معلّمان، مخصوصاً معلّمان تازهکار و بدو استخدام معمولاً عادت دارند کارهای زیر را در کلاس انجام دهند که باید این عادات را کنار گذاشته و از انجام آنها جداً اجتناب کنند:
- درک درستی از اینکه دقیقا از کلاس چه می خواهند یا چه نمیخواهند ندارند. می شود گفت که این، منشا و علت تمام چیزهایی است که در زیر می آید.
- از دانش آموزان برای انجام کاری که از آنها انتظار میرود انجام دهند به طور افراطی تعریف و تمجید میکنند.
- فرق بین تحسین و تشکر (تأیید) را نمیدانند. همچنین زمان مناسب برای استفاده از آنها را تشخیص نمیدهند.
- قادر به برنامهریزی مؤثر روزانه و بلند مدت نیستد.
- وقت زیادی را صرف یک دانشآموز یا یک گروه میکنند و از رصد و توجه به کل کلاس غافل می مانند.
- قبل از اینکه توجه دانش آموزان را جلب و آنها را آماده کنند فعالیت جدید دیگری را شروع میکنند.
- خیلی تند صحبت میکنند و مواقعی جیغ میزنند.
- لحن و تن صدایشان همیشه یا خیلی بلند است یا خیلی ملایم.
- به مدت طولانی در یک جا میایستند.
- به مدت طولانی به حالت نشسته تدریس میکنند.
- بیشتر بر نکات و موارد منفی تاکید میکنند.
- دانش آموزان را ملزم نمیکنند که دست شان را هنگام جواب دادن بلند کنند یا وقتی به آنها اجازه داده می شود جواب دهند.
- خیلی جدّی هستند و شوخ طبع و اهل خنده و سرگرمی نیستند.
- بیش از حد شوخ طبع هستند و زیاد جدّی نیستند.
- به علت استفاده مداوم و یکنواخت از یک روش تدریس یا ترکیبی از روش ها دچار روزمرگی و یکنواختی می شوند.
- بعد از مطرح کردن یک سوال مفهومی سکوت (زمان انتظار) می کنند.
- نمی توانند از حرکات بدنی و حالات چهره به طرز مؤثری استفاده کنند.
- مایل هستند که تنها با نصف کلاس تعامل داشته باشند و صحبت کنند (معمولا با نصفی که خوششان می آید که اغلب در طرف راستشان است).
- قبل از اینکه برای دانش آموزان چیزی را برای انجام دادن تعیین کنند برگه های آنها را جمع و برمی گردانند.
- وقتی دانش آموزان در حال انجام تکلیف یا فعالیتی هستند آنها را متوقف و مزاحمشان می شوند.
- برای ساکت کردن دانش آموزان از "هیس" استفاده می کنند (که یکی از آزاردهنده ترین و بی تاثیرترین رفتارهاست).
- برای کنترل رفتارهای ناشایست دانش آموزان بیش از حد از کلام و گفتار استفاده می کنند. حرف زدن محض تاثیر اندکی دارد.
- به کم قانع می شوند به جای اینکه زیاد طلب کنند.
- برای کنترل کلاس تهدید و ارعاب به کار می برند (که این روش در کوتاه مدت جواب می دهد اما در بلند مدت تاثیرات معکوس به دنبال دارد).
- از تعریف و تحسین کل کلاس به صورت بی مورد و نابه جا استفاده میکنند.
- از رنگ و رنگ آمیزی به شکل بیهوده ای استفاده میکنند، تا آن حد که حواس دانش آموزان را پرت می کنند.
- به صورت کلامی و شفاهی دانش آموزان را در کلاس توبیخ و سرزنش می کنند (اگر امکانش باشد به دانش آموز نزدیک می شوند و آنها را توبیخ می کنند).
- به جای تعامل با کل کلاس و تمام دانش آموزان تنها با یک گروه منتخب و اندک تعامل دارند.
- هنگامی که رفتار ناشایستی از دانش آموزی سر می زند به سرعت مداخله و وارد عمل نمیشوند.
- اسم های دانش آموزان را یاد نمی گیرند و آنها را به طور مؤثری به کار نمی برند (کودکان سریع متوجه این نکته می شوند و عکس العمل متقابل نشان می دهند و همان کار را می کنند که معلم می کند).
- ورقههایهای دانش آموزان را تنها به خاطر جواب های صحیح میخوانند نه برای تحلیل و پردازش آنها و آشنایی با تفکر دانش آموز.
- سوال های کلی می پرسند که هیچ کس احتمالاً جوابشان را نمیداند.
- نمی توانند سوال های مناسبی برای چک کردن درک مطلب دانش آموزان بکنند تا ببینند که دانش آموزان مفهوم و محتوای درس را آن گونه که برایشان تدریس شده می فهمند یا نه.
- سوال هایی میپرسند که دارای ابهام و از نظر جمله بندی ضعیف میباشند.
- سعی می کنند بلند تر از سروصدای دانش آموزان صحبت کنند (هرگز این کار را نکنید چون همیشه شما بازنده و بچه ها برنده هستند).
- از ثبات برخوردار نیستند و رفتارشان مدام در حال تغییر است.
- دست به هر کاری میزنند تا دانش آموزان آنها را دوست داشته باشند.
- به دانش آموزان اجازه می دهند تا به یک رسانه دیداری یا شنیداری مانند یک فیلم آموزشی و مفید بیتوجه باشند.
- به طور همزمان عنوانها و موضوعات زیادی را معرفی می کنند (معمولا نتیجه طرّاحی ضعیف آنهاست).
- بیشتر خود محور به نظر می رسند و به خود توجه دارند و درباره خود صحبت می کنند و به دیگران کمتر توجه دارند (اگر می خواهید از کار کردن با دانش آموزان خود لذت ببرید ممکن است این باعث بروز مشکلاتی شود).
- وقت زیادی را صرف دادن فرمان ها و دستورات شفاهی برای یک فعالیت کلاسی میکنند (قادر به تمرکز و دادن توضیحات مفید و مؤثر نیستند).
- وقت زیادی را صرف یک فعالیت کلاسی میکنند (که معمولا نتیجه برنامه ریزی ضعیف آنهاست).
- عصبی و مضطرب هستند و زود از کوره در می روند (اگر این وضعیت استمرار داشته باشد شما نیاز به کمک و راهنمایی دارید).
- برای بیانضباطی های کلاسی بیش از حد از تنبیه استفاده میکنند که وقتی این رویّه بهتر جواب دهد شدت پیدا خواهد کرد.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
در مواقعی قرارست مدیر و معاون تدریس کنند و......
باید در چنین شرایطی کیفیت تدریس را بررسی کرد
فعلا مسئله مهم حدف درس انگلیسی است نه کیفیت تدریس و نه استخدام نیرو نه توسعه فضای آموزشی در مقطع ابتدایی !!
بلکه مشکل پایه ضغیف آنهاست که آنهم از تفکراتی توهّم زده ایجاد شده است؛ مسلماً معلم توانمند با کار غیرموظف بیشتر می تواند بر این مشکل غلبه کند، اگر اولیاء و دانش آموز بخواهد، ولی فرهنگ تنبلی و نمره مفت کار را کمی سختتر کرده است؛ امتحانات جدی تر کشوری، استانی و شهرستانی کمی رفع مشکل است.
این کارشناس ادبیات فارسی از "سلایق و علایق شخصی" که در تألیف کتاب فارسی به جای "شناخت ذائقه مخاطبان این نسل" نشسته انتقاد میکند و مینویسد: « زنان شاعر ما کجا هستند و نقش آنها چیست؟»
صدای انتقادها از تغییراتی که مصوب سه سال پیش است، حالا آنقدر بلند شده که وزیر آموزش و پرورش آن را "تلنگری برای بررسی بیشتر" دانسته است