گروه اخبار/
مهدی نوید ادهم؛ دبیر کل شورای عالی آموزش و پرورش در گفتوگو با ایلنا، درباره ضرورت تغییر تقویم آموزشی در کشور و اینکه چه مولفههایی باید در اجرایی شدن این طرح در نظر گرفته شود، اظهار داشت: یکی از مولفههای موثر در کیفیت تعلیم و تربیت و آموزش و پرورش، بحث زمان آموزش است؛ اینکه دانشآموزان در طول سال چند روز به مدرسه میآیند، در هر روز چند ساعت حضور دارند و هر ساعت درسی چند دقیقه است و این زمان به هر ماده درسی چگونه اختصاص پیدا میکند؟
وی با تاکید بر اینکه یکی از بحثهای جدی و تخصصی، بحث زمان آموزش است، افزود: در کشورهای مختلف تحقیقات مختلفی درباره تاثیر زمان بر فرآیند تعلیم و تربیت انجام شده است. نکته ای که در کشور ما قابل تامل و توجه است، بحث تعطیلات سال تحصیلی است؛ این تعطیلات شامل تعطیلات در طول سال به خصوص تعطیلات تابستانی میشود که به دلیل طولانی مدت بودن هیچ توجیه آموزشی، فرهنگی و تربیتی ندارد.
دبیر کل شورای عالی آموزش و پرورش تصریح کرد: زمانی که بحث تعطیلی مدارس به دلیل آلودگی هوا در کلانشهرها مطرح شد، آموزش و پرورش به شرطی با این تعطیلی موافقت کرد که اجازه بازنگری در تقویم آموزشی به آموزش و پرورش داده شود. این پیشنهاد در کارگروه مربوطه بررسی و به تصویب رسید. پس از آن طرح به دولت ارائه شد و در دولت هم به تصویب رسید. در حال حاضر نیز لایحه آن تقدیم مجلس شد.
نوید ادهم بیان کرد: اگر مجلس محترم با این پیشنهاد موافقت کند، مسوولیت تنطیم و تدوینِ تقویم آموزشی به آموزش و پرورش سپرده خواهد شد که باید براساسِ مطالعه کارشناسی، بهترین تصمیم اتخاذ شود. به دلیل تنوع شرایط اقلیمی در کشور که یک نعمت الهی است، در صورت موافقت مجلس باید بتوانیم، زمانِ آموزش و سال تحصیلی را به گونه ای تنظیم کنیم که از این فرصت حداکثر استفاده به عمل بیاید.
وی افزود: بنابراین نیاز نیست تعطیلات تابستانی در همه کشور یکسان باشد، بلکه میتوان با انعطافِ لازم نسبت به شرایط اقلیمی، برنامه مناسبی تنظیم کرد. به طور مثال میتوان کشور را به 3 یا 4 منطقه تقسیم کرد. استانهایی که از نظر هوایی مشابه هستند، میتوان در یک گروه قرار داد و تعطیلات را متناسب با شرایط اقلیمی توزیع کرد. البته این برنامه در حد یک پیشنهاد است و نیازمند کار کارشناسی است.
پایان پیام/
کم نشاطی و افسردگی مزمنی در هویت جمعی و تاریخی ما وجود دارد/ از آن همه داستان ها که از دلتنگی اولیا و عرفا خوانده ایم تا آن همه لحن ها که از بطن موسیقی سنتی شنیده ایم، همگی گواه همان یک حرف بابا طاهرند که: «دل بی غم در این عالم نباشد!»/ گویا افسردگی معلمان چندان مهم نیست و یکی از الزامات شغلی آنهاست/ خسته شدن در هرکاری، امری طبیعی است اما احساس خستگی کردن، زنگ خطری برای بروز ناراحتی است/ مدیر در مواجهه با معلم، احساس رقابت و حسادت دارد و برای همین ، زحمات او را نمی بیند و قدر نمی شناسد/ برخی همکاران یا ضدحال می زنند یا سوء ظن دارند و یا به کلی بی ذوق هستند. ارزشیابی های معمول از سوی مدیر مدرسه نیز، یکنواخت، کلیشه ای و بر پایه مستندسازی است/ تفاوت های فردی معلمان به خوبی دیده نمی شود و در نهایت بین او که فقط وظایف صوری اش را انجام می دهد با او که ایثارمی کند، حتی در سطح اداره ی متبوع نیز کسی نیست که بتواند قضاوت و داوری کند/ اكنون ديگر روزگار حرف هاي رمانتيك درباره معلم به سرآمده است/ . حمایت از معلم نباید به وسیله شعر و شعار و آن هم در زمان هایی خاص انجام پذیرد. این عنایت و مواظبت را شخص معلم باید به طور واقعی درک کند/ ادارات مناطق باید در بزنگاه های حوادث ،مراقب و مواظب احوال معلمان خویش باشند و حمایت لازم را از آنها بنمایند، نه اینکه برای جلب نظر و رضایت والدین، توبیخ و تنبیه معلم را در دستور کارشان قرار دهند/ در ازدحام اين همه هول و هراسي كه اكنون فراروي جمع دلشده ی معلمان قرار گرفته است،باز هم مي توان معلم بود/ معلمان موفق در اين برهه زماني آنهايي هستند كه بكوشند ازخود و نتيجه ی كارخود احساس رضايت و شادي نمايند كه گفته اند؛ خوشبختي، همان رضايت از خود است....
در توسعه همه جانبه باید محور، آموزش و پرورش باشد و در افق توسعه ، معلم را باید پررنگ ببنیم ، از معلم به منزلتش نمی رسیم مگر معلم اصلا دغدغه معیشت نداشته باشد/ آیا درست است که معلمی که در توشه تربیتی خودش جز محفوظات چیزی ندارد متوقع است که ارزش های تربیتی شاگردانش نیز به همین ترتیب و از طریق افزودن بر محفوظاتش پرورش یابد/ شاگردان با مشاهده شخصیتی چون ناظم که کرارا خود را حافظ نظم موجود می خواند چگونه ممکنست باور کنند که ارزش هایی فراتر از وضع موجود نیز هست که باید آنها را پیدا کرد و سامان داد/ او شورا را نمود عینی دموکراسی تشبیه می کند که خواب و رویایش را در سال های آتی در زندگی وسیع تر جامعه تجربه می کند/ دیدگاه تشخیص ارزش های دلخواه جامعه دچار نوعی دوگانگی فرهنگی شده است/ هرگاه تحرکات آموزشی یک جامعه از فرهنگی دوگانه تاثیر بپذیرد و تغذیه کند دوگانگی انتظارات و نتایج پرورشی اجتناب ناپذیر می شود/ مگر تربیت با زور و تهدید و اجبار محقق می شود/ در عصر ارتباطات سریع ، مشکل رفتاری نوجوان نه در این است که بی اطلاع از ارزش های مانده باشد بلکه در اینست که نمی تواند در ارتباط گسترده و مستمر با این همه آدم هایی که خلاف اخلاق عمل می کنند و بالاترین امتیازات اقتدار، رفاه و حیثیت را در اختیارگرفته اند چگونه خودش را از همرنگ جماعت شدن نجات دهد/ چرا روحیه عدم کار و تنبلی و روزهای پر تعطیلات ، عارضه آموزش و پروش های تربیتی شده است/ آیا غول تنبلی برجان ما چنبره می زند/ چرا ما تحت امواج دروغ گویی بارش می شویم و چرا روش های تربیتی ما کارساز نیست/ دروغ گویی ، تعلیمات دیکته ای ، دوری از نقادی و تعطیلات فراوان بر ما احاطه کرده است/ در کشوری به خاطر استفاده سه خط شعر لورکا حتی با آوردن نامش بدون اجازه چند میلیون پوند در آن کشور جریمه شده ام ! اما اینجا کرور کرور اثر مرا کپی می کنند و هیچ کس جواب گو نیست ! آیا این خروجی تعلیمات پرنقص و تناقض نیست/ هیچ سیاست گذار یا عامل آموزشی را نمی توان سراغ گرفت که جرات کند و بگوید بود و نبود این آموختنی ها مسبب کدام نیک بختی یا بدبختی آیندگان است/ من اما ناخود آگاه ذهنم به سخنان چند روز پیش آقای نوید دبیر شورای عالی آموزش و پرورش می رود که در دلیل عدم پویایی نظام تعلیم و تربیت صغری و کبری می کند....
دولت و وزارت آموزش و پرورش هیچ مصوبه ی برای تغییر اوضاع نابه سامان معیشتی و نجات معلمان از زیر خط فقر مطلق به مجلس نبرده اند/ هر روز از تحول بنیادینی در مدارس سخن گفته می شود که مدارسش در پرداخت قبض آب برق خود مانده اند / در مجلسی که با تعیین سقف پاداش و هماهنگی آن برای همه کارمندان به شدت مخالفت می شود و در یک ساعت سر و ته قضیه جمع می شود/ در مجلسی که با تعیین حداکثر حقوق و مزایا برای اساتید دانشگاه ها به راحتی مخالفت می شود/ در مجلسی که برای تعیین حداکثر پاداش و مزایا برای کارمندان بانک به خاطر ترس از اختلاس گری آنها مخالفت می شود/ زنگ خطر در آموزش و پرورش سال هاست به صدا در آمده اما هیچ کسی توجه نمی کند....
برای آموزش های کوتاه مدت ( ضمن خدمت ) در ساعات کاری و حتی خارج از آن ماموریت اداری صادر شده و با هزینه دستگاه انجام می شود یا در آموزش های بلند مدت امکان ادامه تحصیل در دانشگاه ها را فراهم می کنند اما در وزارت آموزش و پرورش ماجرا به گونه ای دیگر رقم خورده است/ اکنون به دلیل اختلاف 100 هزار تومان بین یک فوق لیسانس و حتی دکترا با مدرک پایین تر ، اجرای بخشنامه ممنوعیت ادامه تحصیل با واکنش همکاران مواجه نشد/ همواره مسوولین ارشد وزارتخانه با دید هزینه ای به موضوع توجه می کنند/ آیا معلمی که اجازه ادامه تحصیل ندارد ، وزارتخانه ای که بودجه ای برای دوره ی بازآموزی و ضمن خدمت ندارد تا چه حدودی می تواند آموزش با کیفیت ارائه کند...