صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش
دوشنبه, 18 آبان 1393 21:30

حاجی ارزونی

تهران

منتشرشده در نامه های دریافتی

انتقاد یک معلم پذیرفته شده در آزمون استخدامی سال 95 آموزش و پرورش از دانشگاه فرهنگیان

با عرض سلام و احترام
بنده یکی از 10000 نفری هستم که در آزمون استخدامی سال 95 آموزش و پرورش استخدام شده ام. متأسفانه 2 سال از زمان استخدام ما می گذرد ولی هنوز بنده و دیگر همکاران زحمت کشم که در مناطق محروم، صعب العبور و دور از خانواده و بدون هیچ گونه امکاناتی خدمت می کنیم، بلاتکلیف هستیم.

یکسال است که به شغل شریف معلمی مشغول شده و با وجود مشکلات فراوان از جمله : تأهل و داشتن فرزند، مستاجر بودن و بالا بودن هزینه های رفت و آمد و صعب العبور بودن محل کارمان، بعضاً ماه ها از خانواده های خود دور هستیم و این در حالی است که همزمان با خدمت به این مرز و بوم، انواع تکالیف و آزمون های مختلف دانشگاه فرهنگیان و انواع کارگاه ها و دوره های ضمن خدمت را پشت سر گذاشته ایم.

انتقاد یک معلم پذیرفته شده در آزمون استخدامی سال 95 آموزش و پرورش از دانشگاه فرهنگیان   امروز با وجود مشغول شدن به شغل معلمی و داشتن حکم کارگزینی از سوی آموزش و پرورش همچنان دانشگاه فرهنگیان، صلاحیت ما برای شغل شریف معلمی را به رسمیت نمی شناسد و صلاحیت ما بعد از گذشتن از سدهای مختلف: آزمون استخدامی، مصاحبه های مختلف علمی و عقیدتی، دوره های مختلف مهارت آموزی (پودمان اول و دوم) و انواع دوره های ضمن خدمت و کارگاه های علمی، برای این دانشگاه محرز نشده است.

بنابر آنچه که در دفترچه آزمون استخدامی سال 1395 بند 2 و 6، صفحه 12 آمده اذعان شده است که شروع به کار بنده و همکارانم و حتی دادن حکم کارگزینی به ما، منوط به قبولی در آزمونی با عنوان (جامع) است که بعد از گذشت یکسال از مشغول به کار شدن ما و داشتن حکم کارگزینی این دانشگاه محترم قصد برگزاری آن را دارد و این یعنی نقض صریح قوانین و مفاد دفترچه استخدامی.

بنده و تمامی همکارانم با گذشت 2 سال هنوز نمی دانیم که استخدام شده ایم یا نه؟ و اگر استخدام شده و حکم کارگزینی داریم، این آزمون ها و تعیین صلاحیت ها برای ورود ما به شغل معلمی چیست؟ و آیا در تمام این یکسالی که با انواع آزمون ها همراه بوده، صلاحیت ما برای دانشگاه محترم آشکار نشده است؟

خواهشمندیم به این اضطراب و استرس ها و بی سروسامانی های ما پایان دهید و به این مسئله توجه خاص بفرمایید.

ان شاء الله که با مدد حق و با توجه، همراهی و مساعدت شا بزرگواران مشکلات تمام نشدنی و چندین ساله ما حل و پایان خوبی داشته باشد.

من الله توفیق


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

منتشرشده در یادداشت

گروه اخبار/ معاون آموزش ابتدایی وزارت آموزش و پرورش گفت: آگهی‌های تبلیغاتی صداو سیما و درآمدزایی از طریق این آگهی‌ها به علت گستره‌ای که دارد، یک جریان پررنگ ضدتربیتی در سراسر ایران است.

گروه استان ها و شهرستان ها/

جمعی از آموزش دهندگان نهضت سوادآموزی در نامه ای به صدای معلم خواهان توجه وزیر آموزش و پرورش به مطالبات قانونی و تعیین زمانی برای گفت و گو شده اند .

دوشنبه, 18 آبان 1393 21:30

پاداش پایان خدمت 96 معلمان

خراسان رضوی

منتشرشده در نامه های دریافتی

" زمانی در خود غرب نوآوری که یکی از ممیزات اصلی مدنیت امروزی می باشد در مسیر تکفیر و گناه قرار داشته است ، اما صاحبان اندیشه و اراده سیاسی از پا ننشستند و خطرات موجود را به جان خریدند تا این که دره های انتقام پرور را به دره های انتقاد پرور تبدیل نمودند .... " ( 1 )

تفکر انتقادی در آموزش و پرورش ایران و نقد برنامه مهران مدیری و صدا و سیما در مورد معلمان

حدود 3 سال از دوران دبستان من در پیش از انقلاب گذشت .

ناظم مدرسه " وزین " سابق همیشه عصبانی بود و با خود شلنگی را حمل می کرد .

خانم " اسرافیلی " ناظم دیگر مدرسه بود . وقتی پشت میکروفون قرار می گرفت اکثر اوقات با امر و و نهی و عتاب و خطاب با دانش آموزان صحبت می کرد .

علی رغم " زن بودن " اما  به نظر می رسید بهره ای از ظرافت های زنانگی نبرده و خشن و بی رحم بود .

خانم " فلاحی " آموزگار سال اول دبستان با بچه ها دوست بود .

تفکر انتقادی در آموزش و پرورش ایران و نقد برنامه مهران مدیری و صدا و سیما در مورد معلمان

آموزگار سال دوم آقای " فاضل " روحانی بود .

هرگاه دانش آموزی مساله ریاضی را بلد نبود از تحقیر فروگذار نمی کرد .

برخی اوقات با دست پشت گردن او را می نواخت .

مربی بهداشت مدرسه نسبت به بهداشت و سلامتی دانش آموزان حساس بود .

بر خلاف آموزگار سال سوم که آن هم خانم بود و بیشتر نگران ظاهر و آرایشش بود اما خانم " ایمن " مربی بهداشت مدرسه با دانش آموزان رابطه ای عاطفی و دو سویه داشت .

یکی از ناظم های مدرسه همیشه در کیف خود خط کش 50 سانتی حمل می کرد که البته یک طرفش تیغه فلزی داشت و حتی در زمستان دانش آموزان را مجبور می کرد که دست خود را خیس کنند و با آن به دست دانش آموزان ضربه می زد ... اگر محیط مدرسه فضای نقد و گفت و گو باشد همه یاد می گیرند که مسئولیت پذیر باشند ؛ به قراردادهای اجتماعی و قانون احترام بگذارند و مهم تر از همه فرهنگ پرسشگری و مطالبه گری در ذهن ناخودآگاه جامعه شکل گرفته و نهادینه می شود

انقلاب که شد مدارس مختلط تفکیک شدند .

گفتند که دختران در همان مدرسه می مانند و پسران باید به مدرسه " بلال حبشی " بروند .

جدا شدن از دوستان و همکلاسی هایی که چند سال در یک کلاس بودیم برای من واقعا سخت بود .

برای من در آن سن قابل فهم نبود چرا باید پسران را از دختران جدا کرد .

احساس می کردم بر خلاف تمایل باطنی ام به زندانی دیگر تبعید شده ام .

مگر می شد با دانش آموزانی که دختر بودند و همبازی تو یک دفعه بگویند که نباید آن ها را ببینی .

این حس در خیلی از دانش آموزان بود و آن ها را آزار می داد .

اما اجباری بود که باید اعمال می شد .

وقتی خاطرات دوران دبستان را در ذهن می گذارنم خاطرات خیلی خوبی از معلمان در ذهنم تداعی نمی شود .

رابطه بین دانش آموز و مسئولان مدرسه غالبا " یک طرفه " بود .

هیچ گاه شلنگی و چوبی که همیشه توسط " ناظم " مدرسه حمل می شد از خاطرم فراموش نمی شود .

در مدرسه راهنمایی " شیخ بهایی " هم وضعیت همین طور بود .

آقای " ادیب " ناظم مدرسه هم دائما با خود شلنگی را حمل می کرد .

انگار ناظم و یا برخی از معلمان بدون چوب و یا شلنگ قدرت و یا اتوریته ای نداشتند .

پیش از انقلاب بچه ها در صف می ایستادند و با هدایت " پیشاهنگان " مدرسه سرود شاهنشاهی خوانده می شد و بقیه هم همراهی می کردند .

پس از انقلاب هم ناظم و یا مدیر مدرسه مثل " پادگان " به بچه ها دستور می داد .

" از جلو نظام ؛ خبر دار "

وقتی دانش آموزی نتواند در مدرسه حرف بزند ، انتقاد کند و همیشه دعوت به سکوت می شود این ها مانند " عقده " در روان او متراکم می شوند و در امثال " مدیری ها " متجلی می شوند نظمی که در مدرسه به دانش آموزان آموزش داده می شد ایستادن در یک صف و گوش کردن به فرامین مسئولان مدرسه بود .

حتی مبصر کلاس دقت می کرد که کفش های بچه ها هم در یک خط و رو به جلو باشد .

تا جایی که می دانم و به خاطر می آورم خیلی از معلمان و ناظم ها " انتقاد پذیر " نبودند .

اکثر آن ها انتظار داشتند وقتی در برابر شان می ایستی کاملا ساکت باشی ؛ خدای ناکرده حرفی نزنی و همیشه سرت را به نشانه تایید بالا و پایین کنی .

یک بار مادرم نسبت به عملکرد معلم سال سوم دبستان خواهرم که البته 3 سال از من بزرگ تر است انتقاد کرده بود .

با این که درس های خواهرم خوب بود اما آن سال مردود شد .

مادرم همیشه از این موضوع به عنوان " خاطره خیلی بد " یاد می کند و با قطعیت اعتقاد داشته و دارد که آموزگار کلاس از " مریم " خواسته است انتقام بگیرد .

وارد دبیرستان هم که شدیم وضعیت تقریبا همان بود .

" معاون مدرسه " بر خلاف سابق با خود خط کش بلندی را حمل می کرد .

البته در اتاق خود کابلی را داشت و برخی اوقات از آن برای " تربیت  بچه ها " از آن استفاده می کرد .

تفکر انتقادی در آموزش و پرورش ایران و نقد برنامه مهران مدیری و صدا و سیما در مورد معلمان

همیشه وقتی خاطرات " دبستان " تا " دبیرستان " را با خود مرور می کنم احساس خوب و خوشایندی به من دست نمی دهد .

وارد مرکز تربیت معلم هم که شدیم به خاطر حالت " شبانه روزی " اش تقریبا مثل پادگان بود .

خیلی ها برای آن که بتوانند پس از فراغت از تحصیل دو ساله سر کلاس نروند و خود را در اداره ای مشغول کنند ؛ فیلم بازی می کردند و کارهایی را انجام می دادند که با خلوت شان تفاوت های بسیاری داشت .

در کلاس های " تربیت سیاسی " که در تربیت معلم برگزار می شد و باید محل گفت و گو و انتقاد و بحث بود یک نفر را با عنوان " کارشناس " می آوردند و ایشان سخنرانی می کرد .

تریبون آزادی نبود و سوالات هم به صورت کتبی و گزینشی خوانده می شد . چهره های عصبانی دانش آموزان در این نقاشی برای من جای شکی باقی نمی گذارد که دانش آموزان ما تجربه های تلخ و گزنده نا کامی را بر گرده های نحیف خود متحمل می شوند

14 سال تمام  را در پادگانی به نام " مدرسه " سپری کردم .

در کنار کتاب های درسی همیشه علاقه ی شدید و وافری به مطالعه کتب غیردرسی داشتم .

همیشه عضو کتابخانه مدرسه بودم و از مطالعه کتاب های غیردرسی لذت می بردم .

البته همیشه والدین و خویشان به من نذکر می دادند که اصل کتاب های درسی است و این کتاب ها آدم ها از مسیر منحرف می کند و معدل را پایین می آورد .

فکر می کردم دانشگاه جایی متفاوت باید باشد .

بیش از 6 سال از دوران عمرم در دانشگاه تهران سپری شد .

در سال 78 که دوره کارشناسی ارشد را در این دانشگاه با معدل حدود 18 به پایان رساندم در دوره دکتری شرکت کردم .

علی رغم قبولی در آزمون " تافل " و نیز ذهنیت مثبتی که نسبت به قبولی خود در آزمون تشریحی داشتم اما دانشگاه حتی به من کارنامه هم نداد چه برسد به دعوت برای مصاحبه تخصصی .

برخورد من با اساتید اکثرا از نوع " انتقادی " بود و البته علی رغم شعار اکثر اساتید و حتی تدریس کتاب های " تفکر انتقادی " تصورم این بود و هست که آن ها نمی خواستند برای دوره نسبتا طولانی دکتری مرا تحمل کنند .

پس از ناکامی در ادامه تحصیل در مقطع PHD تصمیم گرفتم تا در عرصه " رسانه " فعالیت های اجتماعی خود را ادامه دهم .

با برخی که صحبت می کنم خاطرات اکثر آن ها در تنبیه و خشونت و تحقیر معلمان خلاصه می شود .

از نحوه تنبیه و روش های مختلف خاطره های مختلفی را نقل می کنند و این حس خوبی به معلم نمی دهد .

در هفته معلم امسال تصمیم گرفتم که در درس خودم 3 دانش آموز را تشویق کنم .

« مبین رمضانیان » که سال قبل و امسال در درس زبان انگلیسی رتبه آورده و چند جایزه از اداره منطقه و اداره کل گرفته بود از او خواستم که یک خاطره " خوب " و یک " خاطره " بد " از دوران تحصیل اش را برای دانش آموزان در سر صف بگوید .

تفکر انتقادی در آموزش و پرورش ایران و نقد برنامه مهران مدیری و صدا و سیما در مورد معلمان

خاطره بد چنین بود :

در دوره اول متوسطه سر کلاس نسبت به یکی از مطالب مطروحه توسط معلم زبان ایراد گرفته و برای او از یک کتاب مطلب درست را بازگو کرده بود .

تک تک کلماتی که معلم بر زبان می آورد و رفتاری که از خود بروز می دهد تا پایان عمر بر روان و ذهن دانش آموزان حک خواهد شد  مبین تاکید می کرد که معلم از این کار او ناراحت شده و  ضمن تحقیر در مقابل سایر دانش آموزان ، نمره  خیلی پایینی در آخر ترم به او داده بود .

آیا این مسائل به آسانی از ذهن دانش آموزان پاک می شوند ؟

ممکن است برخی بگویند که این معلمان در " اقلیت " هستند و نمی توان یک مورد را به همه تعمیم داد اما در پاسخ باید گفت که جامعه  حداقل در موضوع " مطالبات معلمان " با آن ها همراه و همدل نیست و آن قدر که که با کارگر همدلی می کند با معلمان یکدل نیست .

برای موضوع ظریف و حساسی مانند آموزش حتی یک معلم هم با این تفاسیر زیاد است .

در این جا نمی خواهم رفتار و گفتار « مهران مدیری » را در برنامه خندوانه ( این جا ) تایید کنم و البته هر رفتار و عملکرد هر فردی باید در جایش مورد " نقد " قرار گیرد .

( باید تاکید کنم به عنوان یک معلم و مدیر این رسانه به هیچ وجه سیاست ها و نگرش حاکم بر صدا و سیما نسبت به موضوع آموزش را تایید نمی کنم و متاسفانه نگاه این دستگاه رسانه ای نسبت به موضوع تعلیم و تربیت یک نگاه دست چندم بوده و در موضوع تبلیغات برای کنکور خلاصه می شود .

تفکر انتقادی در آموزش و پرورش ایران و نقد برنامه مهران مدیری و صدا و سیما در مورد معلمان

حتی برنامه ای مانند " پرسشگر " را یک شوی تبلیغاتی برای جمع کردن مخاطب می دانم و تاکنون بحث های جدی با حضور کارشناسان مستقل و منتقد انجام نشده است و البته به همین دلیل تاکنون مورد استقبال  و توجه معلمان واقع نشده است ... در این موضوع در آینده بیشتر خواهم نوشت )

در یادداشتی که به این مناسبت در صدای معلم منتشر شد ( این جا ) تقریبا همه  مدیری را به باد انتقاد گرفته و او را محکوم کرده بودند .

حتی دو دوست محترم و همکار نیز در مورد آن مطلبی نوشتند .

اما نه در نظرات ( کامنت ها ) و نه در مطالبی که به صورت وسیع در شبکه های اجتماعی منتشر شده بود حتی یک نفر علت این رفتار را جویا نشده و یا آن را تحلیل نکرده بود .

در آن کلیپ مدیری با آگاهی کامل و با اعتماد به نفس از کارهای خود می گوید و اصلا هم احساس ناراحتی نمی کند .

حاضرانی هم که در استودیو نشسته اند با او کاملا همراهی می کنند .

آیا این وضعیت تامل برانگیز نیست ؟

اگر دانش آموزی بتواند در محیط مدرسه به راحتی نظرش را بیان کند و انتقادش را بدون ترس و واهمه ابراز کند دیگری چه نیازی است که بخواهد به چنین کارهایی دست بزند و یا حرف هایی از این جنس بزند ؟

اگر محیط مدارس ما به جای آن که خشن و مانند پادگان باشد و تنها هنرش " یکسان سازی " آدم ها باشد به تفاوت های فردی احترام بگذارد و سخن آنان را بشنود ؛ آیا در آینده هنرمندان و سایر اقشار جامعه ما این چنین از دوران " مدرسه " یاد خواهند کرد ؟

 « شیرین یوسفی » در یادداشتی که قبلا در صدای معلم منتشر شده است ( این جا ) به موضوع " نقاشی یک دانش آموز کلاس هشتمی " اشاره کرده و آن را تحلیل می کند .

تفکر انتقادی در آموزش و پرورش ایران و نقد برنامه مهران مدیری و صدا و سیما در مورد معلمان

در بخشی از این مطلب آمده است :

" ....ساختار های صلب فرهنگی و نگاه آمرانه به مقوله فرهنگ، اجتماع، خانواده و مدرسه زمینه ساز تجربه های نا کام فردی و اجتماعی فراوانی برای دانش آموزان در مدرسه، خانواده و جامعه شده است. انباشت این نا کامی ها در روح و روان نحیف این عزیزان، هیمه مستعدی برای شعله ور شدن ایجاد کرده است. در نقاشی مورد نظر شعله های برآمده از هیمه نا کامی دانش آموزان" ساختمان مدرسه و معلمان"را درخود فرو برده است. چهره های عصبانی دانش آموزان در این نقاشی برای من جای شکی باقی نمی گذارد که دانش آموزان ما تجربه های تلخ و گزنده نا کامی را بر گرده های نحیف خود متحمل می شوند.... )

آیا کارکرد مدرسه و نظام آموزشی و عوامل آن همان است که در جامعه می بینیم ؟

دانش آموزان در مدارس ما " آزادی " و " خود بودن " را تجربه نمی کنند .

تنها کارکرد مدرسه و معلم در نظام آموزشی ما " ماشین توصیه و نصیحت " است .

به آن ها آموزش داده نمی شود که چطور باید دیگران را نقد کنند و البته نقدپذیر هم باشند .

وقتی دانش آموزی نتواند در مدرسه حرف بزند ، انتقاد کند و همیشه دعوت به سکوت می شود این ها مانند " عقده " در روان او متراکم می شوند و در امثال " مدیری ها " متجلی می شوند .

( البته این نیازمند آن است که معلمان خود نقادی را آموخته باشند )

معلم نباید فکر کند و یا این توهم برای او ایجاد شود که اگر فرضا دانش آموزی از عملکرد او انتقاد کرد شیرازه اداره کلاس فرو ریخته و اقتداری برای مدیریت کلاس برای او باقی نخواهد ماند .

تک تک کلماتی که معلم بر زبان می آورد و رفتاری که از خود بروز می دهد تا پایان عمر بر روان و ذهن دانش آموزان حک خواهد شد .

اما متاسفانه کم نیستند معلمانی که به این موضوعات نگاه " سطحی " دارند و خیلی آن ها را جدی نمی گیرند .

تفکر انتقادی در آموزش و پرورش ایران و نقد برنامه مهران مدیری و صدا و سیما در مورد معلمان

اگر محیط مدرسه فضای نقد و گفت و گو باشد همه یاد می گیرند که مسئولیت پذیر باشند ؛ به قراردادهای اجتماعی و قانون احترام بگذارند و مهم تر از همه فرهنگ پرسشگری و مطالبه گری در ذهن ناخودآگاه جامعه شکل گرفته و نهادینه می شود .

در این صورت معلم دیگر نیازی نخواهد داشت که همیشه از موضع ضعف و انفعال شاهد به سخره گرفته شدن و یا متلک های دیگران باشد و بخواهد دائما جایگاه خود را برای دیگران اثبات کند ؛ چرا که نقش " مرجعیت " معلم احیا شده و جامعه این جایگاه را با احترام خواهد نگریست.

 

( 1 ) نگرشی بر بنیان های دولت مدنی در غرب ، انوش جعفری ، تهران : آرون ، 1380 ، چاپ اول ، ص 12

منتشرشده در یادداشت

گروه اخبار/

بودجه آموزش و پرورش و کسری بودجه سال 97

سید حمایت میرزاده با انتقاد از بالا رفتن حجم معوقات آموزش و پرورش، عنوان کرد: در سال‌های اخیر نگاه به بودجه آموزش و پرورش همواره به گونه‌ای بوده است که همگان از اینکه لایحه بودجه دولت با کسری مواجه می‌شود، مطلع هستند و نمایندگان با اطلاع از همین مسئله بودجه را به تصویب می‌رسانند.

نماینده مردم گرمی در مجلس شورای اسلامی افزود: بودجه آموزش و پرورش باید به صورت عملیاتی تدوین و به مجلس ارائه شود به این نحو که این بودجه با توجه به عملکرد سال 96 که چه میزان بودجه صرف هزینه‌های آموزش و پرورش شده و این رقم کاملا مشخص است، بسته و حدود 10 درصد نیز با توجه به تورم سالیاه به آن افزوده شود.

میرزاده با بیان اینکه قدرت مانور مجلس در جابه‌جایی و تغییر بودجه به دلیل اعتراض سایر دستگاه‌ها کم است و مجلس نمی‌تواند ماهیت لایحه بودجه را تغییر دهد، ادامه داد: تا به امروز لوایح بودجه آموزش و پرورش تمام نیازهای این وزارتخانه را برطرف نکردند و این بودجه هیچ‌گاه برمبنای عملکرد ارائه نشده است.

عضو فراکسیون مستقلین ولایی مجلس با طرح این ادعا که آموزش و پرورش تا پایان سال با کسری 20 هزار میلیارد تومانی مواجه می‌شود، اظهار کرد: این در حالیست که اعتباری که امسال برای وزارت آموزش و پرورش در نظر گرفته شده است، بیشتر از 40 هزار میلیارد تومان است.

وی ادامه داد: بخش عمده‌ای از کسری بودجه آموزش و پرورش مربوط به پاداش پایان خدمت و حقوق به تعویق افتاده حق التدریسی‌ها است که انباشته شده و این کسری را ایجاد کرده است.

سخنگوی کمیسیون آموزش و تحقیقات در مجلس شورای اسلامی عنوان کرد: در عین حال این سئوال باید پاسخ داده شود که وقتی قرار است مطالبات فرهنگیان پرداخت شود چرا این اعتبارات را با تأخیر پرداخت می‌کنیم تا فرهنگیان نسبت به نظام و انقلاب بدبین شوند.

خبرگزاری خانه ملت

پایان پیام/

آذربایجان شرقی

منتشرشده در نامه های دریافتی

نظرسنجی

اجرای رتبه بندی پس از دو سال چه تاثیری در کیفیت آموزش داشته است ؟

عالی - 6.3%
خوب - 6.5%
تاثیر چندانی نداشته است - 29%
رتبه بندی فقط به ایجاد نارضایتی بیشتر معلمان و تبعیض درون سازمانی انجامیده است - 58.2%

مجموع آرا: 414

دیدگــاه

تبلیغات در صدای معلم

درخواست همیاری صدای معلم

راهنمای ارسال مطلب برای صدای معلم

کالای ورزشی معلم

تلگرام صدای معلم

صدای معلم پایگاه خبری تحلیلی معلمان ایران

تلگرام صدای معلم

Sport

تبلیغات در صدای معلم

تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش بوده و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلا مانع است.
طراحی و تولید: رامندسرور