بیان افسردگی مردم فنلاند به دلیل موقعیت جغرافیایی و اقلیمی یعنی شش ماهه بودن شب و روز و سرمای شدید زمستان از سوی وزیر امور خارجه با توجه به ضرورت اِشراف نسبی ایشان به اطلاعات لازم، بسیار بعید است. بیانی وارونه از حقیقت توسط وزیری که می باید با تمامی کشورهای جهان به لحاظ برقراری روابط بین المللی و دیپلماسی، به خوبی آشنا باشند، غیرقابل قبول است. امید در شناسایی پتانسیل های مطلوب و مناسب بین المللی، هرگز دچار چنین قضاوت هایی نادرست یا غیرواقعی نشوید که انتظار را نشاید.
آن هم در جمعی با عنوان: « نشست منطقه ای دیپلماسی استانی » !
داستان از این قرار است که وزیر امور خارجه کشور ایران با لحنی توأم با خنده ضمن تعریف خاطره خود ابتکار سفارت ایران در فنلاند بیان می دارند که چگونه با درست کردن شربت زعفران و درج کلمه ضدافسردگی بر روی آن مردم را به انتظار در صف کشانده اند. آقای عراقچی این خاطره را تجربهای با واکنش مثبت و استقبال فنلاندی ها همراه دانسته اند. 
 
 و اما چرا این خاطره نمی تواند واقعیت داشته باشد؟ بهتر است شربت زعفران را به مردم کشور خود بدهید تا شاید افسردگی جمعی آنان قدری تلطیف یابد .
اخبار زیر گواه این ادّعا:
بی بی سی نوشت: « فنلاند برای هشتمین سال پیاپی به عنوان شادترین کشور جهان موفق به کسب رتبه اول شده است. زندگی نزدیک به طبیعت، داشتن یک سیستم رفاهی چندلایه، پیوندهای قوی خانوادگی، توجه به اهمیت مهربانی و کمک کردن به دیگران و داشتن روابط دوستانه، معیار های مهم شادی عنوان گردیده است و به کسب درآمد بالا به عنوان انگیزه شادی، هیچ اشاره ای نشده است. » (1) در حالی که بیشتر مردم ایران فاکتور درآمد بالا را اصلی ترین علت شادی خود می پندارند. روی همین بینش برای کسب بیشتر درآمد ؛ قاچاق کالا، مواد مخدر و سوخت و... سخت رواج دارد یا دیگر مفاسد اقتصادی چون رشوه و اختلاس کلان. یا علیرغم این که هر گونه خرید و فروش ارز در خارج از شبکه صرافی و بانکی دلالی محسوب می شود و جرم است، اما رونق زیرپوستی شدیدی در جامعه دارد. و دیگر مشاغل کاذب که چهره شهرها را زشت و جریان مبادلات و فعالیت اقتصادی را ناسالم می سازد. شاید برای همین، ما کمتر شاد هستیم و رتبه ای تأمل برانگیزی در بین ملل جهان نداریم!
دقت کنید انگیزه شادی نه پول زیاد است و نه سهام بورس یا خرید خودروی دست دوم خارجی! آنان همانند ما دغدغه گرفتن وام های مختلف برای رفتن و رسیدن به حداقل زندگی را ندارند و به اسارت سیاست های پولی و مالی دولت نیز در نیامده اند.
آنان نعمت بزرگی به نام بها دادن به طبیعت را دارند و رفتار خصمانه، بی رحمانه و حتی مجرمانه بسیاری از ما را نسبت به هر ذرّه از طبیعت ندارند. سه چهارم مساحت کشور فنلاند را جنگل فرا گرفته است که می تواند دلیل موجهی برای نشاط و شادی مردم باشد.
آنان رفاه اجتماعی دارند چیزی که بسیاری از ما حتی معنای دقیق آن را نمی دانیم و جایگاه درک یا اهمیت دادن به آن برای ما نزدیک به صفر است. آنان همانند ما به دلیل مشکلات اقتصادی و اجتماعی بسیار آمار بالای طلاق ندارند و برعکس به روابط قوی خانوادگی اهمیت می دهند و انرژی لازم برای شادی خود را از آن می گیرند. آنان مهربانی و یاری کردن به همدیگر را انسانی تر بلدند. آنان همانند ما به کسانی که دوست می پنداریم خنجر از پشت نمی زنند و در انزوای اجتماعی به سر نمی برند. احترام و ادب به همنوع از شعور فرهنگی آنان برمی خیزد و ما با کبر و غرور، هر کسی را شایسته دریافت آن نمی دانیم پس حتی از نزدیک ترین کس خود آن را دریغ می داریم.
حال به نظر شما در این مقایسه کدام دو ملت، شرایط مساعدتری برای شادی دارند؟

« ایران نتوانسته است در این فهرست جایگاهی بهتر از 99 به دست بیاورد. رتبه 13 شهروندان در سخاوت و کمک به دیگران باعث شده است تا رتبه ایران در مجموع پایینتر نیاید. » (2)
از سفره مردم ایران هر چند روز به روز، برخی خوردنی های مفید و سالم حذف می شود اما جیب آنان برای سخاوت و نیکی به دیگران در تعقیب نصایح و پندهای دینی یا عادت فرهنگی، هر زمان باز است. برای آزادی زندانی های غیرعمد گلریزان بر پا می شود. جشن عاطفه ها در آغاز سال تحصیلی با هدف کمک به دانش آموزان نیازمند، احسان و نیکوکاری در نیمه اول اسفند برای حمایت از محرومان جامعه با هدف احسان و انفاق، خیرّین مدرسه ساز، درج پلاک بر روی برخی از درختان میوه باغات روستاهای استان آذربایجان شرقی از سوی کمیته امداد امام برای دریافت کل درآمد آن درخت به عنوان زکات مستحبی! ترفندی جدید برای مشارکت مردم در فقرزدایی! و صد البته « مشارکت در آموزش و پرورش هر چند میزان آن را کمتر از 9 درصد می دانند! » (3)
حداقل پویش احسان و نیکوکاری ملت ایران، موجب آبروداری شده است تا رتبه ما در بین شادترین مردم دنیا از 99 به بالاتر نرود تا مبادا به غمگین ترین ملل دنیا تبدیل شویم. یعنی در جرگه غمگین ترین کشورهای دنیا که به ترتیب عبارتند از:
« افغانستان، سیرالئون، لبنان، مالاوی، زیمباوه، سودان جنوبی، زیمبابوه، بوتسوانا، جمهوری کنگو و یمن » (4)
آیا بهتر بود شربت زعفران را در سفارتخانه یکی از این کشورها سرو می کردید که از غمگین ترین ملل جهان هستند. هر چند آنان نیز همانند ما بیشتر به دلیل فقر فرهنگی و اقتصادی شاد نیستند و توان پرداخت بهای کالایی لوکس چون زعفران را ندارند.

در دیگر رتبه بندی، رتبه ایران قدری امیدوار کننده است.
به گزارش وبگاه جهانی شادی:
« شاخص شادی یک سنجش چند بعدی است که به بررسی خوشبختی و رضایت افراد در یک جامعه می پردازد. طبق اعلام این مرکز مردم ایران رتبه 65 را در بین ملل شاد دنیا داراست. در بین 25 کشور منطقه هم ایران رتبه 16 را دارد. این وبگاه به میزان شاد بودن مردم ایران از 10 نمره 5.9 داده است. » (5)
داشتن رتبه 16 از 25 در منطقه بسیار نگران کننده است. ملتی که از هنر و موسیقی و دیگر سمبل های فرهنگی محروم می ماند یا از خندیدن و خنداندن فاصله می گیرد چگونه شاد باشد؟
شاد بودن هنری است که نسبت مستقیمی با سطح فرهنگ و شعور اجتماعی افراد یک جامعه دارد. کیست که جای خالی آموزش فرهنگ رسمی را در مدارس نبیند؟ وزارتخانه ای که در سال 1343 از وزارت فرهنگ جدا گردیده است، ظاهرا دهه هاست از معنا و مفهوم فرهنگ بی نصیب مانده است.

 
 جناب آقای عراقچی، وزیر محترم امور خارجه؛
بهتر است شربت زعفران را به مردم کشور خود بدهید تا شاید افسردگی جمعی آنان قدری تلطیف یابد. لابد از وضعیت تأسف بار سفره های ایرانی مطّلع هستید که یکی از دلایل اصلی رنجوری، بیماری و افسردگی آنان شمرده می شود یعنی عجز و ناتوانی در تأمین معاش و سلامت اعضای خانواده.
یقین از قیمت زعفران نیز باخبرید؟ قیمت یک کیلو زعفران 126 یا 148 میلیون تومان است و تا به گرم و مثقال برسد یقین قیمت آن عیان است و از قدرت خرید مردم ایران، نه فنلاند خارج است. امروز مردم قادر به استفاده از آن در غذاهای خود نیستند چه رسد به خوردن شربت زعفران. نکته بسیار جالب در تعیین قیمت زعفران، اعلام قیمت به روز همانند دلار و طلاست. ( تضاد قیمت ثبت شده برای یک کیلو گرم زعفران بسیار است و فقط حدود را نوشته ام.)
به جای کنایه به افسردگی مردم فنلاند که اساسا غیرواقعی است، بهتر است به داستان تلخ تولید و صادرات زعفران ایران توجه نمایید که به برنامه ریزی برای توسعه صنعت و هنر بسته بندی نیاز دارد که ما سخت نسبت بدان بی توجه هستیم. چون کشور اسپانیا، زعفران فلّه ایران را به قیمت خیلی پایینتر در بستهبندیهای 500 گرمی تا 1 کیلوگرمی خریداری میکند و سپس همان زعفرانها را در بستههای کوچک تر بستهبندی استاندارد کرده و به کشورهای اروپایی ارسال میکند و هر ساله سود فراوانی از این طریق عاید تاجران اسپانیایی میشود. هر چند خوشبختانه هنوز رتبه اول تولید و صادرات زعفران به ایران تعلق دارد، اما غفلت ما خیلی زود جایگاه ما را به دیگر مدعیان خواهد داد.
« دیگر کشورهای تولید کننده زعفران بعد از ایران؛ اسپانیا، افغانستان، هند، یونان، ایتالیا، مراکش و چین هستند که به ترتیب در رتبه های بعدی قرار دارند.» (6)
نمی دانم کسی در کشور فنلاند ویدئوی شما را مشاهده کرده است یا خیر، حداقل یک ایرانی ساکن فنلاند چطور؟

اگر ما بودیم فوری برای اهانت صورت گرفته سفیر آن کشور را برای ادای برخی توضیحات احضار می کردیم. علیرغم این که « فنلاندیها شدیداً علاقهمندند که هر چه در خارج در مورد آنها مینویسند را بخوانند و همیشه نظر بازدیدکنندگان از فنلاند را درباره این کشور میپرسند.» (7)
بهتر است ما نیز یاد بگیریم که یک کشور به چه شاخص هایی ممتازی از زندگی فردی و اجتماعی رسیده که به مدت هشت سال رتبه اول شاد بودن را به خود اختصاص داده است در حالی که کشور فنلاند باریکه ای بیش نیست و ما کشوری پهناور هستیم.
کشور و ملتی شاد شمرده می شوند که در آن شاخص های کیفیت زندگی، امید به زندگی، تولید ناخالص ملی، اعتماد اجتماعی، و آزادی در حد بسیار بالایی از معیارهای رایج باشد و نرخ فساد در پایین ترین مرتبت قرار بگیرد. سخاوت و بخشش نیز نسبت به همنوعان در هر جا و از سوی هر کسی موج بزند.
ظاهرا مورد آخر از جمله معدود رشته های استواری ما در نیل به شادی شمرده می شود. با این تفاوت که ما فقط در مورد فقرا و نیازمندان حسّاس عمل می کنیم و گاه آن را از همسایه، همکار، همراه و حتی نزدیک ترین کس خود دریغ می داریم. سخاوت و بخشش همیشه به منزله صدقه دادن به کسی یا گروهی نیست، بلکه خصلتی بزرگوارانه است که موجب پیوند عمیق و تحکیم روابط انسانی و اجتماعی می شود.
ما شاد نیستیم چون نسبت به هم مهربان نیستیم یا در روابط اجتماعی به دیگران احترام نمی گذاریم یا با ادب بودن را فقط مختص سالمندان می دانیم. معیارهای درجه بندی اخلاقی در جامعه ما در دو بُعد کمی و کیفی نیازمند بازنگری و بازاندیشی است تا چشم ها را بشوئیم و طور دیگر اما متعالی تر ببینیم.
 
منابع :
 
 1) سایت خبری تحلیلی عصر ایران؛ فنلاند برای هشتمین سال پیاپی شادترین کشور جهان معرفی شد، 30 اسفند 1403.
 2) خبرگزاری کار ایران ایلنا؛ جایگاه ایران در میان فهرست شادترین کشورهای جهان کجاست؟، 1 فروردین 1404. 
 3) فصل نامه مطالعات برنامه ریزی آموزشی؛ بررسی راهکارهای مشارکت دولت و بخش خصوصی در ...، بهمن 1391.
 4) لست سکند؛ غمگین ترین کشور دنیا و شادترین کشور دنیا کجاست 2025؟ ، 6 تیر 1404.
 5) مجله خبری راه برترین ها؛ رتبه توجهبرانگیزی که ایران در منطقه از آن خود کرد، 23 مهر 1404.
 6) سایت صدف پک؛ کشورهای صادر کننده زعفران کدامند؟ .
 7) ویکی پدیا؛ فنلاند، بخش فرهنگ.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
				
				
				
				
				
				
				
				
				
				
				
				
				
				
				






						
نظرات بینندگان
مردم جهان را نخواهد داشت و جامعه
خود را تغییر خواهند داد آن هم با وجود
کسی چون طالبان!!!!
گروهی از دختران در افغانستان علاقمند به ووشو، فعالیت ورزشی را یکی از مهمترین ابزارهای مقاومت خود در برابر محدودیتها علیه زنان میدانند.
این ورزشکاران جوان که در سالن ورزشی در غرب کابل به ورزش میپردازند، به سختی فعالیت میکنند تا همنوعان خود را به مشارکت در زندگی اجتماعی تشویق کنند.
دخترانی که به این سالن میآیند بیشتر در گروه سنی 15 تا 20 ساله هستند و به دلیل ممنوعیتهای دولت طالبان پس از کلاس ششم مجبور به ترک تحصیل شدهاند.
این ورزشکاران جوان 3 تا 4 روز در هفته در باشگاه جمع شده و در روزهای دیگر نیز در خانه مربی 20 ساله خود باز کنار یکدیگر جمع شده و به ورزش تناسب اندام و همچنین معاشرت مشغول میشوند.مهمترین هدف مربی جوان افزایش اعتماد به نفس زنان کشور و حمایت از آنان است.
لیدا حضوری، تنها دختر چترباز افغانستان، چتربازی را نهفقط یک ورزش، بلکه نمادی از مقاومت و امید برای دختران محروم سرزمینش میداند. او که خود با سنتها و تابوهای سنگین جامعهمبارزه کرده، توانسته تا ارتفاع سههزار متری پرواز کند و حالا در تلاش است تا تیمی از دختران چترباز افغان را در پاکستان راهاندازی کند.
رویا کریمی تاریخساز شد؛ نخستین زن افغان قهرمان زیباییاندام در اروپا
تاریخسازی تیم فوتبال زنان افغانستان
این تیم با پیراهن های قرمز بازی می کرد که اعداد و پرچم ملی افغانستان را نشان می داد اما نام بازیکنان را نشان نمی داد. به گزارش سرویس خبری «اس بی اس نیوز» استرالیا، کاپیتان "فاطمه" گفت: این به هویت ما مربوط می شود، ما می خواهیم از خانواده خود محافظت کنیم. برخی از آنها با نام کوچک و برخی دیگر با نام مستعار در زمین بودند تا شناخته نشوند.
و در دیگر زمینه های ورزشی....
یکی از مصادیق شادی مردم فنلاند طی 8 سال متوالی، توانایی همدلی با دیگران در هر زمینه است. اما این کلمه در ایران یعنی مشارکت مردم در پویش های مختلف صدقه دهی برای اقشار نیازمند و فقیر جامعه. از لحاظ اصول اعتقادی، ما موظف هستیم به مستضعفان خمس و زکات و صدقه دهیم تا عدالت اجتماعی تا حدودی رعایت و جلب رضایت خدای متعال نیز فراهم گردد. در واقع ما نسبت به آنان حس ترحّم داریم. اما مردم فنلاند حس همدلی با هر شهروند دیگر اعم از قشر غنی، فقیر و متوسط را توأم دارند یعنی یک نوع رابطه انسانی با انسان های دیگر تا روابط و پیوندهای اجتماعی تقویت شود. اما ما بعد از شرکت در پویش همدلی کمک به نیازمندان، تا فرا رسیدن مناسبت دیگر سالانه برای دادن صدقه چون جشن نیکوکاری یا عاطفه ها، جدا از هم و بی تفاوت نسبت به یکدیگر به زندگی خود ادامه می دهیم.