شیوه اطلاع رسانی مجمع فرهنگیان ایران اسلامی در خصوص اجرای حکم تعلیقی 30 ماه حبس آقای فرج کمیجانی، شگفت انگیز و یا حداقل غیرعادی است. ابتدا آقای عادل عبدی عضو شورای مرکزی این تشکل به انصاف نیوز گفت : "مربوط به همان [محکومیت] پروندهی سال ۹۴ است و قطعی شده است. حدود یک سال و نیم دربارهی تعزیری یا تعلیقی بودن آن ابهامی بود. هماکنون باز هم با ابهام روبه رو است که تعلیقی یا تعزیری است. این برای همان موضوع سال ۹۴ است و مورد جدیدی نیست." در این بیان خنثی، نه اعتراضی دیده می شود نه اظهار تاسفی و نه اظهار شگفتی و نه حتی ابراز امیدواری برای آزادی دبیرکل . انگار نه انگار که دبیرکل یک حزب (صرف نظر از کیفیت آن ) بازداشت شده است. عادل عبدی تاکید می کند که "مورد جدیدی نیست" و القا می کند که همه چیز طبق روال طبیعی انجام شده است .
یک روز بعد باز هم انصاف نیوز در خبری با تیتر طنز آمیز "فرج کمیجانی به خاطر شعسا محکوم شده است" با آقای محمد حیدری ورجانی دبیر شاخه جوانان حزب مجمع فرهنگیان ایران اسلامی مصاحبه کرد. در اینجا دو نکته مهم وجود دارد .
اول اینکه چرا حزب در مورد بازداشت دبیرکل خود اطلاعیه رسمی صادر و به آن اعتراض نمی کند؟
نکته دوم این که به جای فرد ناشناخته ای که عضو کمیته جوانان حزب است چرا یکی از اعضای شناخته شده عضو شورای مرکزی با رسانه ها مصاحبه نمی کند؟ در غیاب دبیرکل مسئولیت رهبری حزب با قائم مقام دبیر کل (محمد خرم ) است. قابل درک است که محمدخرم که مدیرکل دفتر امور مجلس است ، نمی خواهد وارد ماجرا شود.
آقایان غلامرضا کریمی و عبدالرسول عمادی و خانم مینایی پور و بقیه که پست دارند، ترجیح می دهند که بر اساس ضرب المثل "شتر دیدی ندیدی " خود را به آن راه بزنند.
به نظر می رسد که افراد شناخته شده حزب که پست اداری و موقعیت آنها مدیون نفوذ و لابیگری فرج کمیجانی در دوره بطحایی و قبل از آن است، الان بر سر دو راهی قرار گرفته اند. اعتراض به بازداشت کمیجانی و طلب آزادی او بار سیاسی دارد و ممکن است گَزَک دست مخالفان اداری آنها بدهد و بگویند که اینها سیاسی کاری می کنند و حامی یک محکوم دادگاه انقلاب هستند. برای همین ، تاکتیک مدیران مستقر عضو مجمع فرهنگیان این است که بگویند که مساله بازداشت کمیجانی ربطی به آموزش و پرورش ندارد و مربوط به فعالیت او در "شعسا" است! این نوعی فاصله گذاری بین خود و دبیرکلی است که به خاطر موقعیتی که در ستاد فرهنگیان روحانی داشت توانست در انتخاب وزیر و زیرمجموعه او تاثیرگذار باشد.
انتظار این بود که آقای عمادی در باره این موضوع شعری بسراید و عبدی و خرم و بقیه از کمیجانی دفاع تمام قد بکنند.
به نظر می رسد درک اکثر اعضای حزب مجمع فرهنگیان از عضویت در حزب دستیابی به پست های مدیریتی با استفاده از رانت عضویت در حزب است. این درک غالب ، حزب را به یک موسسه کاریابی در اشل مدیریت، تبدیل کرده است. عضویت در یک حزب اصلاح طلب حتی مجمع فرهنگیان ، مستلزم پذیرش درصدی از ریسک است. با این حال آقای کمیجانی سعی داشت با موضع گیری های خود این ریسک را برای اعضا به حداقل برساند. مواضع دبیرکل و بیانیه های حزب در جهت تایید کامل سیاستهای نظام و دولت روحانی بود و برای چینش مهره ها در پست های مدیریتی ، سیاست حزب مجمع فرهنگیان دفاع بدون قید و شرط از وزرای مستقر بود. هر چند سیاست اصلاح طلبان ، حمایت توام با انتقاد از دولت روحانی بود اما در شش سال گذشته به ندرت می توان بیانیه ای از مجمع فرهنگیان پیدا کرد که از عملکرد یک وزیر آموزش و پرورش انتقاد کرده باشد.
اگر آقای کمیجانی فورا آزاد نشود که بعید است قبل از تحمل یک سوم محکومیت و استفاده از قانون آزادی مشروط آزاد شود (10 ماه ) آزاد شود، انتظار این است که شورای_مرکزی 25 نفری حزب ، اجرای حکم دبیرکل (فرج کمیجانی ) را محکوم کنند و با تاکید بر بی گناهی کمیجانی آن را یک حرکت سیاسی در ارتباط با انتخابات اسفند 98 بدانند و خواستار آزادی او شوند .
بازداشت و زندانی کردن دبیرکل یک حزب اتفاق ساده ای نیست که شورای مرکزی از کنار آن بگذرد. اگر آقایان معتقدند که کمیجانی خودسرانه و بدون تایید شورای مرکزی حزب در شعسا (شورای عالی سیاستگذاری اصلاح طلبان ) شرکت کرده است و مجازات او ربطی به فعالیتهای حزب ندارد، همین را در بیانیه ای اعلام و کمیجانی را از حزب اخراج کنند.
واقعیت این است که اعضای شورای مرکزی حزب که پستهای مدیریتی دارند و در 6 سال گذشته با حمایت بدون قید و شرط از وزرای آموزش و پرورش بعضا به موقعیت هایی دست یافته اند، الان نمی خواهند با حمایت از یک محکوم موقعیت خود را به خطر بیاندازند.
گروه آموزگاران اندیشمندان
گروه گزارش/
" امید آن دارم که سال تحصیلی جدید نیز با جهت گیریهای عقلانی، همراهی و کوشش همگانی و اهتمام معلمان فرزانه، دانش آموزان عزیز بابهرهمندی از جریان پویا و نوین آموزش، مسیردانایی و توانایی مرزهای جدیدعلم را طی کنیم و با پیوند علم و ایمان، قلههای رفیع بهروزی و پیروزی را با تربیت در ساحت های ۶گانه تربیت اخلاقی و دینی، سلامت و تربیت بدنی، علم و فناوری، حرفهای و اقتصادی، زیباییشناسی و هنری و اجتماعی و سیاسی فتح نماییم و همه با هم با گامهای مصمم، با تکیه بررمز «یا حسین» با مغز ورزی اندیشههای ناب و با دل ورزی انگیزههای قوی و با دست ورزی ارادههای آهنین ،خویش را در خدمت تعلیم و تربیت فرزندانمان قرار دهیم و متعهد گردیم که: قدرت اندیشه را به قوت انگیزه پیوند زده و آنگاه اندیشهها و انگیزههایمان را به دستهایمان منتقل کنیم و سپس با چنین رویکردی دست در دست هم دهیم به مهر ، میهن خویش را کنیم آباد. "
مطالب فوق بخشی از پیام " مدیر کل آموزش و پرورش قم " به مناسبت آغاز سال تحصیلی 99 – 98 می باشد . ( این جا )
کلیپی در شبکه های اجتماعی منتشر شده است که حضور نیروهای ناجا در آئین افتتاح مدرسهی ابتدایی شهر قم را روز اول مهرماه با آژیر و اتومبیلهای پلیس ویژه نشان می دهد . ( 1 )
نخستین پرسش « صدای معلم » آن است که چرا دانش آموزان یک دبستان آن هم در نخستین روز ورود به مدرسه باید با چنین صحنه هایی رو به رو شوند ؟ پیام و ره آورد تربیتی و یا آموزشی از انجام چنین مراسمی برای دانش آموزان در این سنین چه می تواند باشد ؟
آیا این گونه نمایش ها به زعم مدیر کل آموزش و پرورش قم " عقلانی " بوده و با کدام یک از ساحت های ذکر شده در سند تحول بنیادین همخوانی و تطابق دارد ؟
در کدام یک از نظام های آموزشی حتی در سطح " کشورهای در حال توسعه " مدرسه را چنین آغاز می کنند ؟
آیا این گونه قرار است پرسش مهر 20 با موضوعیت دلپذیر ، شاد و پرنشاط بودن فعلیت و تحقق پیدا کند ؟
« صدای معلم » بارها متذکر شده است که مدرسه پادگان نیست .
حتی مدیر این رسانه در گفت و گوی اخیر خویش با روزنامه همشهری ضمن تاکید بر این موضوع گفته است که از اسامی کودک پسند برای نام گذاری کلاس ها و حتی مدارس استفاده شود . ( این جا )
در آغاز سال تحصیلی 1396 نیز در دبستان دخترانه جديدالتأسيس صادقين گوسفندی را در برابر چشم دانش آموزان دختر سر بریدند . ( این جا )
البته انتشار این خبر موجب شد تا مديركل سلامت و تندرستي وزارت آموزش و پرورش اعلام کند هر گونه ذبح دام و طیور در مدارس ممنوع است.
دكتر حسن ضياالديني اظهاركرد: با توجه به مشكلات بهداشتي و رواني ذبح دام و طيور در مدرسه كه در محيط آموزشي و براي دانشآموزان پيش ميآيد، بارها گفتهايم كه اين موضوع مطلقا ممنوع بوده و بار ديگر نيز يادآوري و تاكيد ميكنيم.
مديران مدارس موظف به رعايت اين موضوع هستند و در صورت هر گونه تخطي بايد پاسخگو باشند.
انجام این گونه امور ضمن آن که هیچ گونه مبنای علمی ندارند به قول تا مديركل سلامت و تندرستي وزارت آموزش و پرورش موجب آسیب های جدی روانی به دانش آموزان می شوند . "
از مسئولان وزارت آموزش و پرورش به ویژه معاونت آموزش ابتدایی این وزارتخانه انتظار می رود تا در این زمینه ها منفعل و نظاره گر نبوده و با جدیت امنیت و بهداشت روانی را در مدارس برای رشد و تربیت جامع دانش آموزان به صورت پایدار فراهم کنند .
پایان گزارش/
( 1 ) کلیپ را ببینید .
گروه تشکل ها/
خبر اجرای حکم حبس « فرج کمیجانی » روز گذشته در صدای معلم منتشر گردید . ( این جا )
« انصاف نیوز » در گفت و گو با دبیر شاخه جوانان مجمع فرهنگیان ایران اسلامی جزئیات بیشتری را در این مورد توضیح داده است .
گروه تشکل ها/
« فرج کمیجانی » دبیر کل مجمع فرهنگیان ایران اسلامی روانه زندان شد .
بازداشت وی چهارشنبه ۲ دی ماه 1394 صورت گرفت .
دبیر کل مجمع فرهنگیان ایران اسلامی روز گذشته به دادگاه احضار شده بود .وی پس از مراجعه به دادگاه در همان جا برای اجرای حکم زندانش، از سوی قاضی به زندان فرستاده شد.
عادل عبدی، از نزدیکان او و مشاور وزیر آموزش و پرورش در امور تشکل ها دربارهی بازداشت کمیجانی به انصاف نیوز گفته است: «مربوط به همان [محکومیت] پروندهی سال ۹۴ است و قطعی شده است. حدود یک سال و نیم دربارهی تعزیری یا تعلیقی بودن آن ابهامی بود. هماکنون باز هم با ابهام روبه رو است که تعلیقی یا تعزیری است. این برای همان موضوع سال ۹۴ است و مورد جدیدی نیست».
« كانال رسمي حزب مجمع فرهنگيان ايران اسلامي » و سایت این تشکل تاکنون خبری در این مورد منتشر نکرده اند .
در حال حاضر ، اسماعیل عبدی دبیر کل پیشین کانون صنفی معلمان ، محمد حبیبی و محمود بهشتی لنگرودی از اعضای این تشکل در زندان به سر می برند .
پایان پیام/
گروه 'گزارش/
بیانیه موهن و سخیف حسین خنیفر رئیس دانشگاه فرهنگیان در مورد وقایع اخیر این دانشگاه بازتاب ها و واکنش های مختلفی در میان فعالان رسانه ای و فرهنگیان کنش گر ایجاد کرد .
آخرین موضع مربوط به واکنش انتقادی مجمع فرهنگیان ایران اسلامی از تشکل های فرهنگیان به بیانیه رئیس دانشگاه بود .( این جا )
در بیانیه این تشکل آمده بود :
" کم توجهی به شان و منزلت معلمان، بزرگترین چالش نظام آموزشی در طول سالهای گذشته بوده و هست که مسئله چالش نیروی انسانی هم به عنوان یک معضل بزرگ به این موارد اضافه شده است. بسیار مایه تاسف است که در کشوری که سالانه یک میلیون دانشجوی جدید در دانشگاههایش پذیرفته میشوند. نظام آموزشی آن از کمبود معلم رنج میبرد و حرفهای ترین و ماموریت گراترین دانشگاهش، که دانشگاه فرهنگیان باشد، با کمبود شدید استاد و فضای آموزشی مواجه است و گسترش بی رویه پردیسهای آن فقط روند بیکیفیتی در آینده نظام آموزشی را تشدید میکند.
چرا در کشور هم افزایی لازم وجود ندارد که از ظرفیت عظیم نظام آموزش عالی برای جذب دانشجوی تربیت معلم استفاده شود تا آموزش و پرورش هرساله به جذب نیروهای غیر تخصصی و ناکارآمد اقدام نکند ؟ واقعا روشن نیست چرا دولت محترم کمبود ۳۰۰ هزار معلم آموزش و پرورش در سه سال آینده را از ظرفیت موجود نظام آموزش عالی کشور منطبق با استانداردهای تربیت معلم جبران نمی کند؟
آیا این موضوع از مصادیق مشخص عدم برنامهریزی و نبود تلاش مناسب در دولت نیست؟!
دانشگاه فرهنگیان که فارغ التحصیلان آن میبایست نسل آینده کشور را تربیت نمایند نباید به مثابه یک جزیره جدا افتاده از سایر دانشگاههای کشور باشد. چرا این دانشگاه به لحاظ رتبه و جایگاه، حداقل در بین ۲۰ دانشگاه برتر کشور نیست و چرا باید نسبت استاد به دانشجو در آن 1 به 50 باشد؟ آیا با این نسبت استاد به دانشجو میتوان انتظار خروجی معلم حرفهای و با کیفیت داشت؟ فضای فرهنگی و سیاسی بسته و محدود در پردیسهای دانشگاه فرهنگیان نمیتواند معلمانی تربیت کند که بتوانند به نیازهای علمی، آموزشی وت ربیتی دانش آموزان پاسح دهند.
اتفاقات اخیر در برخورد با یکی از کارکنان دانشگاه فرهنگیان به خوبی جایگاه نازل علمی و فرهنگی متولیان آن را نمایان نمود . متاسفانه در سالهای اخیر این دانشگاه به منبع توزیع امتیاز مادی و معنوی برای گروهی خاص تبدیل شده که با پنهان کردن خود در پشت عناوین مقدس به دنبال استفاده از مواهب مادی هستند و عملا دانشگاه را سنگری برای مبارزه با دولت مستقر نمودهاند ... "
« صدای معلم » بارها و در گزارش های مختلف از این بیانیه رئیس دانشگاه فرهنگیان و نیز مواضع هیات رئیسه این دانشگاه انتقاد کرد .
در آخرین اظهار نظر ؛ شبکه اطلاع رسانی راه دانا چنین گزارش داده است :
" با پی گیریهای صورت گرفته، سرانجام خبرنگار دانا پس از مدتها موفق به گفت و گو با خنیفر رئیس دانشگاه فرهنگیان شد؛ وی در پاسخ به سوال خبرنگار دانا مبنی بر اینکه سرانجام برخورد با معاون هتاک آن دانشگاه به کجا رسید، عنوان کرد که این بحث دیگر خیلی قدیمی شده و جمع شده است.
خنیفر در ادامه افزود: انشاالله هفته های بعد اعلام خواهد شد که با فرد هتاک چه برخوردی شده است.
رئیس دانشگاه فرهنگیان تصریح کرد: وزیر آموزش و پرورش دستور داده است تا این مسئله مسکوت بماند. اجازه بدهید هفته های بعد صحبت کنیم؛ الان تب این قصه خوابیده است.
وی با تائید مطالبه فراوان مردم برای برخورد با فرد مزبور، افزود: با توجه به این که در آستانه سال تحصیلی جدید هستیم و تقریباً 14و نیم میلیون دانش آموز و 100 هزار دانشجو وارد سال تحصیلی جدید شده اند، باید از این شرایط عبور کنیم و ان شا الله بعد از آن نتیجه برخورد را اعلام می کنیم.
« صدای معلم » از آن رسانه و رئیس دانشگاه فرهنگیان می خواهد تا مستندات خویش را در مورد " تائید مطالبه فراوان مردم " در اختیار عموم قرار دهند .
پایان گزارش/
نشست نقد و بررسی کتاب " در دادگاه جهل مقدس " نوشته آیت الله سیدمصطفی محقق داماد در روز ۲۹ شهریور ۱۳۹۸ در "پردیس کتاب" مشهد برگزار شد. منظور از "جهل مقدس " جهلی است که قهرمانانش دست به مهم ترین جنایات می زنند، به خیال آنکه کاری که می کنند مورد خواست خداست وآنان برای خدا تلاش می کنند."
در جهل قدسی شخص جاهل با نهادی همراه می شود به نام «اعتقاد»؛ یعنی برای چنین انسانی اعتقاد به جای تفکر می نشیند.اعتقاد از ریشه «عقد» یعنی بستن است. شخصی که به امری معتقد می شود فکرش را گره کرده و معتقداتش را خط قرمز خویش می سازد.
جهل مقدس همراه با اعتقاد های دینی است؛ ولی دینی که نه براساس تعقل بلکه براساس هواهای نفسانی انسان معتقد می شود و بالاترین جنایت را ممکن است مرتکب شود در حالی که خیال می کند برای خداست و متقرب الی االله می شود.
در یونان باستان جنگ میان خدایان بود و در ادوار بعد در قالب جنگ ادیان شکل گرفت. در تاریخ اسلام جنایات و خونریزی هایی که به دست گروه خوارج به بار آمد همه معلول همین نوع جهل است.
از قول متهمین قتلهای محفلی کرمان مکرراً این مطلب آمده است که در مورد برخی مقتولین با تسبیح استخاره گرفتیم و چون عدد ۶ آمد و عدد ۶ به معنای لزوم تعجیل در عمل است، تصمیم گرفتیم که او را بکشیم و کشتیم!
محقق داماد افزود : اگر میخواهیم دین داشته باشیم باید معرفت داشته باشیم، اما اگر بنا نیست معرفت داشته باشیم، بهتر است دین نداشته باشیم. دین بدون معرفت به مراتب از بیدینی بد است. دین باید مبتنی بر معرفت باشد.
او در ادامه گفت: ببینید در تاریخ چه خبر است! من منکر آن نیستم که پشت پرده محاکمه کسی مثل سهروردی حتماً سیاست و چیزهای دیگر بوده است ، اما آن آقایی که به عنوان یک فقیه مینشیند و او را محاکمه میکند و مستقیماً او را به اعدام محکوم میکند، با کجاندیشی دینی و برای خدا و به نام خدا رأی میدهد.
من در کتاب دیگر خودم به نام «بازخوانی فقهی امر به معروف و نهی از منکر و اجرای حدود» آورده ام که اگر این قضیه امر به معروف و نهی از منکر به دست آدم عوام بیفتد، چه آفاتی را به دنبال دارد. در حالی که این کار همه نیست، باید بداند که معروف چیست و منکر به چه معنی است....
شهید ثانی را چه کسانی کشتند و سوزاندند؟ آنها که میخواستند به بهشت بروند، از عشق حورالعین این کارها را کردند... حواستان باشد که بیدینها امام حسین را نکشتند، دیندارها کشتند. "مستضعف " یعنی کسی که او را از آگاهی پوچ کردهاند و در مغزش جهل تزریق کردهاند. "
"من در این کتاب آوردهام و مدعی هستم با اینکه بیماریهایی نظیر سرطان و سل و مالاریا این همه آدم کشته، اما شاید به اندازهای که جهلِ ناشی از دین خون ریخته، سر بریده، و انسانهای دیگر را به قصد قربت قطعهقطعه کرده، آدم نکشته باشد و هیچ بلایی نقش کجاندیشی دینی را ایفا نکرده است."
خواندن کتاب های ارزشمند آیت الله محقق داماد را به همه به ویژه رئیس دانشگاه آقای خنیفر و اعضای هیات رییسه دانشگاه فرهنگیان توصیه می کنم، انتقادهای معلمان که آنها را عصبانی کرد. شاید از زبان یک عالم دینی و استاد دانشگاه بپذیرند که از موضع قدرت و به نام مقدسات عاشورا صدور فحشنامه و بارانی از اتهام و بهتان و افترا بر سر یک شهروند باریدن دور از سیره شهیدان کربلاست که شعارشان این بود : اگر دین ندارید آزاده باشید.
گروه آموزگاران اندیشمند
گروه گزارش/
اوایل مهر و بازگشایی مدارس به رسم معمول و عادت مالوف بسیاری از مسئولان و مقامات و نمایندگان در جایگاه آموزش و پرورش ، معلمان و دانش آموزان و... داد سخن سر می دهند .
این در حالی است که بسیاری از این حرف ها و تعابیر واقعی نبوده و هدف از بیان آن ها مشخص نیست .
رئیس مرکز امور بین الملل و مدارس خارج از کشور وزارت آموزش و پرورش امروز در همدان گفته است وزارت آموزش و پرورش بنیادی ترین وزارتخانه در توسعه و پیشرفت کشور است .
آقای کریمی به این پرسش صدای معلم پاسخ دهد که در حال حاضر بر اساس مستندات و شواهد وزارت آموزش و پرورش اولویت چندم دولت و حاکمیت در برنامه ریزی ها ، تصمیم گیری ها و به ویژه تخصیص اعتبارات و منابع است ؟
اگر حضور مقامات ارشد کشور در مدارس نشانه ی اهمیت دادن نظام به آموزش کودکان و آینده سازان کشور است ؛ پرسش این است که چرا " قانون تشکیل شوراهای آموزش و پرورش " به فعلیت و انجام نرسیده است ؟ به عنوان مثال ؛ آیا بر اساس این قانون تعهدات دستگاه ها و نهادها به آموزش و پرورش جامه ی عمل به خود پوشیده است ؟
اگر از نگاه این مسئول ستادی ؛ اول مهر پرتحرک ترین و هیجان انگیزترین روز در ایران است ؛ پس چگونه می شود که پس از گذشت چند ماه وضعیت ، " چرخش معکوس " پیدا می کند ؟
افزایش توان مندی های معلمان در این فرآیند چگونه تاثیرگذار است ؟
محض اطلاع این مقام محترم ؛ آخرین آماری که توسط سرپرست پیشین وزارت آموزش و پرورش بیان شده است مجددا منتشر می شود .( این جا )
« سیدجواد حسینی » گفت : " الآن 930 هزار همکار داریم که 872 هزار نفر شاغل هستند . 39 هزار نفر اداری ، 66 هزار نفر خدماتی ، 42 هزار نیروی کیفیت بخش داریم .
174 هزار مدیر داریم و 549 هزار نفر در قالب معلم در کلاس های درس هستند . "
گروه تشکل ها/
بیانیه « حسین خنیفر » رئیس دانشگاه فرهنگیان در مورد مکتوبات خدیجه گلینمقدم معاون مدیرکل آموزش و پژوهش این دانشگاه در صفحه شحصی خود واکنش های متعددی در میان فرهنگیان داشت .
نخستین بار « صدای معلم » در گزارشی به اظهارات رئیس دانشگاه فرهنگیان در گفت و گو با خبرگزاری آنا واکنش نشان داد. ( این جا )
این رسانه از حسین خنیفر پرسش کرده بود :
" تکلیف افرادی که در محیط کار و شغل با خروجی پایین و عملکرد ضعیف موجب کاهش کارآمدی سیستم می شوند اما سعی می کنند با تظاهر و پوپولیسم آن را بپوشانند چیست ؟
تا کی و کجا باید بدانیم و بفهمیم که حوزه شخصی و اعتقادی افراد با کارشان متفاوت است و باید بین آن دو تفکیک قائل شد ؟
کی باید متوجه شویم که خروجی یک فرد برای سیستم چیست و آیا نظام ارزیابی عملکرد شایسته و متناسب با آن را طراحی کرده ایم ؟
آیا نظام ارزیابی عملکرد علمی و " فاخر " در دانشگاه فرهنگیان به عملکرد و خروجی کار افراد و اعضای سازمان نمره می دهد و یا عقاید شخصی آن ها ؟
هزینه های این آزمون و خطا را چه کسانی باید بدهند ؟ "
دبیر کل « سازمان معلمان ایران » در بیانیه ای با تاسف بار خواندن این اقدام خواستار واکنش شخص وزیر به این اقدام غیر منطقی و ناقض حقوق فردی افراد شد . ( این جا )
در این بیانیه آمده بود : " با تاسف و تاثر شدید اعلام می کنیم که از رئیس یک دانشگاه بعید است که توان تشخیص و تفکیک جایگاه حقیقی و حقوقی افراد را نداشته باشد و چنین برخورد تند و توهین آمیز داشته باشد لذا این سوال مطرح می شود که آیا چنین فردی شایستگی مسئولیت دانشگاه تربیت فرهنگیان را دارد؟! "
وزیر آموزش و پرورش در گردهمایی مشترک مدیران ارشد ستادی و استانی دانشگاه فرهنگیان و نیز پیام حود به مناسبت آغاز سال تحصیلی 99-98 دانشگاههای شهید رجایی و فرهنگیان هیچ گونه اشاره ای حتی ضمنی به این وقایع نکرد .
« مجمع فرهنگیان ایران اسلامی » از تشکل های فرهنگیان به مناسبت آغاز سال تحصیلی بیانیه تحلیلی صادر کرده است .
گروه تشکل ها/
« انجمن اسلامی معلمان شهرستان های استان تهران » به مناسبت آغاز سال تحصیلی بیانیه ای صادر کرد .
متن کامل این بیانیه که در اختیار صدای معلم قرار گرفته است به شرح زیر است .
گروه گزارش/
همان گونه که پیش تر نیز آمد ( این جا ) ؛ دومین نشست از نهمین دوره مجلس دانش آموزی در ساختمان قدیم مجلس شورای اسلامی چهارشنبه 27 شهریور از ساعت 14 تا 30 / 16 برگزار گردید .
« صدای معلم » در گزارش پیشین نوشت :
150 نماینده از 31 استان کشور دور هم گرد آمدند تا سخنان خویش را به گوش مسئولان ، برنامه ریزان و تصمیم گیران برسانند .
در نخستین نشست این دوره از رسانه ها و خبرنگاران دعوتی به عمل نیامد اما هنوز خاطره ی تلخ تقلب و تخلفات در دوره قبل و برخوردهای ناشایست با مدیر صدای معلم از اذهان پاک نشده و به نظر نمی رسد مسئولان سازمان دانش آموزی و مجلس دانش آموزی درس های کافی از آن گرفته باشند و یا برخورد موثری با آنان شده باشد .
هیچ گاه وزیر وقت آموزش و پرورش به نامه ی صدای معلم در این مورد پاسخ نداد .
ساعت 55 / 13 است و هنوز در گیت های ورودی نمایندگان مجلس دانش آموزی و سایرین در انتظار ورود هستند .
این همه سخت گیری و بازرسی برای دانش آموزانی که مشتاقانه در انتظار ورود به یک ساختمان تقریبا متروکه که بسیاری از جاهای آن نیاز به تعمیرات اساسی دارند و سالی ممکن است یک دو نشست رسمی مانند مجلس خبرگان داشته باشد ؛ کمی غیرقابل هضم و پذیرش است .
از خبرنگاران کارت مخصوص ورود به مراسم خواسته می شود و این که باید وسایل خودشان را تحویل دهند .
لابد نمی دانند که خبرنگار بدون وسائل خبرنگاری قرار است در مراسم چه کاری انجام دهد و یا اصلا برای چه آمده است ؟
از سوی دیگر ، پس از ورود تعداد اندکی از خبرنگاران از آنان خواسته می شود تا در انتهای سالن و در عقب بنشینند و این در حالی است که عملا امکان ضبط و حتی شنیدن عادی صدای سخنرانان به علت شلوغی و صحبت برخی از حاضران و ضعف سیستم صوتی میسر نیست .
وزیر آموزش و پرورش ساعت 15 / 14 وارد سالن مراسم می شود .
نمایندگان مجلس دانش آموزی به مدت 3 دقیقه به ایراد نطق می پردازند .
یکی از نمایندگان مجلس دانش آموزی که نمی خواهند نامش برده شود به صدای معلم می گوید :
" نطق های نمایندگان مجلس دانش آموزی قبلا کنترل می شوند .
نمایندگان مجلس دانش آموزی برای ایراد نطق ابتدا باید متن صحبت های خود را به رئیس کمیسیون مربوطه ارائه کنند .
سپس این متن ها توسط هیات رئیسه مجلس دانش آموزی تحویل رئیس دبیرخانه مجلس دانش آموزی می شود .
رئیس دبیرخانه مجلس دانش آموزی پس از کنترل این متن ها آن ها را به حراست وزارت آموزش و پرورش ارسال می کند .
دست آخر هم این متن توسط یکی دیگر که نمی خواهد نامش را ببرد کنترل می شود .
این نماینده مجلس دانش آموزی در پاسخ به پرسش صدای معلم مبنی بر آن که اگر این نطق تایید شده توسط آن نماینده ارائه کننده ایراد نگردد و مطالب دیگری بیان شود چه اتفاقی می افتد پاسخ داد که آن نماینده مجلس دانش آموزی توسط رئیس دبیرخانه مجلس دانش آموزی توبیخ می شود .
مدیر صدای معلم در پایان مراسم صحت و یا سقم این قضیه را از علیرضا کاظمی معاون پرورشی و فرهنگی وزارت آموزش و پرورش جویا می شود .
زمانی که کاظمی شروع به صحبت می کند یک باره سر و کله خبرنگاری پیدا می شود که با اصرار فراوان خواهان گرفتن مصاحبه از ایشان می شود .
البته اعتراض مدیر صدای معلم به این حرکت غیرحرفه ای و غیراخلاقی فایده ای ندارد و کاظمی قول می دهد تا دوباره برای توضیح بازگردد اما گفت و گو میسر نمی شود .
زمانی که نمایندگان مجلس دانش آموزی به ترتیب برای ایراد نطق های کوتاه در جایگاه قرار گرفتند و مسئولان وزارت آموزش و پرورش حضور داشتند نوبت به سخنرانی « مانی اسدی عراقی » نماینده مجلس دانش آموزی از شهر تهران رسید .
به محض قرائت نام ایشان از سوی رئیس مجلس دانش آموزی به یک باره از آقای اسدی خواسته شد تا در جای خود بنشیند و از معاون پرورشی و فرهنگی وزارت آموزش و پرورش خواسته شد تا برای سخنرانی در جایگاه قرار گیرد .
زمانی که نطق محسن حاجی میرزایی در ساعت 45 / 15 به پایان رسید بلافاصله سالن را ترک کرد .
هم زمان با حرکت وزیر آموزش و پرورش برای خروج تقریبا همه همراهان ، مسئولان ستادی و شورای معاونین که در مجلس دانش آموزی حضور داشتند سالن را ترک کرده و پشت سر وزیر آموزش و پرورش به حرکت درآمدند .
در محل استقرار مسئولان فقط رضا مددی مشاور وزیر در امور سند تحول بنیادین ماند ، هر چند پس از مدتی معاون پرورشی و فرهنگی نیز به مجلس دانش آموزی بازگشت .
از میان معاونین وزارت آموزش و پرورش به جز معاون پرورشی و فرهنگی که متولی مراسم بود در این نشست فقط « رضوان حکیم زاده » معاون آموزش ابتدایی حضور داشت .
نماینده مجلس دانش آموزی از استان مرکزی این حرکت مسئولان وزارت آموزش و پرورش را نسبت به دانش آموزان " توهین آمیز " خواند .
« صدای معلم » در این بخش سخنان « مانی اسدی عراقی » نماینده مجلس دانش آموزی از شهر تهران را منتشر می کند .