صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش

چالش های آموزش و پرورش و چند پیشننهاد و راهکار به وزیر

شاید بتوان بعدها ۱۲ شهریور ماه ۹۸ را به واسطه شنیدن سخنانی نو و ارائه نگرشی تازه بعدها  به عنوان نقطه عطفی در بهبود روند حوزه تعلیم و تربیت یاد کرد ،  چراکه سخنانی بر زبان ریاست دولت دوازدهم و وزیر پیشنهادی  از تریبون رسمی مجلس جاری شد که کمتر از دولتمردان اعتدال شنیده شده است ؛ اینکه آموزش و پرورش برای ما وزارتخانه پایه ای و اساسی است و هرانچه در آینده کشور  می خواهیم ، اعم از معنویت ، نشاط ، پیشرفت اجتماعی  ، علمی ، صنعتی  تا قدرت ملی ، آغاز آن از آموزش و پرورش است و در واقع بزرگترین سرمایه اجتماعی یعنی ۱۴ میلیون آینده ساز امانت ما هستند و زحمت این امانتداری بر دوش معلمان گذارده شده است ، جای خرسندی است.  چنین دفاعی از وزیر پیشنهادی و جایگاه آموزش و پرورش را به فال نیک می گیریم  که صد البته این مهم، حد اقل انتظار از رییس دولت اعتدال بود که  باور قلبی ایشان نسبت به آموزش و پرورش را در فرصت ۲ ساله پیش رو با توجه به بازگشت به مدار رشد اقتصادی ۰.۹ بر اساس آخرین پیش بینی سال ۲۰۱۹  بانک جهانی ، در تخصیص اعتبارات لازم و همراهی با برنامه های تحول گرای حاجی میرزایی قابل ارزیابی خواهد بود .
در این یادداشت روی سخن با وزیر است که حسن خلق ایشان به عنوان شاخصه مهم رفتاری از طرف رییس جمهور مورد تاکید قرار گرفت و  در همان روز رای اعتماد با باز گذاردن راه نقد سازنده و منصفانه عملکردشان،  این نوید را  به کارشناسان این حوزه دادند که گوش شنوایی برای  شنیدن و ترتیب اثر دادن نقد های سازنده آمده است . بر همین اساس پرسشی به ذهن متبادر می شود که چگونه می توان انحراف از برنامه ای را ارزیابی کرد بدون آن که زمان بندی مشخصی مطرح شود ؟

به زعم برخی کارشناسان تحلیل وزیر از چالش های موجود و  وعده هایی که برای برون از این وضعیت دادند،  علی رغم دلنشینی ،  به فرض تثبیت و ماندگاری و در امان ماندن از تیغ استیضاح ، طی مدت اندک از عمر دولت دوازدهم ، چندان قابلیت اجرایی شدن  ندارد .

نگارنده سطور معتقد است حاجی میرزایی که سوابق مدیریت مراکز علمی و پژوهشی را در کارنامه دارند ، می بایست قبل از درخواست نظارت کارشناسان بر انحرافات احتمالی ایشان از وعده ها ، شاخص و زمان بندی برنامه های مد نظر را بر مبنای کوتاه مدت ، میان مدت و بلند مدت ارائه کنند تا بتوان ارزیابی منصفانه ای داشت ، چراکه بدون زمان بندی تحقق برنامه ها و ارایه تقدم و تاخر آنها، چگونه می توان انحراف آن را مشخص کرد ؟
بیان هر نوع انحرافی بماند تا اعلام زمان بندی تحقق هر وعده ، اما ۲ سوال اساسی در این بین مطرح است ؛
نخست آن که برنامه وزارت در دوران باقی مانده از دولت دوازدهم در خصوص بزرگترین چالش فعلی آموزش و پرورش یعنی کمبود نیروی متخصص و کارآمد چیست؟ 

سهم ناچیز از درآمد ناخالص داخلی ( GDP ) و  بودجه سنواتی نامتناسب با جایگاه حاکمیتی آموزش و پرورش در سالهای اخیر همواره کسری بودجه را در پی داشته که این مهم به مرور در کیفیت بخشی به آموزش و نشاط معلمان و به تبع  آن دانش آموزان آسیب وارد کرده و با کاهش استقبال شاغلین از حق التدریس و بازنشستگان به  استمرار بر مشکلات ساماندهی نیروی انسانی افزود؟
پرسش دوم اینکه  برنامه مشخص وزارت برای تحقق عدالت آموزشی که از وعده های پر رنگ روز رای اعتماد چیست و چگونه می توان با وجود طبقه بندی مدارس دولتی به عادی ، هیات امنایی ، نمونه دولتی ، شاهد ، وابسته و سمپاد  به این مهم دست یافت ؟
باید خاطر نشان کرد که انتظار نمی رود وزیر ، طی ۲ سال بتواند نگرشی که بیش از دو دهه بر سر این حوزه سایه افکنده است و درصدد گذاردن تدریجی هزینه آموزش در سبد خانوار و تامین معلم ارزان و در مجموع اداره ارزان تر آموزش و پرورش  بوده است را تغییر دهند و همه برنامه های اعلامی را طی مدت باقی مانده از دولت دوازدهم ، محقق سازند، اما می توان امیدوار بود در این راستا با توجه به قول حمایت ریاست دولت دوازدهم در روز رای اعتماد، گام هایی موثر و اولیه برداشت.

چالش های آموزش و پرورش و چند پیشننهاد و راهکار به وزیر

اقدامات پیشنهادی کوتاه مدت :
_  رایزنی جهت تخصیص اعتبارات متناسب با جایگاه حاکمیتی آموزش و پرورش و درصد بالاتری از سهم GDP به نحوی که تماما از محل درامدهای قابل وصول پیش بینی و تخصیص یابد تا برای اولین بار همه فصول بودجه این حوزه به ویژه تخصیص سرانه مدارس دولتی در فصل ۵  تخصیص یابد و واژه معوقات و کسری  برای همیشه از بودجه این حوزه رخت بربندد.
-  تحقق پرداخت ماهانه حق التدریس  شاغلین که گویا قرار است در سال جدید در فصل ۱ بودجه همچون حقوق دیده و پرداخت گردد. لذا به این شیوه هم اقبال شاغلین به حق التدریس افزایش یافته و هم لزومی به القای نکات مثبت طرح معلم تمام وقت و اصرار بر اجرای ان که در پارادوکسی آشکار با سند تحول مبنی بر کیفیت بخشی به اموزش و همچنین در تضاد با قانون طبقه بندی مشاغل است،  نخواهد بود.
- اختصاص سرانه مصوب مدارس دولتی در ابتدای سال تحصیلی و برداشتن فشار از اولیا بر اساس اصل ۳۰ قانون اساسی
 -  توزیع متوازن نیروی انسانی و ممانعت از تمرکز نیروهای توانمند در مدارس خاص در راستای تحقق عدالت آموزشی
-  تجهیز و تقویت دانشگاه فرهنگیان و تربیت دبیر شهید رجایی با هدف افزایش ظرفیت جذب دانشجو معلم در سال اتی با توجه به  چالش کمبود نیروی متخصص و علاقمند تا سال ۱۴۰۴ که با بازنشستگی قابل توجهی مواجه خواهیم شد.
 بی شک با توجه به وجود نگرش مخالف توسعه آموزش رایگان و تخصیص اعتبارات کافی برای تربیت معلم ، تحقق پیشنهادات  فوق به آسانی میسور نخواهد بود .  تغییر رسالت  دانشگاه های تربیت معلم و تجپیع تمامی مراکز تربیت معلم در ابعادی کوچک تر و با ظرفیت -کمتر و کاسته شدن از برخی مزایای دانشجو معلمی به نسبت دهه ۷۰  و در عوض افزایش سرباز معلم ، معلمان   ماده ۲۸ ، معلمان خرید و حق التدریس آزاد ،  خود گواه نفوذ این نگرش در حوزه تصمیم سازی در آموزش و پرورش می باشد.

چالش های آموزش و پرورش و چند پیشننهاد و راهکار به وزیر

پیشنهاد میان مدت:
- احیای مجدد ظرفیت دانشگاه تربیت معلم تهران ( خوارزمی) ، تبریز و سبزوار جهت تربیت نیروی متخص متوسطه نظری با عنایت به امکانات سخت افزاری و نرم افزاری موجود در این دانشگاه ها که همواره در انجام رسالت خود در حوزه تربیت معلم موفق بوده اند.
- تجدید نظر در  شیوه اجرای ارزشیابی توصیفی دوره ابتدایی که بر اساس گزارش سازمان پژوهش به افت قابل توجهی در آزمون پرلز منجر شده است
 - کاستن از حجم برنامه های تکلیفی  فاقد برون داد و جایگزینی برنامه های نشاط محور در دوره ابتدایی و تخصیص مشاور و آموزگار تخصصی تربیت بدنی به همه پایه ها .
- تشکیل کارگروهی به منظور آسیب شناسی برنامه های دوره متوسطه اعم از تعالی ، هدایت تحصیلی و ایران مهارت به منظور بهبود روند و ممانعت از طراحی برنامه های تکلیفی  شتاب زده .
امید است همان گونه که حاجی میرزایی صادقانه مکنونات قلبی خود را روز رای اعتماد بیان داشته اند ، علی رغم اعلام برنامه های کلی خود د در خصوص راه های برون رفت ازچالش های ۴ دهه اخیر ،  از ورود همزمان به رفع همه چالشها در مدت زمان کمتر از ۲ سال ، دوری کرده و با اولویت بندی و تمرکز همه توان بر روی چالش تعیین شده و تعیین زمانبندی مشخص بتوانند نتیجه مطلوب را حاصل کنند .


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

چالش های آموزش و پرورش و چند پیشننهاد و راهکار به وزیر

منتشرشده در یادداشت

گروه گزارش/

9 آذر 1396 نامه ای از سوی یک معلم سمنانی در صدای معلم با عنوان : " آقای وزیر ! چرا در آموزش و پرورش سمنان به مفاد قانون مدیریت خدمات کشوری و سند تحول بنیادین در خصوص « شرایط احراز مدیریت مدارس » عمل نمی شود ؟ چرا کار به کاردان سپرده نمی شود ؟ ( این جا ) منتشر شد .

در این متن انتقادی آمده بود :

" بررسی سامانه های رسیدگی به شکایات وزارت متبوع در این استان و پرونده های ایجاد شده در این سامانه و حتی حوزه تخلفات اداری مرکز استان در دو یا سه سال اخیر موید این قصه غم انگیز و پرملال می باشد. مدیرانی که فقط به زعم انتقاد از طرح ها و برنامه ها به حاشیه رانده شدند و حتی حاضر به ترک خدمت از این سیستم با قبول ضررها و زیان های آن به صورت تعجیل شدند ؛ چرا باید توسط برخی از مسئولین سیستم تعلیم و تربیت استان سمنان که مروج و آموزش دهنده اصول اولیه روانشناسی، روابط انسانی ،گفتمان رودرو می باشند به راحتی اصل لیاقت و شایستگی کنار گذاشته شود و فقط به صرف هم خط نبودن و منتقد یک مدیر را عزل و یا تنزل پست دادند در حالی که در اجرای ماده 54 قانون مدیریت خدمات کشوری ، راهکار 6-22 سند تحول بنیادین آموزش و پرورش مبنی بر گزینش مدیران در سطوح مختلف بر اساس شایسته سالاری و اجرای دقیق مصوبه ی ششصد و هفتاد و سومین جلسه ی شورای عالی آموزش و پرورش در خصوص ،« شرایط احراز مدیریت مدارس دستورالعمل شماره 96594-25/5/94  » وزارت متبوع صراحتا آمده است .کمیته ی انتخاب و انتصاب مدیران واحد های آموزشی در هفته اول اسفند ماه هر سال ضمن بررسی وضعیت مدارس تحت پوشش، نسبت به مشخص نمودن آن دسته از مدارسی که به دلایل قانونی از جمله: (جدیدالتاسیس بودن، بازنشسته شدن مدیر ، استعفای مدیر، جابه جایی مدیر و یا ضعف عملکرد مدیر) (با ارائه مدارک و مستندات ضعف عملکرد) نیازمند مدیر جدید می باشند، اقدام می نماید.

حال بررسی کنید در این استان در این سه سال اخیر مدیرانی که به انحاء مختلف و صرفا بر اساس فشارهای سیاسی و بعضا غیرسیاسی و سلیقه ای و انتقادات وارده به مدیران مناطق کنارگذاشته شدند و یا تنزل پست داده شدند. هیچ گونه از مولفه های تصریح شده در بندهای فوق را شامل نمی شدند. درکدام ظرف و سبد اقدامات مدیریتی منتسب براصل شایسته سالاری قراردارد ؟ مدیری که نه استعفا داده است .نه بازنشسته شده است .نه ضعف مدیریتی داشته است ؛ چرا به راحتی باید کنار گذاشته شود و این گونه با احساسات و روحیات این مدیران بازی شود. "

اداره کل آموزش و پرورش سمنان هیچ گاه به این نامه ی معلم سمنانی پاسخ نداد .

مدیر کل آموزش و پرورش سمنان به تازگی گفته است :

" بارها در مصاحبه ها و تریبون ها و در قول و عمل اعلام کرده ایم که سند تحول بنیادین آموزش و پرورش که امضای نظام را دارد قانون اساسی نهاد تعلیم و تربیت جمهوری اسلامی است و تمام فعالیت ها و برنامه های ما فقط در این چارچوب و مطابق با آن تدوین و اجرا می شود "

گروه گزارش/

کسب رتبه اول جشنواره الگوهای تدریس برتر استاندارد کارمند اداری توسط سرگروه آموزشی در سیستان و بلوچستان و پرسش های صدای معلم

پرتال اداره کل آموزش و پرورش سیستان و بلوچستان در 12 شهریور 1398 در خبری از قول « احمد بختیاری » معاون آموزش متوسطه این اداره کل نوشت :

" رتبه اول جشنواره الگوهای تدریس برتر استاندارد «کارمند اداری» را شهربانو محمودی سرگروه حسابداری استان به خود اختصاص داد.

 شهربانو محمودی سرگروه حسابداری استان که به عنوان منتخب استان در جشنواره الگوهای برتر تدریس استاندارد «کارمند اداری» در استان قزوین (دبیرخانه راهبری امور اداری) موفق به کسب رتبه اول کشوری گردید. "

محسن حاجی میرزایی وزیر آموزش و پرورش در توئیتی نوشت:  " معلم کارمند نیست . آموزش کالا نیست . تمام تلاش خودم را خواهم کرد تا در این دو سال چند اقدام موثر برای معیشت معلمان عزیز را به سرانجام برسانم که همگی در قانون خاص فرهنگیان تجمیع خواهد شد تا فرهنگیان برای اولین بار قانونی ویژه داشته باشند. "

کسب رتبه اول جشنواره الگوهای تدریس برتر استاندارد کارمند اداری توسط سرگروه آموزشی در سیستان و بلوچستان و پرسش های صدای معلم

البته سایر وزرای پیشین نیز کم و بیش بر این گفته صحه گذارده و آن را تایید کرده اند .

اما نخستین پرسش آن است که اگر معلم کارمند نیست چگونه سرگروه معلمان موفق به کسب رتبه اول کشوری در استاندارد " کارمند اداری " می شود ؟

معیارها و استانداردها برای " کارمند اداری " با توجه به ماهیت کار معلمی و تدریس چیست و چقدر می تواند روایی و اعتبار داشته باشد ؟

این رسانه در زمان وزارت بطحایی و در نشست رسانه ای به مناسبت آغاز سال تحصیلی سال 97 و هم زمان با تعطیلی ( حذف ) گروه های آموزشی در مناطق و نواحی آموزش و پرورش به جد و به دفعات از وزیر پیشین آموزش و پرورش درخواست کرد تا مقدمات اجرای ماده 5 آیین نامه ی گروه های آموزشی و تربیتی مبنی بر انتخابی شدن سرگروه های آموزشی توسط معلمان را فراهم کند .

« صدای معلم » در گزارشی در 27 شهریور 1397 نوشت : ( این جا )

بر اساس مصوبه ای که در سال 94 به تایید شورای عالی آموزش و پرورش و به امضای وزیر آموزش و پرورش و رئیس جمهور و بر اساس مفاد سند تحول بنیادین رسیده است ؛  تاکنون گزارشی در مورد وضعیت اجرای «  آیین نامه گروه های آموزشی و تربیتی » از سوی مرجع ذی ربط یعنی وزارت آموزش و پرورش منتشر نشده است .

از نظر ما ، حتی  در مورد مهم ترین بخش این آیین نامه که ماده 5 آن است و انتخاب سرگروه های آموزشی توسط خود معلمان و در یک فرآیند انتخاب آزاد صورت می گیرد از سوی وزارت آموزش و پرورش کوتاهی شده و مسیر انحراف را پیموده است .

هر چند عملکرد نادرست ، ناقص و غیراثربخش  بسیاری از این گروه های آموزشی که حتی قادر به یک ارتباط گیری ساده با معلمان در یک حوزه محدود نبوده اند موجب گردیده است تا اهدافی که برای این گروه های علمی و تخصصی تدوین شده اند تحقق پیدا نکند و متاسفانه جایگاهی برای گروه های آموزشی به عنوان " نهاد منتخب معلمان " تعریف و تبیین نگردد .

گزارش ها و اخبار رسیده به « صدای معلم » حاکی از آن است با توجه به کمبود شدید معلم و سونامی بازنشستگی قرار است تا معلمان شاغل در  گروه های آموزشی به مدارس رفته و اگر نیرویی مازاد بود در گروه های آموزشی ادامه کار دهد .

اگر چه این موضوع به صورت مکتوب و یا مستند به مناطق و یا نواحی ارسال نشده است اما این اقدام نانوشته ؛  ته مانده کیفیت آموزشی را در این نظام آموزشی ناکارآمد مورد تهدید جدی قرار داده و امید به اصلاحات و تحول آموزشی را از بین خواهد برد .

« صدای معلم » به جد از وزیر آموزش و پرورش انتظار دارد تا نسبت به این موضوع  بی تفاوت نبوده و نسبت به اجرای بی کم و کاست « آیین نامه گروه های آموزشی و تربیتی » اهتمام جدی داشته باشد .

ذکر این نکته مهم و راهبردی است که حتی عملکرد ضعیف این نهادها نمی تواند بهانه ای برای حذف تدریجی آن ها باشد .

« صدای معلم » از آقای بطحایی می خواهد تا در کنار ارسال لایحه رتبه بندی معلمان به هیات دولت و مجلس که البته انتقادات جدی بر آن وارد است نسبت به تاسیس منطقی و جامع " سازمان نظام معلمی " که از اهم برنامه وزیر آموزش و پرورش در هنگام اخذ رای اعتماد در مجلس شورای اسلامی بوده است اقدام جدی به عمل آورد .

اصلاحات در نظام آموزشی با همراهی " معلمان " امکان پذیر است و حفاظت و پاسداشت از نهادهای منتخب معلمان نخستین گام برای " جلب اعتماد " و گشودن "  امید " برای تحقق این مهم است .

اما این مهم هیچ گاه از سوی بطحایی جدی گرفته نشد .

درخواست این رسانه از محسن حاجی میرزایی آن است ؛ با توجه به جایگاه بی بدیل گروه های آموزشی در ارتقای کیفیت آموزشی معلمان و نظام آموزشی اجرای این قانون را در برنامه های خویش قرار دهد .

پایان گزارش/


کسب رتبه اول جشنواره الگوهای تدریس برتر استاندارد کارمند اداری توسط سرگروه آموزشی در سیستان و بلوچستان و پرسش های صدای معلم

منتشرشده در گفت و شنود
جمعه, 15 شهریور 1398 08:38

کودک همسری امری عادی نیست

کودک همسری و دلایل آن در جامعه ایران

مقام معظم رهبری در دیدار با زنان هرمزگان به تاریخ ۲۹ بهمن سال ۷۶  : «واداشتن دختران كم سن و سال به ازدواج، حركتى در جهت تضعيف زن و ناديده گرفتن حقوق اوست و قانون بايد با آن مقابله كند و زنان نيز با آگاهى، هوشيارى و رشد و معرفت خود در مقابل اين گونه تعديات بايستند.»

انتشار فیلم خصوصی از ازدواج فاطیما دختر یازده ساله با میلاد جوان بیست و دوساله واکنش زیادی در شبکه های مجازی داشت.
سرعت انتشار اخبار مرتبط با آن فیلم چندان بالا بود که قدرت تجزیه و تحلیل را از خوانندگان بگیرد.
ابتدا فیلم مراسم ساده و روستایی یک خانواده منتشر شد لباس محلی عروس یازده ساله ،چهره کودکانه عروس و داماد جوان ،احساسات کاربران شبکه های مجازی را برانگیخت به فاصله چند روز اعلام شد دادگستری کهکیلویه و بویر احمد به موضوع ازدواج این کودک یازده ساله ورود کرد و عقد ابطال گردید.
در همین فاصله از تشکیل پرونده قضایی جهت بررسی انتشار عکس و فیلم خصوصی مراسم عروسی کودک یازده ساله خبر دادند . در نگاهی دیگر در عکس های منتشر شده از ازدواج دختر یازده ی بهمئی،نکته ای حائز اهمیت، تضاد آشکار سنت و مدرنیته است .
در این اثنا با خبر شدیم مردم اهالی بهمئی روستایی که فیلم عروسی مذبور منتشر شده بود اعلام کردند ازدواج در سن یازده سالگی در این روستا امری عادی است و پس از ماه محرم و صفر فاطیما و میلاد مجدد عقد می کنند.
این کل ماجرا تا این لحظه است از این ساعت به بعد ممکن است اتفاقات غریب دیگری در شبکه های اجتماعی در واکنش به آن ازدواج رخ دهد .
نکته جالب در این ماجرا آخرین خبر منتشر شده است که مردم روستای بهمئی می گویند ازدواج دختریازده ساله امری عادی است . یعنی در این روستا دختران در مدارس ابتدایی متاهل هستند یا در تدارک ازدواج زود هنگام که به قول اهالی روستا امری عادی است اگر چنین باشد نتیجه می گیریم دختران بیست و دو سه ساله این روستا که هم سن داماد فیلم منتشر شده هستند باید یا مادر بزرگ باشند یا دست کم در تدارک ازدواج دختران ده یازده ساله خود باشند .
به راستی چه کسی مسئول بررسی صحت و سقم این قضایاست ؟

آیا در گوشه ای از ایران روستایی است که ازدواج کوکان امری عادی است ؟

پرسش دیگر این است که تحصیل در مقطع ابتدایی اگر اجباری است، چنین کودکانی چگونه ضمن تحصیل ازدواج می کنند و آیا برآوردن دو انتظار یعنی تحصیل و مسائل مربوط به امور زناشویی به طور همزمان برای کودک یازده ساله ممکن است؟
چندی است نمایندگان زن در مجلس شورای اسلامی لایحه ای را در مجلس طرح کرده اند که درصدد است ازدواج زیر سیزده سال برای دختران را ممنوع کند .

کودک همسری و دلایل آن در جامعه ایران

خانم طیبه سیاوشی در خصوص این طرح در حساب توئیتری خود نوشت:
‏"مجدداً، تصویر طرح افزایش حداقل سن ازدواج، برای رصد و پیگیری بهتر و ادعای توأم با دقت، پیوست می‌شود. به امید آنکه موافقان ‎ازدواج کودکان زیر ۱۳ سال، دست از تحریفِ این طرح و ادعای مخالفت ما با ازدواج نوجوانان زیر ۱۸ سال بردارند. تحریفی که ۵ سال اختلاف سنی را کتمان می‌کند!"

به نظر می رسد نمایندگان مخالف ازدواج کودکان راه درازی در پیش دارند .هرچند کودک همسری مختص ایران نیست و آمارها نشان می دهد هر ۲ ثانیه در جهان یک دختر بچه مجبور به ازدواج می‌شود. ایران یکی از ۱۰۰ کشوری است که ازدواج دختران زیر ۱۸ سال در آن قانونی است.
همچنین خانم سیاوشی در توئیتی دیگر اعلام می کند از ازدواج دختر یازده ساله سیرجانی با پسر بیست و سه ساله جلوگیری شد ."‏در گفت‌وگویی که با مشاور زنان استانداری کرمان داشتم و با پیگیری‌های فرماندار سیرجان و اقدام دادستان، ازدواج دختربچهٔ ۱۰ساله با مرد ۲۳ساله، متوقف شد.
خوشبختانه، از این مورد با رسانه‌ای‌ شدن جلوگیری شد. اما بدون ممنوعیت قانونی کودک‌همسری، همچنان با موارد دیگر مواجه خواهیم بود."
این در حالی است که امروز شاهد انتشار فیلم ازدواج دختر یازده ساله بهمئی هستیم . آیا اتفاقات اخیر را می توان گامی به جلو نامید در صورتی که اهالی روستای بهمنی این ازدواج را امری عادی می پندارند ؟

کودک همسری و دلایل آن در جامعه ایران

آیا ابتدا نباید پرسید قانون الزام آورتر است یا عرف ؟
جایگاه آموزش خانواده کجاست؟ جایگاه فرهنگ و سبک زندگی کجاست؟ چرا مسائل ریز و درشت فرهنگی و تربیتی در کشور به سادگی به مسئله ای لاینحل تبدیل می گردد؟
خانم سیاوشی در این مورد می گوید:
‏حین بازدید از روستاهای نیشابور، آرزو داشتم مخالفان طرح کودک‌ همسری به این روستاها و مناطق دورافتاده سفر می‌کردند و با این بخش از مردم محروم و مشکلات بی‌شمارشان، بیشتر آشنا می‌شدند تا شاید یک پدیده اجتماعی را با سیاسی‌کردن و دوقطبی‌سازی، پیچیده و معطل نکنند!
از منظر دیگر می بینیم مسئله کودک همسری به عنوان یک پدیده ضداجتماعی مطرح می شود اما در نهایت ،رقابت سیاسی موافقان و مخالفان آن را به مسئله ی پیچیده ی نظام در بازی سیاسی با رقیب تبدیل می کنند .
در نگاهی دیگر در عکس های منتشر شده از ازدواج دختر یازده ی بهمئی،نکته ای حائز اهمیت، تضاد آشکار سنت و مدرنیته است. در یکی از عکس های سلفی داماد جوان موبایل در درست درحال گرفتن عکس سلفی مشاهده می شود در این تصویر عروس ،با چهره ای کودکانه به دوربین چشم دوخته است. موبایل نمایانگر یکی از مظاهر زندگی مدرن امروز است و در این قالب تصویر زوجی را می بینیم که هیچ سنخیتی با هم ندارند . تصویر پارادوکس آشکار جدال مدرنیته و سنت است .
شکاف عمیق زندگی سنتی در مقابله با زندگی مدرنیته روز به روز آشکارتر می گردد اما از بد حادثه در این جدال، نوعروس داستان ما همچنان در گره کور سنت اسیر است و در نگاه دنیای مردسالار امروز این مردان هستند که قادرند تار و پود سنت را بشکافند و بین سنت و زندگی مدرن پل ببندند .
پرسش اساسی این است؛ آیا دختران محصور در قوانین دست و پا گیر عرف و سنت نیز چنین امکانی را دارند؟

کودک همسری و دلایل آن در جامعه ایران


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

کودک همسری و دلایل آن در جامعه ایران

منتشرشده در یادداشت

گروه گزارش/

صبح روز سه شنبه 12 شهریور 1398 ، محسن حاجی میرزایی وزیر پیشنهادی آموزش و پرورش در صحن علنی مجلس شورای اسلامی حضور یافت و پس از سخنان موافقان و مخالفان به مدت 30 دقیقه به ارائه برنامه ها و دیدگاه های خویش پرداخت .

« صدای معلم » متن کامل این سخنرانی را منتشر می کند .

منتشرشده در گفت و شنود

گروه اخبار/

وظیفه مدارس سمپاد و تفاوت مدارس سمپاد با مدارس غیرانتفاعی

نشست مدیران مدارس سمپاد شهر تهران با حضور فاطمه مهاجرانی، رییس مرکز ملی پرورش استعدادهای درخشان و رضا مددی، رئیس ستاد اجرایی سند تحول بنیادین وزارت آموزش و پرورش در اداره کل شهر تهران تشکیل شد.

فاطمه مهاجرانی با اشاره به اینکه سند تحول بنیادین مشترکات راهبردی و اجرایی ماست، گفت: همه ما باید روی یک برنامه واحد جلو برویم و آن سند تحول بنیادین آموزش و پرورش است.

به همین جهت طبق ساحت های ششگانه مسیر را دنبال می کنیم.

مهاجرانی افزود: یادمان باشد سمپاد دیگر سازمان نیست و مرکز است و ما نمی توانیم مستقل تصمیم بگیریم و این واقعیتی است که باید بپذیریم درسالهای اخیر تمام تلاش ستاد بر حیات سمپاد گذشت.

رییس مرکز ملی پرورش استعدادهای درخشان با اشاره به وظیفه سمپاد برای تربیت نیروی نخبه دوستدار نظام، گفت: ما نباید دورتادور سمپاد دژ بکشیم بلکه باید شرایطی فراهم شود تا سمپاد شناخته شود. از این رو فعالیت های انجام شده در قالب کمیته بهبود فرآیندهای المپیاد درحال انجام است و این مهم برای این است که فکر نکنیم سمپاد تافته جدا بافته است.

مهاجرانی افزود: ما تمام تلاش مان این است که نیروی خدوم تربیت کنیم، مطابق آنچه سند می گوید. در این راستاست که باید انسان هایی تربیت کنیم که جامعه پذیر باشند.

وی گفت: اینکه تهران بیش از سایر شهرها مدال دارد به معنی بهتر بودن سمپاد در تهران نیست بلکه موقعیت جغرافیایی و پایتخت بودن تهران این مهم را ایجاد کرده است.

مهاجرانی با اشاره به اینکه اگر دانش آموز سمپادی تاریخ کشورش یا معارف اسلامی را نداند ایراد دارد، افزود: وجه تمایز ما با غیر انتفاعی ها در این است که ما مُر سند را اجرا می کنیم و تفاوت ما با غیرانتفاعی در مدال آوری نیست.

وی گفت: امیدوارم مدارس سمپاد در ایجاد زیرساخت برای تحقق گام دوم انقلاب اسلامی پیشگام باشد و تلاش مان بر همین است.

روابط عمومی مرکز ملی پرورش استعدادهای درخشان و دانش پژوهان جوان


وظیفه مدارس سمپاد و تفاوت مدارس سمپاد با مدارس غیرانتفاعی

پنج شنبه, 14 شهریور 1398 07:26

این بار نیز وزیر آموزش و پرورش هم!

حکایت وزرای آموزش و پرورش پس از انقلاب  چهاردهمین وزیر آموزش‌ و‌ پرورش پس از انقلاب هم رأی اعتماد گرفت. این تعداد بدون محاسبه‌ی سرپرست‌هایی است که در برزخ استیضاح و معرفی، عهده‌دار این وزارتخانه بوده‌اند. به این ترتیب عمر متوسط هر وزیر آموزش‌ و‌ پرورش در این چهاردهه کمتر از سه سال بوده است.

اکنون تصور کنید: از چند وزیر اوایل انقلاب که بگذریم، چند هفته‌ی اول‌ِ معرفی وزیر، به تودیع و‌ معارفه و ماچ و‌ بوسه و تقدیم هدایا به قبلی و آرزوی بهترین توفیقات برای فعلی و این قبیل تعارفجات گذشته و می‌گذرد. چند ماهی به پالایش و پیرایش و نقل و انتقالات و جا‌به‌جایی از بالا به پایین و بالعکس یا آرزوی موفقیت در سنگری دیگر! ...و بالاخره عمر وزارت که به نیمه می‌رسد، تازه طرح و برنامه‌ها به روی میز می‌آید؛ همه هم دوباره از سرنو تحولات بنیادین‌(!)، از نوشتن سندهای جدید و روکردن چشم‌اندازهای آینده‌ای ناکِی‌آباد و لایروبی از کتب درسی و تألیفات جدید؛ ...و البته پای ثابت همه‌ی دوران‌های وزارت، ضرورت کتب کمک‌ درسی و فشارهای هنجاری و تبلیغی مؤسسات برای تزریق این کتب به مدارس و تحمیلش به دانش‌آموزان. کی نوبت به «اصل مطلب» می‌رسد؟ باش تا صبح دولتش بدمد!...و اما «اصل مطلب»، ناگفته پیداست که خیل میلیونی دانش‌آموزان‌اند و لشکر چندصدهزار نفره‌ی کادر آموزشی و اداری؛ بیشترین عائله در یک‌ وزارتخانه که با هیچ وزارتخانه‌ی دیگری قابل قیاس نیست.
سخن از سریال بی‌پایان و خسته‌کننده‌ای است که یک سکانسش مدارس کپری و کلاس‌های آغلی است و سکانس دیگرش در روزگار تحریم، اردوهای پاریس و ژنو و میان‌پرده‌های این سریال، المپیادها و دوپینگ‌های آموزشی، و‌ پایان هندی‌اش، کنکور.

حکایت وزرای آموزش و پرورش پس از انقلاب

حال تصورتان را عوض کنید:

صحنه‌ی آموزش‌ و‌‌ پرورشی که سهمش از درآمد ناخالص ملی و نیز دیگر مواهب مادی این سرزمین، مطابق با شئون انسانی معلمان و دانش‌آموزان و نیز ضرورت‌های توسعه‌ی علمی است. برنامه‌هایش مطابق با تفاوت‌های فردی و همگام با استعدادهای گونه‌گون است. از میانه‌ی دبیرستان، فن و حرفه و هنر و مهارت، جایگزین تئوری و حفظ و تست می‌شود. معلم، لااقل همپای دیگر کارشناسان و کارمندان دیگر وزارتخانه‌ها امکانات بازآموزی و‌ مهارت‌افزایی، قبل و‌ حین خدمتش را می‌یابد و نیز هم‌وزن دیگر کارمندان از امکانات رفاهی و آسودگی‌های زندگی برخوردار می‌شود. محیط مدارس، از میدان مسابقه میان برتر و‌ کهتر، به محیط رفاقت و‌ همدلی و همکاری میان دانش‌آموزان بدل می‌شود. نشاط و شادی و ورزش و بهره‌وری از انرژی کودکی و‌ نوجوانی، بر خمودی و تکیدگی و گوژپشتی ناشی از تست‌زنی فائق می‌آید. دست دلالان «حفظ‌فروش» و خلاقیت‌کُش از دامان مدارس کوتاه می‌شود و کتابخانه‌های مدرسه‌ها دوباره پر می‌شود از قصه‌های «حسنک کجایی» و «امیرارسلان نامدار» و «حسین کرد شبستری»، یا « کلیله و‌ دمنه» و « گلستان سعدیِ»‌جان؛ یا «بینوایان» و «چرم ساغری» و «جنگ و صلح» و «سپید‌دندان»؛ یا « هشت کتاب» و « اشعار نیما»؛ یا «به من بگو چرا؟»ی آیزاک آسیموف و... .افسوس، که بچه‌های ما، نه قصه می‌خوانند و اگر هم‌ می‌خوانند، یا «بن‌تن» است یا «ارباب حلقه‌ها» و در بهترین حالتش، «هاری‌پاتر»؛ و نه مطالعه‌ی کتب علمی می‌کنند؛ و مگر کتاب‌های رنگ‌به‌رنگ طبقه‌بندی‌شده‌ی تست و حفظ، هوش و‌ حواس و اعصابی برایشان گذاشته تا اصلا بدانند مطالعه یعنی چه؟

القصه، حالا مثلاً وزیر محترم جدید می‌خواهد چه کند؟ که پیشینیانش با عِده و عُده‌های خاص خود نتوانستند؟! البته من بچه‌ی امیدواری هستم از قضا!
به دلم می‌آورم که این بار، این، آن کند که همه‌ی آنان نکردند یا نتوانستند!

روزنامه اطلاعات


حکایت وزرای آموزش و پرورش پس از انقلاب

منتشرشده در یادداشت

نظرسنجی

انتصابات علیرضا کاظمی تا چه میزان با تعهدات و قول های مسعود پزشکیان هم خوانی داشته و توانسته رضایت معلمان را جلب کند ؟

خیلی زیاد - 1.9%
زیاد - 0.9%
متوسط - 2.3%
کم - 2.5%
خیلی کم - 92.4%

مجموع آرا: 1986

دیدگــاه

تبلیغات در صدای معلم

درخواست همیاری صدای معلم

راهنمای ارسال مطلب برای صدای معلم

کالای ورزشی معلم

تلگرام صدای معلم

صدای معلم پایگاه خبری تحلیلی معلمان ایران

تلگرام صدای معلم

Sport

تبلیغات در صدای معلم

تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش بوده و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلا مانع است.
طراحی و تولید: رامندسرور