جستار گشایی
همان طور که میدانیم ما استاد تمام موازیکاری در جهان هستیم. برای مثال در خصوص مسائل فرهنگی ادارات دخیل عبارتند از:
فرهنگ و ارشاد اسلامی، آموزش و پرورش، صدا و سیما، کانون پرورش فکری، معاونت فرهنگی اجتماعی شهرداری ها، سازمان تبلیغات اسلامی، نهاد کتابخانهها، مساجد و تکایای مذهبی و....
جالبتر آنکه هزینههای هنگفتی از پول بیتالمال در این نهادهای موازی صرف میشود ولی در خصوص مسائل فرهنگی عملا ارشاد و آموزش و پرورش پاسخگو هستند و دیگر هیچ.
سیستمهای موازی در آموزش و پرورش
فرض کنید دانشآموزی برای ثبتنام در دوره دوم متوسطه وارد دبیرستان و یا هنرستان کار دانش شما میشود.
ثبتنام وی دارای چرخه زیر میباشد:
1- بدواً مشخصات دانشآموز در سیستم سامانه دانشآموزی (سناد) ثبت شده و پس از ثبتنام اولیه و تعیین رشته، کلاس وی مشخص و گزینه ثبت نمره فعال میشود.
2- در مرحله دوم اطلاعات دانشآموز از سیستم سناد دریافت و در سیستم جدیدی به نام سیستم دانا وارد میشود.
در این سیستم، انتخاب واحد دانشآموز انجام شده و پس از انجام امتحانات نمرات وی ثبت میگردد. در سیستم دانا میتوان دانشآموزان فارغ التحصیل را استحصال نمود.
3- سیستم فاینال برای امتحانات نهایی مختص دبیرستانها و فنی و حرفهای هاست.4⃣
4- در این مرحله اطلاعات از سیستمهای سناد و دانا اخذ و در سیستم امین وارد میشود.
این سیستم به دو بخش متوسطه دهم و یازدهم و همچنین فارغالتحصیلان دوازدهم تفکیک میگردد. اطلاعات فارغالتحصیلان سیستم دانا به بخش فارغالتحصیلان امین منتقل میگردد.
سوابق تحصیلی دانشآموزان از این سیستم قابل دریافت میباشد.
به طور خلاصه میتوان گفت :
ترتیب سیستمهای مرتبط با دانشآموز و امتحان عبارتند از:
سامانه سناد (ثبتنام اولیه کلاسبندی/پشتیبانی کننده شرکت پرگون)
سیستم دانا مدرسه (ثبت نمرات و اعلام نتایج/پشتیبانی کننده شرکت پژوهش وابسته به صندوق ذخیره فرهنگیان)
سامانه فاینال (برگزاری امتحانات نهایی/ medu.ir مربوط به آموزش و پرورش)
سامانه امین (اعلام فارغالتحصیلی و چاپ دفتر امتحانات/سامانه جامع سنجش وزارت آموزش و پرورش) ؛ در ضمن سامانههای: ارزیابی، طرح تعالی، شهریه، ویژه مدارس خاص شاهد و تیزهوشان نیز برای خود داستانهای پیچ در پیچ گوناگونی به همراه دارند...حال در هنرستانهای فنی و حرفهای سیستم دانا از مربع آتش (سناد، دانا، فاینال و امین) حذف شده است، ولی هنرستانهای کاردانش همچنان درگیر تثلیث سناد، دانا و امین بوده و دبیرستانها به دلیل داشتن دروس نهایی سیستم فاینال نیز دارند.
همان طور که میدانیم سیستم دانا نصبی و نرم افزار میباشد، ولی سیستمهای سناد و امین سیستم تحت وب بوده و نرمافزاری نیست و ثبت کشوری است.
لذا امکان دستاندازی و سرقت اطلاعات و دستکاری آن در سیستم دانا برای هکرها سهلالوصلتر میباشد.
در حالی که سیستم امین مشکلات اِرور و خطاهای انسانی را ندارد.با تدابیر اندیشیده شده سیستم دانا از هنرستانهای فنی و حرفهای حذف شده است، این یعنی امکان ادغام این سیستمها وجود دارد.
ظاهراً هر یک از این سیستمها با شرکتی خاص قرارداد دارد و حذف و ادغام احتمالی آن با منافع شرکت و متصلین آن در وزارتخانه متداخل است.
در سالهای گذشته بین قسمتهای مختلف وزارتخانه بر سر همین سیستمها جنگ و دعوا بود. امتحانات ساز خود را میزد و مقطع مربوطه ساز خویشتن و هرکس سیستم خود را اصل و دیگری را بدل فرص مینمود. ظاهراً اکنون نیز در حالت صلح مسلح قرار دارند!
لزوم ادغام و تجمیع سیستم ها
انتظار میرود دستاندرکاران بالادستی در وزارتخانه با تجمیع و ادغام این چهار سیستم، ضمن پایان دادن به جنگهای زرگری در بالادست، رحمی به حال و احوال پایین دستیها کرده و با عبور از منافع احتمالی شخصی و جناحی، به پاسکاری و آوارگی معاونین اجرایی و مدیران در اضلاع مربع سناد، دانا، فاینال و امین پایان دهند.
لازم به ذکر است که در دوره وزارت بطحایی به خاطر اعتراضات روزافزون، آقای شرفی رییس مرکز برنامه ریزی و فناوری از طرف وزیر مأمور بررسی و ادغام و تجمیع این سیستمها بود، تا از موازیکاری و انجام کارهای بیهوده در قالب سر کار گذاشتن مسئولین مدارس و کشتن زمان، هرچه سریعتر نسبت به اقدام و تجمیع سیستمهای یاد شده اقدام عاجل انجام دهد.
انتظار میرود جناب شرفی اقدامات انجام گرفته در این خصوص و موانع و مزایای چنین ادغام و تجمیعی را رسانهای کرده و بیش از این عوامل اجرایی درگیر در این سیکل باطل را منتظر نگذارد.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت داریداین آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید">
اصفهان
«... دکتر الیریو نوگوئرا (Alirio Noguera) چند سال قبل با یک جعبه دارو محتوی قرصهای بیمزه و بیخاصیت و با این شعار که هر بیماری جدید، بیماری قدیمی را در خود فرو می برد و جای آن را میگیرد وارد ماکوندو (Macondo) شده بود. این شعار پزشکی هیچ کس را قانع نمیکرد. در حقیقت او یک شارلاتان و کلاهبردار بود. در پشت نقاب چهره معصومانه این پزشک ساده و بیتکلف یک تروریست جانی و خطرناک مخفی شده بود، با چکمههایی ساق کوتاه که زخمهای روی ساق پاهایش را که پنج سال ماندن در کند و زنجیر به جا گذاشته بود می پوشاند. بعد از زندانی شدن در ماجرای فدرالی موفق شد با درآوردن خود به شکل و هیبت کشیشان و بر تن کردن ردایی که در دنیا بیش از هر چیز از آن نفرت داشت به کوراسائو (Curaçao) فرار کند. در پایان یک دوره تبعید طولانی با شنیدن اخبار هیجانانگیزی که تبعیدیان از سرتاسر کارائیب به کوراسائو میآوردند از خود بیخود شد، سوار کشتی بادبانی یک قاچاقچی شد و با شیشه قرصهایی که چیزی جز شکر تصفیه شده نبود و با یک مدرک دیپلم از دانشگاه لایپزیگ که خود جعل کرده بود سر از ریوآچا (Riohacha) درآورد ...» صد سال تنهایی، گابریل گارسیا مارکز، فصل پنج، صفحه 99
شاید هنوز هم به یاد بیاورید، آن روزهای خوب قدیم به پدر یا مادر خود گیر میدادیم تا برایمان عینک بخرد، از همانهایی که لنزهایشان چیزی جز شیشه معمولی نبود، یا ضعف بینایی را بهانه میکردیم تا آنها را راضی کنیم برایمان عینک بخرند تا پز بدهیم و باکلاس جلوه کنیم. با افکار بچگانه وقتی موفق میشدیم و عینک به چشم میزدیم حس عجیبی به ما دست می داد مخصوصا وقتی ما را دکتر هم صدا میکردند: حس دکتر بودن، حس دانشمند زمان بودن، دیده شدن و سرتر از دیگران بودن. زمان گذشت و آدم گندهای شدیم با اتفاقات عجیب و غریب رسیدیم به زمان معاصر. گذرمان به شمالیترین قسمت شهر افتاد. آنجا در فروشگاههای بزرگ، تو رستورانها و فست فودخانه آدمهایی را دیدیم ملبس به بج و آی دی کارد به گردن با لباس فرم های تروتمیز و شیک که ادای فروشندگان و کارگران فروشگاه معروف آن ور آبها و گارسنهای مکدونالد و کی اف سی و برگر کینگ را در میآوردند. موفق شده بودند ظاهر و جلدشان را شبیه آنها کنند اما به مشتریها فحش میدادند، صدایشان را بلند میکردند با یکدیگر شوخیهای رکیک و جنسی و فیزیکی میکردند، سیگار به لب داشتند و به مشتریها محل نمیگذاشتند و البته هیچ اطلاعاتی هم درباره آن چه میخواستی بخری نداشتند. معدودی از آنها سعی بیهوده میکردند که مثلا مودب یا حرفهای باشند اما موفق نمیشدند چرا که فایل مربوط به این بخش در مغز آنها در دسترس نبود یا هنوز بارگذاری نشده بود ! با همه اینها ظاهرشان فریبت میداد!
هنوز هم سالهاست که در عنوان و ظاهر و پوسته و روساخت گیر کردهایم. خبطی بزرگ که نتایجش بعد از گذشت سالها عیان شده و هنوز هم دست از سر ما برنمیدارد. اصلا تزیین کردن جلد کتاب و دو یا چند زیستی و دو شخصیتی برای خودش تبدیل به خرده فرهنگ و کالت (Cult) شده است. همه چیز خلاصه شد در زبان و حرف و یقه و پوشش و مدح و ثنا و عنوان و همین لباس زیبا. با افرادی اختلاط کردیم و همداستان شدیم با ظاهری زیبا و نورانی اما درون آنها را که نگریستم تاریک بود و بوی خوبی به مشام نمیرسید. گروهی متوجه اوضاع رنگارنگ شدند و موفقیت خود را به یقه بسته و کت و شلوار سیاه و پیراهن سفید و انگشتری و ریش، چادر و ورد و دعا و مدح و ثنا و دیده شدن گره زدند و آرزوهایشان را از این راه جست و جو کردند و موفقیت خود را مدیون ظاهرسازی حرفهای خود دانستند. حفظ ظاهر و تحقیقات محلی و گزینشهای کذایی و معیارهای ظاهری، شکل عرف و قانون به خود گرفت. این طوری بود که به مانند نحلههای فلسفی ظاهرسازی و ظاهرفریبی و نام و عنوان به سایر حیطه ها هم راه خود را باز کرد. به تولید و اقتصاد هم رسید. بازی بستهبندی و بی توجهی به محتوی و کپی اسمها و برندهای شرکتهای معروف و تنها چسبیدن به بسته و ظاهر مواد غذایی و اجناس دیگر رسم و سنت شد. جلدهای کتابها را هر چه بیشتر زیباتر و رنگیتر کردیم و درون را ننگریستیم.
بعد از گذشت نزدیک به دو سال سرانجام دولت آییننامه قانون پیشگیری و مقابله با تقلب در تهیه آثار علمی را تصویب کرد. هدف این آییننامه که لایحه آن قبلا به تصویب مجلس شورای اسلامی و شورای نگهبان رسیده بود مبارزه با تقلب و سرقت ادبی و علمی است که توسط تعدادی از دانشجویان، مدیران و کارمندان دولتی و نمایندگان مجلس و اعضای هیات علمی صورت می گیرد. همچنین در این آییننامه قید شده است افرادی که با جعل یا خرید پایاننامه موفق به دریافت مدارک تحصیلی می گردند در صورت اثبات تقلب و جعل، مدارک تحصیلی آنها ملغی میشود. با وجودی که مبارزه با فروش پایان نامه یا مقاله تا حدودی دشوار و پیچیده است اما خبر امیدوارکنندهای بود و اجرای آن بستگی به مجریان و قانونگذارانی دارد که خود باید از این نوع بازیها مبرا باشند نه اینکه خود اهل بخیه و از آنهایی باشند که مدارک خود را از راههای میانبر یا رانتی بدست آورده باشند.
یک سوال اساسی که ممکن است ذهن ما را به خود مشغول کند این است که چرا تصویب و اجرای این نوع قوانین و آییننامهها به شکلی حلزونی و کند پیش میرود. چرا بیبهانه تعلل می کنند و تصویب کنندگان و مجریان رغبتی بر کار بر روی این نوع مشکلات ندارند و با اکراه آن را تعقیب میکنند.
به نظر داستان بر میگردد به خود آنهایی که مصوبان و مجریان این نوع قوانین هستند. تعدادی از این افراد پایشان در این نوع مسایل گیر و مدارک و پایاننامههایشان مشکوک است و خود زمانی در بازی پایاننامهسازی و مدرکسازی و تقلب مقالات درگیر بوده یا هستند و مدارک، پایاننامه و مقالاتشان خالی از اشکال نیست.
اشارهای گذرا هم بکنم به آنهایی که نه پایاننامه میخرند و نه مدرک جعلی رو میکنند بلکه به سادگی خود را به دروغ با عنوانی جا میزنند که فاقد آن هستند یا عنوانی را به اول اسم خود مخصوصا هنگامی که در محفلی یا جلسهای هستند یا نامهای را پاراف یا امضا میکنند اد میکنند. ضروری است برای این افراد هم در صورتی که از مزایا و امتیازات این لقب دروغین استفاده نمیکنند مجازات و تنبیه مختصری هم در نظر گرفته شود! با نگاه سریعی به مدارک، آثار و پایاننامههای مدیران دولتی، وزرا و معاونان و مشاوران آنها، نمایندگان مجلس، و مشاوران ارشد شاید افرادی یافت شوند که مدارک خود از راه های غیرقانونی به دست آورده باشند یا سابقه جعل مدرک، مقاله و تقلب داشته باشند.
دورتر نرویم هنوز متن لرزان مربوط به مدرک تحصیلی علی الهیار ترکمن ماههاست که در صفحه اول سایت صدای معلم برای خود میچرخد یا داستان متن پایاننامه رییس جمهور هنوز در وب سایتهای خبری قابل دسترسی است. مدارک تحصیلی سرپرست فعلی آموزش و پرورش نیز در رسانهها و با استعلام یکی از خوانندگان کنجکاو صدای معلم به چالش کشیده شده است. تشکیک در مدارک دکتری رئیس اسبق سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی آموزش و پرورش و نیز زیر سوال رفتن مدرک تحصیلی معاون اول رییس جمهور، جعل مقاله توسط رییس یکی از سازمان ها و نیز داستان هاوایی و مدارک و پایاننامه های بعضی از وکلای ملت و نمونههای دیگر مثالهایی از این مقوله است. اما شاید شاه بیت همه اینها داستان مدرک جعلی وزیر کشور دولت نهم بود که هنگامهایی در دنیا بپا کرد. فراموش نکنیم که مدارک تحصیلی در جامعهای مانند ایران منافع مادی و معنوی زیادی برای صاحبش دارد. شاید در آینده ای نه چندان دور و در دوران شفافیت یک دانشجوی بازیگوش و کنجکاو در «سوتکش» بدمد و موضوع پایاننامهاش را بررسی مدارک تحصیلی و پایاننامهها و مقالات مقامات و مدیران دولتی و نمایندگان مجلس انتخاب کند و خواب آشفته آنها را برای مدتی هر چند کوتاه بر هم زند!
چند واقعه مهم در طول این سالها توجه جامعه علمی و دانشگاهی جهانی را به آنچه که در محیط آکادمیک ایران میگذرد جلب کرده است: داستان مدرک جعلی وریر کشور دولت نهم، گزارش تکان دهنده مجله نیچر از بازپس گیری حق تالیف 58 مقاله از مولفان ایرانی در ژورنالهای پزشکی و سروصدای فروش پایان نامه، مقاله و پروپوزال در کشور. بوی این افتضاح و بی آبرویی علمی آن چنان تند و زننده بود که به آن طرف آبها هم رسید به طوری که ریچارد استون که یک مشاور ارشد علمی است به گزارشی از این وضعیت در مجله معروف ساینس پرداخت.
برای شفافتر شدن موضوع ذکر این نکته ضروری است که این بحث در سه حیطه قابل بحث و بررسی است:
الف- جعل و خرید و فروش مدرک تحصیلی (آموزش عالی و آموزش و پرورش)، ب- خرید و فروش پایاننامه، مقاله و پروپوزال ج- تقلب و جعل و سرفت علمی در نگارش مقاله و پایاننامه د- جا زدن خود و استفاده از عناوینی که شخص فاقد آن است.
بیمناسبت نیست سخن را کوتاه کنیم و به بهانه تصویب آییننامه قانون پیشگیری و مقابله با تقلب در تهیه آثار علمی نگاهی دوباره به مقاله معروف ریچارد استون با عنوان «مخدوش شدن چهره علمی ایران با رونق بازار تاریک فروش پایاننامه و مقاله علمی» بیاندازیم. بازگردان این مقاله را که با عکسی گویا و وحشتناک از محدوده درب اصلی دانشگاه تهران و اطراف میدان انقلاب که هاب فروش مقاله و پایاننامه است تزیین شده در زیر میخوانید:
******************************************************************
«می تونید برام یه پایان نامه بنویسید؟» این را خانمی می پرسد که شماره تلفنی را گرفته است. شماره را از یک آگهی که روی سر در اصلی دانشگاه تهران چسبانده اند برداشته است. این خانم که یک بازیگر است خود را دانشجوی گیاهشناسی دانشگاه آزاد اسلامی، واحد آباده در استان فارس جا می زند. موضوع پایان نامه اش گیاهان منطقه خوزستان است. او با لهجه اهالی استان فارس به فروشنده آن سوی خط توضیحات لازم را میدهد. فروشنده با علاقه زیاد زمانی را برای تحویل فصلهای پایاننامه تعیین میکند. او میگوید: «اگر موضوعتان نیاز به کار آزمایشگاهی نداشته باشد قیمت فقط یک میلیون و هشتصد هزار تومان خواهد بود به اضافه یک میلیون و دویست هزار تومان دیگر در صورتی که بخواهید مقاله ای با نام خودتان در یک ژورنال معتبر چاپ کنید.»
این موسسه یکی از نمونه های بارزی است که شامل جمعی از افراد می شود که از یک صنف هستند و کارشان نوشتن پایان نامه و مقالات علمی در قبال پول است. آنها در اینترنت، با پوستر و آگهی و پحش بروشور و آگهی توسط افرادی که فریاد می زنند و با خود پلاکارد دارند و در بیرون دانشگاه تهران در پیاده رو صف می کشند تبلیغ می کنند. بازیگر ما که یک هنرپیشه سینماست به دوستش که در دانشگاه تهران تحصیل می کند و از دست این موسسات بسیار عصبانی است کمک می کند. اما تماسی که بازیگر از طرف او با موسسه گرفت را به سختی توان یک تله به حساب آورد. خرید و فروش ها ممکن است غیراخلاقی باشند اما در حال حاضر قانونی هستند.
مجلس قرار است پاییز امسال روی لایحه ای کار کند که اعمال مشکوک و غیرشفاف در انتشار مقالات علمی را غیرقانونی اعلام می کند. جواد رحیقی مدیر طرح چشمه نور ایران می گوید: «تقریبا دیر شده است. این برای چهره علمی ایران در دنیا بسیار بد است و یکی از مشکلات کشورهایی است که دارای منابع گازی و نفتی هستند.» سورنا ستاری معاون علمی و فناوری رییس جمهور می افزاید: «ما فکر می کنیم هر چیزی را می توانیم با پول بخریم.» رحیقی می گوید: «اینها مشاغلی کاذب و انگلی، و راهی ناسالم برای انجام کارها هستند.»
هنوز مشخص نیست چند مقاله و پایان نامه به این صورت تولید شده است. در سال 1393 یک عضو فرهنگستان علوم برآورد کرد که هر سال 5000 پایان نامه یعنی تقریبا 10 درصد کل پایان نامه های فوق لیسانس و دکترا از دلالان و فروشندگان تهیه می شود. بهزاد عطایی آشتیانی، استاد مهندسی عمران دانشگاه صنعتی شریف جزئیات بیشتری از این معضل داده است. او می گوید که 330000 لینک فارسی به فروشندگان مقالات علمی یافته است. آشتیانی تخمین می زند که حداقل دو هزار مورد از چنین اقداماتی در ایران وجود دارد. دانشمندان ایرانی سالانه 30000 مقاله در ژورنال های بین المللی به چاپ می رسانند که از زمان انقلاب اسلامی 20 برابر افزایش داشته است. حسین آخانی استاد زیست شناسی دانشگاه تهران می گوید که مقالات و پایان نامه های خرید و فروش شده وجه و شهرت تعداد زیادی از دانشمندان ایرانی را که تقلب نمی کنند خدشه دار و اعتماد جامعه علمی جهان را کم رنگ تر می کند و احتمالا همکاری ها و مشارکت ها را در معرض خطر قرار می دهد.
بازار خرید و فروش مقاله و پایان نامه شبیه وضعیتی است که در چین جریان دارد، جایی که حق تالیف مقالات به فروش گذاشته می شود. اما این صنعت در ایران علل و ریشه های خودش را دارد. از سال 57 دولت دانشگاه های زیادی را تاسیس کرده است که در میان آنها دانشگاه آزاد و پیام نور صدها شعبه در سراسر کشور دارند. یک دانشمند که مساله را رصد می کند می گوید که بیشتر سیاستمداران و دیپلمات های کشور مدارک تحصیلات عالی خود را از این دانشگاه ها اخذ کرده اند بدون اینکه کار کرده و برای آن زحمتی کشیده باشند یا شرایطش را داشته و مستحق دریافت آن باشند. رحیقی می گوبد: «افرادی که دارای دوست و آشنا، و رابطه خوب در ادارات و سازمان ها هستند با داشتن مدارک عالی شغل های مهمی به دست می آورند و قانون این اجازه را به کارمندان داده که برای همان شرح وظایف شغلی که برای مدرک آنها تعریف شده حقوق های بالا بگیرند.
معمولا یافتن مولف حقیقی پایان نامه ها و مقالات سخت است، چرا که بسیاری از موسسات خیلی تلاش می کنند که آثار باکیفیت به مشتری بدهند. مولفان که معمولا در ظاهر در موضوع و مطالب مربوطه متخصص هستند در اجتناب از سرقت و دستبرد ادبی بسیار مهارت دارند و حتی برای تکمیل اثر در صورت نیاز آزمایش هم انجام می دهند.
تماس تلفنی با یک موسسه دیگر این بار توسط یک استاد دانشگاه تهران که خود را به عنوان یک دانشجوی بیوشیمی جا زد رویکرد دقیق آنها را عیان ساخت. موسسه در آگهی خود قید کرده که قادر است مقالات را در ژورنال هایی که اسپرینگر و الزویر منتشر می کند چاپ کند. اما تضمینی وجود ندارد، فروشنده با تاکید می گوید: «اگر از داده های غیرواقعی استفاده کنید اثر شما بی اعتبار خواهد شد و متوجه خواهند شد.» فروشنده پیشنهاد می کند که که داده های مشتری را به یک متخصص در رشته مورد نظر نشان دهد تا ببیند چه کار می تواند بکند. او می گوید: «چاپ مقاله در یک ژورنال ISI حداقل 5 میلیون تومان آب می خورد که 30 درصدش نقدا پیش اخذ می شود و هزینه دقیق بعد از ارزیابی کارشناسانه تعیین می شود.»
رحیقی تعجبی از اینکه دانشمندان ایرانی در کار داد و ستد مقاله و پایان نامه هستند نمی کند. مشاغل علمی به ندرت در ایران یافت می شود. این وضعیت باعث شده که فارغ التحصیلان توانا به سمت کسب و کار مقاله و پایان نامه فروشی روی آروند. او می گوید: «این مشاغل کاذب و انگلی هستند و روشی ناسالم برای انجام امور است.» اما او به اینکه بیشتر خریداران مقالات و پایان نامه ها واقعا از آنها بهره مند می شوند به دیده تردید می نگرد. او می پرسد: «اگر شما نتوانید با یک پایان نامه خوب شغل خوبی پیدا کنید، چطور می توانید با یک پایان نامه بد شغلی به دست بیاورید؟» او پیش بینی می کند که این مشکل باید بعد از رونق اقتصادی ایران از جامعه رخت بربندد و فرصت های شغلی زیادی در علم با خود به همراه آورد.
اگرچه فروشندگان مقاله و پایان نامه در روز روشن جلوی چشم همه با گستاخی، درست بیرون دانشگاه تهران به کار خرید و فروش مشغولند، اما دانشمندان فکر می کنند که مشکل در موسسات سطوح پایین بسیار حادتر است. دانشگاه های با استاندارد پایین بهتر است پایان نامه ها را به دقت کنترل و بررسی کنند، رحیقی می گوید: «نظام امتحانات باید طوری چیده شود که بتواند دانشجویانی را که پایان نامه می خرند را شناسایی کند.»
قانون پیشنهاد شده اگر اعمال شود به طور قطع باید مشکل را حل کند. پیش نویس این لایحه که در وزارت علوم تهیه شده تالیف و تولید آثار دانشگاهی برای شخص دیگری که اثر را برای اخذ مدرک تحصیلی رسمی یا برای کسب امتیاز جهت ارتقا در محافل دانشگاهی ارائه می دهد جرم قلمداد می کند. این لایحه جریمه نقدی و حتی زندان برای فروشندگان و مشتری ها در نظر گرفته است. اما سرنوشت آن نامعلوم است:
مساله ای که دانشمندان ایرانی متذکر شده اند این است که آیا قانون گذارانی که مدارک دانشگاهی خود را به این طریق اخذ کرده اند قادر خواهند بود خودشان را از بحث و جدل و جنجال های احتمالی آینده برهانند.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
گروه اخبار/
سرانجام تشکیل سازمان نظام معلمی وارد فار عملیاتی شد .
« صدای معلم » به جد از کارگروه راهاندازی سازمان نظام معلمی کشور می خواهد به دور از هر گونه شتاب زدگی و پیش از اجرایی شدن ، طرح نهایی تشکیل این سازمان معلمی برای اظهار نظر منتقدان و کارشناسان در اختیار عموم قرار گیرد .
مهم تر از تشکیل سازمان نظام معلمی اساسنامه و ماهیت این تشکیلات به عنوان " نهاد مدنی مستقل " با اختیارات لازم و مکفی خواهد بود .
در آموزش و پرورش افرادی که به طرق مختلف نسبت به تبیین دیدگاه های خود به صورت انتقاد و گاها با نظر ، ارایه طریق می کنند در راستای دلسوزی و نیز متغیر کردن ساختار های موجود و یا ناشی از احساس مسولیت قدم به میدان می گذارند .
واکاوی موجود در سایت وزین صدای معلم حاکی از آن است که قاطبه ی همکاران اندیشمند و فرهیخته هر از گاهی با مقالات و نیز دیدگاه های خود مطالبی را منتشر کرده که خروجی آن موجب غبطه بر اجرایی کردن این طرح ها و نظرات را دارند . با کمال تاسف و افسوس نهایت از خود بنده حقیر با داشتن بیش از بیست و هفت سال سابقه خدمت که به عنوان نویسنده و ایده پرداز ملی بوده و صاحب تجربیات مثبت در عرصه های ایده پر دازی و نیز تبیین انتقادات اصلاح گرانه می باشم دعوتی به کوچک ترین جلسه در محل خدمتی نشده و حتی تاوان قلم خود را می پردازم در حالی که خدای ناکرده بحث های ما و نیز تبیین دیدگاه های ما ناشی از اغراض نبوده بلکه منبعث از دلسوزی نسبت به ساختار بوده است .
در زمانی که سیستم توسعه مشارکتی و همیاری و استراتژیک در سطح سازمان ها و نیز وزارتخانه ها توسعه یافته است و به صورت طوفان فکری ریشه می دواند با کمال تاسف وضعیت بی توجهی و حتی بایکوت نیروهای شایسته و حتی متعهد به دلیل تار و پود حزب گرایی ، طایفه گرایی و قومیت پرستی و در نهایت روحیه عدم تحمل و بالاتر از آن قلم هراسی رواج و حتی جزو هدف واقع شده است .
بنده محض مزید اطلاع مخاطبین عرض می نمایم در شرکت میتسوبیشی که الگوی کایزن در نظام مدیریت های ما می تواند باشد روحیه نقد پذیری را با نظام تشویقات و ترفیعات تعیمم داده اند به طوری که هر کارمند بر اساس نظام های موجود و اهداف مدیریتی سازمان و شرکت دست به قلم آتشین زده و گام بر انتقاد بگذارند ، با سیستم های پاداش دهی مادی و نیز معنوی از کارکنان تکریم لازم را به عمل می آورند در حالی که در کشور ما خصوصا در مناطقی که روحیه نخبه کشی و طرد نیروهای نخبه در بدنه ساختاری رواج می باشد برنامه های مدیریتی توجه بر اساس روحیه نظام مدیریت های سنتی بوده و بازار خرید ایده و طرح و نظر و نقد سازنده به بوته بایگانی گراییده است .
از سرپرست جدید وزارت آموزش و پرورش که با روحیه توجه به خلاقیت های فکری و توجه به روحیه باز فکری پا به میدان در وزارت آموزش و پرورش گذاشته اند به خاطر این خیر اندیشی و رهایی افکار از بن بست های جاده های فکری افکار جلبک زده انتظار جدی داریم که ضمن پویایی و بالندگی نظام مشارکت جویی کارکنان و فرهنگیان توسعه میدانی به ایده هایی که در آخر کلام توسط بنده حقیر ارایه می گردد مورد توجه و امعان نظر قرار دهند تا شاهد جهش های نوین در راستای تحولات و نوآوری های فکری و هم اندیشی در بر نامه های بلند مدت ، میان مدت و کوتاه مدت ساختار نوین وزارت آموزش و پرورش باشیم :
1. پیشنهاد فعال سازی و نیز به روز رسانی نظام مدیریت پیشنهادات کارکنان در وزارت آموزش و پرورش در حالی که در وزارت آموزش و پرورش تقبل ایده و پیشنهادات جزو اهداف سازمانی تعریف شده حتی در بند 4.3 فرم ارزشیابی کارکنان مدنظر واقع شده با کمال تاسف سامانه اجرایی و پذیرش نظام پیشنهادات به صورت کلیشه ای در پرتال وزارت تعبیه شده و با کمال تاسف هیچ گونه فعال سازی کمیته ها و یا دبیرخانه و فرایند تکریم از برترین ها وجود ندارد لیکن در هشت نه سال پیش وضعیت این نظام در تحول اداری و نوسازی اداری بهتر از شرایط فعلی بود.
2 .در ده پانزده سال پیش که حقیر جزو نویسندگان در قسمت مقالات در نشریه نگاه وزارت آموزش وپررش بودم روحیه نقد پذیری و طبع و نشر انتقادات بسیار آسان و حتی روحیه پاسخگویی مسئولان اداره کل روابط عمومی وزارت و نیز حوزه های تابعه متعالی تر از شرایط فعلی بود لیکن در شرایط فعلی نشریه نگاه تنها ترین نشریه پل ارتباطات و اطلاع رسانی وزارت آموزش و پرورش در راستای کلیشه ای نسبت به نشر اخبار و نیز وقایع گذرای آموزش و پرورش اقدام می کند و از درج و چاپ مطالب نقد و دلنوشته های فرهنگیان خبری نیست و یا کمتر به چشم می خورد در حالی که وزیر محترم آموزش و پرورش می تواند این نشریه را از حالت خمودگی بیرون کرده و نسبت به کثیر الانتشار کردن این نشریه به مثابه روزنامه و حتی پذیرش خبرنگاران افتخاری از میان فرهنگیان در سطح کشور اقدام کند .
3. نظام نقد پذیری در ساختار آموزش وپرورش علاوه بر در نشریات در فضای مجازی هم می تواند جزو تحول نوین واقع گردد ،در شرایط فعلی کمتر دیده می شود که واحد روابط عمومی اداره و یا وزارت در ساختار فضای مجازی نسبت به پاسخگویی به خواسته ها و نقدها جوابیه لازم را بدهند ؛ به عنوان مثال در منطقه خود ما هریس دهها مورد انتقاد از نظام فعلی ساختاری در همین صدای معلم درج شده است لیکن به جای اینکه رسما روابط عمومی در این مواقع پاسخ اقناع کننده به مخاطبین بدهند از سوی یک همکار معلم و یا آموزگار به عنوان پاسخگویی پا در میدان فضای مجازی گذاشته شده است .
4. در راستای تعاملات مناسب با اصحاب نقد و انتقاد از وزیر محترم آموزش وپروش درخواست می گردد که اولین پروسه های مناظره با قاطبه فرهنگیان به صورت استان گردی در سطح ملی در راستای گوش دادن و نیز تقبل تبیین نظرات و دیدگاه های قشر فرهنگیان استان به استان تحت عنوان تریبون آزاد همراه با وزارت اجرا گردد و استارت این ایده از استان آذربایجان شرقی با دعوت از قشر فرهنگیان در سالن ورزشی یادگار امام به وجود آید .
5. در سیستم های انتصابات و نیز ترفیعات شغلی کارکنان آنچه موجب متغیر شدن وضعیت موجود و وضعیت جدید خواهد بود ، محول کردن پست ها به افراد فرهیحته و توانمند فکری می باشد لیکن موقعیت هراسی از اقشار فرهیخته و توانمند و طرد نهایی این چنین افراد نه تنها موجب فلاکت ساختاری خواهد شد بلکه موجب افول شرایط انگیزه های کاری و در نهایت روی آوردن کارکنان به افسردگی شغلی خواهد شد .
6. آخرین ایده ای که می تواند در ساختار فعلی آموزش و پرورش اجرایی گردد طرح چرخش شغلی فرهنگیان می باشد . در این طرح که به صورت نوآوری ارایه می گردد یک معلم از بدو استخدام در سه مقطع تحصیلی خدمت می کند . 10سال اول در مقطع ابتدایی ؛ 10سال دوم خدمت در دوره اول ؛ 10سال سوم در دوره دوم متوسطه . این طرح منجر به تنوع در برنامه های شغلی و نیز تقویت روحیه کاری و منجر به کاهش افسردگی شغلی و در نهایت توجه به نظام مند کردن شایسته سالاری در میان فرهنگیان در وزارت آموزش و پرورش می گردد .
آخرین کلام بنده حقیر آن باشد که در مجموعه آموزش و پرورش افراد زیرک و توانمند و خوش فکر و جسور و متعهد بیشتری را داریم . بنده نمی دانم که چرا با اینکه خودمان می دانیم و خبر داریم که گنجینه هایی از عالم تلالو فکری را صاحب هستیم چرا به علت سلایق شخصی و یا به دلیل درگیرشدن در حزب گرایی ها و یا انتصاب به مدیریت های اتوبوسی و ... را از دست می دهیم و یا اینکه باعث سرکوب آنها می گردیم .
آموزگار با 27 سال سابقه آموزگاری در منطقه محروم هریس آذربایجان شرقی
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
گروه آموزش عالی/
نشست «مدرسه؛ آنچه هست، آنچه نیست»، 3 تیر 1398 ساعت 17 در مؤسسۀ رحمان برگزار میشود.
دکتر شهین ایروانی و دکتر مصطفی قادری در این نشست، اهداف و کارکردهای آموزش و پرورش رسمی را بازخوانی میکنند.
آدرس : میدان توحید ، خیابان نصرت غربی ، پلاک 56 ، طبقه دوم
پایان پیام/
سمنان
گروه گزارش/
چهارشنبه یک خرداد تشکل های فرهنگیان به دعوت کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس دهم نشستی در مورد " سازمان نظام معلمی " برگزار کردند . ( این جا )
یکشنبه 26 خرداد دومین نشست نیز برگزار گردید .
قاسم احمدی لاشکی در گفت و گو با خبرگزاری خانه ملت درباره ایده راهاندازی سازمان نظام معلمی گفت: چندین سمن (NGO) روی پیشنویس طرحی برای راهاندازی سازمان نظام معلمی کار کردهاند و پس از طرح در جلسهای در کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس، مقرر شد کارگروهی پنج نفره آن را بررسی کنند. « صدای معلم » پیش تر از تشکل های فرهنگیان خواسته بود با توجه به تجارب پیشین در مورد انتخابات صندوق ذخیره فرهنگیان و شورای عالی آموزش و پرورش به جای دخالت در تشکیل سازمان نظام معلمی فقط به ایفای " نقش نظارتی " خود اهتمام داشته باشند
نماینده مردم نوشهر و چالوس در مجلس شورای اسلامی افزود: مقرر شد این کارگروه ایده اعلامی را چکشکاری کند تا در نهایت در قالب یک طرح ارائه شود زیرا دولت لایحهای برای این منظور نخواهد داد.
لاشکی تصریح کرده است همان طور که پزشکی، مهندسی، پرستاری و دیگر مجموعههای صنفی دارای نظامات تخصصی مربوط به خود هستند، پیشنهاد شد معلمان هم دارای چنین نظامی باشند تا بتوان آنها را سامان داد و از حقوق آنها به درستی و بهتر استفاده کرد.
نایب رییس کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس بیان کرد: سازمان نظام معلمی یک سازمان صنفی خواهد بود که با تشکلهای دیگر همچون انجمن صنفی معلمان همپوشانی ندارد زیرا تمرکز کار آنها بیشتر مسائل سیاسی است ولی این سازمان سیاسی نیست و صرفا بر مبنای مسائل اجرایی، حقوقی و کاری متمرکز خواهد بود.
این اظهارات و مواضع در حالی بیان می شود که کار بررسی و نهایی کردن طرح تشکیل سازمان نظام معلمی در زمان وزارت دانش آشتیانی توسط کارگروهی که در شورای عالی آموزش و پرورش تشکیل شده بود به پایان رسید و قرار بود تا به مجلس ارائه شود .
تشکیل سازمان نظام معلمی از موارد مندرج در برنامه سیدمحمد بطحایی وزیر مستعفی بود .
در میثاق نامه ی معلمی که توسط تشکل های فرهنگیان با برخی از نمایندگان و از جمله داود محمدی - مسئول این کار در کمیسیون آموزش و تحقیقات - پیش از تشکیل مجلس دهم تایید و امضا گردید افراد امضا کننده موظف شدند تا این طرح را به سرانجام برسانند .
در 4 سال گذشته ؛ « صدای معلم » بارها از تاخیر و بی تفاوتی نمایندگان مجلس ، مسئولان وزارت آموزش و پرورش ؛ تشکل های فرهنگیان و... انتقاد کرد .
مشخص نیست این همه تعلل و موازی کاری در مورد این ضرورت مهم با چه هدفی صورت می گیرد ؟
« صدای معلم » پیش تر ( این جا ) از تشکل های فرهنگیان خواسته بود با توجه به تجارب پیشین در مورد انتخابات صندوق ذخیره فرهنگیان و شورای عالی آموزش و پرورش به جای دخالت در تشکیل سازمان نظام معلمی فقط به ایفای " نقش نظارتی " خود اهتمام داشته باشند .
پایان گزارش/
گروه اخبار/
پرتال وزارت آموزش و پرورش امروز نوشت :
سرپرست وزارت آموزش و پرورش به معاون برنامه ریزی و توسعه منابع دستور داد تا نسبت به تفکیک و استقلال مرکز اطلاع رسانی و روابط عمومی از دفتر وزارتی اقدام نماید.
به گزارش معاونت روابط عمومی و اطلاع رسانی آموزش و پرورش ، حسب مذاکره با رئیس محترم سازمان امور اداری و استخدامی کشور مبنی بر تفکیک و استقلال مرکز اطلاع رسانی و روابط عمومی از دفتر وزارتی، سید جواد حسینی، سرپرست وزارت آموزش و پرورش طی دستور کتبی، معاون برنامه ریزی و توسعه منابع را موظف به پیگیری و اقدام تا حصول نتیجه نمود.
همچنین طی حکمی از سوی سرپرست وزارت آموزش و پرورش، شاپور محمد زاده ، سرپرست مرکز امور هماهنگی، ارتباطات و حوزه وزارتی شد.
پایان پیام/