گروه اخبار/
همان گونه که پیش تر نیز آمد ( این جا ) ؛ حسن روحانی رئیس جمهور امروز به مناسبت " روز دانشجو " در دانشگاه فرهنگیان ( پردیس نسیبه ) حضور یافت و به ایراد سخن پرداخت .
« پایگاه اطلاع رسانی دولت » که خبر و تصاویر را منتشر کرده اما در محتوای آن از دیدگاه ها و نقدهای دانشجو معلمان چیزی مشاهده نمی شود .
« صدای معلم » در گزارش خود به عدم دعوت از خبرنگاران حوزه آموزش و پرورش به این نشست انتقاد کرده بود .
گروه گزارش/
معاون فرهنگی وزیر علوم گفت : رییسجمهور به مناسبت روز دانشجو فردا، دوشنبه ۱۸ آذر ماه جاری از ساعت ۱۰ تا ۱۲ به دانشگاه فرهنگیان میرود.
مهر خبر داد :
" این مراسم در پردیس مرکزی دانشگاه فرهنگیان برگزار خواهد شد و دکتر منصور غلامی وزیر علوم، دکتر سعید نمکی وزیر بهداشت، معاونین دو وزارتخانه از جمله مهمانان ویژه مراسم فردا خواهند بود.
پیش از این عنوان شده بود مراسم روز دانشجو در دانشگاه فردوسی مشهد و یا یکی از دانشگاه های علوم پزشکی برگزار می شود که لغو شد و این مراسم از روز ۱۶ آذر به روز ۱۸ آذر منتقل شد."
روحانی از ابتدای دوران ریاست جمهوری خویش برای نخستین بار است که در دانشگاه فرهنگیان حضور پیدا می کند .
وی به عنوان « رئیس هیات امنای دانشگاه فرهنگیان » حتی یک بار هم در طول دوران مسئولیت خویش در جلسات حضور پیدا نکرده است .
یک کانال تلگرامی مربوط به اصلاح طلبان نوشت :
" رئیسِ جمهور با دو روز تاخیر، روز دانشجو را در کنار آرامترین دانشجوها سپری خواهد کرد!
وی جایی را برای سخنرانی انتخاب کرده است که دانشجوهایش از ترسِ آیندهی شغلی خود، محافظهکارانه به استقبال رئیسِ جمهور بروند و به صورت گزینشی در این سخنرانی شرکت کنند. "
« عادل برکم » فعال دانشجویی می نویسد :
" این سخنرانی در یکی از خنثی ترین پردیس ها برنامه ریزی شده، سخنرانان گزینشی و حتی شنیده شده متن سخنرانی ها هم ممیزی شده است!
به جز موارد بالا، حضار هم سفارشی انتخاب شده اند !
آن قدر از به هم خوردن و بلند شدن دانشجویان هنگام سخنرانی واهمه داشته اند که براساس گفته دانش جویان مدارک شناسایی آنها گرفته شده و به افرادی کاملا شناخته شده کارت حضور در مراسم داده شده است. "
آن چه مهم است آن است که از خبرنگاران و رسانه های حوزه ی آموزش و پرورش برای حضور در این نشست دعوتی به عمل نیامده است .
پایان گزارش/
گروه اخبار/
امروز مراسم گرامیداشت 16 آذر روز دانشجو با حضور رئیس دانشگاه فرهنگیان و اعضای هیات رئیسه و همراهی دانشجو معلمان دختر و پسر از پردیس ها و مراکز استان تهران در پردیس نسیبه تهران برگزار شد.
پرتال دانشگاه فرهنگیان نوشت :
" در این مراسم دکتر حسین خنیفر، رییس دانشگاه فرهنگیان ضمن گرامیداشت روز دانشجو، دانشجو را نبض همیشه بیدار جامعه دانست و گفت: فریاد پاک و پژواک مکرر حق طلبی، حق جویی، صداقت و قضاوت های بی غرض دانشجویان اند.
وی با بیان اینکه انقلاب ما انقلابی فرهنگی و دانشجویی بود، خاطر نشان کرد: کلمات دانشجو، دانشگاه، دانش، بینش و تحلیل سیاسی در انقلاب ایران عجین بوده است.
وی با اشاره بر لزوم استمرار جلسات صمیمی با دانشجو معلمان برای شنیدن صحبت ها و مطالبات آنان، تصریح کرد: در حد توان و اختیار پیگیر مطالبات خواهیم بود."
آن چه مهم است این است که بین عنوان انتخاب شده توسط مسئولان پرتال دانشگاه فرهنگیان و نیز محتوای خبر تناسبی مشاهده نمی شود .
بیان تیتروار موضوعات مطروحه توسط دانشجو معلمان در غیبت رسانه ها و خبرنگاران تنها چیزی را که به ذهن مخاطب متبادر نمی سازد همان " صراحت " است .
« حسین خنیفر » رئیس دانشگاه فرهنگیان چندی پیش اعلام کرد که 1200 تشکل و 138 نشریه دانشجویی در این دانشگاه مشغول فعالیت هستند .
چرا در حالی که " معلمان " در فیش حقوقی شان و علی رغم آن که در شرایط فعلی اقتصادی همه ی آن زیر " خط فقر " به سر می برند ؛ باید قبل از دریافت حقوق شان مالیات آن را پرداخت کنند اما این موسسات از پرداخت مالیات معاف باشند ؟
مبنای کارشناسی و منطقی برای این تصمیمات چیست و چه کسی باید پاسخ گو باشد ؟
شایلی قرائی
در این حالت، با توجه به اینکه نفت به بودجه جاری تعلق نمیگیرد، باید انتظار داشت که مجموع درآمدهای دولت (از جمله درآمدهای مالیاتی) و اوراق مالی، به جبران هزینههای جاری بپردازد. با این حساب، فاصله بین درآمدهای مالیاتی و هزینههای جاری در حدود ۱۵۰ هزار میلیارد تومان خواهد بود. این در حالی است که در بسیاری از مشاغل و رسته های شغلی فرار مالیاتی وجود دارد و تامین درآمدهای دولت از موضوع مالیات در هاله ای از ابهام قرار می گیرد.
این روزها بحث مالیات ستانی از مشاغل بسیار داغ شده و حساسیت های زیادی در رابطه با مشاغلی که درآمدهای بسیار بالایی دارند و از مالیات دهی معاف شده اند بر سر زبان ها افتاده است. معافیت مالیاتی سلبریتی هایی که درآمدهای کلانی دارند نمونه ای از تبعیض های دولت برای دریافت مالیات است. در این بین سالهاست انتشاراتی ها نیز از مالیات معاف شده اند که در این بین مافیای کنکور بیشترین سود را از این تصمیم برده است.
گردش سالیانه مافیای کنکور حدود ۱۰ هزار میلیارد تومان و در بخش کتب کمک درسی حدود ۲۰ هزار میلیارد تومان است. موسسات کنکور و کمک آموزشی اگر سالانه ۱۵٪ مالیات پرداخت کنند ۴.۵۰۰.۰۰۰.۰۰۰.۰۰۰ میلیارد تومان مالیات قابل وصول از این مافیا خواهد بود. در حال حاضر که بحث معافیت مالیاتی برای بخش فرهنگی داغ شده و سلبریتی ها و مافیای کنکور از آن بهره می برند، باید پیگیری شود که چرا کتابفروش ها چندین سال است که مالیات پرداخت می کنند و به رغم معافیتی که برای آنها در نظر گرفته شده این دریافت ها انجام می شود ؟ همین مسائل هر ساله موجب شده تا چندین کتابفروشی تعطیل شده و یا تغییر شغل بدهند اما مافیای کنکور هر ساله سود بیشتری به جیب می زنند.
علیرغم نظر مخالف کارشناسان آموزش و پرورش با اینگونه مؤسسات و کتابها، اگر به نمایشگاه های کتاب رفته باشید یا حتی سری به راسته کتابفروشیهای خیابان انقلاب بزنید، میبینید که برخلاف گذشته، حالا شیکترین و بزرگترین کتابفروشیها به همین مؤسسات آموزشی و کتابهای کمکدرسی اختصاص پیدا کرده و ساختمانهایی که پیدرپی خریداری و تجهیز میشوند، نشان از تجارت پرسود کتابهای کمک درسی دارد. در این باره، در سال ۹۷ گزارشی منتشر شد که سود یک موسسه کنکور در طول نمایشگاه کتاب حدود ۸۰۰ میلیون تومان است. حال اگر تنها ۱۰ موسسه فعال در این حوزه را در نظر بگیریم حداقل سود حاصل از آنها در دوران برگزاری نمایشگاه کتاب نزدیک به ۱۰ میلیارد تومان میشود.
اما مجوز این مؤسسات از سوی وزارت آموزش و پرورش صادر میشود. ورود این مؤسسات به مدارس هم باز با مجوز ادارات آموزش و پرورش صورت میگیرد. پس اگر بخواهیم هم اینگونه به مسئله نگاه کنیم، وزارت آموزش و پرورش این قدر هم مظلوم نبوده و در چنبره مافیا گرفتار نیامده است. بنابراین برخی تصور می کنند مافیای کنکور در مؤسسات آموزش کنکور خلاصه می شود که آگهی تبلیغات بعضی از آنها شبانه روز در رسانه ملی پخش می شود و وزارت آموزش و پرورش مجوز آنها را صادر کرده و زور وزیر به مؤسساتی که خود مجوز داده نمی رسد. از طرفی دیگر بر اساس محاسباتی که درباره سود مالی این تبلیغات طبق تعرفههای مشخص شده صداوسیما برای برنامههای تبلیغاتی کنکور به دست آمده بود، جمع کل ۱۳ برنامه در یک ساعت، دو میلیارد و ۲۸۹میلیون و ۶۰۰ هزار تومان و جمع کل ۱۳ برنامه در یک ماه، ۵۷۶ میلیارد و۹۷۲میلیون و ۲۰۰ هزار تومان برای این سازمان صدا و سیما درآمد داشته است. بنابراین صدا و سیما نیز شریک سودهای کلان این موسسات است.
ماهیت فعالیت این موسسسات ربطی به انتشاراتی ها ندارد
حسین کریمی، کارشناس آموزشی
موضوع مافیای کنکور سودهای چند هزار میلیاردی چندین سال است که مطرح شده و مقابله با آن در حد حرف و اظهار نظر است. قطعا مافیای کنکور و کتب آموزشی قطعا وجود دارد و به همین دلیل است که مقاومتهای عجیبی در برابر حذف کنکور یا حذف مشق انجام میگیرد. آموزش و پرورش به عنوان نهاد اصلی و متولی برخورد با این موسسات به کلام بسنده کرده و عملا اقدامی انجام نمی دهد. اینکه مافیای کنکور کجاست و چگونه فعالیت می کند را باید از متولی اصلی این بحران سوال کرد و با این نشان ها متوجه می شویم که رغبتی برای حذف این مافیا نه از جانب وزارت آموزش و پرورش وجود دارد و نه دولت می خواهد با این پدیده مقابله کند. به هر ترتیب گردش مالی این موسسات بسیار کلان است و باید مالیات از آنها گرفته شود.
اینکه از کنار معافیت مالیاتی انتشاراتی ها این موسسات نیز از پرداخت مالیات معاف شده اند توجیه پذیر نیست و اصلا ماهیت فعالیت این موسسسات ربطی به انتشاراتی ها ندارد. در شرایطی که تمام صنوف وابسته به کاغذ ار نبود کاغذ ناراضی هستند و یکی پس از دیگری تعطیل می شوند کسی صدای اعتراض این موسسات را مبنی بر نبود و گرانی کاغذ نشنید و حتی شاهد افزایش کیفیت کاغذ کتب کمک آموزشی نیز بوده ایم. بنابراین با معافیت مالیاتی انتشاراتی ها برنده اصلی مافیای کنکور شد که تا به امروز یک ریال مالیات پرداخت نکرده اند.
حتی شاهد بودیم که در آستانه بازگشایی مدارس کتب اصلی آموزشی دانش آموزان در بازار کمیاب شد اما فعالیت این موسسات همچنان ادامه داشت و کسی شکایتی در هیچ زمینه ای نمی کرد. در این بحبوحه کمبود کاغذ عجیب نیست برخی کتابهای کمکآموزشی به راحتی منتشر میشوند. انگار که دغدغه کاغذ را ندارند و از کاغذ دولتی استفاده میکنند و یا هر مورد دیگری که راه را برای فعالیت این دسته از کسب و کارها هموار کرده است.
این پول که از جیب مردم خارج میشود و اینکه این موسسات نباید مالیات پرداخت کنند دور از ذهن است. مؤسساتی که تقریبا هیچ دستاوردی برای نظام آموزش و پرورش نداشتهاند، اما هر روز فربهتر و پولدارتر میشوند و سواد دانشآموزان را نشانه رفتهاند. مقاومت هایی که برای ادامه فعالیت این موسسات وجود دارد همان افراد با همان مقاومت ها موجب شده اند تا این موسسات از زیر بار پرداخت مالیات شانه خالی کنند و خزانه دولت به دنبال اخذ مالیات از دیگر مشاغل که به دلیل شرایط اقتصادی حاکم در رکود قرار گرفته اند و درآمد چندانی ندارند، باشد.
گروه رسانه/
ایسنا نوشت :
" مجید حسینی مشاور سابق قالیباف که گفته میشد تمام فعالیتهای تبلیغاتی او در زمینه عدالت آموزشی برای کاندیداتوری است و او دائما تکذیب میکرد، در نهایت برای انتخابات مجلس ثبت نام کرد.
جالب اینکه مجید حسینی با حضور در فرمانداری مشهد در انتخابات مجلس ثبت نام کرد."
پیش تر ؛ « مهران صولتی » معلم و دانش آموخته ی دکترای جامعه شناسی نوشت : ( این جا )
" سید مجید حسینی استاد دانشگاه تهران است. از مدیران قالیباف بوده و اخبار پراکنده از عزم او برای حضور در انتخابات مجلس آینده حکایت دارد. احتمالا در قالب نواصولگرایی که مدتی است قالیباف پرچم آن را برافراشته است. صریح اللهجه است و حاضر جواب. مصاحبه یا مناظره هایش را با گزاره های ساده و بدیهی آغاز و به پایان می برد. همین هم بر جذابیت او نزد فرهنگیان افزوده است.
در کلیپ زیر « حسینی » می گوید که اگر بودجه آموزش و پرورش دو برابر شود حتی چغندر هم می تواند وزیر این دستگاه شود!
این یعنی اینکه مشکل اصلی پول است که بین اقشار بی صدا از جمله فرهنگیان توزیع نمی شود. تداوم شعار پول پاشی در جامعه که از احمدی نژاد شروع و تا قالیباف و رییسی ادامه یافت. اما به نظر می رسد قضیه آموزش و پرورش کشور کمی پیچیده تر از این حرف های انتخاباتی باشد....
* در آموزش و پرورش مدیریت علمی بیش از اختصاص بودجه اهمیت دارد. سیطره ایدئولوژی در چهاردهه گذشته نه تنها موجب بهبود کیفیت تعلیم و تربیت نشده بلکه اتلاف وسیع منابع را به دنبال داشته است!
* معلمان در ایران تا کنون برای پژواک یافتن صدای شان هزینه های زیادی پرداخته اند ولی تغییر معناداری در وضعیت شان ایجاد نشده است. بیشتر به این دلیل که آموزش و پرورش هنوز به اولویت نظام سیاسی تبدیل نشده است، بنابراین تا اطلاع ثانوی معلمان صرفا به عنوان بخشی از نیروی انتظامی در مدارس فعالیت خواهند کرد!
* اوضاع آموزش و پرورش زمانی درست می شود که در سطح کلان این معادله پذیرفته شود: توسعه ضرورت کشور است و آموزش و پرورش محور توسعه تلقی می شود! بدون پذیرش این گزاره حرف هایی از جنس اظهارات سید مجید حسینی صرفا تبلیغاتی می باشد!
* پوپولیسم در ایران جذابیت زیادی دارد. فهرست کردن گزاره هایی ساده برای رسیدن به نتیجه ای عامه پسند! پیش از هر چیز اما باید پرسید برنامه عملیاتی شما برای گذار از وضعیت کنونی و تحقق وعده های مردم پسند چیست؟!
پایان پیام/
" واسلاو هاول : هیچ چیز مثل گفتن حقیقت در فضای عمومی به حاکم شدن حقیقت کمک نمی کند. ما که از همه طلبکاریم خودمان چه قدمی در این را برداشته ایم؟ "
گروه تشکل ها/
4 سال پیش و در چنین روزهایی بود که تشکل های فرهنگیان و فعالان صنفی مشتمل بر : سازمان معلمان ایران ، مجمع فرهنگیان ایران اسلامی ، انجمن اسلامی معلمان ایران ، شاخه فرهنگیان حزب ندای ایرانیان ، شاخه فرهنگیان حزب اعتدال و توسعه ،شاخه فرهنگیان حزب اتحاد ملت ، منتخبان فرهنگیان بازنشسته و شاخه فرهنگیان حزب کارگزاران ایران اسلامی ، تعدادی از اعضای معتدل و اصلاح طلب کانون صنفی تهران هم با عنوان فعالان صنفی معلمان گرد هم آمدند تا " میثاق نامه معلمی " را با چند تن از نامزدهای ورود به دهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی امضا کنند .
این نمایندگان عبارت بودند از :
خانم ها فریده اولاد قباد و فاطمه سعیدی و آقای داود محمدی.
در نشستی که یکم اسفند ماه 1394 در محل انجمن اسلامی معلمان برگزار گردید ؛ علی محمد مصلحی به عنوان مسئول کمیته ائتلاف فرهنگیان سراسر کشور گفت : ( این جا )
" ما از این نمایندگان می خواهیم که معلم بمانند و در کنار سایر امور نمایندگی ، مشکلات و مطالبات صنفی فرهنگیان و معلمان را فراموش نکنند .
ما از دوستان می خواهیم مانند آقای محجوب که مسائل کارگران را دنبال می کند ، پی گیر مشکلات معلمان باشند .
ما با این دوستان میثاق نامه امضا می کنیم و از آنان به عنوان کاندیداهای ملی فرهنگیان نه فقط در تهران بلکه در همه شهرها حمایت می کنیم .
تنها خواسته ما از این همکاران آن است که در صورت ورود به مجلس به صورت ویژه برای آموزش و پرورش و معلمان وقت بگذارند .
پی گیری این دوستان در مجلس تا حدود زیادی معلمان را از ورود به خیابان ها و هزینه های بعدی معاف خواهد کرد و دیگر شاهد اهانت و تحقیر آنان برای احقاق حقوق شان نخواهیم بود و حضور آنان در مجلس مطالبات و تجمعات معلمان را مدیریت خواهد نمود . "
داود محمدی » دبیر کل انجمن اسلامی معلمان ایران و نامزد مورد حمایت تشکل های معلمان گفت :
بنده به عنوان یک معلم در مدرسه همواره درگیر مشکلات بوده ام . همیشه تبعیض را می دیدیم و این موجب نگرانی ما بود .
همیشه سوال ما این بود که از معلم چه کسی باید دفاع کند ؟
ما از ابتدا فاقد یک تشکیلات منسجم بودیم که از حقوق و مطالبات معلمان دفاع کند .
مثلا در مدارس غیرانتقاعی که حدود 27 سال پیش شکل گرفت معلمان شاغل در آن ها به خاطر نیازشان استثمار می شدند .
بسیاری از حقوق آن ها رعایت نمی شود .
در واقع ، تشکلی نبوده است که از حقوق آن ها و سایر معلمین دفاع کند .
البته ما در انجمن اسلامی وارد این مسائل می شویم اما وضعیت به گونه ای که خیلی سریع مسائل از حالت صنفی به سوی مسائل سیاسی چرخش پیدا می کنند .
باید تشکل ها به صورت کارشناسی و ریز وارد مسائل شوند و برای آن ها برنامه داشته باشند .
بنده به نمایندگی از انجمن اسلامی معلمان نگران دوستان و فعالانی هستم که اکنون در این جمع حضور ندارند .
این دوستان غیر از کار صنفی کار دیگری انجام نداده اند .
این که خلاء کار کجا بوده است به نظرم به این بر می گردد که ما تاکنون فاقد یک تشکیلات صنفی سازمان یافته و منسجم بوده ایم .
دوستان میثاق نامه ای را نوشته اند و اگر توفیق خدمت حاصل شد موظف به پی گیری آنان خواهیم بود و اگر هم موفق به ورود نشدیم در کنار سایر دوستان که موفق می شوند پی گیر مطالبات معلمان خواهیم بود .
باید پی گیری هایمان مدنی و از طرق قانونی و در چارچوب خرد جمعی باشد و برای گرفتن آن باید مبارزه کنیم .
من روی تشکیل " سازمان نظام معلمی " تاکید می کنم .
لازمه موفقیت ؛ کار جدی ، اراده و پشتکار است .
در ادامه ، « فریده اولاد قباد » از دیگر کاندیدهای مورد حمایت تشکل های فرهنگیان گفت :
امیدواریم که در صورت ورود بتوانیم مطالبات معلمان را احیاء کنیم .متاسفانه این مطالبات به حاشیه رفته است و با این که مصوب شده است اما اجرایی نمی شود .
باید بتوانیم پی گیر حقوق فرهنگیان بازنشسته و نیز احیای منزلت اجتماعی آنان باشیم .
« فاطمه سعیدی » سومین کاندیدای مجلس و مورد حمایت تشکل های معلمان از حوزه انتخابیه تهران گفت :
اهل شعار دادن نیستم . کارم را از روستاهای کرمان شروع کردم . 10 سال در محروم ترین نقطه کشور خدمت کرده ام .
34 سال در خدمت نظام آموزشی هستم و به کسوت معلمی ام افتخار می کنم .
برای من منزلت و احترام معلمی مهم است که متاسفانه خیلی کم رنگ شده است .
4 سال در خدمت خانم تندگویان در وزارتخانه بودم . شبانه روزی سایت امور زنان آموزش و پرورش را اداره کردم تا آمار دختران بازمانده از تحصیل ، دختران بد سرپرست و بی سرپرست را استخراج کردیم .
در مورد تغییر رنگ پوشش دختران اولین اقدام توسط امور زنان انجام شد .
من این میثاق نامه را امضا می کنم اما باید بدانید که ما معلمان خود " میثاق نامه مجسم " هستیم و سرمایه ما صداقت است .
من زمانی پیش آقای چهاربند مدیر کل محترم آموزش و پرورش تهران رفتم و به او گفتم که شما نماینده دولت تدبیر و امید هستید و آبروی او هستید .
به ایشان گفتم که مشکلات را احصا کرده و برای آن ها برنامه دارم اما تا الان از ایشان خبری نشده است !
ما چه وارد مجلس بشویم و یا نشویم باید از آن هایی موفق می شوند بخواهیم .
معلمان باید حتما اتاق فکر داشته باشند و حتما باید برای مشکلات برنامه داشته باشند .
موارد مصرح در " میثاق نامه ی معلمی" عبارت بودند از : ( این جا )
" 1- تعمیق و توسعه مشارکت معلمان به جهت تامین منزلت آن ها از طریق حمایت از تشکل های معلمی و تشکیل نظام صنفی به منظور نقش آفرینی عینی در اداره امور مدارس ، مناطق ، ادارات کل و حوزه ستادی آموزش و پرورش
2- تلاش برای اصلاح قانون مدیریت خدمات کشوری و افزودن فصل جداگانه ای به منظور همسان سازی نظام حقوق و دستمزد معلمان از جمله با هیات علمی ، دانشگاه ها و ارتقاء معیشت و منزلت اجتماعی – حرفه ای معلمی
3- تلاش به منظور اصلاح نظام پرداخت حقوق و مزایای بازنشستگان آموزش و پرورش به گونه ای که هر گونه افزایش حقوق و مزایای شاغلین در مورد بازنشستگان هم سطح نیز اعمال گردد ."
« صدای معلم » 5 مهر 1395 در مطلبی با عنوان : " 6 ماه از امضای " میثاق نامه معلمی " گذشت ... 9 پرسش از تشکل های معلمان ! فرصت سوزی تا کی ؟! " چند پرسش مطرح کرد : ( این جا )
" * از زماني که به عنوان بخشي از حاکميت در ائتلاف اسفند 94 ، موفق به کسب چند کرسي نمايندگي در مجلس شديد ؛ به عنوان حلقه واسط بين مردم و مسئولين چه برنامه يا چه برنامه هايي به نمايندگان منتخب خود ارائه نموده ايد ؟
* چند نشست کارشناسي با کدام مسئولين داشته ايد؟
* بر سر چه موضوعاتي با چه مسئولي چانه زني کرده ايد ؟
* چالش هاي چانه زني شما با مسئولين ، چه بوده است؟
* تنگناهاي مسئولين چه بوده است ؟
* راهکارها و پيشنهادات مسئولين چه بوده است؟
* راهکارها و پيشنهادات شما چه بوده است ؟ "
تا کي مي خواهيد فرصت سوزي نماييد ؟
23 تیرماه 1395 ، « صدای معلم » در مطلبی نوشت : ( این جا )
" پیش از انتخابات مجلس دهم ، تشکل های معلمان در نشست های متعدد ضمن دعوت از فرهنگیان و معلمان برای مشارکت ، سخن از مطالبات و مطالبه گری می راندند .
آنان پی در پی موضوع « میثاق نامه » را مطرح می کردند و این که پس از انتخابات مجدانه پی گیر مطالبات آنان خواهند بود .
یکی از این مطالبات ،تشکیل « سازمان نظام معلمی » بوده است .
تاکنون نمایندگانی که از سوی این تشکل ها به مجلس راه یافته اند ، یک کلمه در مورد این میثاق نامه و نیز سازمان نظام معلمی و... در رسانه ها و حتی در مجلس بیان نکرده اند !
« داود محمدی » که قبل از ورود به مجلس رئیس انجمن اسلامی معلمان ایران بود با وجود گذشت بیش از یک ماه از عضویت ایشان در کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس و تصدی پست نائب رئیسی کوچک ترین اظهارنظری در مورد مسائلی که قبل از انتخابات بیان می کرد ، بر زبان نرانده است !
« فریده اولاد قباد » نیز با آن که کاندیدای اختصاصی تشکل های معلمان بوده است اما تاکنون اظهار نظر جدی در مورد مسائل آموزش و پرورش و معلمان نداشته است و بیشتر در حوزه " زنان " فعالیت کرده است .
البته فاطمه سعیدی در مواردی به موضوع آموزش و پرورش و معلمان پرداخته است اما سایر نمایندگان تشکل های معلمان نیز وضعیت بهتری ندارند ...
حال باید این پرسش را مطرح کرد که اصولا فلسفه تشکیل این تشکل ها برای چیست ؟
این که " انفعال " حالت تقریبا دائمی این تشکل ها باشد و صرفا در زمان انتخابات فعال شوند ؛ چه چیزی را به اذهان متبادر می کند ؟
تشکل ها باید نبض جامعه مرجع باشند و تریبونی برای بیان مطالباتی که پالایش و کارشناسی شده اند باشند .
برای اعتماد سازی و تقویت حس « تشکل یابی در معلمان » باید فعال و در صحنه بود .
آیا تشکل ها در این مدارند ؟ "
به تازگی ، در بیانیه ای « مجمع فرهنگیان ایران اسلامی » به عنوان یکی از تشکل های امضا کننده میثاق نامه معلمی در اسفند 94 به مناسبت اعتراضات آبان 98 آمده است :
" دومین موضوع حساس اجتماعی و سیاسی در روزهای اخیر، آغاز روند اجرایی برگزاری یازدهمین انتخابات مجلس شورای است که مهمترین پویش اجتماعی معطوف به اصلاحات، شرکت فعالانه در انتخابات است.
بنابراین اصلاحطلبان علی رغم وجود برخی محدودیتها و شرایط نابرابر در فرآیند انتخابات، عزم جدی بر شرکت فعال در انتخابات پیش رو را دارند و از آحاد مردم درخواست مینمایند که مشارکت موثری در این مسیر داشته باشند و به کاندیداهایی رای بدهند که بتوانند در مجلسی در تراز نظام جمهوری اسلامی که در راس امور باشد نقشآفرین باشند.
گرچه نوعی سرخوردگی و ناامیدی در طرفداران اصلاح جامعه و نظام سیاسی به خاطر عدم دستیابی به انتظارات علیرغم شرکت فعال در انتخاباتهای سالهای 92 تا 96 به وجود آمده و به نوعی سرمایه اجتماعی اصلاحطلبان آسیب دیده است ولی باز هم باید مردم را اقناع و ترغیب کرد که حضور پر نشاط در صحنه برای اصلاح امور و بهبود شرایط از طریق صندوق رای ممکن خواهدبود و رویکرد رهاسازی قدرت سیاسی و بازگشت به عرصه جامعه مدنی، تجربه موفقیتآمیزی در طول دو دهه گذشته نبوده است و هر زمان که اصلاحطلبان از عرصه قدرت خارج شده اند. در ادامه نهادهای جامعه مدنی هم ضعیف شدند. "
همچنین « سازمان معلمان ایران » نیز که حضور مستمری در نشست های تشکل های فرهنگیان و حمایت از کاندیداهای ملی معلمان داشت در بیانیه ای که از سوی کمیته انتخابات این تشکل صادر شده است آورده است :
"بی تردید جامعه ی مصیبت دیده، عصبانی، معترض و ناامید را به راحتی نمی توان به پای صندوق های رای کشاند و انصاف و آینده نگری ایجاب می کند که با درک شرایط فعلی و با همدلی با خانواده های کشته شدگان اعتراضات اخیر و با پافشاری بر حق اعتراض و آزادی از انتخابات سخن گفت.
لذا به همین منظور و پس از مرحله نخست یعنی قبل از فرایند ثبت نام با رویکرد انتخابات کنشگرمحور بجای کنشگری انتخابات محور ، سازمان معلمان ایران فضا و شرایط همه جانبه به ویژه اجتماعی و سیاسی را رصد نموده و همسو با جریان مدنی و اصلاح طلب، فعالیت و شرکت مشروط را دستور کار خود قرار داد
سپس ضمن همفکری با مسئولان استانی و در نشست فصلی اخیر برای مرحله دوم یعنی از ثبت نام تا اعلام صلاحیت ها به امید رفع نظارت استصوابی، ثبت نام حداکثری را در دستور کار خود قرار داد و از اعضای توانمند سازمان خواست تا نسبت به ثبت نام اقدام نموده و افراد شایسته را نیز تشویق به ثبت نام کنند.
بی تردید تصمیمات و کنشگری مرحله سوم سازمان یعنی مرحله پس از اعلام صلاحیت ها متناسب با عملکرد شورای نگهبان و هماهنگ با مجموعه اصلاح طلب کشور و بر اساس تصمیم تشکیلاتی مبتنی بر رویکرد سازمان معلمان خواهد بود.
بنابراین سازمان معلمان از همه افراد توانمند به ویژه اعضای این تشکل در سراسر کشور می خواهد در روزهای باقی مانده نسبت به ثبت نام اقدام نمایند. "
تصویر گرفته شده در در فرمانداری پایتخت برای کاندیداتوری در انتخابات یازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی 16 / 9 / 1398 :
پایان گزارش/
مقدمه
در هر جامعه ، ارزش و احترام قائل شدن به هر فرد به تناسب میزان انسانیت و اعتقاد و باور او امری واجب است. اگر حریم ها و حدود ها رعایت نشود و یا آنها در هم تنیده شود ، جدایی و تفاوت مابین آنها حذف می شود و به تدریج همه چیز شبیه یکدیگر می شود. اما آنچه که زندگی اجتماعی را باارزش تر و پسندیده تر می سازد ، رعایت حدود و ثغور قوانین ، قواعد ، اصول و حریم جایگاه افراد است. و گرنه دلیلی برای موجودیت مشاغل گوناگون و بیست و چند وزارتخانه متفاوت و حرفه ها و تخصص های گوناگون ، وجود نداشت و همه زیر چتر دولت ، به طور واحد عمل می کردند ، تحصیل می کردند و.... پس تفاوت ها و گوناگونی حریم ها ، قرارداد اجتماعی انسانها برای بهره مندی از تلاش یکدیگر است تا نظم و قانون خدای متعال در بین بندگان او نیز حاکمیت داشته باشد. اما چرا همه ، داوطلب حضور در حریم آموزش و پرورش هستند؟ البته چرایش را همه می دانند اما ظاهرا نتایج را همه یکسان ارزیابی نمی کنند و جهان بینی و اعتقادات تخصصی افراد ، این نتایج را تغییر می دهد. امید که شما مردان و زنان خدا ، این متن را با سعه صدر اسلامی خود بخوانید و آن را ارزیابی کنید.
" مدیر حوزه های علمیه خواهران کشور ؛ حجت الاسلام و المسلمین بهجت پور ، خبر داد: جذب ۱۰ درصدی طلاب در آموزش و پرورش " (1) حوزه ها هم می توانند کانون جهاد و ایثار باشند و بخش اعظم بودجه تبلیغات اسلامی را به ترویج آموزش برای مناطق محروم و عشایری شهرها و استانهای کشور منتقل سازند.
فقط کافی است شورای عالی انقلاب فرهنگی این گفته مدیر حوزه علمیه خواهران را تأیید کند ، دیری نخواهد گذشت که همانند " آزمون لکه ای رُوِرشاخ"،که مرکب روی کاغذ با تا کردن بر روی آن پخش می شود و شکلی خیالی از کس و یا چیزی ، به وجود می آورد ، این جذب به درصدهایی حتی بیشتر از 50 درصد خواهد رسید. البته نیازی به تأیید نیست و این گفته فقط برای سندیت و استحکام نیت است. و گرنه حاج آقای حجت الاسلام و المسلمین بهجت پور ، کی جرأت دارد روی حرف شما حرفی بزند ، مثلا جناب وزیر ، هم قادر نیستند بگویند خیر !
با این تصمیم ، چند هدف با یک تیر تعقیب خواهد شد که برای نیل بدان ، نکات زیر ظرایف نهفته در آن هستند :
1- ظاهرا مسئولان کشوری از عملکرد دبیران پرورشی ، زیاد راضی نیستند و برای ترویج دین و ارائه الگوی ایدئولوژیک ، به کانالی مطمئن تر و حرفه ای تر دست یازیده اند. دبیران پرورشی امروز دیگر مانند اول انقلاب ، انقلابی دو آتشه نیستند و افراد عادی نیز قادر هستند تا دبیر پرورشی گردند ، پس جلوی ضرر را باید گرفت.
2 - علیرغم انکار ایدئولوژی بودن آموزش در کشور توسط عده ای از جمله جناب ذوعلم ، قصد بر آن است قدم هایی محکم و آشکار در تقویت این امر برداشته شود.
3 - چرا طلاب زن ؟ پس طلاب مرد برای مدارس پسرانه لازم نیست ؟ یا مقاومت در برابر دین در بین پسران جامعه ما ، بیشتر از دختران است ؟ و یا دختران ظرفیت های پذیرش دنیای مذهبی را بیشتر از پسران دارند ؟
4 - آموزش و پرورش اگر بدین طریق بهانه تأمین نیرو و جبران کمبود معلم را دارد و از خدا خواسته است :
اولا کمبود معلم داریم نه مدرس مذهبی .
ثانیا فارغ التحصیلان دانشگاه ها در تمامی مقاطع ، در صورت تمایل و علاقه و گذراندن دوره های کوتاه مدت آموزشی ، به خوبی قادرند کمبود معلم را جبران سازند. از سویی دیگر اگر عده ای مخالف هم باشند ، گناه سپری شدن عمر و جوانی نیروهای آموزش دهنده نهضت سوادآموزی ، نیروهای خرید خدمات ، مدرسان مدارس هیئت امنایی ، حق التدریس ها و....... به امید استخدام ، وَبال گردن جذب کنندگان آنهاست.
5 - تداخل در آموزش و پرورش از هر سو و توسط هر نهاد و سازمان مدعی ، فشار انکارناپذیری بر عملکرد کمی و کیفی آن وارد خواهد ساخت.
امروز 10 درصد طلاب می آید فردا ساختار و قواعد حوزه به تدریج در نظام آموزشی رخنه می کند و پس از مدت یک دهه ، پیکر آموزش و پرورش و حوزه ، از یکدیگر قابل شناخت و تمیز نخواهد بود. مؤلفان کتب درسی ، محتوای کتب درسی ، ساعات تدریس هر ماده درسی ، نحوه پوشش دختران دانش آموز و معلم و.... همه چیز زیر نظر آنان تعیین خواهد شد و استقلال نیم بند مدیران مدارس نیز ، کم رنگ خواهد شد.
6 - ما معلمان از این که آموزش و پرورش کشور هر دائم همانند خمیر بازی به شکل و هیبت مورد انتظار دیگران در می آید و یا مانند کرم خاکی بین منقار دو پرنده ، به طرفین کشیده می شود ، خسته گشته ایم ، ما خود نیز دیگر نمی دانیم کیستیم ؟ چگونه هستیم ؟ چگونه باید باشیم ؟ ایده آل و مطلوب چیست ؟ واقعیت ها و سیاست های پنهان از من معلم چیست ؟ ما معلمان جعبه سیاه آموزش و پرورش هستیم و یا غباری بر روی آن ؟ چرا سیاست های با ثباتی در آموزش و پرورش ، حاکم نمی گردد ؟ چرا هر دائم اندک هویت باقی مانده معلم و آموزش را نیز زیر و رو می سازید و اجازه نمی دهید ما خویشتنِ گم شده خویش را بیابیم ، ترمیم سازیم ، احیا کنیم و.......
7 - مشکل شما این است که جرأت و شهامت بیان تعریفی برای معلم را ندارید. آموزش و پرورش و شغل معلمی ، همانند اماکن مقدسی گشته است که درشان همیشه باز است تا مردم برای کسب معنویت و پرهیز از گناه ، به سوی آن بشتابند بلکه بتوانند توشه ای برای رضای خدا و آرامش خود بردارند. تنها سازمان بی در و پیکر ، آموزش و پرورش است. اما متأسفانه دیگر کسی از آن بهره معنوی بر نمی دارد!!
8 - این جذب برای طلاب با کف و سقف حقوق معلمان ، تعیین خواهد شد و یا حساب و کتاب آنان متفاوت خواهد بود ؟ چون همه دوست دارند پیش روند نه پس.
9 - فقط یک کشور دیگر مصداق بیاورید که مردان و زنان مُبلّغ مذهب ، در قرن بیست و یکم ، آموزش و پرورش را به تسخیر خودشان درآورده باشند !
کاش شما حوزوی ها هم همانند من معلم ، مقاومت و ستیزه و پرهیز دانش آموزان را از هر چه که رنگ مذهبی دارد ، می دیدید و یا باور می کردید. اجازه دهید نورانیت و معنویت و عمل الهی شما مردان و زنان دینی ، به طور عاشقانه و داوطلبانه و از اعماق وجود دانش آموزان پذیرفته شود تا بر عمق باور مذهبی افراد ، تزلزلی ایجاد نشود. شما بهتر نیست همانند وضوی امام حسن و حسین "ع" برای آن پیرمرد باشید که در ایام کهولت ، نحوه و ترتیب وضو را ، به درستی نمی دانست ؟ مگر به عمل و یا صلابت دین اسلام شک دارید که قصد دارید مستقیما وارد عمل شوید.
10 - البته ما معلمان وقتی برای تصدی برخی مسئولیت ها ، برخی روحانیون انتخاب شدند و تعدادشان روز به روز افزایش یافت ، فهمیدیم که جریان چنین ادامه خواهد داشت و شما قدم های اولیه این حضور را برداشته بودید ، اما حریم ها شکسته شده است و افکار نگرانند.
11 - ما ادامه روند حضور مجموعه روحانیون و طلاب در آموزش و پرورش را از شش هفت عنصر مافیای کنکور در زیارت تعدادی از مراجع تقلید به یادگار داریم که آغازگر توجه به تجلی نور در مدارس ، آنان بوده اند.
12- مدارس حساس ترین پایگاه اجتماعی شدن کودکان است و هر تصمیم برای ایجاد تغییر و یا حضور ، بر روح و ذهن و شخصیت و..... آنان به طور مستقیم و غیرمستقیم تأثیر خواهد گذاشت. همین امروز من معلم در سایه جدایی پرورش از آموزش ، دیگر معلم 40 - 50 سال پیش نیستم و با حضور طلاب در مدارس ، این کمترین هویت و عملکرد خود را نیز از دست خواهم داد. این ترس ما معلمان نیست ، این گواهی بر تجارب ما از واقعیات موجود در مدارس است.
13 - بودجه حوزه برای تبلیغات اسلامی چند صد برابر بودجه آموزش و پرورش است . اگر مقام عالی حوزه که اصولا مراجع تقلید و علما هستند ، بتوانند از بودجه حوزه ها ، بخش قابل توجهی را به امر آموزش در کشور اختصاص دهند ، معلمان قادر خواهند بود تا کارکردی مطلوب تر و ارزنده تری داشته باشند. بهتر نیست به جای انتقال نیرو به انتقال سرمایه این بخش به آموزش و پرورش باشید؟ شما مردان دین چقدر دغدغه ترویج علم و دانش دارید ؟ فقط با گفتن احادیث و سخنان بزرگان دین ، آموزش و پرورش کشور نجات نمی یابد ، لابد از ورشکستگی آشکار این وزارتخانه مطلع هستید ، قرار نیست در راه رضای خدا جهاد مالی کنید ؟ یا دانشگاه های تربیت معلم بودجه ای بسیار کمتر از دیگر دانشگاه های کشور دارند، چرا برای تقویت دانش و جایگاه معلمان ، بر افزایش بودجه دانشگاه های پردیس و شهید رجایی و باهنر ، همت نمی گمارید؟
پس حوزه ها هم می توانند کانون جهاد و ایثار باشند و بخش اعظم بودجه تبلیغات اسلامی را به ترویج آموزش برای مناطق محروم و عشایری شهرها و استانهای کشور منتقل سازند. آموزش و پرورش ما به وزیری نیاز دارد که در برابر خواسته های غیر آموزش و پرورشی ها نگوید چَشم حتما ، بایستد و برای اعتلای آموزش و ارتقای مقام معلم ، مبارزه کند.
14 - حضور 10 درصد طلاب در مدارس دخترانه ، فقط یک تأمین ساده نیرو نیست و سیاست های نهفته در آن و متعاقب اجرای آن ، بر همگان آشکار است ، اما مگر تلاش این عزیزان در حوزه ها ، قادر نبوده است به عملکرد ذاتی خویش پاسخ دهد که ورود به آموزش و پرورش را فرض واجب دانسته اید؟
15 - عدم باور شما به تعلقات مذهبی و معنوی من معلم در یک کشور اسلامی ، کنترل و نظارت مرا دیروز در اختیار دبیران پرورشی و فردا در اختیار طلاب قرار خواهد داد. یک معلم اول استخدام گزینش می شود ، در تربیت معلم موازی آموزش هدف گذاری شده ، پرورش می یابد اما باز مورد اعتماد کسی نیست. شما بدین روال ، حس مقاومت و اجتناب را در آنان تقویت می سازید نه میل همراهی را . ما معلمان متوجه اهمیت امر آموزش بر اذهان بایر کودکان هستیم ، اما برای تحقق اهداف عالی ، نباید فقط درِ مذهب را به صدا درآورد. فرهنگ هر کشور عناصر دیگری چون : ارزش ها ، هنجارها ، آداب و سنن و باورها و اخلاقیات نیز دارد از سویی دیگر فرهنگ عمومی و تار وپود آن نیز هست . هنر و هنرمندی هم هست ، دین که مخالف تربیت خوشنویسان و نقاشان نیست یا آموزش مهارت های زندگی و حرفه ای . قدری حال و هوای هنری به کالبد آموزشی کشور تزریق نمایید تا وجدان و معرفت و ادب نیز تقویت شود. روح صیقل یافته و پاک دنبال معنویت می رود نه روح رنجور و دلمرده و افسرده.
جناب وزیر ،
لطفا مرا و مکان خدمت مرا یعنی مدرسه را تعریف کنید. تبعیت از مفاد سند تحول بنیادین برای انجام هر نوع حرکت در آموزش و پرورش ، بازدارنده رشد و تعالی است چون چارچوبی که تعین شده ، احتمال پذیرش هر اصل پیشبرنده را منتفی می سازد. به جای آن کتب دین و زندگی نیز قادر است تا هدایت گر کودکان و نوجوانان باشد . آموزش و پرورش باید پویا ، دینامیک ، سیستماتیک و بهره مند از دانش و تجارب روز باشد و گرنه ماندن در بند و تبصره این سند ، ما را از اهداف اصلی دور خواهد ساخت.
قدر مسلم شما با این تصمیم موافقید و یا ناچارید موافق باشید اما وزارت آموزش و پرورش فقط به مدیریت شما در 1/5 سال پیش رو ، حال کمتر و یا بیشتر ، بستگی ندارد . آموزش و پرورش به پیکربندی مستحکمی برای موجودیت خود برای سال های آتی نیاز دارد. نگران این باشید که چرا آموزش و پرورش پذیرنده نیرو از دیگر سازمانهاست و اما قابلیت و اصالت فرستادن نیرو به آنها را ندارد ؟!! ضعف نظام آموزشی ، درِ آن را به نفوذ هر سیاستی باز گذاشته است. ما معلمان هرگز جرأت حضور در حوزه ها را نداریم اما آنان دارند ، چرا ؟
واقعیت آن که آموزش و پرورش ما همانند بخش اقتصاد کشور ، بیش از چهل سال است که از جریانات تورم و رکود سیاست ها و عواقب آنها ، رنج می برد و هرگز به ثبات مدیریت و سیاست گذاری نرسیده است. نیاز امروز آموزش و پرورش دسترسی به چنان استواری در قانون گذاری و مدیریت است که دیگر هر سال: کسری بودجه نداشته باشد ، کمبود معلم نداشته باشد ، آتش سوزی و فرو ریختن آوار در مدارس نداشته باشد ، تصادفات سفرهای راهیان نور نداشته باشد ، بزهکاری و جرم و اعتیاد و خودکشی در بین نوجوانان نداشته باشد ، تغییر سلیقه ای هر وزیر را برای سیستم آموزشی نداشته باشد، اعتراضات معیشتی و غوطه وری در اعماق فقر معلمان را نداشته باشد و...
آموزش و پرورش ما به وزیری نیاز دارد که در برابر خواسته های غیر آموزش و پرورشی ها نگوید چَشم حتما ، بایستد و برای اعتلای آموزش و ارتقای مقام معلم ، مبارزه کند. شاید فوقش به جای 4 سال ، یک دو سال وزیر بماند ، اما ثبت می گردد نام او بر جراید عالم . در این کشور هر کس قادر است وزیر آموزش و پرورش شود اما هر کس وزیری لایق و مستقل و مقتدر نیست.
1) خبرگزاری رسمی حوزه . کد خبر: 874041 . ۱۰ آذر ۱۳۹۸ .
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید