استفاده از واژهٔ بحران بودجه به جای "کسری بودجه" توسط وزیر محترم به جا و هوشمندانه بوده است/ بحران در بودجه سبب شده که نیروی انسانی متخصص و کارآمد در آموزش و پرورش جذب و به خدمت گرفته نشود و مدارس باری به هرجهت اداره شوند/ با اندکی تأمّل در حالت چهره و نحوهٔ نگاه و لحن سلام و جنس رفتار بچه ها می توان دریافت که برخی از آنها انگار با زور و اجبار بر روی نیمکت ها نشسته اند/ در کلاس هنر که چیزی یادمان نمی دهند. ... معلم مان چیزی از هنر نمی داند؛ نه خط (منظورشان خوش نویسی است)، نه نقاشی، نه .../ خوب می دانند که سرگل عمرشان در چنین کلاس هایی بر باد می رود! اما بزرگان دستگاه و تعلیم و تربیت ظاهراً از این موضوع، سخت غافل اند/ بعد از ده سال خدمت در دورهٔ پیش دبستان، حق التدریس شده ام. ۵ ماه است که به عنوان آموزگار پایهٔ پنجم ابتدایی مشغول تدریس ام. در کلاسم ۳۸ نفر دانش آموز دارم. جا برای قرار دادن میز و نیمکت در کلاس نیست. برخی از دانش آموزان در نیمکت های سه نفره می نشینند. دلم برای شان می سوزد. ۵ ماه از سال تحصیلی گذشته هنوز هیچ حقوقی نگرفته ام. دلم برای خودم نیز می سوزد
نگاه مکانیکی در این تئوری به انسان به عنوان نیرویی صاحب شعور و احساس، زمینه ساز نقد این نظریه و در نهایت منسوخ شدن این نظریه گشت/ سال هاست که صحبت از تحول آموزش و به کارگیری روش های کارآمد در امر آموزش می شود ولی نکته ای که اصلا بدان توجه نشده و نمی شود رابطه ی معلم و شاگرد به عنوان رابطه ای دو سویه و انسانی است/ کیفیت آموزشی تنزل پیدا کرده ولی در عوض کمیت آموزش و تعداد مدارک تحصیلی بسیار زیاد شده است . هر شخصی که چند صباحی در آموزش و پرورش مشغول به کار شود بدون شک متوجه این امر خواهد شد/ توجه به کمیت به جای کیفیت مهمترین شاخصی است که روند مدیریت تیلوری در آموزش و پرورش را آشکار می سازد/ تیلوریسم به سطوح میانی و پایین دست آموزش و پرورش نیز رسوخ کرده و حتی مدیران ادارات و مدارس نیز بدون توجه به استعداد های فردی معلم و دانش آموز و نادیده گرفتن رابطه ی انسانی به عنوان اصل و اساس تحول و پیشرفت در امر آموزش ؛ بدون خارج شدن از اتاق مدیریتی خود و درگیر شدن با فضای واقعی کلاس و مدرسه از پشت میز مدیریت خود فرامین را بخشنامه و اعلام می کنند و ملاک هایشان نیز کاملا کمی و بر پایه ی شاخص های کمی است/ عدم توجه به سایر شاخص های دخیل در امر آموزش و عملکرد فردی معلم و دانش آموز در طول زمان آموزش از نمونه های بارز تحلیل مکانیکی و تک علتی به سبک تیلور است/ عدم توجه به معلم به عنوان عامل اصلی تحول و دیکته فرامین صادره از بالا و اجبار وی در عمل به چارچوب ارائه شده از سوی مدیران ؛ راه را بر هر گونه ابتکار و خلاقیت فردی می بندد/ متاسفانه علی رغم روش مدیریت تیلوری در آموزش و پرورش ، از این حربه ی تیلور جهت تشویق و ایجاد انگیزه در آموزش و پرورش استفاده نمی شود و هیچ تفاوت حقوقی بین معلمان وجود ندارد / عدم توجه به تشویق و پاداش مادی نشان دهنده ی نگرش مادی و ماشینی و نگاه ابزاری به انسان است/ بی توجهی به معیشت معلمان در دهه های اخیر را شاید بتوان مهمترین عامل افت آموزش و شکست روش های تحول در آموزش دانست/ معلم محوری در آموزش و پرورش به معنی توجه به معلم به عنوان موجودی انسانی و عامل تغییر از سوی مدیران ، زمینه ساز دانش آموز محوری و گسترش فرهنگ دمکراتیک و تعامل و ابتکار در کلاس بین دانش آموزان نیز خواهد شد/ هیچ تحول مثبتی در حوزه ی آموزش و پرورش به فرجام نخواهد رسید مگر این که ابتدا مشکلات معیشتی به عنوان یک نیاز پایه ای و اساسی حل شود و سپس به منظور ایجاد تحول بایست به جای تصمیم گیری از بالا ، اختیارات بیشتری به معلمان داده شود و به تصمیم گیری از پایین و تفاوت های فردی ، محیطی، فرهنگی و.... اعتماد و توجه بیشتری کرد
گروه گزارش/
« رسالت آموزش و پرورش و تشکل های مدنی » عنوان نشستی است که با شرکت فرهنگیان و اعضاء تشکل های معلمی و با میزبانی انجمن اسلامی معلمان منطقه 5 تهران در دبیرستان غیردولتی اندیشه جاوبد برگزار گردید .
این گزارش مشروح در سه بخش تقدیم شما می شود.
از ابتدای تاسیس صندوق ذخیره از سال 74 تاکنون، مجموع واریزی دولت و معلمان کمتر از 6000 میلیارد تومان بوده است/ کل موجودی معلمان حدود 4300 میلیارد تومان است. از این میزان 998 میلیارد تومان معادل 22 درصد در شرکت ساختمان معلم و 1046 میلیارد تومان در پتروفرهنگ سرمایهگذاری شده است/ اموال فرهنگیان عمدتا به زمین چسبیده است و در هوا نیست که کسی آن را ببرد/ تنها حدود 10 تا 12 درصد مدیران ما این خودروها را گرفتند و مابقی را کارمندان و فرهنگیان ثبتنام کردند البته خود فرهنگیان اصرار دارند که خودروهای گران قیمت و با کیفیتتر به آنها واگذار شود/ بانک سرمایه شرکت اصلی ما نیست و روی آن اعمال مدیریت نداریم/ بانک سرمایه به لحاظ قوانین بانکداری زیر نظر بانک مرکزی است و ما چون 47 درصد سهام آن را داریم هرکاری نمی توانیم در آنجا بکنیم/ مدیرعامل صندوق ذخیره با حفظ سمت، سرپرست بانک سرمایه شد بنابراین اگر غندالی اکنون در زندان است با سمت سرپرستی بانک سرمایه در زندان است نه سمت مدیرعاملی صندوق ذخیره فرهنگیان/ عدهای آگاهانه اختلاسها و اتفاقات بانک سرمایه را به صندوق ذخیره ربط میدهند و به دنبال تشویش اذهان عمومی هستند در حالی که از ابتدای عمر صندوق داراییهایش به 6000 میلیارد تومان هم نرسیده است که قرار باشد 8000 میلیارد تومان از آن خارج شود/ صندوق ذخیره در بانک سرمایه پسانداز نداشته و اگر اختلاسی رخ داده و وامهایی بدون پشتوانه داده شده، سپردههای مردم بوده که غارت شده است. وجوه فرهنگیان در صندوق ذخیره فرهنگیان است و در بانک سرمایه نیست/ در حال حاضر 4 نهاد نظارتی در صندوق ذخیره مستقر هستند و اسناد را بررسی میکنند/ در حال حاضر حدود 880 هزار معلم عضو آن هستند. از ابتدای سال 6000 نفر از صندوق خارج شدهاند که عمدتا بازنشسته بودهاند اما میزان انصرافیهای ما پس از اتفاقات رخ داده شاید حدود 600 تا 700 نفر بوده است/ بعد از برجام نیز بیمه معلم از لیست تحریمها خارج شد
دخالت ندادن فکر و اندیشه معلمان مجرب و نظریه پردازان مستقل دانشگاهی و مجامع علمی و عدم تهیه سازو کار منسجم در این مسیر ٬ بزرگترین ضربات را بر پیکر آموزش و پرورش ما نواخته است / نکته ای که در این اثنا از آن غفلت می شود تحلیل های کارشناسی و محاسبه مزایا و معایب چنین آزمون هایی است که مدارس بالاجبار و بدون در نظر گرفتن شرایط عمومی دانش آموزان هر ساله به برگزاری آنها ملزم و مکلف می گردد و از بازخورد نتایج کلی و انعکاس رسمی آن خبری منتشر نمی شود/ مراجعات مکرر اولیای مدارس به کلاس ها برای وصول مبالغ تعیین شده جنبه مادی قضیه را برجسته تر می کند و حس بدبینی را نسبت به فرهنگیان افزایش می دهد/ درآمدهای حاصل از این امر نیز بر معلمان - که مجریان اصلی آزمون ها هستند - در هاله ای از ابهام است/ بی تأثیر بودن نتیجه آزمون در مؤفقیت ها ٬ کامیابی ها و ناکامی های سالانه هم عامل دیگری است که نه تنها انگیزه دانش آموزان را ارتقا نمی بخشد بلکه اتلاف وقت و انرژی اکثر آنها را دامن می زند/ شائبه روابط طراحان سؤال با مؤسسات آموزشی مشهور و معروف ٬ خود موضوع آزاردهنده ای است که بسیاری از دلسوزان بزرگ تربیتی و آموزشی را به تأمل وا داشته است....