برنامه های آموزش و پرورش برای دانش آموزان مستعد از منظر دیدگاه برابری خواهانه با چالش های فلسفی و عملی مواجه است .برخی اظهار می دارند که مدارس استعدادهای برتر به طور ذاتی تعهد به برابری در آموزش را تضعیف می کند، این مدارس نیازهای دانش آموزان ممتاز را تأمین می کنند ولی در مقابل اقلیت های محروم تبعیض قایل می شوند.
مازیه 1 بعد از رد پیشنهادهای غیردقیق در دو انتهای طیف در راستای نظریه « مساوات طلبی دموکراتیک » الزابت آندرسون بیان می کند مدارس اختصاص داده شده به دانش آموزان مستعد زمانی می توانند با تعهد به برابری سازگار شوند که سیاست های پذیرش این مدارس فراتر از اصول شایسته سالاری باشد و وجود تنوع در دانش آموزان را تضمین کند. ادغام نژادی و طبقاتی نهادهای اجتماعی، از جمله مدارس و شاید مدارس نخبگان، باید بیش از همه برای کسانی که مراقب دموکراسی هستند، اولویت داشته باشد (مازیه، 2009 ، به نقل نویدی، 1394 )
به نظر می رسد وجود تنوع در دانش آموزان به رشد بهتر آنان منجر شده و طبقه بندی دانش آموزان بر اساس استعداد و توانایی می تواند مخاطراتی برای هر دو گروه برتر و کهتر به همراه داشته باشد. دانش آموزانی که به هر دلیلی برچسب کم توان بر آنها زده می شود، ممکن است در معرض خطر « اثرات انتظار معلم » قرار گرفته و آسیب ببینند و دانش آموزان برخوردار از استعداد برتر ممکن است در معرض خطر محرومیت از « اثر ماهی بزرگ در برکۀ کوچک » قرار بگیرند. این مدل چهارچوب رجوع که توسط هربرت دبلیو مارش و جان وی پارکر ( 1984 ) مطرح شده است، فرض می کند برای رشد خودپنداره تحصیلی بهتر است فرد به مثابه ماهی بزرگ در برکۀ کوچک در مباحث مربوط به برابری و عدالت آموزشی، بسیاری از متفکران، نظیر مورتایمر ادلر ٩ پیشنهاد می کنند که همۀ دانش آموزان باید حداقل تا پایۀ 12 دارای برنامۀ درسی یکسانی باشند .
--------------------------------------------------------------------------
1 . Mazie
2 . Big-Fish-Little-Pond Effect
(دانش آموز مستعد درمیان گروه مرجع عادی ) باشد تا اینکه ماهی کوچک در برکۀ بزرگ باشد .
زیدنر 3 و شلییر 4 ( 1999 ) تعداد 1020 نفر از دانش آموزان مستعد را که در دو برنامه مختلف (کلاس های همگن شده و کلاس های ناهمگن از نظر توانایی) شرکت کرده بودند، مطالعه کرده و دریافتند که دانش آموزان شرکت کننده در کلاس های ویژه استعدادهای درخشان، توانایی تحصیلی و شانس موفقیت تحصیلی خود را در مقایسه با گروه مقایسه کمتر ارزیابی می کنند و این اداراکات منفی به نوبه خود، می تواند خودپنداره تحصیلی را کاهش، سطح اضطراب ارزیابانه را افزایش داده و به کاهش نمره های عملکرد تحصیلی منجر شود .
در ارتباط با همین مطالعه، پژوهش دیگری توسط گوتز 5، پرکل 6، زیدنر و شلییر ( 2008 ) که بر روی 769 دانش آموز مستعد پایه های 4 تا 9 انجام شد و نشان داد که بعد از حذف سهم موفقیت فردی، با افزایش سطح توانایی گروه همسالان مرجع، تجارب اضطراب آزمون افزایش می یابد . فرض براین بود که این اثر تا حد زیادی به وسیله اثرات گروه مرجع بر روی خودپنداره تحصلی تعدیل می شود .زیرا، قبلا مشخص شده بود که اضطراب آزمون دانش آموز مستعد در میان گروه مرجع برخوردار از استعداد برتر بیشتر از موقعیتی است که گروه مرجع از همسالان عادی باشد .
نتیجه تحلیل نشان داد که مؤلفه نگرانی آزمون اضطراب بیشتر از مؤلفه هیجانی از اثرات پیشرفت فردی متأثر می شود.به علاوه، روابط پیشرفت/ اضطراب تا حد زیادی به وسیله خودپنداره تحصلی تعدیل می شود.
یکی از دلایلی که به کرات برای توجیه گروه بندی دانش آموزان برخوردار از استعداد برتر ارائه می شود، تضمین چالش مناسب و پیشگیری از خستگی است که نشان داده شده که اثرات مفیدی بر موفقیت تحصیلی دارد .از طرف دیگر، منتقدان بر هزینه های ر وانشناختی این طبقه بندی، نظیر اثرات مضر آن بر خودپنداره تحصیلی، تأکید می کنند.
پریکل، گوتز 7 و فرنزل 8 ( 2010 ) روی 186 دانش آموز پایه نهم اتریشی انجام دادند، دریافتند که خودپنداره تحصیلی ریاضی دانش آموزانی که در کلاس های ویژه استعدادهای برتر شرکت می کنند، کاهش می یابد..بنابراین، به هنگام آغاز گروه بندی توانایی باید مداخلاتی برای مقابله با اثرات منفی قرار گرفتن در معرض گروه مرجع پرتوان اجرا شود.هیچ مدرکی برای تأیید فرضیه وجود خستگی بیشتر دانش آموز مستعد در
3 . Zeidner
4 . Schleyer
5 . Goetz
6 . Preckel
7 . Götz
8 . Frenzel
---------------------------------------------------------------------------
کلاس های عادی پیدا نشد. با وجود این، دلایل بیان شده دانش آموزان در مورد تجربه خستگی به وضوح متفاوت بود.اسنادهای خستگی در طول زمان و در جهت حمایت از فرضیه مرتبط بودن
کلاس های ویژه دانش آموزان مستعد با سطوح مناسب چالش، تغییر یافت.
در مباحث مربوط به برابری و عدالت آموزشی، بسیاری از متفکران، نظیر مورتایمر ادلر ٩ پیشنهاد می کنند که همۀ دانش آموزان باید حداقل تا پایۀ 12 دارای برنامۀ درسی یکسانی باشند (پاک سرشت، 1385 ).
دیویی در این خصوص معتقد است : « آنچه بهترین و عاقل ترین والدین برای فرزند خودشان می خواهند باید اجتماع برای همۀ کودکانش بخواهد » هر ایدۀ دیگری برای مدارس ما کوته بینانه و غیر جذاب است و هر اقدامی در جهت خلاف آن دموکراسی ها را از بین می برد .(نودینگ، 2005 )
فلدهوسن 10 به آموزش و پرورش پیشنهاد کرد که به جای تلاش برای شناسایی دانش آموزان تیزهوش و قرار دادن آنها در یک طبقه مجزا، بهتر است به جست و جوی استعداد و نقاط قوت همۀ دانش آموزان توجه شود و برنامه های آموزشی برای شکوفاسازی استعداد تمامی دانش آموزان طراحی شود.
الگوهای آموزش و پرورش مبتنی بر استعداد و یافتن نقاط قوت همۀ دانش آموزان، وقتی بهتر درک می شود که به عنوان مواضع فلسفی و اقدام های تربیتی که یک رویکرد فردی نگر به فرایند تدریس و
یادگیری را شکل می دهد، در نظر گرفته شود .
الگوهای آموزش و پرورش مبتنی بر نقاط قوت 11 نشان دهنده نوعی بازگشت به اصول اولیه تعلیم و تربیت است که بر جنبه های مثبت تلاش و موفقیت دانش آموز و نیز نقاط قوت انسان تأکید می کند.به طوری که در اوایل دهه 1930 ، فروبل نخستین مهدکودک را برای بیرون کشیدن نیروی فعال یا قدرت های کودکان طراحی کرد . به علاوه، تعدادی از فیلسوفان تربیتی (برای نمونه، دیویی، فرانکلین، اسپنسر ) تعهد مربیان به ارتقای بهترین ویژگی های دانش آموزان را مورد تأکید قرارداده اند.
امروزه ملاک شناسایی کودکان با توانایی های بالا تغییر کرده است (فراسیر 12 1997 ؛ ریچرت 13 ، 1997) و رویکردهای جامع تری جایگزین رویکردهای تک بعدی گذشته شده است. برخی از صاحب نظران پیشنهاد کرده اند به جای شناسایی افراد تیزهوش بهتر است استعداد تمامی دانش آموزان
9-Mortimer Jerome Adler
10 Feldhusen
11 . strengths-based educational models
12
Frasier
13
Richert
شناسایی و برنامه های مناسب برای آنها طراحی شود (فلدهوسن 14 , 1992 )
یزدان شناس ( 1392 ) در پژوهشی تحت عنوان « آسیب شناسی جداسازی دانش آموزان تیزهوش و سرآمد از دانش آموزان عادی : مطالعه موردی دبیرستان استان بوشهر » نتیجه گرفت که رویکرد جداسازی در ایران عملکرد قابل قبولی را نداشته است.
کانال دکتر سعید صفایی موحد
گروه گزارش/
شیوه نامه اجرای طرح شهاب در سال 1386 نوشته شد اما نخستین سال اجرای این سال 1390 بود .
هم زمان با طرح مباحثی مانند حذف آزمون در مدارس خاص و... در زمان وزارت بطحایی و نیز مسائلی که در پی مصوبه اخیر مجلس شورای اسلامی در مورد تنوع مدارس و به تبع آن تقسیم مدارس به دو نوع دولتی و غیردولتی و به تبع آن حذف مدارس سمپاد مطرح گردیده است به نظر می رسد موضوع " طرح شهاب " جدی تر شده است .
اما کارشناسان و معلمان برخلاف مسئولان، برنامه ریزان و تصمیم گیرندگان که همواره تلاش می کنند همه چیز را مثبت و رو به جلو نشان دهند نظرات دیگری دارند .
پانا می نویسد :
معاون مرکز ملی پرورش استعدادیهای درخشان باشگاه دانشپژوهان جوان اجرای برنامه ملی شهاب در نظام آموزش و پرورش را نقطه عطفی در نظام آموزشی کشور دانست که هماکنون به بزرگترین برنامه کیفی خصوصاً در دوره ابتدایی تبدیل شده است.
حمید رحمانی، معاون مرکز ملی پرورش استعدادیهای درخشان و دانشپژوهان جوان با اعلام این خبر که تمامی مناطق آموزشی و پرورشی کشور در سال تحصیلی جاری تحت پوشش برنامه ملی شهاب قرار گرفتند به پانا گفت: «امروزه اتخاذ سیاستها و راهبردها و رویههای کارآمد برای شناسایی و هدایت استعدادهای برتر، یک مساله اساسی برای نظامهای آموزشی به شمار میرود. روشهای شناسایی و هدایت استعدادها در کشورها متفاوت است اما بههرحال این مساله از اهمیت خاصی برخوردار است.»
او ادامه داد: «اجرای برنامه ملی شهاب در نظام آموزش و پرورش که هماکنون به بزرگترین برنامه کیفی ازلحاظ تعداد مناطق، جمعیت دانشآموزی تحت پوشش، عوامل اجرایی و نیز اثرگذاری بر فرایند یاددهی و یادگیری خصوصاً در دوره ابتدایی تبدیلشده است، نقطه عطفی در نظام آموزشی کشور است.»
رحمانی برنامه شهاب را بهعنوان یک برنامه پیشرو و تأثیرگذار در شناسایی و هدایت استعدادهای برتر با روش تلفیقی و نشاندهنده گام بزرگ آموزش و پرورش در تغییر ذهنیتها، نگرشها، باورها، جهتگیریها و رویکردهای مربوط به شناسایی و هدایت استعدادهای برتر به سمت رویکردهای تلفیقی دانست.
معاون مرکز ملی پرورش استعدادیهای درخشان و دانشپژوهان جوان هدف از برنامه ملی شهاب، را هدایت افراد مستعد در مسیر صحیح بالندگی اختصاصی خود و برداشتن موانع احتمالی و ایجاد زمینه مناسب برای حرکت آنان در این مسیر دانست و گفت: «آنچه در این برنامه مورد توجه است، تواناییهای برجسته تخصصی در حوزههای استعدادی متنوع و متکثر همراه با ویژگیهایی مانند علاقه شخصی، پشتکار، جستوجوگری و پیگیری و سلامت فردی است. »
او ادامه داد: «اکنون در ششمین سال اجرای برنامه ملی شهاب جستوجوی زمینهها و بیان فرایندها و نتایج اجرای شهاب در سالهای اخیر میتواند در گشودهتر کردن افق دید سیاستگذاران و مجریان تأثیرگذار باشد.
این مقام مسئول ضمن درج برخی جداول که همه نشان از مطلوب بودن اوضاع دارد ادامه می دهد :
«در این برنامه با ملاک قراردادن مقیاس ارزیابی استعداد که از سوی آموزگار تکمیل میشود و در پایههای چهارم، پنجم و ششم ابتدایی مناطق آموزشی کشور قابل اجراست . پرسش نامهای برای شناسایی استعدادهای دانشآموزان در حوزههای مختلف و متنوع تدوین شده است که آموزگاران میتوانند با بهرهگیری از ظرفیتهای برنامههای درسی، ارزشیابی کیفی _ توصیفی، جشنواره پروژههای علمی دانشآموزان، تکالیف مهارتمحور، طرح عید و داستان، المپیاد درونمدرسهای، جشنوارههای فرهنگی هنری و همچنین ایجاد موقعیتهای متنوع و مواجه ساختن دانشآموزان در آن موقعیتها، مشاهدات و شواهد خود را از ویژگیها و رفتارهای آنان در فرایند سال تحصیلی جمعآوری و در هشت حوزه استعدادی تعیینشده یعنی شاخصهای استعداد در بحثهای استعداد کلامی، ریاضی، هنری، فضایی، حرکتی _ ورزشی، اجتماعی، فرهنگ دینی، علوم تجربی، پیشبینی و ارزیابی کنند.»
رحمانی در پایان ابراز امیدواری کرد که با برنامهریزیهای لازم زمینه برای کشف استعدادهای دانشآموزان خصوصا در مناطق محروم و بالندگی نوجوانان و جوانان در راستای تحقق اسناد بالادستی کشور و تحقق گام دوم انقلاب فراهم شود."
به گفته مدیران مدارس بخشنامه طرح شهاب در سال تحصیلی گذشته در اواخر اسفند ماه به مدارس ابلاغ شد و هنوز پس از گذشت یک ماه از آغاز سال تحصیلی دستورالعملی از سوی این مرکز برای مدارس ارسال نشده است .
برای اجرای طرح شهاب حق الزحمه ای در اختیار مجریان طرح و نیز معلمان قرار نمی گیرد .
نخستین پرسش « صدای معلم » از آقای رحمانی و سایر مسئولان این مرکز آن است که آیا اساسا بودجه و یا اعتباری برای اجرای این طرح در نظر گرفته شده است ؟
با توجه به آن که در بسیاری از مدارس ابتدایی و نیز سایر مقاطع مباحثی مانند تربیت بدنی ، هنر ، مشاوره ، بهداشت و... تعریف و تبیین نشده و حتی فاقد نیرو در این زمینه هستند چگونه قرار است شاخصهای استعداد در بحثهای استعداد کلامی، ریاضی، هنری، فضایی، حرکتی _ ورزشی، اجتماعی، فرهنگ دینی، علوم تجربی، پیشبینی و ارزیابی شود ؟
در حالی که بحران کمبود معلم به یک مساله جدی تبدیل شده است ؛ آینده این طرح و اجرای آن چگونه خواهد بود ؟
معاون این مرکز از طرح شهاب به عنوان بزرگترین برنامه کیفی خصوصاً در دوره ابتدایی نام می برد .
این ادعا چگونه می تواند با موانع پایداری مانند عدم وجود فرصت کافی در کلاس، حجم بالای کار های محول شده ی خارج از حیطه ی آموزشی ، تعداد بالای دانش آموزان و غیراستاندارد بودن تراکم کلاسی با معیارهای قابل قبول جهانی ،عدم آشنایی کافی با جزئیات این طرح و... قابل جمع باشد ؟
« فاطمه مهاجرانی » رئیس مرکز ملی پرورش استعدادهای درخشان و دانش پژوهان وزارت آموزش و پرورش در مرداد 1397 می گوید : ( این جا )
" شهاب برنامه ای ملی است اگر بناست تا پایه دوازدهم تحصیلی پیش برود، نیازمند جریان حرفه ای بودن معلمان است تا به شغل خود دیدگاه حرفه ای داشته باشند.
حرفه ای بودن معلمان نیازمند دانش، مهارت و ارتباط دانست و اگر این مقوله ها در رفتار پیاده سازی شود، معلم حرفه ای است و طرح ملی شهاب به تشخص معلمان برمی گردد که وظیفه آنها کمک جدی به بازسازی و شناسایی استعدادهای درون فردی دانش آموزان است. "
حال پرسش این است که در نظام آموزشی ایران ، اساسا معلم حرفه ای کجا آموزش می بیند و تربیت می شود ؟ آیا با چند ساعت آموزش ضمن خدمت که روایی و اعتبار آن محل پرسش های جدی است قرار است معلم حرفه ای تربیت شود ؟
بنا بر گزارش های صدای معلم ؛ گروه های آموزشی در آموزش و پرورش عملا تعطیل بوده و تاثیرگذاری مشخصی بر فرآیند آموزش ندارند .
تضمین کیفیت بخشی آموزش در این نظام آموزشی بر عهده کیست ؟
به نظر می رسد دیدگاه غالب در میان مسئولان اداری و ستادی در این زمینه ها بیشتر اجرای بخشنامه و رفع تکلیف است .
این رسانه آماده دریافت پاسخ مسئولان در زمینه های ذکر شده می باشد .
پایان گزارش/
معلّمان، مخصوصاً معلّمان تازهکار و بدو استخدام معمولاً عادت دارند کارهای زیر را در کلاس انجام دهند که باید این عادات را کنار گذاشته و از انجام آنها جداً اجتناب کنند:
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
به خاطر دارم وقتی دانشجوی رشته پژوهش بودم همیشه اساتید به ما یک جمله کلیدی را یادآور می شدند و آن عبارت بود از این که :
موضوع تحقیق و پژوهش ارزشمند است که از نگاه تیز و تفکر خلاق فرد مجری برخیزد. یک محقق باید به مسایل پیرامون خود و جامعه ، آن چنان حساس باشد که بتواند موضوع و عنوان تحقیق خود را از بطن جامعه و مشکلات و معضلات و مسایل پیرامون زندگی اجتماعی انتخاب نماید. انتخاب موضوع یک تحقیق به همان اندازه مراحل انجام آن از آغاز با نوشتن طرح تحقیق تا پایان یعنی جمع بندی و نتیجه گیری و احتمالا ارائه پیشنهادات ، از اهمیت جدّی برخوردار است.
لذا انجام پژوهش های سفارشی در پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش ، گویای این واقعیت است که مجریان تحقیقات در آموزش و پرورش ، همگی پژوهشگر نیستند و انگیزه های آنان عبارت است از : کسب شهرت ، اعتبار ، درآمد و ترفیع شغلی . فرد محقق باید خالص و مخلص و عاشق جویای واقعیت باشد و واقعیات را آن چنان که هست نه آنچنان که مورد پسند دیگران است ، ترسیم سازد . او باید عاری از هر نوع آلودگی رفتار اجتماعی و سفارش پذیری مستقیم و غیرمستقیم برای نتیجه گیری مشخص ، باشد.
در واقع تحقیقات سفارشی ، انجام نشده ، نتایج مشخصی دارند . چنین تحقیقاتی ، برای حل و فصل امور هیچ کاربردی ندارند ، اما برای تثبیت مَسند و نظرات مدیران فعلی ، مشکل گشایی بی نظیر محسوب می شوند.
تحقیقات سفارشی ، گویای واقعیت تلخ دیگری نیز هست و آن توجه به آمار و کمیت است. انجام پژوهش در هر واحد و سازمانی به عنوان یکی از شاخص های توسعه یافتگی محسوب می شود. لذا پژوهشگاه آموزش و پرورش ، وقتی به حریم تعهدات واقعی یک محقق در انجام آزاد و رها هر نوع پژوهشی ، وقعی نمی نهد ، یعنی این حریم مخدوش می گردد. این موضوع دلیلی واضح بر چرایی عدم حل مشکلات در نظام آموزشی است و حتی ما شاهد حدّت و شدّت این مشکلات تا حد تبدیل به معضلات نیز هستیم.
مورد دیگر نوع پژوهشی است که در پژوهشگاه ، با فراونی بیشتری انجام می شود که ما را از دریافت نتایج کاربردی و مفید بازمی دارد ، چون بیشتر به صورت روش تحقيق پيمايشی survey research method و آن هم با استفاده از ابزار پرسشنامه انجام می گیرد. با توجه به این که آموزش و پرورش بر پایه روابط انسانی - اجتماعی و آموزشی مستقیمی ، شکل می گیرد و کودکان و نوجوانان در مرحله رشد جسمانی و عقلی و شخصیتی سریعی قرار دارند ، لذا بهترین روش تحقیق برای آموزش و پرورش ، اقدام پژوهی Action Research است که ما را قادر به کشف و شناسایی و ارائه راه حل مناسب و سریع در رفع مشکلات می سازد که چهار ویژگی مهم آن عبارت است :
* قرار گرفتن در شرایط غیر قابل انتظار و مبهم (درگیر شدن با مسأله)
* اقدام در جهت شناسایی مسأله (جمع آوری اطلاعات پیرامون مسأله و علل احتمالی آن)
* تشخیص راه حل های احتمالی و برنامه ریزی برای اجرا
* اجرای هر یک از راه حل های احتمالی (اقدام برای رفع مشکل)
فراموش نکنیم عمده دلیل ناکارآمدی و غیرکاربردی بودن طرح های پژوهشی در آموزش و پرورش ، سفارشی بودن آنها و روند اَزبر شده روش تحقیق است!
در زیر مستندات پژوهش های انجام شده به سفارش سازمانها و واحدهای مختلف آموزش و پرورش تقدیم می گردد . چنین پژوهش های سفارشی ، اصولا دارای نتایج سفارشی نیز خواهند بود و از هر نوع آزادی در تدوین و پردازش ، به دور خواهند ماند. یعنی پژوهش های
سفارشی ، اصولا هدایت و جهت داده شده هستند و با واقعیت های موجود جامعه در تناقض هستند.
طرحهای پژوهشی پایان یافته پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش اعلام شد : عمده دلیل ناکارآمدی و غیرکاربردی بودن طرح های پژوهشی در آموزش و پرورش ، سفارشی بودن آنها و روند اَزبر شده روش تحقیق است!
" به گزارش گروه آموزش و پرورش خبرگزاری فارس ، فهرست طرح های پژوهشی پایان یافته در پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش در طول
7 سال اخیر (1390 الی 1397) منتشر شد. در 7 سال مورد بررسی ،111 طرح پژوهشی به سفارش و درخواست سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی در همین بازه زمانی انجام شده است :
4 طرح پژوهشی به سفارش سازمان مدارس غیر دولتی و مشارکت های مردمی
27 طرح پژوهشی به سفارش سازمان آموزش و پرورش استثنایی
9 طرح پژوهشی به سفارش انجمن اولیا و مربیان
2 طرح پژوهشی به سفارش کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان
7 طرح پژوهشی به سفارش دفتر روابط عمومی وزارت آموزش و پرورش
6 طرح پژوهشی به سفارش سازمان مدارس پرورش استعدادهای درخشان
2 طرح پژوهشی به سفارش دفتر امور زنان
2 طرح پژوهشی به سفارش سازمان دانش آموزی
7 طرح پژوهشی به سفارش مرکز آموزش نیروی انسانی وزارت آموزش و پرورش
14 طرح پژوهشی به سفارش و درخواست پژوهشگاه مطالعات انجام شده است. "
خود این آمار ، گویای موارد زیر است :
* پر مشکل و یا علاقه مند و راغب بودن سازمان آموزش و پرورش استثنایی ، برای حل مشکلات است.
* انجمن اولیا و مربیان در این سازمان ، حق و یا فرصت درخواست پژوهش را دارد اما عمده طرف اصل آموزش یعنی معلمان ، اصلا و ابدا چنین حقی ندارند.
* مدارس غیردولتی یا عین انتفاعی حق و یا فرصت درخواست پژوهش را از این سازمان دارند اما مدارس دولتی با فراوانی مشکلات بیشمار ، چنین حقی ندارند.
* سازمان دانش آموزی حق و یا فرصت درخواست پژوهش را از این واحد دارد اما معلمان بدون هر نوع تشکل و سازمانی خیر .
درخواست آخر
امید است واحد پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش ، نتایج تحقیقات سفارشی ! انجام شده را در اختیار رسانه ها قرار دهد تا مورد پردازش و نقد و بررسی علاقمندان واقعی این نظام قرار بگیرد. و امید است از هدر رفت سرمایه های اقتصادی و اجتماعی در این سازمان پرهیز شود و با انتخاب محققین واقعی در شرایط مطلوب برای انجام پژوهش و با آزادی عمل اما توأم با مشورت کارشناسی ، در انتخاب موضوع عمل نمائیم تا بتوانیم به نتایج ایده آل و ارزنده ای دست یابیم.
اگر فضای انجام تحقیق سالم و شفاف باشد افراد با نیت خالص و عاشق ، وارد عرصه انجام آن خواهند شد.
انتظار می رود این سازمان ، عمده عنصر وزارتخانه را نیز ببیند و از آنان مطالبه ای برای انجام " عنوان تحقیق " داشته باشند. هر چند که برای عملی شدن این امر ، معلمان نیز همپای سازمان باید حس و علاقه و تعهد برای مطالبه انجام پژوهش جهت حل و فصل مشکلات و معضلان ملموس و غیر ملموس کلاس و مدرسه را داشته باشند. در ضمن مدارس دولتی را برای مطالعه و پژوهش فراموش نکنیم.
ما برای رسیدن به توسعه یافتگی در هر حیطه ای خصوصا امر آموزش ، ناگزیر به انجام تحقیق و مطالعات پژوهشی هستیم. عمده دلیل فاصله گرفتن ما با آموزش برتر در برخی از کشورها و
یا رسوب مشکلات لاینحل در لایه های نظام آموزشی ، بیگانگی ما با چرا و چگونگی انجام پژوهش است.
http://fna.ir/dckofd . خبرگزاری فارس . ۱۳۹۸/۷/۱۸
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
هرمزگان
گروه رسانه/
سه شنبه 2 مهر 1398 ، « علی پورسلیمان » مدیر صدای معلم در یک گفت و گوی تلویزیونی در شبکه " امید " حضور یافت و دیدگاه های خویش در مورد کتاب " تفکر و سواد رسانه ای " را بیان کرد .
پورسلیمان در این برنامه به پرسش های دانش آموزان پاسخ داد .
در ابتدای این برنامه مدیر صدای معلم ضمن تاکید بر این که آموزش و پرورش می تواند و باید به یک " گفتمان برتر " در جامعه تبدیل شود تصریح کرد که این جریان یک گفتمان پایدار بوده و نمی باید پس از چند روز به بایگانی سپرده شود .
این وضعیت نیازمند تغییر و اصلاح نگرش هم در میان خانواده ها و هم تصمیم گیرندگان و برنامه ریزان کشور است .
پورسلیمان در ادامه عنوان کرد :
ایده های نو و خلاق در جامعه توسط 3 نهاد تولید می شوند :
1- نهادهای آموزشی
2- نهادهای رسانه ای
3- نهادهای مدنی
وی به بزرگ ترین نهاد رسانه ای در داخل کشور یعنی " صدا و سیما " اشاره کرد و ضمن انتقاد از رویکرد این رسانه ملی تصریح کرد که بحث در این حوزه باید علمی و دانش بنیان باشند و نباید فضای ارعاب نسبت به فضای مجازی در حوزه ی عمومی ایجاد شود .
ادامه این گفت و گوی انتقادی را در کلیپ زیر مشاهده کنید .
گروه گزارش/
علیرضا کمرئی معاون آموزش متوسطه وزارت آموزش و پرورش در گردهمایی کشوری مدیران کل آموزش و پرورش مطالبی را در مورد فعالیت های پشتیبانی ، الگوی تعالی مدیریت آموزشگاهی ، گروه های آموزشی و... بیان کرده است .
طبیعی است که مشکلات بودجه ای و معطل شدن پرداخت مطالبات معلمان و معوقات بر فرآیند امور حتی جاری و روزمره تاثیر بگذارد .هر چند بر چیرگی " گفتمان معیشت محور " که شمشیر دولبه ای برای بسط و استفاده ابزاری آموزشگران و سیاست گذاران ایدئولوژیک در حوزه آموزش است نیز انتقادات عمیق تر و گسترده تری وارد است .
با این حال ؛ « صدای معلم : پرسش هایی را از ایشان به عنوان یک " مقام مسئول " مطرح می کند .
شنبه 14 فروردین 1395 ؛ صدای معلم در گزارشی خطاب به وزیر وقت علی اصغر فانی پرسش هایی را مطرح کرد . ( این جا )
در این گزارش آمده بود : "
یکی دیگر از برنامه های آقای فانی « ارتقای مدیریت آموزشگاهی » بوده است .
وزیر آموزش و پرورش در نشستی که روز هفتم تیرماه 1393 با تشکل های معلمی داشتند ( این جا ) به برخی موارد اشاره نمود .
" سعی ما تعالی آموزش و پرورش بر اساس EFQM اروپاست و در این زمینه سعی داریم تا استاندارها را در راستای " مدرسه محوری " ارتقا بدهیم ."
ضمنا در همان جلسه آقای فانی از اختصاص 250 میلیارد تومان جهت کیفیت بخشی در آموزش و پرورش خبر داد .
پرسش ما این است که نتیجه این اقدامات چه بوده است ؟
آیا واقعا تحولی در مدیریت آموزشگاهی رخ داده است ؟"
حال که معاون آموزش متوسطه از بازنگری در این الگو خبر می دهد شایسته و منطقی است که به این پرسش که 3 سال پیش مطرح شد و پاسخی نیافت ؛ جواب دهد .
آیا بودجه ای برای کیفیت آموزشی در آموزش و پرورش اختصاص داده است ؟
آقای کمرئی در حالی از فلسفه و اهمیت گروه های آموزشی سخن می راند که به نظر می رسد از وضعیت فعلی مناطق و ادارات بی خبر است .
آیا معاون آموزش متوسطه اطلاع دارد که گفته شده اولویت پُر کردن کلاس هاست و بعد گرفتن نیرو برای گروه های آموزشی ؛ هر چند صدای معلم بارها خواهان اجرای ماده 5 آیین نامه ی گروه های آموزشی و تربیتی شده است .
آقای کمرئی در بخش مهمترین نکات حوزه کاری معاونت متوسطه در سال تحصیلی آتی به " بهره مندی حداکثری از ظرفیت شورای آموزش و پرورش استان و مناطق " اشاره کرده است .
این رسانه ضمن دعوت معاون آموزش متوسطه به مطالعه این گزارش ( این جا ) و پاسخ به پرسش ها از ایشان دعوت می کند تا گزارشی تفصیلی و شفاف از وضعیت اجرای قانون تشکیل شوراهای آموزش و پرورش در استان ها را به افکار عمومی ارائه کند .