اولا برخلاف تصور عده ای دموکراسی و انتخابات یک فرهنگ منحط غربی نیست بلکه انتخابات حقی خدادادی و درسی علوی است ؛ آنگاه که علی (ع) امام عصمت ؛ شجاعت ؛ عدالت ؛ لیاقت ؛ با 25 سال خانه نشینی و مدارا با خلافت غیر معصوم حکومت خویش را منوط به اذن مردم کرد ؛ رجوع مردم را نه برای حکومت بل بخاطر اقامه عدالت پذیرفت و با بطلان نظری که همگان راهیچ می پندارد ؛ همه چیز را به رضایت مردم وا نهاد آنگاه انتخابات عالم گیر شد.
ثانیا انتخابات به دلیل وضوح و روشنی بی نیاز از تعریف بوده و همگان می دانند که هدف نهائی و غائی انتخابات تغییر و یا تثبیت رویه موجود است . برابر اصل جهان شمول حق تعیین سرنوشت ملتها ؛ مردمان هر سرزمینی محقند نوع حکومت خویش را تعیین نمایند حقی که خدادادی ؛ مبارک و مقدس است و در سایه همین خدادادی و مبارک بودن است که انقلاب ها قداست پیدا کرده و انقلابی بودن افتخار می شود؛ همچنان که مردم ایران در بهمن 1357 حکومت طاغوت را نالایق تشخیص داده و آن حکومت مستبد را به قول ممد صمد تبریز مجبورکردند که (( فروکنه بیرون )).
این حق یعنی حق تغییر حکومت ها توسط مردم؛ چه موضوعه باشد و چه غیرموضوعه ؛ چه در قانون اساسی تصریح شده باشد چه نشده باشد؛ محفوظ و غیر قابل اسقاط خواهد بود و حاکمان تعهد به نتیجه دارند که نظر مردم را درک ؛ نوکری و التزام خود به اهداف و آمال او را به ثبوت رسانند.
پرواضح است که منظور از انتخابات تایید مداوم حاکمیت توسط مردم نیست بلکه هدف از انتخابات ارزیابی مکرر و دوره ای حکمرانان توسط مردم است و حکومت موظف است در هردوری امانت داری و صداقت خود در خدمت گزاری به مردم را ثابت نماید ؛بدیهی است عملکرد مطلوب تنها شرط لزوم برای ابقاء و شرط کفایت جلب بیش از پیش اعتماد مردم خواهد بود و در غیراین صورت حکمرانان تکلیفی جزء تحویل امانت به مردم یا منتخبان جدیدا و ندارند.
امروزه جوامع متشکل از یک شخصیت حقیقی به نام شهروند و یک شخصیت حقوقی به نام دولت و یک شخصیت حقیقی به نام ملت بوده و وفق رویه ای به نام قانون اداره می شوند. دراین چرخه اشخاص اول و دوم ذیل قانون و شخص سوم فراقانونی است به عبارت دیگر شهروندان و دولت مکلف به قانون و قانون مقید به اراده ملت است . ملت به مفهوم کل ملت در مقابل هیچ شخصی من جمله دولت و حتی بالاتر از آن یعنی قانون هیچ تکلیفی ندارند و هرگاه اراده کنند این هر دو را تغییر می دهند.
لذا جمله معروف « مردم پای بندی خود را به حکومت نشان دادند» از اساس نادرست بوده و مغلطه ای بیش نیست و مردم هرگز برای نشان دادن پای بندی به این فرد وآن گروه درانتخابات شرکت نمی کنند بلکه در مقام قضاوت و تعیین حدود حکمرانی به استناد حق تعیین سرنوشت و به حکم ان الله لایغیر مابقوم…. مداخله قاطع می کنند.
خلاصه آنکه در یک سیر عقلانی ؛ سلسله مراتب ملت ؛ دولت ؛ شهروند به طریق قانون و با بردار ارزش های انسانی متناسب جوامع؛ یک نرم و قاعده پذیرفته شده و یک سلسله مراتب مقبول است.
متاسفانه برخی ها به دلیل تکرار زیاد جمله « مردم پای بندی خود را به حکومت نشان دادند » مشتبه شده و فکر می کنند گویا مردم مکلف به پای بندی به این و یا آنند. در اثرآن اشتباه و به قول ریاضیدانان با آن فرض خلف است که از فردای انتخابات اظهارات محیرالعقولی نقل محافل می گردد.
منتخبی از رای دهندگان خود تشکرکرده ؛ رای دهندگان به دیگری را انحرافی می نامد. منتخبی دیگر از اینکه قسمتی از مردم بنا به تشخیص خود نمی خواهند به برخی رای دهند آن قسمت از مردم را عامل بیگانه معرفی می کند ؛ یکی می گوید فلان شهری که به فلان لیست رای داده پایگاه ضد انقلاب است ؛ آن یکی می گوید چون تهرانی ها غرب زده و دارای مشکلات فرهنگی هستند بدین جهت گروه ارزشی ما را انتخاب نکرده اند.
مخلص کلام اینکه در نظر برخی افراد مردم زمانی انقلابی اند که به آنان رای دهند ؛ زمانی فهیمند که گروه آنان را برگزینند؛ زمانی محترمند که به رغم دزدی های کلان ؛ رانت های متنوع ؛ دروغ و بی اخلاقی های بی حد و حصر و … ایشان را ابقاء نمایند.
به نظر می آید ناتوانی از درک سلسله مراتب ملت ؛ دولت ؛ شهروند توسط ؛اینان باعث ظهور این اظهارات مشعشع می گردد.
امیداست این موضوع که همگان مکلف به قانون و قانون مقید به اراده ملت است به فرهنگ رایج تبدیل شود .
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
بیش از دو سال است دولت در اختیار طیف شماست برای این مملکت چه کار کرده اند؟برای تولید واشتغال زایی چه کار کرده اند؟ برای جوانان بی کار چه کار کرده اند؟ جناب برزگرزاده تند نروید این ملت بیش از آن که به طیف خاصی اعتقاد داشته باشند به اسلام ناب محمدی (ص) اعتقاد دارند درست است که در زیر سایه اسلام 37 سال است که در این مملکت انتخاب های آزاد برگزار شده است ودر هرانتخابی سلایقی پیروز شده است اما بدانید که مردم نظام جمهوری اسلامی را با خون به دست آورده اند این نظام مقدس مفت به دست نیامده که مفت از دست برود کم دم از تغییر بزنید، شما کی هستید که به جای مردم مسلمان تصمیم می گیرید؟ در این دوره در شهر تهران اکثزیت آراء مجلس ( نه تغییر حکومت) از آن شما شده است چرا این همه جوگیر شده اید؟
باسلام
1- معلمان؛ اگر مثل شما همسوی این و آن بودند آنگاه وضع اقتصادیشان این سو و به آن سو میشد نه اینکه همیشه ...
2- حرف بنده کلی و متوجه همه جریانات است نمی دانم شما چرا به خود گرفته اید؟نکند شما به حکومت فوق مردم اعتقاد دارید؟
3-انقلاب57 بعلت تایید اکثریت مردم ارزشمند شد وگرنه حاکم زمان آن را هنجارشکنی می نامید!!!
4- اگر در گوشه و کناری هم اشتغالی هست توسط معلمانی مثل حقیر ایجاد شده و نه رانت خواران ؛دلالان ؛دزدان و ..... خداوند عاقبتمان را به خیر کند
استدلال استاد سخن تبریز جناب دکتر برزگرزاده واضح و روشن است برای کسانی که می خواهند بفهمند و هموطنانی مثل نظر دهنده ناشناس هم چه بگم والا .....
در مدت 37 سال انتخابات متعدد توسط مردم انجام شده است ودر هر انتخاب طیف خاصی که مورد پذیرش نظام است پیروز شده یا مغلوب شده است. که تا اینجا فکر نمی کنم شما هم قبول نداشته باشید بنابراین هربار که مردم با درصد بالایی در انتخابات شرکت می کنند یعنی تایید چند باره نظام مقدس جمهوری اسلامی چون اگر مردم نظام را قبول نداشته باشند نیازی نیست که برای تعیین زیرمجموعه آن پای صندوق های رای بیایند،ودر این مورد نیز بسیاری از بزرگان که مورد احترام مردم هستند این سخن را بر زبان جاری کرده اند که رای مردم تایید مجدد نظام است ادامه دارد
اما جناب برزگرزاده بدون این که ملاحظه ای داشته باشند کلمه مغلطه را به کار می برندیعنی توهینی آشکار به آن بزرگان ، البته چه کسی است که نداند این سایت از یک جریان خاصی حمایت می کند وشما و برزگرزاده نیز حامی آن طیف می باشید، جناب برزگرزاده مردم ایران مسلمان هستند ومردم سالاری دینی را نیز قبول دارند ودر سال 57 تا حال حاضر ازاین نظام که اسلامی است حمایت کرده اند وهنوز هم ما شاهد رزمندگانی هستیم که کیلومترها خارج از خاک ایران دارند از این مرزو بوم دفاع می کنند وشهید می شوند ، نیازی نیست شما برای این مردم دل بسوزانید چون خودمردم وظیفه دینی خود را خوب می دانند.
در ضمن جناب ناشناس در چند موردبه نویسنده محترم اهانت و توهین کرده اید متاسفانه تعصب کورتان توهین را هم مجاز می داند
آنکه نویسنده استدلال کرده قدرت مردم بر تغییر سرنوشت خود است نه تغییر طرز تفکر شما ...
چون تغییر تفکر شما از عهده بشر خارج است