورت گيرد. تصور نشود كه صرف وارد كردن نام فرزند در ليست مدرسه دلخواه آغاز يك موفقيت است بلكه آغاز موفقيتآميز برقراري ارتباطي است كه پيوندي معنادار ميان خانه و مدرسه ايجاد ميكند، پيوندي كه شوق تعامل و انگيزه همكاري را تضمين خواهد كرد، چرا كه در غير اين صورت فرزند در محيطي قرار ميگيرد كه فقط كاركرد مكانيكي دارد و اين با روح كار آموزشي و تربيتي ناسازگار است.
اين مساله در ثبتنام دانشآموزان پايه اول ابتدايي ازاهميت بيشتري برخوردار است؛ نخست اينكه والدين لازم است به همراه فرزند خود براي ثبتنام مراجعه كنند شكلگيري ذهنيت مثبت براي كودكي كه از خانه براي نخستين بار ميخواهد ساعاتي جدا شود و به نهاد ديگري به نام مدرسه بپيوندد از اهميت ويژهاي برخوردار است؛ بنابراين كمك به اينكه در مواجهه نخست تصويري مثبت و انگيزه بخشي در ذهن كودك از فضاي مدارس و مدير و مسوولان و مربيان مدرسه شكل گيرد، نخستين وظيفه تربيتي و آموزشي والدين است.
در ساير موارد ازجمله تغيير مدرسه هم شرايط تقريبا مشابه است، وقتي دانشآموزي پس از تحصيل در يك محيط آموزشي و با دوستان و همكلاسيهايي كه چند سال همراه هم بودهاند به يك محيط آموزشي جديدي ميرود، ضرورت دارد تدابير لازم براي فراهم سازي مقدمات ارتباط سازگارانه صورت پذيرد. نشان دادن وجوه مثبت و جذاب مدرسه جديد و اطلاع از مزيتهاي آن به اين امر كمك ميرساند.
بهطور كلي ثبتنام امري است كه به رغم نگاه سطحي بسياري از والدين و مديران و متوليان مدرسه به آن، ميتواند تجربه شيريني باشد از آغاز يك ارتباط، چرا كه در خواست ثبتنام يك تقاضا از روي ميل است و در صورت پذيرش همراه با استقبال اين درخواست ميتواند آغازگر خوبي براي يك سال تعامل سازنده خانه و مدرسه و اوليا و مربيان باشد.
*عضو شورای نویسندگان سخن معلم
آموزش و پرورش، معلمان و دكتر فاني ماههاي سختي را سپري كردند. ماههايي كه با موج گسترده اعتراضات معلمان آغاز شد. آقاي وزير و يارانش در دولت پيگير مطالبات مطروحه و در رسانهها درصدد پاسخگويي و جلب نظر معلمان برآمدند و اين فرآيند با طرح استيضاح در مجلس ادامه يافت.
بحث استيضاح براي وزير محترم و نمايندگان استيضاحكننده با وساطت افراد تاثيرگذاري همچون دكتر حدادعادل و آقاي مظفر و با برخي تفاهمات به خوبي و خوشي پايان يافت. در ديگر سو ، اگرچه با تدبير دولتمردان حركتهاي اعتراضي معلمان در ظاهر با برخوردهاي امنيتي و قضايي مواجه نشد اما با مبهم ماندن سرنوشت مطالبات و زنداني شدن فعالان صنفي معلمان، مساله براي معترضان ختم به خير نشد.
بديهي است كه قصه مطالبات فرهنگيان و عملكرد دولت، مجلس و وزارت در اين خصوص سر دراز داشته و خواهد داشت.
اگرچه در اين دوره نقد عملكرد وزارت آموزش و پرورش تيتر نخست همه بحثها، نوشتهها و تجمعات بود اما به دليل وجود فضاي هيجاني و خشم ناشي از تبعيضها و كاستيها عملا فضاي منطقي و منصفانهاي براي نقد و روشنگري پديد نيامد.
موج خشم و بدبيني در بين فرهنگيان معترض و فعالان صنفي مانع از گسترش مباحث كارشناسانه و واقع بينانه شد. در ميان نمايندگان مجلس نيز غلبه منافع جناحي و سياسي و همچنين نزديكي فصل انتخابات و ضرورتهاي انتخابات و انتصابات موجب شد تا مطالبات معلمان و بررسي عملكرد وزير در اين خصوص در عمق استيضاح جريان نداشته باشد.
به نظر ميرسد با ابقاي دكتر فاني در مسند وزارت، عدم كارآيي حربه استيضاح در كوتاهمدت و فروكش كردن ظاهري امواج اعتراضي، فصل مناسبي براي ورود به عرصههاي گفت گو و نقد منصفانه عملكرد وزير پديد آمده است.
در اين فرصت مناسب از يك سو دكتر فاني ميتواند با حضور بيشتر در رسانهها، مجامع فرهنگيان و تشكلهاي معلمان به ارايه برنامهها و عملكرد خود پرداخته و ضمن تشريح نتايجي كه تاكنون به دست آمده دورنماي موعودش را براي مخاطبان به تصوير بكشد. استماع دوباره درد دلهاي معلمان فرصتي پديد ميآورد تا در صورت لزوم آقاي فاني دست به بازنگري چشمانداز و اهداف زده و سرعت گامهاي اجرايي را تنظيم كند.
از ديگر سو ،معلمان و به ويژه فعالان صنفي و اعضاي تشكلهاي فرهنگيان نيز فرصت دارند تا از رسانهها و فضاي مجازي براي ارتباط هر چه بيشتر با بدنه معلمان بهره گيرند. سپس با در نظر گرفتن شرايط اقتصادي دولت به دستهبندي و اولويتگذاري مطالبات خود پرداخته و با مديران ارشد دولت، آموزش و پرورش و مجلس به گفتوگو بنشينند. مذاكرهكنندگان بايد افقهاي ترسيم شده در برنامه دولت براي بهبود معيشت و منزلت معلمان را با سطح مطالبات خود بسنجند و همسويي يا ناسازگاري اين دو را مبناي گامهاي بعدي قرار دهند.
آغاز فصل گفتوگو و انعكاس مناسب آن ميتواند معلمان را نسبت به پيگيري مطالبات و عزم جدي در بهبود وضعيت و رفع تبعيضها خوشبين كند و فرآيندي موثر و كم هزينه را موجب شود.
روزنامه اعتماد
اين روزها با تعطيل شدن مدارس و كلاسها و خاموشي زنگ آموزش رسمي، فعاليت مديران، معاونان و كادر آموزشي مدارس، همچنان ادامه دارد. عاملي كه باعث مراجعه ارباب رجوع به مدارس، در اين روزهاي گرم و خلوت مدارس ميشود، ثبت نام دانشآموزان جديدالورود است.
فرآيندي كه همه ساله در فضاي رسانههاي نوشتاري، تيترها و ستونهاي زيادي را به خود اختصاص ميدهد و در رسانههاي ديداري و شنيداري، يكي از سرخطهاي مهم خبري است.
هر ساله اختلافنظر اساسي بين اوليا و مديران مدارس وجود دارد و گاهي شكل چالشي به خود ميگيرد. چرا كه طبق اصل سيام قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران، آموزش و پرورش از سطح مقدماتي تا پايان دوره متوسطه، رايگان است و اولياي دانشآموزان انتظار دارند به اين اصل قانون اساسي عمل شود و وجهي بابت ثبتنام از دانشآموزان گرفته نشود.
از سوي ديگر، مديران مدارس ادعا ميكنند كه براي تامين نيازهاي مالي و هزينههاي جاري، از طرف دولت حمايت نميشوند و براي پرداخت هزينههايي نظير آب، برق، گاز، تلفن، اينترنت، كاغذ، چاپگر، فتوكپي و... منابع كافي ندارند و سرانه دانشآموزي كه توسط وزارت آموزش و پرورش به حساب مدارس واريز ميشود، پاسخگوي اين نيازها نيست و اولياي دانشآموزان بايد در تامين اين هزينهها مشاركت كنند. اما نكته ديگر اينجاست كه با شروع فصل ثبتنام در مدارس، وزارت آموزش و پرورش از طريق رسانههاي عمومي تاكيد ميكند كه مدارس حق اخذ هيچ گونه وجهي، به جز بيمه حوادث دانشآموزي، در هنگام ثبت نام را ندارند و اين مطلب، بر تنش احتمالي بين مديران مدارس و اولياي دانشآموزان ميافزايد و مديران را بيش از پيش در تقابل با مردم قرار ميدهد.
و عجيبتر اينكه وزارت آموزش و پرورش همچنان كه در بسياري از زمينهها نظير پرداخت حقوق و مزاياي معلمان همتراز با ساير كاركنان دولت، مطالبات و معوقات فرهنگيان و بسياري از هزينههاي جاري و اعتبارات تملك داراييهاي سرمايهاي و ساخت، توسعه و تجهيز مدارس استاندارد و حتي گاهي تامين منابع مالي لازم و كافي جهت تامين مواد غذايي مدارس شبانه روزي خود، اراده و توان لازم را ندارد، چگونه است كه به دنبال يافتن راهكار مناسبي در اين ميدان نيست و فقط به يك يا چند مصاحبه رسانهاي بسنده ميكند و به اصطلاح توپ را به زمين مديران مدارس مياندازد و آنان را با انبوه مشكلات، در خط مقدم مواجهه با اوليا، تنها ميگذارد.
گويا گره مشكلات آموزش و پرورش آن قدر كور و تعداد اين گرهها آن قدر زياد است كه دولت عزم و اراده يا توان ورود به اين عرصه و حل آنها، يكبار براي هميشه را ندارد يا اينكه جسارت بيان اينكه ريشه مسائل آموزش و پرورش برون سيستمي است را هم ندارند.
چگونه است كه نيروهاي شاغل در سطح وزارت و ادارات كل استانها، به عنوان ستاد با آگاهي به وظايف خود، كه همانا تامين فضاي مناسب و استاندارد و بانشاط، تجهيزات استاندارد و باكيفيت، تصويب قوانين و بخشنامههاي لازم براي حل مشكلات و مسائل احتمالي و تامين هزينههاي سرانه دانشآموزي است، نسبت به عمل به اين وظايف، خود را ملزم و مقيد نميدانند ولي از معلمان، مديران و معاونان مدارس، به عنوان نيروهاي «صف» انتظار دارند با اين حقوق ناچيز و وضع معيشتي و منزلتي پايين، با همه توان و نيرو در جهت تعليم و تربيت فرزندان اين مرز و بوم انرژي خود را مصروف دارند، انتظاري كه هر چند به جا و پسنديده و برابر قوانين مصوب دولت و وزارت آموزش و پرورش، از شرح وظايف مديران و معلمان است و تاكنون معلمان با ايثار و ازخودگذشتگي و مناعت طبع به نحو احسن اين مهم را به جا آوردهاند، ليكن به علت افزايش تصاعدي مشكلات فرهنگيان، كاهش انگيزه و رضايت از شغل معلمي و اشتغال به مشاغل دوم و سوم، تعهد و تضمين محكمي، پشتوانه آن نيست.
در پايان انتظار ميرود وزارت آموزش و پرورش، از سياست يك بام و دو هوا دست بردارد و در راستاي عمل به اصل سيام قانون اساسي، نسبت به تامين هزينههاي لازم، براي اداره مدارسي پويا و با نشاط، خود را موظف و ملزم بداند و براي تامين اين منابع، تمام تلاش خود را بهكار بسته و راهكارهاي سازنده و عملي ارايه دهد يا به صراحت اعلام كند كه عصر آموزش رايگان به سر آمده و اولياء بايد مبالغي به صورت مشاركتي براي تامين هزينههاي مدارس بپردازند و آيين نامهها و قوانين شفاف جهت چگونگي اجراي آن را ابلاغ كند، زيرا سستي و عدم روراستي وزارت آموزش و پرورش در اين زمينه و ادامه اين سياست دوگانه، به روشهاي چندگانه و سليقهاي مديران در ميدان عمل ميانجامد و باعث پراكندن بذر بدبيني و عدم اعتماد به آموزش و پرورش -كه در حال حاضر معتمدترين دستگاه اجرايي در جامعه ما است- ميشود و حتي ميتواند خداي ناكرده، زمينه سوءاستفاده احتمالي مديران و كاركنان ضعيفالنفس در آموزش و پرورش را فراهم كند و چه بسا هر قدر قوانين و روشها، غيرشفاف باشد و سليقهاي اجرا شود، امكان سوءاستفاده از آن نيز بيشتر ميشود.
روزنامه اعتماد
گروه اخبار /
ابوالقاسم مستقیمی که دارای سابقه 21 ساله راهنمایی و مشاوره هدایت تحصیلی دانش آموزان است می گوید : نظام آموزشی 3-3-6 نظامی بدون مطالعه و عجولانه بود که در زمان دکتر حاج بابایی شکل گرفت ، اما اکنون این تحولات به کلاس نهم دوره اول متوسطه رسیده است و قرار است که در کلاس نهم دانش آموزان هدایت تحصیلی شوند و هنگام ورود به کلاس دهم انتخاب رشته کنند که یکی از مسائل مهم در این کلاس، تصویب مقررات و دستورالعمل های مربوط به هدایت نامه تحصیلی است که باید روی آن مطالعه دقیق شود و چگونگی اجرای آن و عوامل اجرایی آن مشخص گردد.
وی برای این منظور استناد به کند به مصاحبه ای از دکتر فانی وزیر آموزش و پرورش در مصاحبه با واحد مرکزی خبر در بهمن 93 : (لینک مصاحبه )
"علی اصغر فانی درحاشیه مراسم امضای تفاهم نامه وزارتخانه های آموزش و پرورش و ارتباطات و فناوری اطلاعات درمصاحبه با واحد مرکزی خبر گفت: پایه جدید نهم از سال تحصیلی آینده به پایه های تحصیلی افزوده می شود و انتخاب رشته دانش آموزان که پیش از این در پایه دهم تحصیلی انجام می شد به این پایه منتقل خواهد شد و دانش آموزان در پایان پایه نهم، رشته تحصیلی مورد نظر خود را برای ادامه تحصیل در دوره دوم دبیرستان انتخاب خواهندکرد.وی افزود: کمیته ای برای هدایت تحصیلی و انتخاب رشته دانش آموزان برای تحصیل در دوره دوم متوسطه در آموزش و پرورش تشکیل شده و این کمیته قرار است شرایط تغییر زمان انتخاب رشته دانش آموزان از پایه دهم به پایه نهم تحصیلی را اجرایی کند.وزیر آموزش و پرورش خاطر نشان کرد: این کمیته تا تابستان سال آینده فرصت دارد تا شرایط و نحوه انتخاب رشته دانش آموزان در رشته های مختلف نظری، فنی حرفه ای و کاردانش را عملیاتی کند."
هر چند که این فرصت برای مطالعه چنین امز مهمی بسیار کم است اما اگر کارشناسان منتخب از عوامل اجرایی هدایت نامه تحصیلی سالهای ترمی واحدی و سالی واحدی باشند می توانند نظام نامه ای بنویسند که لااقل مشکلات هدایت نامه قبلی را نداشته باشد. در هدایت نامه سالی واحدی مشکلات زیادی وجود داشت اما در طول سالیان هیچ کس به فکر تعویض یا اصلاح این آئین نامه بر نیامد .
این مشاور پیش کسوت می گوید: اصولاً هدایت نامه تحصیلی باید بر اساس رشته های دوره متوسطه تنظیم شود ؛ سوال این است که آیا در نظام 3-3-6 رشته های تحصیلی همان رشته های قدیم یعنی نظام سالی واحدی خواهد بود یا تحولی نیز در این قسمت به وجود خواهد آمد ، اگر تغییرات اتفاق می افتد چگونه خواهد بود و آیا نویسندگان آئین نامه آموزشی از این تغییرات اطلاع دارند، اگر ندارند چگونه می توانند آئین نامه هدایت نامه تحصیلی را بنویسند ؟ و اگر رشته های تحصیلی در نظام 3-3-6 مشخص شده چرا اعلام نشده تا معلمان، مشاوران و مدیران درباره آن مطالعه کرده و نظریات خود را اعلام کنند؟!
وی گفت : من فکر می کنم به علت عجله ای که در تغییر نظام آموزشی صورت پذیرفته برنامه ریزان دست به ترکیب رشته های تحصیلی نمی زنند و همین رشته ها را در نظام جدید نیز اجرایی می نمایند و اینجاست که لازم است حتماً ایرادات هدایت نامه کنونی رفع و معایب آن اصلاح گردد.
ابوالقاسم مستقیمی گفت : من به عنوان مشاوری که به مدت21 سال مشغول به هدایت دانش آموزان کلاس اول بوده ام و به خوبی با ایرادات آن آشنا هستم که به شرح ذیل بر می شمارم:
1-در هدایت نامه قبلی دانش آموزان به سه رشته و دو شاخه تحصیلی هدایت می شدند. برای مثال دانش آموزی که در درس ریاضی نمره 10 بگیرد، به شاخه فنی و حرفه ای هدایت می شود و این دانش آموز اجازه دارد با این نمره 10 در چهل رشته تحصیلی گوناگون درس بخواند و بین این رشته ها در هدایت نامه هیچ تفاوتی وجود ندارد . حال اگر این دانش آموز بخواهد در رشته سینما تحصیل کند و نمره ادبیات فارسی او زیر 10 باشد باز هم مجاز به انتخاب رشته فوق است یا اگر دانش آموز تصمیم بگیرد در رشته کامپیوتر درس بخواند و نمره زبان انگلیسی او زیر 10 باشد باز هم اجازه ورود به این رشته را دارد، اینجاست که یکی از مشکلات هدایت نامه کنونی آشکار می شود . پس باید در آئین نامه جدید برنامه ریزان در نظر داشته باشند که ارزش رشته های فنی و حرفه ای کمتر از ارزش رشته های نظری نیست و در هدایت نامه تحصیلی حتما باید دانش آموز به تک تک رشته های فنی حرفه ای هدایت شود ،به همین منظور بهتر است در هدایت نامه نمرات دروس موثر در رشته و نمرات تست رغبت و تست استعداد تعیین کننده باشد.
2- تست های استعداد و رغبت سنج اولاً ایرادات فراوانی دارند ، ثانیاً اجرای آن در مدارس استاندارد نیست و معمولاً مشاوران برای اجرای تست محدویت های فراوانی دارند و نمرات این تست ها در هدایت نامه سالی واحدی خنثی است و در هدایت دانش آموز بی تاثیر است!
3- مشاوران در این هدایت نامه، 10 نمره را به صورت سلیقه ای به دانش آموز می دهند و هیچ ملاکی برای این نمره وجود ندارد که بهتر است این نمرات حذف شود.
4- به نظر والدین و دانش آموزآن امتیاز پائینی داده می شود که معمولا این افراد در هدایت نامه تحصیلی نقش بیشتری دارند.
5- حتماً باید برای انتخاب بهتر، دانش آموزان با مشاوران فرصت های گروهی داشته باشند که البته در نظام سالی واحدی درس برنامه ریزی این فرصت را در اختیار مشاور قرار می داد اما بعداً این درس هم حذف شد و فرصت مطالعاتی مشاوران هم ازیین رفت.
6- متأسفانه اکثر خانواده ها و دانش آموزان گرایش بیشتری به رشته های نظری دارند و از انتخاب رشته های فنی و حرفه ای و کاردانش رو یگردان هستند لذا باید شرایط رشته های نظری مشکل تر باشد.
7- اصولاً معدل دانش آموز باید یکی از فاکتور های هدایت نامه تحصیلی باشد که در هدایت نامه کنونی به آن توجه نشده است.
مستقیمی در پایان گفت : امیدوارم هر چه زودتر این آئین نامه ابلاغ شود و عوامل اجرایی نیز مشخص گردد و علی رغم تاخیر بسیار، کلاس های آموزش ضمن خدمت برای بهتر اجرایی شدن آن برگزار گردد تا مشکلات کاهش یابد.
میگنا
گروه اخبار / جمعی از بسيجيان فرهنگي كشور در نامه ای به مقام معظم رهبری که نسخه ای از آن برای سخن معلم ارسال گردیده است ، خواهان توجه به خواسته های خویش گردیدند .
متن این نامه به شرح زیر است
با توجه به تحریم های اقتصادی و فشار مضاعف به دولت برای گذار از بحران اقتصادی مدلی متفاوت از اقتصاد مقاومتی ارایه می شود که صد در صد تضمین شده است . این مدل کاملا بومی بوده و حاصل زحمات چند دهه ی کارشناسان کشور است . این مدل بر روی بیش از یک میلیون معلم آزمایش شده و تمامی مراحل آن با موفقیت طی شده است.
کارشناسان با اندازه گیری دستگاه مقاومتی معلمان به این نتیجه رسیدند که دستگاه ایمنی معلمان تنها دستگاه ایمنی بسیار مقاوم برای بقاء در برابر هر نوع تحریم است. این دستگاه به گونه ای عمل می کند که معلم می تواند در شرایط مختلف محیطی و حقوقی بدون هیچ آسیبی به حیات خود ادامه دهد.
تحقیقات اخیر اثبات کرده است که دلیل مقاوم بودن دستگاه مقاومتی معلمان ریشه در تنگناهای تاریخی ایجاد شده از زمان خلقت این قشر تاکنون دارد. اما مهم ترین دلیل ایمن شدن دستگاه مقاومتی نوعی از اقتصاد منسوب به مقاومتی است. این سیستم نقش بسیار سازنده ای در مقابله با فشارهای اقتصادی و تحریم ها داشته و عامل اصلی چرخیدن اقتصاد کشور بدان وابسته بوده است .چنانچه این دستگاه می تواند تورم ناشی از نقدینگی را کنترل کرده و یک معلم می تواند با کمترین درآمد و بدون حقوق و مزایا به حیات خود ادامه دهد.
با توجه به مطالب فوق برای افزایش آستانه ی تحمل مردم در مقابل فشارهای اقتصادی و نجات دولت از تحریم های اقتصادی و همچنین تاکید مسئولان بر اقتصاد مقاومتی راهکارهای زیر بر اساس مدل اقتصاد مقاومتی معلمان ارائه می گردد که در صورت اجرای آن کشور به طور کامل از فشار ناشی از تحریم نجات پیدا کرده و حتی می تواند درآمدزا نیز باشد.
• وزارت آموزش و پرورش متولی استخدام همه کارمندان و کارگران شود. در این صورت همه مزایا، اضافه کار، ایاب و ذهاب، حق سرویس و ناهار و ... کارمندان و کارگران به خزانه دولت بر می گردد.
• عیدی همه ی کارمندان و کارگران همچون معلمان ششصد و سه هزار و پانصد تومان (واقعی) پرداخت شود.
• اضافه کار کارمندان و کارگران یک سال پس از کار پرداخت شود .(تبصره : در این مورد می توان به همان یک سال اکتفا کرد و لزومی ندارد همچون معلمان اضافه کارشان را به شکل معوقه و بعد از چند سال پرداخت کرد.)
• کارمندان و کارگران را همچون معلمان از بن خرید و انواع پاداش محروم کنند .
• همه کارمندان و کارگران را توجیه کنند که شغل آنها هم ردیف معلمان و چون شغل انبیاست تا آن ها در راه رضای خدا کار کنند و یا مانند شمع بسوزند.
• کارمندان و کارگران به همان چیزی که دارند قانع باشند یا مانند معلمان ردای کارمندی و کارگری را از تن بیرون کنند.
• به کارمندان و کارگران بگویند ارزش های کارمندی و کارگری را با مسائل مادی آمیخته نکنند و شغل شان را مانند شغل معلمی یک مسأله ی معنوی و اخروی بدانند.
• همان طور که حجت الاسلام دکتر رفیعی گفت به کارمندان و کارگران مثل معلمان بگویند " در ازای این حقوق تو استخدام شدی" هم کارمندان و کارگران کم فروشی و کم کاری نمی کنند و هم الباقی حقوق شان به خزانه بر می گردد.
این راه ها بخشی از راهکارهای علمی و عملی و آزمایش شده بر روی معلمان برای افزایش مقاومت اقتصادی است و بدون شک با مشاوره ی معلمانی که می شناسید این راه ها قابلیت گسترش دارد.
شاد و خندان باشید .
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید