صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش
سه شنبه, 05 خرداد 1394 05:20

نظام آموزش و رقابتی نابرابر

کتایون مصری «آموزش و پرورش مشکلات متعددی دارد که حل آن بدون کمک مردم و صاحب نظران امکان‌پذیر نیست.» این جملات، بخشی از اظهارات اخیر رئیس سازمان مدارس غیردولتی است که نشان می‌دهد گسترده‌ترین وزارتخانه کشور به رغم افزایش 23 درصدی بودجه در سال جاری، هنوز دخل و خرجش نمی‌خواند و با وجود کاهش تعداد جمعیت دانش‌آموزی کشور در سال‌های اخیر، برای به منزل رساندن بارش به یاری بخش خصوصی نیازمند است.

شاید به همین دلیل است که دریافت وجه نقد هنگام ثبت نام یا شرکت در کلاس های اجباری فوق برنامه حتی در مدارس دولتی به امری رایج تبدیل شده و برخلاف سال های قبل اولیا کمتر در برابر این گونه پرداخت ها مقاومت می کنند.

بنا بر چنین مشکلی، وزارت آموزش و پرورش جلب و جذب مشارکت بخش خصوصی و خیرین را در رأس برنامه های خود دارد و می توان پیش بینی کرد سهم مالی دولت در مدارس هر سال کمتر خواهد شد، هرچند مدیران نظام آموزش برای رفع نگرانی خانواده ها تاکید می کنند که هدف از مشارکت، پولی شدن مدارس نیست.

این رویه خواسته یا ناخواسته بر عملکرد مدارس غیردولتی و تعداد دانش آموزان آنان تاثیر می گذارد. شهریه مدارس غیردولتی درسال تحصیلی آینده به طور رسمی تا سقف 17.5 درصد افزایش می یابد.

این مدارس تلاش می کنند تا با تنوع بخشی به برنامه های آموزشی خود، توجیه منطقی برای این شهریه بیابند، این درحالی است که نه تنها مدارس دولتی در سال های اخیر کمر به رقابت با غیردولتی ها بسته و به ارائه خدمات مشابه و دریافت پول مبادرت می کنند که برنامه ها و آموزش های فوق برنامه در برخی مدارس غیردولتی از کیفیت لازم برخوردار نیست و این مراکز با ضعف هایی روبه رو هستند که می تواند راهی برای سوءاستفاده از وجوه پرداختی باشد بنابراین مسئولیت ها و رسالت مدارس در دو بخش خصوصی ودولتی به بازبینی نیاز دارد.

از طرفی مدارس دولتی خواستار ایفای نقش مشابه مدارس خصوصی به ازای اخذ وجه نقد هستند و از سوی دیگر غیردولتی ها با افزایش 17 درصدی (که معمولا از این رقم بیشتر است) قصد دارند به ارائه خدمات منحصر به فرد آموزشی بپردازند، درحالی که این روزها برای بسیاری از خانواده ها ثبت نام فرزندان شان در مدارس بخش خصوصی توجیه اقتصادی ندارد چرا که دولتی ها هم با نقشی مشابه و دریافت وجه، برنامه های همانندی ارائه می دهند.

هرچند مدت هاست وزارت آموزش و پرورش، از سهم 10 درصدی مدارس غیردولتی از جمعیت دانش آموزی سخن می گوید اما شاید یکی از علل کاهش دانش آموز در برخی مقاطع و شهرستان ها، رقابت بلامنازع دولتی ها با بخش خصوصی باشد که منجر به از رده خارج شدن مدارس غیردولتی می شود.

به نظر می رسد، نظارت بر کیفیت فوق برنامه ها، عملکرد مدارس غیردولتی و تعدیل هزینه ها از یک طرف و جلوگیری از رقابت مدارس دولتی به بهانه دریافت پول از طرف دیگر می تواند تکلیف نظام آموزش را در اجرای اصل 44 قانون اساسی روشن کند.

جام جم

منتشرشده در یادداشت

محمد داوری هفته گذشته مطلبی با این تیتر « روابط عمومی های آموزش وپرورش درکما » درصفحه ی مدرسه روزنامه اعتماد کار شده بود که درنوع خود نه تنها کم نظیر بلکه بی نظیر بود ؛ توجه به ابعاد این اقدام هنجار شکنانه یک وظیفه اخلاقی و صنفی و مدنی فعالان عرصه رسانه است ، به همین منظور وظیفه خود دانستم نکاتی را مورد توجه قرار دهم.
1- وقتی تیتر مطلب را خواننده می دید تصور می کرد یک منتقد جدی و مخالف روابط عمومی وزارت آموزش وپرورش قصد دارد به مسئوولان این بخش حمله کند و عملکرد این مجموعه را زیرسوال ببرد اما عکس و روتیتر بلافاصله هر خواننده ای را متعجب می ساخت چرا که علیرضا جدایی مدیر مرکز اطلاع رسانی و روابط عمومی وزارت آموزش وپرورش در گفت وگویی مفصل به نقد و بررسی عملکرد روابط عمومی ها به طورکلی و روابط عمومی در آموزش و پرورش پرداخته بود ؛ لذا این که یک مقام مسوول آن هم در زمانی که هنوز این مسوولیت را برعهده دارد بر مسند نقد می نشیند و کارشناسانه و منصفانه به نقد عملکرد خود و مجموعه اش می پردازد قابل ستایش است و می تواند الگویی باشد برای بقیه مسوولان که تصور می کنند باید همیشه در جایگاه مدافع قرار داشته باشند درحالی که خود انتقادی از مهم ترین عوامل موفقیت یک مجموعه می باشد.
2-نگاه همه جانبه به این موضوع و اشاره به جایگاه نهاد روابط عمومی به عنوان یک نهاد مدرن و توجه دادن به سیر تاریخی آن و سپس آسیب شناسی نمودن روابط عمومی ها در کشور باب مهمی را گشوده که می تواند آغازی باشد برای قراردادن این نهاد در جایگاه حرفه ای خود تا سازمان ها و نهادهای مختلف از ثمرات یک روابط عموی خوب بهره مند شوند که در این میان آموزش و پرورش به عنوان انسانی ترین دستگاه که هم ورودی و هم خروجی و هم فرآیند فعالیت های آن انسان محور است ،بیش از سایر دستگاه ها به این ضرورت نیازمند است.
3- " خود انتقادی " آن هم توسط یک مقام ارشد دریک مجموعه اعتماد ساز است ؛ به طور قطع این اقدام آقای جدایی اعتماد افکار عمومی به ویژه معلمان را جلب خواهد کرد و سرمایه اجتماعی فرهنگیان را در خدمت آموزش وپرورش قرار خواهد داد البته منوط به استمرار این رویکرد و قدرشناسانه برخورد کردن جامعه معلمان است که امیدوارم هم مسوولان آموزش وپرورش ازاین نگاه حمایت کنند و هم معلمان مشوق باشند.
4- نگرانی از اینکه تحلیل های بدبینانه و نگاه های یک جانبه افرادی را که به نقد درونی می پردازند با مخالفت ها به ویژه در درون دستگاه مواجه سازد همواره مانع نقد از درون شده و اکثر افراد یا سکوت می کنند و یا چاپلوسانه و متظاهرانه به تعریف وتمجید می پردازند ، تعریف ها و تمجید هایی که به هیج وجه به نفع آن دستگاه نیست چراکه مانع دیده شدن ضعف ها می گردد ؛  لذا امیدواریم این نگرانی در آموزش و پرورش وجود نداشته باشد و با حمایت از نقد کنندگان درون سازمان پویایی وتحرک تحولی را به ارمغان بیاورد.

منتشرشده در یادداشت
دوشنبه, 04 خرداد 1394 15:24

فرهنگِ سه‌خطی !

آرش خیرآبادی جامعه‌یی که در آن راه‌های طولانی، راه‌های کم‌رفت و آمد و خلوتی شده، جامعه‌یی که در آن هیچ‌کس حوصله‌ی صبر و شکیبایی برای به دست آوردنِ هدفی را ندارد، جامعه‌یی استتوسی ست؛ جامعه‌یی که برای رسیدنِ به هدف، فقط به اندازه‌ی خواندنِ همان سه خطِ بالای استتوس‌ها زمان می‌گذارد: جامعه‌ی مبتلا به « فرهنگِ سه‌خطی »!

ما مردمی شده‌ایم لنگه‌ی پینوکیو، که دوست داریم طلاهای‌مان را بکاریم تا درختِ طلا برداشت کنیم. مردمی که دنبالِ گلد کوییست و پنتاگونو و شرکت‌های هرمی...‌ی مشابه می‌افتند، یک جای کارِشان لنگ می‌زند. آن جای کار هم اسم‌اش « فرهنگِ شکیبایی » است.

فرهنگِ سه‌خطی به ما می‌گوید اگر نوشته‌یی بیش‌تر از سه سطر شد، نخوان!... فرهنگِ سه‌خطی به ما می‌گوید راهِ رسیدن به هدف چون درست است، طولانی است؛ پس یا بی‌خیال‌اش بشو! یا سراغِ میان‌بُر بگرد!
فرهنگِ سه‌خطی است که نزول‌خوری دارد، اختلاس دارد، دزدی دارد، بی‌سوادی دارد، رشوه دارد، تن‌فروشی دارد، حق‌خوری و هزار جور دردِ بی‌درمانِ دیگر دارد. فرهنگِ سه‌خطی است که این همه آدمِ بی‌کار دارد. آدم‌های بی‌کاری که توقع دارند یک ساعت در روز کار کنند، ماهی چند میلیون درآمد داشته باشند!
برای درکِ عمقِ فاجعه‌یی که بر سرِ فرهنگِ ما آمده، نیازی نیست خیلی جای دوری برویم. به همین فیس‌بوک که نگاه کنیم، همه چیز دست‌مان می‌آید. وقتی که کسی می‌نویسد: «اوه!... طولانی بود، نخوندم!» یا «سرسری یه نیگاه انداختم! با کلیّتش موافقم!» یا «چه حوصله‌یی!...» یا «لایک کردم، ولی نخوندم!» و... یعنی یک پُلی در جایی از مسیرِ فرهنگِ ما شکسته است که هیچ رفتنی به هدف نمی‌رسد. آن پُل، همان فرهنگِ شکیبایی ست.

جامعه‌یی که همه چیز را ساندویچی می‌خواهد، در مطالعه؛ سه خط استتوس برای‌اش بس است. 

در دوستی؛ از آشنایی تا تخت‌خواب‌اش نیم ساعت طول می‌کشد.

در ازدواج؛ بین عشق و نفرت‌اش ده ثانیه زمان می‌برد.

در سیاست؛ بینِ زنده‌باد و مُرده‌بادش، نصفِ روز کافی ست.

در کار؛ از فقر تا ثروت‌اش یک اختلاس فاصله دارد.

در تحصیل؛ از سیکل تا دکترای‌اش یک مدرک آب می‌خورد.

در هنر؛ از گم‌نامی تا شهرت‌اش به اندازه‌ی یک فیلم دو دقیقه‌یی در یوتیوب است!

فرهنگِ سه‌خطی به من اجازه می‌دهد چیزی را نخوانده، بپسندم. موضوعی را نفهمیده، تحلیل کنم. راهی را نرفته، پیش‌نهاد بدهم. دارویی را نخورده، تجویز نمایم. نظری را ندانسته، نقد کنم... فرهنگِ سه‌خطی به من اجازه می‌دهد به هر وسیله‌یی برای رسیدن به هدف‌ام متوسل شوم. چون حوصله‌ی راه‌های درست را –که طولانی‌تر هم هست- ندارم.

برای مشاهده فاجعه‌ی فرهنگِ سه‌خطی، نیازی به تحقیق میدانی نیست. کافی ست در فیس‌بوک بچرخی!

خرد

منتشرشده در دیدگاه

گروه اخبار / مدیر کل دفتر آموزش های فنی و حرفه ای وزارت آموزش و پرورش گفت: رشته تحصیلی مدیران 70 درصد هنرستان های کشور غیر مرتبط با هنر و شاخه های فنی است

سخن معلم وزارت آموزش و پرورش : تنها وزارت خانه ای که در آن "زارش" بیشتر از "واو" و "ت" برجسته شده است.
مدرسه : مکانی که خانواده ها فرزندان شان را برای ساعاتی به آنجا می فرستند تا بتوانند خرید خانه را انجام دهند و استراحتی بکنند.
کلاس : چهار دیواری است اجباری که پیش از این اختیاری بود و تعدادی علاقه مند و شیفته در آن به شکل فشرده و فسرده چیز می آموزند.
کپر : مدارس دوره ی مزوزوئیک که هم زمان با دایناسورها وجود داشت و امروز به عنوان مدارس افسانه ای شناخته می شود و وجود خارجی ندارد.
مدیر : انسان عجیب و خارق العاده ای که باید تلاش کند تا می تواند پول آب و برق و گاز مدرسه را ندهد، از مردم خود یاری جمع کند و از معلمان بخواهد درصد قبولی شان را به هرشکلی شده بالا ببرند و اگر هم وقت کرد کمی کار مدیریتی کند و چنانچه بازرسی آمد از توفیقات و چیزهای خوب و گل و بلبل بگوید و خلاصه با نداری مدرسه اش را به هرشکلی شده جمع کند.
معلم : برگزیده خدا بر روی زمین است . همیشه مانند شمع بوده است و خواهد بود، مگر آن که خلافش ثابت شود. او می تواند به همه کس همه چیز را بفهماند الا این که معلمی هم می تواند یک شغل باشد.
حق التدریس: حق التدریس واژه ای عربی است و در اصطلاح به کسی می گویند که حقش تدریس است و به غیر از آن از هیچ حقی حتی استخدام برخودار نیست.
بازنشسته : عوام می گویند کسی است که بعد از اتمام دوره ی استخدام با زن نشسته و یا نشست و برخاست می کند. اما در نوع معلمش باز نشسته از ترکیب (باز + نشسته) تشکیل شده . باز در اینجا به معنای " دوباره " است و بر خلاف نظر عوام اصطلاحی است که زن معلم بازنشسته به وی می گوید و از وی انتظار دارد ننشسته و دوباره به سر کار دیگری برود.
اضافه کار : کار اضافه ای است که معلمان باید بکنند و برخلاف خود معلمی شغل محسوب می شود و چون شغل محسوب می شود شامل حقوق نمی شود مگر اینکه آموزش و پرورش اعتبارات اضافی و پول اضافه ای داشته باشد که آن هم ندارد.
شغل دوم : شغل اول معلمان است که برای سایر کارمندان دولت همان دوم محسوب می شود.
حقوق : پولی است که به شکل هماهنگ و با توجه به قانون نظام هماهنگ پرداخت حقوق، در تاریخی معین و در پایان هر ماه به مستحق داده می شود.
قانون نظام هماهنگ پرداخت : قانونی بود که در آن مقرر شد، حقوق همه ی کارمندانی که سرکارند توسط وزارت اقتصاد و امور و دارایی پرداخت شود. در این قانون، کارمندان مجلس و برخی وزارتخانه ها چون نفت به دلیل این که سرکار نیستند مستثنی شده و درنتیجه حقوق این دسته به شکل ناهماهنگ پرداخت می شود.
سرانه : در لغت نامه چنین آمده"سرانه نوعی از باج که از رعایا و از هر فرد گیرند. آنچه علاوه از باج و خراج از رعیت گیرند". برخی سرانه را "سِرّانه" به "رازگونه"معنی می کنند. البته برخی بر این باورند سرانه هنوز تعریف لغت نامه ای خود را از دست نداده و تنها در تعریف بالا باید به جای واژه ی "رعایا" از "مردم" استفاده کرد.
مدرک تحصیلی : در آموزش و پرورش تعریف خاصی ندارد و چنانچه معلمی آن را ارائه دهد، هم انگیزه ی مادی و هم انگیزه ی معنویش را از دست می دهد. با توجه به بحران آب در کشور به معلمان توصیه می شود به جای ارائه مدرک تحصیلی صرفا از آن ، برای خودرن آب از در کوزه استفاده کنند.
دانشجوی تربیت معلم : دانشجوی بی خبر و نا آگاه از دنیا و آخرتش که ابتدا عاشقانه معلم می شود و در آینده عاقلانه، شغلش دومش را پیدا می کند .


ارسال مطلب برای سخن معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

منتشرشده در یادداشت

محمد تقی سبزواری در گیرودار اختلاف بین بدنه آموزش و پرورش با فرادستان؛ وزنه فرهنگیان بیشتر خودنمایی می‌کند. تبلیغات غیرواقعی و بی‌اعتمادی نسبت به گفتار مسئولان، بالاخره برگزاری امتحانات نهایی در بعضی از مناطق آموزشی را با مشکل مواجه کرد. یکی از دلایل این بی‌اعتمادی، تبلیغات غیرواقعی مدیران آموزش و پرورش مبنی بر پرداخت مطالبات و حق‌الزحمه امتحانات نهایی سال تحصیلی گذشته است.

خبرها حاکی از آن است كه در بعضی از مناطق آموزشی بالاخص در کلان‌شهرها، برگزاری امتحانات نهایی با استقبال معلمان روبه‌رو نشده است. رؤسای حوزه‌های نهایی برای انتخاب و انتصاب منشی و مراقبین جلسات با محدودیت داوطلب مواجهند. بعضی از رؤسا از دیگر مقاطع یا مناطق دیگر تأمین نیرو کرده‌اند. مدیران این مناطق آموزش و پرورش با استفاده از ناآگاهی معلمان نسبت به قوانین  یا تهدید، یا با دادن وعده برای پرداخت مطالبات سال گذشته و راضی کردن عوامل اجرایی سعی در اجرای امتحانات نهایی را دارند. در همین راستا در آخرین ساعات اداری روزهاي گذشته، درصدی از حق‌الزحمه امتحانات سال گذشته بعضی مناطق پرداخت شد. طی چند ماه گذشته، معلمان بارها تهدید به استفاده از حربه‌های قانونی برای احقاق حق خویش کرده‌اند. 
تحریم و همکاری نکردن در برگزاری امتحانات نهایی، عدم پذیرش اضافه تدریس و شرکت نکردن در مناسبت‌های اجتماعی از این موارد بوده است. معلمان برای همکاری نكردن با آموزش و پرورش از راه‌های قانونی متنوعی می‌توانند استفاده کنند. نبود انسجام و یکپارچگی و همچنین تعهد قاطبه معلمان، علی‌الظاهر سبب انجام وظایف وزارتخانه شده است.

بی‌توجهی به قطعنامه‌های صادره در گردهمایی‌های اعتراضی چند ماه گذشته، می‌تواند بر موج اخلال و بی‌نظمی در آموزش و پرورش دامن بزند. خواسته‌های معلمان طی چند قطعنامه صادره صرفا رفاهی و معیشتی نبوده است. منتها تا به‌حال هیچکدام از خواسته‌های فرهنگیان از سوی وزارتخانه یا ادارات کل پذیرفته نشده است. با این شیوه مدیریتی و بی‌توجهی به آراي عمومی؛ مسئولان نباید انتظار همکاری یک سویه را داشته باشند.

روزنامه قانون

منتشرشده در یادداشت
یکشنبه, 03 خرداد 1394 17:53

اولین نرم افزار ویژه نوزادان

گروه اخبار / نرم افزار «گوبوشی» اولین نرم افزار تخصصی نوزادان از سه ماهه تا 36 ماهه است که در چهارده آیتم طراحی شده است که ده آیتم آموزشی و چهار آیتم آن سرگرمی می باشد

گروه اخبار / چندی پیش جمعی از آموزگاران منطقه شهریار نامه ای را برای سخن معلم ارسال نمودند که در آن از عملکرد معاونت آموزش ابتدایی اداره انتقاد شده بود . ( این جا )

جوابیه زیر از سوی معاونت آموزش ابتدایی وزارت آموزش و پرورش برای سخن معلم ارسال گردیده است .

گروه سخن معلم ضمن تشکر و قدردانی از حس مسئولیت پذیری و پاسخگویی وزارت آموزش و پرورش امیدوار است که همه مسئولان و مدیران در سراسر کشور پاسخگویی به منتقدان را جزء لاینفک رویکرد مدیریتی خویش قرار دهند .

رضا مرادی باسلام و احترام حضور همکاران توانمند وپرتلاش درمنطقه ی 9 آموزش وپرورش ک همواره طلایه دار عرصه ی نظام تعلیم و تربیت ایران عزیز اسلامی بوده و می باشند .در آغاز بر اساس شنیده ها کسب رتبه ی آموزشی   15را درمیان مناطق 19گانه ی شهر تهران توسط آموزش و پرورش منطقه ی9، به استحضار عزیزان همکار می رساند.

تبدیل فرصت ها به تهدیدات ر ا از مناظر  و ابعاد گوناگون می توان در رویکرد و عملکرد عده ای از مسئولان و دست اندرکاران منطقه ی 9 به ویژه درعملکرد مدیرمحترم منطقه رصد و ملاحظه نمود.

ازآنجایی که گرانیگاه و مرکز ثقل یک مجموعه نظام تصمیم سازی یا مدیریت آن می باشد لذا به جای پرداختن به زیر مجموعه ها و کندو کاو در قاعده ی هرم به راس آن یعنی مدیریت  تمرکز می نماییم که "الناس علی دین ملوکهم ".

مدیرمنطقه مدعی است روش اجرایی ایشان مبتنی بر اقناعی عمل نمودن می باشد ؛ در ذیل به موارد عدیده ای استناد می نمایم که گواه صادقی بر نقض ادعای ایشان بوده و بیانگر ضعف راهبردی و اثربخش در اداره ی منطقه ی آموزشی می باشد که پیامد آن نابه سامانی و به چالش کشیده شدن فرصت ها و غلبه ی تهدیدات برآنها است :

 1-مدیر منطقه به جهت عدم شناخت موثر از منابع انسانی توانمند منطقه و  همکاران معزز که دردوره ی متوسطه خدمت می نمایند و علی رغم معاضدت همکاران دلسوز با ایشان فردی را به عنوان معاون آموزش متوسطه منصوب و به کارگمارده که دردوره ی متوسطه سابقه قابل توجه و ذکری نداشته و آگاهی و شناخت لازم و کافی و پختگی و تسلط لازم را درمناسبات نازل بر معاونت ذکرشده ندارد که این مهم سبب نابه سامانی و ایجاد تهدیدات ویرانگر عدیده ای در رابطه با آموزشگاه های منطقه گردیده است که بیان تاثیرات این کنش غیرعاقلانه ،نادرست و غیرکارشناسانه در وضعیت مدارس دراین مجمل نمی گنجد.

نگارنده با تنی چند از معاونین محترم آموزشی دبیرستان ها دراین راستا به گفت و گو پرداخته هم اندیشی نموده ام که خروجی تبادل نظر و بررسی مربوط بیانگر انتخاب نادرست در این معاونت می باشد.

2- با وجود معلمان و مربیان فرهیخته و علاقه مند در سطح منطقه فردی را به عنوان معاون پرورشی منصوب نموده اند که شناخت لازم و اثربخش از وضعیت و مناسبات حاکم از جهت پرورشی و فرهنگی در سطح منطقه نداشته و توان لازم را در راستای ماموریت های معاونت مربوط به حوزه ی عملکردی خود ندارد،منطقه را نمی شناسد و ظاهرا صلاحیت ایشان درابتدا به تایید مسئولان ذی ربط درآموزش وپرورش شهر تهران نرسیده و مدیرمنطقه در اقدامی غیرحرفه ای برای ایشان حکم سرپرستی صادرنموده است.

3– عدم تغییرات مناسب بر مبنای شایسته سالاری درخصوص مدیریت پاره ای ازمدارس منطقه.

نظر و مقصود قلع و قمع سیاسی جناحی به سبک احمدی نژادی نیست بلکه انتصابات در راهکار و فرآیندی مردم سالارانه و فضیلت محور و بر اساس مناسبات حرفه ای است که تاکنون بعضی ازانتصابات در سطح منطقه براین منوال نبوده است و متاسفانه مدیر منطقه برای شکستن تابو و فضای غیرشفاف و دموکراتیک آن گامی برنداشته است وبه تغییر پاره ای ازمدیران که شایستگی مدیریت آموزشگاهی را نداشته و مدارس تحت مدیریت خود را امنیتی و پادگانی و بدون ملاحظات و ملازمات حرفه ای آموزشی و پرورشی و به دور از تحول خواهی و مشارکت پذیری و به صورت روزمرگی ،مثلا اداره می نمایند، اقدام به جا و شایسته ای که تضمین کننده و رقم زننده ی آینده ی مثبت دانش آموزان فهیم و معلمان ارزشمندباشد،صورت نپذیرفته و به منصه ی ظهور درنیاورده است -  البته ارائه فهرست  مصادیق مصائب و فرصت سوزی در پاره ای از واحد های آموزشی منطقه در این موجز نمی گنجد و فرصت خاص خود را می طلبد.

4– فقدان برنامه ی اقناعی قابل اجرا در سطح منطقه، ممکن است مدیر محترم منطقه ی آموزشی در این خصوص اشاره و مدعی داشتن برنامه شوند ، منظور نگارنده تمرکز و نشر امور بوروکراتیک و پوپولیستی نیست بلکه برنامه ای که باتوجه به واقعیات و اقتضائات و با مشارکت و معاضدت نخبگان منطقه ی آموزشی و با توجیهات متقن و قابل اجرا تدوین گشته و به اجرا درآید که دراین راستا اقدام مناسب ،منطقی و شایسته ای صورت نپذیرفته است .هم اندیشی و مذاکره با عوامل دست اندرکار امور پرورشی و آموزشی درمنطقه بیان کننده ی عدم تدوین برنامه ای جامع با اقناع و تبیین لازم عوامل اعم از دبیران ،مدیران کادراجرایی مدارس و اولیاء و دانش آموزان می باشد. در منطقه روش و مشی منسجم ساری و جاری نبوده و در این زمینه ارتباط و هماهنگی ارگانیکی و سیستمی وجود نداشته و وضعیت و حالت جزیره ای برآن دلالت نموده و استیلا دارد.

5- به نظرنگارنده  یکی دونفر که درخارج از جغرافیای منطقه به کار اقتصادی و ساخت و ساز مشغول بوده و ساعت تفریح خود را در .... منطقه سپری می نمایند ظاهرا مدیر منطقه را مقهور و مرعوب خود نموده و امورات منطقه را رقم می زنند که عملکرد آنان مصداق بارز دفاع بد از ارزش های انقلاب شکوهمند اسلامی بوده و در تضاد آشکار با منویات و مطالبات رهبر فرزانه ی انقلاب اسلامی می باشد و به نظر می رسد ازجانب مدیر منطقه اراده جدی برای برخورد با آنان وجود ندارد.  نکند لمپنیسم شکل گیرد؟ !

6- با وجود کارهای اساسی و ماموریت های مهم که مغفول واقع شده و بر زمین مانده است و نیاز مبرم و حیاتی مدارس به اعتبارات مالی مدیر منطقه مانند مدیران دوره ی دولت معجزه ی هزاره ی سوم اقدام به برپایی بی نتیجه ی گروه های آموزشی در یک روز نموده که به جز آوارگی دانش آموزان در خیابان و کوچه ره آوردی نداشته است و یا برگزاری مراسم بزرگداشت مقام معلم درسه روز متوالی در مجتمع ارم و تعطیلی نامعقول مدارس و عزیمت عده ی کثیری به مشهد مقدس و اقدام به ساخت تفرج گاه درشمال کشور و عزیمت به یزد با هواپیما که بار مالی بسیارگزافی را بر منطقه تحمیل نموده است ، این درحالی است که درپاره ای از مدارس دانش آموزان از حداقل امکانات نرم و سخت افزاری محروم می باشند ؛ به عنوان مثال دبیر شیمی می گفت حتی امکان تهیه ی پی پت و بورت برای مدرسه وجود ندارد تا به کلاس برده وآن را به دانش آموزان نشان دهم ،آزمایشگاه که نداریم !

آیا با چنین اوضاع و احوالی مدبرانه است که منابع موجود در منطقه را این گونه به هدر دهید  و در جای مناسب هزینه ننمایید؟ مسافرت بیش ازحد مدیرمنطقه و وقتی که باید برای تحصیل صرف نماید، آیا وقت کافی را برای پرداختن به ماموریت و وظایف او فراهم می آورد؟

بنده که مدیر بوده ام اذعان می نمایم که مدیر برای خدمت رسانی به دانش آموزان وقت کم می آورد، چگونه ایشان این قدر وقت اضافه دارند؟!

7- فقدان برنامه ی عملی و اجرایی فراگیر و نه کلیشه ای جهت پوشش دانش آموزان تلاشگر و دانش آموزانی که به علت کوتاهی های مسئولان مربوط مشکلات درسی ، رفتاری و اخلاقی پیدا کرده و به انواع بزه مبادرت می ورزند ، به واقع از این حیث نیز منطقه و دانش آموزان به حال خود رها شده اند و علی رغم ادعای مدیر منطقه بر داشتن رویکرد پرورشی کنش قابل ذکری را دراین راستا شاهد نبوده ایم.

8- عدم شکل گیری اتاق فکر به گونه ای جدی و نه فرمایشی و عدم بهره مندی مناسب و اثربخش از نخبگان و دلسوزان منطقه و عدم تشریک مساعی با آنان تا جایی که عده ای مجبور و تصمیم به هجرت ازمنطقه ی خود گرفته اند.

9-عدم ورود و شناخت کافی ازبرنامه های درسی ، فوق برنامه و کنکور در پاره ای از مدارس که مشکلات عدیده ای را برای دانش آموزان به وجود آورده و حقوق فراوانی ازآنان ، ضایع و زائل نموده است. درخصوص دبیران ارجمند نیز زمینه های درگیری و تزاحم را برای ایشان فراهم نموده است که دردرون خود بحران سازمی باشد.

10- ضایع نمودن حقوق حقه ی بعضی ازهمکاران ارجمند و نیزدانش آموزان مظلوم وعدم پی گیری وبعضا انجام اقداماتی به ناحق و ظالمانه علیه آن عزیزان.

درارتباط با موارد فوق مصادیق و موارد عینی و ملموسی وجود دارد که درصورت نیاز و ضرورت ارائه و به آن موارد ورود خواهم نمود.

متاسفانه در این خصوص حساسیت و پی گیری و ممارست جدی و اثربخش ازجانب مدیرمنطقه و بعضا عوامل ذی ربط مشاهده نگردیده و وادادگی حاکم می باشدکه بازخورد و نتایج آن بسیارمخرب می نماید.

تحلیل :

مدیرمنطقه مدعی اقناعی بودن اعمالش می باشد درحالی که در عملکرد ایشان توجیه و اقناعی مستدل نمی یابیم ، گویا ایشان برای ماندن از تز سطان محمود غزنوی و تمامی کسانی که می خواهند بر اریکه ی قدرت غیردموکراتیک تکیه زنند پیروی می کنند که ، کارهای بزرگ را به افراد ضعیف و کارهای کوچک را به اشخاص بزرگ واگذارنما . ایشان از پادگانی عمل ننمودن سخن می گویند درحالی که در اداره پادگانی و غیرفضیلت سالارانه عمل نموده و با مدیرانی که پادگانی عمل می نمایند ، ندیده ایم که برخورد نمایند. برادرعزیزمسئولیت شما مصداق حق الناس است ، مگر اداره و منطقه ی  آموزشی ملک شماست که هرگونه بخواهی درآن عمل نمایی، منطقه ی9آموزش وپرورش شهرتهران تا پایان دوره ی برادربسیجی و کارشناس ارزشمند آموزش و پرورش آقای محجوب ،معاون وزیر، مدیرکل و رئیس منطقه تربیت و به جامعه تقدیم می نمود ؛ بازی های سیاسی و جناحی درآن جایگاهی نداشت و منش ایشان شایسته سالاری بود اما بعد از ایشان به دست نا اهلانی افتاد که اقتدارگرایانه دست به بازی های ناشیانه سیاسی زدند و شایستگان حوزه تعلیم و تربیت را به بهانه های واهی و شیطانی برکنارنمودند و شما نیز بدون درک درست از پیام اکثریت مردم شریف ایران عزیز در 24خرداد92راه نادرستی را طی می نمایید، گویا منویات رئیس جمهور محبوب در روش ،منش ،سیاست کاری و رویکرد جنابعالی جایگاهی نداشته و به راهی دیگر گام می نهید ! ؟

فقدان کنش و پویش عدم دلسوزی و دردمندی، و تعهد و عشق لازم و کافی برای انجام ماموریت های شغلی و حرفه ای در عملکرد مدیر منطقه به نظر نگارنده هویدا است که در این خصوص موارد و رخدادهای عینی ازجانب مدیرمنطقه به منصه ی ظهور درآمده است که درصورت نیاز به ذکر و نگارش و توضیح آن موارد خواهم پرداخت.

   معلم پرسش گر:

لطفا مثال بزنید. مثال: ظاهرا ، وصل نمودن تعطیلی روز سه شنبه به پنج شنبه با مرخصی روز چهارشنبه این اقدام درصورت صحت داشتن ! چه پیامد و انعکاسی را در برداشته و چه باور و فرهنگی را درکلان منطقه ترویج واشاعه می دهد؟ یادش به خیراستاد گرامی ام آقای رزم آراء ، معاون آموزشی وقت منطقه- که حتی روزهای تعطیل و جمعه را برای تولید خدمت ازدست نمی داد. پیامد و ره آورد این عمل و بازتاب و اثرآن عمل ،در منظر ناظر چیست؟ این کجا و آن کجا؟

روزمرگی ،فقدان جدیت و حمیت لازم ،بی اطلاعی و عدم درگیری و چالش با واقعیات و معضلات واحد های آموزشی و آنچه درمتن مدارس می گذرد، عدم تحول خواهی و اصلاح طلبی درامور منطقه ی آموزشی با این توجیه نادرست و غیرمنطقی که نمی خواهیم آرامش منطقه به هم بخورد، در عملکرد مدیرمنطقه ساری و جاری است،که این روش ناصواب متاسفانه زمینه رابرای شکل گیری سوء استفاده های ملون و رنگارنگ در سطح منطقه ی آموزشی به وجود می آورد و خیل کثیر علاقه مندان با بصیرت را در فضایی از ناامیدی و یاس به محاق فروبرده و نامحرمان و نااهلان را در جایگاه تصمیم سازی و سیاست ورزی تحکیم می نماید. وجدان نمایید،به واقع با عنایت هوشمندانه و منصفانه به موارد مذکور مدیرمحترم منطقه چگونه قادرخواهند بود اهداف طراحی وتعیین شده دراسناد بالا و پایین دستی و سند تحول را عینیت بخشیده و عملیاتی نمایند؟

منتشرشده در یادداشت

نظرسنجی

انتصابات علیرضا کاظمی تا چه میزان با تعهدات و قول های مسعود پزشکیان هم خوانی داشته و توانسته رضایت معلمان را جلب کند ؟

دیدگــاه

تبلیغات در صدای معلم

درخواست همیاری صدای معلم

راهنمای ارسال مطلب برای صدای معلم

کالای ورزشی معلم

تلگرام صدای معلم

صدای معلم پایگاه خبری تحلیلی معلمان ایران

تلگرام صدای معلم

Sport

تبلیغات در صدای معلم

تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش بوده و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلا مانع است.
طراحی و تولید: رامندسرور