
انتخاب زهران ممدانی (Zohran Mamdani) به عنوان شهردار جوان نیویورک، بار دیگر نگاهها را به سرنوشت و مسیر مهاجران در ایالات متحده معطوف کرده است. پیروزی او نه فقط یک اتفاق سیاسی است، بلکه نمادی از حضور نسل تازهای از مهاجران است که در حاشیهی جامعه نمیمانند، بلکه خود به قلب تصمیمگیری و قدرت راه مییابند.
در هفتههای اخیر مطالب متعددی درباره گذشتهی ممدانی، خاستگاه فرهنگی خانوادهاش و نقش پدر و مادرش در شکلگیری شخصیت اجتماعی او منتشر شده است.
اما اکنون بیمناسبت نیست که ممدانی را در کنار چهرهای دیگر از نسل مهاجران موفق ببینیم: دارا خسروشاهی، مدیرعامل شرکت بینالمللی اوبر (Uber). هر دو مهاجر، هر دو در خردسالی وارد آمریکا شده، هر دو موفق، اما با دو جهان فکری و رفتاری کاملاً متفاوت.

( زهران ممدانی )
دو مهاجر اما با دو افق متفاوت
ممدانی در ۷ سالگی و خسروشاهی در ۹ سالگی وارد آمریکا شده اند، هر دو از خانوادههایی برخوردار برخاستند و هر دو در مسیر رشد و موفقیت در جامعهای رقابتی پیش رفتند.
اما تفاوت در اینجاست: خسروشاهی نمونهای از افرادی است که در حوزهی کاری خود موفقاند، اما به هیچ درد دیگری نمیخورند — کسانی که هرگز صدایی از آنان در برابر مسائل مهم بشری و انسانی برنمیخیزد.
مسیر دارا خسروشاهی به سوی برجهای شیشهای اقتصاد و فن آوری کشیده شد، در حالیکه مسیر زهران ممدانی به سمت خیابانهای نیویورک و «نبض جامعه» ادامه یافت.
خسروشاهی که از خانوادهای مرفه و صاحبنام ایرانی برخاست، پس از انقلاب ایران همراه خانوادهاش به آمریکا مهاجرت کرد. او در دانشگاه براون تحصیل کرد و در نهایت به عنوان مدیرعامل اوبر برگزیده شد. در سال ۲۰۲۴، حقوق و مزایای سالانهاش در اوبر بیش از ۳۹ میلیون دلار برآورد شد (روزانه بیش از ۱۰۶هزار دلار!)— رقمی که او را در زمره پردرآمدترین مدیران عامل صنعت فن آوری قرار داد.(+ (https://aflcio.org/paywatch/UBER))
اما در تمام این سالها از دارا خسروشاهی هرگز هیچ کنش اجتماعی قابل توجهی مشاهده نشد. او نه در مباحث انسانی، نه در موضوعات حقوق بشر، نه در بحرانهای اجتماعی و نه در گفتوگوهای فرهنگی حضوری معنادار نداشت.
او هرگز در هیچ زمینهای سخنی تازه برای نسل جوان و جویا نداشت. خسروشاهی بهسان یک مدیرعامل مکانیکی، صرفاً بر انجام وظایف سنتی و مالی خود متمرکز بوده؛ بیآن که روح یا آرمانی فراتر از ترازنامههای شرکت در رفتار او دیده شود. او امکان ارتباط/گفت و گو با میلیونها کاربر اوبر را داشت ولی هیچ کنش اجتماعی جدی نداشت.
خسروشاهی نمونهای از افرادی است که در حوزهی کاری خود موفقاند، اما به هیچ درد دیگری نمیخورند — کسانی که هرگز صدایی از آنان در برابر مسائل مهم بشری و انسانی برنمیخیزد.
خنثی بودن ویژگی شاخص چهرههایی نظیر خسروشاهی است.
ممدانی؛ صدای اقلیتها در دل قدرت
در نقطهی مقابل، ممدانی از خانوادهای برخاسته که دغدغه اندیشه، فرهنگ و عدالت اجتماعی در تار و پود آن تنیده شده است. این روزها درباره زندگی پدرش، محمود، و مادرش، میرا نایر، مطالب زیادی منتشر شده؛ اما «مسئله اصلی» اینجاست که فضای فکری این خانواده مهاجر از ممدانی فردی ساخت که سیاست را نه «به عنوان شغل»، بلکه به عنوان مسئولیت اجتماعی میبیند. او در کویینز نیویورک، یکی از چندفرهنگیترین مناطق آمریکا، رشد کرد و همانجا صدای جامعهای شد که غالباً در حاشیه ماندهبود. ممدانی، برخلاف خسروشاهی، از درون جامعه برخاست و با آن نفس کشید؛ از خیابانها، مدارس عمومی، و گفتوگو با اقشار فرودست.

فرهنگ ایرانی و محدودیت حضور اجتماعی
در این میان، پرسشی مهم پیش میآید:
چرا در جامعهی ایرانیان مهاجر در آمریکا، چهرههایی چون ممدانی وجود ندارند؟
ایرانیان مهاجر، از همان آغاز، تمرکز خود را بر پیشرفت علمی، دانشگاهی و فنی گذاشتهاند. نتیجه این رویکرد، ظهور چهرههایی چون علی خادمحسینی در مهندسی زیستی، یاسمن مقبلی در فن آوری فضایی، و بابک یزدانی در مدیریت فن آوری بوده است.
اما در عرصههای اجتماعی و سیاسی، سکوت محض حاکم است. ایرانیان در سیاست آمریکا، برخلاف هندیها، پاکستانیها، یا خاورمیانهایهای دیگر، حضور چشم گیری ندارند.
این سؤال مطرح است که چرا بسیاری از ایرانیان مقیم کشور پهناور آمریکا ترجیح دادهاند در حاشیهی امن علم و تکنولوژی باقی بمانند تا در میدان پرتنش سیاست؟ در حالی که خانوادههایی مانند خانواده ممدانی، سیاست را ادامهی طبیعی اندیشه و عدالت میدانند، نه عرصهای خطرناک یا آلوده.

دو تصویر از موفقیت
دارا خسروشاهی و زهران ممدانی دو روایت کاملاً متفاوت از مهاجرت و موفقیت را نشان میدهند.
خسروشاهی، نماد موفقیت اقتصادی است؛ مدیری منظم و سودمحور که شرکتش را میچرخاند، اما از تحولات انسانی جامعه فاصله دارد.
در مقابل، ممدانی نماد کنش گری اجتماعی است.
این پرسش مطرح است که «چرا» نقش جامعه ایرانیان مقیم آمریکا در تحولات اجتماعی سیاسی آن کشور این گونه بوده است؟
و آیا ماجرا این گونه باقی خواهد ماند؟
t.me/solseghalam
تفاوت دو دیدگاه در دو کلیپ را مشاهده فرمایید :
1- زهران ممدانی :
2- دارا خسروشاهی :
و کلیپ بدون توضیح :
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید








صدای معلم، صدای شما
با ارائه نظرات، فرهنگ گفتوگو و تفکر نقادی را نهادینه کنیم.