صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش
سه شنبه, 07 ارديبهشت 1395 10:54

رتبه بندی سال 95 معلمان

رتبه بندی سال 95 معلمان و زمان اجرای فاز دوم رتبه بندی فرهنگیان

...اخیرا در بخشنامه ارسالی از مناطق در مدارس در خصوص تکمیل رتبه بندی 94 برای کسانی که از مهر تا اسفند به رتبه بالا تر ارتقاء پیدا کرده اند در پایان بخشنامه عبارتی با عنوان به زودی شرایط رتبه بندی سال 95 اعلام و ارسال می شود درج شده بود.

از این جمله چندین مورد را می توان استنباط کرد :

اول اینکه چون معلمان این بار برای دریافت چند صد تومان باید مقادیر زیادی مدارک جمع آوری و تحویل کارگزینی دهند تا چند ماه بررسی شود و در پایان آبان  95 ؛  166000 هزار تومان مثلا رتبه بندی به معلم اضافه شود .

دوم اینکه ممکن است شرایطی در رتبه بندی سال 95 باشد که همه معلمان را شامل نشود و فقط عده خاص یا قلیلی شرایط را کسب کرده و چند صد هزار تومان افزایش حقوق داشته باشند .

سوم اینکه با توجه به اعتراضات دائم فرهنگیان از پرداخت همراه با تبعیض حقوق نسبت به سایر دستگاه ها می خواهد با این بخشنامه بارقه امیدی در دل فرهنگیان ایجاد کند .

البته تمامی این موارد با تبلیغات فراوان و زیر نویس های متعدد شبکه خبر که اعلام می کند حقوق معلمان افزایش می یابد همراه است تا افکار عمومی جامعه را نسبت به معلمان تخریب نماید .

نکته جالب در برنامه شبکه خبر جمعه مورخ 3 اردیبهشت این که مشاهده کردم که خبرنگار با یکی از کارگران شهرداری شریف و زحمتکش مصاحبه کرد که شهرداری ماهانه چه میزان به شما حقوق می دهد ؛ این کارگر شریف گفت یک میلیون و چهارصد هزار تومان .

من خنده ام گرفت ! چون یکی از بستگان معلم ابتدایی که با 30 سال سابقه کار و کسب رتبه عالی که بازنشسته شده فقط یک میلیون و دویست هزار تومان تا اسفند ما94 حقوق گرفته است .

این واقعیت تلخ تبعیض و فراموش کردن فرهنگیان شاغل و بازنشسته در دو لت تدبیر و امید است که قطعا سهوا اتفاق نیفتاده است .

با نگاهی به دریافتی های مناسب کارمندان در سایر نهادهای دولتی و حتی در حوزه های ستادی و اداری آموزش و پرورش به عمق تبعیض نسبت به فرهنگیان شاغل و باز نشسته پی می بریم .

در چنین شرایطی آموزش و پرورش و دولت موظفند همان طور که 35 درصد بدون دریافت هیچ گونه مدرکی به سایر کارکنان دولت و به حوزه های ستادی و اداری آموزش و پرورش پرداخت کرده اند نسبت به معلمان و کارکنان مدرسه به همین شکل عمل کرده و این چند صد تومان را به کاغذبازی های اداری و تبلیغات کاذب پیوند نزنند و آن را مجددا در جهت کاهش تعداد معلمان مشمول از بازنشسته شدن تعدادی از آنها تا مهر 95 به شش ماهه دوم سال 95 موکول نکنند ؛ گواینکه تاکنون دستورالعمل محاسبه رتبه بندی در حقوق بازنشستگان صادر و ارسال نشده است و بازنشستگان فعلا نمی توانند از مزایای آن از مهر 95 به بعد استفاده کنند که این هم از دیگر تبعیض هایی است که دولت تدبیر و امید در حق فرهنگیان انجام می دهد اما به هر حال فرهنگیان شاغل در مدارس رتبه بندی و افزایش عادلانه و مناسب بدون قید و شرط و بدون کاغذ بازی را طلب می کنند و در صورتی که آموزش و پرورش بخواهد تا کاغذ بازی اداری دست به تبلیغات کاذب و تعلل در صدور احکام نماید ناکامی دیگری برای دولت تدبیر و امید است که فرهنگیان را بیش از پیش خشمگین و و ناامید خواهد کرد .

آنچه فرهنگیان انتظار دارند صدور احکام رتبه بندی سال 95 تا پایان خرداد 95 است که منطقا و عرفا و شرعا شامل تمام نیروهایی شود که در سال تحصیلی 95-94 در مدرسه کار کرده اند .

انتظار دوم فرهنگیان از جناب فانی است که آنچه را در سال 94 اعلام کرده و گفته که رتبه بندی در فاز اول از 300 تا 800 هز ار تومان افزایش دارد عمل کرده و ما به التفاوت آن را در احکام جدید بپردازد تا فرهنگیان از وزیر با سابقه و پیش کسوت خود گله ای نداشته باشند و آقای فانی هم دینی به گردنش نباشد .

امید است در فاز دوم رتبه بندی با تسریع در صدور احکام و شفافیت کامل و به دور از بورو کراسی اداری با رعایت عدالت و صدور احکام تا پایان خرداد 95 در یک سال باقی مانده از دولت تدبیر و امید فرهنگیان و 40 میلیون مخاطب آموزش و پرورش کشور رضایت مندی بیشتری از مسوولین فعلی کشور داشته باشند .


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

منتشرشده در یادداشت

منطق اقتصاد و تجربه معکوس در اقتصاد ایران  اين تيتر سرمقاله دنياي اقتصاد در ١٠ تيرماه ١٣٨٧ است. در چند روز اخير، بعد از انتشار مطلبي در خصوص فاجعه اقتصادي ونزوئلا و عبرت هاي آن براي اقتصاد ايران، ( این جا ) اين سؤال مطرح شد كه مگر مي شود در قرن بيست و يكم با اين همه انباشت علمي، كشوري در چنين باتلاقي گرفتار شود و مگر كسي نبود هشداري بدهد و از فاجعه جلوگيري كند؟

شايد سؤال نادرست باشد؛ وقتي هشدار گيرنده اي نباشد، هشدار دهنده را چه سود؟

عاقبت ونزوئلا براي يك دانشجوي مبتدي اقتصاد هم معلوم بود، اگر در ايران هم برخي روندها متوقف نمي شد وضعيت متفاوتي را شاهد بوديم.

اتفاقا سرمقاله ١٠ تيرماه ١٣٨٧ دنياي اقتصاد راه زيمبابوه شدن (يعني رساندن هر كيلو گوشت به ٢٠ميليارد دلار) را آموزش مي دهد! راهي كه ونزوئلا به دقت پيمود تا آزموده را دوباره بيازمايد و همين چند روز پيش بود كه از كاراكاس خبر آمد براي صرف يك پرس شام بايد با يك كوله پشتي پول به رستوران رفت!

به ياد دارم وقتي اين سرمقاله در تالار گفت و گويي منتشر شد فردي با لحني تند نوشت: مرد مؤمن خودت مي گويي زيمبابوه نه كشوري نفت خيز! شايد لازم بود كشوري مثل ونزوئلا در مقطعي كه دوبرابر ما صادرات نفت داشت آن هم براي جمعيتي ٢٨ ميليوني، گرفتار بلاي زيمبابوه شود تا بگوييم بله مي شود!

فكر كردم شايد مرور بخش هايي از اين مقاله در اين مقطع مفيد باشد؛ از روزنامه دنياي اقتصاد مورخه ١٠ تيرماه ١٣٨٧:"كشور زیمبابوه در روزگار کنونی الگوی مناسبی برای حرکت در مسیر انحطاط و فروپاشی اقتصادی است. این کشور که روزگاری به دلیل دارا بودن معادن الماس از ثروتمندترین کشورهای آفریقایی محسوب می‌شد هم‌اکنون در سایه تصمیم‌سازی‌های اقتصادی ابداعی، گرفتار نرخ‌های تورم چندمیلیون درصدی شده است که به مفهوم دوبرابر شدن مکرر قیمت‌ها حتی در طی یک روز است.


هم‌اکنون وضعیت به گونه‌ای است که با حقوق‌های رایج که به 66میلیارد دلار زیمبابوه رسیده است، فقط می‌توان دولیتر روغن خوراکی و یک قالب صابون و یا حداکثر سه‌چهار کیلو گوشت خریداری کرد و این البته مشروط به آن است که حقوق‌بگیر بلافاصله پس از دریافت حقوق مبادرت به این خریدها کند وگرنه چند ساعت بعد اوضاع به گونه دیگری خواهد بود.


فارغ از سیاست نژادپرستانه‌ای که این بار به نفع سیاه‌پوستان از چند سال پیش آغاز شد و به خروج وسیع سرمایه از زیمبابوه انجامید، سقوط اقتصادی زیمبابوه از زمانی شتاب گرفت که موگابه در سال گذشته دستور داد قیمت‌ها به سال ماقبل بازگردد! وگرنه گران فروشان با مجازات‌های سخت مواجه خواهند شد. 

نتیجه محتوم این دستور، خالی شدن فوری مغازه‌ها بود؛ چرا که اگر موگابه قادر به درک منطق اقتصاد نیست، نباید تصور کرد که این منطق وجود ندارد. قانون اقتصاد بی‌رحم‌تر از منطق متکی به زور وحشتناکی است که بر زیمبابوه حاکم شده است و هیچ کس جز با تسلط بر مبانی علمی قادر به مهار این قانون بی‌رحم نیست و در این راه حتی زور پلیسی حداکثر هم چاره‌ساز نیست.


تجربه زیمبابوه برای همه اقتصادهای جهان آموختنی‌های بسیار دارد، به ویژه برای کشورهایی که درگیر فشارهای تورمی هستند.

باید آموخت که کنترل تورم به‌صورت معکوس یعنی در مرحله‌ای که از آخرین فروشنده به مصرف‌کننده‌ای نهایی منتقل می‌شود غیرممکن است و تورم را باید در همان سرچشمه یعنی آنجایی که تصمیم‌هایی معطوف به افزایش نقدینگی اتخاذ می‌شود و در مقابل فکری برای افزایش عرضه نیست، مهار کرد.

تجربه معکوس تجربه‌ای است که بارها و بارها در دهه‌های اول قرن بیستم و بعضا در نیمه دوم این قرن به شکست انجامیده است و امید آنکه زیمبابوه آخرین نمونه این شکست در جهان باشد".

انتهاي مقاله آرزو كرده بودم كه زيمبابوه آخرين نمونه اين تجربه شكست خورده در جهان باشد كه اين آرزو محقق نشد.

حالا آرزويمان اين است كه ونزوئلا آخرين نمونه اين فلاكت اقتصادي در جهان باشد...

کانال علی میرزاخانی

منتشرشده در اقتصاد

جزئیات رتبه‌بندی معلمان   گروه اخبار/

سیدحسن حسینی مدیر کل امور اداری و تشکیلات وزارت آموزش و پرورش در پاسخ به این پرسش که «آیا طرح رتبه بندی شامل فرهنگیان با کمتر از 6 سال خواهد شد؟»، اظهار داشت: بخشنامه‌ای در تاریخ اول مهر 1394 در خصوص رتبه‌بندی داشتیم.

وی افزود: بر اساس این بخشنامه هر فرهنگی که شرایط مندرج در آن مطابق نظر سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی و شورای توسعه را داشته باشد می‌تواند به یکی از رتبه‌های پایه، ارشد، خبره و عالی برسد.

حسینی با اشاره به مثالی در این خصوص گفت: اگر سابقه خدمتی فردی در اول مهر 1394 معادل 5 سال و 6 ماه باشد، اکنون که بیش از 6 ماه از بخشنامه گذشته است شامل طرح رتبه بندی معلمان خواهد شد.

مدیر کل امور اداری و تشکیلات وزارت آموزش و پرورش در پاسخ به این پرسش که «وزیر آموزش و پرورش چندی پیش در خصوص اعمال رتبه بندی برای معلمان با کمتر از 6 سال سابقه خبر داده بود و آیا این موضوع صحیح است؟»، عنوان کرد: منظور وزیر آموزش و پرورش همان مثالی بود که عنوان کردم، زیرا بر اساس مصوبه رتبه بندی، افراد کمتر از 6 سال سابقه مشمول این طرح نمی‌شوند.

حسینی افزود: برای رسیدن به رتبه پایه، 6 سال؛ رتبه ارشد، 12 سال؛ رتبه خبره، 18 سال و رتبه عالی، 24 سال سابقه تجربی نیاز است و پس از آن باید ضوابط مربوط به رتبه بندی مطابق بخشنامه سازمان مدیریت و برنامه ریزی نیز شامل این افراد شود.

فارس

دوشنبه, 19 آبان 1393 21:30

سوال

آذربایجان شرقی

منتشرشده در نامه های دریافتی
دوشنبه, 19 آبان 1393 21:30

سخنی با همکاران

کرمان

منتشرشده در نامه های دریافتی
دوشنبه, 19 آبان 1393 21:30

قابل توجه وزیر و....

آذربایجان شرقی

منتشرشده در نامه های دریافتی
دوشنبه, 19 آبان 1393 21:30

درخواست تماس با بنده

لرستان

منتشرشده در نامه های دریافتی

گروه گزارش/ در هفته های اخیر شاهد صدور حکم « محمد کلهر » قاتل معلم بروحردی « محسن خشخاشی « بودیم . ( این جا )

صدور این حکم واکنش های متفاوتی را میان فرهنگیان و معلمان برانگیخت . حتی خانواده خشخاشی به این حکم اعتراض داشتند .

« گروه صدای معلم » به منظور بررسی ابعاد حقوقی این مساله گفت گویی را با « عادل عبدی » حقوقدان و وکیل دادگستری انجام داده است .

منتشرشده در گفت و شنود

مطالبات فرهنگیان و معلمان از مسئولان و مدیران در هفته معلم باز هم برگی از تقویم می افتد و سالی دیگر یا ماهی دیگر و روزی دیگر رقم می خورد و همان تکرار و ایستایی که گویی همگی در جایی که بوده ایم آرام ایستاده ایم و چون فردایمان بهتر از امروزمان نبوده خسرالدنیا والاخره بوده ایم و همچنین است روزی که روز معلمش نامیده اند و هر سال دریغ از پارسال که گلی نو شکفد یا دردی بر دردهای کهنه بیافزاید که گویی معلم را به جز برای درد و رنج وزخم زبان نیافریده اند .


این روز بهانه اي است براي تقدير از معلم قلم استاد مطهری و به تبع آن معلمان كه ناخدايان كشتي علم و دانشند . اما جداي از همه ظواهر ،شعارها و الفاظ پر طمطراق مسئولين و آقاياني كه از حرمت ها و ارزش ها سخن مي رانند و آنان كه روز معلم را مايه تحقير معلم مي خواهند تا باشاخه گلي و... درجامعه و نزد خانوادها چهره اي گدامنش ( اگرغيراين بود همانند ساير كارمندان و کارگران جامعه برخورد مي شد ) از معلم بسازند و يا اين روز را حربه اي براي تقدير از معلم مي كنند تا يك سال بدون چشم داشتي به حق و حقوق خويش ،گچ بخورند ،كمر خم نموده ، موسفيد كنند و انبياء بودنش را پتكي نموده و برسرش زنند و با وعده وعيدها و آمار و ارقام تو خالي سالي را به آرزو بگذرانند ،مي خواهيم گذري بر حرف هاي تكراري بكنيم كه جامعه معلمان را آزرده و پيش از پيش بر غم شان افزوده است .


امروز صلاح و فلاح جامعه و حركت در تكامل اقتصادي و اجتماعي و سياسي از مدرسه آغاز مي شود ، درستي و راستي از مدرسه شكل مي گيرد و در بستر و متن اين حركت ها معلم قرار دارد كه در تسريع آن نقش مهمي دارد و امروز پل عبور از وابستگي ها و رسيدن به ايده آل هاي جهاني از آموزش و پرورش نسل نوجوان مي گذرد و معلمان راهنمايان عابران قله هاي علمند، ولي آنان در كجاي برنامه ها و توجهات دولت كريمه قرار گرفته اند ؟
آيا با تمام تغييراتي كه در ديدگاه هاي كشورهاي جهان در خصوص آموزش و پرورش به وجود آمده است – حتي كشورهاي جهان سوم - و آن را به سمت و سوق توجه بيشتر به اين نهاد نموده است ، باز هم معتقديم كه آموزش و پرورش نهادي مصرفي است ؟

و آيا همه هزينه ها يي كه انجام مي گيرد در قبال تربيت نسلي كارآ و پويا و توان مند ارزش ندارد ؟ آيا مگر جز اين است كه مي خواهيم براي فردا مديران و دانشمندانی لايق و مدبر و متعهد تربيت كنيم ؟


چرا آقايان خارج گود تمامي اتفاقات ميمون و موفقيت هاي علمي در جهان را به نام خود مي زنند و از آناني كه گلو از گچ هاي كلاس ، چركين نموده اند و عمري بر تخته هاي كلاس مشق عشق و مهرباني به همنوع را آموزش داده اند يادي نمي كنند ؟

آيا غير از اين است كه امروزه تمامي موفقيت ها و پيشرفت ها و بر قله هاي علم و افتخار جهان نشستن ها نتيجه ي دسترنج همه ي معلماني است كه در دورترين نقاط اين كشور و با نازل ترين امكانات به آموزش نسل آينده ساز همت گمارده اند ؟ چرا در جایی که نظام آموزشی ما توان حل مسائل را ندارد ناتوانی معلم و عدم تسلط او به علم روز را دلیل مشکلات می دانیم ؟


عدم تسلط معلم به علم روز یا عدم انگیزه او برای تلاش بیشتر به چه دلیلی بوده است ؟ چه راه حل هایی اندیشیده شده و برنامه ریزی مسئولین چه بوده است ؟


بي شك خانواده عظيم فرهنگيان با جمعيتي بالغ بر يك ميليون نفر و به گستردگي ايران اسلامي ،بزرگترين قشر كارمندي دولت هستند و هر جا بركه اي آب با مردماني چند در چادر و كپر و خانه هاي گلي مشغول كار و زندگي اند معلمي نيز در آنجا حضور دارد و به يقين قشر معلم بيشترين رنج و زحمت را در جهت اعتلاي فرهنگ و آموزش و دور از خانواده ها و موطن شان دردورترين نقاط اين كشور متحمل مي گردند.
و اين معلمان سفيران فرهنگ وسياست و دولت هستند و بي شك اگر جامعه اي از معلمان خويش پيوند مهر خودرا بر دارد ،معلمان نيز نخواهند توانست با دلگرمي و علاقه رسالت خويش را به سرانجام برسانند و اين امر آموزش و پرورش نسل آينده را با چالشي بزرگ مواجه خواهد كرد و امروز اين سفيران ،سمبل و نشانه جامعه اي فرهنگي ،روشنفكر و باسواد هستند كه سخنانشان به مراتب بيش از ديگر كارمندان و نيروهاي دولتي در مردم اثر دارند و در جامعه اي كه اعتماد دوران غربتش را سپري مي كند ، معلم امانت دار و معتمدي والا و در مواردي مشاوري امين براي همه آحاد جامعه است.


مشكل امروز و جدي معلمان مشكلات مادي و معيشتي آنان است . معلمان كه امروز رهبري ، تربيت و هدايت شاگردان را بر عهده دارند و آنان را براي اعتلاي نام و صنعت و.... ايران آباد پرورش مي دهند بايد چنان از لحاظ فكري و روحي آرامش يابند كه جز به تدريس و مطالعه و نوآوري به چيز ديگري نيانديشند ، ولي متاسفانه با وجود چهارچوب ترسيمي دين و اولياءدين از علم و عالم ، انقلاب اسلامي نتوانسته است آن چنان كه شايسته است در رفع مشكلات اقتصادي معلمان موفق جلوه گر شود ، چرا كه معلمان ما اكثرا " دو شغله بوده و در گاهي موارد به شغل هاي كاذب روي مي آورند كه وجهه معلمي نيز خدشه دارمي شود و تنگي معيشت چنان آنان را مي آزارد كه با انواع تحقيرهاي گوناگون در جامعه مواجهند و حتي بعداز عمري تلاش در كسوت عالمي ، حتي از مسكن شخصي وامكانات اوليه زندگي محرومند.


امروز حتي فرزندان فرهنگيان نيز با نوعي سرخوردگي از كمبود امكانات مالي و مادي پدرشان روبه رو هستند ؛به عنوان مثال از تحصيل در مراكز و دانشگاه هاي غير دولتي ، حضور در كلاس هاي آزاد علمي و هنري ،كامپيوتر و... به علت عدم تمكن مالي اجتناب مي كنند و با مقايسه وضع پدرشان با ساير اقشار جامعه در فكر كار و آينده اي ديگرند تا مبادا به سرنوشت مختوم پدرشان كه توام با افتخار و عزت معنوي و اخروي (كه خريداري ندارد) هستند ولي دنيايشان كاخ هاي كاهي است دچار گردند.


معلمان امانت دار انسانند ، معلمان هدايت گران بشريت اند ، معلمان انبياء زمانند و معلمان چنين و چنانند ! و هزاران واژه ي زيباي فرهنگ لغات كه هر شنونده اي را خوش مي آيد و هر صاحب دلي را بر سر ذوق مي آورد گويي كه بر حرير نرم ابرهاي آسماني تكيه داده است .
ولي كدام دست مهرباني ، مهربانانه دست آنان را به گرمي فشرد و كدام دلي به حرمت آشنايي و محبت به دلداري آنان پرداخت و كدام طبيبي مرهمي بر زخم هاي تبعيض آنان گذاشت؟ و كدامين يار ، سنگ صبور دردها و لحظه هاي پر التهاب روزگارشان شد، حرمت نشكست و حريم عزت شان ندريد ؟ کدام دست پرورده ی آنان نقاب از درد آنان و چهره ی رنجورشان برکشید تا از این پس روزگار به مراد دل بگذرانند؟
و از سویی عالمان و معلمان اين آينده سازان، افرادي گمنام تر از نام و نشانشان هستند كه تنها تعدادي جمله و كلمه را به يدك مي كشند و تنها واژه هايي از لغت نامه ها را وارثند كه حتي گويندگان آنها نيز ارزشي به گفته هايشان ندارند.


آنان زنان و مرداني هستندكه تنها دغدغه آب و نان ندارند بلكه آرزومندند ارزش گذاري و زندگي بدون تبعيضي را تجربه كنند نه اينكه هر روز دردي بر دردهايشان افزوده شود و كار به جايي برسد كه مورد تمسخر هر كس و نا كسي گردند.


آنان معلماني هستند كه فردا را براي فرزندان اين ميهن ترسيم مي نمايند ، درس عشق و عاشقي مي آموزند و واژه هاي معرفت و ايمان محبت و مهرباني همدلي و همساني دستگيري و كمك را ياد مي دهند تا فرداي نامرادي و نامردي ها كسي كسي را گم نكند و نفرت و خود بيني جاي محبت و جامعه را نگيرد.


اين انبياء فراموش شده ، اين راهبر ان تنها مانده ی اسير رنج ها و دردهاي تبعيض و اختلاف ، اسير واژه هاي نامانوس لعنت نامه ها فرياد داد خواهي و تظلم را دارند. بگوييد كه پشت خميده ، چشم هاي كم سو و گود افتاده ، موي سفيد و دست گچي معلم كه در فراز و فرود خدمتش بدست آورده نعمتي است كه خدا وند به هركسي ارزاني نمي كند، اما چون امسال مان درنگاه به گذشته تغییر نکرده و اسلام داشتن دو روز مساوی را مایه ی زیان می داند معترضیم اما نمی دانیم چه کسی خادم ماست ؟


هرگز فراموش نكرده ايم كه روزگار ي درس هاي انشاي مدارس مان برتري علم بر ثروت بود و روشنايي بخش ديده ي مردمان ، فرا گرفتن علم بود و كوران علم و جهل داد مي زدند كه حضور در مكتب علم ، گستردن روشني در جامعه است و نجات نابيناست از افتادن به چاه ، اما امروز حتي فرزندان مان از آمال و آرزوهايشان در برگزيدن شغل معلمي سخن نمي رانند و به هر شغلي جز معلمي علاقه مندترند.


سال هاست بحث نظام پرداخت هماهنگ مطرح است ولي كدام مسئولي پيگير اين موضوع است و كدام طرح است كه در خصوص معلم با موفقيت اجراء شده باشد ؟ نظام پرداختی که(منظور کم اهمیت دادن کار سایر ادارات نیست ) وزارت نیرو، نفت ، مخابرات و... دارند نه نظام پرداختی که مختص نهادهای ضعیف جامعه باشد.
چرا وزرای این نهاد مقدس و سازنده یکی از یکی شعاری تر بوده و هیچ گاه حقایق معلمی و دغدغه های او را داد نزده و حق او را باز نستانده اند ؟

آیا دادن وعده های دروغین در رسانه های این مملکت ( پرداخت مطالبات و...) آبروریزی نیست ؟

کدام نهاد دولتی و سازمانی در رسانه ملی آن از میزان دریافتی کارکنان ، مطالبات و... حرف زده است ؟ این آموزش وپرورش را چه می شود ؟چرا حرفی که جامه ی عمل نخواهد پوشید بر زبان می رانید ؟ و روزی دیگر از عدم کیفیت معلم سخن می رانید ؟
کیفیت تنها در بانک ها، وزارت نفت ، نیرو... .وجود دارد که حتی خدمتگزاران آن بیش از دکتراهای شاغل آموزش وپرورش می گیرند.


چرا بانك ها از پرداخت هماهنگ خارج مي شوند و كارمندان فلان نهاد دولتي كه حتي فشار و رنج و زحمت شغل معلمي را ندارند حقوق و مزاياي آن چناني ،حق بهره وري ،حق مسئوليت و.... با پائين ترين مدرك تحصيلي دريافت مي نمايند ولي معلم جامعه ، زير خط فقر زندگي مي كند؟

آيا تعداد زياد خانواده فرهنگيان مي تواند بهانه خوبي براي ضايع شدن حق و حقوق شان باشد ؟


امروز نگاه به تعلیم وتربیت در قالبی کلیشه ای بوده و حتی شعارهایی که در خصوص تکریم معلم داده شده جامه ی عمل نپوشیده و این محتوای خشک و سنتی باعث رنجش معلم گردیده و هر سال با رسیدن روز معلم نه تنها شادمان و خرسند نمی گردد بلکه غمی درونش را می آزارد و در مقام قیاس با مناسبت های دیگر آرزومند حذف چنین روزی از تقویم می شود !


هميشه گفته ايم و گفته اند ولي هيچ گاه راه به جايي نبرده اند و فریاد معلم را نشنیده اند که :
شما را به خدا قسم و به آنچه ايمان داريد سوگند ، باورکنید كه ما هم جزء اين جامعه هستيم و فرزندان ایرانیم ، و هدف مان رشد و تعالي فرزندان تان و جامعه ي اسلامي است و درجامعه اي كه اسلام نگين انگشتر آنست و تبعيض و ظلم در آن گناهي نا بخشودني است ؛ چرا در روز روشن اجحاف روا مي داريد و روي سرخمان مي خواهيد كه خلوت مان رنج نامه دلمان است و گريه هاي بي صدايمان شكننده قامت مان. مگر صدای استخوانهایمان را نمی شنوید که با هربار بی مهریتان شکننده تر می شوند!


كجايند آناني كه امروز به يمن اشل هاي كاري شان حقوقهاي چناني و پاداشي چنيني مي گيرند و وقتي پاي معلم به ميان مي آيد مي فرمايند : آنان زيادي اند .
مسئولین گران سنگ ، هنوز هم بوی ایثار و فداکاری معلمان، این سروهای ایستاده درسنگر جنگ و علم دیروز ، در جبهه های جنگ امروز در این جامعه طنین اندازاست و هنوز هم حضور گسترده ی او را در همه راهپیمائی ها و گرد هم آیی ها و برنامه های ملی و اسلامی به چشم می بینید و هنوز هم دلسوزی های پدرانه اش در پای تخته های سیاه کلاس ها از سوی فرزندان تان به شما گفته می شود، ولی همواره بی مهری را به چشم دیده با جان لمس کرده و با اشک آرام نموده است.


آقایان عزیز، چند صباحی از برگزاری انتخابات شوراها اسلامی و مجلس شورای اسلامی گذشته است ولی تنها قشری هستند که هنوز حق الزحمه خویش را دریافت ننموده است معلم است ، درحالی که قشر بزرگ عوامل اجرایی انتخابات بوده اند و این کاریست که سال هاست تکرا ر می شود و تکرار... و اگر حضور برای برگزاری انتخابات فی سبیل الله می باشد برای همه کارمندان دولت صورت بگیرد ولی عملا" چنین نمی شود.


از سویی دیگر ، نمی دانم فلسفه ی تعطیلات تابستانی چه بوده که امروز معلم هر چه می کشد از این تعطیلات به اصطلاح 3 ماهه است که پتکی شده و بر سر معلم کوفته می شود که سایر ادارات این تعطیلات را ندارند !

عزیزان مسئول !

شما خوب می دانید که اولا" شغل معلم از مشاغل پرمشقت و سخت می باشد و از سویی دیگر می توان این تعطیلات را حذف نموده و حقوقی برابر با سایر نهادها پرداخت نمود و مزایای جنبی آن برای اصلاح اوراق ، طرح سئوال ، برگزاری امتحانات و.... منظور فرمائید درحالی که اضافه کاری ادارات دیگر ثابت و مبالغ آن چشم گیر است و مزایای دیگری که ...


ما آنچه تاکنون آموختيم و خوانديم به جز ار عدالت و رعايت حق الناس چيزي نبوده، به ما آموختند آغاز لغزشهايمان ناعدالتي است و اگر گامي از پل عدالت فراتر بگذاريد سراشيبي خسران و زيان در انتظار خواهدبود.


امسال امیدواریم توجه مسئولین بتواند در روند عملی شدن انتظارات معلمان مثمر ثمر بوده و معلمان با نشاط تر درآموزش و پرورش آینده سازان گام بردارند و آنچه که مورد انتظار است :


1. توجه به امر كيفيت بخشي آموزش نه در صد قبولي و كميت كه اين امر باعث وارد شدن لطمات جبران ناپذيري در آينده خواهد شد .
2. ايجاد تشكل هاي صنفي و اتحاديه ها در چهارچوب قانون و حمايت از آنها در حفظ ارزش ها و حقوق قانوني معلمان .
3. توجه به وضع معيشتي فرهنگيان با پيگيري و مساعدت رده هاي بالاي سازمان ها و وزارت .
4. توجه به معلمان مناطق روستايي دور افتاده و نيز آموزگاران دوره ابتدايي كه با مسائل و مشكلات بسياري دست به گريبان هستند .
5. پرداخت هزينه هاي اياب و ذهاب به معلمان به خصوص معلمان غير بومي و يا برقرار نمودن سرويس اياب وذهاب .
6. پرداخت حق مسكن و يا يارانه مسكن با توجه به واقعيت ها و قيمت هاي جامعه و پرداخت های سایر نهادها.
7- جايگزيني يكي از فرزندان فرهنگيان به جاي پدر يا مادرشان بعد از بازنشستگي ، چنان كه در اكثر كارخانجات و ادارات ديده مي شود.
8-كليه مطالبات فرهنگيان كه بنا به اظهارات رسانه هاي خبری و مصاحبه ها ی وزراء محترم درعرض دو سال گذشته پرداخت شده است، تاكنون به دست معلمان نرسيده است، لطفاً در سرعت بخشيدن به كاميون هاي حمل مطالبات اقدامات لازم مبذول گردد.
8- تدوين چهارچوب كلي براي فعاليت هاي فوق برنامه جهت جلوگيري از موازي كاري ها و صرفه جويي در اعتبارات و مشخص نمودن تكليف دبيران و معلمان در جهت دهي به استعدادهاي شاگردان ضروري بوده و توجه مسئولين را بيش از پيش طلب مي نمايد و سر در گمی فعالیت های امورتربیتی و مربیان پرورشی در سال جاری مدارس را با مشکلاتی مواجه ساخته که توجه اساسی به رفع مشکلات آن ضروریست .
9- لزوم توجه به كيفيت امتحانات سال آخر (در ششم ابتدايي و نهم ) بدون توجه به خروجي هاي آن خواهد توانست ميزان توفيق دانش آموزان در مقطع متوسطه را افزايش دهدو آینده را ازنظر افراد باسواد و متخصص بیمه نماید.
10-گسترش فعالیت بانک سرمایه به شهرستان ها و اعطای تسهیلات ویژه به فرهنگیان با درصدهای پایین بانکی چهت ارج گذاری به معلمان و ارتقاء منزلت اجتماعی و نیز جذب نیرو برای شعبات آن از خانواده ی فرهنگیان یا خود فرهنگیان علاقه مند باشد و نیز بیمه معلم یا نهادهای مرتبط به آموزش و پرورش و صندوق ذخیره فرهنگیان اولویت جذب نیرو را به خانواده های فرهنگیان اختصاص دهند .
11- مشخص نمودن وضع صندوق ذخیره فرهنگیان و فعالیت های آن و نیز بدهی دولت به این صندوق خواست اعضاء بوده و تصویری روشن از سرمایه گذاری ها و ترکیب هیات مدیره ارائه شود و با توجه به سرمایه عظیم این صندوق راهکار اساسی در جهت ایجاد فرصت های شغلی و سرمایه گذاری در امور تولیدی اندیشیده شود .
12- شایسته سالاری در آموزش و پرورش مدنظر قرار گیرد و حضور گرایش های سیاسی در تعیین مسئولین آموزش و پرورش را با چالش مواجه می سازد که بهتراست این مجموعه فارغ از این گرایشات باشد .
و آرزو می کنیم روز معلم امسال نوید بخش عدالت و مهرورزی بوده و نقطه ی عطف همدلی مسئولین جهت شکوفایی وتحول باشد .


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

منتشرشده در یادداشت

پرسش ها و سوالات یک معلم از وزیر آموزش و پرورش  ظاهراً عده ای از دبیران به علت عدم پرداخت اضافه کاریِ سال تحصیلی 94 – 95  به مدت هفت ماه (از مهر 94 تا فروردین 95 ) از فروردین ماه در کلاس های غیر موظف خود شرکت نمی کنند.

آقای وزیر شما چقدر به فکر بچه ها هستید؟

برنامۀ امتحانات نهایی از اول خرداد توسط وزارتخانه نوشته شده بود. اما هفتۀ گذشته اصلاحیۀ برنامۀ امتحانات نهایی از 25 اردیبهشت را ارسال کردید. علت به جلو کشیدن امتحانات، تداخل با ماه رمضان بود یا پایین کشیدن اعتراضات اولیا؟

چرا قبلاً به فکر ماه رمضان نبودید؟ مگر نه اینکه در برنامۀ قبلی فقط دو امتحان در ماه رمضان افتاده بود؟

یک هفته شما امتحانات نهایی را جلو کشیدید و یک هفته قبل از شروع نهایی به بهانۀ امتحانات داخلی، کلاس های درس تعطیل می شوند. به این ترتیب اعتراضات به حق اولیا را مبنی بر عدم حضور چند معلم در کلاس غیر موظف خود، مدیریت کرده و نیز آب در آسیاب « مافیای آموزشی » ریختید.

آقای وزیر

آیا به اعتراض معلمانی که از فروردین در کلاس های غیر موظف خود شرکت نکرده اند توجه می کنید؟

آیا به نجابت انبوهی از معلمان که صرفاً به خاطر بچه ها کلاس درس غیر موظف خود را ترک نکرده اند حرمت می گذارید؟

والحمدالله تعالی شأنه


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

منتشرشده در یادداشت

نظرسنجی

انتصابات علیرضا کاظمی تا چه میزان با تعهدات و قول های مسعود پزشکیان هم خوانی داشته و توانسته رضایت معلمان را جلب کند ؟

دیدگــاه

تبلیغات در صدای معلم

درخواست همیاری صدای معلم

راهنمای ارسال مطلب برای صدای معلم

کالای ورزشی معلم

تلگرام صدای معلم

صدای معلم پایگاه خبری تحلیلی معلمان ایران

تلگرام صدای معلم

Sport

تبلیغات در صدای معلم

تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش بوده و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلا مانع است.
طراحی و تولید: رامندسرور