صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش

گروه اخبار /

نقش مقطع ابتدایی در تحول جامعه و تربیت شهروندان

محمود سریع القلم در سمینار آموزشی فرهنگ و حقوق شهروندی که با حضور اعضای کارگروه قزوین +20، مدیران و کارشناسان شهرداری قزوین و اعضای انجمن انبوه‌سازان استان قزوین برگزار شد، با اشاره به سالم سازی یک نظام اجتماعی بیان کرد: در بررسی مشکلات یک جامعه باید در ابتدا به علت اصلی پرداخت تا بتوان آن مشکل را حل کرد.

سریع القلم با اظهار اینکه در هر اقدامی کنترل کردن کار راحتی است اما ساختارسازی کاری مشکلی است، گفت: در هر کاری باید ساختار آن سیستم ساخته شود و بر اساس آن حرکت کرد.

وی با بیان اینکه سیستم صرفاً برای حرکت، رشد، پیشرفت و توسعه است، تصریح کرد: اگر ساختار هر اقدامی ساخته نشود نمی‌توان در آن کار موفق شد و به طور قطعی خروجی نخواهد داشت.

سریع القلم با بیان اینکه وفاداری به فکر، وفاداری به سیستم را به دنبال می‌آورد ، ادامه داد: وقتی سیستم ساخته می‌شود، فکر اهمیت پیدا می‌کند و به صورت خودکار تخصص گرایی و شایسته سالاری رشد می‌کند.

پژوهشگر حوزه توسعه، علوم سیاسی و تاریخ معاصر ایران با بیان اینکه در جامعه افراد کارآامد، جدی و خلاق زیاد است، افزود: ویژگی تمام افراد موفق تمرکز روی آن موضوع موردنظر بوده است و بر این اساس باید از پراکندگی افکار برای هر اقدامی جلوگیری کرد.

وی با بیان اینکه عادت‌های خوب باید در جامعه ترویج پیدا کند، گفت: ارزش رفتارهای درست بر اساس عادت است و باید ترویج فرهنگ حقوق شهروندی را از دبستان‎ها آغاز کرد.

سریع القلم با اشاره به قدرت اقتصادی کشورها گفت: بنگاه‌های اقتصادی هستند که به کشورها قدرت می‌دهند.

عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی راه پیشرفت کشور را تفکیک قدرت سیاسی از قدرت اقتصادی با بین‌المللی شدن جامعه دانست و ادامه داد: برای سالم سازی یک نظام اجتماعی قدرت سیاسی و قدرت اقتصادی در هر کشوری باید مستقل باشد.

وی با اظهار اینکه نظام فکری یک جامعه باید بر اساس آمار و دقت باشد، گفت: جامعه‌ای که دقیق نباشد نمی‌تواند رشد کند.

سریع القلم با تاکید بر یک شخصیتی شدن شهروندان یک جامعه برای موفقیت آن جامعه گفت: کار بین‌المللی در هر جامعه‌ای ضروری و زمینه ساز باور شدن یک جامعه است.

وی به اصول مشترک و اهداف ملی مورد اجماع 95درصد کشورهای جهان اشاره کرد و گفت: افزایش ثروت ملی، همکاری دولت‌ها، بنگاه‌ها و دانشگاه‌ها، همگرایی منطقه‌ای اقتصادی و حل سریع اختلافات غیراقتصادی و ثبات سیاسی و رضایت‌مندی عامه مردم از اصول مشترک و اهداف ملی مورد اجماع 95درصد کشورهای جهان است.

سریع القلم بیان کرد: علاقه‌مند کردن به کتابخوانی و آموزش از نکات مهم یک جامعه موفق است.

استاد علوم سیاسی دانشگاه شهید بهشتی تهران برای رسیدن به توسعه و کار آفرینی به اصلاح فکر اشاره کرد و افزود: در کشور باید فکر‌ها را اصلاح کنیم و به نخبگان سیاسی بگوییم از ثروتمند شدن مردم ایران حمایت کنند چون آینده هر ملتی و توسعه هر کشوری در گرو ثروتی است که تولید می‌کند.

وی همچنین به تعادل در زندگی اشاره کرد و گفت: آنهایی که در همه ابعاد زندگی تعادل دارند توانایی اصلاح فکر خود را دارند، بنابراین اصلاح فکر و پرورش اندیشه مبنای توسعه یافتگی است.

گفتنی‌ست؛ برگزاری این سمینار به پیشنهاد کارگروه "قزوین +20" بود که از سوی معاونت برنامه ریزی و توسعه شهرداری قزوین برگزار شد.

ایلنا


آخرین اخبار و تحلیل ها در حوزه آموزش و پرورش ایران و جهان در سایت سخن معلم
با گروه سخن معلم باشید .

https://telegram.me/sokhanmoallem

نگاهی به ارزش های غرب و واقعیات جامعه ما در کتاب های جامعه شناسی   معلمی به دلایل گوناگون، شغلی هم بسیار دشوار است و هم بسیار لذت بخش. البته امروزه، دشواری آن بر جذابیتش می چربد. دشوارترین لحظات آن ، از نظر من، زمانیست که به لطف سلطه ی نگاه ایدئولوژیک بر مطالب درسی، معلم در یک وضعیت پارادوکسیکال قرار می گیرد. بر طبق وظیفه ای که مقرر شده است، باید محتوای کتاب را تدریس کنی و می دانی آنچه که می گویی و تشریح می کنی، درست و منطبق بر واقعیت نیست و آن گاه که دانش آموزان هم می دانند واقعیت به گونه ای دیگر است، بیش از هر زمان دیگری در منگنه و در موقعیتی سخت قرار می گیری که احساس خستگی، شرمندگی، دروغ گویی و فریبکاری را توأمان داری و این، جسم و جانت را می آزارد.


1.  در کتاب های جامعه شناسی که در مقطع متوسطه تدریس می شوند به بهانه های مختلف، فرهنگ غرب با فرهنگ اسلامی یا علوم تجربی به ویژه جامعه شناسی با علوم اسلامی مورد مقایسه قرار می گیرد. در این مقایسه، همواره، نتیجه گرفته می شود که در فرهنگ غرب و بر اساس علوم اجتماعی و انسانی، چنان دنیاگرایی بر اخلاق چیره شده و عرصه را بر آن تنگ می کند که نهایتاً ارزش های معنوی و الهی تضعیف خواهند شد.

در جامعه شناسی 2 آمده است: «جهان غرب به تناسب رویکرد این جهانی خود، با آن دسته از اوصاف روانی و اخلاقی سازگار است که در ارتباط با آرمان ها و ارزش های دنیوی آن شکل گیرند و با ویژگی های اخلاقی که براساس ارزش های معنوی و الهی وجود انسان شکل گرفته باشــند، سازگار نیست. همان گونه که هویت اجتماعی جهان متجدد، با هویت روانی و اخلاقی معنوی ناسازگار است، هویت اخلاقی و الهی انسان نیز نمی تواند با هویت جمعی دنیوی این جهان سازگاری داشته باشد».
در جایی دیگر باز به مقایسه جهان اجتماعی غرب و جهان معنوی اسلام پرداخته می شود: «نگاه دنیوی جهان متجدد و ارزش های اخلاقی آن به گونه ای اســت که به طبیعت به عنوان یک مادۀ بی جان،برای تصرف و به خدمت گرفتن آن نگاه می شود. انسان در این جهان هر نوع تصرفی را برای بهره وری بیشتر از طبیعت انجام می دهد. درجهان معنوی اســلام، طبیعت به عنوان موجودی زنده، آیت و نشانه خداونداست.انسان در طبیعت به عنوان خلیفه خداونداست و خلیفه خداوند بر اساس اراده و مشی الهی وظیفه عمران و آبادانی آن را دارد؛یعنی انســان حق ندارد تصرفاتی راکه مخالف اراده حکیمانه الهی است در جهان طبیعت و در جسم و بدن خود انجام دهد».


2.    « مارک زاکربرگ» و «پریسیلا چان» سه شنبه اول دسامبر خبر تولد دخترشان و یکی از بزرگترین موسسات خیریه جهان را اعلام کرد. این موسسه خیریه «طرح چان زاکربرگ» نام دارد و 99 درصد از سرمایه ی فیس بوک که ارزش آن معادل 45 میلیارد دلار است را به آن اختصاص داده اند.این نهاد خیریه که مرکزی غیر انتفاعی خواهد بود سرمایه گذاری های اختصاصی انجام می دهد تا تاثیری مثبت روی جوانب مختلف زندگی بشر داشته باشد.

«زاکربرگ» اهداف خود از تأسیس این نهاد خیریه را چنین بیان می کند: پیشرفت پتانسیل های بشر و ارتقای کیفیت زندگی در زمینه هایی مانند پزشکی، اقتصاد، دسترسی آزاد به اطلاعات و در ارتباط با کاهش فقر، تشویق برابری برای همه ی کودکان نسل آینده و قدرت بخشیدن به گروه هایی که کمتر دیده شده اند.


این زوج جوان قبل از آن نیز در امور خیریه مشارکت داشته اند:

سال گذشته، این زوج جوان، مبلغ 25 میلیون دلار برای مبارزه با ابولا اهدا کردند تا در برابر این بیماری ایستاده و از شیوع آن همانند HIV جلوگیری کنند. زاکربرگ همچنین مبلغ 100 میلیون دلار برای بهبود کیفیت مدارس عموم Newark بخشیده بود. کمک به انجمن ها و امور خیریه به این زوج جوان محدود نمی شود و دیگر ثروتمندان نیز، به نوبه ی خود در کارهای خیر مشارکت می جویند.

«بیل» و «ملیندا گیتس» در سال 2000 میلادی، بنیادی با نام خود راه انداختند؛ تا به امروز مبلغ 44 میلیارد دلار هزینه کرده اندکه اندکی از ثروت اهدا شده 45 میلیاد دلاری زاکربرگ کمتر است. این اقدام های خیرخواهانه و انسان دوستانه با استقبال میلیاردرهای دیگر مواجه شده و برخی از آنها از جمله «وارن بافت» برنامه هایی را برای بخشش بخشی از دارایی خویش اعلام کرده و به دیگران نیز توصیه کرده  است که برای اهدای ثروت خویش به نسل های آینده تعلل نورزند و منتظر مرگ نباشند.


3.  در رسانه ها از فسادهای مالی و رکوردشکنی روزانه ی آن در پرونده های جدید به طور مرتب سخن به میان می آید. مقدار ریالی این پرونده ها بیش از هزاران میلیارد است.محیط زیست به شدت تخریب شده است و میزان آلودگی برخی از شهرها وضعیت پرمخاطره ای را برای مردم به وجود آورده است. سونامی انواع سرطان و سکته ی قلبی، روزانه جان شهروندان را می گیرد. از سوی دیگرسن خودکشی، فرار از خانه، اعتیاد، فحشا و کودکان کار روزبه روز در حال کاهش و به کمتر از 15 سال رسیده، حاشیه نشینی و بی خانمانی افزایش گسترده ای یافته و سرمایه ی اجتماعی دچار فروپاشی و فرسایش شده است.
به لحاظ اخلاقی فاجعه بار است اگر بدانیم دختران برای دست یابی به سرپناهی موقت باید به معامله ای بسیار نابرابر و غیر اخلاقی و انسانی تن دهند، حدود 80  درصد دختران فراری در 24 ساعت اول مورد تجاوز قرار می گیرند و از این پس امکان بازگشت آنها به خانه تقریباً به صفر می رسد. اعتیاد صنعتی به سرعت در حال افزایش است و حتی به مدارس هم رسیده است. با وجود ممنوعیت مصرف مشروبات الکلی، معاون وزیر بهداشت، میزان مصرف سالانه الکل را در ایران 420 میلیون و مصرف سرانه را بیش از 8 لیتر اعلام کرده که 2 لیتر از متوسط جهانی بیشتر است. بسیاری از کالاهای مصرفی از آبلیمو و شیر گرفته تا گوشت و سوسیس و کالباس و ... غیر بهداشتی، ناسالم و دارای انواع مخاطرات و منشأ بیماری های مختلف هستند.

به قول صفایی فراهانی: جامعه ی ایران دچار سقوط اخلاقی شدید شده است.


4. بر اساس آنچه آمد شاید اندکی از وضعیت دشوار و پارادوکسیکال یک معلم جامعه شناسی درک شود. رفتار «زاکربرگ و چان» کاملاً اخلاقی است و نشانه ای از سودپرستی در آن به چشم نمی خورد.

اما ما به عنوان معلم جامعه شناسی باید به دانش آموزان بگوییم که ارزش های اخلاقی و معنوی از جهان غرب رخت بربسته است. اگر نامه ی ایشان تحلیل محتوا شود این نکته به خوبی عیان خواهد شد که اخلاق و معنویت در انجام این بخشش بی نظیر و سخاوت بزرگ منشانه که گنج شایگان خویش را به رایگان در اختیار نهادهای غیرانتفاعی قرار داده؛ نقش به سزایی داشته است.


قبل از هر چیز باید گفت بخشش و اهدای بخشی از ثروت و به طور کلی آنچه که به آن علاقه و دل بستگی داری، رفتار و کنشی کاملاً معنوی و اخلاقی به شمار می آید. این رفتار آن گاه اخلاقی تر است که این باور نسبت به فرهنگ غربی و نظام سرمایه داری وجود دارد که سودپرستی جزو ارزش های اساسی آن ها به شمار می آید. اگر این گزینه درست باشد (بر اساس نظریه «ماکس وبر» تا حدی این گونه است) رفتار این انسان های بخشنده، اخلاقی تر می شود چرا که بخشش واقعی زمانی دارای ارزش فراوان است از آنچه بدان نیاز و فراتر از نیاز، دلبستگی داریم، ببخشیم؛آن هم در این حد که بسیار شبیه به رفتارهای عارفان و انسان های اخلاق مدار است.

خداوند در قرآن کریم می فرماید: « هرگز به نيكوكارى نخواهيد رسيد تا از آنچه دوست داريد انفاق كنيد و از هر چه انفاق كنيد قطعاً خدا بدان داناست» (آل عمران؛ 92). در جامعه ای که ثروت و سود جزو ارزش های اصلی به شمار می آید اهدای 99 درصد از ثروت خویش می تواند به عنوان اوج نیکوکاری و نشانه هایی آشکار از هویت اخلاقی و معنوی تلقی شود.


علاوه بر این نکاتی دیگر در نامه ی «زاکربرگ و چان» به فرزندشان «مکس» وجود دارد که اخلاقی تر بودن رفتار این پدر و مادر مهربان را بهتر عیان می سازد. به عبارت دیگر نه تنها کنش خیرمندانه ی این افراد میلیاردر اخلاقی است بلکه در اهدافی که در نظر داشته اند؛ عیار اخلاقی بیشتری نهفته است. در واقع هم اصل عمل اخلاقی است و هم اهداف آن عمل. شاید به این دلیل است که بر دیگران تأثیر داشته است و دیگر میلیاردرها نیز این راه را در پیش گرفته اند:


-    تمام این ثروت به افتخار به دنیا آمدن یک دختر به این شکل اهدا شده است. می دانیم حضور دختر و ابراز شادی برای تولد وی، وضعیت را بسیار اخلاقی تر می¬سازد؛این دختر چنان پدر و مادر خویش را شاد و مهیج ساخته است که زبانشان قاصر است از بیان آنچه از رهگذر تولد «مکس» به دست آورده اند؛
-    بخشندگان 99 درصدی اگر چه بر این باورند روند کلی وضعیت جهان روبه بهبودی است اما این مانع از بخشندگی و تلاش برای ساختن آینده ای بهتر نمی شود و حس تعهد اجتماعی و مسئولیت پذیری ایجاب می کند سهم خود را با سرمایه گذاری در زمینه ی بهداشت و سلامت، دسترسی به اینترنت، آموزش مناسب، پل زدن به استعدادها، برابری، ارتقای پتانسیل انسانی، حفاظت از محیط زیست، صلح و رفاه، رفع فقر و گرسنگی ادا نمایند و این همه صرفاً به خاطر عشق به فرزند خودشان نیست بلکه فراتر از آن اعتقاد به تعهد و مسئولیتاخلاقی در قبال زندگی نسل کنونی و تمامی کودکان نسل آینده است؛
-    معنویت در شکل اصیل آن همواره فرد را به سوی رعایت حقوق اقلیت و کسانی که از قدرت بهره ی چندانی ندارند، رهنمون می سازد لذا امیدوار است با سرمایه گذاری درست به این پرسش در آینده پاسخ مثبت داده شود. ایشان هدف خود را چنین بیان می دارند و به نوزاد خویش پیام می دهند که این بخشش چه اهداف اخلاقی و والایی را پیگیری می کند:آیاخواهیم توانست به‌ واقع به تمامی افراد از زن، کودک، اقلیت‌ها، مهاجران وافرادی که ارتباط‌ های قوی ندارند، قدرت دهیم؟
-    در این نامه چند بار از عشق به فرزند، دیگران و امیدی که بر اثر تولد دخترشان به دست آورده اند سخن به میان می آورند و برای آینده ی دخترشان نیز چنین آرزوی دارند که زندگی سرشار از عشق و امیدی داشته باشد. عشق نماد ممتاز و برجسته ی حضور معنویت و اخلاق در جامعه است. در حقیقت این بخشش و این اهداف عالی را فقط می توان با پادرمیانی عشق توجیه و درک کرد وگرنه کمتر انگیزه ای دیگر خواهد توانست در این حد انسان را از خود بی خود سازد که 45 میلیارد دلار را برای ساختن آینده ای بهتر ببخشاید.

 
نکته ی آخر:

در جامعه ای که اخلاق و معنویت از آن رخت بربسته باشد طبیعتاً نباید چنین رفتارهایی مشاهده شود، بلکه به جای آن مردم باید هر روز منتظر باشند تا رسانه ها و مسئولین از فسادی میلیاردی رونمایی کنند و افرادی را به عنوان قهرمان ببینند برای رسیدن به پول و سود به هر کاری دست بزنند. همزمان با انتشار خبر عمل اخلاقی و معنوی و به دور از هرگونه سودپرستی رئیس فیس بوک، در رسانه های اجتماعی ما خبری منتشر می شود که نه تنها هیچ نشانی از معنویت در آن دیده نمی شود بلکه واکنش چندانی نیز در میان مردم برنمی انگیزد:

بخیه های تازه صورت کودکی را به خاطر بی پولی کشیدند؛ به خاطر 150 هزار تومان ناقابل.

آیا جای آن نیست که خون در دل مردم موج زند؟

که این گونه قدر و ارزش انسان و انسانیت پایین آمده است. قرار گرفتن در چنین وضعیت پارادوکسیکالی بسیار دشوار است.نباید بیش از این خود و دانش آموزان را فریب دهیم. آیا در غرب عاری از اخلاق و معنویت، اگر بخیه های صورت دختری نوجوان به خاطر بی پولی والدین کشیده شود، چند نفر حاضرند بخشی از ثروت خویش را اهدا کنند تا چنین کاری صورت نگیرد و در مقابل واکنش جامعه ی ما نسبت به این خبر چه بوده است؟

چگونه من معلم می توانم این پارادوکس را برای دانش آموزان توضیح دهم؟

آینده ی این دانش آموزان رو به کجا می رود؟ 

آیا آن چنان که والدین «مکس زاکربرگ» نگران آینده ی دخترشان و کودکان نسل آینده هستند و 99 درصد ثروت خویش را به بهتر شدن آن اختصاص داده اند ما نیز به آینده ی فرزندانمان می اندیشیم و حاضر به فداکاری هستیم؟

حداقل بهتر است واقعیت را به آنها آموزش دهیم چرا که تلاش برای دسترسی بیشتر مردم به اینترنت و اطلاعات درست که جزو اهداف زاکربرگ هاست بالاخره به نتیجه می رسد و ما دیگر توانایی کتمان و وارونه نمایی حقیقت را نخواهیم داشت.

فرهنگ غرب و اصولاً تمامی فرهنگ ها را باید طیف وار دید که ترکیبی از رنگ های مختلف است. سودپرستی وجود دارد اما در کنار این سودپرستی رفتارهای معنوی و اخلاقی زیبای چشم و روح نواز هم بسیار دیده می شود.


آخرین اخبار و تحلیل ها در حوزه آموزش و پرورش ایران و جهان در سایت سخن معلم
با گروه سخن معلم باشید .

https://telegram.me/sokhanmoallem


ارسال مطلب برای سخن معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

منتشرشده در یادداشت

  گروه اخبار /

کاندیداتوری حمیدرضا حاجی بابایی از همدان برای نمایندگی مجلس دهم

 حمیدرضا حاجی‌بابایی  برای حضور در انتخابات مجلس در ستاد انتخابات حاضر شد و از حوزه انتخابیه همدان اقدام به نام نویسی کرد.

حاجی بابایی ویر آموزش و پرورش دولت دهم بود که تصدی وی در این وزاتخانه نقدهای زیادی به عملکردش وارد شد.

تصادف اتوبوس راهیان نور و آتش‌سوزی در مدرسه‌ای در شین‌آباد از حواشی بود که حاجی بابایی را تا مرز سوال و استیضاح پیش برد.

 

ارتباطی با احمدی‌نزاد ندارم !

حاجی‌بابایی  درباره چگونگی حضورش در انتخابات گفت: حضور در انتخابات در قالب اصول گرایی است و امیدوارم تمام جریان‌های سیاسی چه اصلاح‌طلب و چه اصولگرا با ورود به میدان به رقابت با یکدیگر بپردازند.

وزیر آموزش و پرورش دولت دهم درباره تشکیل شورای مرکزی ائتلاف اصولگرایان گفت: تشکیل این شورا موفقیت بزرگی برای جریان اصول گرایی است و بنده هم ذیل همین ائتلاف به انتخابات ورود پیدا کرده‌ام.

نماینده مجلس هشتم با تاکید براینکه درباره حضورم در انتخابات با احمدی‌نژاد هیچ‌گونه ارتباط و صحبتی نداشته‌ام٬ گفت: یک سری از اعضای جبهه یکتا برای حضور درانتخابات مجلس اقدام به نام‌نویسی کرده‌اند و برخی دیگر قصد حضور ندارند.

حاجی‌بابایی گفت: ما در قالب اصول گرایی و شورای مرکزی ائتلاف بزرگ که جدیدا شکل گرفته به صحنه‌ می‌آییم.

نماینده مجلس هشتم در پاسخ به این که آیا رایزنی‌هایی برای حضور در شورای مرکزی ائتلاف‌اصول گرایان داشته‌آید گفت: از ابتدا با آقای تقوی حرکت‌ها را آغاز کردیم که منجر به تشکیل شورا شده و اکنون هم روند مثبت و خوبی در این شورا در جریان است.

ایلنا

« حمید رضا حاجی بابایی در حالی این ادعا را مطرح می کند که چندی پیش در گفت و گو با باشگاه خبرنگاران جوان ، توصیه هایی را به محمود احمدی نژاد ارائه کرده بود . ( این جا ) »


آخرین اخبار و تحلیل ها در حوزه آموزش و پرورش ایران و جهان در سایت سخن معلم
با گروه سخن معلم باشید .

https://telegram.me/sokhanmoallem

روان شناسی نق زدن و اعتراض در جامعه ایران و فرهنگیان

کاظم عقلمند آبدارچی یک شرکت است. این آبدارچی جوان در فضای مجازی فعال است و چندی پیش هشتمین سالگرد ورود او به این شغل شریف بود. او در صفحه اش نوشت :
 
"روزهای اولی که اومدم شرکت برام غیر قابل تحمل بود که با سن حدود 23  یا 24 سالگی نظافت کنم . به هر حال جوون بودم و پر از غرور  ؛ قشنگ توی خاطرم هست که وقتی مثلا توالت رو تی می زدم حالم در حد سکته بود ، در دستشویی رو می بستم و گریه می کردم .

یه روز به این فکر کردم که من 3 راه دارم :


اول اینکه بی خیال کار بشم و دنبال یه کار جدید باشم که با سوادی که من داشتم کار بهتری نمی تونستم پیدا کنم.

دوم اینکه با نفرت کار کنم و از زمین و زمان شاکی باشم.

سوم اینکه قبول کنم کارم خیلی مناسب نیست ولی باهاش بسازم و با عشق کار کنم.

 

من راه سوم رو انتخاب کردم  . هنوز همون آدمم ، هنوزم یکی از کارام اینکه توالت رو تی بزنم ولی یه فرق بزرگ با اون موقع دارم و اون اینکه با عشق کار می کنم و از درآمدم لذت می برم .
 این روزها دارم با قطره قطره زندگی ام لذت می برم و هیچ وقت حسرت نداشته هام رو نمی خورم ."

فضای مجازی برای خیلی ها جای لاف و گزاف های سیاسی و شخصی و پرخاشگری به این و آن و تندروی و قهرمان بازی است. اما این آبدارچی هر روز برگی از زندگی واقعی خود را به تماشا می گذارد. آقای عقلمند دیپلم ندارد و تازگی بعد از 17 سال دوری از مدرسه ، دبیرستان شبانه می رود تا دیپلم بگیرد.

آقای عقلمند دلش می خواهد کار بهتر و درآمد بیشتری داشته باشد، اما به جای نق زدن و  به جای اینکه زندگی را برخودش و اطرافیانش تلخ کند .دنبال راه عملی برای پیشرفت است. او مثبت اندیش است و به همین خاطر از زندگی لذت می برد. این آبدارچی خوشبخت از کارخودش لذت می برد . آدم وقتی کاری را با علاقه انجام می دهد ، هر قدر کار سنگین باشد ، احساس رضایت می کند .  اگر به کار خود علاقه نداریم یا باید کار را عوض کنیم یا ذهن خود را اصلاح کرده و خودمان  را با همین کار تطبیق بدهیم از انجام ان لذت ببریم.

تعارض بین احساس ما و نوع کاری که انجام می دهیم باعث می شود کارمان بازده نداشته باشد ( زیان به دیگران ) و از نظر روحی و روانی هم عذاب بکشیم (زیان به خود). آقای عقلمند به زندگی عشق می ورزد. دنبال معنای عجیبی برای زندگی نیست.

زندگی واقعی هر یک از ما مجموعه ای از اتفاقات معمولی است. این نگاه من و شما است که به این اتفاقات معنا می دهد. خوردن آش رشته در خانه مادر همسر ، دیدن یک فیلم خوب ، دیدار اتفاقی یک دوست، دود اسپند  خانه مادر، یک فنجان چای با یک لبخند، مهمانی خانوادگی ، قدم زدن در خیابان ، لبخند یک رهگذر  و هزاران اتفاق دیگر خود زندگی است.
 
آبدارچی خودش را با دیگران مقایسه نمی کند. مقایسه با دیگران زندگی را به کام انسان تلخ می کند. مهم نیست خانه شما چقدر می ارزد و در کدام محله شهر زندگی می کنی. اگر قلب من مملو از حسادت است ، همیشه خانه ای بزرگ تر و محله ای گران تر برای مقایسه هست. مهم نیست فیش حقوقی شما یک میلیون است یا چند میلیون . همیشه یک فیش برای مقایسه و غصه خوردن وجود دارد. مقایسه خود با دیگران  انسان را حسود و تنگ نظر می کند.

آقای عقلمند با نفرت کار نمی کند. نفرت به دیگران در درجه اول قلب خود آدم را تیره می کند و توان تفکر منطقی را از بین می برد. فرقی نمی کند نفرت طبقاتی یا نفرت اعتقادی یا نفرت نژادی یا نفرت جنسیتی باشد. تراکم نفرت منجر به خشونت می شود.

پس اگر با خشونت مخالفیم اول نفرت را از قلب خود پاک کنیم.  آقای عقلمند از درآمد اندکش لذت می برد. هیچ کس از درآمد بیشتر بدش نمی آید. احتمالا راه های معقولی برای افزایش درآمد وجود دارد. یک راه این است که دنبال شغل دیگری برویم. اما اگر چاره ای نداریم، با شغل خود کنار بیاییم و زندگی را با نق زدن برخود و اطرافیان تلخ نکنیم.
 
* اگر فکر می کنیم فلان بند قانون در مورد ما اجرا نشده، برای اجرای آن اعتراض کنیم.

* اگر تبعیضی وجود دارد با سند و استدلال بیان کنیم و به دولت فشار بیاوریم .

نق زدن چه فایده دارد؟

*اگر فکر می کنیم راه افزایش حقوق حضور در تشکل ها است عضو تشکل ها بشویم.
* اگر به نظرمان مشکل ریشه سیاسی دارد ، از طریق سیاسی دنبال حقوق خود برویم.
* اگر فکر می کنیم مخالفت با دولت ضروری است به دنبال تغییر دولت برویم.
* اگر فکر می کنیم اعتراض مفید است اعتراض کنیم .
* اگر رفتن راه حل، رفتن دنبال شغل دوم است دنبال شغل دوم برویم .
اگر...

اما اینکه اعصاب خودمان را خرد کنیم و در مدرسه و خانه و تاکسی و مهمانی خودمان را ذلیل و فقیر نشان دهیم، فقط « نوعی خودزنی » است.
اینکه در خیابان پلاکارد بلند کنیم که ما گرسنه ایم ، توهین به خودمان است.
اینکه در نوشته ها خود را مزدبگیر و فرودست و بدبخت و علیل و ذلیل نشان دهیم نشانه « مازوخیسم » است.


آقای عقل مند، روزی که به خاطر شغلش گریه کرد یک راه دیگر هم پیش رو داشت که آن را رد کرد . اینکه کارش را ادامه دهد اما از زمین و زمان شاکی باشد.
 
« نارضایتی » در جامعه ما نوعی « مُد روز » است. آن هم نارضایتی کور . من به کمبود حقوقم اعتراض دارم ،یقه کارمندهای دیگر ، مهندس و پزشک و سوپری محل و فامیل دور و نزدیک را می گیرم . انگار آنها حق مرا خورده اند.


من به جای پرخاش به دیگران باید حق خودم را طلب کنم.
 
همه در جامعه ما شاکی اند. حتی مسئولان هم یاد گرفته اند که شاکی باشند آنها هم در سخنرانی ها انتقاد و گله می کنند. در حالی که وظیفه مسئول انتقاد نیست. رفع مشکلات است.

اغلب این نارضایتی ها و شکایت ها، عامیانه ، بی سروته و  عقیم است. نه منجر به نتیجه ای می شود و نه کسی آن را جدی می گیرد.
 
ظاهرا هیچ کس از کار و شغل و موقعیت خود راضی نیست یا حداقل در ظاهر چنین وانمود می کند. تاجر بازار ، وزیر ، کارخانه دار ، معلم ، کارگر ، همه می نالند. اما شکایت ها فقط به درد تخلیه احساسات می خورد. خیلی ها به زندگی و تفکر این آبدارچی غبطه می خورند.

همه شکایت های ما  یک آدرس دارد : "دولت!" .
همه راه حل ها هم یک آدرس دارد : دولت !
جالب است که ما دولت را هم درد و هم درمان می دانیم.  


هم دولت را ریشه و عامل مشکلات می دانیم و هم از دولت انتظار داریم مثل جادوگران افسانه ای مشکلات ما را حل کند.

ما به عنوان شهروند هیچ مسئولیتی در قبال وضعیت خود نداریم. هیچ کاری از ما بر نمی آید. ما فقط این جمله را تکرار می کنیم : "دولت باید ... " جای این سه نقطه هر چیزی می توانیم بگذاریم.

اگر نق زدن و جمله "دولت باید... " را از ما بگیرند ،حرفهایمان ته می کشد.

 پای حرف و روشنفکر بازی که به میان می آید ژاپن را مثال می زنیم ،اما برای ما مهم نیست که مردم ژاپن برای برخاستن از خاکستر جنگ جهانی چه سختی هایی را تحمل کردند.

از جامعه ژاپن فقط رفاهش را می بینیم اما عمدا چشممان را بر سایر جنبه های زندگی آنها می پوشانیم.

عاشق پیشرفت ها و رفاه کره جنوبی هستیم. اما شعارمان مانند رفقای کره شمالی است و فریاد می زنیم : "فقر را به مساوات تقسیم کنید."

اهل مطالعه هم نیستیم که تاریخ 60 سال اخیر شبه جزیره کره را مطالعه کنیم تا دریابیم که شعار شمالی ها این بود : " ما با فقر مخالف نیستیم با فرق مخالفیم ." و شعار جنوبی ها اقتصاد آزاد و رقابتی و مبارزه با فقر و پذیرش فرق بود.


آخرین اخبار و تحلیل ها در حوزه آموزش و پرورش ایران و جهان در سایت سخن معلم
با گروه سخن معلم باشید .

https://telegram.me/sokhanmoallem


ارسال مطلب برای سخن معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

منتشرشده در آموزش نوین

درس انشا  اكنون كه من قلم به دست گرفته‌ام و افكارم را جمع نموده‌ام تا يك انشاء خوب بنويسم ناگهان به فكرم آمد كه از چه چيزي بنويسم؟

ناگهان دوباره به ياد بي‌بي‌ام افتادم كه هر روز صبح به من سفارش مي‌كند كه سر و كلّه‌ام را خوب بپوشانم، مي‌گويد اين روزها هوا تيز شده است و ممكن است چايمون كني. معني‌اش را نمي‌دانستم. خيلي با كمال ادب از بي‌بي پرسيدم چايمون يعني چه؟ يك چيزي گفت كه باز هم نفهميدم. از آقاي‌مان اجازه گرفتم و آقا برايم معني كرد. گفت همان آنفلوآنزاست ولي چون اين اسم يك مقداري شيك است قديمي‌ها نمي‌توانند بگويند.

در قديم‌ها چون استكان كم بوده است خيلي از مردم‌ها از استكان همديگر چاي مي‌خوردند و مريضي مي‌گرفتند و اسمش را چاييدن گذاشته‌اند. پس تا اينجاي انشاء يك نتيجه مي‌گيريم كه از چيزهاي همديگر مخصوصاً بي‌اجازه استفاده ننماييم.

بعداً كه اين چند روزها مدرسه‌ها به خاطر آلودگي تعطيل شدند يك تصميم ديگر هم گرفتم كه اگر خداي نكرده هوا خوب شد و مجبور شديم دوباره به مدرسه برويم مريضي نگيريم. آن تصميم اين بود كه از پول‌هاي پس‌اندازم يك ماسك بخرم و به خودم وصل كنم، امّا در اين افكار فرو رفته و غوطه‌ور شدم كه اي خداجان بزرگ و مهربان! اگر در سابق‌ترها مردم‌ها از استكان و يا باديه‌ي همديگر چيزي مي‌خوردند و مريض مي‌شدند، امروز كه با نفس كشيدن از هواي همديگر مريض‌تر و بيچاره‌تر شده‌اند! يعني نتيجه‌ي دوم انشاء ما اين است كه هم حواسمان به چايمان بايد باشد و هم بعضي جاهايمان و گرنه بسيار خطرناك مي‌گردد.

راستي تا يادم نرفته از شب يلدا برايتان بگويم كه بي‌بي زير كرسي كلّي داستان‌هاي آموزنده برايمان تعريف نمود و ما را بسيار هم خوشحال نمود. مثلاً قصّه‌ي يك پادشاهي را تعريف كرد كه الان اسمش يادم رفته ولي خودش آدم ستمگر و ظالمي بوده و حتّي يك جورهايي شده بود كه اسمش را با غين مي‌نوشتند. يادم آمد، آغامحمدخان قاجار. او اصلاً فقط به فكر سلامتي و عيش و نوش خودش بود. به همين خاطر يك روز همه‌ي دكترهاي كشور ايران را دعوت كرد و گفت: من مي‌خواهم در بهترين جاي ايران يك پايتخت بسازم كه هم هوايش خوب باشد و هم يك چيزهاي ديگرش، و دكترها كه فكرهاشان را روي هم ريختند به او گفتند: لازم نيست شما آنجا را بسازيد. خداي مهربان خودش از قبل آن را خلق كرده است و آن شهر طهران است و تازه، هم هوايش خوب است و هم آب‌هاي خيلي خوب و تميزي دارد.

الان كه الحمدلله چند روز است مدرسه‌ها تعطيل است و همه مي‌گويند تقصير هيچ‌كس نيست من بسيار تعجّب نموده‌ام. اول از همه از بي‌بي‌ام تعجّب نموده‌ام كه اگر آن پادشاه خيلي ستمگر و ظالم بوده است و خيلي هم خودخواه و ازخودراضي بوده است چه چوري راضي شده تا از دكترها سؤال كند؟ و تازه‌شم به حرف آنها گوش نمايد؟ خوب دكتر هستند كه هستند، مگر بايد در كار پادشاه‌ها دخالت كنند؟ پس شايد يك كمي هم ستمگر نبوده است و يا كمتر ظالم بوده است وگرنه به دكترها مي‌گفت: شماها برويد به دنبال كارتان و نه به پايِ تخت كاري داشته باشيد و نه جاهاي ديگرش. تازه يك چيز ديگر!

اگر آن دكترها در آن زمان سابق‌ها سواد درست و حسابي داشتند يك جاي ديگري را مي‌گفتند. تا اينجا به نتيجه‌ي سوم انشاي جالب مان مي‌رسيم كه خيلي هم زود نبايد به حرف هركسي به خصوص بعضي‌ها گوش كرد تا امروز همه‌ي بدبختي‌هايش مال ما نشود.

كاشكي يك شب من را به برنامه‌ي گفت‌وگوي ويژه دعوت مي‌نمودند؛ هم پدرم مجبور مي‌شد يك اُرسي سالم برايم بخرد و هم از اينكه مجري‌ها چه جوري آدم‌ها را توي سؤال‌ها گير مي‌اندازند سر درمي‌آوردم. از همه مهم‌تر با همان اُرسي نو، پاي خود را روي آن يكي پايم مي‌انداختم و درباره‌ي علت آلودگي هوا مي‌گفتم:

«در واقع(!) اين مسأله‌ي ملّي را بايد در راستاي يك خطاي تاريخي كه درواقع(!) در زمان آن پادشاه بدتركيب قاجار و شايد هم به توطئه‌ي بعضي سفارت‌خانه‌هاي خارجي بر مردم ايران تحميل نمودند مورد بررسي قرار گرفته شود! ما آن دكترهاي آن‌زمان را نمي‌بخشيم كه بدون كارِ كارشناسي و فقط و فقط به خاطر منافع زودگذر جناحي درواقع(!) و در حقيقت پايمال كردند...» و اگر هم مجري وسط حرفهايم مي‌پريد يك‌جوري مي‌كردم كه از كرده‌اش پشيمان مي‌گرديد. مثلاً او را تهديد مي‌نمودم كه يك چيزهايي را كه در پشت پرده‌ي آن صحنه‌ي فيلم‌برداري است براي مردم بالأخره فاش مي‌كنم و الآن كه هيچ چيز تقصير هيچ‌كس نيست بهتر است مدارس را بازگشايي كنيم و به دشمنان فرصت سوءاستفاده ندهيم...»

در آرزوي آن روز و آن گفت‌وگو !

اين بود انشاء ما.

روزنامه اطلاعات


آخرین اخبار و تحلیل ها در حوزه آموزش و پرورش ایران و جهان در سایت سخن معلم
با گروه سخن معلم باشید .

https://telegram.me/sokhanmoallem

منتشرشده در یادداشت
دوشنبه, 19 آبان 1393 21:30

درس دروغ

اصفهان

منتشرشده در نامه های دریافتی

گروه اخبار /

بازداشت فرج کمیجانی دبیر کل مجمع فرهنگیان ایران اسلامی

فرج کمیجانی ، دبیر کل مجمع فرهنگیان ایران اسلامی صبح امروز دوم دی ماه در محل کارش بازداشت شد .

خبرها حاکی از این است که وی با حکم بازپرس شعبه ۲ بازپرسی دادسرای قاضی مقدس در دفتر کارش در مجتمع فنی رسالت بازداشت شد. دفتر محل کار و منزل او بازرسی شده و دو کیس و تعدادی سر رسید جمع آوری شده است.
از دلیل این بازداشت اطلاعی در دست نیست.

پایان پیام /


آخرین اخبار و تحلیل ها در حوزه آموزش و پرورش ایران و جهان در سایت سخن معلم
با گروه سخن معلم باشید .

https://telegram.me/sokhanmoallem

سه کارته شدن وزیر آموزش و پرورش  کارت زرد از کجا آمد؟

ماجرای کارت زرد در عالم سیاست بیش از آن که منشاء قانونی داشته باشد، اصطلاحی است که از سوی برخی نمایندگان منتقد و رسانه های همسو با آن ها رایج شد و داستان آن به مجلس هشتم و بازنگری قانون آیین نامه داخلی مجلس باز می گردد.این موضوع در اصل در مجلس هشتم و در زمان اصلاح آیین نامه مجلس مطرح شد و از آن جا که وکلای ملت به دنبال تقویت یکی دیگر از وظایف خود یعنی بعد  نظارت بر دولت وقت (دولت اول احمدی نژاد) بودند، مصوب کردند تا پس از سوال از وزیر، موضوع به رای نمایندگان نیز در صحن مجلس گذاشته شود و تمامی مجلس درباره وارد بودن یا نبودن آن سوال اظهار نظر کند.

با تغییر آیین نامه داخلی مجلس و بر اساس ماده 211، هرگاه در هر دوره مجلس سه بار با رای اکثریت نمایندگان حاضر، سوالات نمایندگان از هر وزیر وارد تشخیص داده شود؛ طرح استیضاح وزیر در صورت رعایت مفاد اصل 88 قانون اساسی و آیین نامه داخلی مجلس در دستور کار مجلس قرار می گیرد.

 براساس قانون اساسی، قانع نشدن نمایندگان از توضیحات وزیر در حین بررسی سوال در صحن و رای به وارد بودن سوال نماینده به هر تعداد، به خودی خود نمی تواند عاملی برای استیضاح وزیر باشد که از آن با قید 'کارت زرد' یا اخطار نام می برند.

پس می توان گفت که کارت زرد موضوعی نیست که در قانون و عرف سیاسی جامعه وجود داشته باشد و به نظر می رسد استفاده از این عناوین که پایه و اساس قانونی ندارد برای ایجاد فشار روانی به دولت و تحریک افکار عمومی استفاده می شود همان مطلبی که نوبخت بر آن تاکید داشت.

 

اولین کارت زرد مجلس به فانی

فانی در جلسه علنی ۳۱ فروردین ماه 93 به مجلس رفت تا به سوال 16 نماینده پاسخ دهد.این سوال که از سوی مهرداد بذرپاش مطرح شد، در خصوص علت به کارگیری افراد بازنشسته به رغم گذشت 10 سال از زمان بازنشستگی آنان در وازرتخانه و دلایل سیاسی بودن انتصاب مدیران وزارت آموزش و پرورش بدون منطق کار‌شناسی و شایسته‌سالاری، بود.پس از توضیحات وزیر از مجموع 202 نماینده حاضر در صحن مجلس 115 نماینده پاسخ‌های وزیر را قانع‌کننده ندانستند. 71 نماینده رأی موافق و 11 نماینده هم رأی ممتنع به وزیر دادند.

 

دومین کارت زرد مجلس به این وزیر

 نمایندگان 10 ماه بعد یعنی در جلسه علنی روز سه‌شنبه هفتم بهمن سؤال نادر قاضی‌پور نماینده ارومیه از این وزیر در مورد تعیین تکلیف معلمان پیش‌دبستانی و شرکتی، برگزاری آزمون استخدامی و مطالبات فرهنگیان را بررسی کردند که نه تنها نماینده سوال کننده بلکه 114 نماینده از 215 نماینده حاضر در صحن مجلس توضیحات وزیر را قانع کننده ندانستند.البته در آن جلسه ۷۴ نماینده رای موافق و ۱۴ نماینده هم رأی ممتنع داده بودند.بدین ترتیب فانی دومین کارت زرد خود را گرفت.

 

استیضاح فانی رای نیاورد

 پنج ماه پس از دومین کارت زرد مجلسیون به فانی،استیضاح وزیر آموزش و پروش با 64 امضا در هیات رییسه مجلس اعلام وصول شد که گفته می شد 35 نفر از امضا کنندگان امضای خود را پس گرفته اند، تعداد امضاها مهم نبود بلکه جلسه استیضاح اصل بود که صبح چهارشنبه ۳ تیر ۱۳۹۴ استیضاح برگزارشد و با ۷۶ رأی موافق، ۱۶۷ رأی مخالف و ۱۳ رأی ممتنع از مجموع ۲۵۶، علی اصغر فانی به عنوان وزیر آموزش و پرورش ابقاء گردید.

رای167 نماینده ای که مخالفت خود را با استیضاح اعلام کردند پیام زیادی داشت اما بعد از گذشت چندین ماه اختلال در گیرنده و فرستنده پیام ایجاد شد !

 

اهداء سومین کارت زرد به فانی

 "قول هایی که اجرا نشد"شاید این مهمترین جمله ای باشد که در انتهای جملات نمایندگان مخالف فانی دیده می شود، فانی که پس از استیضاح نشدن  جان تاز ه ای یافته بود،روز گذشته سومین کارت زرد را به خاطر سوال ملی سید مهدی موسوی نژاد نماینده مردم دشتستان دریافت کرد،این نماینده اصولگرا از علی اصغر فانی وزیر آموزش و پرورش درباره علت به کارگیری نیروهای ناکارآمد و بازنشسته در آموزش و پرورش و عدم توجه به منابع مالی و مدیریت نیروی انسانی آموزش و پرورش و نیز تعطیلی مدارس راهنمایی در روستاها و بعضی از شهرهای مطرح پرسید ،او در پرسش خود ضمن انتقاد از آنچه که آن رابی توجهی دولت و عدم حساسیت آن به نیازهای آموزش و پرورش به عنوان زیربنایی ترین بخش جامعه می دانست، به نارضایتی ها و اعتراضات رسمی و غیر رسمی فرهنگیان نسبت به مدیریت این وزارتخانه در سال های اخیر اشاره کرد و از اجرای ناقص و سلیقه ای نظام رتبه بندی فرهنگیان انتقاد کرد.موسوی نژاد گفت: پاداش پایان خدمت بازنشستگان فرهنگی بیش از ۱۵ ماه است که پرداخت نشده است.

 

چرا فانی سومین کارت زرد را گرفت/ اگر مدیر بدون اهمیت به نماز و روزه نصب کرده‌ایم بفرمایید

 توقع می رفت فانی تا پایان عمر این مجلس، کمتر به بهارستان رفت و آمد کند و چند صباحی دیگر بر صندلی چرمی طبقه چهارم ساختمان شهیدرجایی بی دغدغه بنشیند، اما حضور او در کمیسیون آموزش و تحقیقات به مفاهمه منجر نشد و نماینده سوال کننده و اعضای کمیسیون از پاسخ های او قانع نشدند.

موسوی‌نژاد اصولگرا دو هفته قبل در توضیح سوال خود در کمیسیون آموزش و تحقیقات تاکید کرد کارگروه انتصابات در وزارت آموزش و پرورش بیشتر افرادی که انتصاب می‌نمایند از بازنشستگان هستند که حتی در زمان کاری خودشان مورد قبول نبوده‌اند و برخی از این افراد( به عقیده این نماینده) حتی یک روز هم مدیریت خوبی نداشته‌اند.

و فانی در پاسخ گفت: اگر مدیر بدون اهمیت به نماز و روزه نصب کرده‌ایم بفرمایید همین امشب عزل کنیم ، انتصابات ما با استعلام از حراست انجام می‌گیرد اگر موردی غیر این پیدا کرده‌اید اطاعت می‌کنیم و در خصوص بازنشستگی هم باید با سازمان بازنشستگی جلسه بگذاریم و موضوع را بررسی کنیم.

در جلسه مشترک کمیسیون و فانی، سوال کننده قانع نشد و کمیسیون نیز سوال را ملی تشخیص داد و نهایت به صحن کشیده شد و کارت سوم هم به فانی تقدیم شد.

 

سرنوشت فانی چه می شود؟

سومین کارت زرد منتج به استیضاح وزیر نمی شود زیرا بدون کارت زرد هم می توان یک وزیر را استیضاح کرد" طیب نیا" نیز با سه کارت زرد به کار خود ادامه می دهد، اما آنچه در مورد فانی می توان پیش بینی کرد باقی شدن اوست و مجلس و دولت در آستانه انتخابات خیلی با هم درگیر نخواهند شد.

خبرگزاری پانا


آخرین اخبار و تحلیل ها در حوزه آموزش و پرورش ایران و جهان در سایت سخن معلم
با گروه سخن معلم باشید .

https://telegram.me/sokhanmoallem

منتشرشده در یادداشت
سه شنبه, 01 دی 1394 19:39

حکایتانه ؛ خیلی خیلی قدیم

طنز برای معلمان و آموزش و پرورش در روزگاران خیلی خیلی قدیم دانش آموزان روزگار بسیار خوشی را گذراندی و وضع آموزش بسیار خوش بودندی و دانش آموزان حتما بر هر نفسی که می کشیدند دو بارشکر خدای بر جای آوردندی. در آن زمان شیوه های بسیار مدرن تربیتی و پرورشی اجرا گشتندی و از تخته های هوشمند و وایت برد  برای تحصیل بهره گرفتندی و تمام مدارس از مهد کودک تا دبیرستان به کامپیوتر مجهز بودی و اولیا از وضعیت آموزش ابراز رضایت می نمودی و در آن زمان اصلا این طور نبود که مدارس از دانش آموز پول گرفتندی و تحصیل در تمامی مقاطع رایگان می بودی و دریافت هر گونه وجهی به هنگام ثبت نام از دانش آموزان ممنوع بودی و با متخلفان برخورد قانونی صورت بگرفتی و اولیا تلاش بسیار نمودندی که کمک به مدرسه بنمودی و همیاری با مدرسه انجام دادندی ولی تا این لحظه موفق به انجام این کار نشدی .

از دیگر ویژگی های آن مدارس چنین بودی که تنبیه دانش آموزممنوع بودندی و تنبیه دانش آموزان را همه و همه (حتی کلاغ های گنبد نیلگون) محکوم نمودندی و صدا و سیمای آن زمان ها روی این نکته بسیار حساس بودی و اگر فیلم و یا عکسی در این ارتباط منتشر می گشت به سرعت نور فیلم را پخش نمودی و هیچ مسامحه ای رخ ندادی .

معلمان نیز همه با پورشه و بنز تردد نمودندی و در بالاشهر سکنی گزیدندی و همه معلمان سالی چند مسافرت به هر جا که دل شان خواستندی رفتندی و به هنگام برف آمدن هیچ دانش آموزی خشنود نگشتی و از آن جالب تر اینکه معلمان نیز اندوهگین گشتندی و دانش آموزان همه اندوهگین سر بر آسمان آوردندی که خدایا این چه بلایی است که قسمت مان گشته ؛  ما سخت علاقه مندیم که فردا به مدرسه روان گشته و به تحصیل مشغول باشیم ، از مدرسه رفتن سخت لذت می بریم.

ای خدا ؛  اگر در رزومه ما نیک بنگری اثری از خطا نخواهی یافت.

بارالها مگر ندیدی که به هنگام به مدرسه شدن در ساعت 7 بامداد شتابان در مقابل مدرسه به صف می شویم و بی صبرانه به انتظار باز شدن درب های مدرسه هستیم.

ای پروردگار مگر شاهد نبودی که موبایل های خود را بشکستیم و تمام گیم ها را تحریم نمودیم و سراغ شبکه های اجتماعی نظیر تلگرام و فیس بوک نرفتیم و همه چنان به تکلیف در منزل مشغول گشتیم که از خود بی خود شده و نعره ها بر آوردیم .

خدایا وقت به جای آوردن تکلیفان را کم قرار مده تا در پیشگاه معلم خجل نگردیم و همچنان سربلند و سرافراز  باشیم.

آری !

در چنان روزگاری زنگ ریاضی و زبان انگلیسی (با لهجه آمریکن) مورد توجه و علاقه دانش آموزان بود و تمام دانش آموزان یک هفته چشم انتظار روزی بودندی که ریاضی داشتندی و همی از مدیر درخواست داشتندی که هر روز در سبد درسی شان ریاضی بگذارندی.

در مورد زبان فرنگی هم چیزی نتوان گفتن؛ زیرا که همه دانش آموزان به زبان انگلیسی تسلط داشتندی و شرایط به گونه ای پیش رفتندی که زبان انگلیسی به زبان اول مدارس مبدل گشتی و کمتر دانش آموزی یافتی که به لهجه آمریکن انگلیسی تکلم ننمودی و اولیا کم کم نگران گشتندی که بچه ها زبان فارسی را از یاد ببردی و ارتباط میان نسل ها به درستی برقرار نگشتی.

البته در آن زمان ایران تنها کشوری در جهان بودی که دو زبان خارجی همزمان تدریس گشتی و الگویی برای تمام جهان بودی که می توان همزمان دو زبان انگلیسی و عربی را بیآموختاندی و از تمامی ظرفیت های دانش آموزان استفاده بهینه بنمودی دانش آموزان نیز علاقه بسیاری به زبان عربی داشتندی و همیشه دانش آموزان به اولیا خود اظهار نمودندی که چه خوش می باشد که در فضایی تنفس نمودندی که عربی نیز به ما آموختندی  و نمایندگان دانش آموزان به پیشگاه وزیر رفتندی و خواهش نمودندی که بر زبان های خارجه افزوده بنمودی و ما توان یادگیری سه یا چهار زبان همزمان را داشتندی که وزیر موافقت ننمودی . اصولا وزیر به فکر دانش آموزان بودندی و نگران سلامتی دانش آموزان بودندی.

 اصولا در چنین سیستم آموزشی پیشرفته ای مرودی وجود نداشتندی و تلاش همه دانش آموزان برای نمره بیست می بودی و اگر خدای نکرده دانش آموزی نمره نوزده و نیم بگرفتی سخت سرخ گشته و از خود بی خود شدی ، نالان و گریان سر به بیابان نهاده از خدای طلب مرگ بنمودی و در چند مورد بدن نیمه جان دانش آموزان یافت گشتندی و اگر دیر اقدام می نمودندی  لطمات جبران ناپذیری پیش آمدی.

ولی با این حال مسئولین روش نوینی در جهان ابداع بنمودی که دانش آموز هر چند تجدیدی بیاوردی به سال بالاتر برفتی و مردود نگشتی.

کارشناسان بسیاری از کشورهای فرنگ به ایران آمدندی تا از روش های نوین آموزشی الگوبرداری نموده و در کشورهای خود پیاده بنمودی تا فاصله خود را با آموزش و پرورش روز دنیا کم نموده و پیشرفت بنمودندی.

احترام به معلم در میان دانش آموزان بسیار رعایت شدندی و هر چه معلم بگفتی همه به جان خریدندی و در کلاس درس سکوت حکمفرما بوده و معلم در آرامش تمام به تدریس مشغول بودندی و وقت خود را صرف مسائل انضباطی ننمودندی . در این شرایط مدارس به معاون و ناظم نیاز نداشتندی و همه امور خود به خود چرخیدندی.

اعتبار معلم نیز در جامعه بالا بودی و معلم به هر جا رفته همه او را با دست نشان دادندی و به او غبطه خوردندی.

پدر و مادرها آرزو نمودندی که فرزندان شان معلم گشتندی و به فرزندان خود توصیه نمودندی که فرزندم درس بخوان تا بتوانی معلم شوی و دنیای خود را آباد بنمایی هر چند که معلم شدن بسیار سخت بودندی ولی دانش آموزان امید خود را از دست ندادندی.

به امید رتبه سه رقمی در کنکور بودندی تا شاید در دانشگاه فرهنگیان پذیرفته شدندی و به آرزوی دوران کودکی خود جامه عمل پوشانیدندی.

و این بود الگوی آموزش و پرورش تمام جهان که وزیرش هیچ گاه استیضاح نگشتی و همه خواستار ادامه ادامه وزارت او بودندی و او نیز تا سالیان دراز همچنان بر وزارت خود پایدار بودندی و تا نسل های آینده همه او را دوست می دادشتندی و از او یاد نمودندی و از سند تحول بنیادین به نیکی یاد نمودندی و این سند را بعدها بر سر سازمان ملل آویختندی تا همگان ببینند و مستفیض گردندی .


آخرین اخبار و تحلیل ها در حوزه آموزش و پرورش ایران و جهان در سایت سخن معلم
با گروه سخن معلم باشید .

https://telegram.me/sokhanmoallem


ارسال مطلب برای سخن معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

منتشرشده در یادداشت

منتفی شدن استیضاح فانی  گروه اخبار /

عباس مقتدایی عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس شورای اسلامی در پاسخ به این پرسش که «دلایل مطرح شدن مجدد طرح استیضاح وزیر آموزش و پرورش توسط نمایندگان چیست؟»، اظهار داشت: به نظر می‌رسد همیشه تعدادی از نمایندگان به جهت استفاده از ظرفیت‌های قانونی، علاوه بر تذکر و پرسش از ابزار استیضاح نیز استفاده می‌کنند و ممکن است این وفاق و هماهنگی بین تعدادی از نمایندگان برای استیضاح رخ دهد.

وی ادامه داد: اگرچه استیضاح یکی از ابزارهای قانونی در اختیار نمایندگان است، اما با توجه به فضای عمومی کشور و فضایی که امروز بر معادلات داخلی مجلس حاکم است، هیچ استیضاحی تا هنگام برگزاری انتخابات مجلس دهم عملاً فرصت برای طرح در مجلس پیدا نخواهد کرد.

مقتدایی افزود: با توجه به سازوکارهایی که مجلس شورای اسلامی براساس آیین‌نامه داخلی پیش‌بینی کرده است فعلاً زمینه‌ای برای آمدن هرنوع طرح استیضاح و از جمله استیضاح وزیر آموزش و پرورش به صحن علنی مجلس در عمل وجود ندارد.

عضو کمیسیون آموزش مجلس تصریح کرد: زمزمه‌هایی که قبلاً مبنی بر اینکه عملکرد وزیر آموزش و پرورش و وزرایی نظیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی، راه و شهر سازی، اقتصاد و صنعت،معدن و تجارت که کارآمدی‌‌های لازم را ندارند در مجلس و میان برخی نمایندگان مطرح بود، اما آنچه قابل حدس و پیش‌بینی هست، این است که استیضاح هیچ یک از وزرا در 2 ماه آینده در صحن علنی مجلس مطرح نخواهد شد.

وی یادآور شد: تجربه نشان داده است در ماه‌‌های منتهی به انتخابات معمولاً همه تلاش می‌کنند تا فضایی غیر ملتهب در کشور حاکم باشد و طرح برخی از موارد نظیر استیضاح شاید بیش از آنکه جنبه عملیاتی داشته باشد، جنبه هشدار به وزیر یا وزیران مربوطه را دارد.

مقتدایی خاطرنشان کرد: بنده به عنوان کسی که از معادلات داخلی مجلس مطلع‌ هستم، چنین احساسی دارم که در هفته‌های آینده استیضاحی در صحن مجلس شورای اسلامی مطرح نخواهد بود، اما ممکن است این موضوع در سطح هیأت رئیسه یا کمیسیون‌های تخصصی برای رایزنی میان نمایندگان و وزرای مربوطه صورت گیرد و جلساتی میان آنها برگزار شود.

انتهای پیام/

فارس


آخرین اخبار و تحلیل ها در حوزه آموزش و پرورش ایران و جهان در سایت سخن معلم
با گروه سخن معلم باشید .

https://telegram.me/sokhanmoallem

نظرسنجی

میزان استفاده معلمان از تکنولوژی آموزشی مانند ویدئو پروژکتور ؛ تخته هوشمند و .... در مدرسه شما چقدر است ؟

دیدگــاه

تبلیغات در صدای معلم

درخواست همیاری صدای معلم

راهنمای ارسال مطلب برای صدای معلم

کالای ورزشی معلم

تلگرام صدای معلم

صدای معلم پایگاه خبری تحلیلی معلمان ایران

تلگرام صدای معلم

Sport

تبلیغات در صدای معلم

تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش بوده و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلا مانع است.
طراحی و تولید: رامندسرور