گروه اخبار /
حسن روحانی رئیس جمهور کشورمان «قانون تفسیر قانون الحاق دو تبصره به ماده 17 قانون تعیین تکلیف استخدامی معلمان حقالتدریسی و آموزشیاران نهضت سوادآموزی در وزارت آموزش و پرورش» را برای اجرا به وزارت آموزش و پرورش و سازمان مدیریت و برنامهریزی کشور ابلاغ کرد.
متن قانون بدین شرح است:
قانون تفسیر قانون الحاق دو تبصره به ماده (17) قانون تعیین تکلیف استخدامی معلمان حقالتدریسی و آموزشیاران نهضت سوادآموزی در وزارت آموزش و پرورش
موضوع استفساریه:
آیا دانشجویان ورودی آزمون کاردانی به کارشناسی سال 1388 دانشکدههای تربیت دبیر مشمول قانون الحاق دو تبصره به ماده (17) قانون تعیین تکلیف استخدامی معلمین حقالتدریسی و آموزشیاران نهضت سوادآموزی در وزارت آموزش و پرورش مصوب 19/7/1391 میباشند؟
پاسخ:
بلی، دانشجویان ورودی آزمون کاردانی به کارشناسی سال 1388 دانشکدههای تربیت دبیر مشمول قانون الحاق دو تبصره به ماده (17) قانون تعیین تکلیف استخدامی معلمین حقالتدریسی و آموزشیاران نهضت سوادآموزی در وزارت آموزش و پرورش مصوب 19/7/1391 میباشند.
تفسیر فوق در جلسه علنی روز چهارشنبه مورخ دوم اردیبهشت ماه یکهزار و سیصد و نود و چهار مجلس شورای اسلامی به تصویب رسید.
گروه اخبار / جمعی از فرهنگیان سمنان در نامه ای که برای گروه سخن معلم ارسال کرده اند توجه رهبر معظم انقلاب را به مطالبات خود خواستار گردیدند
"انی بعثت معلما و انی بعثت لاتمم مکارم الاخلاق "
عید مبعث حضرت محمد مصطفی (ص) برهمه مسلمانان و معلمان عزیزکه رهرو حضرتش هستند مبارک باد.
انتخاب شایسته بهترین بنده خدا حضرت محمد ص برای معلمی و هدایت انسان های جاهل و وحشی ، نشان دانایی و حکمت خداوندی و نیاز جامعه انسانی به معلم و هدایت گر است.
پیامبراکرم ( ص ) در زمان و مکانی معلمی و هدایت انسان ها را برعهده گرفت که وحشی گری و تجاوز به حقوق انسانیت و انسان های دیگر برتری و افتخار بود.به مردگان گذشته فخر بود و داشتن دختر ننگ و عار بود تا جایی که پدری سنگدل با بی رحمی تمام دخترک بی گناه خود را با لباس عروس، زنده به گور می کند.چرا؟
فقط به خاطر تفکر افراطی و تعصب و غیرت جاهلانه.
دنیای عرب جاهل و وحشی که (نمونه مدرن آن در امروز نمایان شده) با باران رحمت رسول خدا تن و روح و روان و فکر جهالت خود را تطهیر کرد و شست تا بداند که برای زندگی سعادتمندانه و هدف دار تنها مهر و محبت و نوع دوستی کار ساز است و در این راستا می توان دین کامل اسلام را که سرشار از عقلانیت و انسانیت است برگزید.
دینی که حقوق انسان ها از مرد و زن یکسان است و حقوق حیوانات و مسائل ریز و درشت زندگی انسان در آن گنجانده شده و کرامت و بزرگی دیگر ثروت اندوزی و قبیله گرایی و عشیره نیست و یا دوران توحش و تعداد مردگان و خوی درندگی به پایان رسیده و تنها سنبل " ان اکرمکم عندالله اتقیکم " است.
دینی که ارزش معلم و متعلم از هر چیز دیگر برتر و بالاتر است و اینکه یک ساعت تفکر در آیات خدا از 70 سال عبادت جاهلانه بهتر بوده و کار مولد و ثمر بخش و شهادت در راه خدا بر ریاکاری و رباخواری و تجمل گرایی فضیلت است و خدمت به خلق و نوکری انسان ها از هر چیز برتر خواهد بود. دینی که مقام یک عالم از هزار شهید را برتر دانسته است ، زیرا زگهواره تا گور دانش بجوی و عالمی می تواند عالمی را به سعادت یا تباهی بکشاند اما شهید ان که در نزد خدایشان روزی می خورند تنها علامت و نشان حرکت درمسیر سعادت اند که در جای خود بسیار ارزشمند است .
می دانیم که معجزه اعظم نبی مکرم اسلام ( ص ) قرآن کریم است اما با توجه به دو عبارت قدسی" انی بعثت معلما و انی بعثت لاتمم مکارم الاخلاق " می توان محبت و حسن خلق و معلم مهربان انسانی را معجزه اعظم دیگر حضرت محمد دانست.معلمان نیز با تاسی به این کلام قدسی و رهروی از انبیاء الهی به خصوص پیامبر عظیم الشان اسلام دو رسالت مهم را برعهده دارند که یکی هدایت انسان به روشنایی و مکارم انسانی و بندگی خداوند و دومی مبارزه با تبعیض و ظلم است.
همه این معروفات و ارزش های انسانی و الهی سرمشق نبوت آخرین رسول خدا است .پس معلم تنها کسی است که همراه و همانند پیامبر و به حق رهبر فرزانه انقلاب در سخنان اخیرش برای اتمام حجت نهایی با مسئولان ، معلمی را اولویت درجه یک نظام قلمداد کرد.
امیدواریم که تفرقه میان سنی و شیعه تبدیل به دوستی و وحدت امت اسلامی گردد و ارزش های برآمده از رحمت و ثمره مبعث رسول ( ص ) بیش از پیش مورد توجه مسلمانان و مسئولان سران کشورهای اسلامی قرار گیرد و انتظار داریم مسئولان و جامعه ایران اسلامی سخنان ارزشمند رهبری عزیز را در خصوص نیاز همه جانبه جامعه به معلم را نصب العین امور و تصمیمات خود قرار دهند و چشم ها را دوباره بشویند و بدانند احترام به معلم احترام به خدا ورسول خداست وکم لطفی و نامهربانی به معلم مصداق روشن سرپیچی وسرکشی بر ولایت وخداست و باید به برخی مسئولان گفت اگر احساس مسئولیت نمی کنید حداقل ولایت مدار باشید واز وزیر فانی می خواهیم اگر توان دفاع از حقوق معلم را ندارید ،استعفا بهترین خدمت به جامعه مظلوم معلمان است.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
روستایی کوچک و یهودی نشین در قلمرو امپراتوری روسیه بود که قزاق ها، یعنی سربازان تزار، روستانشین ها را بی اندازه مورد آزار، اذیت و شکنجه قرار می دادند. هر روز در طی ساعات تشکیل بازار روز، زمانی که مردم روستا در میدان اصلی جمع می شدند تا به کار خرید و فروش بپردازند، قزاق ها سوار بر اسب های قوی هیکل خود به داخل روستا می تاختند. اموال و بساط یهودیان را زیر سُم اسبان خود به هر سو می پراکندند و پس از خواندن آخرین فرمان تزار، به تاخت، دور می شدند. پسر جوانی در این روستا بود که به پدر بزرگ خود که دست بر قضا روحانی زاهد دهکده بود، علاقه روز افزونی داشت. همه یهودیان روستا عقیده داشتند که روحانی روستا، از زهد و خردمندی بالایی برخوردار است. پسر جوان هر روز همراه پدربزرگ خود از خانه کوچک شان تا مرکز روستا پیاده می رفت. قزاقان سوار بر اسب می آمدند و گرد و خاک به هوا بلند می کردند. فرمان روزانه را می خواندند و هر روز همان اتفاق می افتاد. روحانی زاهد همراه با بقیه به فرمان ها گوش می داد. سپس چوب دستی خود را بلند می کرد و آن را به سوی قزاق ها تکان می داد و با صدایی بلند می گفت: اعتراض دارم. پس از آن یکی از قزاقان، سوار بر اسب به میان جمعیت می تاخت و با تازیانه خود به پیرمرد ضربه ای می زد و بلند فریاد می کشید: ساکت شو، پیرمرد! روحانی زاهد به زمین می افتاد، پیروانش می دویدند و او را از زمین بلند می کردند، خاک لباسش را می تکاندند و نوه اش به او کمک می کرد که به خانه اش برگردد. پسر جوان روز پس از روز و ماه بعد از ماه در میان ترس و وحشت، شاهد تکرار این صحنه بود. سرانجام او دیگر نتوانست جلو زبان خود را بگیرد و روزی، جرأت به خرج داد و با صدایی لرزان از پدر بزرگ خود پرسید: ای زاهد محبوب، شما چرا هر روز بر ضد تزار حرف می زنید در حالی که می دانید سربازان شما را کتک می زنند؟ به راستی چرا ساکت نمی مانید؟
روحانی زاهد با مهربانی، رو به نوه خود لبخندی زد و در پاسخ گفت: زیرا با حرف نزدن علیه چیزی که می دانم درست نیست، من هم یکی از آنان می شوم.
*****************
قیاس حکومت تزار با دولت یازدهم کاری به دور از انصاف و عدالت است. دولتی که با شعار "دولت تدبیر و امید"، امید خیلی از ناامیدان را دوباره جانی تازه بخشید. دولتی که چرخش چرخ اقتصاد را همراه چرخش سانتریفیوژ می پسندد.
اجازه بدهید این طور بیان کنم که، چرخش هر چرخی اعم از اقتصادی و یا هر عامل دیگری که موجب حرکت و پیشرفت کشور می شود، وابستگی مستقیمی به گردانندگان(منابع انسانی) اصلی این چرخ ها دارد. چرخ هایی که گاه عامل و گرداننده نامتجانسی سبب شکسته شدن دندانه های آن گردیده و گاه چرخ را از کار می اندازند و چه بسا دندانه های چرخی دیگر که با آن در ارتباط باشد را نیز خرد خواهد کرد. مهمتر و تأثیرگذارتر از گردانندگان چرخ ها، تربیت کنندگان این گردانندگان متخصص هستند، که این خود، اثبات کننده اهمیّت نظام آموزشی و تربیتی هر کشور است. مطالعه ای عمیق و کارشناسانه، در وضعیت کشورهای پیشرفته، به راحتی روشن می سازد، هر کشوری که دارای ساختار آموزشی و تربیتی قوی باشد، در سایر جنبه ها و ابعاد توسعه ای، سردمدار و پیشرو گردیده است. تعلل و سستی در توجه به نظام آموزشی، نتایج تأسف بار و شرم آوری را به بار خواهد آورد که در اکثر کشورها شاهد آن می باشیم.
اینکه جامعه آموزش و پرورش چوب دستی(قلم) خود را بلند کرده و به نشانه اعتراض، تعلل و کاهلی مسئولین را گوشزد می کنند، نه از سر فقر است و نه از سر نیاز. ما خود را محتاج نمی دانیم زیرا طریقه قناعت را یاد گرفته ایم و بر این باوریم که آنچه به پروردگار مدیونیم دوست داشتن دیگران است.
ما معلّمیم و عاشق که عشق خود می داند آیین بزرگ کردن مان را. در این دیار فرزندان مان سرگرم زندگی هستند و نوادگان مان روزی در این سرزمین به دنیا خواهند آمد. ما به زندگی کردن رضایت داده ایم، به خاطر فرزندان و فرزندان فرزندان مان. ما امروز دل مان برای امروزمان می گیرد. برای فرزندانی که سر کلاس هستند و فکرشان پیش پدر مریضی است که از کار بیکار شده است. ما با درد دیگران درد می کشیم. ما مشکل دیگران را مشکل خویش می دانیم. می دانیم برای زندگی کردن، چیزی بیش از داشتن همه چیز، باید وجود داشته باشد و آن عشق است، که تنها راه به سوی بهشت می باشد.
ما بی رنگیم و این، از هر رنگی زیباتر و مفیدتر است.
ما به کارمان عشق می ورزیم. معشوق مان؛ معلّمی را، از ما نگیرید.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
گروه اخبار /
نظام رتبه بندی معلمان به عنوان یکی از مهمترین دستورکارهای وزارت آموزش و پرورش، در هفته های گذشته در کانون انتقاد و اعتراض جمعی از معلمان کشور قرار داشته است.این اعتراض ها در روزهای پایانی فروردین ماه اوج گرفت و در ده ها شهر کشور معلمان با برگزاری اعتراض هایی خواستار توقف فرایند پایه گذاری نظام رتبه بندی معلمان شدند. با وجود این اعتراض ها، مسوولان وزارت آموزش و پرورش بر اجرایی شدن طرح رتبه بندی اصرار دارند.
در روزهای میانی اردیبهشت ماه «سیدمحمد بطحایی» معاون توسعه ی مدیریت و پشتیبانی وزارت آموزش و پرورش از نهایی شدن طرح تا پایان خردادماه خبر داد. وی تصریح کرد در بودجه ی سال 1394 رقمی 13 هزار و 500 میلیارد ریالی برای اجرایی شدن این نظام در وزارت آموزش و پرورش در نظر گرفته شده است.
رتبه بندی، چرا و چگونه؟
طرح رتبه بندی معلمان آموزش و پرورش، نخستین بار حدود چهار سال پیش مطرح شد و آن زمان هم نگرانی و اعتراض معلمان را به دنبال داشت؛ طرحی که در آن معلمان بر اساس معیارهایی در چهار گروه طبقه بندی و دستمزد آن ها نیز بر همین اساس تعیین می شود.این طرح در اوایل تابستان سال 1392 به شکل لایحه یی در هیات وزیران به تصویب رسید و به مجلس شورای اسلامی ارایه شد. البته مجلس در پایان سال گذشته طرح را برای پاره یی اصلاحات به هیات دولت بازگرداند تا اشکال های آن برطرف شود. گفته می شود یکی از مهمترین دلیل های این مساله به کسری منابع مالی طرح باز می گردد.
با این حال، مسوولان آموزش و پرورش اظهار امیدواری کرده اند که تا پایان سال جاری طرح یادشده به تصویب نهایی برسد.طبق این طرح، معلمان بر اساس معیارهایی نظیر داشتن حداقل درجه ی علمی مورد نیاز برای کسب یک رتبه ی خاص، تجربه ی خدمت، کسب امتیازهای لازم از جدول فعالیت ها و نیز ارزشیابی های ملی که برای رتبه بندی تعریف شده و البته ارایه ی مقاله ها و تالیف های علمی و پژوهشی (آی اس آی و ...) در زمینه ی موضوع های آموزشی و پیشرفت تربیتی و تحصیلی دانش آموزان طبقه بندی خواهند شد.مسوولان آموزش و پرورش می گویند هدف اصلی طرح رتبه بندی، ارتقای کیفی آموزش و پرورش است. همچنین این طرح در بهبود شرایط معیشتی معلمان تاثیرگذار خواهد بود و ارتقای شان و منزلت اجتماعی آنان را به دنبال خواهد داشت.
البته وعده های مطرح شده در خصوص مبحث های مالی، هدف گذاریِ اصلی طرح رتبه بندی نیست.در این باره «سید اصغر رسولی» کارشناس آموزش در وزارت آموزش و پرورش در گفت وگو با پژوهشگر خبرگزاری جمهوری اسلامی اظهار کرد: براساس طرح های تنظیم شده ی این وزارتخانه، قرار است معلمان در چهار طبقه دسته بندی شوند. این طبقه بندی به طور عمده بر اساس مدرک تحصیلی و سابقه ی کار همکاران فرهنگی انجام می شود. رتبه بندی در چهار رده ی پایه، ارشد، خبره و عالی صورت خواهد گرفت. برای پایین ترین طبقه، افزایش حقوقی نزدیک به 170 هزار تومان پیش بینی شده است. رتبه های بعدی نیز به ترتیب 250، 360 و 600 هزار تومان افزایش حقوق خواهند داشت.رسولی که خود سابقه ی 15 سال تدریس در دبیرستان های تهران را دارد، یکی از نخستین مزیت های این طرح را تسکین مقطعی مشکل های عمیق معلمان دانست و افزود: رتبه بندی می تواند در کوتاه مدت تا اندازه یی مشکلات معلمان را کم کند.
از طرف دیگر این طرح، فرصتی را برای مسوولان وزارت آموزش و پرورش ایجاد می کند تا به دنبال چاره یی اساسی برای رفع مشکلات دیرینه و بنیادی معلمان باشند. مسوولان می توانند در فرصتِ زمانی که طرح رتبه بندی برای آن ها فراهم می آورد، با طرح ها و راهکارهای جامع و ریزبینانه ی خود، تغییراتی را در زمینه ی بهبود وضعیت اقتصادی و درآمدی معلمان پرتلاش ایجاد کنند.این کارشناس آموزش و پرورش افزود: از دیگر نکته های مثبت طرح رتبه بندی، ایجاد انگیزه برای معلمان است. با توجه به اختلاف سطح پرداختی ها، در طرح جدید، معلمان انگیزه ی کافی برای ارتقای علمی خواهند داشت. در این طرح با توجه به اینکه یکی از معیارهای اصلی مدرک تحصیلی است، معلمان باید برای بالا بردن سطح حقوق ماهانه ی خود، سطح تحصیل شان را بالا ببرند.
رسولی در مورد راهکارهای بهبود وضعیت معیشتی معلمان و ارتقای سطح آموزش و پرورش برای دانش آموزان تصریح کرد: در حالی که همه ی نهادها، در برابر خدماتی که انجام می دهند هزینه هایی را دریافت می کنند اما در آموزش و پرورش و مدرسه های دولتی بیشتر این خدمات به رایگان یا به بهایی کمتر از ارزش واقعی آن ارایه می شود.
به عنوان نمونه شهرداری ها، مخابرات، حمل و نقل، بهداشت و درمان و دیگر نهادها برای هر خدمتی مبلغ مشخص و قابل توجهی را دریافت می کنند اما در آموزش و پرورش هزینه یی برای خدمت رسانی در یک دوره ی یک ساله دریافت نمی شود یا هزینه پرداخت شده تناسبی با خدمات ندارد.وی تاکید کرد در صورتی که بحث اقتصاد آموزش و پرورش جدی تر گرفته شود و درآمد حاصل از آن نیز به امور معلمان اختصاص یابد می توان امیدوار بود که مشکل های معلمان در آینده کاهش یابد.
با توجه به اظهار نظر مسوولان آموزش و پرورش در مورد کارایی طرح رتبه بندی معلمان، برخی از فرهنگیان به اظهار نظر در این مورد پرداخته اند. به عنوان نمونه دبیر زبان انگلیسی یکی از دبیرستان های تهران که دارای مدرک کارشناسی ارشد در آموزش زبان انگلیسی و 20 سال سابقه ی تدریس است در این باره گفت: افزایش 300 هزار تومانی حقوق خوب است اما وقتی دریافتی های خود را با حقوق و کارکرد افراد، با سابقه و مدرک پایین تر در دیگر نهادها مقایسه می کنیم، اوضاع فاجعه بار است.
در برخی از نهادها با چنین سابقه و مدرک تحصیلی، حقوق دریافتی فرد 2 تا سه برابر یک معلم است. مشکل اصلی، نگاه ها به معلمان و آموزش و پرورش است نه طرح. امتیازهایی که کارکنان دیگر نهادها و اداره ها با نام های متفاوت دارند همچون حق مسکن، حق رفت وآمد، حق غذا و لباس، کمک های غیررسمی، یارانه های غیر نقدی، کارانه های دوره یی یا پاداش های سالانه چیزی است که در آموزش و پرورش برای معلمان وجود ندارد. این رویه ها باید در مورد معلمان نیز به اجرا درآید.
طرحی به ظاهر کارآمد اما پراشکال
از نظر منتقدان برخی از صاحب نظران و معلمان انتقادهای جدی را متوجه طرح ساخته و خواستار توقف آن شده اند. «شیرزاد عبداللهی» کارشناس مسایل آموزش و پرورش که خود نیز سال ها سابقه ی فعالیت در این نهاد را در کارنامه دارد در گفت وگو با گروه پژوهش و تحلیل خبری ایرنا درباره ی این طرح گفت : این طرح روی کاغذ ایرادی ندارد اما وقتی به شرایط کنونی مدرسه ها نگاه می کنیم می بینیم که مناسب با این شرایط نیست. همچنین رتبه بندی در اجرا با سه مشکل احتمالی مواجه می شود که عبارت است از بی اعتمادی معلمان و تن ندادن آنها به ارزشیابی، نبود یک سیستم ارزشیابی هوشمند و عادلانه و در نهایت کمبود اعتبار.
عبداللهی در مورد سابقه ی طرح رتبه بندی معلمان اظهار کرد: در سال 1383 طـرحی با عنوان «مسیـر ارتقـای شغلـی» با هدف ایجاد انگیزه و کارایی معلمان و ارتقای سطح کیفی خدمات آموزشی در هیات وزیران تصویب شد؛ طرحی که معلمان را در رده های ارشد، خبره و عالی رتبه بندی کرد. این طرح جدید وزارت آموزش و پرورش را می توان هم در محتوا و هم در سرفصل ها بازگشتی به طرح مسیر ارتقای شغلی دانست. طرح مسیر ارتقای شغلی نیز مانند دیگر طرح هایی که در آموزش و پرورش اجرا شده در تئوری عالی اما در اجرا فاجعه بار بود.
با وجود این، طرح نامبرده هنوز به شکل رسمی اجرا می شود.به گفته ی عبداللهی، اگر این طرح ها شکست خورده است، در وهله ی نخست باید دلیل ناکامی آن مشخص و در آینده از بروز دوباره ی چنین مشکل هایی جلوگیری شود.
این صاحب نظر در مسایل آموزش و پرورش ادامه داد: معلمان غیر از معیارهای متعارف مانند مدرک تحصیلی و سنوات خدمت، حاضر به قبول عوامل دیگر برای تعیین حقوق و مزایای شغلی خود نیستند و به کمترین تفاوتی در فیش های حقوقی حساسیت دارند. معیارهای ارزشیابی نیز غیر حرفه یی است و بیشتر مدیران مدرسه ها از نظر صلاحیت های آموزشی و حرفه یی در حدی نیستند که معلمان را ارزشیابی کنند و از اهرم ارزشیابی به عنوان عامل فشار استفاده می کنند .
وی همچنین درباره ی گفته های مسوولان آموزش و پرورش در زمینه ی بهبود وضعیت معیشتی معلمان در نتیجه ی اجرای رتبه بندی گفت: مرتبط کردن طرح رتبه بندی به موضوع های رفاهی و افزایش حقوق و مزایا، برخلاف تصور وزیر و نمایندگان مجلس نه کمکی به مقبولیت طرح می کند و نه معلمان طرح رتبه بندی را به عنوان طرحی رفاهی می پذیرند. اگر هدف از اجرای این طرح فقط جلب رضایت معلمان است، بهتر است اعتبار این طرح بر تعداد کارکنان تقسیم و به صورت مساوی به حقوق یک میلیون فرهنگی اضافه شود اما اگر هدف از اجرای رتبه بندی، اصلاحات در ساختار نیروی انسانی وزارتخانه و افزایش کارآمدی سیستم است، مسوولان باید آن را فارغ از ملاحظه های سیاسی و ربط دادن به مسایل رفاهی و افزایش حقوق معرفی و اجرا کنند.
به گفته ی این کارشناس مسایل آموزشی، سیاست آموزش و پرورش در رفاهی جلوه دادن این طرح، نتیجه یی معکوس خواهد داشت چرا که شکاف بین وزارتخانه ی آموزش و پرورش و مدرسه همواره وجود داشته است. بنابراین وقتی در فضای اعتراض معیشتی معلمان این طرح به عنوان یک طرح رفاهی مطرح می شود، واکنش منفی معلمان را در پی دارد.
«م. عبداللهی» معلمی با نزدیک به 20 سال سابقه ی کار معلمی از موضع مخالف طرح به پژوهشگر ایرنا گفت: این رتبه بندی ها هیچ تغییر اصولی و مثبتی در شرایط معلمان ایجاد نخواهد کرد و افرادی که بر اجرای آن اصرار می ورزند تنها به دنبال دور زدن معلمان هستند.وی در ادامه گفت: نگاه خطرناکی به معلمان به عنوان حقوق بگیر و مصرف کننده ی صرف وجود دارد که متاسفانه حتی در میان برخی مسوولان کشور و نمایندگان مجلس نیز رایج است. این در حالی است که معلمان هم کارمندان یکی از وزارتخانه های همین دولت هستند. این معلم با اشاره به مولفه یی چون داشتن مقاله های علمی و پژوهشی به عنوان شرط ارتقای رتبه اظهار کرد: در کدام وزارتخانه برای کارمندان چنین شرط های سختی در نظر گرفته می شود؟
این بند بیشتر به فکاهی شباهت دارد. در ساختار سازمانی من یک معلم هستم که وظیفه ی تدریس و پیاده سازی روش و سرفرصل های از پیش تعیین شده را بر عهده دارم. وظیفه ی من چاپ و تالیف نیست. البته تحقیق و پژوهش همواره بخشی از فعالیت معلمان بوده است. ممکن است بسیاری از معلمان مایل باشند در رشته ی تخصصی خود و در زمان فراغت، اقدام به تحقیق و پژوهش کنند ولی این کار به هیچ وجه جزو وظیفه های سازمانی آن ها نیست. مساله ی مهم تر اینکه در حال حاضر هزینه ی پژوهش و انتشار مقاله بسیار بالا و وقت گیر است. مگر معلمان چقدر حقوق می گیرند که بخشی از آن را به این کار اختصاص دهند؟
وی با ابراز نگرانی از تاثیرهای منفی که اجرای این طرح بر جای خواهد گذاشت گفت: با اجرای این طرح در خوشبینانه ترین حالت تنها 10 درصد معلمان شامل مزایای آن می شوند و آن معلم دغدغه مند و زحمتکشی که همواره شرمنده ی خانواده ی خود بوده بار دیگر از بهره مندی از تاثیر مثبت طرح های آموزش و پرورش محروم خواهد ماند.
به گفته ی این معلم منتقد، بسیاری از معلمان بر این باورند که آموزش و پرورش با ارایه ی این طرح تنها به دنبال شانه خالی کردن از قضیه ی نظام هماهنگ پرداخت حقوق است. اگر آموزش و پرورش به راستی در پی ارتقای جایگاه معلمان بر مبنای توانمندی آن ها است در این راستا چرا توانمندی های واقعی معلمان و خروجی و بازدهی آن ها را در کلاس های درس بررسی نمی کند؟
سخن آخر
با توجه به اعلان مسوولان آموزش و پرورش، اراده یی جدی برای نهایی کردن این طرح وجود دارد. البته مدافعان طرح رتبه بندی معلمان کاستی های چنین طرحی را نیز از نظر دور نداشته اند و مدعی بی اشکال بودن آن نیستند. از جمله رسولی که به پژوهشگر ایرنا گفت: یکی از مهمترین ایرادها به این طرح ناکافی بودن تغییر اوضاع از نظر معلمان است. به دلیل شکاف بسیار زیاد پرداختی های رسمی و غیر رسمی همچنین میان کارکنان دیگر نهادها با معلمان، طرح کنونی نمی تواند همکاران را اقناع کند. شرایط اقتصادی کشور، وجود تورم و به روز نشدن درآمد کارمندان و به ویژه معلمان، در کنار هزینه های سرسام آور خانوارها وضعیت را هر روز بدتر از گذشته می کند.
با وجود این انتقادها، طرح دارای مزیت هایی است که افزون بر آنچه گفته شد، شایسته سالاری را نیز می توان در زمره ی این مزیت ها دانست. در مجموع باید گفت تاختن بر طرحی که هنوز اجرایی نشده به رغم تجربه های ناموفق گذشته نمی تواند چندان منطقی باشد البته مشروط به اینکه مسوولان آموزش و پرورش از راه هم اندیشی و دریافت نظرهای منتقدان و نمایندگان معلمان معترض ایرادها و مشکل های آن را برطرف و آنان را قانع کنند.
خبرگزاری ایرنا
در سال آخر دولت دهم و وزارت حمیدرضا حاجیبابایی، سهم آموزش و پرورش از تولید ناخالص داخلی به کمترین میزان ممکن، طی سالهای گذشته رسید. رقم ناچیز پایینتر از 10درصد از کل بودجه، تنها سهمی بود که حاجیبابایی و تیمش در چانهزنیهای کسب بودجه به دست آورده بودند و به اذعان اهل فن، این رقم بودجه، این وزارتخانه را به یکی از فقیرترین وزارتخانههای آموزش و پرورش در جهان مبدل کرد. البته این تنها دلیل برای خشم و ناامیدی فرهنگیان نبود. استخدامهای کارشناسی نشده، طرحهای هیجانی و مدیران ناکارآمد از دیگر فاکتورهایی بودند که به این نارضایتیها دامن زدند. روی کار آمدن دولت دهم و طرح شعار تدبیر و امید و همچنین نگاهی به شعارهای انتخاباتی رئیسجمهور کنونی، برای مدتی جامعه فرهنگیان را بعد از سالها دلزدگی از دولت پیشین و وزارت منتخبش امیدوار کرد.
هنوز اولین لبخندها روی لبان معلمان ننشسته بود که مجلس با رای عدم اعتماد بدون شک سیاسی به محمدعلی نجفی، محبوب فرهنگیان، اولین چالش جدی را بهوجود آورد. بعد از آن علیاصغر فانی توانست اعتماد نسبی مجلسیان را کسب کند و بر کرسی وزارتخانهای بنشیند که برای نمایندگان مجلس، فقط انتخاب وزیرش، دقت نظر را میطلبید و هرگز جز در شعارهای انتخاباتی و رسانهای، راهکاری اساسی برای برونرفت از وضعیت نامطلوبش نیندیشیده بودند.
از نگاهی دیگر آموزش و پرورش قربانی منازعات جناحی است. البته اصولگراها در این نزاع سهم بیشتری داشتهاند و در هشت سال حاکمیت این جریان، بیشترین استفاده سیاسی از امکانات آموزش و پرورش صورت گرفته است.فانی در حالی بر مسند این وزارت نشست که در سال اول بهزعم خود و تیم منتخبش چارهای جز پیروی از وزیر پیشین نداشت. از سوی دیگر عملا در منازعات تقسیم بودجه نتوانست بودجهای بهتر از سالیان گذشته را به وزارتش منتقل کند.
اعتراضات معلمان هرگز یکسویه و صرفا خطاب به دولت نبوده بلکه از یکسو با تجمع در محوطه مجلس، اعتراضات خود را به مواضع نمایندگان نشان دادند و از سوی دیگر با تجمع در ادارات آموزش و پرورش و استانداریها دولت را مورد بازخواست قرار دادند و بسیار خردمندانه نشان دادند که معلمان پیادهنظام منافع هیچ حزب و گروهی نیستند و آنها خود را وام دار هیچ جناح سیاسی نمیدانند که علیه یا له جریانی خاص تجمع اعتراضی کنند و اعتراضات آنها صرفا صنفی است.
اگر چه بسیاری از فرهنگیان، منتقد برخی از اقدامات فانی در کرسی وزارت آموزش و پرورش هستند، اما استیضاح او را نیز به صلاح نمیدانند. برخی از نمایندگان اصولگرا در حرکتی زیرکانه به اصطلاح توپ را به زمین دولت انداختهاند و میخواهند سهمی دوسویه ببرند، هم خود را از اتهاماتی که فرهنگیان متوجه نمایندگان کردهاند برهانند و هم دولت را به اهمالکاری متهم کنند و در چرخشی زیرکانه تمام نارضایتیها را متوجه دولت و وزارت آموزش و پرورش کنند.
برخورد دوسویه منتقدان دولت در برابر دو وزیر یک وزارت در دو دولت بر شائبه سیاسی بودن جریان استیضاح علیاصغر فانی میافزاید. همین مجلس برای دادن حتی کارتی زرد به جناب حاجیبابایی خساست به خرج میداد که وزارتخانه را تا حد فقیرترین کشورها تنزل داد و بیشترین سهم را در تنزل شأن و جایگاه فرهنگیان داشت.
این تعارض و دوگانگی رفتار نمایندگان، با وجود انتقادات فرهنگیان به راس این وزارتخانه، فرهنگیان را به فکر فرو برده که آیا استیضاح فانی با هر اندیشهای به صلاح است یا نه؟
پس از پيروزي تيم پرسپوليس مقابل تيم فوتبال استقلال در ليگ برتر فوتبال كشور، جمعه شب، درحالي كه سه بانوي معلم در حال پيادهروي در يكي از خيابانهاي فاز دو ماهشهر بودند يكي از خودروهاي افراد شاديكننده با آنها بهشدت برخورد کرد. در اين حادثه تلخ دو بانوي معلم در دم جان باختند و ديگري نيز بهشدت مصدوم و روانه بيمارستان شد. جوانان ما فرصت را غنيمت ميدانند براي اينكه ابراز احساسات و هيجانات خود را تخليه كنند. اگر ما اين فرصتها را در شرايط مناسب براي تخليه هيجانات به اشكال مختلف براي آنها فراهم نكنيم، تنها راه گريز براي آنها شركت در مسابقات ورزشي و بهويژه در رابطه با داربيهاي استقلال و پرسپوليس است.
همزمان با اين مسابقه، در استاديوم تبريز هم بر اساس گزارشات برخوردي بين بازيكنان تراكتورسازي گزارش شده بود كه خشونت در فوتبال را نشان ميدهد. از طرفي جوانان بايد اين آموزش را ببينند كه چگونه بايد ابراز احساسات كنند كه ضرر و زياني را متوجه خود و ديگران نكنند و صرفا ابراز احساسات را امري شخصي بدانند و در كنار دوستان شان با هماهنگي كه آزاردهنده نباشد، شادي كنند.
يكي از دلايلي كه باعث ممانعت از حضور زنان در ورزشگاهها شده، فحاشي و خشونت اين محيطهاست كه براي زنان نامناسب است. چرا بايد اين خشونتها سبب شود نيمي از جمعيت از حق تماشاي مسابقات ورزشي محروم شوند؟
حتي بر اساس گزارشات در برخي موارد برخی جوانان براي اينكه هيجان بيشتري را تجربه كنند قبل از بازي مواد محرك مصرف ميكنند و نتيجه آن هم اتفاقاتي از اين دست در حين رانندگي و ابراز شادي است كه منجر به فوت دو فرد بيگناه شده است. اين اقدام و مواردي از اين دست را بايد قتل عمد به حساب آورد زيرا وقتي در اين شرايط و با مصرف مواد فردي با سرعت مرگبار با موتور يا خودرو در خيابان ميراند اين احتمال را بايد بدهد كه ممكن است با ديگران برخورد و براي آنها ايجاد خطر كند اما اين افراد كنترلي بر رفتارشان بهدليل مصرف مواد ندارند.
آموزش ابراز احساسات از دوران كودكي و خانواده آغاز ميشود. براي مثال كودكي كه در خانواده ميبيند پدرش به چه نحوي احساسات خود را بروز ميدهد و تخليه ميكند، اين رفتار را ياد ميگيرد. در مواردي گزارش ميشود حين تماشاي فوتبال يك كودك به مرزي از فوران احساسات ميرسد كه سكته و ايست قلبي ميكند. خانواده بايد قبل از اينكه اين اتفاقات بيفتد پيشگيري كنند و به كودك آموزش دهند كه با اين اندازه از احساسات خودش را نابود ميكند.
در كشورهاي ديگر وقتي اين نوع اتفاقات ميافتد با تيمهايي كه اين افراد طرفداران آنها بودهاند برخورد كرده و آنها را جريمه ميكنند تا افراد اين گونه بفهمند هيجاناتي كه باعث ضرر و آسيب به ديگران شود قابل بخشش نيست و به ضرر تيم محبوب آنها تمام ميشود. دنيا به هرحال سعي كرده است به نحوي كه اين قضيه به ضرر كسي تمام نشود راههاي تخليه هيجانات را هم براي جوانان ممنوع نكند به شكلي كه شادي و نشاط به فضاي جامعه برگردد و همه افراد در جريان پيروزي يك تيم با هم شادي كنند نه اينكه اين قضيه باعث شود عدهاي به اين بهانه هنجارشكني كرده و با زير پا گذاشتن قوانين هم خودشان و هم ديگران را با مشكل مواجه كنند.
تخليه هيجانات بد نيست به شرطي كه از راه درست و با ابزارهاي مناسب صورت پذيرد.
روزنامه آرمان