پایان شهریور 93 است و مهلت مسکن اجاره ای تمام شده است و دو ماه صبح تا شب به دنبال خانه ی اجاره ای 40 متری هستم .اجاره ها با حقوق من معلم همخوانی ندارد. برای گرفتن وام به اداره مراجعه کردم پاسخ این است :
« باید مبلغی را سپرده گذاری کنید بعد از چند ماه به شما وام داده می شود ! »
" آقا من موقعیت مناسبی ندارم؟ "
در پاسخ ، حتی بدون آن که به من نگاهی کند شانه هایش را بالا می اندازد و با بی تفاوتی می گوید : " افراد بسیاری وضعیتی مشابه شما دارند ! "
در نهایت تصمیم می گیرم اسباب و اثاثیه مختصری که دارم را جمع و جور کرده تا جایی پیدا می کنم، « خانه معلم »بمانم .جواب آنها هم منفی است . چرا که بومی تهران هستم !
روز اول مهر را با چشمانی پر از اشک و استرس و اضطراب تمام شروع می کنم .
در این شرایط با آن همه بغض فرو خورده من اگر دانش آموزی خطایی می کرد من چطور باید رفتار می کردم ؟!
من نیاز به غربالگری دارم ؟!
اعتماد به نفس من و عزت نفس من در جامعه ، نزد اولیا ،پیش املاکی، و...چه می شود ؟!
در این شرایط می توانم 33 پسر بچه پر جنب و جوش پایه ششم را مدیریت کنم ؟!
آیا من باید غربالگری شوم؟!
منی که با مدرک فوق لیسانس با 25 سال سابقه کار حقوق یک میلیون تومان خود را باید برای خانه ای 40 متری تقدیم صاحب خانه کنم ! مخارج دیگر زندگی را چگونه باید تامین کرد ؟!
من باید غربالگری شوم؟!
تا محل کار روزانه 10 هزار تومان باید پول تاکسی داد. منی که درآمد روزانه ام 35 هزار تومان است ، چطور باید این این مبلغ را پرداخت کنم؟! مجبورم هر روز سوار اتوبوس های شلوغ صبح شوم و سه بار خط عوض کنم و وقتی به کلاس درس می رسم ،انرژی برایم نمانده است.
آیا من باید غربالگری شوم؟!
هر بار با خود کلنجار می روم اینها بچه ابتدایی هستند ، نیاز به تنوع در پوشش معلم دارند ؛ لااقل هر سه ماه پوشش دیگری باید داشت . اما آیا توان خرید دارم؟!
خانم ! کلاس خصوصی درس می دهید ؟بله . چاره ای ندارم و وقتی شب به خانه بر می گردی جنازه ای بیش نیستی .تازه یادت می افتد که برنامه فردای بچه ها را آماده نکرده ام اما دیگر توانی هست ؟!
و...
من باید غربالگری شوم ؛ چون دیگر نه عزت نفسی ،نه اعتماد به نفسی ،نه روح و روانی و نه جسمی سالم برایم باقی مانده است !
اما نه به دلیلی که شما به دنبال آن هستید !
به دلیل مشکلات ناشی از بی عدالتی که با تمام تلاش خود حتی از حداقل های زندگی هم برخوردار نیستی !
من باید غربالگری شوم ...
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
قسم حضرت عباس است و دم خروس . در کلام و در شعارها، معلمی شغل انبیا است و در عمل ...... پیام « بی خیال بچه ها ، بی خیال فرهنگ ، بی خیال کودکان این مرز و بوم ، و بالاخره بی خیال علم » و.... است که به گوش می رسد و واقعیت پیدا می کند.
هر چند که اگه این طرح اجرا باشه باید شامل تمام کادر آموزش وپرورش که شامل وزیر ومعاونین و وروسا ومدیران کل است بشه
چون نمیشه که فقط شامل یه عده بشه و وزیر و مدیرانش استثنا بشه هر چی باشه اونها هم معلمند
هر کس بلند میشه برامون فتوا میده جمع کنید عمووووووووووو
به هر حال فردا خیلی دیر است!!!!!!
آن مرد می آید
آن مرد با اسب می آید
تا باقیمانده ای که خراب نشده اسب بکشه
همکاران عزیز و محترم در کشورهایی که دینشان الهی نیست به مقام و منزلت معلم بیشتر اهمیت می دهند منتهی در عمل
ولی در مکتب اسلام که مقام معلم را هم شأن پیامبران می دانند حتی در حد حرف و تئوری هم اهمیت نمی دهند چه رسد به عمل
در آمریکا و انگلستان معلم هشت برابر معلم ایران می گیرد . ترکیه چهاربرابر فنلاند و قطر شش برابر . کره جنوبی هشت برابر
این بخشی از حقوق معلمان دیگر کشورها است . حالا خودتان قضاوت کنید چقدر در حق ما ظلم می شود
منبع آماری : خبرگزاری فارس